eitaa logo
مدرسه نویسندگی مبنا
2.5هزار دنبال‌کننده
429 عکس
72 ویدیو
18 فایل
سلام اینجا کانال نویسندگی مبنا هست. جایی‌که سعی‌مون بر این هست خودمون رو میون جنگ روایت‌ها ببینیم و به عنوان کنشگر توی این عرصه نقش‌مون رو ایفا کنیم. ارتباط مستقیم با استاد کاف‌گاف‌زاده: @kaf_gaf_zade
مشاهده در ایتا
دانلود
🎁روایت انسان رو رایگان شروع کن! این هم خبر جذاب‌مون برای مخاطبانی که هنوز روایت انسانی نشدن. شما می‌تونید جلسات اول تا چهارم از فصل اول روایت انسان رو در دوره رایگان «روایت خلقت» گوش کنید. این هدیه ما به شما برای اینه که طعم شیرین روایت انسان رو تجربه کنید و در ادامه این فصل همراهمون باشید. هر روز در این دوره رایگان، انسان برگزار خواهد شد و هر روز بدون هیچ محدودیتی هدایایی رو برای ثبت‌نام در فصل اول تقدیم‌تون خواهیم کرد. 🔻 ثبت‌نام رایگان در «روایت خلقت»: 🎁https://formafzar.com/form/0vafj 🎁https://formafzar.com/form/0vafj انسان | @mabnaschoole |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨امروز که از خواب بیدار شدم مرداد شصت‌و‌دو بود و سعی کردم بعد از صبحانه‌ای که فقط چای‌اش را می‌خورم در چله گرمای تابستان اطراف شهر مهران دنبال آدمی بگردم که روزی از او عکسی گرفته بودم. می‌خواستم عکسش را به خودش پس بدهم و خیال خودم را راحت کنم و اگر چیزی پرسید به او بگویم که عکس‌هایش نتوانست جای خالی او را پر کند. 📝@nevisandegi_mabna
مدرسه نویسندگی مبنا
✨امروز که از خواب بیدار شدم مرداد شصت‌و‌دو بود و سعی کردم بعد از صبحانه‌ای که فقط چای‌اش را می‌خورم
✨ اگر از تک‌تک مردانی که روزگاری برای این سرزمین جانشان را فدا کرده‌اند عکس شاهکاری هم می‌داشتیم هیچ‌کدام از عکس‌ها جای خالی آن‌ها را نمی‌توانست پر کند. عکس‌ها فقط ما را تسلی می‌بخشند تا غم فراق مردی در زمان، برای ما کاهش یابد؛همین. 📝@nevisandegi_mabna
مدرسه نویسندگی مبنا
✨ اگر از تک‌تک مردانی که روزگاری برای این سرزمین جانشان را فدا کرده‌اند عکس شاهکاری هم می‌داشتیم هیچ
✨ امروز من شصت‌و‌شش ساله شدم و هر چه به مسیری که از آن گذر کرده‌ام، می‌نگرم، به جز قهرمانان آن هشت سال، هیچ‌کس در حافظه‌ام نمانده است انگار بقیه آدم‌ها بیشتر یادگرفته‌اند که ادای پهلوان‌ها را در بیاورند. اکنون که روز رو به غروب می‌رود و من نوشته‌ام را کامل می‌‌کنم اسفند سال ۱۳۶۳ است. سرمای جانکاه جزیره مجنون جنوبی در تنم رخنه کرده و لباس‌های خیس شده‌ام دستانم را از نوشتن باز می‌دارد. 📝@nevisandegi_mabna
مدرسه نویسندگی مبنا
✨ امروز من شصت‌و‌شش ساله شدم و هر چه به مسیری که از آن گذر کرده‌ام، می‌نگرم، به جز قهرمانان آن هشت س
✨ وگرنه بیشتر می‌گفتم که عکاسی جنگ ما چقدر با جنگ‌های دیگر دنیا تفاوت دارد و قهرمانانش چقدر بیشتر. شاید فردا صبح دوباره برایم خرداد ۱۳۶۱ باشد و با گرمای جان بخش جنوب ایران بتوانم جانی دوباره بگیرم و این بار برای قهرمانی دیگر از سرزمین مان که در نگاتیوهای من به خواب رفته است چیزی بنویسم و در انزوایی که این روزها برگزیده ام کم‌کم آماده مرگ شوم... [دشت مهران، کله قندى، عمليات والفجر ۳ مرداد ۱۳۶۲] 🔻عکس و متن از: 🖋 بهرام محمدی‌فرد 📝@nevisandegi_mabna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 یکی را از اکابر که در ثروت قارون زمان خود بود اجل در رسید. امید زندگانی قطع کرد. جگرگوشگان خود را که طفلان خاندان کرم بودند حاضر کردند. گفت: ای فرزندان، روزگاری دراز در کسب مال زحمت‌های سفر و حضر کشیده‌ام و حلق خود را به سرپنجه گرسنگی فشرده تا این چند دینار ذخیره کرده‌ام؛ 📝@nevisandegi_mabna
مدرسه نویسندگی مبنا
🔖 یکی را از اکابر که در ثروت قارون زمان خود بود اجل در رسید. امید زندگانی قطع کرد. جگرگوشگان خود را
🔖 زینهار از محافظت آن غافل مباشید و به هیچ وجه دست خرج بدان میازید، و یقین دانید که: زر عزیز آفریده است خدا هرکه خوارش بکرد خوار بشد 📝@nevisandegi_mabna
مدرسه نویسندگی مبنا
🔖 زینهار از محافظت آن غافل مباشید و به هیچ وجه دست خرج بدان میازید، و یقین دانید که: زر عزیز آفریده
🔖 اگر کسی با شما سخن گوید که «پدر شما را در خواب دیدم قلیه حلوا می‌خواهد»، زنهار به مکر او فریفته مشوید که آن نگفته باشم و مرده چیزی نخورد. 📝@nevisandegi_mabna
مدرسه نویسندگی مبنا
🔖 اگر کسی با شما سخن گوید که «پدر شما را در خواب دیدم قلیه حلوا می‌خواهد»، زنهار به مکر او فریفته مش
🔖 اگر من خود نیز در خواب با شما نمایم و همین التماس بکنم بدان التفات نباید کرد که آن را اضغاث احلام خوانند؛ آن دیو نماید، و من آنچه در زندگی نخورده باشم در مردگی تمنا نکنم. این بگفت، و جان به خزانه مالک دوزخ سپرد. 📚 اخلاق الاشراف 🖋 عبید زاکانی 📝@nevisandegi_mabna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا