eitaa logo
داستان شب|معین الدینی
24.1هزار دنبال‌کننده
519 عکس
161 ویدیو
22 فایل
﷽ من اینجا با قلبم برای فرزندانم قصه میگویم❤ ادمین داستان شب 👇 @Mojgan_5555 قصه گو:معین الدینی کانال فن‌بیان من 👇🏻 @bayaneziba استفاده از مطالب این کانال فقط با ذکر منبع بلامانع است.✍️
مشاهده در ایتا
دانلود
@nightstory57.mp3
10.26M
༺◍⃟ ☀️🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد:داستان زندگی حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها ‌‌ :معین‌الدینی ༺◍⃟ 🌴჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟჻🌴ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
✨༺༽بسم الله الرحمن الرحیم༼༻✨ گوینده:(معین الدینی) داستان امشب: ((زندگی حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها)) دشمنان اسلام و خدا و پیامبر به خانه دختر رسول اکرم ص حمله کردند. درِ خانه امیرالمؤمنین ودختر رسول خدا ص را به اتش کشیدند. حضرت زهرا س مشغول صحبت و گلایه با پیامبر بودند که یک مرتبه عمر همان مرد بدجنسی که به خانم حضرت زهرا س توی کوچه های مدینه سیلی زده بود با لگد محکمی به در زد و در محکم به پهلوی خانم فاطمه زهرا س خورد و حضرت زهرا پشت در از هوش رفتند. درِ خانه باز شد محسن پسر حضرت زهرا س که درون شکم مادر بود از دنیا رفت عمر و سربازاش وارد خانه شدند. آنها آمده بودند اقا امیر المومنین ع رو با خودشون برای بیعت ببرن اقا امیر المومنین ع مامور به سکوت بودند پیامبر به اقا امیر المومنین ع فرموده بودن علی جان اگر یار پیدا کردی با دشمن بجنگ و حقت رو بگیر اما اگه یار نداشتید دست به شمشیر نبر چرا که اگر دست به شمشیر ببرید آنها قصد دارند شمارا بکشند و اگر تو را بکشند حسن و حسین رو هم به راحتی خواهند کشت و اگر حسن و حسین رو بکشند نسل تمام امامان بعدی از بین خواهد رفت علی جان اگه به خانه ات حمله کردند حتی همسرت را زدند شما سکوت کن دست به شمشیر نشو کاری نکن که اونا تهدیدت کنند و تو رو بکشند. اقاامیرالمؤمنین ع را درحالی که مظلوم بودند دستهاشون رو بستند و طنابی به گردنشون انداختن امام رو کشان کشان چند نفره بطرف مسجد بردند هنوز اقا امیرالمومنین از خونشون بیرون نرفته بودن که حضرت زهرا س پشت در به هوش امدند ایشان سراغ اقا امیرالمومنین ع را گرفتند فضه به ایشون گفت اقاامیرالمؤمنین را به مسجد بردند حضرت زهرا س با همان حال، ناراحت و غمگین از جا بلند شدن و کشان کشان خودشان را به سمت مسجد کشاندند تا به امیرالممنین ع رسیدند بر زمین افتادند و پیراهن بلند امیرالمؤمنین ع را محکمرگرفتند و شروع کردن به کشیدن دشمنان گفتند:فاطمه پیرهن امیرالمؤمنین ع رها کن اما خانم فاطمه زهرا س فرمودند:هرگز دست از دامن علی نمیکشم یک مرتبه عمر رو کرد به یکی از سربازانش و گفت:مغیره با غلاف شمشیرت به دست فاطمه بزن و دست اون رو از دامن امیرالمومنین جدا کن بله بچه های عزیزم مغیره اون ادم ظالم و بدجنس به بازوی خانوم فاطمه زهرا س با غلاف شمشیر زد خانم روی زمین افتاد اما دوباره بلند شد و دوان دوان به طرف مسجد رفتن فریاد زدند((بس کنید خدا از شما نگذرد می خواهید همسرم را بکشید اگر همین لحظه علی را رها نکنید پیش مزار پدرم رسول الله می روم از شما شکایت می کنم و بدانید اگر من شکایت کنم عذاب خدا بر شما نازل خواهد شد)) اما اونا به حرفهای خانم فاطمه زهرا س گوش ندادند خانم فاطمه زهرا س شروع کردندبه فریاد زدن وگفتند یا رسول الله به داد ما برس خدایا عذابت رو بر این قوم نازل کن خدایا به فریاد ما برس یک مرتبه زلزله شد پایه های مسجد شروع به لرزیدن کردند. اقا امیر المومنین ع تا این لحظه رو دیدند فریاد زدن سلمان سریع برو خودت رو به فاطمه برسون و بگو علی میگه این قوم رو نفرین نکن اگر نفرین کنی بالا و پایین شهر مدینه در هم فرو میره و هیچ کس زنده نخواهدماند. سلمان رفت و گفت خانم به فرمان همسرت سکوت کن و دست از نفرین این قوم بردار خانم سکوت کرد همینطور که اقا امیر المومنین ع دستانشون بسته بود ابوبکر دستش رو روی دست اقا امیرالمومنین ع گذاشتند وفریاد زدند بالاخره امیرالمؤمنین علی هم بیعت کرد اما چه بیعتی،بیعتی که دستی در دستی قرار نگرفت اصلا اقا امیرالمؤمنین ع به انها نگاه نمیکرد بچه ها اقا امیرالمومنین ع همیشه حق رو دوست داشت و دوست داشت انسانهای خوب زمامدار حکومت اسلامی باشند ༺◍⃟🪴჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟჻🌲ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ ::
:: 💯 ۵دلیل برای قصه گویی والدین به کودکان قبل از خواب :😊 1⃣ رابطه خود را با کودکتان بهبود بخشیده و صمیمیت بیشتری با او بدست می آورید. 2⃣ دامنه لغات کودکت خود را افزایش داده و سرعت و دقت صحبت کردن او را بهبود می دهید. 3⃣ ارزش های اخلاقی(صداقت،درستکاری و ....) را با داستان به او آموزش دهید. 4⃣ قوه تخیل آنها را تقویت کرده و از آن ها انسان های خلاق تری می سازید. 5⃣ خودتان هم "بودن در زمان حال" را تجربه کرده و وارد دنیای ساده و بی دغدغه کودکان می شوید ༺◍⃟ ჻@nightstory57⚘❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@nightstory57.mp3
14.76M
🕊 ༺◍⃟💐჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد: داستان زیبای حدیث کساء رو بشنوید از زبان یک پارچه ی کساء یمانی❤️ ‌‌ :معین‌الدینی ༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@nightstory57.mp3
15.75M
༺◍⃟ ☀️🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد:داستان زندگی حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها ‌‌ :معین‌الدینی ༺◍⃟ 🌴჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟჻🌴ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
✨༺༽بسم الله الرحمن الرحیم༼༻✨ داستان شب گوینده:(معین الدینی) داستان امشب: ((داستان زندگی حضرت فاطمه س)) بعدازاینکه ازامام علی بیعت گرفتن خانم فاطمه مریض شدند حال ایشون روزبروزبدترمیشدخبر بیماری ایشون توی تمام شهرپیچید همه برای هم تعریف میکردن چه اتفاقی افتادوچه بلایی سر خانم فاطمه زهرااوردن زنان اهل مدینه رفتن به عیادت خانم فاطمه،فضه درروبازکردخانمها وارد شدندوکنار بسترحضرت زهرانشستن ازایشون پرسیدن حالتون چطوره؟حالم اصلا خوب نیست وازدنیای شمابیزارم مردای شمادنبال مکارترین ادمها رفتند زنان انصارخجالتزده سرهاشون روپایین انداختن خانم فرمودمگر پدرامام حسن وامام حسین چگونه بود که اوراقبول نکردند اونامیخواستن امیرالمومنین کنار باشه بخداقسم اگررهبری امیرالمومنین قبول میکردید برکات زمین واسمان برشمانازل میشداما حالا که اون روکنارگذاشتیددچار گرفتاری وظلم ستمگران میشید صحبتهای خانم فاطمه زهراکه تموم شداونابلندشدن وخجالتزده بیرون رفتن اوناوقتی داشتن ازخونه میرفتن بیرون یکی ازخانومابه اون یکی گفت طوری که من فاطمه را دیدم بعید میدونم زنده بمونه خبررسیدبه ابوبکروعمرکه خانم فاطمه زهرادربستربیماری هستن آنهابه تکاپو افتادن برای اینکه مردم ازشون رو برنگردونن به عیادت خانم فاطمه زهرابرن رفتن پیش امیرالمومنین وبهش گفتن ما برای دیدن خانم فاطمه میخوام از شما اجازه بگیرم امیرالمومنین فرمودن بذارید باهاش صحبت کنم امام علی رفتن و به خانم گفت:ابوبکروعمر میخوان بیان عادت شما من بهشون گفتم هرچی شمابگیدنظرشماچیه؟ خانم فرمودن علی جان این خانه خانه توست ومن هم درخانه شما هستم هرتصمیمی که بگیری ازاون اطاعت میکنم اقاامیرالمومنین که صحبتهای خانم فاطمه رو شنیدن گفتن اشکال نداره بذارید بیان عیادت ابوبکروعمروچندنفر دیگه رفتن اونا سلام کردن اماخانم فاطمه زهرا س جوابشون رو نداد شنیدیدمیگن جواب سلام واجبه اما خانم فاطمه اونهارومسلمون ندونستن حتی جواب سلامشون هم ندادن خانم گفتن قبل ازاینکه با شماحرف بزنم ازشما یه سوال میپرسم شمامن رو زنی راستگو میدونید ابوبکرسخن خانم فاطمه زهرارو شنید گفت معلومه که شما رو قبول داریم شما برترین زنان عالم هستید خانم که صحبتهای ابوبکر رو شنیدن گفتن همه شما از پدرم رسول خدا شنیدید که فرمودندفاطمه پاره ای ازوجودمنه هرکی اونوبیازاره انگارمن رو ازرده و هر کس منو ازار بده انگارخدا رو ازار داده بخدا قسم که من ازرفتارشمادونفر ناراحت وازشمابیزارم ودیگرهیچ سخنی باشماندارم ابوبکرتاحرفهای خانم فاطمه رو شنیدزدزیرگریه گفت ماشماروقبول داریم مانمیخواستیم این اتفاق بیفته مابه مصلحت مردم فکرکردیم عمرتاگریه های ابوبکررادید عصبانی شدفریادزدگریه نکن مردگنده چرا بخاطریک زن گریه میکنی؟ابروی مارو بردی؟ابوبکروعمرازخونه خانم فاطمه زهرااومدن بیرون خبرصحبتهای خانم توی شهرپیچید آبروی اون دونفررفته بودهرروزحال خانم فاطمه بدوبدترمیشد یکروزخانم فرمودن بچه هاشون کنارشون برن ودعاکنن بچه هاباخوشحالی رفتن نشستن کنار مادرتادعا کنن امام حسن،امام حسین،حضرت زینب و حضرت ام کلثوم دستاشون روبردن بالا و شروع کردن به دعا کردن حضرت زهرا س فرمودندخدایا مرگ مرا هرچه سریع تربرسان بعدازاین دعابچه ها شروع به گریه کردندوخودشون روتوبغل مادرشون انداختند آخرین شبی خانم فاطمه دربستر بیماری بودن فرمودندعلی جان میخواهم وصیت کنم ایشان فرمودندمراشبانه غسل بده وشبانه کفن کن وشبانه بخاک بسپار علی جان من راضی نیستم ابوبکرو عمردرتشییع جنازه من حاضر باشندو برپیکرمن نمازبخوانند قبرمرامخفی نگهدارواجازه نده هیچکس از مکان آن باخبر شود فردای آنروز خانم فاطمه زهرازبستر بیماری بلندشدن خونه رومرتب کردند موهای بچه هاروشونه زدن بخونه رسیدگی کردن اماهنوز بخشی از کارهای خونه مونده بودکه خانم دوباره رفتن توی بسترودرازکشیدن به فضه گفتن من به بستر میروم چند دقیقه دیگه منو صدا بزنید اگه جواب دادم یعنی هنوززنده ام اگه جواب ندادم بدونیدکه روحم پرواز کرده و پیش پدربزرگوارم رسول خدارفته فضه چنددقیقه بعدخانم روصدا زداما جوابی نشنیدفهمیدکه خانم پیش پدرشون رسول خدا ص رفتن فضه به امام حسن وامام حسین گفتن بریددنبال امیرالمومنین اونها باچشمانی پرازاشک دنبال پدر رفتند. امیرالمومنین از شدت ناراحتی بین راه بیهوش شدندودوباره براه افتادن و هی برزمین میافتادن بهرشکلی بود خودشونوبخونه رسوندن خانوم روصدازدندوجوابی نشنیدن امیرالمومنین بیصداازمردم شهرخانم فاطمه زهراو غسل دادن و کفن کردن ودرتابوتی که خودخانم فاطمه زهرادستورساختش روداده بودن قرار دادن وشبانه خانم فاطمه زهرا رو بخاک سپردن
مردم خبردارشدن عصبانی وناراحت به سمت خانه امیرالمومنین رفتن ابوبکر وعمرهم که فهمیدن خانم فاطمه زهرا رو بیخبرازاونا بخاک سپردن فریادمیزدن بااجازه کی خانم فاطمه زهرارودفن کرده مگه مابه شما اجازه دادیم امیرالمؤمنین فرمودن این وصیت خودخانم بوده که شبانه دفن بشه اونابابیل وکلنگ بجاییکه خانم فاطمه رو بخاک سپرده بودن رفتن و تصمیم گرفتن همه شبه قبرهایی راکه امیرالمومنین برای خانم فاطمه زهرا س درست کرده بودن بازکنن تابتونن اون جایی که خانم رو به خاک سپرده بودن پیدا کنن وخانم روازقبرخارج کنن وبرای ایشون دوباره نمازبخونن خبربه امیرالمؤمنین رسیدایشون سراسیمه وعصبانی به قبرستان بقیع رفتندفریادزدن اگرفقط یکبارکلنگ کسی به زمین بخوره قبرستان بقیع را ازخون اونهاسیراب میکنه امیرالمومنین قسم خوردن که اینبار سکوت نمیکنن واون حرفی روکه میگن انجام میدن اونادست از کاربرداشتن ورفتن بچه هاحضرت فاطمه زهرادرجایی دورازچشم همه بخاک سپرده شد جایی که ان شاالله باظهورحضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه مشخص میشه ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️چــهــــار فـــــن‌بیان فــــرزنـــدپـــروری به هــمــه والـــدیــن 1- وقتی توی خونه یا جمع ، کودکت رو مودبانه صداش می‌کنی و میگی شما... فرزندتون مودب بودن رو یاد می‌گیره.😊 2- وقتی توی خونه به جای کار کردن با گوشی، کتاب می‌خونید... فرزندتون مطالعه کردن را یاد می‌گیره.📚 3- وقتی به جای ولش کن خرابش می‌کنی بهش بگی تلاش کن می‌تونی... فرزندتون قوی بودن رو یاد می‌گیره.💪 4- وقتی به جای همین که من گفتم بگی بیا راجع بهش حرف بزنیم... فرزندتون لجبازی نکردن رو یاد می‌گیره.😇 ༺◍⃟ ჻@bayaneziba⚘❥༅••┅┄
. این دوره آموزشی برای 👦🏻بچه های کـــــم رو و خجالتی 👧🏻کـــــــم حرف و ســـــــاکت 👦🏻کـــــــــنجکاو و پــــرحرف 👧🏻دارای اختلال در تکلم 👦🏻اختلال در شنیدن 👧🏻مستعد در سخنوری آماده شده 😊 این دوره عالی آموزشی یکساله رو از دست ندید 🌱 ادمین ثبت نام 👇 @Fatemeh5760