eitaa logo
نون والقلم
96 دنبال‌کننده
949 عکس
211 ویدیو
34 فایل
هدیه به پیشگاه مقدس حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نوشته‌های تبیین‌گر جنگ نرم(چمن خواه) لایق نبود قطره به عمان بردن / خار و خس صحرا به گلستان بردن اما چتوان که رسم موران باشد / پای ملخی سوی سلیمان بردن
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅═༅﷽༅═┅┄ 🔖 پرواز رهایی ✍ زینب گودرزی کوه، ابر، آسمان، "ورزقان"، همه محو در تماشای، مهمانی عزیز! ضیافتی به پا شد؛ تا شاهد عروج و لحظه‌های ناب هبوط ملائک، به زمین برای، مشایعت تو تا جاودانگی و ملاقات ابدی معشوق باشند! چشمان آسمان ورزقان، از شوق وصالت تا سپیده صبح بارید، و مه را گسترد، تا سِرِّ دیدار عاشق و معشوق، فاش نشود. دل‌های عاشقانت، همه در هوای تو، به پرواز درآمد. پرواز تا تو، برای مرور خاطرات شیرین خدمت و بندگی خالصانه‌ات. حکایتی شد؛ عبای خاکی‌ات، تا از جنس مردم بودنت را، به تصویر بکشد، تا بگوید آنکه با تاروپود وجود، فقر را چشیده، حال فقرا را می‌فهمد، و "سیّد ناجی محرومان" نام می‌گیرد. در قاموس همت تو؛ خستگی از پا درآمده و خسته شده، حتّی زخم زبان‌ها، پای حرکت و تلاشت را متوقّف نمی‌ساخت، و تو را از مجاهدت و فداکاری برای اسلام و مسلمین مأیوس نمی‌کرد. سیمایت با صبر زیبا و سیرتت لبریز از عبودیت خدا. بندگی خدا را؛ در ذکرهای عاشقانه و مناجات‌های خالصانه و توسل، بدست آوردی، تا تنها قدرت مطلق را، خدا، بدانی و با اقتدار، اسیر لبخند دشمن، و فشردن دست‌های چدنی، زیردستکش مخملینش نشوی، و لبخند خدا را در حل مسائل مسلمین بر هر چیز دیگر ترجیح دهی. خط‌ومشی حرکتت؛ مبانی اسلام، منظومه‌ی فکری امامین انقلاب، و شعار حیاتبخش، " ما می‌توانیم" بود. دوست و دشمن، جلوه‌های عدالت در فعل و کلامت را تجربه کردند! از نسل سلمان و آرش و رستم از نسل اسفندیاری، عاشقانه پرچم میهن را در هر فرصتی بالا نگه داشتی و عزت و سربلندی را برای مام وطن زنده کردی. آزاد و رها، از بند اسارتِ نَفس زندگی کردی، و شهادت بال "پرواز رهایی‌اَت" شد از زندان دنیا. چه زیبا "شهید باش تا شهید شوی" را تفسیر و به تصویر درآوردی. اگرچه زود دیر شد، و در کنار تو بودن برایمان افسانه‌ی شیرین، امّا آینده و آیندگان شهادت به بقای راه و صدق قدوم تو خواهند داد. @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی
┄┅═༅﷽༅═┅┄ 🔖 غدیرستیزان ✍ مرضیه عاصی روز عید غدیرخم، در همان لحظات ابتدایی برخی با پیامبر(صلی‌الله‌علیه و‌آله) مخالفت کردند. یکی از این افراد، حارس‌بن نعمان بود که طاقت ولایت پذیری مولا علی(علیه‌السلام) را نداشت و گفت: "ای پیامبر هرچه را گفتی گوش دادیم، حال باید پسر عموی خود را بر دوش ما سوار کنی؟" پیامبر(صلی‌الله‌علیه وآله) در پاسخ فرمودند"من حرفی را از جانب خود نگفتم و این دستور خداوند بوده که علی(علیه‌السلام) را جانشین و امیر بر مومنان پس از خود کنم" حارس در پاسخ می‌گوید: اگر به واقع این دستور خداوند است، من از خدا می‌خواهم سنگی را از آسمان بر سر من در برابر این نافرمانی بکوبد و هنوز حرفش تمام نشده بود که سنگی از آسمان بر سرش اصابت کرد و او را به هلاکت رساند. اما غدیر ستیزان در طول تاریخ، بیشتر دو گروه عمده بوده‌اند: ۱-منافقین منصب‌طلب: همه‌ی جریان غدیر ستیزی و غدیر ستیزان را در واژه "نفاق" می‌توان خلاصه کرد. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه وآله) در خطبه‌ی غدیریه بارها به موضوع نفاق و منافقان اشاره کرده و خطر این جریان ضد دین را به امت گوشزد کرده‌ و فرموده‌اند: "در ابتدای امر از جبرئیل خواستم که مرا از ابلاغ این پیام به شما مردم معذور بدارد؛ زیرا از کمی تقواپیشگان و زیادی منافقان و نیرنگ گناهکاران و فریب مسخره‌کنندگان اسلام آگاه بودم." ۲-قائلین به جدایی سیاست از دیانت: رهبران این گروه، مقدسین انزواطلب و روشنفکران راحت طلب هستند و در طول تاریخ، پرچم ستیز با غدیر را برافراشته‌اند و امروز هم در میان اهل سنت و شیعه دیده می‌شوند. این افراد که "سیاست و دیانت" را دو موضوع جدا از هم می‌پندارند و می‌کوشند دین را در چارچوب موضوعی شخصی محدود کنند خود دو دسته‌اند: الف) جریانی از اهل سنت: اولین ندای شوم جدایی سیاست از دیانت در صدر اسلام با شعار "حَسبُنا کتابُ‌اللهِ"، (الامالی محمدبن محمد مفید، ص۳۶) و حذف اهل بیت و عترت پیامبر (صلی‌الله‌علیه وآله) از صحنه‌ی سیاست و حاکمیت جامعه همراه بود. این ندای شیطانی به تشکیل جریان سیاسی به نام "خلافت" منجر شد که در برابر نظام "امامت" قرار گرفت و زمینه‌ساز شکل‌گیری حکومت امویان و عباسیان در بستر تاریخ شد. امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) در این باره فرموده‌اند: "طرح مسئله‌ی جدا بودن سیاست از دین و روحانیت چیز تازه‌ای نیست. این مسئله در زمان بنی امیه طرح شد و در زمان بنی عباس قوت گرفت. در زمان‌های اخیر هم که دست‌های بیگانه در ممالک باز شد؛ آنها هم به این مسئله دامن زدند؛ به طوری که بعضی از اشخاص متدین و روحانیون متعهد هم باورشان آمده است! (موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، روحانیت و حوزه‌های علمیه از دیدگاه امام خمینی ص ۲۹۱) ب)جریانی از درون شیعه: در میان شیعیان هم خشکه‌مقدسان و روشنفکران لیبرال، فریب شعار جدایی دین از سیاست را خورده‌اند. رهبر انقلاب در تبیین تفکر انحرافی این افراد فرموده‌اند: "خیلی از اوقات اتفاق می‌افتد که کسانی در جامعه، در جامعه‌ی زمان خلفا اهل زهد بودند و اهل علم بودند و معروف به تفسیر و به علم و به این چیزها. خلفا هم با آنها نه فقط معارضه‌ای نمی‌کردند، بلکه حتی مخلص آنها بودند، پیش آنها می‌رفتند، از آنها نصیحت می‌خواستند. چرا؟ چون آنها در مقابل خلفا، داعیه‌ی سیاسی نداشتند. (انسان۲۵۰ساله، ص۲۴) شعار "جدایی دین از سیاست" ساخته‌ی نیرنگ سیاسیون دغل‌باز و پرداخته‌ی جمود و جعلِ تسبیح به‌دستانِِ عافیت طلب و روشنفکر نمایان غافل است و الّا هیچ سیاستمدار حکیمی سیاست را از دین جدا نمی‌داند؛ بلکه آن دو را کاملاً به هم پیوسته و مرتبط می‌داند. سیاسیون هواپرست در راستای اِعمال سلطه‌ی سیاسی و حاکمیت فکری و فرهنگی خود، اقدام به دین‌سازی و انحراف ادیان راستین الهی می‌کنند. اسلام آمریکایی و مسیحیت آمریکایی نمونه‌ی تحریف ادیان است و بهائیت در عالم شیعه و وهابیت در دنیای تسنن نمونه‌های مذهب‌تراشی است. سیاست‌بازان قلدر، با انواع سلاح‌های سیاسی، فکری، فرهنگی، نظامی و اقتصادی، حمله‌ی همه جانبه‌ی خود را برای درهم ریختن بنیادهای دینی و اعتقادی دین باوران آغاز کرده و به هلاکت حرث و نسل پرداخته‌اند که همه‌ی آنها باید جواب بدهند، چطور می‌توان اقدام رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه وآله) برای تشکیل حکومت اسلامی در اولین فرصت ممکن پس از هجرت و تلاش امیرالمومنین(علیه‌السلام) برای تصدی امر خلافت پس از رحلت آن حضرت را دید و تصویر صحیحی از اسلام منهای سیاست را ارائه داد؟! آیا اَعمال این افراد و گروه‌ها چیزی جز غدیرستیزی است؟! @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی
غدیر عید ولایت مبارک ✍رضایت زنگ‌های شتران در دل بیابان، همچون ناقوس تقدیر، سکوت صحرا را می‌شکنند. کاروان، همچون رودخانه‌ای که به سوی دریا می‌شتابد، با گام‌هایی سنگین اما امیدوار، راه وطن را در پیش گرفته است. آفتاب سوزان، تازیانه‌وار بر چهره‌ی خسته‌ی مسافران می‌کوبد، و عطش چونان آتشی در جان آنان زبانه می‌کشد. ناگاه، صدایی از عمق بیابان برخاسته، در باد پیچیده، و در گستره‌ی داغ صحرا طنین‌انداز می‌شود: ای آنان که پیشتر رفته‌اید، بازگردید! ای عقب‌ماندگان، شتاب کنید! چه خبر است؟ این بانگ، چونان پژواک وحی، بیابان را به لرزه درمی‌آورد. در این هوای جان‌فرسا، مگر می‌شود لحظه‌ای ایستاد، جز برای شنیدن ندایی از ملکوت؟ همگان گرد هم می‌آیند، چونان قطرات شبنم که بر برگ گل جمع می‌شوند. بارها بر دوش یکدیگر قرار می‌گیرد، و چشم‌ها به بلندای حقیقت دوخته می‌شود. در این لحظه، آسمان صحرا آبی‌تر از همیشه است، نسیم ملایمی می‌وزد، و خورشید بر بلندای تاریخ می‌درخشد. و آن صدا، که همچون شمشیر عدالت، پرده‌ی تردیدها را می‌درد، طنین‌انداز می‌شود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه ای غدیر، چه خوش‌فرجام بودی که چنین جاودانه شدی! ای رود زلال ولایت، که در بستر تاریخ جاری گشتی و جهان را از سراب ظلمت رهانیدی! صدای تبریک‌ها همچون شراره‌های آتش عشق به آسمان برخاست: بخٍ بخٍ یا علی! شوق و شادی فراگیر شد‌. اما در گوشه‌ هایی، سایه‌های تردید در دل‌هایی کم‌نور به‌هم پیچیده بود. آنان بارها شنیده بودند، اما افکارشان در گرداب وسوسه‌ها می‌چرخید. در نوشته‌هایشان تلاش کردند همه چیز را در محبت خلاصه کنند، و حقیقت را نادیده بگیرند. مگر می‌شود در این گرمای سوزان، رسول خدا فرمان توقف دهد، جز برای ابلاغ امری بس عظیم؟ این فرمان، فرمان خدا بر امت است؛ فرمانی برای راهبری، هدایت، استقرار، جاودانگی، عزت و کرامت. فتنه‌ها برپا شد، اما نور خدا خاموش نگشت و این سنت خداوند است امروز، شیعه در سایه‌ی ولایت می‌بالد. شیعه، پرچم‌دار اسلام محمدی است. آنان که نبوت را پذیرفتند اما ولایت را نه، آیا اسلامشان پذیرفتنی و حقیقی است؟ شیعه، عزت اسلام است. صاحبان قدرت و استعمارگران چگونه با این عزت می توانند کنار آیند، برای معاویه‌صفتان، تحمل علی دشوار است. چه ساده‌لوح‌اند آنان که عزت و رفاه را از در خانه معاویه گدایی می‌کنند! معاویه صفتان، همچون گردبادی سهمگین، به دنبال نابودی شیعه هستند. آنها نه رحم دارد، نه شفقت. آنها اگر بر شیعه دست یابند می‌کُشد، غارت می‌کند و تلاش دارد که درخت تناور ولایت را برکَنَد. اما این ندا هنوز از بلندای تاریخ جاری است: سلام بر غدیر، سلام بر عید ولایت، سلام بر روح عبادت! @AFKAREHOWZAVI
. باز تعریف ترس ✍ مریم دوست محمدیان علم، ترس را به دو دسته کلی تقسیم کرده. ترس طبیعی و ترس غیرطبیعی. به طبیعی‌ها گفته عینی و برای این که به بشر، حق بدهد که بترسد صفت *به‌جا* به آن داده. غیرطبیعی‌ها را هم که گفته ذهنی هستند و اسمش را گذاشته فوبیا و به آن صفت *نابه‌جا* داده است. یعنی هر کسی این دومی را از هر نوعی‌اش دارد باید برود خودش را درمان کند. اما برای اولی گفته حق داری بترسی. حق داری بترسی چون برای بقا، نیاز به این ترس داری. هر وقت اگر دردی، خطری تهدیدت کرد حست را دست‌کم نگیر و خودت را نجات بده. ابدا هم نیازی نیست کسی به تو بگوید و یا پیش کسی بروی. خودت، خودِ خودت، درمانگر این ترس هستی؛ با عمل به موقع‌ات. مثلا جایی را که جانت را تهدید می‌کند ترک کنی. یا سرت را برای کسی که برایت قلدری می‌کند پایین بیندازی و.... اما این روزها مواجهه دیگری با ترس می‌بینیم. به جای ترک، ایستادگی را و به جای سر را به زیر انداختن چشم در چشم شدن را می‌بینیم. نتیجه این شده که دیگر ترس به دو دسته تقسیم نمی‌شود. یک جهان دیگری در برابر این دو دسته شکل گرفته است که همه معادله‌ها و نظریه‌های علمی را زیر سوال برده است. جهانی که ادبیات خودش را دارد. قانون خودش را دارد. زنی را در رسانه، زیر بمباران، جلو چشم هزاران نفر، چشم در چشم مرگ می‌کند. نوازنده‌ای را زیر آتش و دود با سازش وسط خیابان می‌کشاند. سینی شربت دست پدر و دختری می‌دهد تا جرعه‌های آرامش را در کام مردم بریزد. ترس در این جهان تازه، بازتعریف شده است. هماوردطلب شده است. فرا و ورای آن چیزی عمل می‌کند که به آن می‌گویند غریزه. ترس در این جهان، زندگی می‌بخشد. ble.ir/join/6mXdjURsnq @AFKAREHOWZAVI
بیانیه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی درباره‌ی تحمیل توقف جنگ به دشمن صهیونی و حامیان شرورش ملت سرافراز و مقاوم ایران در پی تجاوز دشمن صهیونیستی فرزندان شجاع و جان بر کف شما در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا را لبیک گفتند و با رشادتی مثال زدنی هر شرارت دشمن را کوبنده پاسخ دادند که در آخرین آن پایگاه آمریکایی العدید و پس از آن سراسر اراضی اشغالی آماج حملات موشکی قرار گرفت... دشمن مجبور به توقف یک طرفه تهاجم خود شد. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بدون کمترین اعتماد به سخنان دشمنان و دست به ماشه آماده ی پاسخ قاطع و پشیمان کننده به هر عمل تجاوزکارانه دشمن خواهند بود.
. زن، رسانه، روایت ✍نجمه صالحی در میان بحث‌های تخصصی و تحلیل‌های رسانه‌ای، صدایی بلند شد؛ نه برای گزارش دادن، بلکه برای گفتن آنچه سال‌ها در دلش مانده بود. صدایی محکم، اما نه بی‌بغض. صدایی آشنا برای همه زنانی که هم در میدان روایت ایستاده‌اند و هم در میدان زندگی. از روایت‌ نشدن گفت، از نادیده گرفته شدن. از اینکه صدای زنان، با همه عمق تجربه و رنج و شناخت‌شان، آن‌طور که باید شنیده نمی‌شود. از اینکه برخی مراکز و نهادهایی که باید تکیه‌گاه باشند، هنوز درنیافته‌اند که جنگ رسانه‌ای، فقط جنگ تصویر و صدا نیست؛ جنگ ذهن‌هاست، جنگ معناها، جنگ آینده‌ها. نه فقط تهدید دشمن، بلکه بی‌توجهی دوستان، نبود گعده‌های علمی، خلأ نشست‌های تخصصی و بی‌برنامگی در مواجهه با دغدغه‌های خبرنگاران، از مهم‌ترین دل‌مشغولی‌هایش بود. گله‌مند بود از اینکه کار خبرنگار، گاه به چند گزارش کوتاه و بی‌اثر تقلیل یافته؛ درحالی‌که او حامل روایت‌هایی از دل مردم، از عمق زیستِ زنانه در این جامعه است. اما در دل همه‌ی این گلایه‌ها، نوری بود که نمی‌گذاشت خاموشی معنا پیدا کند. انگار مسئولیتی پنهان، دل را به تپش وا‌می‌داشت؛ مسئولیت زنده نگه داشتن امید، آن هم در دل طوفان. امیدی به جریان داشتن زندگی، به زنده بودن زن ایرانی، به ایستادگی خاموش و بی‌ادعای زنان در لایه‌های آرام و صبورانه‌ی روزمرگی. گویی معنایی تازه از «امید» جوانه زده بود؛ امیدی نه سطحی و ساده‌لوحانه، بلکه شجاعت دیدن نور در دل تاریکی، ادامه دادن با وجود زخم‌ها. اگر مردم فقط تصویر بحران را نبینند‌ و ببینند زنی، با همه سختی‌ها، همچنان ایستاده است—کار می‌کند، روایت می‌نویسد، مادری می‌کند، امید می‌سازد—همین خود، روایتی زنده است. روایتی شبیه به آن‌چه در چهره‌هایی چون تبلور یافته است؛ بانویی که نه‌فقط الگوی عفاف و استقامت شد، بلکه نماد «الگوی سوم زن مسلمان» در گفتمان تمدنی انقلاب اسلامی گشت—زنی که نه در قالب سنتی محصور ماند و نه در قالب غربی حل شد، بلکه راه سوم را روایت کرد. مهم‌ترین روایت این روزها، روایت امید است. نه امید در سطح شعار، که امید در عمق پایداری مردان و زنانی که با تمام زخم‌ها، مانده‌اند و همین «ماندن»، باید هزار بار گفته شود، نوشته شود، شنیده شود...تا کسی فراموش نکند، روایت درست، تاریخ را زنده نگه می‌دارد. @AFKAREHOWZAVI
⚫️ محرم، موسم ماتم؛ مرزبانی معنا در صحنه‌ی نهایی جنگ روایت‌ها 🖊 حسین انجدانی در میان همه‌ی ماه‌ها، تنها محرم است که نه یک تاریخ، بلکه یک جغرافیای معنایی است؛ نه صرفاً یک سوگ‌مراسم، بلکه میعادگاه «مواجهه‌ی صریح حق و باطل» در عرصه‌ی معرفت و تمدن است. آن‌گاه که جبهه‌ی باطل، حقیقت را با زر و زور و تزویر به محاق می‌برد، تنها یک جبهه است که می‌تواند دروغ‌های مقدس دشمن را رسوا کند: و آن جبهه‌ی تبیین است. و محرم، مجمع‌الاضلاع تمام ظرفیت‌های تبیینی اسلام است. عاشورا، روایت محض است؛ روایت حقیقت، در برابر دستگاه تحریف. در عاشورا، پیش از آنکه شمشیرها به کار افتند، قلم‌ها علیه حسین علیه‌السلام به میدان آمده بودند، و این همان نکته‌ای است که جایگاه محرم را به‌مثابه مهم‌ترین سنگر جهاد تبیین در عصر حاضر تثبیت می‌کند. لذا محرم، میدان «نبرد روایت‌ها» است؛ و در این میدان، تبیین، جهاد است. در منظومه‌ی معرفتی سیدالشهداء علیه‌السلام، «روشنگری» مقدم بر «خون» است. آن حضرت، پیش از آن‌که در کربلا به شهادت برسد، در مدینه و مکه و منزلگاه‌ها، کشته‌ی روایت‌های معوج بود. در نامه‌نگاری‌ها و خطبه‌های حضرت، طرحی از «مهندسی روایت» نهفته است؛ روایتی که قرار بود دستگاه اموی آن را جعل کند و امام آن را از نو بنویسد. در نامه‌ی معروف حضرت به مردم کوفه آمده است: «وَ قَدْ بَعَثْتُ‌ إِلَيْكُمْ‌ أَخِي وَ اِبْنَ‌ عَمِّي وَ ثِقَتِي مِنْ‌ أَهْلِ‌ بَيْتِي... فَإِنْ‌ كَتَبَ‌ إِلَيَّ‌...عَلَى مِثْلِ‌ مَا قَدِمَت عَلَيَّ‌ بِهِ‌ رُسُلُكُمْ‌، وَ قَرَأْتُ‌ فِي كُتُبِكُمْ‌، أَقْدَمُ‌ عَلَيْكُمْ‌ وَشِيكاً»؛ این سندی از «اعتبار روایت راستین» است. امام، با ارسال نماینده‌ی مورد وثوق، بر آن است که نظام روایت رسمی کوفه را راستی‌آزمایی کند. یعنی امام، از همان ابتدا، میدان مبارزه را میدان روایت و صداقت و انتقال حقیقت می‌بیند، نه فقط قتال فیزیکی. امروز نیز دشمن، در قامت یزیدیان رسانه‌ای، نه در عرصه‌ی جنگ سخت، بلکه در میدان روایت‌سازی می‌کوشد تا روایت مقاومت را قلب کند. خطری که امروز مقاومت را تهدید می‌کند، بمب‌های صهیونیستی نیست، بلکه بمباران‌های رسانه‌ای، تحریف‌شده، و خزنده‌ی روایت‌سازی است؛ تلاش‌ نظام‌یافته‌ای برای القای بی‌فایده‌بودن ایستادگی، ناممکن‌بودن پیروزی، و زایدبودن خون شهیدان. در چنین شرایطی، تنها سرمایه‌ی تمدنی که می‌تواند این موج تردیدافکن را خنثی سازد، «عاشورا» است؛ و محرم، فصل فعال‌سازی این نرم‌افزار استراتژیک است. محرم، فرصت جهاد تبیین است، چون ذات عاشورا، روایت است؛ روایتی از اقلیت مؤمن مؤثر، در برابر اکثریت پرهیاهوی باطل؛ روایتی از حقیقتی که در محاصره‌ی جعل، ایستاد و نگذاشت صحنه‌ی کربلا، در تاریخ، به دست امویان مصادره شود. دشمن می‌کوشد از مسیر تحریف مفاهیم عاشورا، مسیر مقاومت را منحرف کند؛ گاه با «حذف حماسه»، و گاه با «تقدیس انفعال»؛ با بزک‌کردن چهره‌ی سازش، و فروکاست عاشورا به گریه‌ای بی‌خروش. این همان پروژه‌ی شناختی دشمن است که می‌خواهد از مجالس روضه، حسینیان بی‌مقاومت تربیت کند. حال آن‌که امام حسین علیه‌السلام، از مدینه تا کربلا، در هر نامه و خطبه‌اش، دشمن‌شناسی، حق‌طلبی، مقاومت، و تبیین خطر تحریف را در رأس مسیر قرار داد. اگر محرم، تکرار سالانه‌ی عاشورا است، باید تکرار جهاد تبیین نیز باشد. لذاست که رهبر حکیم انقلاب، جهاد تبیین را واجب فوری دانستند؛ مگر نه آن‌که خود امام علیه‌السلام، آغاز قیامش را با «کلمه» رقم زد؟ «انّی لم اخرج اشراً و لا بطراً و لا ظالماً و لا مفسداً…» مانیفست روشن‌گری یک نهضت است. و مگر نه آن‌که در مسیر، هر توقف‌گاه، محمل خطبه‌ای بود و هر ملاقات، فرصتی برای تبیین؟ این یعنی، پیش از شمشیر، امام با روشنگری آمد. این یعنی عاشورا، از ابتدا تا انتها، قیام بر محور تبیین بود؛ بنابراین محرم، بهترین بستر برای بازتولید و بازتوزیع روایت حقیقی مقاومت است. امروز، اگر محرم را از سطح «عاطفه‌ی صرف» به سطح «ادراک بصیرانه» ارتقاء ندهیم، عاشورا دوباره در کربلا دفن خواهد شد. همان‌طور که دشمن در طول تاریخ کوشیده است حسین علیه‌السلام را صرفاً یک شورشی شکست‌خورده، و یزید علیه اللعنة را امیرالمؤمنینی با مصلحت سیاسی وانمود کند؛ امروز نیز رسانه‌های دشمن، مقاومت را عامل جنگ، و صهیونیسم را طرفدار صلح تصویر می‌کنند. این، عین همان پروژه‌ی تحریف است؛ و تنها راه خنثی‌سازی آن، روایت درست و تبیین صادقانه از مواضع حق است. محرم، ظرفیتی بی‌نظیر برای اصلاح خط روایت است؛ پس اگر هم‌تراز روضه‌خوانی، تبیین صورت نگیرد، عاشورا که قوی‌ترین منبع تبیین است؛ از محتوایش تهی خواهد شد. @howzavian_tehran
📢حادثه کربلا نشان داد که زن در حاشیه‌ی تاریخ نیست و در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد. 📝رهبر معظم انقلاب مد ظله العالی: یک نمونه‌ی برجسته‌ی تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکی از مهمترین مسائل تاریخ نشان میدهد. اینکه گفته میشود در عاشورا، در حادثه‌ی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. 📝حادثه‌ی نظامی با شکست ظاهری نیروهای حق در عرصه‌ی عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزی که موجب شد این شکست نظامىِ ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعىِ دائمی شود، عبارت بود از منش زینب کبری؛ نقشی که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلی چیز مهمی است. این حادثه نشان داد که زن در حاشیه‌ی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد. ۸۴/۳/۲۵ 🇮🇷اللّهـُـــــم أیِّــــد واحْــفَــظ قـــائِـــدَنــــا مهــــــــدیــــــا | @mahdiiya59
الگوی سوم زن مسلمان از آنجا که زنان نیمی از جامعه انسانی را تشکیل می‌دهند در تربیت نسل و ایجاد توسعه پایدار در زمینه های اقتصادی و...بسیار مورد توجه می‌باشند . ازقرن هجدهم و انقلاب صنعتی فرانسه به بعد که بحث اشتغال زنان بیشتر مطرح شد ؛ تغییرات بسیار چشمگیری در سبک زندگی زنان غربی دیده می شود و این امر به کشورهای شرقی و حتی اسلامی هم کشیده شد . با توجه به شرایط پیش آمده مسائل جدیدی پیش روی زنان به وجود آمد. اینکه زنان مسلمان مانند گذشته صرفاً در منزل و تولیدات خانگی و به شیوه زندگی سنتی باشند و یا اینکه به یک زن غربی تبدیل شوند و فقط در فضای اجتماعی و اقتصادی دیده شوند ؛ در این بین زنان مسلمان نیز به دنبال الگو و پاسخی قاطع بودند. لذا رهبر معظم انقلاب که تفکرو دید بسیار اسلامی و والا نسبت به زنان به ویژه زنان مسلمان دارند؛ وارد عرصه شده و بیاناتی گوهربار فرمودند. سخنان ایشان مانند همیشه روشنگری داشته است و در بیانات خود الگوی سوم زن مسلمان را بسیار زیبا مطرح نمودند؛ نه سنتی صرف مورد تایید است و نه زن غربی با ویژگی های خاص خود ، بلکه باید راه اسلامی و صحیح انتخاب کرد .چرا که اسلام دینی برای همه زمان هاست.مسیری که به تکامل زن و در ادامه تکامل جامعه که هدف اصلی خلقت خداوند است بینجامد . زن زنانه بودن خود را فراموش نکند و متناسب با تکوین و خلقت خود گام بردارد. پیشرفت و علم آموزی و اشتغال برای زنان مفید است اما مفیدتر از آن ، الویت تربیت فرزندان و نسل و همسرداری ومدیریت داخلی منزل می باشد .با توجه به توانمندی ها و فرصت های خود ، در جامعه هم حضور مفید و ثمربخشی داشته باشد و به شکوفایی استعدادها ی خود برسد و برای او علم آموزی بهترین امر است. زیرا زن مسلمان امروز نمی تواند مانند گذشته از اجتماع و علم جدا باشد و فقط به امور منزل بپردازد ..باید زنی آگاه به مسایل زمان و حتی فراتر از آن باشد. مسلماً تفکرات فمنیستی در این زمینه نه تنها گره گشا نبوده بلکه مشکلات زنان را دوچندان نموده است ، زیرا فمینیست شناخت صحیح از زن و استعداهایش و تفاوت های او با مردان را ندارد و او را مساوی مرد می داند. در نتیجه راه حل را باید در دین اسلام که ریشه در فطرت دارد و هدف آن تکامل بشر است، یافت، دینی که به وحی متصل بوده و شناخت برتر از انسان و مسیر او و توانمند ی هایش دارد و خدا را مبنا و محور قرار می دهد. بنابراین بر اساس آموزه های دینی، زن باید جایگاه و وظایف خود را بداند اینکه او محور تربیت خانواده و مدیر داخلی خانه است .حضور او در مواقعی در منزل ضروری تر است و اگر توانست با برنامه‌ریزی صحیح در اجتماع هم حضور داشته باشد. اما در هر حال زنانه بودن خود را ارج نهد و زنانه، خود را به میدان آورده ، به کمال رساند و اجتماع را هم در مسیر اصلی خود نگه دارد. ✍خدری @AFKAREHOWZAVI
┄┅═༅﷽༅═┅┄ به دنیا بگویید غزه گرسنه است خالقی سخنان ابوعبیده سخنگوی جنبش حماس را شنیدم و دیدم که با چشمانی بسیار اندوهگین، از مظلومیت مردم غزه در دل محاصره غذایی می‌گوید و آن را به رُخ علمای جهان اسلام می‌کشد: «آیا امت بزرگ عظیم و با افتخار، توان آن را ندارد که اندکی غذا و آب و دارو به مردمانی گرسنه و در محاصره در نوار غزه برساند؟» این جملات چه داغ بزرگی بر جان‌ها می‌گذارد. گرسنگی و تشنگی در غزه بیداد می‌کند، می‌گویند ۹۰ درصد مردم غزه گرسنه‌اند. این سگ زنجیری شیطان بزرگ، نه تنها در صف مراکز مثلاً توزیع کمک‌های بشردوستانه آمریکایی مردم را به شهادت می‌رساند، بلکه بیشتر آنها را با سلاح گرسنگی به شهادت می‌رساند. «اکنون کودکان فلسطینی، فراتر از بمب و گلوله و موشک، با تشنگی و گرسنگی کشته میشوند؛ خانواده‌های داغدار عزیزان و جوانان و پدران و مادران، روزبه‌روز افزایش می‌یابد.» (پیام امام خامنه‌ای به حجاج بیت‌الله الحرام در ۱۵ خرداد ۱۴۰۴) احمد وائل حمدان (خبرنگار اهل غزه‌) می‌گوید: «موضوع اغراق‌آميز نیست؛ اگر کمک‌ها ظرف ۴۸ ساعت وارد نشود، و در صدر آن شیر خشک کودکان و آرد نباشد، خودتان را برای بزرگ‌ترین جنایت مرگ جمعی در تاریخ آماده کنید!... من خودم به‌شدت احساس ضعف دارم، با اینکه پول دارم اما امروز ساعت‌ها گشتم و چیزی برای خوردن پیدا نکردم... اما برای کودکان... کفن آماده کنید! به دنیا اعلام کنید که غزه گرسنه است... .» با وجود محاصره همه‌جانبه مردم غزه، اما رزمندگان فلسطینی، فریب دغلبازی‌های دشمن به نام مذاکره را نمی‌خورند و همچنان با ایمان و شجاعت مثال زدنی ضربات سنگینی به سگ زنجیری آمریکا که شریک جنایات اوست، وارد می‌کند. یکی از مهم‌ترین میدان‌های یاری به مردم فلسطین به خصوص غزه، میدان دیپلماسی است. امروز آقای عراقچی وزیر خارجه گفتند که: «در دیدار با اروپایی‌ها دستمان پر است؛ زمان دیدار دارد تنظیم می‌شود!!.» از دستگاه امور خارجه انتظار داریم که در این موقعیت حساس و جانکاهِ مردم غزه، در دیدارشان، از تروئیکای اروپایی قاطعانه بخواهند تا رژیم کودک‌کش و سگ زنجیری خود را که به گفته‌ی خودشان کارهای کثیف‌شان را انجام می‌دهد؛ مدتی متوقف کنند تا همه‌ی آزادگان جهان و امت اسلامی یاریگر پیکره‌ی نحیف اما مقاوم و نستوه مردم غزه، در رساندن مواد غذایی به آنها باشند. @AFKAREHOWZAVI
استاد عابدینی.mp3
زمان: حجم: 23.48M
🎙 سخنرانی مهم استاد عابدینی در جمع شبکه فعالان جهاد تبیین کشور (شهر مقدس قم، ۳ مردادماه ۱۴۰۴) 💡اهم موضوعات مطرح شده: ▫️توان نامتناهی انسان در تأثیر جهادتبیین ▫️صدق و باور قلبی به گفته‌ها، لازمه تأثیر جهاد تبیین ▫️استفاده از دو مؤلفه «حبّ» و «بغض» برای جهاد تبیین موثر ▫️سرعت اتحاد، در دایره بغض و استمرار و پایداری اتحاد در دایره حب محقق می‌شود. ▫️کارکرد بغض در اتحاد حداکثری در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه: طبق آمار دقیق مراکز افکارسنجی، بالاترین میزان اتحاد بعد از رأی آری ۹۸.۲٪ مردم به نظام جمهوری اسلامی، مربوط به همین جنگ ۱۲ روزه، با ۸۹% می‌باشد. ▫️ در اربعین، جنبه حب و اخوت، حول ولایت به بهترین وجه محقق شده ولی جنبه بغض به صورت مطلوب محقق نشده است. ▫️ بررسی فرازهایی از زیارت عاشورا به عنوان بهترین منشور تبیین ▫️ بررسی ۴ لایه ، ۳ جریان و ۳ فردِ نام برده شده در زیارت عاشورا و انطباق آن با شرایط حاضر، برای کسب توفیق حداکثری در جهاد تبیین @ahlevela
خدایا! ببخش ما را چمن‌خواه بخاطر خرید و یکسری کارهای ضروری، ساعت ۹ صبح از خانه بیرون رفتم. گرمای هوا، آزارم می‌داد؛ ولی مجبور بودم تحمل کنم. کارهایم را با سرعت انجام دادم و خیلی سریع از گرمای بیرون قرار کردم و خودم را به خانه رساندم. اولین کاری که انجام دادم، کولر را روشن کردم و صورتم به خنکای هوای کولر سپردم. لباس خنک نخی پوشیدم و دست و صورتم را با آب خنک شستم. روی مبل لم دادم و بطری تخم‌شربتی را دستم گرفتم و ... یکدفعه بغض کردم، گریه‌ام گرفت. اشک‌هایم صورتم را خیس کرد. هق‌هق گریه‌ام بلند شد. بطری را کناری گذاشتم. وای خدای من! الان غزه چه خبره؟ کودکان تشنه، چکار می‌کنند؟ چه آبی می‌خورند؟ اصلا آب دارند؟ غذا دارند؟ توی این هوای گرم، سایبان دارند؟ اصلا خانه‌ای دارند که از گرما به آن پناه ببرند؟ بانوی غزه‌ای لباسی دارد که عوض کند؟ زیر آتش هوا و آتش گلوله‌های دشمن، چکار می‌کنند؟ چه مردم صبوری! چقدر با استقامت! باید از از صبرشان درس بگیریم. خدایا! ما اینجا، در ایران عزیز، در امنیت کامل، زیر باد کولر، آب خنک یخچال، فراوانی نعمت، چقدر ناسپاسیم. گاهی چقدر غر می‌زنیم. به اندک ناملایمتی با همدیگر نزاع می‌کنیم. کمی خودمان را جای آن‌ها بگذاریم. آیا تحمل اینهمه مصیبت را داریم؟ خداوند در آیه ۴۶ سوره انفال می‌فرماید: وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ ۖ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِین و با یکدیگر نزاع و اختلاف مکنید که سست و بد دل می شوید و قدرت و شوکت شما از میان می رود و صبر و استقامت کنید که خداوند با صابران است. خدایا! ببخش ما را که صبور نیستیم. برای همدردی با عزیزانم در غزه، تصمیم گرفتم، خیلی آب خنک نخورم. در مصرف آب اسراف نکنم. از لقمه‌های غذایم کم کنم. چند نوع میوه نخرم. با صرفه‌جویی، به مردم غزه کمک کنم. خدایا! تو قبول کن. @noonvalghalam1