eitaa logo
نون والقلم
96 دنبال‌کننده
750 عکس
156 ویدیو
30 فایل
هدیه به پیشگاه مقدس حضرت مهدی عج نوشته‌های یک تبیین‌گر در جنگ نرم(چمن خواه) لایق نبود قطره به عمان بردن / خار و خس صحرا به گلستان بردن اما چتوان که رسم موران باشد / پای ملخی سوی سلیمان بردن
مشاهده در ایتا
دانلود
ودیعه‌ی الهی آمیخته به عزت مؤمنانه ۱] زن گوهری به نام عفاف دارد که در برخوردهای اجتماعی و در جهت مرزبندی از این گوهر، باید به خوبی از آن محافظت کند. در طول تاریخ گفته نشده است که زنی به حریم عفاف مردی تجاوز کرد، اما برعکس موارد فراوانی وجود دارد که به عفاف زن تعرض شده است. لذا برای حفظ شرف دینی، باید یک مشی احتیاط‌آمیز داشته باشد و در رابطه با جنس مخالف رعایت حفظ حجاب و عفت و حیا را بنماید. عفاف یک امانت الهی برای زن است. نگهداری و حساسیت در حفظ عفت به عنوان اساس شخصیت و مکمل شرافت زن، به او توصیه شده است. رسول‌اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در زندگی خویش برای مقام و شخصیت زن احترام فراوانی قائل بود. از سخنان گهربار ایشان است که «افراد کریم و بزرگوار زنها را مورد احترام و تکریم قرار می‌دهند؛ ولی اشخاص پست و فرومایه به زنها اهانت می‌کنند و کرامت آنها را نادیده می‌گیرند».(نهج‌الفصاحه صفحه ۳۱۸) ۲] دنیای فاسد غرب با برهنه کردن زن، او را تحقیر کردند. سرمایه‌داران و دست‌های پنهان و آلوده صهیونیستی، به عنوان تجلیل از زن، او را به ابتذال کشاندند. از او خواستند برای چشم نوازی مردان، حجاب و عفاف خود را کنار بگذارد و برای مردان جلوه‌گری کند. این عین اسارت و حقارت است. شأن زن غربی، در حال تنزل است. از او برای لذت‌جویی و هوسرانی استفاده می‌کنند. بسیاری از زنان غربی از بی‌حرمتی که نسبت به آنها می‌شود، ناراحت و گلایه‌مند هستند. صدای اعتراض آنها را، از رسانه‌ها می‌توان شنید. آیت‌الله‌ خامنه‌ای در مورد شخصیت زن فرمودند: «عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزت مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساس تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جای خود به کار ببرد، آن تیزی و بُرندگی ایمان را هم در جای خود به کار ببرد. این ترکیب ظریف فقط مال زنهاست؛ این آمیزه‌ی ظریف لطافت و بُرندگی، مخصوص زنهاست؛ این امتیازی است که خدای متعال به زن داده است؛ لذا در قرآن به عنوان نمونه‌ی ایمان - نه نمونه‌ی ایمان زنان، نمونه‌ی ایمان همه‌ی بشر؛ زن و مرد - دو زن را مثال میزند: «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون» و «مریم ابنت عمران»؛ (سوره‌ی تحریم آیه ۱۱ و ۱۲). یکی زن فرعون است، دومی هم حضرت مریم است. اینها اشاره‌ها و نشانه‌هائی است که منطق اسلام را نشان می‌دهد.» (بیانات در دیدار جمعی از پرستاران نمونه‌ی کشور ۱ اردیبهشت ۱۳۸۹) ۳] زن برای سرمایه‌داران و سیاست‌مداران غرب، حکم یک کالا را دارد که از آن سوء استفاده می‌نمایند. آنها از بُعد جنسیت به زن نگاه می‌کنند. برای آنها، زن ابزاری بیش نیست. او را وسیله‌ای برای تبلیغ کالاهایشان قرار داده‌اند. و هدفشان، سودجویی و لذت‌جویی از آنها است. زن برای آنها تاریخ مصرف دارد و با تمام شدن جذابیت‌های جنسیتی‌اش، او را رها می‌کنند. و این جز تحقیر زن ، چیزی دیگری نیست. فرهنگ غلط غرب برای تبلیغ فرهنگ خود و سلطه بر این موجود، با وسایل تبلیغاتی و رسانه های رسمی و غیررسمی، زن را مورد هجمه قرار دادند. و به بهانه‌های مختلف از جمله آزادی، به زنان جوامع دیگر، به خصوص به زن ایرانی و حجاب او هجوم ‌آوردند و در صدد اسارت او برآمدند. علتش چیست؟ چون زن ایرانی با حیا و و عفت و شرفش، بزرگترین ضربه‌ها را به تمدن غرب زده و ثابت کرده با رعایت قیود شرعی و اسلامی می‌تواند در تمام عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و...حضور داشته و موفقیت‌های بسیاری را کسب کند و این برای فهم غربی‌ها، ثقیل است. زن ایرانی با شخصیتش وارد جامعه می‌شود و علم و هنر و فعالیتش را به رخ می‌کشاند. او با حجاب کامل به دیگران می‌فهماند که به شخصیتم بنگر نه به جنسیتم. زن عفیف، ارزش خودش را به بدن، جسم و جذابیت‌های جنسی‌اش نمی‌داند و از ارزش درونی خودش یعنی حیا و عفت، باخبر است و از این موهبت الهی، که در وجودش به امانت گذاشته شده است، به خوبی محافظت می‌کند. 🖋چمن‌خواه @AFKAREHOWZAVI @noonvalghalam1
"گل‌گفته‌های سِروتونین‌دار" ✍مرضیه‌رمضان‌قاسم‌بنت‌العلی هفته‌ی گذشته سر درد شدیدی داشتم دلم می‌خواست طی‌الارض می‌کردم تا به خانه برسم. ترافیک شدیدی بود یکی از دوستان را دیدم و از همراهی با او خوشحال شدم؛ دلم می‌خواست هر چه زودتر حرفی بزند تا سِروتونین مغزم بالا رود به وجد و سُرور آیم. بالاخره لب از لب گشود و گفت: الان تو مسیر با خانمی آشنا شدم که مشکل...‌ و ...‌ و...‌ را داشت؛ بعد هم آهی کشید و گفت به نظر من زندگی در این دنیا آب در هاون کوبیدن است یک عمر کار کن و بعد..‌. سر دردم تشدید شد، داشتم سرسام می‌گرفتم ببینید چقدر حرف‌هایش تلخ بود که اصلا دلم نمی‌خواهد برای شما آن شرح‌حال ناامید‌کننده را بنویسم، حتی حال و حوصله‌‌ی پاسخ نقضی دادن هم نداشتم؛ فقط در این افکار بودم که چگونه فضا را تغییر دهم؟! یک آن بیاد گُل‌گفته‌های دایی علیِ مرحومم افتادم و از آنجایی که بچه‌ی حلال‌زاده به دائیش می‌رود گفتم: به قول دائی علیِ خدابیامرزم حرف شاد بزنید. این جمله آبی بود روی آتش، دستش را سمت کیفش بُرد و یک شکلات آناناسی تعارفم کرد روحم شاد شد و شکلات را قربت کردم به روح دائی علی عزیزم. و اما پاسخ حقیر به این دوست گرامی! اینکه تلاش‌ آدمی در دنیا پوچ است یا نیست بستگی به نیت‌ فرد دارد برخی افراد مانند مینی‌بوسی هستند بیست سال می‌دَوَند بعد از بیست سال آهن قراضه می‌شوند چون هر کاری کرده افقی و دنیوی بوده، پیشرفت نداشته بلکه پسرفت داشته است چون عمودی به سمت قرب الهی حرکت نکرده بنابراین عملش گم، پوچ و لغو می‌شود چون همه برای دیگران بوده نه برای خدا برخی هم مانند درخت نارنج بیست سال کار می‌کنند؛ اما تمام تلاش بیست ساله را زیر پا میاندازند و بالا می‌آیند، بعد از این بیست سال این درخت میوه می‌دهد چون هر چه کار کرد زیر خاک مخفی کرد و ریشه‌ی ایمانش را قوی کرد شَته‌های حسد، کینه، بخل، غرور و غضب را سم‌پاشی کرد، از آزار، اذیت دیگران و رنج‌های زندگی به عنوان کود استفاده کرد تا ریشه‌اش قوی و مستحکم‌تر شود. آری قطعا خلقت انسان هدفی دارد و اگر تلاش آدمی در راستای آن هدف نباشد تضییع وقت و بسیار ضرر کرده است، فعالیت زندگی‌اش پوچ و بی‌معنا خواهد شد حتی اگر تحصیلات عالی، میلیاردها دلار سرمایه، ظاهری آراسته و از نظر مردم فردی کاملا موفق تلقی شود. پس هدف فقط خداست و تنها راه قرار گرفتن در مسیر قرب الهی اطاعت از امام معصوم است. یادمان باشد اگر کسی رضایت امام زمان را در حاشیه قرار دهد، زندگی پوچی برای خویش رقم خواهد زد‌. @AFKAREHOWZAVI
. جانم وطنم! ✍فاطمه مهدوی من دوست دارم به جای نق‌زدن و دنبال مقصر گشتن، خودم برای امورم دست به کار شوم و یک جا ننشینم تا دیگران برایم تصمیم بگیرند. اصلا این شیوه زندگی اجتماعی، با غیرت و خلق و خوی ایرانی‌ام سازگار نیست. یک ایرانی هیچ‌گاه دست روی دست نمی‌گذارد تا ذره‌ای از صلابت و اقتدار وطنش کاسته گردد. من می‌خواهم به دنیا ثابت کنم که یک ایرانی اجازه‌ی دخالت در امور کشورش را به بیگانه نمی‌دهد و خودش امور کشورش را رقم می‌زند و برای کسب سبک و روش صحیح زندگی، فقط به فرامین الهی متمسک می‌شود. من به تمام دنیا نشان خواهم داد که مردم ایران، با تمام اختلاف سلیقه‌ها و با وجود نظرات و عقاید مختلف، باز هم در همه‌ی شرایط، کنار هم و دوشادوش هم، یک تن می‌شوند برای جان شیرینشان، ایران و هیچ عرصه‌ای را برای جولان دشمنان خالی نمی‌گذارند. جلوه‌هایی از زیبایی و شکوه حکومت مردم‌سالارِ اسلامی ایران، در همین انتخابات‌ همیشه رقم خورده و می‌خورد. همه‌ی اقشار جامعه، اعم از دارا و ندار، پایتخت‌نشین و دور از مرکز، روستایی و شهری، پیر و جوان، تحصیل‌کرده و کم‌سواد، زن و مرد، همه با شوق و علاقه و قلوبی مملو از عشق به وطن پاکشان، شناسنامه به دست، پای صندوق آرا حاضر می‌شوند و در همان پای صندوق گور دشمنان را کنده و مدفونشان می‌کنند. و اما رای‌اولی‌ها، چه نوباوگان پر حرارتی که خون تازه‌اند به شریان جامعه و ملائک بدرقه‌شان می‌کنند تا آن شریف‌زادگانِ شریف، با نوک انگشتانشان، دهان کثیف خبیثان روزگار را بدوزند و حسرت از همه‌ی رنج و خرج، برای منحرف ساختن آنان را نصیب دل‌های سیاهشان کنند. من منتظرم تا وفا کنم به عهدی که با خونم برای جانم بسته‌ام، دل در دلم نیست تا برسد روز عمل به تکلیف و وظیفه، لحظات آغازین روز موعود،با استعانت از خدای قادر، نیت خواهم کرد به نابودی دشمنان اسلام، وضو خواهم ساخت تا نوری شود بر وجودم و جامه‌ی آراسته بر تن خواهم کرد که لباس رزمم خواهد بود و پای اخلاص در کفش عزم و اراده فرو برده و گام را استوار بر مسیر سربازی برای وطنم قرار خواهم داد. در هر گام با خود لبیک خواهم گفت به دعوت پروردگارم و سرود ظفر زمزمه خواهم کرد. مدارک نشانگر از هویت پرافتخارم را با دستان راستین بر اعتقاداتم، تحویل داده و برگه‌های تعرفه که همان تیرهای زهرآلود برای چشمان خیره شده‌ی بدخواهان است را به دل صندوق انداخته و انگشت می‌زنم سند ارادت به وطنم را. این کمترین کاری است که در این رزمگاه از من بر می‌آید و این سربازی ناقابلِ من کجا و سرباختن شهدای جان‌باخته‌ی وطنم ایران کجا! @AFKAREHOWZAVI
نقش نادانی بر تن کتیبه‌ گنج‌نامه‌ در شب چهارشنبه سوری ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد ◽◽◽◽◽ این درد را به کجا ببرم؟ به چه کسی شکایت بکنم؟ اصلا چه‌طور این فاجعه را هضم کنم؟ به اسم یک آیین باستانی، یک میراث مکتوب برگرفته از هویت تاریخ چندین هزار ساله را به یغما می‌برند. من اگر در همدان بودم و اگر در این شهر کاره‌ای بودم یک روز عزای عمومی اعلام می‌کردم. عزا برای درس نیاموختن فرزندان‌مان در حفظ و حراست از هویت و ارزش این شهر که تا دنیا دنیا بوده، همدان شهر بوده و متمدن. حال با چه فرمانی این فاجعه رخ داده خدا عالم است؟! شک ندارم کتیبه با ارزش گنج‌نامه بسیار بسیار واقعی‌تر و بسیار بسیار قدیمی‌تر از آیین چهارشنبه آخر سال است. ◽◽◽◽◽ گنج‌نامه بی‌شک یکی از مظاهر تمدن ایران باستان بوده، میراث ارزش‌مندی که علاوه بر میراث ملموس، می‌توان آن را به عنوان یک سند هویتی از میراث مکتوب فرهنگی نیز به حساب آورد. میراث حک شده بر دل سنگِ سخت گنج‌نامه از تمدن مردمان این اقلیم می‌گوید. جاده‌ منتهی به گنج‌نامه در دوران هخامنشیان یکی از اصلی‌ترین مسیرهای عبور و مرور کاروان‌ها و به ویژه لشگریان داریوش و خشایارشا بوده‌اند. این راه یکی از اصلی‌ترین مسیرهایی بوده که هگمتانه را به شهر باستانی بابل در بین‌النهرین وصل می‌کرده است. همین دلیل کافی بود که این دو شاه هخامنشی تصمیم بگیرند تا کتیبه‌های خود را در این محل حک کنند، تا هرکس که از آن‌جا عبور می‌کند، چه شهروند ایرانی و چه بابلیان، از شکوه و عظمت ایران و دست‌آوردهای مکتوب در کتیبه‌ها، آگاه شوند. هر دو کتیبه گنج‌نامه که در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند، دارای سه ستون بیست خطی هستند. کتیبه سمت چپ متعلق به داریوش و دیگری که کمی پایین‌تر از آن قرار دارد متعلق به خشایارشا است. ستون سمت چپ کتیبه‌ها به زبان پارسی باستان نوشته شده است. متن ستون وسط به زبان ایلامی و ستون سمت راست به زبان بابلی نو است. استفاده از سه زبان مهم عهد باستان، نشان از پویایی و روابط گستره ایرانیان دارد، یک اثر منحصر بفرد در دنیای باستان. در آن زمان حتی فکری برای محافظت از این کتیبه‌ها نیز کرده‌بودند. سوراخ‌های اطراف کتیبه نشان از وجود درپوشی روی کتیبه گنج‌نامه است که جهت حفظ آن از باران و آفتاب تعبیه شده‌بود. این حفاظ‌ها در طی اعصار مختلف به دلایلی نامعلوم از بین رفته‌اند. همه‌ی این‌ها فقط اطاعات محدودی از گنجِ نهفته در گنج‌نامه است. ◽◽◽◽◽ این اتفاق و صدالبته این فاجعه، کار هرکسی بوده، به اندازه قدمت کره زمین تا لحظه‌ای که دیگر این کره خاکی نباشد، به کل ایران و فراتر از آن، به کل هویت بشری مدیون است. کاش مسئولان فرهنگی و آموزش و پرورش کشور، بیشتر از هر وقت دیگری، به فکر نزدیک‌تر کردن جوانان به هویت و اصالت برگرفته از تاریخ این سرزمین باشند. "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @AFKAREHOWZAVI
پویش 1⃣ انیس تهی دستیِ دین ✍️زهرا سعادت ▪️ماه خدا که به عشر میرسد،دنیا در غم عروج ملکوتی زنی از جنس آسمان که به برکت خشت نخست محبت مشفقانه وخالصانه اش نهال دین اسلام بر ستون غیرت مردانه اش استوار گشت،به سوگ مینشیند! ▪️بانویی که نجابت مثال زدنی شان را نذر روزهای سراشیبی دلواپسی رسالت نموده و بی هیچ منتی،ثروت خود را مرهم زخم زبان مردمی نمودند که جانهای در مغاک خاک پوسیده شان به معجزه کلام وحی،زنده و سیراب شد! اقیانوس وفاداری خدیجه سلام الله علیها انعکاس تصویر آسمانی ختم نبوت بود و رفیق توفیق گسترش کامل ترین دین خدا در پهنه عظیم جهان فرو رفته در ظلمت جهالت! گرمای آفتاب وجود بانوی استقامت که در شعب ابیطالب(ع) غروب کرد کاشانه استوار ایمان در تنگنای دوران غربت اسلام،بی رونق شد و آهنگ تلخ کوچ تکیه گاهی برای صعودبه قله رسالت،زمزمه حزین عام الحزن ختم رسالت گردید! ای مادر نشر اسلام و تجلی باور ختم الاوصیاء(ص)، در این روزهای مه آلود آخر الزمانی دریابمان به عنایت مادرانه و تحت لوای نام بلندت محفوظ بدار! @AFKAREHOWZAVI
▫️سرور دخترهاست، معصومه ✍🏻 زهرا کبیری‌پور معصومه همان خورشیدی است که روزگاری در مدینه، طلوع کرد. معصومه تفسیر تبعیت از ولایتی است که از پشتِ در خانه‌ی مادر شروع شد. معصومه همان معصومیتی است که در جان تمام معصومان نفوذ کرد. معصومه امتداد قدم‌های عاشوراییِ زینب است. معصومه آهنگ فداها ابوهایِ تمامِ دخترانِ بابایی است. معصومه انعکاس نگاه زلال برادر است در غربتِ نگاه‌ها. معصومه رودخانه‌ای موّاج است در کویر شهری دور از مدینه. معصومه بی‌تابیِ تمام خواهران است برای برادران در غربت مانده. معصومه سرآغاز فصل شیدایی و دلدادگی‌است. معصومه امتداد مسیر مقدس مدینه است تا مشهد. معصومه نگین درخشان کویر قم است. و چه خوش درخشید در شهر کویریِ ما 🔅بانوجان تولدت بر ما و بر تمام دختران بابایی دنیا مبارک باد🔅 @AFKAREHOWZAVI
. انتشار یادداشت سرکار خانم چمن خواه در خبرگزاری حوزه لینک خبر👇 https://hawzahnews.com/xcQz2 @AFKAREHOWZAVI
. جرعه ای از زلال حقیقت ✍ طیبه رجبی بلندای قامت معمار کبیر انقلاب را، باید با فاصله به تماشا نشست. شکوه کوه ،در دامنه اش دیده نمی شود. و اینک با گذشت حدود نیم قرن از طلوع آفتاب ولایت فقیه، در پهنه‌ی گسترده‌ی ایران زمین، مرزهای خاکی‌اش به مرزهای انسانی تبدیل شده. هر جا انسانی قیام کند برای خدا، دست در دامن این حرم می ایستد و سوار بر بلندای استوار آن، افق های روشن تا ظهور خورشید ولایت را می‌بیند. امام خمینی(رحمه‌الله علیه) شناسنامه انقلاب اسلامی است و چه زیبا! حکمت وصلابتش در رهبر فرزانه ما نمایان می‌شود. آری این رنگ خداست در دو کالبد. هماهنگ ومتحد، چون نوری واحد . چه خوشبختیم ما! گرچه هم‌عصر پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و آله‌وسلم) و امیر المؤمنین(علیه‌السلام)، نیستیم؛ اما شاگرد نمونه‌ی مکتب ایشان را دیده و درک کرده‌ایم. مکتب امام خمینی و خلف صالحش، امام خامنه‌ای، حیات بخش و جاودانه است. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ▫️مقام معظم رهبری امروز: « بعد از شهادت رئیس‌جمهور، همه از خدمات و تلاش‌های او حرف زدند! و من دلم برای رئیسی سوخت! این‌ها در زمان حیات او یک کلمه حاضر نبودند این حرف‌ها را بگویند.» @AFKAREHOWZAVI
و حالا در روز ارتحال خمینی کبیر، سنگ صبور روزهای زحمت و خدمت و رنجش، از سوختن دلش برای این سرباز مغتنم گلایه می‌کند... رسانه‌های مخاطب کلام رهبر! توبه کنید و سعی در جبران راه نادرستی که رفته بودید، تا از مدار عاقبت‌بخیری بیرون نرفته‌اید. ✍مهدوی @AFKAREHOWZAVI
. دلم سوخت🥀 ✍خالقی به رغم سخنرانی سراسر حماسی و دشمن‌شکن امام خامنه‌ای عزیز، آنقدر بی انصافی و زشتیِ قدر‌ناسپاسی برخی نسبت به شهید جمهور، شدید و غم‌انگیز بود؛ که فرمودند: «دیدم همه از خدمات او و تلاش‌های شبانه روزی او حرف میزنند.از او تمجید می‌کنند. تعریف می‌کنند. دلم سوخت. دلم برای رئیسی سوخت. در زمان حیات او این ها یک کلمه حاضر نبودن از این حرفها را بگویند». به شهید جمهوری که به فرموده‌ی خامنه‌ای عزیز: به کسانی که به خود او بدی کرده بودند با کرامت برخورد می‌کرد. به لبخند دشمن اعتماد نمی‌کرد. مظهر شعارهای انقلاب بود. مرد کار و خدمت و صفا و صداقت بود. خستگی نمی‌شناخت. خدمتگزاری صمیمی و مخلص و با ارزش. برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت. آزردگی‌هایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانه روزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمی‌شد. @AFKAREHOWZAVI
. معماری زندگینجمه صالحی ما در ، مانند نخ‌های طلایی هستند که پارچه‌‌ای ارزشمند از را می‌بافند. هر تصمیمی که می‌گیریم، سنگی است که در مسیر رودخانه‌ی زمان قرار می‌دهیم و زندگی‌مان را به جریان می‌اندازد. تصمیم‌های درست همچون روشنی هستند که در تاریکی‌های تردید و ناامیدی، راه را برایمان روشن می‌کنند. هنگامی که در دوراهی‌های زندگی قرار می‌گیریم، باید با دقت و تحقیق و کسب تجربه‌ی دیگران راه صواب را انتخاب کنیم. تصمیم‌های خوب از تلاقی و اشتیاق، علم و احساس، منطق و ایمان به وجود می‌آیند. هرگز نباید ترس از شکست ما را از بزرگ بازدارد، چرا که حتی اگر در این راه لغزشی داشته باشیم، هر گام ما را به سمت حکمت و رشد هدایت می‌کند. به خاطر داشته باشیم که ما معماری هستیم که بنای سرنوشت خویش را می‌سازیم. ما، انعکاسی از ارزش‌ها و آرزوهای ما خواهد بود و هر تصمیم، فرصتی است برای ایجاد تغییری مثبت در مسیر زندگی! @AFKAREHOWZAVI
. 🔰روز بزرگداشت بانویی مجتهده و فاضله به نام بانو نصرت امین بانویی با تقوا و اهل کمالات، نویسنده‌ای متبحر و کنشگری زمانه شناس، فردی آگاه به مسائل زمان با کنشگری فعال، عالمه‌ای که عرفان و قرآن را به هم پیوند زد. بانو مجتهده امین در کتابی با عنوان «نفحات‌الرحمانیه» که به زبان عربی تألیف کرده، در خصوص انسان صحبت به میان آورده و گفته است که انسان دو جنبه نفسانی و جسمانی دارد. جنبه جسمانی بین همه مردم مشترک است، اما جنبه نفسانی ازنظر ایشان منجر به تمایز انسان‌ها خواهد شد لذا راهکارهایی را برای تعالی نفسانی انسان در این کتاب به رشته تحریر درآورده‌اند. از این بانوی مجتهده آثار مکتوب دیگری نظیر اربعین الهاشمیة (عربی)، جامع الشتّات (عربی)،اخلاق، تفسیر مخزن العرفان (فارسی) و... وجود دارد. @AFKAREHOWZAVI
. ✍فهیمه فرشتیان. ما شاهکار خلقتیم که خداوند پس از آخرین مرحله آفرینش‌مان فرمود:«فَتَبارکَ الله». و تفاوت انسان با دیگر موجودات در این است که اختیار دارد و حق انتخاب. همین روزها با استفاده درست از این حق خود، تاریخ را رقم خواهیم زد. با دوستان و عزیزان خود درباره این فرصت صحبت کنیم. از آنها بخواهیم از کنار چنین امکان بزرگی به سادگی نگذرند.‌ به امید آنکه انتخاب هیچ هموطنی بی تفاوتی نباشد. @AFKAREHOWZAVI
. خدا کند کسی جای تو نباشد خدا کند کسی جای تو نباشد، جای تو بودن سخت است، خیلی سخت. با گرگ دنبه خوردن و با چوپان گریه کردن کار هر کسی نیست، اما تو نشان دادی این کاره‌ای... تو می‌توانی به مراسم تشییع بروی و خودت را اندوهگین نشان دهی، کنار نتانیاهو بایستی و با همسر مرحوم ابراز همدردی کنی، اما کک مبارک هم نگزد که هم‌وطنت را، کسی که عمری برای مبارزه با اسرائیل گذاشته، در خواب ناجوانمردانه به شهادت رسانند و تو قبول زحمت نکنی تا قطر بروی و حد معاون بسنده می‌کنی. خیلی سخت است که هم‌وطنانت در خاک و خون بغلتند و نسل کشی غزه را ببینی و تو در کرانه باختری در سن ۸۸ سالگی سالم باشی، مریض هم نشوی سرطان هم نگیری، افسرده نشوی، حتی سرما هم نخوری. از غم نسل کشی فرزندان اسماعیل باید مرد، چرا نمردی؟ تو که بزرگ سرزمین بزرگی هستی، چرا از این داغ، داغ نشدی؟ گذشتن از قدیمی‌ترین قطعه تاریخ جهان در کرانه باختری، بزرگی نمی‌خواهد، حماقت می‌خواهد، بلاهت می‌خواهد، تو چه‌طور به گذشتن از رسیدی؟ چه‌طور توانستی بیت مقدس را با کسی شریک شوی و نمیری؟ خدا کند هیچ‌کس جای تو نباشد. چه‌قدر جای تو بود سخت است! 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد " @AFKAREHOWZAVI
. 🔰انتشار یادداشت نویسندگان مجله‌افکار بانوان حوزوی در روزنامه سراسری سراج ✍یادداشت "عزادار حقیقی"، سرکار خانم مخدره‌چمن‌خواه ✍یادداشت "مناسبتی" سرکار خانم بغدادی ✍یادداشت "خاص‌ترین هجرت"، سرکار خانم دکتر نجمه صالحی @AFKAREHOWZAVI
🖼 | مدیر تراز انقلاب 🔸 ۱۰ خصوصیت برجسته شهید از منظر رهبر معظم انقلاب به این ده مورد از خصوصیات بارز شهید رجایی در سخنان رهبر معظم انقلاب نگاهی بیندازید. آنچه این شهید بزرگوار را در مدیریت تراز قرار داد چه بود؟ این خصوصیات را به خاطر بسپاریم تا در تحلیل‌های خود نسبت به قضاوت دوره‌های مختلف ریاست جمهوری دچار اشتباه نشویم. @ghalamenajib @AFKAREHOWZAVI
. آن‌وقت که مد نبود ✍فاطمه میری‌طایفه‌فرد سنگ قبرش را عوض کرده‌بودند، سنگ قبلی شکسته بود. این بار تابلویی هم، راه بلد شده ‌بود برای پیدا کردن قبر. خیلی فاصله ندارد با مزار سید علی قاضی، شاید چند قدم. دو هم‌وطن در بهترین قبرستان جهان، در قلب وادی‌السلام، کنار قبر آدم و نوح نبی‌الله، کنار مضجع مولای عالمیان، یکی مشهور به جهاد با دشمن داخلی نفس، دیگری جهاد با دشمن خارجی، انگلیس منحوس. ▫️▫️▫️▫️▫️ خودت را به مزار سید برسانی چند قدمی بیشتر نمانده تا مزار رئیسعلی، اهل دلوار، اهل ایران. او که مدال مبارزه با انگلیس را به روی سینه دارد. کسی که حرمت پرچم را می‌دانست، کسی که نگذاشت پرچم انگلیس روی باروی‌های شهر بالا برود. کسی که خلیج‌فارس را حرمت نگه‌می‌داشت، کسی که از بزرگی دشمن نترسید، از بزرگی ابزارشان، از بلندی صدای‌شان، از مکر و حیله‌هایشان، از هیچ‌کدام نترسید. امروز روزی، شهیدش کردند. به رسم وفا و ارادت به مرامی که «کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً» داشت و به رسم ادب به هرکسی که برای وطن جان می‌دهد. هربار که گذر کنم به وادی بهشتی، فاتحه‌ای نثار می‌کنم. این مرد دلواری آن‌وقت که مد نبود، بریتانیای کبیر را ذلیل کرد. درسی برای همیشه تاریخ به ما داد که باید قلم پای متجاوز را شکست. چه از دریا بیاید، چه از زمین خیز بردارد و چه از آسمان تعدی کند. مقاومت امروز ما یادگار این چنین مردان است. ...و امروز ما به شدت منتظر انتقام وعده‌داده شده‌ایم. @AFKAREHOWZAVI
. وساطت ✍چمن‌خواه سومین سفرش با فامیل و کودک چهارماهه‌اش به مشهد مقدس‌ بود. توی سفر اذیت شده‌بود. شب آخر رو کرد طرف حرم و گفت:«اینجوری دیگه من را نطلب.» از اون سفر، چهارده‌ سال گذشته بود و او تشنه‌ی زیارت و پشیمان از حرفی که زده‌بود. دست به دامان کریمه‌ی اهل بیت شد. بارها و بارها به زیارت بانو حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها) رفت تا بی بی وساطت کنند. حالا بعد چهارده سال در ایام مبعث به پابوس شمس الشموس می‌رفت. همراهان بعد از انجام اعمال شب مبعث، قصد برگشت به محل اسکان داشتند. ولی او که بعد سال‌ها آمده بود، دلش نمی‌آمد شب پر فیض مبعث را از دست بدهد. حاجت بزرگی داشت. تنهایی در حرم ماند. نیمه‌های شب به صحن سقاخانه آمد. صحن مملو از جمعیت بود. طنابهایی که به دست بیماران به پنجره فولاد بسته شده بود تا وسط‌های صحن کشیده شده بود. تمام صحن‌ها را به مناسبت مبعث پیامبر اکرم«صلی‌الله‌علیه‌و آله» چراغانی کرده بودند. گنبد طلایی مثل خورشید می‌درخشید. به یکبار برق قطع شد. همه‌جا در ظلمت کامل فرو رفت. سکوت همه‌جا را فرا گرفت. و بعد صدای فریاد بیمارانی که به دعای علی‌ابن‌موسی‌الرضا شفا گرفته بودند از گوشه و کنار صحن و حرم بلند شد. همهمه‌ای به پا شد. با هر تکبیری، یک عده در اون تاریکی، بطرف آن صدا می‌دویدند. فردا اعلام کردند شب مبعث چهارده نفر شفا گرفتند. یکی از اون شفا‌گرفته‌ها خودش بود. «السلام‌علیک یا علی‌ابن‌موسی‌الرضا» @AFKAREHOWZAVI
. جهان در التهاب ✍مخدره چمن‌خواه یک‌سال از حمله‌ی ناجوانمردانه‌ی رژیم منحوس اسرائیل به غزه می‌گذرد. جنگی که به نقل از منابع خبری، در هر ۱۲ دقیقه یک نفر به شهادت می‌رسد و اکثر شهدا، زنان و کودکان بی‌دفاع و مظلوم هستند. و حالا در سالگرد این جنگ ویران‌گر، حملات به کرانه‌ی باختری و جنوب لبنان هم شدت گرفته است و اسرائیل با تمام توان و با استفاده از قویترین تسلیحات نظامی به میدان آمده است. جهان ملتهب‌ترین روزهایش را می‌گذراند. شهادت سید مقاومت، سید حسن نصرالله؛ فرماندهی دلاور و پیشگام، شجاع و مؤمنی حکیم که ۳۰ سال رهبری حزب‌الله را بعهده داشت با جمعی از فرماندهان، بر این التهاب افزود. در این برهه از زمان، به تعبیر قرآن، صبر و آرامش مرحمی بر دل‌های مؤمنان حقیقی است. و همگان بدانند که محور مقاومت و حزب‌الله با ایمان و اعتقاد به وعده‌ی الهی به پیروزی خواهند رسید. رهبر انقلاب اسلامی درباره‌ی قضایای اخیر لبنان در پیام مهمی فرمودند: «جنایتکاران صهیونیست بدانند که بسیار کوچکتر از آنند که به ساخت مستحکم حزب‌الله لبنان صدمه‌ی مهمی وارد کنند. همه‌ی نیروی مقاومت منطقه در کنار حزب‌الله و پشتیبان آن است. سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزب‌الله سرافراز رقم خواهد زد.» (۷ مهرماه ۱۴۰۳) @AFKAREHOWZAVI @noonvalghalam1
حضور مردمی در میدان 🖋چمن خواه وقتی خبر اقامه‌ی نماز جمعه به امامت ولی مسلمین را در سایت‌ها و گروه‌های مختلف دیدم. باورم نمی‌شد که رهبر عزیزم در این موقعیتی که اسرائیل تهدید حمله به ایران کرده و چند روزی از موشک‌باران مواضع دشمن بدست نیروهای نظامی ایران نگذشته، برای نماز در مصلی حضور پیدا کنند. با چندتا از دوستان با ماشین شخصی به طرف مصلی حرکت کردیم. بزرگراه‌های نزدیک مصلی را بسته بودند. مجبور شدیم ماشین را چند کیلومتر دورتر پارک کنیم. وقتی چشمم به پله‌هایی که در مسیر پیاده‌روی بود، افتاد. آه از نهانم برخاست. با این پا درد چطور این همه پله را پایین بروم؟ عشق به دیدار دوست و نتیجه این پیاده‌رویی، به پاهام جان داد. حدود چند کیلومتر پیاده‌روی کردیم. کلی سربالایی و سرپایینی رفتیم تا خودمان را به موج خروشان مردم ولایت مدار رساندیم. همه مانند رود به سیل تبدیل و سرازیر دریای مصلی شدند. سرخوش از اینکه با این کارشان توی دهنی محکمی به رژیم پوسیده‌ی اسرائیل می‌زنند. نه از کیک خبری بود نه از ساندیس ، حتی آب هم ندادند. همه به عشق رهبری آمدند که توی دنیا همتایی ندارد. و ما خوشحالیم در هوایی نفس میکشیم که یار نفس می‌کشد. سلامتی رهبر معظم انقلاب صلوات @AFKAREHOWZAVI @noonvalghalam1
بسم الله الرحمن الرحیم به سادگی سوختن این روزها بی قراری هایم دو چندان شده است...امر ولی امرم که هر گونه کمک به لبنان و غزه را بر من واجب کرده است... قدم اول بخشیدن گوشواره های دخترکانم بود اما بعدش!؟ بعدش شد هدیه ی وسایل ارزشمندی که در خانه داشتم از تابلوی نقره کوب گرفته تا پادری های بافتنی و حتی کتاب های به ظاهر نفیس...تا در نمایشگاهی به فروش برسند به نفع جبهه ی مقاومت... اما بعدش!؟ قدم بعد من مانده بودم و دستان خالی ام ... خوب که به آنها نگاه کردم دیدم چندان هم خالی نیستند و توانی برای ساخت وسایل در آنها هست... یا علی اش را گفتیم و با چند نفر از دوستان جان پای کار شروع کردیم به ساخت گلسر... از آخرین باری که کارهای هنری کرده بودم ۲۰ سالی می گذشت! ...همان روزهای دوران زیبای نوجوانی... دستانم به کار با سوزن و چسب داغ عادت نداشت... در کنار مادری هایم دائم به دنبال باز کردن وقتی بودم برای گلسرها...بعد از نماز صبح بهترین فرصت بود برای ادای تکلیف واجبم ...گم می شدم لابه لای روبان ها و گیره ها هر بار که دستم می سوخت دلم هم می سوخت و پر می کشید کنار دل مجروح زنان و کودکان لبنان و غزه ...یاد بدن های سوخته ی آنها داغی بود بر قلبم و مرحمی بر دستانم😭 کاش صدای قلبمان به جان خسته ی بی پناهان لبنانی برسد و ما را شریک غم های خود بدانند ما هنوز در آغاز نصرالله هستیم کنارتان می مانیم @AFKAREHOWZAVI
. دو میل و یک گلوله کاموا انگشتانش گزگز می‌کرد. هر چند رج که می‌بافت، بافتنی را زمین می‌گذاشت و انگشتانش را مالش می‌داد و دوباره شروع می‌کرد به بافتن. یکی نیست به او بگوید، چه عجله‌ای داری، خب روزی چند رج بباف. بعد چندین سال میل بافتنی دستش گرفته بود. دلش نمی‌آمد بافتنی را کنار بگذارد. این دو میل و گوله کاموا او را به چهل سال قبل برده بود. اون زمانی‌که ایران درگیر جنگ ناجوانمردانه‌ای با صدام تکریتی و حزب بعث بود. آن زمان با خانم‌های همسایه دور هم جمع می‌شدند. روزها به مسجد محل می‌رفتند تا در بسته‌بندی مواد غذایی و خشکبار برای ارسال به جبهه کمک کنند. در حین کار ذکر صلوات و دعا داشتند و شبها در نور ضعیف لامپ، شال و کلاه می‌بافتند. حالا بعد چهل و اندی سال، دوباره میل بافتنی دستش گرفته‌بود. ولی حالا با اون زمان خیلی فرق می‌کند. در کمال امنیت و آرامش زیر لامپ پرنور، بدون ترس و دلهره، مشغول بافتن است. و در دلش برای رزمنده‌ای که قراره این کلاه را سر کند، دعا می‌کند.«برادر لبنالیم! با قدرت بجنگ. ما خواهران ایرانی بیادتان هستیم و شما را چون رزمندگان دفاع مقدس، فرزندان و برادران خودمان می‌دانیم. برای پیروزی و سلامتی‌تان دعا می‌کنیم، اگر هم شهید شدید، شهادت‌تان مبارک.» 🖋چمن‌خواه @AFKAREHOWZAVI @noonvalghalam1
هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها ✍🏻فاطمه تقی زاده در حدیث شریف کساء می‌خوانیم‌: عن فاطمه الزهرا (علیها السلام)، قالت یک زن روایتگر بخش مهمی از زندگی پدر همسر و پسرانش می شود. اتفاقی که شیعه با استناد به حدیث کساء بر حقانیت امامت اهل بیت(ع) احتجاج می کند. فقط نقش بانو به روایتگری ختم نمی شود. فاطمه پناه پدر می شود در حالتی که پدر ضعفی در بدن پیدا کرده، فاطمه آرام بخش اوست، مادر پدر می شود. زمانی بعد پسران می آیند با قربان صدقه فاطمه محبتش را نثار پسران می کند، فاطمه مادر فرزندانش، میوه های دلش می شود. زمانی که علی همسرش وارد خانه می شود، فاطمه در نقش همسری آغوش محبت بر روی همسر می گشاید. نقش همسری فاطمه، او یک زن می شود برای شوهرش. حالا عبایی داریم که رسول خاتم اسوه عالم و سه تن از اولیاء جانشین او زیر عبایند و اما فاطمه، فاطمه که می آید جمعشان کامل می شود. جبرئیل از آسمان ها، نظاره گر آسمانی دیگر است. آسمانی که سقفتش زمین خانه فاطمه و علی است. جبرئیل جویای آن جمع که می شود خود خدا معرفشان می شود. ایشان اهل بیت نبوت و معدن رسالتند؛ اما شروع معارفه با فاطمه است... هم فاطِمَةُ و اَبوها و بَعلُها و بَنوها... چه شد؟! یک دختر، یک همسر، یک مادر، شد معرف آن ذوات مقدس؟! همانان که هر کدام به تنهایی ستون عالم امکانند که" امام صادق (ع) فرمود: لَو بَقِیَتِ الارض بِغَیرِ امام لَساخت* اگر زمین بدون امام می ماند، به یقین در هم فرو می ریخت" ولی فاطمه، یک زن، شده نشان تعریف همه شان. جمله را یکبار دیگر مرور کنیم... ضمیر معرفی همه به (ها) ختم می شود؛ نشان تانیث در زبان عرب. عجب جایگاه بلندی برای زن ترسیم کرده ای خدایا ... مگر نه اینکه خدا اهل بیت را خلق کرده که الگو باشند. بفرمایید، اولین الگو در تعریف خدا یک زن است، یعنی فاطمه؛ فاطمه الگوی زن طراز، آنگاه که در نقش دختر است برای پدر در نهایت کمال به ایفای نقش می پردازد؛ در زمان همسری برای علی سنگ تمام می گذارد و به گاه مادری... امروز ولی زن را به ثمن بخس در بازاهای طمع کاری و منافع خرید و فروش می کنند. دختری اش، همسری اش مادرانگی اش، همه را به سخره گرفته اند هرچه مادرتر، عقب مانده تر...، الگوی ابلیس برای زمین زدن راه حق، تمسخر کردن و کوچک انگاشتن است. جریان مادی، عناوین الهی که خدا به زن تفویض فرموده را لگدکوب تبلیعات شیطانی کرده و تنها وجه ارزشمندی او را جنسیت او برای بهره مندی های دنیایی می داند. فاطمه، او یک مادر است. نقشی که بسیار کمرنگ شده و مادران از اینکه مادرند احساس قدرت نمی کنند. فاطمه به زن شرافت بخشید؛ بهایی به قیمت ابدیت تا خود بهشت، آنقدر که بهشت فرش زیر پای مادران شد. فاطمه، اما، معلم بزرگ، به بانوان آموخت دختر پدرانتان باشید، همسر شوهران و مادر فرزندانتان، پس از آن، در اجتماع نقش بپذیرید. فاطمه مادر بود، زمانی که به پشت در به دفاع از همسر، برای استیفای حق خلافت و جانشیی غصب شده پدر، رفت و تا پای جان ایستاد ... اما همان بانوی شجاع که یک تنه برابری کرد در برابر همه عهد شکنان و ستمشان و همه را حریف بود، زمانی که علی فرمود: فاطمه نفرین مکن؛ بانوی مقاومت، سمعاً و طاعتا سکوت اختیار کرد؛ اینجا فاطمه در نقش یک مسمان مطیع امر امام به اطاعت از امامش، پر رنگ تر از قبل به میدان می آید. اما فاطمه عالم را عجیب تکان داد؛ امروز امور عالم هستی به مدد تدبیر او می گذرد؛ از جانش گذشت تا علی بماند تا امامت بماند تا مقاومت بماند. او رفت، ولی فرزندانش ماندند و امروز صدای عدالت خواهی و ظلم ستیزی شیعه است که در سرتاسر عالم‌ پیچیده است. فرزندان زهرا امروز عالم را تکان داده اند... محسن، نهال در بطن فاطمه شهید شد و هرگز به دنیا نیامد، اما امروز مقاومتی در عالم متولد شده است، که ظالمان عالم را به ورطه استیصال کشیده است. همان کاری که فاطمه پس از غصب خلافت با دشمان راه حق کرد. بانوی مقاومت، فاطمه زهرا (س)، او یک زن بود... یک زن چنین عالم را تکان داده است... * الکافی(ط_دارالحدیث)، ج۱، ص۴۳۷. @AFKAREHOWZAVI
هوالباقی مادرِصاحب کفش های خاکی ابراهیم فقط پنج سال داشت که سیدحاجی آنها را تنها گذاشت و به دیدار خدا رفت؛ او ماند در دامان مادر! عصمت جوان که از سادات زیدی بود؛ از نوادگان زیدبن علی بن الحسین(علیه السلام). شیر پاک او فقط می‌توانست از او، مرد روزهای سخت بسازد؛ از او مردی ایستاده میان سیل‌ها، زلزله‌ها، حوادث. نهراسد از موانع و موانع تراشها. او طعم تلخ فقر، درد و همه نداشتن ها را چشیده بود تا بداند؛ درد نداشتن چه طعمی دارد! نان حلال در یتیمی خوردن، نان زحمت کشیده مادری پاکدامن، از او ابراهیم ی ساخت که بت های فقر را می‌شکست. از خانواده خود شروع کرد و نان آورش شد و مشکلات همه را مشکل خودش می‌دانست. این مرد ثمره دامن زنی شکست ناپذیر بود ،که شد مردی خستگی ناپذیر. سال ها در کوره راه ها رفت و آمد. سال ها در دالان هایی تو در توی قوه قضائیه خدمت کرد. و آنقدر آدم های ناصاف را صاف کرد و سر جای شان نشاند؛ که به خونش تشنه بودند. آن زمانی هم که به اوج کار رسید و کفش های همیشه حامی اش هم خسته بودند، از این صاحب خستگی ناپذیر! از این خادمی که جانانه در راه امیری چون علی‌بن موسی الرضا (علیه السلام) خدمت کرد. آن‌ زمان که لباس پر افتخار خادمی به تن کرد. چه کسی می‌دانست که تکیه به شاه کوه طوس زده و در کوه های ورزقان ، در افتتاح «سد قز قلعه سی» بابی دیگر از زندگی اش را مفتاح شد و این تن خستگی ناپذیر را به آرامش می‌کشاند؛ اما یک ایران را متلاطم کرد این توده مه غلیظ و متراکم بالارونده به سمت ارتفاع کوههای ورزقان و برخورد بالگرد به کوه... آنقدر در راه خدمت دوید عبا و ردا خاکی کرد و آنقدر همین شش کلاس سوادش به جان مردم رسید؛ که همه شیفته او شدند. ✍ ۲۵ آذرماه چهارصد و سه به مناسبت روز مادران شهید و به مناسبت ۲۳اذر میلاد سید ابراهیم رییسی 🖊سمیه رضایی @AFKAREHOWZAVI