eitaa logo
نــــــــــورنــما
3هزار دنبال‌کننده
111 عکس
116 ویدیو
5 فایل
نـــــــــورنــما #نورنما #امامت #مهدویت #امام_زمان #فرق_انحرافی ارتباط با مدیر کانال @aghs13 کانال ما در تلگرام https://t.me/noornama2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علائم ظهور(۱) ✍️ در مورد علائم ظهور، بسیاری دچار افراط و تفریط شده اند، به این دلیل که هنوز نتوانسته اند تعریف درستی از علائم بیایند و خاصیت آنها را بفهمند. از این رو لازم است ابتدا از معنی و خاصیت بگوییم. 🔺امام صادق علیه السلام به نقل از لقمان می فرماید: «یا بنی لکل شیء علامة يعرف بها» هر چیزی علامتی دارد که بواسطه ی آن علامت شناخته می شود و در مصداق علائم ظهور، دو چیز بوسیله ی آنها شناسایی می شود و البته مورد دوم در مورد همه ی علائم صدق نمی کند: ۱. نزدیک بودن ظهور ایشان ۲. شخص امام زمان علیه السلام بنابراین می توان گفت که علائم[بخصوص علائم حتمی] دیوار نفوذناپذیر برای مدعیان مهدویت است‌؛ از اینکه قبل این علائم، نمی توانند مدعی مهدویت باشند و این موضوع در لسان علما نیز جاری است: 🔺مرحوم نعمانی می گوید: «این نشانه هایی است که امامان ذکر فرموده اند که با فراوانی آنها و به هم پیوستگی و تواتر آن روایتها و متفق بودنشان لازم می رسازد قائم ظهور نکند مگر بعد از فرا رسیدن و تحقق آن نشانه ها» (الغیبة للنعمانی ص ۲۸۲) ‌🔺شیخ مفید می گوید: «ائمه هدی علیهم السلام گاهی بعضی خویشان خود را که به مبارزه مسلحانه علیه آنان دست می زدند شدیدا توبیخ کرده و عمل آنان را محکوم می نمودند و می گفتند: قیام مسلحانه تا هنگامی که چند قضیه واقع نشود جایز نیست: اول: رکورد خورشید هنگام ظهر - دوم: شنیدن صدایی از آسمان که نام مرد مخصوصی را اعلام کند - سوم: لشکری در بیداء به زمین فرو رود. در این هنگام خواهد بود که آخرین پیشوای حق، قیام مسلحانه را آغاز می کند تا دولت‌های ستمگر و باطل پرور را نابود سازد»(ده انتقاد و پاسخ پیرامون غیبت امام ص ۴۰) 🔺علامه ی مجلسی در ذیل روایتی می گوید: «الصوت آوازی است که از آسمان، هنگام قیام قائم (عج) شنیده می شود، شاید مراد این باشد اگر این صدا که شما به همین نزدیکی در انتظار آن هستید به تأخیر افتد، چه کار می کنید؟ آیا بدون شنیدن آن صدا با شمشیر خروج می کنید؟ پس راوی گفت: در این مورد تسلیم امر شما هستیم، امام علیه السلام فرمود: تسلیم شدن به امر ما یا امر واجب و لازم ما، تسلیم شدن است؛ و اگر انجام ندهید و در جستجوی فرج قبل از رسیدن وقتش عجله کنید، پس آن باعث کشته شدن شما یا ما می گردد»(بحار ج ۲ ص ۲۰۱). ‌🔺علامه نهاوندی می گوید‌: «هر کس در علائم ظهور حضرت مهدی موعود - ارواح العالمین علیهم اجمعین - گذشته، تدبر و تفکر نماید، برای او شک و شبهه نمی ماند که آنچه را حضرت روح الله فرموده، از دلایل آن نور و علائم آن ظهور است» (العقبری الحسان ج ۱ ص ۱۶۲) از بیان علما که بگذریم، شاید در تعبیر رساتر و کوتاه تر بتوانیم علائم را «دجال کش» بخوانیم که کافی ایست قدری در مورد علائم حتمی تحقیق نمود تا در تور مدعیان دروغین اسیر نشد. اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علائم ظهور(۲) ✍️ ائمه ی هدی علیهم السلام نیز، خاصیت مذکور علائم را متذکر شده و گاه نیز از آن در رَد مدعیان دروغین بهره گرفته اند. 🔻امام رضا علیه السلام فرمودند: «قبل هذا الأمر السفیانی و الیمانی و المروانی و شعیب بن صالح، فکیف یقول: هذا هذا» پیش از امر ظهور حضرت حجت، سفیانی، یمانی، مروانی و شعیب بن صالح خواهند آمد. پس چگونه این شخص(محمد بن ابراهیم بن اسماعیل) این ادعا را مطرح می کند؟(ادعا می کند که قائم است) در بحار ج ۵۲ گوید: مراد از شخصی که ادعا کرده قائم است، محمد بن ابراهیم بن اسماعیل، معروف به طباطبا است که با امام رضا(علیه السلام) هم عصر بوده. 🔻امام صادق علیه السلام فرمودند: «خمس علامات قبل قیام القائم: الصیحة، والسفیانی، والخسف، وقتل النفس الزکیة، و الیمانی. فقلت: جعلت فداک إن خرج أحد من أهل بیتک قبل هذه العلامات أنخرج معه؟ قال: لا» پنج نشانه‌ قبل‌ از قیام‌ حضرت‌ قائم علیه‌السّلام وجود دارد: صیحه‌ (ندای‌ آسمانی)؛ سفیانی‌ (خروج‌ سفیانی)؛ فرو رفتن‌ در زمین‌ (فرو رفتن‌ لشکر سفیانی‌ در زمین‌ در مکانی‌ به‌ نام‌ بیداء)؛ کشته‌ شدن‌ نفس‌ زکیه‌ ؛ یمانی‌ (خروج‌ یمانی).» عرض‌ کردم: فدایت‌ شوم! اگر یکی‌ از اهل‌ بیت‌ شما، قبل‌ از ظهور این‌ نشانه‌ها خروج‌ کند، آیا وی‌ را همراهی‌ کنیم؟ حضرت‌ فرمودند: نه این روایت را حسن دانسته است، مانند صحیح و شهید ثانی آن را روایتی صحیح شمرده است. 🔻در روایتی آمده است: «قلت له: جعلت فداک، إن ثعلبه بن میمون حدثنی عن علی بن المغیره، عن زید العمی، عن علی بن الحسین قال: یقوم قائمنا لموافاه الناس السنه. قال: یقوم القائم بلا سفیانی ! إن أمر القائم حتم من الله، وأمر السفیانی حتم من الله، ولا یکون قائم إلا بسفیانی. قلت: جعلت فداک، فیکون فی هذه السنه؟ قال: «ما شاء الله «. قلت: یکون فی التی یلیها؟ قال: یفعل الله ما یشاء» از ابن اسباط نقل میکند که گفت به حضرت امام رضا(علیه السلام) عرض کردم: قربانت گردم ثعلبه بن میمون از على بن مغیره و او از زید (زید العمى) از امام زین العابدین(علیه السلام)براى من نقل کرد که فرموده است: قائم ما در موسمى که مردم به حج میروند قیام میکند، امام رضا فرمود: آیا قائم بدون خروج سفیانى قیام میکند؟! قیام قائم ما از جانب خدا مسلم است و آمدن سفیانى هم حتمى است و قائم ظهور نمیکند مگر بعد از خروج سفیانى. عرضکردم: قربانت شوم! آنچه فرمودى امسال واقع مى‏شود؟ فرمود: هر چه خداوند اراده کند خواهد شد. عرضکردم در سال بعد چطور؟ فرمود: خدا هر کارى را بخواهد میکند(📚قرب الاسناد، الحمیری القمی، ص ۳۷۴) این کتاب معتبر بوده و این روایت هم به لحاظ سند مشکلی ندارد. 🔻كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فَأَتَاهُ كِتَابُ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ نُعَيْمٍ- وَ كِتَابُ الْفَيْضِ بْنِ الْمُخْتَارِ وَ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ- يُخْبِرُونَهُ أَنَّ الْكُوفَةَ شَاغِرَةٌ بِرِجْلِهَا- وَ أَنَّهُ إِنْ أَمَرَهُمْ أَنْ يأْخُذُوهَا أَخَذُوهَا- فَلَمَّا قَرَأَ كِتَابَهُمْ رَمَى بِهِ ثُمَّ قَالَ- مَا أَنَا لِهَؤُلَاءِ بِإِمَامٍ أَ مَا عَلِمُوا أَنَّ صَاحِبَهُمُ السُّفْيَانِيُ‏ عبد الحمید بن ابی دیلم گفت: خدمت حضرت صادق بودم نامه ای از عبد السلام بن عبد الرحمن بن نعیم و نامه ای از فیض بن مختار و سلیمان ابن خالد آمد نوشته بودند که کوفه سرپرستی ندارد اگر اجازه بدهید کوفه را بتصرف در می آوریم. همین که نامه را خواند بزمین انداخته فرمود من امام اینها نیستم مگر نمیدانند قبل از قیام قائم ما سفیانی خواهد آمد اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مفهوم غیبت(۲) ✍️ شهید سید محمد صدر در کتاب تاریخ الغیبة الکبری دو تفسیر در رابطه با غیبت امام زمان علیه السلام مطرح نموده است: 🔻تفسیر نخست را با عنوان«اطروحة خفاء الشخص»آورده است؛ با این توضیح که جسم حضرت ناپیدا است و مردم توانایی مشاهده ی جسم ایشان را ندارند. برای این تفسیر، می توان به عبارات و روایات ذیل اشاره نمود: -«عزیز علی أن أری الخلق و لا تری» - «یغیب عنکم شخصه» - «حتیَ إذا غابَ  المُتَغَیّبُ من وُلدی عَن عُیونِ النَّاسِ» - «يَفْقِدُ اَلنَّاسُ إِمَامَهُمْ يَشْهَدُ اَلْمَوْسِمَ فَيَرَاهُمْ وَ لاَ يَرَوْنَهُ» - «إن غابَ عن النّاسِ شخصهُ فی حالِ هدایتِم فان علمَهُ و آدابَهُ فی قلوبِ المُؤمِنینَ مثبتة فهم بها علاملونَ» - «لا یُریٰ جِسمُهُ ، و لا یُسمی باسمه» - «قال: سالت سیدی موسی بن جعفر (علیما السلام) عن قول الله ِ عزوجل : «أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً ۗ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ» فقالَ(علیه السلام): النِعمَةُ الظاهِرَةُ الإِمامُ الظاهرُ ، و الباطِنةُ الإِمامُ الغائِبُ ، فَقُلتَ لَهُ : وَ یَکونَ فِی الأَئِمَّةِ مَن یَغِیبُ؟ قال: نَعَم ، یَغِیبُ عَن أَبصارِ النّاسِ شَخصُهُ ، و لا یغیبُ عن قُلوبِ المؤمنینَ ذِکرهُ ... هو الثانی عَشَر منّا... ذلکَ ابنُ سَیِّدَةِ الإِماءِ الذی تَخفیٰ علی النّاسِ ولادتُهُ...». اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
آیات متعددی به تفسیر نخست از غیبت[غیبت جسمانی] اشاره دارد: «وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ» - «إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لايُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً». و در کنار آیات، طبق روایات گاهی نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه ی هدی علیهم السلام جسماً غایب می شدند و این مصداقا در مورد حضرت حجت تازگی ندارد و فقط مدت آن طولانی تر است. - روایت اول: «كَانَ بَيْنَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)وَ بَيْنَ بَعْضِ بَنِي أُمَيَّةَ شَيْ‏ءٌ- فَدَخَلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)عَلَى الدِّيوَانِ فَقَامَ إِلَى الْبَوَّابِينَ فَقَالَ مَنْ أَدْخَلَ عَلَيَّ هَذَا- قَالُوا لَا وَ اللَّهِ مَا رَأَيْنَا أَحَداً» مفضل گفت بین حضرت صادق و بنی امیه در مورد موضوعی اختلافی بود حضرت صادق وارد مرکز حکومتی شد، حاکم با اعتراض به دربانان گفت: چه کسی اجازه داد این شخص وارد شود؟ گفتند بخدا قسم ما کسی را ندیدیم(بصائر الدرجات باب ١٥) - روایت دوم: «مَا رُوِيَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ : صَلَّى رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي بَعْضِ اَللَّيَالِي فَقَرَأَ تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ فَقِيلَ لِأُمِّ جَمِيلٍ أُخْتِ أَبِي سُفْيَانَ اِمْرَأَةِ أَبِي لَهَبٍ إِنَّ مُحَمَّداً لَمْ يَزَلِ اَلْبَارِحَةَ يَهْتِفُ بِكِ وَ بِزَوْجِكِ فِي صَلاَتِهِ وَ يَقْنُتُ عَلَيْكُمَا فَخَرَجَتْ تَطْلُبُهُ وَ هِيَ تَقُولُ لَئِنْ رَأَيْتُهُ لَأَسْمَعَنَّهُ وَ جَعَلَتْ تُنْشِدُ مَنْ أَحَسَّ لِي مُحَمَّداً حَتَّى اِنْتَهَتْ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ وَ أَبُو بَكْرٍ جَالِسٌ مَعَهُ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ يَا رَسُولَ اَللَّهِ لَوْ تَنَحَّيْتَ فَإِنَّ أُمَّ جَمِيلٍ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ أَنَا خَائِفٌ أَنْ تُسْمِعَكَ سِبَاباً فَقَالَ إِنَّهَا لَنْ تَرَنِي فَجَاءَتْ حَتَّى قَامَتْ عَلَيْهِ فَقَالَتْ يَا أَبَا بَكْرٍ رَأَيْتَ مُحَمَّداً قَالَ لاَ فَمَضَتْ رَاجِعَةً إِلَى بَيْتِهَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ضَرَبَ اَللَّهُ بَيْنَهُمَا حِجَاباً أَصْفَرَ وَ كَانَتْ تَقُولُ لَهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مُذَمَّمٌ وَ كَذَا قُرَيْشٌ كُلُّهُمْ فَقَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ اَللَّهَ أَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اِسْمِي وَ هُمْ يَسُبُّونَ مُذَمَّماً وَ أَنَا مُحَمَّدٌ» جابر از امام باقر-عليه السّلام-روايت مى‌كند كه در يكى از شبها پيامبر اكرم-صلّى اللّٰه عليه و آله-سورۀ« تَبَّتْ‌ يَدٰا أَبِي لَهَبٍ‌ »را خواند. به ام جميل خواهر ابو سفيان و زن ابو لهب گفتند ديشب محمّد-صلّى اللّٰه عليه و آله-در نماز، تو و همسرت را نام مى‌برد و شما را نفرين مى‌كرد. از اين رو ام جميل بيرون آمد و دنبال پيامبر مى‌گشت و مى‌گفت: اگر او را ديدم دشنامش مى‌دهم، كيست كه وى را به من نشان دهد؟ تا اينكه به نزديكى پيامبر رسيد. و آن حضرت با ابو بكر نشسته بود. ابو بكر گفت: اى رسول خدا! خوب است كه به كنارى بروى؛ چون ام جميل مى‌آيد، مى‌ترسم به شما دشنام بدهد. حضرت فرمود: او مرا نخواهد ديد. پس ام جميل آمد و ايستاد و گفت: اى ابو بكر! محمّد را ديده‌اى‌؟! ابو بكر گفت: نه، به خانه‌اش برگشت. امام باقر-عليه السّلام-فرمود: خدا ميان او و پيامبر پردۀ زردى قرار داد. و ام جميل به پيامبر مى‌گفت «مذمّم» و تمام قريشيان اين گونه مى‌گفتند. پيامبر اكرم -صلّى اللّٰه عليه و آله-فرمود: خدا نام مرا از ياد آنان برده و آنان «مذمّم» را سبّ‌ مى‌كنند در حالى كه من «محمّد» هستم(الخرائج و الجرائح ج ۲ ص ۷۷۵)
- روایت سوم: «مَا رُوِيَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَيْسَرَةَ قَالَ : لَمَّا اِسْتَقْدَمَ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلدَّوَانِيقِيُّ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَقَامَ مَوْلًى لَهُ بِسَيْفٍ مَسْلُولٍ قَدْ أَسْبَلَ عَلَيْهِ كُمَّهُ وَ قَالَ إِذَا دَخَلَ جَعْفَرٌ وَ صِرْتُ خَلْفَهُ وَ أَشَرْتُ إِلَيْكَ فَاضْرِبْ عُنُقَهُ. فَلَمَّا دَخَلَ وَ نَظَرَ إِلَى اَلدَّوَانِيقِيِّ أَسَرَّ شَيْئاً فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ نَفْسِهِ لَمْ نَدْرِ مَا هُوَ إِلاَّ قَوْلَهُ يَا مَنْ يَكْفِي خَلْقَهُ كُلَّهُ وَ لاَ يَكْفِيهِ أَحَدٌ اِكْفِنِي شَرَّ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ . فَصَارَ أَبُو جَعْفَرٍ اَلدَّوَانِيقِيُّ لاَ يُبْصِرُ مَوْلاَهُ فَيُومِئُ إِلَيْهِ وَ صَارَ مَوْلاَهُ لاَ يُبْصِرُهُ وَ لاَ يَرَى أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ فَقَالَ لَهُ لَقَدْ عَنَّيْتُكَ يَا جَعْفَرُ فِي هَذَا اَلْحَرِّ فَانْصَرِفْ. فَانْصَرَفَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ اَلدَّوَانِيقِيُّ لِمَوْلاَهُ وَيْلَكَ مَا مَنَعَكَ مِنْ أَنْ تَمْتَثِلَ أَمْرِي قَالَ لاَ وَ اَللَّهِ مَا أَبْصَرْتُهُ وَ لاَ أَبْصَرْتُكَ حَتَّى خَرَجَ وَ لَقَدْ دَهِمَنِي حِجَابٌ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَكَ. فَقَالَ اَلدَّوَانِيقِيُّ لَئِنْ تَحَدَّثْتَ بِهَذَا لَأَقْتُلَنَّكَ بَدَلاً مِنْهُ» على بن ميسره مى‌گويد: وقتى كه عبد اللّٰه بن محمّد دوانيقى از امام صادق-عليه السّلام-خواست كه نزد او برود، غلامش با شمشير آخته كه در آستينش پنهان داشت، ايستاده بود، به او گفت: هر وقت «جعفر» آمد و من پشت سر او رفتم و به تو اشاره كردم، گردنش را بزن! هنگامى كه امام-عليه السّلام-وارد شد و به دوانيقى نگاه كرد، چيزى گفت كه من نفهميدم مگر اين سخنش را كه گفت:«اى كسى كه تمام خلقش را كفايت مى‌كنى و كسى او را كفايت نمى‌كند، مرا از شرّ محمّد بن عبد اللّٰه حفظ‍‌ كن». ابو جعفر پشت سر امام رفت ولى غلامش را نديد تا اشاره كند و غلامش هم نه او را مى‌ديد و نه امام صادق-عليه السّلام-را از اين رو منصور دوانيقى به امام گفت: اى جعفر! در اين هواى گرم تو را خسته كردم به خانه‌ات برگرد! امام برگشت و منصور دوانيقى به غلامش گفت: واى بر تو! چه چيز باعث شد كه دستور مرا اطاعت نكنى‌؟! غلام گفت: نه به خدا سوگند! نه او را ديدم و نه تو را تا اينكه بيرون رفت و پرده ميان من و تو و او كشيده شد. آنگاه منصور گفت: اگر اين حرف را در جايى بزنى، عوض او تو را مى‌كشم! . - روایت چهارم: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بِالْمَدِينَةِ وَ هُوَ رَاكِبٌ حِمَارَهُ، فَنَزَلَ وَ قَدْ كُنَّا صِرْنَا إِلَى اَلسُّوقِ أَوْ قَرِيباً مِنَ اَلسُّوقِ، قَالَ: فَنَزَلَ وَ سَجَدَ وَ أَطَالَ اَلسُّجُودَ وَ أَنَا أَنْتَظِرُهُ، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ، فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ رَأَيْتُكَ نَزَلْتَ فَسَجَدْتَ؟! فَقَالَ: «إِنِّي ذَكَرْتُ نِعْمَةَ اَللَّهِ عَلَيَّ فَسَجَدْتُ» قَالَ: قُلْتُ: قَرِيباً مِنَ اَلسُّوقِ وَ اَلنَّاسُ يَجِيئُونَ وَ يَذْهَبُونَ؟ فَقَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «إِنَّهُ لَمْ يَرَنِي أَحَدٌ» معاویة بن وهب گفت: نزد امام صادق در مدینه بودم در حالی که آن حضرت سوار بر الاغش بود، سپس از مرکبش پائین آمد، در حالی که ما به بازار رسیده بودیم یا نزدیک بازار بودیم. آن‌گاه امام از مرکب خود پایین شد و سجده کرد و سجده اش را طول داد و من منتظرش بودم، سپس سر از سجده برداشت. عرض کردم: فدایت شوم! شما را دیدم که از مرکب پایین آمدی و سجده کردی[چرا چنین کردی؟] فرمود: به راستی من به یاد نعمت خدا بر خودم افتادم و سجده کردم. [راوی] گفت: عرض کردم: نزدیک بازار[چنین کاری را انجام دادید؟!] در حالی که مردم می آیند و می روند؟ فرمود: قطعا هیچ کس مرا ندید(مختصر البصائر ص ۸۵)
- روایت پنجم: «مَا رُوِيَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ : دَخَلْتُ اَلْمَسْجِدَ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ اَلنَّاسُ يَدْخُلُونَ وَ يَخْرُجُونَ فَقَالَ لِي سَلِ اَلنَّاسَ هَلْ يَرَوْنَنِي فَكُلُّ مَنْ لَقِيتُهُ قُلْتُ لَهُ أَ رَأَيْتَ أَبَا جَعْفَرٍ فَيَقُولُ لاَ وَ هُوَ وَاقِفٌ حَتَّى دَخَلَ أَبُو هَارُونَ اَلْمَكْفُوفُ فَقَالَ سَلْ هَذَا فَقُلْتُ هَلْ رَأَيْتَ أَبَا جَعْفَرٍ فَقَالَ أَ لَيْسَ هُوَ وَاقِفاً قُلْتُ وَ مَا عِلْمُكَ قَالَ وَ كَيْفَ لاَ أَعْلَمُ وَ هُوَ نُورٌ سَاطِعٌ قَالَ وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ لِرَجُلٍ مِنْ أَهْلِ إِفْرِيقِيَا مَا حَالُ رَاشِدٍ قَالَ خَلَّفْتُهُ حَيّاً صَالِحاً يُقْرِئُكَ اَلسَّلاَمَ قَالَ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ مَاتَ قَالَ نَعَمْ قَالَ وَ مَتَى قَالَ بَعْدَ خُرُوجِكَ بِيَوْمَيْنِ قَالَ وَ اَللَّهِ مَا مَرِضَ وَ لاَ كَانَ بِهِ عِلَّةٌ قَالَ وَ إِنَّمَا يَمُوتُ مَنْ يَمُوتُ مِنْ مَرَضٍ أَوْ عِلَّةٍ قُلْتُ مَنِ اَلرَّجُلُ قَالَ رَجُلٌ كَانَ لَنَا مُوَالِياً وَ لَنَا مُحِبّاً ثُمَّ قَالَ لَئِنْ تَرَوْنَ أَنَّهُ لَيْسَ لَنَا مَعَكُمْ أَعْيُنٌ نَاظِرَةٌ أَوْ أَسْمَاعٌ سَامِعَةٌ لَبِئْسَ مَا رَأَيْتُمْ وَ اَللَّهِ لاَ يَخْفَى عَلَيْنَا شَيْءٌ مِنْ أَعْمَالِكُمْ فَاحْضُرُونَا جَمِيلاً وَ عَوِّدُوا أَنْفُسَكُمْ اَلْخَيْرَ وَ كُونُوا مِنْ أَهْلِهِ تُعْرَفُونَ بِهِ فَإِنِّي بِهَذَا آمُرُ وُلْدِي وَ شِيعَتِي» ابو بصير مى‌گويد: با امام باقر-عليه السّلام-وارد مسجد شديم و مردم نيز وارد و خارج مى‌شدند. حضرت فرمود: از مردم بپرس آيا مرا مى‌بينند؟ هر كس را ديدم از او پرسيدم: آيا ابو جعفر-عليه السّلام-را ديدى‌؟ مى‌گفت: نه، در حالى كه او ايستاده بود، تا اينكه هارون مكفوف آمد و حضرت فرمود: از اين بپرس.پرسيدم: آيا ابو جعفر را ديدى‌؟ گفت: آيا او نايستاده بود؟ گفتم: از كجا فهميدى‌؟ گفت: چگونه نفهمم در حالى كه او نور درخشنده است. مى‌گويد: از او شنيدم كه به مردى از افريقا مى‌گفت: حال راشد چگونه است‌؟ گفت: او را زنده و سالم ترك نمودم و به شما سلام مى‌رساند. حضرت فرمود: خدا او را رحمت كند. آن مرد پرسيد: مرده است‌؟ اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
بخوانید 🔻🔻 🔺 نام پرچم امام زمان چیست؟ 🔺رنگ پرچم امام زمان چیست؟ 🔺جنس پرچم امام زمان از چیست؟ 🔺 خاصیت اعجاز آمیز پرچم امام زمان چیست؟ 🔺 هنگام گشوده شدن این پرچم چه اتفاقی می افتد؟ اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا