eitaa logo
- دلدادھ مٺحول -
3.4هزار دنبال‌کننده
374 عکس
59 ویدیو
6 فایل
- از گرامافون ؛ زمزمه‌هایِ شجریان به گوش می‌رسه...
مشاهده در ایتا
دانلود
و اما عزیزِ مهجورِ من ؛ از اول هم جای تو روی این سیاره غم‌ زده نبود. پس میدمت به ماه. به جایی که بهش تعلق داری...
شاید غم‌هایم ، ریشه در ژرفایِ اقیانوسِ چشمانت دارد.
میروی زیر باران از دست من؟ میروم تا ابرِ آسمان، از دست تو! ؛ قطعه پرواز هُمای شجریان پخش میشه و صدایِ نفس کشیدن روحِ آدمی‌زاد میرسه به گوشِ دل‌. - پنجم مهرماه. کافه چرخ‌.
تو سرگرمِ رقص بودى ، من سرم گرمِ تو تنت كمانچه ىِ غم بود. در دستانِ من سينه‌ات خيسِ اشك تو دل بُرده بودى من را اما جا گذاشته بودى جايى ميانِ يك بغض... صداىِ كمانچه ميانه‌ىِ رقص تو و دست‌هاى من به عمقِ زلالِ رودخانه‌اى مى‌ماند كه مى‌شود سرخ سنگ هاىِ صيقلى‌اش را شمرد و زلال شد... كاش اين بغض امان‌ام دهد به آرامش به يك نفس عميق به يك فرياد به يك دوستت دارم با صداى بلند. من سرم گرمِ تو بود مست ِ شنا بر حرير دامنت غرق شده در آبى رودخانه‌ىِ صدات حالا تنها سرخ سنگِ صيقلى‌ام بر كناره‌ىِ رود با دست هات بردار مرا كه بَر دارم و پرتاب ام كن تا دورها و دورها... تا جايى كه يادمان نيايد يك روز چشم هامان بى قرار شد و يك صبح قرار گذاشتيم و براىِ يك عُمر در ميانه هاىِ آغوش و باد عاشق شديم تو نوشتى دست‌هايم را بگير اصلا براىِ تو و من براىِ هميشه سرم گرم تو شد. - سجاد افشاریان.
4_5929269516826577876.mp3
10.54M
" چرا وقتی داشتم میرفتم ، جلومو نگرفتی؟ چرا گذاشتی برم؟ "
چقدر فاصله بود از دلِ تو تا من.
- دلدادھ مٺحول -
داستانِ دست‌ها ؛