eitaa logo
نــــــــورمـــــاه
800 دنبال‌کننده
199 عکس
43 ویدیو
4 فایل
🔻کانال هنری و ادبی #نـــــــــورمــــــاه ارتباط با من: @sarbbazzaman کپی محتوا و مطالب کانال با هشگ #نور_ماه بلا مانع است ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5800763756027842845.mp3
8.39M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 تــــرس آدمی گاهی باید از چیز هایی بهراسد؛ ولی اظهار شجاعت می کند، مانند موشی که تنها از گربه می ترسد و چون درکی و معرفتی از شیر ندارد ادعا دارد که از او ترسی هم ندارد و چه بسا گاهی هم با دم او بازی کند! گربه باشد شحنه هر موش‌خو موش که بود تا ز شیران ترسد او یا مانند آن روستایی که گاوش را یک شیر خورد و چون تاریک بود و شناخت نداشت، با فرض گاو بودن به شیر دست می زد روستایی گاو در آخر ببست شیر گاوش خورد و بر جایش نشست گفت شیر ار روشنی افزون شدی زهره‌اش بدریدی و دل خون شدی این چنین گستاخ زان می‌خاردم کو درین شب گاو می‌پنداردم ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نی حریف هر که از یاری بُرید پرده هایش پرده های ما درید ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ درخت لیمو را هیچ گاه به درخت انار پیوند نمی زنند چون هیچ سنخیت و شباهتی با همدیگر ندارند چون شرط پیوستگی سنخیت است، همان که فلاسفه می گویند: السنخیة علة إنضمام سنخیت و تشابه شرط پیوستگی و پیوند خوردن است و بخاطر همین است که هیچ گاه یک ولی خدا با هر کسی جوش نمی خورد و هر کسی با او نمی تواند ارتباط برقرار کند و مولانا همین حقیقت را در این قالب زیبا و لطیف بیان می کند: نی حریف هر که از یاری بُرید پیش تر گفتیم که "نی" یک معنای نمادین دارد و نی رمز و نمادی از ولی خداست چون دقیقا یک ولی خدا شبیه نی می ماند؛ نی درونش خالی است و چون درونش خالی است دمیده می شود و از آن آهنگ خوش شنیده می شود و یک ولی خدا هم چون درونش خالی و عاری از هوا و هوس است، خداوند در او می دمد و بر لبان حق می نشیند و سخن که می کند شکر بیرون می ریزد. این نی و ولی خدا حریف چه کسانی است؟ حریف برخلاف معنای معمول امروز که به معنای رقیب است، معنای دقیق آن هم حرف بودن و هم سخن بودن است؛ کسی برای شما حرفی داشته باشد، کسی همراه و دم ساز شما باشد به او "حریف" می گویند، و نی حریف و هم سخن و همراه چه کسی است؟ نی حریف هر که از یاری بُرید "یار" به معنای محبوب و بت است و آن رمز تعلقات آدمی است و کسی می تواند ولی خدا بشود که از تعلقات خود بگذرد و پله پله به سوی خدا راه بپیماید، پس این یکی از ویژگی های بارز اوست که از یار و محبوب و بت ها بگذرد و حالا هر کسی ولو از یک یار و تعلقی دست کشیده باشد، طبیعتا یک سنخیتی با این ولی خدا پیدا می کند و در نتیجه این ولی خدا حریف او خواهد شد و بر او حرف خواهد داشت و حرف خواهد زد. پرده هایش پرده های ما درید "پرده" به معنای آهنگ و نغمه و موسیقی است؛ کلام و سخن یک ولی خدا را به یک نغمه و موسیقی تشبیه می کند؛ چطور نغمه ها و آهنگ ها وقتی فاخر و بلند باشند گوش نواز و جان نوازند، می گوید: کلام یک ولی خدا هم دقیقا چنین تمثیل و وصفی دارد که مانند پرده و موسیقی است. "پرده هایش" یعنی سخنان و کلماتش و "پرده" دوم در این بیت به معنای حجاب و مانع است و مولانا می گوید: چطور شما یک آهنگ فاخری می شنوید برای لحظاتی فارغ از ماجرا های بیرونی می شوید و مشغله های پیرامونی را فراموش می کنید و وارد یک دنیای دیگری می شوید و غم و غصه ها را کنار می گذارید که هر کدام از غم و غصه ها یک مانع و حجابی هستند و اجازه نمی دهند انسان به نشاط و شادی واصل بشود، دقیقا کلمات اولیای خدا هم چنین مثالی دارند که حرف های آنها حجاب ها را از پیش چشمان شما دور می کنند. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
چه درونم تنهاست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 صـــداقـــت حــــکیــــم مرحوم هیدجی که از حکمای اخیر بود و در احوالات او شاگردانش بسیار گفته اند، تا آخر عمر تنها زیست و تعدادی شاگرد داشت که وصیت خود را برای آنها نوشت و این وصیت را در حاشیه ی کتاب مرحوم سبزواری آورد و گفت: وقتی من مُردم، گریه نکنید و مجالس رسمی برای من به پا نکنید و آن شبی که مرا به خاک سپردید خوشحالی کنید، برای اینکه من از رنج تن رها شدم و به عالم مرسلات رهسپار گشتم و این حقا که جای خوشحالی دارد! اما او وصیت نامه را با این جمله پایان می دهد و می گوید: با همه ی تجرد(سرسختی) و دلیری که کردم و گفتم از مرگ نمی ترسم؛ اما خدا می داند که چه اندازه از مرگ می ترسم! ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 عـــــالـــم پـــریـــشــــانـــــی به آن ولی حق گفتم : خوش تر از عالم ما وجود دارد؟ جوابم نداد و فقط موهایش را آشفته کرد و با زبان اشاره گفت: چنین عالمی هست و آن هم عالم پریشانی ایست؛ وقتی که پریشان و غم ناک بشوی، شیرین و خوش می شوی! گفتمش از این عالم عالمی بود خوش تر دست زد به زلف و گفت عالم پریشانی ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا