eitaa logo
شبکه سربازان مهدی (عج)
125 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
291 فایل
📱 شبکه اطلاع رسانی فرهنگی پایگاه مقاومت بسیج المهدی (عج) مسجد چهارده معصوم علیهم السلام 🏷 کد شامد: 1-0-64-868659-1-1 📩 ارتباط جهت ارسال مطالب، انتقادات و پیشنهادات: @tahzibhozehferdows @ghavieshavim @A1350m @Khoshi313 @hadi_87_a
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ریحانه
⁉️ قیام مسجد گوهرشاد چرا و چگونه اتفاق افتاد؟ ۲۱ تیرماه؛ سالروز و روز عفاف و حجاب 🕌 واقعه تجمع مردم مشهد در تیر ماه سال ۱۳۱۴ در مسجد گوهرشاد در اعتراض به قانون تغییر لباس توسط رضاخان بود که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد. ✊️ علت اصلی این تحصن اعتراض به اجباری شدن و کلاه شاپو و سیاست‌های تغییر لباس، و حصر آیت الله سید حسین قمی (در پی اعتراض به قوانین تغییر لباس) بود. 🔰 در ۲۰ تیرماه، درگیری اولیه در مسجد باعث کشته شدن ۲۰ نفر شد. پس از آن بر تعداد متحصنین افزوده شد و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند. 💣 فردای آن روز در ۲۱ تیرماه و پس از آنکه تلاش نظامیان برای متفرق کردن جمعیت با مقاومت مردم رو به رو شد، راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد بسته و دستور شلیک صادر شد. 💔 بدین ترتیب این تحصن به شدت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته شدند. پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر شدند و تبعید شدند و به دستور رضا شاه برخی از روسای ادارات مشهد تغییر کردند. 🔆 ویژه ❣️زن، خانواده و در نگاه رهبرانقلاب👇🏻 @khamenei_reyhaneh
هدایت شده از ریحانه
14.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ فیلم ویژه | ایران؛ مهد پوشش ❇️ بررسی تاریخی موضوع پوشش و زنان در ایران معاصر و ایران باستان 📆 به مناسبت ٢١ تیرماه، ویژه ➕ تصاویر و مستندات تاریخی 📥 دریافت کیفیت بالا در آپارات ریحانه 🔗 aparat.com/v/9HzJs ❣️ @Khamenei_Reyhaneh
هدایت شده از "قرآن درخانه"
ketab-ma-hejab.pdf
1.26M
پی دی اف کتاب "مساله حجاب" برای مسابقه پیامکی در طول هفته...
هدایت شده از "قرآن درخانه"
👈 سوالات روز اول مسابقه از پی دی اف کتاب "مساله حجاب" از بخش اول و دوم این کتاب👇👇👇👇👇 الف) کدام گزینه صحیح نیست؟! 1️⃣ قبل از اسلام حجاب در جهان وجود نداشته و اسلام مبتکر آن است. 2️⃣ علت و فلسفه حجاب در اسلام همان علت و فلسفه احکام در سایر ملل است. 3️⃣ حجاب در ایران باستان و در میان قوم یهود وجودداشته و از آنچه قانون اسلام آورده سخت تر بوده است. 4️⃣ در زمان زرتشت حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شدند. ب) از نظر شهید مطهری موجه ترین علت پیدایش حجاب چیست؟ 1️⃣ میل به ریاضت و رهبانیت 2️⃣ حسادت و خودخواهی مرد 3️⃣ تدبیر غریزی شگفت انگیز زن برای بالابردن ارزش خود 4️⃣ عدم امنیت و عدالت اجتماعی طریقه شرکت: ارسال پاسخ خود به صورت یک عدد صحیح به شماره 6600056172 و یا به آیدی زیر @salehin_ferdows درفضای سروش،تلگرام و ایتا به همراه شماره تماس و نام و نام خانوادگی اعلام اسامی برندگان: فردا یکشنبه 22/04/99 ساعت 14 در کانال قرآن درخانه باما همراه باشید...👇👇👇 @qoran_at_home2
99.4.12.docx
28.2K
موضوع: جامعه به نظارت عمومی تاريخ پخش: ۹۹/04/12 word ✅کانال درسهایی از قرآن استادقرآئتی(طرح انس باقرآن) 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🆔http://Eitaa.com/tarheonsebaquran @tarheonsebaquran http://sapp.ir/tarheonsebaquran1✨✨
99.4.19.docx
31.3K
موضوع: مردم بر مسئولان تاريخ پخش: ۹۹/04/19 word ✅کانال درسهایی از قرآن استادقرآئتی(طرح انس باقرآن) 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🆔http://Eitaa.com/tarheonsebaquran @tarheonsebaquran http://sapp.ir/tarheonsebaquran1✨✨
هدایت شده از نو+جوان
😱 ۱۰۳ | من که جرئت نمی‌کنم... 📖 «مسئله‌ی خیلی مهمّی است اینکه انسان احساس کند که خدا با او است، خدا در کنار او است، خدا پشت سر او است، خدا مراقب او است؛ این خیلی چیز مهمّی است! چون خدا مرکز قدرت و مرکز عزّت است. وقتی خدا با یک جبهه‌ای باشد، این جبهه قطعاً و بلاشک پیروز است. حالا مثلاً ملاحظه کنید در سخت‌ترین جاها خدای متعال این معیّت را به رخ اولیای خودش کشانده.» ۱۳۹۶/۱۲/۲۴ 😎 یادم باشه در سال سوم فعالیت خود سعی می‌کند تا آیات قرآن را در لحظه لحظه زندگی شما وارد کند. ➕ شما می‌توانید علاوه بر وعده گذشته‌مان مبنی بر حفظ آیه یادم باشه در طول هفته خاطرات، تجربیات و سوالات خود را درمورد آیه هفته از طریق @alo_nojavan با ما به اشتراک بگذارید. 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_khamenei
هدایت شده از نو+جوان
💠 | آخرین پیچ کوچه ✊ داستان مردم سرزمینی که برای حفظ حجاب مبارزه کردند 🧕‌ به مناسبت سالگرد «قیام مسجد گوهرشاد» و «روز ملی عفاف و حجاب» 😔 عمه خانم شش ماه تمام از خانه بیرون نیامد. آخر هم از غصه دق کرد و مُرد. صدیقه حامله بود که توی کوچه مأمورها دنبالش کردند. افتاد توی جوی آب و بچه‌اش سقط شد. فاطمه خانم، با آن تن مریض و پاهای دردناک، زمستان‌ها یخ حوض شکست و حمام کرد و از ترس آژان‌ها تا گرمابه سر کوچه هم نرفت. روضه و زیارت تعطیل شده بود. هرچند روز یک‌بار می‌نشستم یک‌ دل سیر از دل‌تنگی گریه می‌کردم. 👴 آقاجان گفته بود جمع کنیم برویم. سید می‌گفت تا کی؟ چند وقت می‌توانیم این‌طور زندگی کنیم؟ من می‌گفتم تا مرگ رضاشاه. گاهی یکی می‌آمد همراه سید و نصفه‌شب‌ها با ترس‌ولرز از کوچه‌پس‌کوچه‌ها من را می‌بردند خانه آقاجان. راه زیاد بود و از پشت‌بام نمی‌شد رفت. چند روزی می‌ماندم تا سید بیاید دنبالم. ولی همیشه نمی‌شد. خطرش زیاد بود. خطر آژان‌های بی‌غیرت که یک‌دفعه در تاریکی کوچه پیدا می‌شدند و رحم نداشتند. آخرین بار ما را دیدند و چادرم را پاره کردند. به خانه آقاجان که رسیدم دو روز تب کردم. حالم بهتر شد و برگشتم، همان دیدارهای چند وقت یک‌بار هم قطع شد. ☕️ من توی این فکرها بودم و غلامرضا خیره به استکان چای. از همان اول پیدا بود خبری آورده که این‌قدر مضطرب است. جانم به لبم آمد تا دهان باز کرد. چایی‌اش نصفه بود که گفت مادر مریض شده. چند هفته است. حالا حالش بدتر شده بود و دیگر دلشان نیامده به من نگویند. بی‌معطلی بلند شدم: بریم غلامرضا. قند توی دستش را پرت کرد توی قندان و با عصبانیت گفت: کجا بریم؟ چطور برویم خواهر؟ دندان روی‌هم فشرد و زیر لب بدوبیراه گفت. سرم را گذاشتم روی زانوهایم و زدم زیر گریه: خدایا نگذر از این بی‌دین و ایمان‌ها! ببین چه می‌کنند با ما… 🌅 غروب شده بود که سید آمد. غلامرضا گفته بود بی‌اجازه شوهر نمی‌برمت. صبر می‌کنیم تا خودش بیاید. چشم‌های قرمز و حال آشفته‌ام جای چک‌وچانه برای سید نگذاشت. بچه‌ها را سپردم به بی‌بی رقیه و با بسم‌الله چادر پوشیدم. بی‌بی از زیر قرآن ردم کرد و گفت تا برسی چهارقل و آیت‌الکرسی بخوان. یک ختم انعام نذر کردم که به دردسر نیفتید. 👌 نیمه‌راه بودیم و غلامرضا داشت به سید می‌گفت بیا ما هم مثل حسن آقا جمع کنیم برویم کربلا. آنجا لااقل ناموسمان در امان است. سید غر می‌زد که کاروبار را چه کنیم. خانه و زندگی‌مان را به کی بسپاریم. من داشتم دعا می‌کردم خدایا یا مرگ ما را برسان یا این‌ها را به تیر غیب گرفتار کن. توی این مدت طاقتم طاق شده بود. یک‌دفعه صدای پا شنیدیم. یکی داشت از دور به طرفمان می‌دوید. غلامرضا گفت مأمور امنیه‌ست. شما بدوید. خودش دوید سمت مأمور و گلاویز شد. سید، دست من را گرفت و شتابان برد. داشتم می‌دویدم که چادرم رفت زیر پایم و افتادم. صدای کوبش قلبم را می‌شنیدم. بدنم از ترس می‌لرزید. گفتم الان است که برسند و وسط کوچه چارقدم را هم بردارند. سید سریع بلندم کرد. مرا دنبال خودش می‌کشید. به پیچ خانه که رسیدیم دو طرف را نگاه کرد و هولم داد جلو: به خیر گذشت. برو تا من بروم ببینم چه بلایی سر غلامرضا آمد. 🖐 پشت‌هم در زدم و هنوز تقه‌هایم تمام نشده بود که محمدعلی در را باز کرد. خودم را انداختم تو و نفس‌نفس‌زنان تکیه دادم به دیوار. برق خشم و غیرت توی چشم‌های محمدعلی همانی بود که در چشم‌های سید و غلامرضا هم دیده بودم. با صورت خیس از اشک دویدم سمت اتاق خانم‌جان. 🌺 💫 نوجوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_Khamenei
هدایت شده از نو+جوان
💎 میدان حجاب 😌 شما دختران می‎توانید با این موهبت بزرگ در میدان‌های گوناگون شخصیت خود را نشان دهید... 🌺 💫 نوجوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_Khamenei
هدایت شده از نو+جوان
⛔️ *نه به سوغات رضاخانی* 😌 نو+جوان برای کسانی که می‌خواهند محافظ عقیده و شرف و آزادی‌شان باشند 😔 یکی دو روز است که بابا و آقاجون خانه نیامده‌اند. مامان نوری حسابی نگران و کلافه است. چند روز است از ترس اینکه مأمورهای شهربانی چادر از سرش نکشند از خانه بیرون نرفته است. به هوای نانوایی از خانه بیرون زده‌ام و سر از مسجد گوهرشاد درآوردم. مسجد خیلی شلوغ است. جای سوزن انداختن نیست. مردم خشمگین و عصبانی‌اند. یادِ حرف‌های آقاجون افتادم که می‌گفت: «تصویب قانون لباس‌های متحدالشکل سوهان روحم شده. ما ایرانی‌ها را چه به کلاه شاپو و کراوات و کت و شلوار!» ✊ دستم را بالا آوردم تا همراه مردم شعار «مرگ بر شاه» و «لعنت بر بهایی» دهم که تیراندازی شروع شد. قزاق‌ها به دستور رضاخان به مردم هجوم آوردند. گوهرشاد به خاک و خون کشیده شد. رد خون و گلوله چنان بر در و دیوار نقش ‌بست که برای تمیز کردنش باید دیوارها و ستون‌ها را تراشید. پیرمردی میان همهمه مردم و صدای تیراندازی با صدای پر هیبتش فریاد می‌زد:«این مردک از روزی که از ترکیه آمده همه عزمش را جزم کرده که سوغاتش را به خورد ما بدهد و چادر چاقچور از سر زن و بچه‌مان بردارد. کورخوانده که به خواسته‌اش برسد.» 👴🏻 پیرمرد در حال داد و بیداد بود که با شلیک یکی از قزاق‌ها نقش بر زمین شد. مسجد دور سرم چرخید، پر از دلشوره شدم. نکند بابا مرتضی و آقاجون هم… دفتر خاطرات پدربزرگ را می‌بندم. با خودم می‌گویم نه گفتن نسل آقاجون و بابامرتضی به سوغات رضاخانی، یک سند تاریخی شده، برای حفظش من هم باید یک کاری انجام دهم. 😉 اگر می‌خواهی برای حفظِ این سند تاریخی کاری انجام دهی در فراخوان با ما همراه شو: 🌿 اگر قرار باشد به یک نوجوان کمک کنی که عفیف و محجوب باشد چه گام‌هایی را برمی‌داری و از چه روشی استفاده می‌کنی؟ گام‌هایت را به ترتیب برایمان بگو، به‌صورت صوت یا متن. 🗃 برای انتخاب گام‌هایت به پرونده [قصه حجاب](https://nojavan.khamenei.ir/folder?hgt=401) که در سایت نو+جوان کار شده حتما مراجعه کن. 📲 اول از همه نسخه 1.21 نرم افزار موبایلی نوجوان را نصب کن. حالا به صفحه «خودم» در نو+جوان برو، یک ➕ کوچک کنار صفحه سمت راست می‌بینی، روی آن کلیک کن. در قسمت موضوع، فراخوان را انتخاب کن و در قسمت بارگذاری، عکس و صوت یا متن مرتبط با فراخوان را بارگذاری کن. 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_khamenei
هدایت شده از نو+جوان
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ 🎬 | 🎃 ☠️ موریانه‌ای که به جان تمدن غرب افتاده است... 🔥 نو+جوان در این پرونده از واقعیت‌هایی خواهد گفت که کمتر شنیده‌اید 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار 🌱 @Nojavan_khamenei
هدایت شده از علیرضا پناهیان
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 چه کار کنیم حجاب در جامعه رونق بگیره؟ @Panahian_ir