هدایت شده از المرسلات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ تصویری: « سلام خدا بر تو ای اباعبدالله»
✅حضرت آیتالله بهجت:
🔸«السَّلَامُ مِنَ اللَّه عَلَیْکَ یَا ابَاعَبْدِالله؛ سلام خدا بر تو ای اباعبدالله!» یعنی چه؟
اینطور تعبیرات زیاد است؛ «سَلَامٌ عَلَى آلِ یَاسِین؛ سلام بر آل یاسین».
محل و مَحمل این عبارات چیست؟
🔸 یعنی مأذون هستم به اینکه «تحیّةالله» و «سلامالله» را بدهم به اباعبدالله علیهالسلام؛ [یعنی] میدانم خداوند راضی است که من تحیات او را بدهم به اباعبدالله علیهالسلام؛ نه اینکه [تحیت و سلام خدا را] بدهم به خودم و بعد، از جانب خودم تحیت کنم به اباعبدالله علیهالسلام؛ نهخیر!
اَظهَر(آشکارتر) در این عبارت این است که «تحیةالله» بهمنزلۀ «هبةالله» (هدیۀ الهی) و بهمنزلۀ «مواهبالله» است. من مأذون هستم که مواهب الهیه را به مقربین درگاه خدا بدهم. پس باید یک یکی موارد را نگاه کنیم ببینیم اظهر در محملش چیست؟
@bahjat_ir
@almorsalaat
اندیشه اجتماعی علامه طباطبایی.mp3
15.44M
♨️بحثی پیرامون اندیشه اجتماعی #علامه_طباطبایی
🔸 فهرست موضوعات:
- اندیشمندان اصلاح گر اسلامی در 150 سال گذشته
- شکل گیری اندیشه اجتماعی در دوران معاصر دنیای اسلام
- علامه طباطبایی و اندیشه اجتماعی
- ویژگی های اندیشه اجتماعی علامه طباطبایی (اصالت، استقلال، عدم منتهی شدن به سلفی گری، تبیین فلسفی کامل، قابل بسط در زمان ما، ظرفیت تمدنی و نظریه پایان تاریخ)
- سیری در اندیشه اجتماعی علامه
- نظریه اعتباریات سنگ بنای اندیشه اجتماعی
- اعتبار استخدام و اعتبار اجتماع
- عاقبت قهری اختلافات اجتماعی
- فلسفه اجتماعی نبوت
- اندیشه علامه طباطبایی در تقابل تمام عیار با سکولاریسم
- معنویت و اجتماع
- توحید، ضامن بقای اجتماع و نافرجام بودن اجتماعات غیر توحیدی
- نظریه پایان تاریخِ اجتماع از منظر علامه
- امتداد اندیشه علامه طباطبایی
📌تاریخ: ۹۹/۸/۲۱
@almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
♨️حوزههاى علميه در گذشته از زمان خودشان عقب نبودند. اما امروز، حوزهى علميه از زمان خودش #خيلى_عقب است.
🔹شما نگاه كنيد در آن روز علماى ما چقدر محصول علمى و فقهى و كلامى براى مردمِ زمان خودشان دارند. همان عدّهى كمى كه در گذشته بودند، كارهاى بزرگى انجام دادند.
🔹اگر در نيشابور يا بلخ يا هرات يا طوس كه اقصى نقاط دنياى اسلام نسبت به بغدادِ آن روز بود، چند نفر شيعه زندگى مىكردند و سؤال فقهى يا كلامى داشتند، «شيخ مفيد» آنان را از بغداد هدايت و راهنمايى مىكرد. يعنى «شيخ مفيد» از زمان خودش عقب نبود.
يا در زمان «شيخ طوسى»، اگر دشمنِ مكتبِ اهل بيت مىگفت: «أن لا مصنّفَ لكم»؛ شما كتاب و تصنيف نداريد، «شيخ طوسى» خودش به تنهايى وارد ميدان مىشد و بزرگترين كتاب رجالى را تلخيص مىكرد و اختصاصاً يك كتاب و فهرست رجالى ديگر مىنوشت. يعنى بدون معطّلى، رجال «كشّى» را تلخيص كرد، رجال خود را نوشت و فهرست «شيخ» را هم نگاشت!
🔹هنوز پاسخ در خانهى اشكالكننده بود كه مىگفت فقه نداريد؛ ناگهان يك كتاب عظيم پرفرع پرتحقيق - به حسب سطح تحقيق آن روز - مبسوط از آب در مىآمد. اگر «محمد بن زكرياى رازى»، چهار كلمهى الحادى بر زبانش جارى مىشد، فوراً «سيد مرتضاى رازى» در ردّ او كتاب مىنوشت و نمىگذاشت حرف او بىجواب بماند. اگر فلان نويسندهى معاند اهل بيت، كتابى مىنوشت و حقايق و اعمال شيعه را مسخره مىكرد، بلافاصله «عبد الجليل رازى قزوينى» حقّش را كف دستش مىگذاشت و كتاب «النقض» را مىنوشت.
🔹بنابراين، هركسى كه در زمينههاى فقهى و كلامى - بخصوص - چيزى به شيعه مىگفت، شيعه با قدرت و قوت، به زبان علمى به او جواب مىداد و سخن تلخِ رقيب و حريف و معاند را به خانه نمىبرد.
🔹تا اواخر هم وضعيت اينگونه بوده است. در هند يك نفر پيدا شد و كتاب «تحفهى اثناعشريه» را كه بر ضدّ و ذمّ شيعه و در قدح اهل بيت است، نوشت. «سيد حامد حسين»، كتاب «عبقاتِ» به آن عظمت را در جوابش نگاشت و آنطور كه به نظرم مىرسد، شايد حدود ده ردّ بر كتاب «تحفهى اثناعشريه» نوشته شده است.
🔹من فهرستى را نگاه مىكردم كه متعلّق به كتب علماى هندىِ شيعه بود كه البته بزرگان و اعلام درجهى يك هم در ميان آنان بودند. به نظرم ده ردّ و شايد هم بيشتر عليه اين كتاب نوشتند.
🔹بنابراين، حوزههاى علميه از زمان خودشان عقب نبودند. يك نفر پيدا مىشد حرفى را در يك كتاب خطّى مىزد و يك نسخه مىنوشت و ديگرى پخش مىكرد و ديگرى مىخواند و چهار نفر در طول زمان از آن مطّلع مىشدند؛ عالم شيعه هم برمىداشت همين كار را عيناً جواب مىداد و گاهى تندتر و سريعتر و بهتر از او اقدام مىكرد و عقب نمىماند.
🔹تا زمان «شهيد اوّل» كتب فقهى ما غالباً متضمّن آراى فقهاى اهل سنّت - مثل كتب «علّامه» و «فخر المحقّقين» - هم بوده است؛ ولى بعد از آن زمان، كتب شيعه غالباً ديگر آراى اهل سنّت را ذكر نمىكنند. وقتى شما نگاه مىكنيد، مىبينيد كه در آن كتابها، رأى فقهاى اهل سنّت، با ادلّهى متعدّد جواب گفته شده است. فقط كتاب «خلاف» را نگاه نكنيد كه «شيخ طوسى» در آنجا فقط به اجماع تمسّك كرده است. غالباً استدلالهاى محكمِ كتب «علّامه» و ديگران و نيز كتاب خودِ «شيخ»، مبسوط است.
🔹اما امروز، اينگونه نيست. امروز، حوزهى علميه از زمان خودش خيلى عقب است. حساب يكذرّه و دو ذرّه نيست. مثل اين است كه دو نفر سوار بر اسب، در وادى اى همراه يكديگر بروند و يكى اسبش از ديگرى تندروتر باشد و آنكه اسبش كندروتر است، بعداً به اتومبيل دست پيدا كند. طبيعى است آنكه اسبش تندروتر است، به گرد او هم نمىرسد. الآن وضعيت اينگونه است. در حال حاضر، امواج فقه و فلسفه و كلام و حقوق، دنيا را فراگرفته است. ما وقتى به خودمان برگرديم، خيلى فاصله داريم.
📚رهبر معظم انقلاب
#کلام_ولی #حوزه_علمیه
@almorsalaat
افق مبین||سید محمد هاشمی
🔰 آغاز درس مکاسب پایه ۸ (فقه ۳) 🔰 از شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۰ 🔺 برای ثبت نام، این درس را با مشخصات زیر
📣 جلسات درس مکاسب روزانه در این گروه قرار میگیرد:
https://eitaa.com/joinchat/2232811583C0050f30390
هدایت شده از المرسلات
📚#معرفی_کتاب| حسن دل در سیر و سلوک الی الله
✍عارف کامل آقا محمد بیدآبادی
⬇️لینک دانلود کتاب👇👇
https://eitaa.com/palmorsalaat/119
#عرفان #کتابخانه_مجازی
@almorsalaat
افق مبین||سید محمد هاشمی
📚#معرفی_کتاب| حسن دل در سیر و سلوک الی الله ✍عارف کامل آقا محمد بیدآبادی ⬇️لینک دانلود کتاب👇👇 http
☝️☝️☝️ این کتاب فوق العاده و کم نظیر است
افق مبین||سید محمد هاشمی
📚#معرفی_کتاب| حسن دل در سیر و سلوک الی الله ✍عارف کامل آقا محمد بیدآبادی ⬇️لینک دانلود کتاب👇👇 http
نصیحت ازلی و ابدی
حسن دل، مرحوم آقا محمد بیدآبادی ص 40
@ofoqemobin
ان شاء الله از هفته آینده باب #صناعات_خمس منطق مرحوم مظفر را آغاز خواهیم کرد. صوت جلسات ان شاء الله در کانال دروس مجازی المرسلات قرار خواهد گرفت:
@majazi_almorsalaat
@ofoqemobin
هدایت شده از المرسلات
10.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از صحبت اغیار گذشتیم علی الله
ما از همه جز یار گذشتیم علی الله
شد وعده دیدار من و یار شب تار
از خواب شب تار گذشتیم علی الله
☀️ علامه راحل، نادره دوران،آیت الحق حسن حسن زاده آملی حشره الله مع الائمه الاطهار
@ofoqemobin
🔰☀️ اشعاری که علامه حسن زاده در هنگام ارتحال علامه طباطبایی سرودند و حقا بخش های زیادی از آن در وصف خودشان هم صدق می کند رحمة الله علیهما:
صبا به كوي عزيزان روضه رضوان
سلام ما به حضور عزيز ما برسان
حضور قدسي قديس عيسوي مشرب
كه مرده، زنده نمودي به حكمت و عرفان
حضور فخر اماثل، جناب علامه
حضور صدر افاضل، مفسر قرآن
حضور نور دل و ديدگان اهل ولا
حضور صاحب تفسير فرد، «الميزان»
حضور مالك درج «نهاية الحكمه»
حضور سالك مجذوب اولياي زمان
پيام ما برسانش كه اي فرشته خصال
كه اي خجسته فعال و كه اي ستوده بيان
ببين تفاوت ره از كجاست تا به كجا
تو راست شادي وصل و مرا، غم هجران
لقاي روي توام آن زمان كه شد حاصل
نموده ام به حقيقت، زيارت انسان
ز امهات و اصول مجالس فيضت
رسيده ام به معني واقع احسان
سكوت تو، همه فكر و كلام تو، همه ذكر
بيان تو، همه بكر و نوشته ات برهان
به حكمت نظري، منبع بوعلي سينا
به حكمت عملي، بوسعيد و توسيان
دراست تو، به معيار خواجه و صدرا
قداست تو، نمودار بُوذر و سلمان
فغان و آه كه نشناختيم قدر تو را
گرفت از كف ما نعمتي چنين، كفران
كنون به سوگ تو بنشسته ايم در حسرت
كنون ز دوري تو اوفتاده در حرمان
نه من ز هجر تو اندر خروش و افغانم
كه در خروش و فغان است خطّه ايران
قيامتي شده برپا به قم كه واهمه گفت
مگر كه «زلزلت الارض» را رسيده زمان
مگر كه يونسي اندر دهان ماهي شد
مگر كه نوح به كشتي نشست در توفان
مگر كه مه به محاقش رسيد ناهنگام
مگر كه نير اعظم به ظِل شده است نهان
مگر كه عرش برين بر زمين فرود آمد
و يا جنازه علامه شد به عرش روان
صداي ضجه مرد و زن و صغير و كبير
ز ارتحال چنان عالم عظيم الشأن
قلم شكسته و دل خسته و زبان بسته
چگونه وصف تو را مثل من كند عنوان
ز درس و بحث و ز تعليم و تربيت تا هست
سخن، فيوض الهي تو را رسد قرآن
@ofoqemobin
☀️ آشنایی علامه حسن زاده با شخصیت مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی از زبان خودشان
🔺 راقم در عصر روز چهارشنبه بيست و يكم شعبان يكهزار و سيصد و هشتاد و هشت هجرى قمرى مطابق 22/ 8/ 1348 ه ش، در قم به حضور شريف جناب استاد علامه طباطبائى (روحى فداه) تشرف حاصل كرده بودم و پس از پارهاى از عرض حال خودم به محضر انورش از ميرزا جواد آقاى ملكى سخن به ميان آوردم.
🔺جناب استاد علامه (رضوان اللّه تعالى عليه) فرمودند:
آقا ايشان دستور العملى براى مرحوم آقا شيخ محمد حسين كمپانى، استاد ما، نوشته است. و مرحوم آقاى شيخ محمد حسين كمپانى در دادن اين دستور العمل به ديگران خيلى ضنين بود، از روى آن يك نسخه بنده برداشتم، و يكى هم آقاى شيخ على محمد بروجردى كه فعلا در بروجرد است و آقاى آنجاست و از اخيار است.
اين نسخه دستور العمل تمام دستوراتى بود كه مرحوم ميرزا جواد آقاى ملكى از مرحوم آخوند داشته بودند.
عرض كردم مراد حضرتعالى از آخوند كيست؟ فرمود: آخوند ملا حسينقلى همدانى (رضوان الله عليه) عرض كردم: عجب، مرحوم آقاى ميرزا جواد آقا ايشان را ادراك كردند؟! فرمودند: ايشان چهارده سال در محضر مرحوم آخوند بود.
🔺عرض كردم: آقا من مىپنداشتم ايشان از شاگردان مرحوم آقاى قاضى است (حاج ميرزا على آقاى قاضى مذكور). فرمود: نه خير، آقاى قاضى شاگرد شاگرد است؛ يعنى از شاگردان مرحوم آخوند استفاده كرد اگرچه اواخر عمر مرحوم آخوند را درك كرده، ولى از او استفاده نكرده است.
آنگاه جناب استاد علامه طباطبائى (قدس سرّه) اين مطلب را از استادش جناب قاضى ياد شده نقل كرد كه:
مرحوم قاضى فرمود: من كه به نجف تشرف حاصل كردم روزى در معبرى آخوندى را ديدم شبيه آدمى كه اختلال حواس دارد و مشاعر او درست كار نمىكند. راه مىرود.
از يكى پرسيدم كه اين آقا اختلال فكر و حواس دارد؟ گفت: نه، الآن از جلسه درس اخلاق آخوند ملا حسينقلى همدانى بهدرآمده و هر وقت آخوند صحبت مىفرمايد در حضار اثرى مىگذارد كه بدين صورت از كثرت تأثير كلام و تصرف روحى آن جناب، از محضر او بيرون مىآيند.
🔺 آنگاه به استاد علامه طباطبائى عرض كردم: آقا جنابعالى مرحوم آقا ميرزا جواد آقاى ملكى را ادراك كردهايد؟ فرمودند: نه، ايشان در سنه يكهزار و سيصد و چهل و دو مرحوم شدند، و من دو سال بعد از آن به نجف مشرف شدم (يعنى از تبريز به نجف مشرف شدند و مرحوم آقاى ملكى در قم به رحمت الهى پيوستند) كه موفق بديدن مرحوم آقا جواد ملكى نشدم.
🔺 جناب استاد علامه طباطبائى (رضوان الله تعالى عليه) در شب پنجشنبه يازدهم ذي الحجه هزار و سيصد و هشتاد و هشت هجرى قمرى در خلوت پاكتى به بنده لطف فرمودند كه ديدم در ظهر پاكت نوشته است: «نامه مرحوم حاج ميرزا جواد آقاى ملكى» فرمودند: «آن را استنساخ كنيد و نسخه را به ما برگردانيد». اين نسخه همان نامهاى است كه آيت ربّانى مرحوم آقا ميرزا جواد آقاى ملكى، به آيت صمدانى مرحوم حاج شيخ محمد حسين كمپانى نوشته است.
📕 هزار و يك كلمه، کلمه 301، ج3، ص: 10
@ofoqemobin