eitaa logo
مطبوعات قدیمی
495 دنبال‌کننده
224 عکس
14 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در سالگرد قطع رابطه آمریکا با ایران #ترامپ #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تروریستی اعلام کرد واکنش ملت به آن #قطع_رابطه چه بود؟ ؛ هجوم به شیرینی فروشی های شهر/راهپیمایی به مناسبت جشن #قطع_رابطه_با_آمریکا امام : ملت رزمنده ایران این طلیعه پیروزی نهایی را جشن بگیرد حق دارد امروز هم همان روز است و باید ناامیدی شیطان را جشن گرفت @oldnewspaper
#عمرالبشیر جولای 1989 با یک کودتای نظامی زمام امور #سودان را به عهده گرفت @oldnewspaper
💾 سخنانی که البشیر در گفت و گو با کیهان بر زبان آورده بود / در اسلام حکومت اکثریت معنایی ندارد و همه تصمیمات را خودم می گیرم / احزاب سیاسی در کشور وجود نخواهند داشت/ الگوی من است! که جولای 1989/ تیر 1368 با یک کودتای نظامی در به قدرت رسیده بود طی مصاحبه ای با که در شماره 28 اردیبهشت 1370 منتشر شد نکات جالبی را مطرح کرده بودد از جمله این که اسلام به معنای نیست و تصمیم نهایی با راس حکومت است! البشیر در این مصاحبه گفته بود : اسلام به معنای حکومت اکثریت نیست چون تصمیم های اکثریت پارلمان، مشاوره امر با اهل حل و عقد است و تصمیم نهایی با مسئول مملکت است، پس شخص اول مملکت، اهل حل و عقد را جمع کرده و با آنان مشورت می کند و به آرا و نظریات آنان گوش می کند ... عمر البشیر در مورد احزاب نیز گفته بودد: احزاب سیاسی در کشور وجود ندارد و همان طور که در اسلام، نامی از چنین احزابی به میان نیامده و در قرآن نیز ذکر نشده است! رئیس جمهور سودان در مورد الگوی خود هم گفته بود: شباهت زیادی به تجربه لیبی دارد به ویژه از نظر تصمیم گیری ها و شورایی بودن آن! و امروز با گذشت سه دهه تجربه و هر دو به یک نقطه ختم شده است سقوط با قیام سراسری مردم ... یکی پس از آن که فکر کرد مشکل بر سر چالش با غرب است و کنار آمد و با خفت مُرد و دیگری هم با همان شمشیری که از غلاف بیرون آمده بود بر سر جایش نشانده شد و البته خدا کند که تجربه قیام مردم سودان نیز همانند مردم مصر نشود که نظامی ها قدرت را به دست گرفتند و هیچ تغییری رخ نداد! @oldnewspaper
مصاحبه عمر البشیر با کیهان عربی.jpg
3.96M
💾 سخنانی که البشیر در گفت و گو با کیهان بر زبان آورده بود / در اسلام حکومت اکثریت معنایی ندارد و همه تصمیمات را خودم می گیرم / احزاب سیاسی در کشور وجود نخواهند داشت/ الگوی من است! @oldnewspaper
✳️ پروژه بزرگ [در بازه زمانی شهریور 1320 تا پیروزی انقلاب اسلامی ] به همت از سه سال پیش آغاز شده و همچنان ادامه دارد. این کار با سرعت و دقت انجام و به مدد الهی تعدادی از مجلدات آن که به روزشمار برهه حساس آغاز نهضت از سال 1340 تا آبان 1343 می پردازد به زودی ویرایش نهایی را گذرانده و تقدیم به علاقمندان و پژوهشگران خواهد شد. در این کار عظیم علاوه بر مطبوعات دوره پهلوی از اسناد شهربانی و ساواک، خاطرات شخصیت های سیاسی و کارگزاران و رجال عصر پهلوی، پژوهش های تاریخی معتبر نوشته شده در باره برخی رویدادهای خاص و اثر گذار و ... بهره گرفته ایم. بی شک «روزشمار پهلوی» در سال های آینده به منبع تعیین کننده و مهم پژوهشگران این حوزه تبدیل خواهد شد، هیچ کار تاریخی بدون رجوع به روزشمار دوره مورد پژوهش کامل و اثر ارزشمندی نیست چرا که از دور به رویدادها نگاه و جزئیات نادیده انگاشته شده اند و از سوی دیگر نیز با رجوع به منابعی که از طریق واسطه ها نوشته شده اند کدهای تاریخی خلاف واقع نیز در این آثار به وفور دیده می شوند. بسیار مشاهده شده است که برخی در نوشته های خود به کتاب و یا مقالاتی ارجاع داده اند که یا این کتاب ها وجود خارجی ندارند و یا نوشته ارجاع داده شده در آن کتاب ها وجود ندارد، روزشمار پهلوی با مراجعه مستقیم به مطبوعات عصر پهلوی و کتاب های مرجع تدوین شده و در حال تکمیل است. به زودی اخبار خوشی در این زمینه با انتشار اولین مجلدات «روزشمار پهلوی» به اطلاع پژوهشگران خواهد رسید. @rohollahaminabadi @oldnewspaper
✳️ پس از روی کار آمدن دولت غرب گرای در اردیبهشت 1340 در گزارشی به قلم نوشته بود : امینی ایران را به سوی می برد، نیز در گزارشی که متن آن در شماره 20 اردیبهشت 1340 منتشر شد از نزدیکی امینی به آمریکا سخن گفته بود که این نزدیکی باعث خواهد شد اقتصاد ایران از ورشکستگی حتمی نجات یابد... اندکی بیش از یک سال می گذرد و امینی 27 تیر 1341 به دلیل ناتوانی در تنظیم و در اولین مصاحبه از و به ویژه گلایه می کند که این حق نبود که در حق دولت او روا داشتند @oldnewspaper
✳️ پس از روی کار آمدن دولت غرب گرای در اردیبهشت 1340 در گزارشی به قلم نوشته بود : امینی ایران را به سوی می برد، نیز در گزارشی که متن آن در شماره 20 اردیبهشت 1340 منتشر شد از نزدیکی امینی به آمریکا سخن گفته بود که این نزدیکی باعث خواهد شد اقتصاد ایران از ورشکستگی حتمی نجات یابد... اندکی بیش از یک سال می گذرد و امینی 27 تیر 1341 به دلیل ناتوانی در تنظیم و در اولین مصاحبه از و به ویژه گلایه می کند که این حق نبود که در حق دولت او روا داشتند، امینی انتظار کمک بیشتری را داشت کمکی که فکر می کرد به او نشده است، در همان روزهای نخست که امینی هیچ سخنی را به دلیل شادی بیش از حد برای رسیدن به آرزوی قدیمی خود یعنی نخست وزیری نمی شنید رئیس جمهور وقت آمریکا طی سخنانی که آن را بازتاب و روزنامه های 20 اردیبهشت 1340 آن را بازنشر کرده بودند گفته بود : « ما می توانیم با تضمین خود کشور های مورد تهدید قرار گرفته را در برابر حمله نظامی آشکار کمک کنیم. ما می توانیم به آن ها از طریق کمک اقتصادی یاوری کنیم تا زندگی مردم خود را بهبود بخشند و از طریق کمک های دفاعی بر ضد جنگ های چریکی داخلی به آنها مدد برسانیم اما در تحلیل آخر آن ها خودشان باید زندگی سیاسی و اجتماعی کشور خود را سازمان دهند، به طریقی که پشتیبانی مردم خود را به دست آورند. حدی وجود دارد که کوشش ها و تلاش های ما از آن حد نمی تواند فراتر رود.» آری! حدی وجود داشت که کمک های آمریکا بتواند دولتی را حفظ و حکومتی را پایدار نگاه دارد ولی امینی امیدوار بود که اقتصاد ایران را به مدد آمریکا نجات دهد ولی نه تنها این گونه نشد که گلایه اش نیز تحمل نگردید و بلافاصله با پاسخ کوبنده وزارت خارجه آمریکا مواجه شد و امینی ناچار گردید بگوید گلایه ای نبود، ببخشید! @oldnewspaper
✳️ این روضه‌خوان‌ها را باید به زندان بفرستند! گام به گام با تا در یکی از اسناد ساواک به تاریخ 14 خرداد 1342 آمده است: مأمورین ویژه که در سه روز اخیر در مساجد و تکایا و هیئتهاى عزادارى شرکت نموده نتیجه مراقبت از مجالس مزبور را به شرح زیر اعلام می‌دارند: 1. مجلس روضه‌خوانى منزل قائم‌مقام‌الملک رفیع. در این مجلس، حاج اشرف کاشانى پیرامون بىحجابى و مبارزه با ظلم و ستم و تنقید از رفتاری که نسبت به علما مىشود صحبت نمود. 2. مجلس روضه‌خوانى منزل آیت‌الله بهبهانى. در این جلسه موسوى شیرازى حملاتى به آقاى علم و تیمسار سپهبد نصیرى، رئیس کل شهربانى، نموده و شدت حملات به حدى بود که سلیمان بهبودى که در این مجلس شرکت داشت، از فرط ناراحتى منزل بهبهانى را ترک نمود و حین خروج اظهار داشت: جاى این قبیل روضه‌خوان‌ها در اینجا نیست؛ اینها را باید به زندان قزل قلعه بفرستند و در آنجا روضه‌خوانى کنند. 3. حسینیه مرحوم مشیرالسلطنه. جلسات روضه‌خوانى در حسینیه مرحوم مشیرالسلطنه با نظم و ترتیب انجام و وعاظى که در این حسینیه به منبر می‌رفتند چندان حملاتى به دولت و اولیای امور نمى نمودند. 4. در مسجد صدریه. در مجلس عزادارى مسجد صدریه که هیئت قائمیه اقامه عزادارى نموده بودند شیخ مقدسیان و حاج شیخ عباسعلى اسلامى به منبر رفته و هر یک به نحوى حملاتى به دولت نموده و از اوضاع جارى انتقاد نمودند. 5. مسجد حاج ابوالفتح. از ساعت 7 بامداد به‌تدریج عدهاى که تقریبا عموما اعضای جبهه ملى و نهضت آزادى و سایر دستجات اسلامى وابسته به نهضت آزادى بودند اجتماع نموده و ابتدا آخوندى روضه‌خوانى مختصرى نموده و ضمن آن تجلیل فراوان از آیت‌الله خمینى نمود و سپس دسته عظیمى از این مسجد به راه افتاده جمع دیگرى که در میدان شاه اجتماع نموده بودند داخل صفوف این دسته شده و از مسیر میدان شاه ـ خیابان رى ـ سرچشمه ـ مجلس ـ شاه‌آباد ـ اسلامبول ـ فردوسى ـ شاهرضا ـ کالج ـ به مقابل دانشگاه آمده، در آنجا دو نفر سخنرانى کوتاه و مهیجى ایراد و سپس این دسته که حالت دمونستراسیون به خود گرفته بودند، از آنجا در مسیر مجسمه شاهرضا سی مترى نظامى ـ خیابان سپه به مقابل دانشکده افسرى آمده و قصد دخول از مدخل جنوبى به خیابان کاخ را داشتند، ولى مأمورین انتظامى ممانعت نمودند؛ در این حال متظاهرین مشتهاى گره‌کرده خود را به سمت کاخ‌هاى سلطنتى بالا برده و شعار می‌دادند. سپس این عده به طرف چهارراه پهلوى و حسن‌آباد و میدان سپه و ناصر خسرو و مسجد شاه رفته و با وجودی که قرار بود در مسجد شاه متفرق شوند به علت تهییج شدن از درب شرقى مسجد شاه خارج و داخل بازار شده و مدخل بازار را از شرق به غرب دور زده و تظاهرات شدیدى نیز در راسته کفاش‌ها نمودند؛ آنگاه از طریق سبزه‌میدان مجددا به مسجد شاه آمده و در ساعت 14 متفرق شدند. شعارهاى این عده از این قرار بود: عمال اسرائیلى رسوا کشتند از کین بى‌پناهان را، در قربت اعلا شد موج خون برپا (این شعار تجسم حادثه مسجد فیضیه قم بود)، خمینى خمینى خدا نگهدار تو، بمیرد بمیرد دشمن خون‌خوار تو، خمینى بت‌شکن ملت تو را می‌خواهد، اسرائیل رسوا شد اسرائیل رسوا شد، قم گشته است کربلا هر روز است عاشورا، فیضیه قتلگاه خون جگر علما واویلاواویلا، موسم یارى مولانا الخمینى. در تمام مدتی که این دسته در حرکت بود مأمورین انتظامى و پلیس براى راهنمایى و یا ممانعت از سرکشىهای آنان دیده نشد و اگر افسر یا پاسبانى ندرتا و یا عبورا با این عده برخورد می‌کرد فورا راه خود را تغییر داده و خود را از نظر آنان مخفى می‌کردند. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید http://yon.ir/i4kmb @iichs_ir
✳️ گزارش ساواک از بی‌سابقه بودن دستجات و مجالس عزاداری ایام محرم در تهران گام به گام با تا در یکی از اسناد ساواک به تاریخ 14 خرداد 1342 آمده است: اطلاعات واصله از منابع مختلف حاکی است وضع عزادارى در سال جارى در تهران بسیار بى‌سابقه و در دستجات و مجالس روضه‌خوانى تعداد زیادى جمعیت شرکت می‌کرد که شاید در ده سال اخیر بى‌سابقه بود؛ به‌خصوص در روزهاى 9 و 10 محرم، شب و روز دستجات با جمعیت خیلى زیاد در حرکت بودند و در اغلب مجالس عمومى و بزرگ مسجد ترک‌ها، مسجد حاج ابوالفتح، مسجد فخریه، منزل بهبهانى، حسینیه حاج سید آقا جواهرى، خیابان سیروس و مجالس دیگر به دولت و هیئت حاکمه حمله می‌شد و عکس خمینى و اعلامیههاى او که خطاب به وعاظ صادر کرده بود و همچنین اعلامیه آیت‌الله میلانى و سایر علمای تبعه او زیاد میان مردم منتشر شد. بر اساس این سند «وعاظى که خیلى شدید حمله می‌کردند عبارت‌اند از: فلسفى، حاج شیخ فضل‌الله محلاتى، حجازى، سیدغلامحسین شیرازى، اعتمادزاده، شیخ جعفر خندق‌آبادى، شیخ باقر نهاوندى و این چند نفر سردسته و بقیه در حدودى حمله می‌کردند».   ✅ در تمام مجالس به مسعودی و حمله می‌شد! روز تاسوعا چهار نفر آمریکایى به منزل آیت‌الله بهبهانى آمدند و از وضع مجلس و صحبت روضه‌خوان‌ها (در حضور آنها حجازى و شیرازى منبر رفتند) اطلاعاتى تهیه و یادداشت کردند و از نظریات مردم سوالاتی کردند و یادداشت نمودند و می‌گفتند می‌خواهند مراتب را به خارج مخابره کنند و مترجم آنها در این مورد عقیلى، مشاور راه آهن و رفیق و دوست سیدجعفر بهبهانى، بود. در تمام مجالس به و ثابت پاسال و یهودى ها حمله می‌شد و می‌گفتند: ما تا زنده هستیم و روحانیت وجود دارد، نخواهیم گذاشت مملکت اسلامى ما زیر بار یهود اسرائیل برود مگر اینکه تمام روحانیون را بکشند. ✅ هیچ یک از روحانیون و وعاظ در روضه‌خوانی شرکت نکردند بر اساس این سند «طبق قرار قبلى هیچ یک از روحانیون و وعاظ در مجلس روضه‌خوانى کاخ گلستان شرکت نکردند. شعارها عموما علیه هیئت حاکمه به این مضمون که خداوند ریشه مخالفین مذهب را بکند و نیز به نفع خمینى بود و در حقیقت شعار خمینى، عکس خمینى، نام خمینى سمبل و شعار اصلى مخالفین بود و نباید نادیده گرفت که به‌خصوص دستهای که از مسجد حاج ابوالفتح حرکت و طبق تحقیقى که به عمل آمده کارگردانى آن را اعضای نهضت آزادى، جبهه ملى و عمال آیت‌الله بهبهانى و سایر روحانیون مشترکا بر عهده داشته مراسم عزادارى آنها از سینه‌زنى تبدیل به نوحه‌خوانى وضع مملکت و دموستراسیون شد. روى این اصل اولا عدم شرکت وعاظ در مراسم عزادارى دربار شاهنشاهى در کاخ گلستان و اعتماد عجیب و محکمى که بین تمام روحانیون و در حقیقت عمامه‌به‌سرها درست شده و مردم هم از تمام طبقات آنها را حمایت می‌کنند و مجالسى که تعداد شرکت‌کنندگان در آن به مراتب از سنوات قبل بیشتر بوده و همه تبدیل به مجالس حمله به دولت و حتى در مجالس بزرگ حمله به رژیم سلطنتى می‌کردند و نام مقام و مقامات غیر مسئول از طرف روضه‌خوان‌ها اعلام می‌شد و نیز عنوان حکومت چهل‌ساله اخیر که مقصود آنها از زمان حکومت سلسله پهلوى تا حال بود و حمله به آن باید خیلى قابل توجه باشد. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید http://yon.ir/i4kmb @iichs_ir
✳️ گزارش ساواک درباره مخالفت آیت‌الله خمینی با ترور رجال پهلوی/ تظاهرات گسترده و شدید مردمی در مقابل دانشگاه تهران/ «روزنامه مزدور اطلاعات» کجاست که تظاهرات مردم را گزارش دهد؟! گام به گام با تا ✅ گزارش ساواک درباره مخالفت آیت‌الله خمینی با ترور رجال پهلوی در یکی از اسناد ساواک به «تاریخ حادثه» 14 خرداد 1342 آمده است: در روز مزبور سیدجعفر بهبهانى می‌گفت: اخیرا دستههایى به مراتب خطرناک‌تر از جمعیت فدائیان اسلام در تهران و مشهد و تبریز و قم و اصفهان تشکیل شده و اعضای آن حاضرند حتى در یک روز اگر فتوا داده شود، هر کس را اشاره کند بکشند، ولى آیت‌الله خمینى گفته است: ما با قتل نفس مخالفیم و از راه ترور افکار نمی‌خواهیم با دشمن مبارزه کنیم. بر اساس این سند، بهبهانی به نقل از آیت‌الله خمینی افزوده است: اگر روزى احتیاج به مبارزه شدید با دستگاه حاکمه باشد، اول خود او آماده جنگ خواهد بود و باید در این راه کشته شد.   ✅ تظاهرات گسترده و شدید مردمی در مقابل دانشگاه تهران در یکی از اسناد ساواک به تاریخ 14 خرداد 1342 آمده است: ساعت 11:40 دسته عزاداران در مقابل دانشگاه تهران توقف و حسین مجاهد از طرف عزاداران اظهار داشته ما زیر بار حرف‌هاى جاسوسان سفارتخانهها نمی‌رویم. به آنها بگویید با تانک‌هاى پوسیدهاى که از اسرائیل گرفتهاند بیایند سینه هاى ما را سوراخ سوراخ کنند.   ✅ «روزنامه مزدور اطلاعات» کجاست که تظاهرات مردم را گزارش دهد؟! ساعت 12:25 چهارراه حسن‌آباد. روزنامه «اطلاعات». شخصى که او را به نام دکتر می‌شناختند در مقابل روزنامه اطلاعات اظهار داشته: این روزنامه مزدور که مىنویسد شش‌میلیون نفر در رفراندم شاه شرکت کرده بودند حال کجا هستند که این تظاهرات عظیم دیروز و امروز ما را ببینند. چشمشان کور است ما با سکوت و نظم و آرامش خودمان مشت محکمى به دهان یاوه‌گویان روزنامه «اطلاعات» زدیم. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید http://yon.ir/i4kmb @iichs_ir
✳️ نخست‌وزیر: با شدت برخورد نمی‌کردیم مشخص نبود مملکت امروز دست که بود!/ وزیر اقتصاد: با زور می‌شود مسئله را خاموش کرد، ولی همیشه سرنیزه جواب نمی‌دهد! جلسه هیئت دولت 5 بعد از ظهر روز شنبه 18 خرداد به ریاست ، نخست‌وزیر، در کاخ نخست‌وزیری تشکیل شد. نخست‌وزیر: آقایان لابد تأیید می‌کنند که این شدت لازم بود؛ زیرا اگر به این شدت عمل نمی‌شد، معلوم نبود این مملکت دست کیست، حتی آخوند. به نظر می‌رسد شدت اثر خود را کرده است، ولی ممکن است باز اتفاقاتی بیفتد، البته اگر افتاد، آقایان باید تأیید بفرمایید. به همان شدت بزنیم. وزیر پست و تلگراف و تلفن: در روز بحران یک بعدازظهر دختران هم با چادر سر کار آمدند. ✅ وزیر اقتصاد: با زور می‌شود مسئله را خاموش کرد، ولی همیشه سرنیزه جواب نمی‌دهد! وزیر اقتصاد توضیح مفصلی درباره حوادث اخیر داد و اینکه به کلی زیربنای اجتماع ایران به هم خورده است و گفت: با زور می‌توان مسئله را خاموش کرد، اما باید جامعه متکی به نیروهایی بشود و الا نمی‌توان همیشه با سرنیزه و زور اداره کرد. بنده استدعایم این است که نباید فکر کرد مسئله تمام شده است. بهتر است دولت سرکمیسیونی تشکیل بدهد و آن طبقه‌ای را که باید جامعه ایرانی روی آن بایستد، آن طبقه را تقویت کنیم و الا اگر این‌طور برویم با خطر واقعی روبه‌رو می‌شویم. : مذاکرات هیئت دولت در روزهای قیام 15 خرداد 1342 که فقط سه جلسه از آن در دست است، در سال 1362 از سوی روابط عمومی نخست‌وزیری در قالب کتابچه‌ای انتشار یافت و روزنامه «اطلاعات» در دو صفحه 6 و 7 شماره 28 خرداد این سال، آن را بازنشر کرد. http://yon.ir/Kvwkt @iichs_ir
✳️ نویسنده ای که با شمشیر از نیام درآمده خود هلاک شد ؛ نگاهی به سرمقاله «علی اصغر امیرانی» در مجله «خواندنی ها» پس از #قیام_15_خرداد_1342 @oldnewspaper
✳️ نویسنده ای که با شمشیر از نیام درآمده خود هلاک شد ؛ نگاهی به سرمقاله «علی اصغر امیرانی» در مجله «خواندنی ها» پس از یکی از مجلاتی است که از سال 1319 و یک سال پیش از سقوط انتشار آن آغاز و تا سال 1358 ادامه یافت، مدیر این جریده پس از انقلاب بازداشت و پس از چندی آزاد و دوباره که بازداشت شد دیگر این بار در سر و صدای برکناری حکم اعدامش صادر و در 31 خرداد 1360 تیرباران شد! در هر شماره مجله خواندنی ها که هفته ای دو روز شنبه ها و سه شنبه ها منتشر می شد، نگارش یک ستون به نام را نیز بر عهده داشت، در این ستون او به اهم موضوعات روز می پرداخت و نظرات خود را در این زمینه ارائه می کرد. او چنان در نوشتن این ستون دست بازی داشت که هر از گاهی به شخص سلطان نیز می تاخت و خاندان سلطنت را به باد انتقاد می گرفت ولی کسی با امیرانی کاری نداشت! مدت ها بود که به این فکر می کردم چرا امیرانی پس از انقلاب اعدام شد؟ بودن دلیل اعدام فردی نمی شود، نوشتن برای شاه و در مدح او نیز دلیل موجهی برای اعدام او نمی شود ... که اگر این گونه بود روزی باید هزاران نفر به دار آویخته می شدند و بشوند! امروز به یکی از یادداشت های امیرانی در شماره برخورد کردم که واقعا شگفت زده شدم، مقاله ای که بی شک آن را نخوانده بود که اگر دیده بود امیرانی سال 60 را نمی دید و در همان روزهای نخست با عازم آن دنیا می شد. امیرانی به وضوح در این شماره از مجله خواندنی ها از دولت به دلیل این که در روز آدم کمی کشته است [!] انتقاد کرده و می نویسد: ‼️ اگر با ابتكار شخصی و به خاطر انجام وظیفه سر خود تیراندازی می کردند داستان و قشقرقی که بر سر قتل دکتر و نعش او راه افتاد، و هنوز که هنوز است ملت ایران تا سال های سال به قول خودشان سالی دویست میلیون تومان و به قول دولتی ها سالی 500 میلیون تومان خون بهای انجام وظیفه این پلیس وظیفه شناس را باید بپردازد، تجدید می شد و اگر همان طور تماشا می کردند و یا با آن ها همکاری می کردند طولی نمی کشید که بر سر تمام شهر و مردمش همان بلایی را می آوردند که بر سر اتوبوس های شرکت واحد و تلفن های عمومی در آوردند. ‼️ وظیفه پلیس همیشه و همه جا حفظ نظم و جلوگیری از اغتشاش است، قانون و اجتماع اسلحه گرم را برای زینت به كمر پاسبان ها نبسته، وقتی يك چاقو کش با يك چاقو بتواند جلوی چند نفر را بگیرد یا هفت تیر اگر دست من و شما هم باشد جلوی صد نفر را می توانیم بگیریم. همان هفت تیر، در دست پاسبان آن هم هنگامی که نظم عمومی در خطر اختلال باشد می تواند جلوی صدها نفر را بگیرد، اما پاسبان فکر می کند به عشق کی و برای چی؟ همکار سابق آن ها با این کار کجا را گرفت که آن ها بگیرند؟ ‼️ اگر عبرت از سر نوشت امثال سرهنگ شهر ستانی نبود، همان پاسبان ها در دقایق اول می توانستند كلك كار را بکنند و جلو بالارفتن آن را بگیرند. ❌ اشتباه دولت این بود که به موقع جلوی مردم را نگرفت! ‼️ بنا بر این اشتباه دولت این بود که به موقع جلوی مردم را نگرفت... به نظر من آن هایی که روز 15 خرداد در خیابان های تهران به قتل رسیدند، هیچ کدام کشته نشدند، بلکه خودکشی کردند، منتها دولت نه تنها از انتحار آن ها جلوگیری نکرد بلکه وسائل آن را هم در دسترسشان گذاشت، به همین مناسبت است که من شخصا همه را از هر دو دسته شهید می دانم منتها شهید راه هیچ! چنان چه می بینیم امیرانی در ستون مجله خواندنی ها بی محابا امر به قتل و کشتار مردم و ملاحظه نکردن هیچ چیزی در این مسیر را می دهد و حتی از این که یک سرگرد پلیس به دلیل کشتن یک معلم در اردیبهشت 1340 بازخواست و باعث سقوط دولت و روی کار آمدن شده بود انتقاد می کند و می گوید قاتل آن معلم وظیفه شناس بود و باید تجلیل می شد نه شماتت و مورد پیگرد! امیرانی حکم به قتل مردم می دهد و طبیعی است تیغی که از نیام کشیده شود بعضی اوقات صاحب خود را نیز به هلاکت می رساند و امیرانی خود از این قاعده استثنا نبود. @oldnewspaper
🗓 #حافظه_تاریخی 📌 #حبیب‌_الله_پیمان : مردم باید با هر گرایش سازشکارانه مبارزه کنند @oldnewspaper
💾 #حافظه_تاریخی #آیت_الله_طالقانی : حاضر به روزه سیاسی هستیم تا #امپریالیسم را سر جای خود بنشانیم/ از توپ و تشر آمریکا نمی ترسیم @oldnewspaper
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی است پروژه تدوین روزشمار پس از انتشار جلد ۱۶ متوقف شد و به پایان رسید این مختصر حاصل توان حقیر بود و انشاالله توسط عزیزان و مراکز اسنادی دیگر تکمیل و مجموعه بهتری تقدیم علاقمندان شود انشاالله به زودی مجموعه از شهریور بیست تا بهمن ۱۳۵۷ به همت تقدیم علاقمندان خواهد شد تشکر ویژه از دوستان که مجموعه ۱۶ جلدی ایران پس از انقلاب اسلامی را در این مدت هفت ساله منتشر کردند @rohollahaminabadi @oldnewspaper
✳️ یک عکس تاریخی که در آن سندیکای سلاخان پایتخت به #شاهنشاه اطمینان خاطر داده بودند که تا آخرین قطره خون در راه #انقلاب_سفید که آن روزها به #انقلاب_شاه_و_ملت مشهور بود جانفشانی کنند! عکس دیگری هم بود که سندیکای سلاخان کشور روز ملی ۲۸ مرداد _ کودتای ۲۸ مرداد_ را به بزرگ سلاخ کشور تبریک گفته بودن ... معنای مستتر در این عکس عکاس و منتشر کننده را بیچاره کرد ولی در تاریخ ماند! خیلی از حرف ها را با نوشتن و سخنرانی نمی شود گفت ولی #عکاسی و شغل عکاسی می تواند ناگفته ها را با کمترین هزینه پوشش دهد @oldnewspaper
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاندوهای آمریکایی و انگلیسی دولت که بزرگترین خدمت را در پیروزی کودتا ایفا کردند/ ماجرای معاون وزیر خارجه مصدق که اطلاعات محرمانه هیئت دولت را به مقامات آمریکایی تحویل می داد! @iichs_ir
✳️ سیاست دفاعی و استدلال خنده داری که بحرین را از خاک کشور جدا ساخت! این روزها که برای تدوین متن کامل سخنرانی ها، مصاحبه ها، پیام ها و هر چه مربوط به است را می خوانم به نکات بدیع و در عین حال تاسف باری برخورد می کنم که نمی توانم از آن عبور کنم. گفت و گوی با روزنامه نگار مشهور مصری در به تاریخ 23 شهریور 1354 از این نکات بدیع فراوان دارد، نخست درباره ، شاه به صراحت و علیرغم تبلیغات این روزهای جریان می گوید این منطقه جزوی از خاک ایران بوده ولی ! ‼️ استدلال شاه در باره بحرین بسیار جالب توجه است، آن جا که پهلوی می گوید : « همه باید روش ما را درمورد بحرین بدانند. ما بحرین را جزئی از خاک ایران می‌دانستیم، در تاریخ نیز چنین خوانده بودیم، ولی حاضر نشدیم به اتکای تاریخ، سرزمینی را در اختیار بگیریم که جز با زور سر نیزه نتوانیم آن را نگاه داریم، همه جزیره را به سنگر مبدل سازیم و در پشت هر سنگر یک دسته مسلح برای نگاهداری آن بگماریم.» محور استدلال شاه آن جا است که ساکنان مشروعیت حکومت مرکزی را قبول نداشته و حکومت برای حفظ این منطقه در چارچوب تمامیت ارضی باید هزینه بالایی پرداخت کند، این استدلال را در مورد هر منطقه ای می توان به کار برد، مثلا درباره کردستان، آذربایجان و هر منطقه مرزی و غیر مرزی ... در سال های گذشته در برای جدایی این منطقه از خاک عراق تلاش وسیعی را به کار برد، رفراندوم برگزار کرد و به ظاهر رای بالایی از مردم نیز گرفت ولی دولت مرکزی عراق سکوت نکرده و با مقاومت کردستان را در چارچوب تمامیت کشوری به نام عراق حفظ کرد، آیا به صرف وجود تمایل طبیعی برای استقلال و جدایی از خاک یک کشور هر چند شدید باشد می توان بخشی از مام میهن را جدا و به دیگری هبه کرد؟! اگر این گونه بود جمهوری اسلامی در سال 1358 با هزینه های هنگفتی که متحمل شد بایستی از قید منطقه وسیعی از کشور از جمله کردستان، کرمانشاه و بعدها در جنگ تحمیلی و ... می گذشت و این مناطق را دو دستی به صدام و قاسملو و عزالدین حسینی و ... می بخشید! ‼️ نکته دوم : شاه درباره ایران سخن می گوید و این که قدرت دفاعی ایران به مانند ضعیفی است که دشمن قدرتمندتر از ما را کمی معطل می کند تا دوستانمان فرا برسند، آن جا که می گوید: « با تهدید ضعیفتر از قدرت خود ابداً مواجه نیستیم. در برابر تهدید قدرت هم‌سطح خود مقاومت می‌کنیم. درمورد تهدیدات برتر از قدرتمان نظریه دیگری داریم. به هر حال من معتقدم که قدرت مسلح نوعی قفل پشت در خانه است که حتی برای مدت زمانی هم که شده، مقاومت می‌کند و به ما و دوستانمان و هر کسی که قصد کمک به ما را داشته‌باشد، فرصت کافی برای کمک رساندن می‌دهد، این سیاست دفاعی ما است.» بر اساس این مشکلی با قدرت های ضعیف تر از خود نداریم و با قدرت های هم سطح نیز کنار می آئیم ولی اگر قدرت دشمن بالا بود تنها باید قدرت نظامی ایران نقش قفل ضعیف را ایفا کند ... شاه از این نکته مهم غافل بود که تا دوستان برسند دشمن قوی قفل و خانه را با هم تار و مار می کند و بر ثروت های کشور چنبره می زند، مگر شوروی افغانستان را اشغال نکرد و آمریکا و دیگر کشورهای غربی جز تحریم المپیک مسکو غلطی نتوانستند بکنند؟! مگر آمریکا عراق و افغانستان تصرف و خاکشان را به توبره نکشید و روسیه غمض عین کرد؟! با سیاست دفاعی ماجرای رخ می دهد که کشور تنها 80 ساعت در برابر هجمه مقاومت کرد و ارتش با همه هارت و پورتی که داشت کمر خم کرد! @oldnewspaper
✳️ شاه متوهمی که تنها انقلاب ملت او را از خواب بیدار کرد ؛ سه نکته جالب در یک مصاحبه پهلوی! دیروز بیش از دو ساعت زمان صرف این کردم که مصاحبه شاه با «هفته‌نامه بیلیتز» چاپ هند در 31 خرداد 1350 را مطالعه و برای از آن استفاده کنم، نکات بسیار مهمی در این مصاحبه وجود داشت که تنها به سه بند این مصاحبه بسنده می کنم و می گذرم ، نخست آن که شاه می گوید در خلیج فارس مشکل اصلی بر سر بود که برای صلح آن را هم دادیم رفت، دوم آن که در پاسخ به سوالی درباره مخالفین خود می گوید: در ایران دلیلی برای مخالفت وجود نداد و سوم آن که برنامه آن چنان موفقیت آمیز بوده که کشورهای کمونیستی از ما راهنمایی خواسته اند! ⁉️ در خلیج فارس اختلاف اصلی ما بر سر بحرین بود. ما مدعی مالکیت این سرزمین بودیم، اما به خاطر منافع بزرگتر و دوستی با این سرزمین و سراسر منطقه خلیج فارس از آن گذشتیم. این فداکاری اکنون ثمرات نیکو به بار آورده و روابط بحرین با ایران هرگز بهتر از امروز نبوده است. ⁉️ البته ما از شنیدن صدای مخالف رویگردان نیستیم، ما به صف مخالف هم نیازمندیم، ما مخالفانی را که نیت سازندگی دارند تشویق می‌کنیم، ما در صف مخالف احزابی مانند مردم داریم، اما نکته جالب این است که در کشور ما امری برای مخالفت وجود ندارد. ⁉️برنامه اصلاحات ارضی در ایران به قدری با موفقیت قرین بوده است که حتی بعضی از کشورهای کمونیست نسبت به آنچه ما انجام داده‌ایم ابراز علاقه کرده‌اند. و سه نکته 1️⃣ شاه درباره بحرین از همان استدلال بهره می گیرد که این منطقه دختری بود که به سن ازدواج رسیده بود و شوهرش دادیم رفت! شاه مسئله جزایر سه گانه را پیش می کشد و می گوید ما از بحرین گذشتیم که این جزایر را به دست بیاوریم و در این باره سکوت نخواهیم کرد، مثل آن که کسی بگوید من کل خانه شما را می خواهم و شما بگوئید این بخش را بردارید و ما بقی را به ما واگذارید! کل این خانه متعلق به مردم ایران بوده نه بخشی از آن و شاه به چه اجازه و مشروعیتی خود را مجاز به هبه آن می دید مشخص نیست! 2️⃣ درباره وجود مخالف در کشور، شاه دچار توهمی بزرگ بود، توهمی که با سخنرانی 14 آبان 1357 او که گفت« من صدای انقلاب شما را شنیدم» شکست ولی نتیجه ای نبخشید، او به وجود احزاب دست سازی مانند «حزب مردم» اشاره می کند و می گوید این حزب در صف مخالف قرار دارد ولی 11 اسفند 1353 با تاسیس این مخالفت ظاهری و صوری را هم به زباله دان پهلوی حواله می دهد که دیگر کسی را یارای انتقاد فرمایشی هم نباشد! 3️⃣ شاه درباره نیز دچار توهم بود، اولین هدف اصلاحات ارضی این بود که دهقانان از زیر بار خوانین آزاد شده و به کشت و کار بپردازند و در نتیجه محصول زیاد شده و ایران از واردات مواد غذایی بی نیاز باشد ولی به ‌رغم تبلیغات پهلوی شیوه اشتباه اجرای این اصلاحات باعث شد درآمد بسیاری از خانوارهای روستایی کاهش یابد و آنها برای تأمین هزینه زندگی مجبور شوند به شهرها مهاجرت کنند؛ اصلاحات ارضی در عمل به‌جای اینکه به توسعه کشاورزی در کشور کمک کند ایران را به کشوری وابسته به واردات مواد غذایی تبدیل کرد. به دنبال اصلاحات ارضی، بخش زیادی از کشاورزان به امید یافتن شغل به شهرها مهاجرت کردند. در این زمان مهاجرت گسترده روستاییها به شهرها باعث شد سهم اشتغال کشاورزی در کل اشتغال کشور، از 56 درصد در سال 1335 به 46 درصد در سال 1345 سقوط کند. روند مهاجرت به شهرها در دهه 1340 به حدی بود که برای مثال سهم مهاجران به نسبت جمعیت شهر تهران به ۳۳ درصد رسید. این آمار نشان می‌دهد بخش زیادی از جمعیتی که تا پیش از این تولیدکننده و تأمین‌کننده محصولات کشاورزی بودند، در اواخر دهه 1340 به مصرف‌کننده مواد غذایی تبدیل شدند. این مسئله باعث شد ایران به واردکننده مواد غذایی از سایر کشورها تبدیل شود؛ برای مثال دولت هم‌زمان با اجرای اصلاحات ارضی مجبور شد 60 هزار تن گندم از شوروی، 25 هزار تن ذرت و چهارده‌هزار تن گندم از آمریکا وارد کند. آمارها نشان می‌دهد که بعد از اصلاحات ارضی، مدام سال‌به‌سال بر واردات محصولات کشاورزی افزوده شده است، برای نمونه، در سال 1351، ایران 13/7میلیارد ریال محصولات کشاورزی وارد کرد و این رقم در سال 1353 به 17/3 میلیارد ریال رسید. البته مصاحبه تفصیلی شاه در سال 1350 نکات فراوان دیگری نیز داشت که بررسی آن نیازمند وقت و زمان بیشتری است که به زمان دیگر وا می گذاریم، وقتی مقامات یک کشور در تحلیل شرایط جاری دچار توهم شوند انقلاب ملت روزی آنان را بیدار می کند که دیگر سودی نمی بخشد. rouzshomar.ir @oldnewspaper
‼️ تجلیل #شاه از #صدام در مصاحبه با #حسنین_هیکل / 23 شهریور 1354 : باید بگویم که صدام را پسندیدم. او که همچنان یک جوان است، از افکار شهامت‌آمیزی برخوردار است. او قدم به جلو گذاشت و ما با نیت پاک از او استقبال کردیم. @oldnewspaper
✳️ سند / پول تو جیبی #رضا_پهلوی در ایران چقدر بوده است؟ / ولیعهد ۱۷ ساله ۵۰۰ برابر هر ایرانی و ۲۴۰ برابر کارمندان عالیرتبه حقوق می گرفت! 40 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاید گرد فراموشی بر خاطر تاریخی ما نشسته است. به یاد نیاوریم چرا همه ملت از حکومت #محمد‌رضا_پهلوی ناراضی بودند برای یادآوری آن ایام، سندی به دست ما رسیده است که نشان می‌دهد در بهمن ماه سال 1356 حقوق رضا پهلوی #ولیعهد 17 ساله ایران 600 هزارتومان بود و علاوه براین حقوق بودجه دفتر وی نیز 600 هزار تومان می‌شد. این در حالی است که تولید ناخالص داخلی در سال 57 معادل 498 میلیارد و 700 میلیون تومان بوده است. این رقم با احتساب جمعیت 35 میلیون نفری ایران در سال 57، نشان می‌دهد درآمد سرانه سالانه هر ایرانی در همان دوره معادل 14 هزار و 248 تومان بود براساس این آمار درآمد ماهانه‌ هر فرد ایرانی 1187 تومان بوده است. یعنی متوسط درآمد هر ایرانی در سال 57 معادل 1187 تومان بوده است. در حالی که درآمد ماهانه پسر 17 ساله شاه 600 هزار تومان در همون سال ذکر شده است. معادل 505 برابر متوسط درآمد سرانه هر ایرانی است. البته این مبلغ با توجه به سن ولیعهد پول تو جیبی منظور می ‌شده است که او نه همسری داشته و نه خرجی این درحالی است که کارمند عالی رتبه وزارت امور خارجه آن زمان 2 هزار و پانصد تومان حقوق دریافت می‌کرد با یک حسب سر انگشتی حقوق ولیعهد برابر با حقوق 240 کارمند عالی رتبه وزارت امور خارجه بود. #منبع آمار تولید ناخالص داخلی متعلق به بانک مرکزی است @iichs_ir
✳️هم غم به جای ماند و هم آبرو رود! - این روزها برای تکمیل مجلدات مربوط به سال 1340 که به دوره صدارت می پردازد مطالعه اسناد و کتاب های مرتبط علاوه بر مطبوعات را نیز شروع کرده ام. « » در کتاب « » بخشی از این اسناد را بازنشر کرده است که با توجه به استفاده نامبرده از منابع موجود در اطلاعات متقنی را در اختیار مخاطب قرار می دهد که در عین حال تاسف بار است. علی امینی اندکی پس از رسیدن به صدارت به غلامرضا مقدم، قائم مقام رییس کل بانک مرکزی ماموریت می دهد گزارشی از وضع مالی دولت به مقامات ارائه دهد! در گزارش قائم مقام وقت رئیس کل بانک مرکزی به سفارت آمریکا آمده بود : ‼️ ذخایر ارزی [ایران] ممکن است در کمتر از سه هفته تمام شود ‼️ وضع ایران از مرحله ای که بشود آن را با محدودیت های ارزی نجات داد گذشته است ‼️اگر چه فرار سرمایه ها آن طور که از بالا رفتن نرخ دلار در بازار سیاه مشهود گردیده رو به افزایش است، مردم هنوز از وخامت وضع ارزی خبر ندارند. ‼️ اگر بانک ها از پرداخت های ارزی وابمانند «هول و هراس مطلق» جامعه را فرا می گیرد. در چنین وضعیتی ظرف یک هفته قیمت اجناس وارداتی ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش خواهد یافت و دلار در بازار سیاه در مدت چند روز از ۱۰۰ ریال تجاوز خواهد کرد. ‼️ مقامات دولتی از ترس عکس العمل عصبی مردم، نسبت به انجام هر اقدام دیگر دولتی برای جلوگیری از فروش ارز یا مهار کردن بازار سیاه بی اندازه اکراه دارند. دو روز پس از ارائه این گزارش از سوی قائم مقام بانک مرکزی به سفارت آمریکا، علی امینی خود شخصا دست به قلم می برد و نامه ای به سفیر آمریکا می نویسد و نکات زیر را از وضعیت اقتصادی کشور به آمریکا گزارش می دهد؛ ‼️ دولتم با چنان مشکلات ارزی و کمبود نقدینگی روبه رو است که در این موقع لازم می دانم مصرانه از شما تقاضا کنم از دولت آمریکا درخواست نمایید کمک فوری به سازمان برنامه بشود تا بتوانیم از حالا تا تصویب برنامه توسعه اقتصادی از عهده بدهی های ارزی و بدهی های داخلی بر آییم. ‼️ در حال حاضر فوری ترین مشکلی که در مقابل اقتصاد ایران قرار دارد کمبود جدی ارز خارجی است. ‼️رییس کل بانک مرکزی به من اطلاع داده که در حال حاضر ذخیره ارزی قابل استفاده در حدود ۳۰ میلیون دلار است ‼️ تقاضا دارم که مقدمتا برای تعدیل کمبود جدی ارز خارجی و به منظور جلوگیری از متوقف شدن طرح های عمرانی، دولت شما حدود ۴۰ میلیون دلار کمک بلاعوض یا انواع دیگر کمک های اضطراری ظرف دو هفته آینده در اختیار ما قرار دهد. رک امینی، ایرج، بر بال بحران زندگی سیاسی علی امینی، صص 313-311 به نقل از تلگراف شماره 1434 سفیر آمریکا، 29 مه 1961، کتابخانه کندی، بوستون گزارش قائم مقام رئیس کل بانک مرکزی و نامه علی امینی به سفیر آمریکا علاوه بر آن که موید وضعیت بسیار آشفته اقتصادی کشور است این سوال را به ذهن متبادر می سازد که در واقع چرا و به چه دلیل یک مسئول عالیرتبه بایستی گزارش وضعیت کشور را به سفارتخانه خارجی ارائه دهد و به استناد این وضعیت برای بقای خود در قدرت طلب کمک کند؟! معنای چیست؟! مشمئز کننده تر از این مدل وابستگی آیا می توان به یاد آورد و متصور شد؟! جالب آن که نخست وزیر وقت که تحمیل شده آمریکا به شاه نیز بود دست گدایی به سوی همه نقاط عالم دراز کرده بود ولی در نهایت نتوانست با این کمک ها خود را حفظ کرده و در قدرت باقی بماند. کمک های آمریکا به دولت مطلوب خود آن چنان ناچیز و اندک بود و می نمود که امینی بلافاصله پس از استعفا از نخست وزیری در تابستان 1341 به این مسئله اعتراض کرد که واکنش وزارت خارجه آمریکا را در پی داشت، واکنشی که سبب شد امینی بگوید غلط کردم و دیگر تکرار نمی شود و اصلا انتظاری از شما نداشتیم! شاعر بلند آوازه در یکی از اشعار خود چنین به سیاستمدارانی چون که با بیگانگان درد و دل می کنند و چیزی به کف نمی آرند نصیحت می کند که ؛ آن کس که سر به جیب قناعت فرو نبرد بگذارتا به چاه مذلت فرو رود از بهر دفع غم به کسی گر بری پناه هم غم به جای ماند و هم آبرو رود آن آبروی چو جوی بود رنج و غصه سنگ سنگش به جای ماند و آبش زجو رود @oldnewspaper
✳️ پس از روی کار آمدن دولت غرب گرای در اردیبهشت 1340 در گزارشی به قلم نوشته بود : امینی ایران را به سوی می برد، نیز در گزارشی که متن آن در شماره 20 اردیبهشت 1340 منتشر شد از نزدیکی امینی به آمریکا سخن گفته بود که این نزدیکی باعث خواهد شد اقتصاد ایران از ورشکستگی حتمی نجات یابد... اندکی بیش از یک سال می گذرد و امینی 27 تیر 1341 به دلیل ناتوانی در تنظیم و در اولین مصاحبه از و به ویژه گلایه می کند که این حق نبود که در حق دولت او روا داشتند، امینی انتظار کمک بیشتری را داشت کمکی که فکر می کرد به او نشده است، در همان روزهای نخست که امینی هیچ سخنی را به دلیل شادی بیش از حد برای رسیدن به آرزوی قدیمی خود یعنی نخست وزیری نمی شنید رئیس جمهور وقت آمریکا طی سخنانی که آن را بازتاب و روزنامه های 20 اردیبهشت 1340 آن را بازنشر کرده بودند گفته بود : « ما می توانیم با تضمین خود کشور های مورد تهدید قرار گرفته را در برابر حمله نظامی آشکار کمک کنیم. ما می توانیم به آن ها از طریق کمک اقتصادی یاوری کنیم تا زندگی مردم خود را بهبود بخشند و از طریق کمک های دفاعی بر ضد جنگ های چریکی داخلی به آنها مدد برسانیم اما در تحلیل آخر آن ها خودشان باید زندگی سیاسی و اجتماعی کشور خود را سازمان دهند، به طریقی که پشتیبانی مردم خود را به دست آورند. حدی وجود دارد که کوشش ها و تلاش های ما از آن حد نمی تواند فراتر رود.» آری! حدی وجود داشت که کمک های آمریکا بتواند دولتی را حفظ و حکومتی را پایدار نگاه دارد ولی امینی امیدوار بود که اقتصاد ایران را به مدد آمریکا نجات دهد ولی نه تنها این گونه نشد که گلایه اش نیز تحمل نگردید و بلافاصله با پاسخ کوبنده وزارت خارجه آمریکا مواجه شد و امینی ناچار گردید بگوید گلایه ای نبود، ببخشید! @oldnewspaper
✳️ #روزنامه_اطلاعات در شماره 28 خرداد 1340 خود بخش دوم از مقاله #یونایتدپرس درباره دولت تازه روی کار آمده #علی_امینی را منتشر می کند و می نویسد از دست آمریکا جز اظهار خوش بینی به آینده ایران کاری ساخته نیست و کمک های ایالات متحده به ایران در سال های پس از کودتا جز به فقیر شدن بخش عظیمی از مردم ایران و ثروتمند شدن گروهی کوچک نتیجه ای نداشته است @oldnewspaper