eitaa logo
یـِـکـ مـاہ مـانـدِه..!🇵🇸
113 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
824 ویدیو
7 فایل
_هَرڪه‌پُرسید‌چہ‌دارَد‌مَگَر‌اَز‌دارِجهآن _هَمہ‌یِ‌دارو‌نَدارَم‌بِنِویسید‌"حُسِین"😌❤️ تولد کانالمون: ۱۴۰۱/۳/۱۸🙂♥ شرایط👇🏻😉 https://eitaa.com/joinchat/681050625C8a6d8f6ea0
مشاهده در ایتا
دانلود
غروب عاشورا خیمه های بی پناه کی روش میشه تو روی مولا نگاه کنه😭😭😭
هدایت شده از -سرباز-
هرکس مقاومت می‌کنه در برابر غارت حرم سر می‌برن:)
ان شاءالله منتظر اتفاقات مهم باشید سفیانی تمام گروههای تروریستی را کنار خواهد زد وحاکم‌ دمشق خواهد شد اصهب (ارتش بشار اسد) ابقع (گروههای معارض سوری) سفیانی هر دو را کنار زده و حاکم دمشق خواهد شد .. در روایات ۶ماه پس از خروج سفیانی حضرت مهدی در مکه مکرمه ظهور خواهد کرد ان شاءالله کل حکومت سفیانی۱۵ماه خواهد بود و سپس توسط حضرت مهدی گردن زده میشود .. بشارت باد بر منتظران ظهور بسیار نزدیک است @One_month_left
هدایت شده از 🌷منتظران منجی🌷
🚩 | خبرگزاری عراقی صابرین نیوز: تروریست ها اموال حرم حضرت زینب سلام الله علیها را سرقت و تخریب کردند و درختان و حصار اطراف حرم مطهر را به آتش کشیدند‼️ 🔻سر مردان و زنان زیادی در اطراف حرم و داخل حرم بریده شده؛ هیچکس نمی داند درحال حاضر وضعیت کامل در زینبیه چگونه است‼️ 🏷 🇸🇾
هدایت شده از 🌷منتظران منجی🌷
🚩 | خبرگزاری عراقی نایا: قوم بی امیه ضریح حرم مطهر حضرت زینب شکست‼️ 🔻شیعیان بدون اسلحه و تجهیزات درحال رفتن به سمت حرم‼️ 🏷 🇸🇾
لعنة الله علی القوم الظالمین😭💔
بلند شو عباس که زینبت پناهی نداره 💔 ..
ولی چقد نبود‌نت حس میشه حاجی ((: 💔 ..
آتش‌سوزی‌های گسترده پس از آن که هواپیمای صهیونیستی میدان امنیتی شامل ساختمان‌های اطلاعات و گمرک دمشق را هدف قرار داد. @One_month_left
از امام سجاد(ع)سوال شد :‌ آقاجان سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟! در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام . . امان از شام
جولانی وارد مسجد اموی دمشق شد بازگشت بنی امیه مطمئنا دوران سختی برای شیعیان سوری و لبنان خواهد بود
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: من به شما عرض می‌کنم به حول قوه‌ی الهی گستره‌ی مقاومت بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت رهبر انقلاب اسلامی هم‌اکنون در دیدار اقشار مختلف مردم در سخنان پیرامون تحولات اخیر منطقه: مقاومت این است، جبهه مقاومت این است: هرچه فشار بیاورید محکم‌تر می‌شود، هرچه جنایت کنید، پرانگیزه‌تر می‌شود. هرچه با آنها بجنگید، گسترده‌تر می‌شود و من به شما عرض می‌کنم به حول قوه‌ی الهی گستره‌ی مقاومت بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت. آن تحلیلگرِ نادانِ بی‌خبر از معنای مقاومت خیال می‌کند که مقاومت که ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد و من عرض می‌کنم به حول و قوه‌ی الهی، به اذن الله تعالی، ایران قوی مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد. @One_month_left
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: به توفیق الهی، مناطق تصرف‌شده‌ی سوریه به وسیله‌ی جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد؛ شک نکنید این اتفاق خواهد افتاد و آمریکا هم به‌ وسیله‌ی جبهه‌ی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد @One_month_left
هدایت شده از مَبهوتْ³¹⁵
خب امروز تقدیمی بدیم؟؟ این پیام رو کنید بهتون عکس نوشته هدیه بدم مطمئنم خوشتون میاد:))
بھ‌وقـت‌عـٰاشـقـے20:00
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهید صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ.
💞﷽💞                      🌿 به قلم 🌿 با همکاری 🌿 کمی گذشت که گفتم : مامان مامان : جانم؟ -جانت سلامت ؛ میگم مامان اگه یه وقت توفیق شهادت پیدا کردم ، مبادا .. با صدای بعضی اش گفت : چشم پسرم ، چشم ، نه شیون نه ناله نه فریاد نه خودزنی! حواسم هست که خون پسرم از خون شش ماهه امام حسین ، رنگین تر نیست! حواسم هست عزیزم .. سرم رو از روی پاهاش بلند کردم . به چشم های مامان نگاه کردم و گفتم : مامان ، حتی دوست ندارم مشکی بپوشی! نه شما نه ابجیا و نه زینب! بهتر از هرکس میدونی مامان ، میدونی که شهادت مرگ نیست ، زندگیه .. و اینم میدونی که شهادت برای من عزا نیست و جشنه! عاقبت بخیری مگه بده که بخوایم مشکی بپوشیم؟ مامان : نه عزیز مادر .. نه .. اونم به چشم دوباره دستش رو بوسیدم و گفتم : قربون چشم هات برم خدانکنه ای زیر لب زمزمه کرد . فردا شب آقا محمد اینا اومدن خونمون . وقتی میخواستم خبر رفتنم رو.بهشون بدم ، زینب گفت : بابام عمرا قبول کنه و بزاره تو بری! -چرا؟ زینب: چون بابام میگه اگه حال زینب با رفتنت بد بشه نمیزارم بری لبخند زدم : ان شاء الله حضرت زینب (س) خودش همه چیز رو درست میکنه ... ✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿 ▪️کپی از این رمان حرام است و پیگیری الهی دارد و نویسنده به هیچ وجه راضی نیست▪️
💞﷽💞                      🌿 به قلم 🌿 با همکاری 🌿 توی مسیری که برم و با آقاجون حرف بزنم کلی از حضرت زینب (س) خواهش کردم که همه چیز رو درست کنه و مطمئن بودم اگر حضرت خریده باشم ، اگه سنگ هم از آسمون بیاد ولی من باز هم خریده شدم .. وقتی به آقاجون گفتم ، از شنیدن چیزی که گفت خیلی تعجب کردم چون برعکس چیزی بود که زینب میگفت! آقاجون : رحمت به اون شیری که خوردی پسرم! حضرت زینب (س) پشت و پناهت باشه ان شاءالله من چه کاره ام وقتی حضرت طلبیده ات؟ برو به سلامت ، خیالت هم از راحت زن و بچه ات راحت باشه! التماس دعا! از خوشحالی بال درآورده بودم!! باور نمی‌کردم به این زودی راضی بشن .. البته مادر زینب مخالفت کرد اما آقا محمد راضی اش کرد . امشب هم برای خداحافظی اومده بودن . چند ساعتی کنار هم بودیم که وقتی خواستن برن یکی یکی اومدن و بغلم کردن . اول آقاجون اومد و بغلم کرد و بعد با صدای بغضی گفت : پسرم ، رفتی اونجا حتما سلام مارو به خانوم زینب (س) و حضرت رقیه (س) برسون ... ✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿 ▪️کپی از این رمان حرام است و پیگیری الهی دارد و نویسنده به هیچ وجه راضی نیست▪️
💞﷽💞                      🌿 به قلم 🌿 با همکاری 🌿 ما که توفیق دیدارشون رو نداریم ولی شما سلاممون رو برسون -چشم حتما ! ان شاءالله داعش به همین زودی نابود میشه و راه زیارت هم باز میشه ، اونوقت حتما یه بار خانوادگی میریم زیارتشون آقا جون: ان شاء الله -اگه خوبی ، بدی دیدید حلال کنید آقاجون شما خیلی به گردنم حق دارید آقاجون : نه اصلا این حرف رو نزن ، ما که جز خوبی از تو چیزی ندیدیم . با خوبی هات ماروهم شرمنده کردی -اینجوری نگید ، من هرکاری کردم وظیفم بوده آقاجون: عزیزی ؛ نگران زن و بچه ات هم نباش همشون روی چشمم جا دارن ، شما فقط به هدفت فکر کن -خیلی ممنونم ازتون ، خوبی هاتون شرمنده ام کرده لبخندی زد و دستش رو روی سرم کشید . آقا جون کنار رفت و مادر زینب اومد . چشم هاش پر از اشک بود . بغلش کردم و گفتم : گریه نکن دیگه مامان جان ! مادر زینب: مراقب خودت باش ، نری خودت رو بیندازی جلوی تیر و تفنگا ! دخترات بابا میخوان! ... ✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿 ▪️کپی از این رمان حرام است و پیگیری الهی دارد و نویسنده به هیچ وجه راضی نیست▪️