🔵 يادداشتها
🖌 موضوع: ممنوع بودن یأس از رحمت خدا حتی در جهنم در فرازی از #دعای_ابوحمزه_ثمالی از امام سجاد علیه السلام
🌸 إلَهِي لَوْ قَرَنْتَنِي بِالْأَصْفَادِ وَ مَنَعْتَنِي سَيْبَكَ مِنْ بَيْنِ الْأَشْهَادِ وَ دَلَلْتَ عَلَى فَضَائِحِي عُيُونَ الْعِبَادِ وَ أَمَرْتَ بِي إِلَى النَّارِ وَ حُلْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْأَبْرَارِ مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنْكَ وَ لَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ وَ لَا خَرَجَ حُبُّكَ مِنْ قَلْبِي أَنَا لَا أَنْسَى أَيَادِيَكَ عِنْدِي وَ سَتْرَكَ عَلَيَّ فِي دَارِ الدُّنْيَا .🌸
🌺 خدایا اگر مرا به غل و زنجیرها ببندی؛ و در حضور حاضران عطایت را از من دریغ داری؛ و عیوب من را به چشم مردم نشان دهی؛ و به بردن من به #آتش دستور دهی؛ و بین من و نیکان جدائی بیاندازی؛ با این حال من (در این وضعیت) قطع امید از تو نمی کنم (مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنْكَ) و از آرزوی #عفو و بخششم منصرف نمی شوم (لَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ) و محبتت از قلبم بیرون نمی رود؛ زیرا من، دستگیری و خطاپوشیت را در دنیا فراموش نمی کنم🌺.
🔶 از این فراز دعای ابوحمزه مطالب زیر را می توان استنباط کرد:
1️⃣: امام با این جملات به #جهنمیان تعلیم می دهد که در جهنم هم نباید انسان از #رحمت و مغفرت خدا مأیوس باشد؛ بلکه باید به مغفرت و رحمت او #امیدوار باشد (لو… أَمَرْتَ بِي إِلَى النَّارِ …. مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنْكَ وَ لَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ).
2️⃣ : این امیدواری به رحمت و مغفرت خدا در قیامت، خود یک کار عبادی و #عمل_دینی است؛ زیرا یأس از رحمت خود نوعی #گمراهی و گونه ای از کفر است چنانکه در قرآن آمده است «وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّون»؛ و نیز آمده «لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ».
3️⃣ : با توجه به بند (۲) روشن می شود که باب #عمل_عبادی و ایمان آوری در قیامت به کلی مسدود نیست؛ چون امام در این فراز از دعا، به دوزخیان تعلیم می دهد که در آنجا به امیداوری به رحمت و مغفرت خدا روآورند؛ اما اگر باب عمل عبادی و ایمان آوری در قیامت به کلی #مسدود باشد چنین تعلیمی #لغو و بیهوده؛ بلکه تشویق به ناممکن خواهد بود؛ که از شأن امام دور است.
🔸 و از اینجا روشن می شود که روایت «الیوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل» که دلالت بر منتفی بودن عمل عبادی در قیامت دارد، مربوط به همه مقاطع و مراحل #قیامت نیست بلکه مربوط به مقطع خاصی مثل مقطع #حساب_رسی است.
4️⃣ : راه #توبه و بازگشت به سوی خدا حتی در #جهنم باز است؛ زیرا امیدوارشدن به مغفرت خداوند در جهنم، خود نوعی توبه است چون توبه این است که انسان کفر و عصیان را رها کرده و رو به ایمان و عبادت آورد؛ و این همان کاری است که در این دعا به جهنمی تعلیم داده شده یعنی به او تعلیم داده شده که #گناه_یأس را رها و به عبادت «امیدواری به رحمت و مغفرت خدا» رو آورد.
5️⃣ : و چون راه توبه در جهنم باز است پس راه نجات از #عذاب_الهی نیز باز است؛ بنابراین دوزخیان با #توبه_واقعی (نه صرفا زبانی) در جهنم می توانند از عذاب دوزخ رهایی یابند.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔵 يادداشتهاي قرآني و روايي
🖌 موضوع: معنای مولی در حدیث غدیر
🔶 از نظر شیعه کلمه مولی در حدیث غدیر به معنای #سرپرست و #فرمانروا است ولی عموم اهل سنت آن را به معنای #محب و #دوستدار میگیرند.
🔸این نوشتار بر آن است تا نشان دهد در متن خود حدیث قرائنی وجود دارد که معنای سرپرست را تأیید میکند؛
1️⃣: در بیشتر روایات غدیر، واقعه غدير چنین نقل شده که پیامبر (ص) قبل از این که ولایت حضرت علی (ع) را به مردم ابلاغ کند، با سؤال «ألست أولى بالمؤمنين من أنفسهم؟» در مورد حاکمیت خود، از مردم اعتراف میگیرد؛ و مردم هم با گفتن «بلی یا رسول الله» به حق #حاکمیت_پیامبر اعتراف میکنند؛ باید توجه داشت که جمله قرآنی🌺النبی أولی بالمؤمنین من أنفسهم🌺 در سوره احزاب، عالیترین درجه حاکمیت را برای پیامبر مقرر میکند؛ زیرا طبق این آیه، پیامبر بر مؤمنان حق أولویت دارد؛ و این أولویت به قیدی مقید نشده؛
🔸پس در تزاحم بین فرمان پیامبر و حفظ جان مؤمن، فرمان پیامبر اولویت دارد و مؤمن حتی نباید حفظ جانش را بر فرمان پیامبر مقدم بدارد؛ بلکه بعکس در صورت نیاز، برای تحقق فرمان پیامبر، مؤمن باید حتی #جانش را فدا کند.
🔸اعترافگیری پیامبر نسبت به حاکمیت خودش، بهترین #قرینه است که منظور پیامبر از جمله «من كنت مولاه فعلي مولاه» ابلاغ رسمی حاکمیت علی بن أبی طالب است بر مردم؛ زیرا اگر مراد اصلی پیامبر این بود که محبت مردم را نسبت به حضرت علی جلب کند توجه دادن مردم نسبت به حاکمیت خودش، #لغو و #بیارتباط با این هدف میبود؛
🔹زیرا جلب محبت، امری نیست که با اعمال حاکمیت حاصل شود؛ و با تکیه بر حاکمیت و قدرت نميتوان كسي را با كسي دوست كرد؛ بلكه بعكس اعمال حاکمیت، بجاي جلب محبت، أحیانا تنفرآفرين است؛
🔹بنابراين اگر منظور اصلی پيامبر از گفتن «من كنت مولاه فعلي مولاه» اين بوده كه محبت مردم را نسبت به حضرت علي جلب كند نبايد پيامبر با بهرخ كشيدن حق حاكميتش اين كار را ميكرد. ولی بعکس اگر مراد پیامبر ابلاغ رسمی حاکمیت حضرت علی باشد تکیه بر حاکمیت خودش با این هدف کاملا #مناسب است؛ زیرا با استناد به حاکمیت خودش، به حاكميت نايب بعد از خودش رسميت ميدهد و مردم را نسبت به قبول حاکمیت نايب خودش ملزم به وفاداري میکند؛ چنانكه چنين شيوهاي در همه نظامهای حکومتی جاری است.
2️⃣: اگر منظور پيامبر اين بود كه بگويد «هر كس دوستدار من است، او دوستدار علي باشد»، باید پیامبر جمله 🌸من كنت مولاه فعلي مولاه🌸 را به شکل دیگری میگفت؛ زيرا با داشتن چنین منظوری، مولای به معنای دوستدار، همان افراد مردماند؛ یعنی #فاعل محبتورزی مردم هستند، و #مفعول این محبتورزی، پیامبر است؛
🔸و با اين هدف و با در نظر گرفتن این معنی، بايد پيامبر ميگفت: «من كان مولاي فهو مولا علي» هر كس دوستدار من است، او دوستدار علي باشد؛ ولي پيامبر چنين نگفت بلكه فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه»
🔸یعنی در این مولویت، خود را در نقش فاعل و مردم را در نقش مفعول معرفي كرد؛ در این صورت نمیتوان مولا را به معنی دوستدار قرار داد؛ زیرا با توجه به این که در این #مولویت، پیامبر نقش فاعلی دارد اگر مولا به معنای دوستدار باشد معنی جمله «من كنت مولاه فعلي مولاه» چنین میشود که «هر کس من پیامبر، دوستدار او هستم، علی دوستدار او است»
🔹روشن است این معنی با معنایی که منظور اهلتسنن است متفاوت بلکه #بعکس است؛ چون در این صورت امیرالمومنین موظف و مکلف به دوستی به مردم میشود حال آن که بنا بر این بود که مردم موظف و مکلف به _دوستی به علی باشند؛ پس بايد مولا در اين حديث به معناي #حاكم باشد نه به معناي #دوستدار؛ و بنابراین معناي جمله «من كنت مولاه فعلي مولاه» اين است كه «هر كس من بر او حكمراني ميكنم بعد از من علي بر او حاکم است».
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram