eitaa logo
آموزش گام به گام مداحی
1.3هزار دنبال‌کننده
180 عکس
107 ویدیو
43 فایل
ارتباط با مدیر کانال لطفاً نقطه نظرات و انتقادات خود، راجع به نحوه چینش مطالب و... و حتی سؤالات خود را با ما در میان بگذارید تا در اولین فرصت رسیدگی شود.باتشکر @Shahrokh99 برای رفتن به اول کانال اینجا کلیک کنید.👇👇 https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir/4
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5791669738304177124.mp3
1.35M
#سید_مهدی_میرداماد #ویژه_ایام_محرم #روضه_امام_سجاد_علیه_السلام #فارسی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇
مصیبت سیدالشهداء،اعظم ِ مصیبت هاست،بزرگ ترین مصیبت،حسینِ،کربلاست.. "مُصِیبَهٍ مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلَام"...حالا سئوال،...تو کربلا چه مصیبتی بزرگ ترین مصیبتِ؟ به اون نقل معروف که همتون شنیدید،به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، اون عالم گفت:آقا مصیبتِ گودالِ؟فرمود: نه،مصیبتِ عموتون عباسِ؟ فرمود:نه... ابی حمزه ثمالی میگه از امام سجاد سئوال کردم،آقا! چهل ساله دارید گریه می کنید،یه جوری گریه می کنید، بعد از چهل سال که انگار پدر شما اولین شهیدِ بنی هاشم و آلِ پیغمبرِ؛فرمود: اشتباه نکن،من برا بابام گریه نمی کنم،بعد فرمود:" اِنَّ القتل لنا عادة وكرامتنا الشهادة" آقا! پس چیِ؟ فرمود: من یه سئوال دارم ازت،تا قبل از کربلا کسی دستِ ناموسِ مارو با طناب بسته بود یا نه؟ کسی تا حالا به نامحرمِ مَحرمِ ما نگاه کرده بود یا نه؟ ابی حمزه! یه سَرِ طناب به بازویِ عمه ام زینب...* که جرأت کرده دستت را ببندد که جرأت کرده بر اشکت بخندد *روضه بخونم،پیاده شدن،اول خیمه ای که ابی عبدالله دستورداد تو بلندی برپا کنند خیمه ی اباالفضل بود،اول خیمه ی عباس برپا بشه،همه بدونن من عباس دارم،اما می دونست چند وقت دیگه باید عمود خیمه ی عباس رو بخوابونه،اول خیمه ای که میخوابِ،بعد دستور داد بین خیمه ی عباس،با خیمه ی خودش،خیمه ی زنهارو بزنن،بعد وسط خیمه ی زن ها،خیمه ی زینب،خیمه ی خانوم رو جوری درست کرد که مستقیم بخوره تو خیمه ی ابی عبدالله،یعنی یه لحظه هم از زینب جدا نشد،بی خود نبود صدای حسین رو شنید،مثل فردا، نه عاشورا،وقتی مثل فردا همه ی محمل ها پیاده شد،ابی عبدالله رفت تو خیمه،زینب کنار خیمه ی برادر صدای حسین رو شنید،هی زیر لب می گفت: "إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ".... داداشم داره آماده ی مرگ میشه....نوشتن صدا زد:ای کاش می مردم، این آیه رو از زبان تو نمی شنیدم،گریه کرد،بی تابی کرد،ابی عدبالله آرومش کرد،گفت:خواهرم هنوز که چیزی نشده،ببین دورت همه بچه ها و محرمات هستن،صبر کن،حالا گریه نکن"فَإنَّ البُکاءَ أمامَکُم" گریه هات هنوز مونده،آروم باش،اصلاً یه دقیقه از حسینش جدا نمی شد،هی می رفت،می اومد،میزد تو سینه می گفت: وای برادرم..... https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5850327618494137826.mp3
10M
#سید_رضا_نریمانی #روضه_امام_سجاد_علیه_السلام #اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام #فارسی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇👇
الحمدالله امشب همۀ گریه کنا دور هم جمع شدن ... شامِ شهادتِ امام سجادِ ... خیلی این آقا غریبه ... از غربت این آقا همین بس ، 35 سال گریه می کرد ... براش غذا می آوردن میزاشت کنار گریه می کرد ... آب براش می آوردن میزاشت کنار گریه می کرد ... هی می گفتن آقا چرا انقدر گریه میکنی؟... ناله ش بلند میشد می گفت خودم دیدم ... بابام گشنه بود ... تشنه بود کشتنش .... همچین که از کربلا برگشتن مدینه . وقتی بشیر اومد خبر آورد برا اهل مدینه ، دسته دسته مردم میومدن بیرون از شهر به آقا تسلیت می گفتن ... بعد از اینکه تسلیت می گفتن و دلداری میدادن ؛ یه سوالی هم می پرسیدن . میگفتن آقا چه طوری شد باباتونُ کشتن ؟ .... فقط یه جمله جواب میداد ... میگفت فقط همینُ بهتون بگم ، حیوانات هم کربلا آب خوردن .... «انَا بْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً» "1" من فرزند اون آقایی ام که با قتلِ صبر کشتنش ... یعنی چی آقا ؟.. یعنی یواش یواش کشتنش .... یعنی چی ؟.. یعنی اول نیزه زدن ... بعد با شمشیر زدن ... تازه سنگ زدن ... سنگاشون که تموم شد ریختن تو گودال ..... ته گودال پیکر افتاده ... توی گودال ، مادر افتاده ... خواهر افتاده ... نالۀ وا عطشاه بر جگرش می افتاد آب می دید به یادِ پدرش می افتاد بی سبب نیست که از جمله بُکّائون است اشک از گوشۀ چشمان ترش می افتاد شیرخواره بغلِ تازه عروسی می دید یاد لالایِ ربابُ و پسرش می افتاد با دلی خون شده می گفت که الشام الشام تا به بازار مدینه گذرش می افتاد ... جلویِ پایِ سکینه دم دروازۀ شهر از روی نیزه علمدار سرش می افتاد می شکست آینۀ صبر و غرورش را زجر تا به جانِ اسرا با کمرش می افتاد روضۀ گم شدن و دفنِ رقیه میخواند *میگه دید دو تا دختر بچه ها میدویدن از این حجره به اون حجره ... شروع کرد گریه کردن ... آقا چی شده ؟ ... فرمود یاده رقیه افتادم ... یاده فرار بچه ها افتادم ... اون لحظه ای که خیمه ها رو آتیش زدن ... خودم بهشون گفتم «عَلَیکُنَّ بِالفرار» ....* روضۀ گم شدن و دفنِ رقیه میخواند تا به صحرا و خرابه نظرش می افتاد گوسفندی جلویش ذبح که می شد یادِ خنجر کُند و گلویِ پدرش می افتاد ... حسین ...... *تا میدید گوسفندی رو سر میبرن ، سریع میومد به قصاب می گفت ، ببینم آب بهش دادی یا نه ؟... عرضه می داشتن آقا ما مسلمانیم ، خوده شما به ما یاد دادید آب بدید به قربانی ... آقا مینشست گریه می کرد ... بیا برات تعریف کنم ... یه عده به ظاهر مسلمون بابایِ منو آب بهش ندادن .... آی حسین ....* گریه بر کشتۀ عریان خوب است گریه بر دامن طفلان خوب است گریه بر آن لب و دندان خوب است گریه خوب است که هر شب باشد گریه بر چادر زینب باشد .... *اینم بگمُ التماسِ دعا ... یه چیزی همیشه این آقا رو اذیت می کرد ... تا نگاه به دستاش می کرد ... هی می گفت با همین دستا خاک کردم ... با همین دستا بود بوریا آوردم ... با همین دستا بود بابامُ تو قبر گذاشتم ....* 1_ اللهوف في قتلى الطفوف السيد بن طاووس ج 1 ص 90 https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_556979832915755969.mp3
1.24M
#حاج_حسن_خلج #ویژه_ایام_محرم #روضه_امام_سجاد_علیه_السلام https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇
یه عمره ازابردیده هام بارون خون میبارم۲ به یاد هیجده سر به نی یه عمره بی قرارم یه نیمه روز پنجه ی خزون برگ و بارم و چید۲ غروب که شدهیزم مدینه به خیمه رسید یه عمره ازابردیده ها بارون خون میبارم به یادهیجده سر به نی یه عمره بی قرارم *این هیجده تاهیفده تاش یه طرف یه دونش یه طرف اون هیفده تا یه طرفه خب جنگه دشمنه اینهاهمه پهلوان بودن، زدن* یه عمره ازابر دیده ها بارون خون میبارم به یاد هیجده سر به نی یه عمره بیقرارم یه نیمه روز پنجه ی خزون برگ وبارم و چید غروب که شد هیزم مدینه به خیمه رسید *حالا اینها یه طرف* یه ساعتِ بعدش نه باغ گلی بود نه باغِبونش۲ رسیده بودآخرعقیق یمن دست ساربونش توی آتیش وحشت صحراش دوتا خواهرا زیردست وپا جلوی چشام جون دادن اونجا *خب عرض کردم که آدم مصیبت که داره حرف میزنه یه هو یه شاخه دیگه میره تمرکزش سرجاش نیست، امام هیچوقت تمرکزش بهم نمیخوره، فراموشی نیست، امام هیچوقت لکنت نداره،امام هیچوقت تمرکزش بهم نمیریزه ، امام هیچوقت توپوق نمیزنه، امام هیچوقت هیچ نقصی،کم و زیاد نداره،کامله کامله در همه لحظات عمرش، اون لحظه ای که ایستاده دارن باباشو میکشن امام حواسش هست اون لحظه ای هم که نشسته تو خونه با آرامش حواسش به همه جا هست،تو عالم خودمون داریم صحبت میکنیم* هنوزم اون سوز گریه هاش داره میاد به گوشم یه وقتی حس میکنم هنوز نشسته روی دوشم *کی بود حل شد معما... مثه اینکه خانم نمیخواد دست از سر ما برداره از دیشب تا حالا خوب دیگه حالا رزق شماست دیگه * هنوزم اون سوزه گریه هاش داره میاد به گوشم یه وقتی حس میکنم هنوز نشسته روی دوشم میگفت داداشی نرسه حرفم به گوش بابا *چی؟! قربونت برم، آبجی کوچولو... * میگفت داداشی نرسه حرفم به گوشه بابا *فقط خودمون دوتا بدونیم* ولی دلم لک زده برم روی دوش بابا *چی میخوای بگی حالا در گوشش میرفتی رو دوش بابا * برم دم گوشش بگم مگه قهری با من باباجون* چشات چرا بسته ست موهات پریشونه لبت پرِ خون *اما ...اما .. اقا زین العابدین رازنگه دار خواهرش بود اما این نسیم حرفای سه ساله رو شنید به گوش یکی دیگه رسوند به بابا نه ها!! * نسیمی شنید سوز حرفاشو به سقا رسوند ماجراشو *خب چه اتفاقی افتاد وقتی رسید؟!* نسیمی شنید سوز حرفاشو به سقا رسوند ماجراشو عمو بسته بود چشم دریاشو... حسین .... https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5782730601396176413.mp3
3.27M
#نوحه راه شام #بانوای زنده یاد مرحوم استاد سلیم موذن‌زاده اردبیلی #ترکی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir 👇👇👇👇👇👇👇
ساخلا ناقه‌می کاروانیدن واردی بیر قالان گیتمه ساربان گرتاپولماسا سویگلی بالام گیتمرم دایان گیتمه ساربان آخر وداعنده قارداشیم تاپشوروب منه بیربیر عترتین ایتمرم فراموش اؤلونجه من قارداشیم حسینون وصیّتین شه اوزی بولوردی یقین همین شاهزاده‌نین بیله ساعتین ناقه‌دن ییخار ساربان قالور چولده باغْریقان گیتمه ساربان چُوخدی گرچه اوز اهل‌بیتنه اُول شه رَؤفون محبّتی وارخصوص بو نازنینله شاه بی‌کسون اوزگه اُلفتی نیزه‌ده یارالی باشی دوروب گیتموری او اُلفتدی علّتی گیتمز اوز بالاسی تاپولماسا حَشره‌دین اینان گیتمه ساربان گورموسن نجه سوز آهله کلِّ عالمی یاندیرور یاخور نیزه‌ده آچورقان دولان گوزون متّصل گَلن یولّارا باخور توز کُوله بَلَشمیش جمالینه اشگ دیده‌سی دمبدم آخور من دؤزنمرم ایتسه قارداشیم گوز یاشین روان گیتمه ساربان نیزه اوسته حسرتله صاق صولا قانلو گوزلرین هی دولاندیرور اوز بالاسینون چولده قالماقین سیزه‌لره او رَمزیله آندیرور گر دایانماساز سیز اوباش دورار اهل کاروانی دایاندیرور سانما بیر کسیک باشدی نیزه‌ده بولمه ناتوان گیتمه ساربان کیم بولور اونون اقتدارینی هر باخان گورور بیر یارالی باش چوخ چالیشمیون بیجهت قویون من ایدیم سیزه ماجرانی فاش ویرمیون عَبث نیزیه تکان ایتمیون عبث کوشش و تلاش نه گیدر او باش نه قویار اولا کاروان روان گیتمه ساربان بولمورم ییخوب ایمدی ساربان یا یئره دوشوب ناقه‌دن گیجه گرگیجه دوشوب بوگیچن گیجه صبحه‌دین بالام صبح ایدوب نجه تیز گیدون اونی آختارون تاپون سرعت ایلیون قویمیون گیجه چوخ یوبانسا قورخوم بودور ویره چوللّر ایچره جان گیتمه ساربان گر آلام اَله قانلو زلفومی کلّ عالمی زایل ایلرم اشگیله بو صحرانی ایسلادوب کاروانی پا بَر گِل ایلرم کاروانی لنگ ایلیوب سیزه گیتماق امرینی مشکل ایلرم بیر قدم قدمدن گوتورمسون ناقه ساربان گیتمه ساربان گرچه بو بالا قید عشقله تار زلف اکبرده بسته‌دور لیک قالمیوب مَشیَه طاقتی یول گلوبدی یورقوندی خسته‌دور ناله‌سی گلور هی قولاقیمه صبریمی آلور دلشکسته‌‌دور گه بابا بابا سسلنور گهی عمّه عمّه جان گیتمه ساربان بو یتیمه قیزلار آرا بونون ناله‌سینده وار اوزگه اختصاص نالیه گلنده سبب اودور حالینه یانار جمله عام و خاصّ رنج و زحمت تازیانه‌دن ایستیوب اونی ایلسون خلاص ناقه‌دن ییخوب ساربان یئره وار بیله گمان گیتمه ساربان داغلانوب دل داغداریمیز اودلانان زمان خیمگاهیمیز یوخدی گیتماقا اختیاریمز گیتمسه اگر شاهِ راهمیز قالمیوب داخی غمگسارمیز نیزه‌ده او باشدور پناهیمیز تا دوروب او باش بیزده‌ بوچولی ایلروخ مکان گیتمه ساربان من فدا او باشون وفاسینه گور وفا یولون گوزلر آشکار بیر سپاهی لنگ ایلیوب دوروب اؤز بالاسینی گوزلر آشکار بنزمور عبث نوک نیزه‌ده منتظر گوزه گوزلر آشکار گورمیوب بیله مهربان آتا دیدۀ جهان گیتمه ساربان ✍مرحوم حسین شانی شام زنده یاد مرحوم استاد سلیم موذن‌زاده اردبیلی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5775975330804145451.mp3
7.3M
بو زار و دلغمین، بو قلب پر حزین دیور آقا عنایت ائت حرم بو اربعین 🍁 #کربلایی_صابر_راهنما ▪️بو زار و دلغمین ▫️ #شور#ترکی فوق العاده ▫️ پخش برای اولین بار 👌 ▫️ ویژه #اربعین #جاماندگان https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
15.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا (2) چرا یک شب نمی‌آیی به خوابم یابن زهرا بگو با من کجایی، چرا از من جدایی گمانم یابن زهرا نجف یا کربلایی به رویت قسم، به مویت قسم، گرفتار تو هستم که با نقد جان، من بی‌نشان، خریدار تو هستم دولاندی گونلر آیلار ایل قوتاردی گلمدون سن.... ✅مناجات فوقالعاده سوزناک با امام زمان با نوای #حاج_عبدالله_داداشی #ترکی https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5782730601396176416.mp3
7.7M
از امشب نماز شبمو نشسته میخونم ببین که عزادار غمه شام غریبونم میدونی چرا اینجوری زارمو و پریشونم بعد تو آزاد شدش به خیمه ها راه آب نیستی ببینی که چطور آرزوهام شده سراب هرکی نگاهش میکنه میسوزه قلبش بخدا به گریه میندازه منو بغض گلوگیر رباب..... (واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا شعله ده یانیب تمام صحرا خیامه اوت وران زمان سپاه اعدا دوتوب یوز علقمه دیدی زینب کبری (خیمه لری اوتادیلار آی ابوالفضل اویان سینمی تنگه سالدیلار آی ابوالفضل اویان سنین گوزون اوزاق گوروب.جرئت تاپیبلار بولار قیزلارا سیلی وردیلار آی ابوالفضل اویان)۲ یوخویدون خیمیه هجوم ادنده لشکر ال آتدی بیر نفر باشیمنان چکدی معجر حیادن لرزه جسمیمه دوشوبدی تیترر ای غیرت اللهیم اخا آی ابوالفضل اویان باخ که گونوم اولوب قرا آی ابوالفضل اویان بیر کس یوخوم،کریخمیشام، بو لشکرین الینده باش گوتوروم گدیم هارا؟آی ابوالفضل اویان (خیمه لری اوتادیلار آی ابوالفضل اویان سینمی تنگه سالدیلار آی ابوالفضل اویان سنین گوزون اوزاق گوروب.جرئت تاپیبلار بولار قیزلارا سیلی وردیلار آی ابوالفضل اویان) #زبانحال زینب(س) #بانوای #حاج مهدی رسولی #فارسی #ترکی #عربی #بسیار زیبا👌👌 https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir