سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙
⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خارج_اصول_سه_شنبه_97/12/21
#جلسه_94
#برائت_
#بیانات_علما__
@ostadahadi
یکی از اموری که باید بحث شود اقسام شبهه است شبهات اقسامی دارد حکمیه و موضوعیه .
شبهه موضوعیه: منشأ شک اشتباه امورخارجی است رفع شبهه هم به رفع اشتباه امورخارجی است شارع نه در اصل شبهه و نه در رفع شبهه نقشی ندارد
شبهه حکمیه: شبهه ای است که هم در پیدایش و هم در رفع شبهه نقش اصلی را شراع دارد لذا شبهه حکمیه 4قسم می شود اما شبهه موضوعیه اقسامی ندارد.
تارة منشأ شبهه فقدان نص است و اخری منشأ شبهه اجمال نص است اجمال نص یا بخاطراجمال عقدالوضع است یعنی موضوع دلیل مجمل است که او را شبهه مفهومیه می نامند و اخری اجمال دلیل به اعتبار عقدالحمل است یعنی محمول دلیل مجمل است که اورا شبهه حکمیه می نامند مثلا درمفهوم غروب شک داریم که ایا غروب به استتار قرص محقق می شود یا به زوال حمرۀ مغربیه دراینجا عامل اصلی شک عقدالوضع است لذا شبهه مفهومیه است حال اگر مجتهد به نصی برخورد کرد مثلا دربارۀ رؤیت هلال روایتی وارد شد که هنگام رؤیت هلال دعا کنید مجتهدشک می کند که آیا دلالت بروجوب دعا دارد یا دلالت براستحباب دارد؟ اینجا شبهه حکمیه است و شک هم به اعتبار عقدالحمل است .پس منشا شک 1 یا به فقدان نص است یا 2منشا شک اجمال نص است و 3 جمال نص یا به عقدالوضع است یا به عقدالحمل
4شبهه در اثرتعارض نص است : درجایی که دوروایت متعارض شدند یا احدهما مرجحی دارد که مقدم می شود و یا مرجحی ندارد دراینجا دوقول است برخی قائل به تخییروبرخی هم قائل به تساقط هستند درصورت تساقطاگرعام یا اطلاق ایه ای بود به ان مراجعه می شود و اگر نبود نوبت به اصول عملیه می رسد از این جهت تعارض نصین یکی از اقسام مباحث اصول عملیه شد پس مناط وملاک شبهه متفاوت شد یا دراثراجمال نص است و یا دراثرفقدان نص است و یا در اثرتعارض نصین است. محمول هم متفاوت است یا وجوب یا حرمت و یا وجوب غیری و وجوب نفسی و یا حرمت غیری و حرمت نفسی است.
احتیاط یا برائت
یکی دیگراز مسائلی که باید بحث کنیم این است که اصل اولی در شبهات چیست؟ ایا اصل براحتیاط است یا بر برائت؟2قول است
اخباری ها: اصل براحتیاط است اصولیین: اصل بر برائت است برخی از اصولیین موافق با اخباری ها شدند و گفتند قبل از فحص اصالة الاحتیاط جاری می کنیم و بعدالفحص ایا اصل احتیاط باقی است یا نه مادامی که دلیل برخلاف ان نیامده اصل احتیاط باقی است
مرحوم نائینی در فوائدج3 ص 330 دارد الامرالسابع می گوید مناط احتیاط در شبهۀ قبل الفحص دو چیزبود یکی علم اجمالی به ثبوت تکالیف الزامی در شرع مقدس یعنی من چرا احتیاط می کنم؟ بخاطراینکه علم اجمالی دارم به وجود تکالیف الزامی در شریعت از قبیل وجوب و حرمت لذا ملاک من بخاطروجود همین علم است و بعد الفحص و الیاس عن الدلیل دیگر علم اجمالی و ان مناط دیگر باقی نیست چون آن علم اجمالی منحل شد و از دست رفت لذا نباید حکم به احتیاط کنید و باید حکم به برائت کنید
ملاک2/ وظیفۀ ما عبودیت است وظیفۀ عبودیت ایجاب می کرد که ما وقتی در تکلیفی شک می کنیم احتیاط جاری کنیم ولی بعدالفحص و نیافتن دلیل نیازی به احتیاط نیست چون سالبۀ به انتفاع موضوع است موضوع ما عبودیت بود و عبودیت مال قبل الفحص بود اما بعد الفحص چنین وظیفه ای نیست لذا می گوید به نظرما اصل احتیاط مرجَعی ندارد
اشکال اقای وحید: ایشان نقدی دارد و می گوید ملاک احتیاط قبل از فحص احتمال عقاب بود بعدالفحص هم احتمال عقاب باقی است مادامی که دلیل نیاید پس حق با اخباری است وباید احتیاط کرد
اشکال : موضوع احتمال عقاب قبل الفحص یا علم اجمالی بود یا وظیفۀ عبودیت. بعدالفحص و یاس عن الدلیل سالبه به انتفای موضوع شد یعنی نه علم اجمالی باقی است و نه وظیفۀ عبودیت وقتی موضوع منتفی شد چگونه محمول یعنی احتمال عقاب باقی است؟ معنا ندارد با از بین رفتن علم اجمالی و وظیفه عبودیت بازهم عقاب باقی باشد.
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙
⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خارج_فقه_یک_شنبه_97/12/26
#جلسه_94
#فصل_فی_النجاسة_بررسی_عصیر_عنبی_غلیان_
@ostadahadi
#مرحوم_خوئی معتقد بودند روایات حماد اطلاق ندارد شامل غلیان عصیر بنفسه نمی شود که گذشت
#جواب_استاد: این است که مخالف با مبنای خود شما در اصول است که در تعریف اطلاق فرمودید که اطلاق رفض القیود است یعنی اطلاق ترک قیود است این مبنا در حدیث حماد کاملا پیاده می شود چون امام ع فرمودند لا یحرم العصیرحتی یغلی و هیچ قید نیاورد و نفرمود که یغلی بنار او بشمس
همین اندازه که قیدی ذکر نکرد می شود مطلق. نیاوردن و رها کردن قیود می شود مطلق.
#ان_قلت: در برخی از روایات غلیان مقید به نار شده است اگر تقیید در مقام وصف باشد مفهوم ندارد ولی اگر تقیید در مقام تحدید باشد مفهوم دارد مثل اکرم العالم که مفهومش لا تکرم الجاهل است در صحیحۀ عبدالله بن سنان امام صادق در مقام تحدید غلیان فرمودن کل عصیر اصابته النارفهو حرام هراب انگوری که اتش به ان اصابت کند حرام است اصل در قیود احتراز است نه توضیح پس قید نار احترازی است خارج کرد غلیان به نفسه را پس غلیان بنفسه عصیر را حرام نمی کند بلکه غلیان بواسطۀ آتش عصیر را حرام می کند لازمۀ جمع بین روایت حماد با روایت عبدالله بن سنان این است که مطلق را برمقید حمل کنیم یعنی کلمۀ یغلی که مطلق است با کلمۀ نار که در روایت است مقید شود بگوئیم مراد امام از یغلی همان غلیان به سبب نار است که می شود همان حمل مطلق برمقید.
#قلت: اولا: ذکرکلمۀ النار در صحیحه از باب تغلیب است نه از باب تحدید چون غالبا غلیان عصیربواسطۀ ناراست هم در میان عرف و هم در میان کارخانجات وقتی می خواهند از اب انگور سرکه بسازند یا چیزدیگری اورا با آتش به جوش می اورند لذا امام ع به اعتبار قید غالبی فرمود اصابته النار.
ثانیا: هم روایت حماد و هم روایت عبدالله ابن سنان هردو مثبتین هستند و بینشان تنافی نیست لذا حمل وطلق بر مقید معنا و وجهی ندارد چرا که حمل مطلق بر مقید در جائی است که متنافی باشند .
ان قلت: روایت حماد انصراف دارد و منصرف به ناراست یغلی یعنی یغلی بنار چون غلیان بنفسه فرد نادراست اما غلیان بسبب آتش یا خورشید در میان مردم بسیار را یج است قطعا غلبة الوجود عامل انصراف ظهور می شود وقتی غلیان به آتش زیاد است باعث می شود که ظهوریغلی همان آتش باشد و مطلق نباشد و شامل بنفسه نمی شود
#قلت: انصراف دو قسم است:
1- انصراف بدوی که براثر کثرت استعمال و غلبة الوجود است چنین انصرافی ظهورسازنیست ادلۀ حجیت ظهور، چنین ظهورانصرافی را نمی گیرد
2- انصراف حاقّی همان انس ذهن به معناست دراین صورت مشمول ادلۀ حجیت ظهورمی شود مثل اینکه کلمۀ صلاة انصراف به ارکان مخصوصه دارد نه دعا این انصراف بدوی نیست بلکه همان ظهوری است که صلاة در ان معنا پیدا کرد و ذهن ما هم به این معنا مانوس شد لذا حجت است .
پس اساسا نمی توانیم قبول کنیم که بنفسه را کنار گذاریم پس حق با قول مشهوراست.
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴