eitaa logo
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
113 دنبال‌کننده
44 عکس
10 ویدیو
136 فایل
این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد. ارتباط با ادمین sd1251356@
مشاهده در ایتا
دانلود
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙️️️️📗📙📗📙📗📙📗📙️️️️ @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 ۹۷/۸/۲۳ ۲۳ آیا در آیه حکومت دارد یا نه؟ مفهوم شرط در آیه حجیت خبر عادل است ولی تعلیل در آیه عام است و کلیه خبرهای غیرعلمی را شامل است لذا بین مفهوم و تعلیل تعارض افتاد که تعارض بین منطوق ومفهوم است که دو قول اینجاست: 1-مفهوم بر منطوق حکومت دارد. () 2-مفهوم مخصص منطوق است. ( و..) : علم عین تبین است خبرعادل علم و بیان است و خبر فاسق لابیان است لذا تبین میخواهد ایشان مفهوم را در مرتبه موضوع و تعلیل را در مرتبه حکم گرفت و حکم تا موضوع نداشته باشد قطعا جاری نمیشود خبرعادل بیان است و حکم تبین روی موضوع (لابیان) است پس مفهوم حاکم بر عموم تعلیل است. : قبول دارد مفهوم در رتبه موضوع و مقدم بر حکم است اما در حاکم و محکوم دو خصوصیت باید باشد که اینجا نیست: أ‌.دلیل حاکم باید ناظر به دلیل محکوم باشد. ب‌.حکومت در دو دلیل است نه در یک دلیل. گاهی حکومت توسعه‌ایی است مانند الخمر حرام و دلیل دیگر فقاع را هم حرام میکند؛ گاهی حاکم تضییق میکند مثلا لا ربا بین الوالد و الولد که دلیل حرّم الربا را ضیق کرده. اما این قانون بر آیه منطبق نیست چون از مفهوم عدم وجوب تبین خبر عادل کشف میشود که خبر عادل را علم قرار داد اما منطوق آیه (کل خبر غیر علمی) تبین را در تمام خبرها واجب کرد لذا رابطه بین مفهوم و منطوق عام و خاص است لذا حکومت معنا ندارد. دفاع از استادش میکند که: حکومت دو قسم است: 1-موضوع قابل تعبد شرعی نیست وتعبد ناظر به حکم است مانند مثال ربا. 2-موضوع قابل تعبد شرعی است مانند امارات و حجج شارع خبر ثقه و استصحاب را حجت میداند. پس مفهوم حاکم بر منطوق است. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫🔴🔵⚫🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
روایت را از چه کسی بگیریم و حرف چه کسی را قبول کنیم جناب عمری ثقه من است اگر از طرف من چیزی را نقل کرد بدانید که از من نقل کرده است گر چیزی از جانب من گفته بدانید که از جانب من است گوش به حرفش دهید و اطاعتش کنید چون ثقه هست ...من دوباره مثل همین مطلب را از ابا محمد پرسیدم فرمود او و پسرش موثق اند و شبیه همین کلمات را امام بیان فرمودند. مفاد این روایت این است که خبر ثقه حجت است. خمینی در (تنقیح الاصول ج 3 ص 190) فرمودند: چنین خبری در طوائف اربعه وجود ندارد که راوی اش امامی و عادل و موثق باشد که صحیح اعلائی به آن می گویند چنین روایتی نیست : روایت احمدبن اسحاق گذشت پس چنین روایتی داریم و کلام امام مخدوش شد : منکر تواتر اجمالی است چون می فرماید اگر برروی هر یک از این اخبار دست گذاریم احتمال صدق و کذب می دهد به این نتیجه می رسیم که خبر مقطوع الصدور نداریم لذا از کجا تواتر اجمالی به دست اوردید؟ چون تواتر اجمالی این است که تعداد روایات به حدی باشد که علم به صدور برخی هایش پیدا شود ولو اینکه مشتمل بر مضمون واحد و لفظ واحد نباشد. : باید کلام مرحوم نائینی بررسی شود. اقای وحید این اشکال را پذیرفته اند لذا باید برای حجیت خبر واحد از راه دیگری وارد شد. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /10/22 @ostadahadi { محمود عقاد و بنت الشاطی«بطلة کربلا» درباره حضرت زینب (س) کتاب نوشتند و همچنین توفیق حمدون بازیگر معروف عرب در مورد ایشان کتاب بطلة عشق نوشت.} بحث در این است که نظر علمای اصول درباره است برخی قائل به تخصص برخی قائل به ورود و برخی قائل به حکومت اند. در کتاب فوائد الاصول در بخش استصحاب می فرماید: تمام موارد سیره عقلا از تحت آیات ناهیه تخصصا خارج شد چون موضوع ایات ناهیه شک است، غیرعلم است سیره عقلا اطمینان و علم می آورد پس تمامی موارد سیره عقلائیه خروج موضوعی از تحت آیات ناهیه دارد. به این مبنا تام نیست برای اینکه موارد سیره عقلا در بسیاری از جاها موضوعش شک است و علم و اطمینان نیست لذا نمی تواند خروج تخصصی داشته باشد چون با موضوع آیات ناهیه یکی شد مثلا حجت است یا حجت و علامت ملکیت است چراکه ذوالید مالک است درحالیکه موضوع هردو قاعده شک است چون در روایت داریم که سوال شد من از بازار خرید می کنم احتمال می دهم که این مال سرقتی باشد یا این شخص دارد به مالک دارد خیانت می کند «لانه سرق او خیانة» فرمودند : در اینجا به سوق یا قاعده ید عمل کن توجه به شکّت نکن پس موضوع این قاعده شک است . یا در نماز یا داریم فرق این دو قاعده این است که قاعده فراغ مال بعد از عمل است مثلا بعد از اتمام نماز شک کردم که سوره را خواندم یا نه ؟ اینجا ائمه فرمودند : «فامض» بگذر از آن. اما قاعده تجاوز مربوط به تجاوز از یک جز یا محل است مثلا در هنگام قرائت سوره شک کردم که آیا دو ایه آخر را هم خواندم یا نه؟ یا در رکوع شک کردم که سوره را خواندم یا نه؟ موضوع این دو قاعده شک است لذا خروج تخصصی از آیه برای ما محرز نیست و اثبات نشد. در اجود التقریرات قائل به ورود شد ورود جائی است که خروج وجدانی به عنایت تعبد باشد مثلا قاعده قبح عقاب بلابیان داریم در باره تتن مثلا روایتی آمد که شرب تتن حرام است وجدانا لابیان تبدیل به بیان شد اما به برکت حدیث شریف و تعبد اگر این حدیث نبود همچنان قاعده قبح عقاب لابیان جاری بود. ماقبول داریم سیره عقلائیه اطمینان می آورد اما این سیره امضا نشد تعبد به سیره جایز نیست چون در سره تعبد راه ندارد تعبد با آیات و روایات است به که سیره که تعبد نیست پس ورود سیره بر آیات ناهیه هم مشخص نشد . قائل به حکومت شدند البته که در درس قبل گفته شد نائینی کلامش مضطرب است یکجا ورود گفت یکجا حکومت. یکجا هم..... در مصباح الاصول و حاج شیخ در دُرردارد: 1- دلیل حاکم تارة در موضوع دلیل محکوم تصرف می کند مثل لاشک لکثیر الشک وجدانا و تکوینا کثیر الشک شک است ولی شارع به ما می گوید لاشک لکثیر الشک این را شارع گفته و ما تابع شارع هستیم پس حکومت به برکت تعبد است کاری به تکوین ندارد و می گوید این موضوع نیست مثل اینکه «لاربا بین الوالد و الولد » این دلیل حاکم بر آیات و روایات حرمت ربا است در اینجا شارع آمده گفته که این زیادی که پسر از پدر می گیرد این ربا نیست وجدانا و تکوینا زیادی هست و ربوی هم هست اما تعبدا برداشته می شود (بین زن و مرد روایت مخدوش است و سندش مخدوش است). 2- تارة اخری این است که دلیل حاکم موضوع را تصرف نمی کند بلکه محمولش را تصرف می کند مثل «قاعده لاضرر و لا ضرار فی الاسلام» اگر کسی وضو برایش یا غسل برایش ضرر دارد قاعده لا ضرر جاری می شود و به ایشان می گوییم وضو و غسل نکن و تیمم کن محمول وجوب وضو و غسل است عوض شد و جایش را به تیمم داد. پس گاهی حاکم در محمول تصرف می کند و حکمش را برمی دارد . با این توضیح سؤال ما این است که آیا سیره عقلائیه می تواند دلیل حاکم باشد. اگر سیره بدون امضا شارع باشد یقینا دلیل حاکم نیست و اگر با امضا شارع باشد یقینا می تواند دلیل حاکم باشد و برای ما هنوز امضا شارع ثابت نشده چگونه قائل به حکومت شدید؟ : نعم؛ بله اگر منظور از امضا شارع ؛ اجماع قدما و روایات بر سیره عقلا و آیا نبأ است چون ایه نبأ خبر ثقه را حجت می کند اجماع فقهای قدما مثل شیخ طوسی و مفید قائل به حجیت خبر ثقه اند . در این صورت سیره عقلا حاکم نشد بلکه همان ادله حاکم بر آیات ناهیه شد ولی به صورت تخصیص یعنی آیات مخصِص آیات ناهیه شد یعنی اگر اجماع یا آیات نبأ را قبول کنیم تخصیص میشود یعنی این آیات ناهیه را تخصیص می زند که نظر ما همین است. ( برخی آیات و روایات و اجماع را پذیرفتیم لذا قائل به تخصیص شدیم.) 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷