«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛[نور/۳۱] و به زنان مؤمن بگو كه چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینتهاى خود را جز آن مقدار كه پیداست آشكار نكنند و مقنعه هاى خود را تا گریبان فروگذارند و زینتهاى خود را آشكار نكنند، جز براى شوهر خود یا پدر خود یا پدر شوهر خود یا پسر خود یا پسر شوهر خود یا برادر خود یا پسر برادر خود، یا پسر خواهر خود یا زنان همكیش خود، یا بندگان خود، یا مردان خدمتگزار خود كه رغبت به آن ندارند، یا كودكانى كه از شرمگاه زنان بى خبرند. و نیز چنان پاى بر زمین نزنند تا آن زینت كه پنهان كردهاند دانسته شود. اى مؤمنان، همگان به درگاه خدا توبه كنید، باشد كه رستگار گردید.»
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[احزاب/۵۹] اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسرى هاى بلند] خود را بر خویش فروافكنند، این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.»
به نظر مى رسد حكم وجوب حجاب در سال ششم هجرت تشریع گردید. شاهد بر آن، آیات سوره نور است كه داستان معروف افك در آن آمده است. در همین زمان بود كه منافقین و اراذل و اوباش در صدد برآمدند با ایجاد شایعه درباره زنان پیامبر (ص) و با درست كردن مزاحمتها راهى براى زنان آزاده به بهانه كنیز انگاشتن آنها قلوب پیامبر(ص) و مسلمانان را جریحهدار بكنند. به دنبال این اوضاع و شرایط بود كه خداوند آیات مربوط به پوشش را براى بازگویى به امت نازل فرمود.
البته باید توجه کرد که در اینجا به معنای معروف حجاب پرداخته ایم. و اگر بخواهیم دقیق تر سخن بگوییم باید بگوییم که این آیات پوشش بانوان را مطرح کرده است. و بحث حیاء و عفت، حکم ویژه همسران پیامبر (ص) مبنی بر پرده نشینی، و واجباتی که برای مردان در این زمینه وجود دارد، در آیات دیگر مطرح شده است.
«وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظیماً؛[احزاب/۵۳] و هنگامى كه چیزى از وسایل زندگى را (بعنوان عاریت) از آنان [همسران پیامبر] مىخواهید از پشت پرده بخواهید این كار براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است! و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآورید كه این كار نزد خدا بزرگ است.»
«قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ؛[نور/۳۰] به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ كنند این براى آنان پاكیزه تر است خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است!»
🔰 @p_eteghadi 🔰
مقصود از تفسیر به رأى چیست؟
منظور از تفسیر به راى آن است که، کسی قرآن را مطابق تمایلات و عقیده شخصى یا گروهى خویش معنى كند، و معنای مد نظرشان را بر آن تطبیق نماید، بى آن كه واقعا معنا و مفهوم آیه قرآن با ادعا مطابق باشد.
چنین كسى در واقع تابع قرآن نیست، بلكه مى خواهد قرآن را تابع خویش گرداند، و اگر ایمان كاملى به قرآن داشت هرگز چنین نمى كرد. به یقین اگر باب «تفسیر به راى» در قرآن گشوده شود، قرآن مجید بكلى از اعتبار خواهد افتاد، و هر كس آن را مطابق میل خویش معنى مى كند و هر عقیده باطلى را بر قرآن تطبیق مى نماید.
👇👇👇
بنابراین تفسیر به راى یعنى تفسیر قرآن بر خلاف موازین علم لغت و ادبیات عرب و فهم اهل زبان و تطبیق دادن آن بر پندارها و خیالات باطل و تمایلات شخصى و گروهى، که چنین تفسیری در واقع تحریف معنوى قرآن است.
تفسیر به راى شاخه هاى متعددى دارد، از جمله برخورد گزینشى با آیات قرآن است، به این معنى كه انسان مثلا در بحث «شفاعت» و «توحید» و «امامت» و غیر آن، تنها به سراغ آیاتى برود كه در مسیر پیشداوری هاى اوست، و آیات دیگرى را كه با افكار او هماهنگ نیست، و مى تواند مفسر آیات دیگر باشد، را نادیده بگیرد، و یا بى اعتنا از كنار آن بگذرد.
تفسیر به راى یكى از خطرناكترین برنامه ها در مورد قرآن مجید است كه در روایات اسلامى، یكى از گناهان كبیره شمرده شده، پیامبر(ص) فرموده اند كه خداوند مى فرماید:«ما امَنَ بي مَنْ فَسَّر برأيه كلامي؛[۱] آن كس كه سخن مرا به میل خود (و بر طبق هواى نفس خویش) تفسیر كند به من ایمان نیاورده است». بدیهى است اگر ایمان صحیحى داشت كلام خدا را آنچنان كه هست مى پذیرفت نه آن گونه كه مطابق میل اوست.
در بسیارى از كتب معروف (از جمله صحیح ترمذى و نسایى و ابى داود) این حدیث از پیامبر اكرم(ص) نقل شده است: «من قال فى القرآن برایه او بما لا یعلم فلیتبوء مقعده من النار؛ كسى كه قرآن را به میل خویش تفسیر كند یا نا آگاهانه چیزى درباره آن بگوید باید آماده شود كه در جایگاه خویش در دوزخ قرار گیرد»
الفاظ قرآن را باید بر همان مفاهیم عرفى و لغوى آن حمل كرد، مگر این كه قرینهاى از عقل یا نقل، در درون یا بیرون آیات وجود داشته باشد كه دلالت بر معانى دیگرى كند، (ولى از تكیه كردن بر قرائن مشكوك باید پرهیز كرد، و آیات قرآن را با حدس و گمان تفسیر ننمود).
مثلا هنگامى كه قرآن مى گوید:«وَمَن كَانَ فِى هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِى الاخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلاً ؛[اسراء/۷۲] و هر كس در اين دنيا كوردل و گمراه باشد، در آخرت نيز كور و گمراهتر خواهد بود. » یقین داریم كه منظور از«اعمى»در این جا نابینایى ظاهرى كه معنى لغوى آن است نمى باشد، چرا كه بسیارى از نیكان و پاكان ظاهرا نابینا بوده اند، بلكه منظور كور دلى و نابینایى باطن است. در این جا وجود قرینه عقلیه سبب چنین تفسیرى است. علاوه بر آنکه منطق قرآنی نیز موید این مطلب است که برای قلب چشم وجود دارد.
«فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتی فِی الصُّدُورِ؛[حج/۴۶] چرا كه چشمهاى ظاهر نابینا نمى شود، بلكه دلهایى كه در سینه هاست كور مى شود.»
[۱]. أمالی الصدوق، ص۶ ، مجلس دوم.
🔰 @p_eteghadi 🔰
برای فهم قرآن چه اقداماتی لازم است؟
حضرت علی(ع) درباره قرآن می فرمایند: َ «إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِیقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِیقٌ لا تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِی غَرَائِبُهُ وَ لا تُكْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلَّا بِهِ؛[۱] همانا قرآن داراى ظاهرى زیبا و باطنى ژرف و ناپیداست، مطالب شگفت آور آن تمام نمى شود، و اسرار نهفته آن پایان نمى پذیرد و تاریكى ها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد.»
با توجه به دقت در حدیث بالا روشن می شود، عجائب و اسراری که از نگاه امیر المومنین(ع) پایان ندارد، قطعا در احاطه ما در نمی آید. پس باید از ابتدا با درک صحیح گام برداریم و بدانیم که هیچ نقطه ای پایان راه نیست و هر چقدر بیشتر تلاش کنیم، نتیجه بیشتری نیز عاید ما می شود. و چگونه چنین نباشد در حالی که امام معصوم نیز مدام از جرعه قرآن می نوشد و سیر نمی شود.
👇👇👇
با توجه به دقت در حدیث بالا روشن می شود، عجائب و اسراری که از نگاه امیر المومنین(ع) پایان ندارد، قطعا در احاطه ما در نمی آید. پس باید از ابتدا با درک صحیح گام برداریم و بدانیم که هیچ نقطه ای پایان راه نیست و هر چقدر بیشتر تلاش کنیم، نتیجه بیشتری نیز عاید ما می شود. و چگونه چنین نباشد در حالی که امام معصوم نیز مدام از جرعه قرآن می نوشد و سیر نمی شود.
بعد از این مقدمه باید گفت که فهم سخن قرآن در سطح ابتدایی بسیار آسان است. حتی نیاز به فهم زبان عربی نیز ندارد. کافیست آن را تلاوت کنیم و اگر عربی نمی دانیم ترجمه آن را بخوانیم. و در مراحل بعد می توانیم این اقدامات را انجام دهیم:
۱- برای فهم دقیقتر و یافتن نکات بیشتر، باید زبان عربی (صرف و نحو و بلاغت) را بیاموزیم.
«بِلِسانٍ عَرَبِیٍّ مُبینٍ؛[شعراء/۱۹۵] آن را به زبان عربى آشكار (نازل كرد).»
۲- شناخت شان نزول، تاریخ و حوادثی که قرآن در بطن آنها نازل شده است.
۳- تدبر (زیر و رو کردن مطالب) و تفکر (نظر کردن) و تعقل (سنجش)
«أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ؛[محمد/۲۴] آیا آنها در قرآن تدبّر نمى كنند.»
«كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ؛[یونس/۲۴] ما آیات را براى مردمى كه تفكر كنند این چنین تفصیل مى دهیم.»
«إِنَّ فی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ؛[رعد/۴] در اینها براى گروهى كه تعقل كنند عبرتهاست»
۴- برداشتن موانع روحی بر سر راه فهم قرآن (به هر اندازه موانع برداشته شوند، به همان اندازه فهم عالی تر می شود)
«أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها؛[محمد/۲۴] آیا آنها در قرآن تدبّر نمى كنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!»
«لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ؛[واقعه/۷۹] و جز پاكان نمى توانند به آن دست زنند [دست یابند]»
۵- بهره مند شدن از دانش عالی مخاطب قرآن، که قلبش محل نزول قرآن بوده:
«نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِكَ بِإِذْنِ الله؛[بقره/۹۷] او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل كرده است.»
و همراه شدن و بهره مندی از قرین و همراهان همیشگی قرآن:
«أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَیْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَتَمَسَّكُوا بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا فَإِنَّ اللَّطِیفَ الْخَبِیرَ أَخْبَرَنِی وَ عَهِدَ إِلَیَّ أَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض؛[۲] فرمود: «اى مردم، من در میان شما دو چیز گرانبها باقى مى گذارم: كتاب خدا و عترتم یعنى اهل بیتم. به این دو تمسّك جوئید كه هرگز گمراه نمى شوید. خداوند لطیف خبیر به من خبر داده و به من وعده داده است كه این دو از یك دیگر جدا نمى شوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند».
۶- در دست داشتن میزان ها برای فهم موضع هر آیه (مثلا کجا به کفار بی اعتنایی می کند، کجا با آن ها صف بندی می کند، کجا با آن ها اعلام جنگ می کند، کجا برای آن ها استدلال می آورد، کجا آن ها را تهدید می کند و ...)
«یُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ؛[نساء/۴۶] سخنان را از جاى خود، تحریف مى كنند.»
۷- شناخت جامع از قرآن برای فهم محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و مطلق و مقید و .. و شناخت قرآن با قرآن
«مِنْهُ آیاتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ؛[آل عمران/۷] او كسى است كه این كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آیات «محكم» [صریح و روشن] است كه اساس این كتاب مىباشد و قسمتى از آن، «متشابه» است.»
۸- طرح سوال های مناسب و شناخت درد خود، برای انتخاب دارو و در نتیجه شفا گیری از قرآن
«نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَه؛[اسراء/۸۲] ما آنچه از قرآن فرستیم شفاى دل و رحمت الهى بر اهل ایمان است.»
و در کنار همه این ها، چشم داشتن به عنایت خدا، تا او ما را لایق قرآن بداند و فهم آن را روزی ما بکند.
[۱]. خطبه ۱۸ نهج البلاغه.
[۲]. كتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص ۶۴۷.
🔰 @p_eteghadi 🔰
❤️ #امام_صادق علیه السلام فرمودند:
🍃 خوشا به حال پیروان قائم ما،
که در دوران غیبت،
منتظر و در زمان ظهور مطیع او هستند.
📖 بحار الانوار ج ۵۲ ص ۱۵۳
🔰 @p_eteghadi 🔰
⭕️ سوال
❓ پیامدهای خداشناسی سطحی و ضعیف چیه؟
🔰 پاسخ
🔽 خداباوری ضعیف و سطحی مراتبی دارد که هر مرتبهای از آن تأثیر متفاوتی بر رفتارهای انسان دارد. در این نوشتار به دو پیامد مهم از پیامدهای خداباوری ضعیف از منظر آیات و روایات اشاره میکنیم:
1️⃣ ترسیدن از غیر خدا
🔹خداباوری ضعیف، سبب میشود که انسان از غیر خدا بیش از خدا بترسد، در حالیکه مؤمن باید فقط از خدا بترسد. پیامبران الهی که باورشان به خدا در اوج بوده است، از غیر خدا نمیترسیدند، ازاینرو خداوند در وصف آنان فرموده است: «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالاَتِ اللهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلاَ یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللهَ وَکَفَى بِاللهِ حَسِیباً»؛[1] «(پیامبران) کسانى بودند که رسالتهای الهى را تبلیغ میکردند و از او بیم داشتند، و از هیچکس جز خدا بیم نداشتند و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداشدهنده اعمال آنها) است».
2️⃣ امید بستن به مخلوق بهجای خالق
🔹کسی که ایمانش به خدا ضعیف باشد، به دیگران امید بسته و به آنها پناه میبرد و هنگامی که آنان نتوانند کاری برايش انجام دهند، ناامید میشود. ازاینرو انسان باید امیدش به خدا باشد، نه انسانی همانند خودش که سراسر محدودیت و نیاز است. امام جواد علیهالسلام در روایتی زیبا میفرمایند: «مَنْ انْقَطَعَ إلی غَیْرِاللهِ وَکَّلَهُ اللهُ إلَیْهِ ...»؛[2] «کسی که از خدا بریده و به غیر خدا بپیوندد، خداوند او را به همان شخص واگذار میکند...».
✅ در نتیجه خداشناسی سطحی و باور ضعیف به او اثراتی همانند «ترس از غیر خدا» و «امید به مخلوق بهجای خالق» را در پی دارد.
📝پینوشت
[1]. سوره احزاب، آیه 39.
[2]. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، نشر مؤسسةالوفاء، ج78، ص364.
📎 #مباحث_خداشناسی
📎 #خداشناسی_دو
🔰 @p_eteghadi 🔰
.
| #حدیث_انتظار |
🚩 به خدا سوگند، ...او خواهد آمد!
📖 ﴿ قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتيكُمْ بِماءٍ مَعين﴾
. بگو: «به من خبر دهید اگر آبهای (سرزمین) شما در زمین فرو رود، چه کسی میتواند آب جاری و گوارا در دسترس شما قرار دهد؟!»
(ملک ۳۱)
• #امام_باقر_علیه_السلام در باره سخن خداى عزّ و جلّ : «بگو: آيا مىدانيد اگر آبهايتان (در ژرفاى زمين) فرو رود، چه كسى آب گوارا برايتان مىآورد؟» فرمود:
🔅«اين، در باره قائم نازل شده است. مىفرمايد: اگر امام شما پنهان شود و ندانيد كجاست، چه كسى امام را برايتان آشكار مىکند تا اخبار آسمان و زمين و حلال و حرام الهى را برايتان بياورد؟» .
سپس فرمود: «به خدا سوگند، تأويل اين آيه هنوز نيامده است و ناگزير خواهد آمد» .
▫️ كمال الدين : ص ۳۲۵ ح ۳
#آیات_مهدوی
🔰 @p_eteghadi 🔰
#پرسش_و_پاسخ از آیتالله بهجت قدسسره
❓ سؤال: زیاد مرتکب معاصی میشوم و هرچه تلاش میکنم، موفق[به ترک آنها] نمیشوم؟
✅ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔶نقل شده از أحدالحسینین (یعنی الخلیلی و النوری) که برای این مقصود، حمد و سوره، اهدا شود برای مدفونین از مؤمنین و مؤمنات در مشاهد ثمانیه مشرَّفه: «حرمین شریفین»، «نجف اشرف»، «کربلای مشرّفه»، و «الکاظمیةالمشرَّفه» و «سامراءالمشرّفه» و «المشهد الرضوی المشرَّف» و «قم المشرَّفه» و حمد و سوره برای مدفونین در سائر مشاهد مشرَّفه.
🔰 @p_eteghadi 🔰
⭕️ سوال
❓آیا با قرآن و روایات میتوان خدا را شناخت؟
🔰 پاسخ
🔷یکی از راههای خداشناسی، شناخت خدا از طریق دلیل نقلی[قرآن و روایات] است. منظور از راه نقلی این است که ببينيم خود خداوند چگونه خودش را معرفی نموده است و یا پیشوایان دین درباره خداوند چه فرمودهاند.
🔹فرض کنید کسی به شما بگوید: آیا خدا وجود دارد؟ و شما پاسخ بدهید چون قرآن گفته خدا هست، پس خدا وجود دارد. او بلافاصله به شما ایراد میگیرد که اصل وجود خدا برایم سؤال است و تو از کتابِ خدای اثبات نشده، پاسخ من را میدهی. ازاینرو نمیتوان از متون نقلی برای اثبات وجود خدا استفاده نمود.
🔹در نتیجه این نوع از شناخت خدا برای کسی که باور به خدا، کتاب او و پیامبرش دارد، سودمند است و میتواند از طریق آن به شناختی معتبر از خداوند دست یابد، اما برای مرحله اول خداشناسی یعنی اثبات خدا، کارساز نیست؛ زیرا تا وجود خدا اثبات نشده باشد، کتاب خدا و پیامبر خدا بودن اعتباری ندارد.
🔹بنابراین، معارف خداشناسی را نمیتوان به استناد متون دینی معتبر دانست تا اینکه وجود خدا و صفات او اثبات شود.
🔹آری؛ پس از اثبات وجود خداوند و برخی اوصاف او مانند علم، قدرت، حکمت، صدق و اثبات ضرورت بعثت انبیاء، عصمت ایشان و به دنبال آن تداوم هدایت با ائمه علیهمالسلام، میتوان از سخنان خداوند و اولیای او در قرآن و روایات در معرفت به ديگر اوصاف و افعال الهی، مسیر هدایت و سعادت استفاده کرد.
📎 #مباحث_خداشناسی
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 به سوی معبود
🔸 فرمود: «النَّاسُ نِیامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا»؛ #خیلی_ها_خواب_هستند خواب می بینند که چیزی دارند، هنگام رفتن معلوم می شود که دستشان خالی است. آدم در عالم رؤیا خیلی چیزها را خواب می بیند، وقتی صبح شد بیدار شد، می بیند که خبری نیست. فرمود: «النَّاسُ نِیامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا»؛ خیلی ها خیال می کنند که این مقام را دارند، آن سِمَت را دارند، آن پُست را دارند، این اختلاس را دارند، آن نجومی را دارند، بعد وقتی آخرهای عمر شد، معلوم می شود که دستش خالی است!
🔸 فرمود اول باید [از خواب غفلت] بیدار شوید، یک؛ وقتی بیدار شدید، شبی دارید و روزی، دو؛ روز بحث های عادی فراوانی دارد، سه؛ شب #سحر_داشته_باشید، چهار؛ آن سحر را دریابید و با گوینده این کتاب سخن بگویید، پنج؛ فرمود با دست من تماس می گیرید، با کتاب من تماس می گیرید. اینکه فرمود: ﴿وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً﴾، این کدام حبل است که به ما گفتند به آن #اعتصام_کنید؟ این حبلی است که به جای بلندی بسته است، وگرنه حبلی که در کنار مغازه است، اعتصام به آن چه اثری دارد؟! این طناب به دست کیست؟ فرمود: «طَرَفُهُ بِیدِ اللهِ وَ الطَرَفُ الآخَرُ بَأَیدِیکُم»؛ این را بگیرید.
🔸 اگر کسی خیال کرد ـ خدای ناکرده ـ دیگری بیفتد تا پای او را بگیرد، هر دو در عذاب هستند اما اگر کسی در این صدد است که اگر ـ خدای ناکرده ـ دیگری افتاد، دستش را بگیرد، هر دو در رفاه هستند. بکوشیم #دست_یکدیگر_را_بگیریم نه پای یکدیگر را!
:
#آیت_الله_جوادی_آملی
#باز_نشر
📚 سوره مبارکه مزمّل جلسه 1
تاریخ: 1398/01/17
🔰 @p_eteghadi 🔰