eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.7هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 لوح | اوج گرایش به اهل بیت علیهم السّلام از زمان امام جواد است ◾️ آیت‌الله خامنه‌ای: در دوران زندگی امام جواد و امام هادی و امام عسکری (علیهم السّلام) موجب گرایش به اهل بیت و حکومت آل علی در دنیای اسلام و گسترش بیشتری پیدا کرده. راوی می‌گوید دیدم از تمام دنیای اسلام کسانی آمدند برای دیدن محمد بن علی؛ معلوم می‌شود اوج این معروفیت وجود داشته. ۶۴/۵/۲۶ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال ضمن عرض تسلیت بابت شهادت امام جواد لطفا پاسخ این شبهه را بدهید که چگونه ممکن است یک کودک مانند امام جواد در سن هفت سالگی امام شود و هدایت جامعه را بر عهده گیرد این سوال خیلی از جوانان و دانشجویان است که از ما می پرسند 🗯پاسخ: ❗️دوران شکوفایى عقل وجسم انسان معمولًا حد و مرز خاصى دارد که با رسیدن آن زمان، جسم و روان به حد کمال مى رسند، ولى چه مانعى دارد که خداوند قادر و حکیم، براى مصالحى، این دوران را براى بعضى از بندگان خاص خود کوتاه ساخته، در سال هاى کمترى خلاصه کند؟ ❗️در جامعه بشر یت از آغاز تاکنون افرادى بوده اند که از این قاعده عادى مستثنى بوده اند و در پرتو لطف و عنایت خاصى که از طرف خالق جهان به آنان شده است، در سنین کودکى به مقام پیشوایى و رهبرى امتى نائل شده اند. 🗯براى درک بهتر موضوع، مواردى از این استثناها را یاد آورى مى کنیم: 1⃣قرآن مجید درباره حضرت یحیى و رسالت او و اینکه در دوران کودکى به نبوت برگزیده شده است، مى فرماید: «اى یحیى کتاب را با تمام قدرت بگیر، ما فرمان نبوت را درکودکى به او دادیم» 📓مریم12 2⃣ براى آغاز تکلم و سخن گفتن کودک معمولًا زمانى حدود دوازده ماه لازم است، ولى چنان که مى دانیم، حضرت عیسى در همان روزهاى نخستین تولد زبان به سخن گشود و از مادر خود که به قدرت الهى بدون ازدواج باردار شده و نوزادى به دنیا آورده و به این جهت مورد تهمت و اهانت قرار گرفته بود بشدت دفاع کرد و یاوه هاى معاندین را با منطق و دلیل رد کرد، در صورتى که این گونه سخن گفتن و با این محتوا، در شأن انسان هاى بزرگسال است. قرآن مجید گفتار او را چنین نقل مى کند: «(ناگهان عیسى زبان به سخن گشود و] گفت: «من بنده خدایم او کتاب [آسمانى] به من داده و مرا پیامبر قرار داده استو مرا- هر جا که باشم- وجودى پربرکت قرار داده و تا زمانى که زنده ام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبّار و شقى قرار نداده است)» 📓مریم30-32 ❗️با توجه به آنچه گفته شد به این نتیجه مى رسیم که قبل از امامان نیز مردان الهى دیگرى از این موهبت و نعمت الهى برخوردار بوده اند و این امر اختصاص به امامان ما نداشته است. 🗯همچنین از بررسى تاریخ زندگانى امامان استفاده مى شود که این مسئله در زمان خود آنان، به ویژه عصر امام جواد نیز مطرح بوده و آنان هم با همین استدلال پاسخ داده اند. به عنوان نمونه: 1. على بن اسباط، یکى از یاران امام رضا و امام جواد مى گوید: روزى به محضر امام جواد رسیدم، در ضمن دیدار، به سیماى حضرت خیره شدم تا قیافه او را به ذهن خود سپرده، پس از بازگشت به مصر براى ارادتمندان آن حضرت بیان کنم. ❗️درست در همین لحظه امام جواد که گویى تمام افکار مرا خوانده بود، در برابر من نشست و به من توجه کرد و فرمود: «اى على بن اسباط کارى که خداوند در مسئله امامت انجام داده، مانند کارى است که در مورد نبوت انجام داده است. خداوند درباره حضرت یحیى مى فرماید: «ما به یحیى درکودکى فرمان نبوت دادیم». و درباره حضرت یوسف مى فرماید: «هنگامى که او به حد رشد رسید، به او حکم (نبوت) و علم دادیم». 📓یوسف22 ❗️همچنین درباره حضرت موسى مى فرماید: «و چون به سن رشد وبلوغ رسید، به او حکم (نبوت) و علم دادیم». 📓قصص14 ❗️بنابر این همان گونه که ممکن است خداوند، علم وحکمت را در سن چهل سالگى به شخصى عنایت کند، ممکن است همان حکمت را در دوران کودکى نیز عطا کند. 📚الکافی ج1 ص384 2. یکى از یاران امام رضا مى گوید: در خراسان در محضر امام رضا بودیم. یکى از حاضران به امام عرض کرد: سرور من، اگر [خداى نخواسته] پیش آمدى رخ دهد، به چه کسى مراجعه کنیم؟ امام فرمود: به فرزندم ابو جعفر.در این هنگام آن شخص سن حضرت جواد را کم شمرد، امام رضا فرمود: «خداوند عیسى بن مریم را در سنى کمتر از سن ابو جعفر، رسول و پیامبر و صاحب شریعت تازه قرار داد.» 📚همان مدرک ص322 3. امام رضا به یکى از یاران خود به نام «معمر بن خلاد» فرمود: «من ابو جعفر را در جاى خود نشاندم وجانشین خود قرار دادم، ما خاندانى هستیم که کوچکتران ما مو به مو از بزرگانمان ارث مى برند» 📚ارشاد مفید ص319 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 4- در اغاز قرن سوم امامت کودک نه ساله یا کمتر مایه شگفتی فقیهان و متکلمان عصر گردید ولی مامون از واقع اگاه بود .او همگان را دعوت به مناظره با امام جواد کرد و پرده از چهره حقیقت برافتد، مناظرات آن کودک با علما و دانشمندان، نفس ها را در سینه حبس کرد و دهان ها بست. ❗️در اینجا به یک نمونه از مناظرات امام اشاره می کنیم: 🗯«یحیى بن اکثم از امام جواد اجازه گرفت. امام فرمود: هر چه مى خواهى بپرس. ❗️یحیى گفت: درباره شخصى که مُحْرِم بوده و در آن حال حیوانى را شکار کرده است، چه مى گویید؟ 🔷امام جواد فرمود:« آیا این شخص، شکار را درحِلّ (خارج از محدوده حَرَم) کشته است یا درحرم؟ عالم به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا جاهل؟ عمداً کشته یا به خطا؟ آزاد بوده یا برده؟ صغیر بوده یا کبیر؟ براى اولین بار چنین کارى کرده یا براى چندمین بار؟ شکار او از پرندگان بوده یا غیر پرنده؟ از حیوانات کوچک بوده یا بزرگ؟ باز هم از انجام چنین کارى ابا ندارد یا از کرده خود پشیمان است؟ در شب شکار کرده یا در روز؟ در احرامِ عُمره بوده یا احرامِ حج؟ ❗️یحیى بن اکثم از این همه فروع که امام براى این مسئله مطرح نمود، متحیر شد و آثار ناتوانى و زبونى در چهره اش آشکار گردید و زبانش به لکنت افتاد، به طورى که حضار مجلس ناتوانى او را در مقابل آن حضرت نیک دریافتند. 🗯مأمون گفت: خداى را بر این نعمت سپاسگزارم که آنچه من اندیشیده بودم همان شد. سپس به بستگان و افراد خاندان خود نظر انداخت و گفت: آیا اکنون آنچه را که نمى پذیرفتید، دانستید؟ 📚ارشاد مفید ص319 📚بحار الانوار ج50 ص75 ❗️آنگاه پس از مذاکراتى که در مجلس صورت گرفت، مردم پراکنده گشتند وجز نزدیکان خلیفه، کسى در مجلس نماند. مأمون رو به امام جواد کرد و گفت: قربانت گردم خوب است احکام هریک از فروعى را که در مورد کشتن صید درحال احرام مطرح کردید، بیان کنید تا استفاده کنیم. ❗️ امام جواد فرمود: بلى، اگرشخص محرم در حِلّ (خارج ازحرم) شکار کند و شکار از پرندگان بزرگ باشد، کفاره اش یک گوسفند است و اگر در حرم بکشد کفاره اش دو برابر است؛ و اگر جوجه پرنده اى را در بیرون حرم بکشد کفاره اش یک بره است که تازه ازشیر گرفته شده باشد، و اگر آن را در حرم بکشد هم بره و هم قیمت آن جوجه را باید بدهد؛ و اگر شکار از حیوانات وحشى باشد، چنانچه گورخر باشد کفاره اش یک گاو است واگر شتر مرغ باشد کفاره اش یک شتر است و اگر آهو باشد کفاره آن یک گوسفند است و اگر هریک از اینها را در حرم بکشد کفاره اش دو برابر مى شود. و اگر شخص محرم کارى بکند که قربانى بر او واجب شود، اگر دراحرام حج باشد باید قربانى را در «مِنى» ذبح کند و اگر در احرام عمره باشد باید آن را در «مکّه» قربانى کند. کفاره شکار براى عالم و جاهلِ به حکم، یکسان است؛ منتها در صورت عمد، [علاوه بروجوب کفاره] گناه نیز کرده است، ولى در صورت خطا، گناه از او برداشته شده است. کفاره شخص آزاد بر عهده خود او است و کفاره برده به عهده صاحب او است وبر صغیر کفاره نیست ولى بر کبیر واجب است وعذاب آخرت از کسى که از کرده اش پشیمان است برداشته مى شود، ولى آنکه پشیمان نیست کیفر خواهد شد. 📚الارشاد ص322 📚احتجاج ص246 ❗️از این نمونه های تاریخی چنین استفاده می شود که یک کودک می تواند با عنایت خداوند صاحب علوم الهی شود و امام باشد. 📚راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص349 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔سوالی دارم که چند وقت است بدجور درگیرش هستم که چرا امام جواد با دختر مامون کرد ❗️مگر مامون قاتل امام رضا و دشمن اهل بیت نبود ❕این رفتارهای متناقض در زندگی امامان چه معنایی دارد ❕ 💠💠 👌در کتاب این پرسش چنین پاسخ گفته شده است ؛ ❕مامون چون در میان یک سلسله تنگناها و شرائط دشوار سیاسی قرار گرفته بود، برای رهایی از این تنگناها، تصمیم گرفت خود را به خاندان پیامبر نزدیک سازد، و بر همین اساس با تحمیل ولیعهدی بر امام هشتم می خواست سیاست چند بعدی خود را به مورد بگذارد. 👌از سوی دیگر، عباسیان از این روش مامون که احتمال می رفت خلافت را از بنی عباس به علویان منتقل سازد، سخت ناراضی بودند و به همین جهت به مخالفت با او برخاستند و چون امام رضا مامون مسموم و شهید شد آرام گرفتند و خشنود شدند و به مامون روی آوردند. 👌مامون کار زهر دادن به امام را بسیار سری و مخفیانه انجام داده بود و سعی داشت جامعه از این جنایت آگاهی نیابد و از همین رو برای پوشاندن جنایات خود تظاهر به اندوه و عزاداری می کرد، اما با همه پرده پوشی و ریاکاری، سرانجام بر آشکار گردید که قاتل امام جز مامون کسی نبوده است، لذا سخت دل آزرده و خشمگین گردیدند و مامون بار دیگر حکومت خویش را در معرض خطر دید و برای پیشگیری از عواقب امر، توطئه دیگری آغاز کرد و با تظاهر به مهربانی و دوستی نسبت به امام جواد-علیه السلام-تصمیم گرفت دختر خود را به حضرت تزویج کند تا استفاده ای را که از تحمیل ولیعهدی بر امام رضاعلیه السلام در نظر داشت از این وصلت نیز بدست آورد. 👌بر اساس همین طرح بود که امام جواد علیه السلام را در سال 204 ه. ق یعنی یک سال پس از شهادت امام رضا-علیه السلام-از مدینه به بغداد آورد و به دنبال مذاکراتی که در جلسه امام با یحیی بن اکثم گذشت ( دختر خود «ام الفضل » را به همسری حضرت در آورد. 🔰انگیزه های مامون ؛ 👌این ازدواج که مامون بر آن اصرار داشت، کاملا جنبه سیاسی داشت و می توان دریافت که وی از این کار چند یاد شده در زیر را تعقیب می کرد ؛ 1⃣با فرستادن دختر خود به خانه امام، آن حضرت را برای همیشه دقیقا زیر نظر داشته باشد و از کارهای او بی خبر نماند (دختر مامون نیز براستی وظیفه خبرچینی و گزارشگری را خوب انجام می داد و تاریخ شاهد این حقیقت است) . 2⃣با این وصلت، به خیال خام خویش، امام را با دربار پرعیش و نوش خود مرتبط و آن بزرگوار را به لهو و لعب و فسق و فجور بکشاند و بدین ترتیب بر قداست امام لطمه وارد سازد و او را در انظار عمومی از مقام ارجمند عصمت و امامت ساقط و خوار و نماید. 3⃣با این وصلت علویان را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز دارد و خود را دوستدار و علاقه مند به آنان کند . 4⃣هدف چهارم مامون، عوام فریبی بود ، چنانکه گاهی می گفت: من به این وصلت اقدام کردم تا ابو جعفر-علیه السلام-از دخترم صاحب فرزند شود و من پدر بزرگ کودکی باشم که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و علی بن ابی طالب-علیه السلام-است. اما خوشبختانه این حقه مامون نیز بی نتیجه بود زیرا دختر مامون هرگز فرزندی نیاورد و فرزندان امام جواد-علیه السلام همگی از همسر دیگر امام بودند. 📚مناقب آل ابی طالب ج4 ص 380 ❔اینها انگیزه های مامون از این ازدواج بود. حال باید دید امام جواد-علیه السلام-چرا با این ازدواج کرد؟ 👌 از آنجا که بی هیچ شکی، امام اهداف و مقاصد واقعی مامون را از این گونه کارها می دانست و نیز می دانست که او همان کسی است که مرتکب جنایت بزرگ قتل پدرش امام رضا-علیه السلام-شده، به نظر می رسد که موافقت امام با این ازدواج عمدتا بر اثر بوده است که مامون از پیش بر امام وارد کرده بوده است، زیرا ازدواجی اینچنین، تنها به مصلحت مامون بوده است نه به مصلحت امام ، نیز می توان تصور کرد که نزدیکی امام به دربار می توانست مانع ترور حضرت از طرف معتصم و عامل پیشگیری از سرکوبی سران تشیع و یاران برجسته امام توسط عوامل خلیفه باشد، و این، به یک معنا می توانست شبیه وزارت هارون از طرف علی بن یقطین یعنی نفوذ در دربار خلافت به نفع جبهه تشیع باشد. 📚سیره پیشوایان ، مهدی پیشوایی ، ص 584 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔اخیرا از یکی از علما دیدم که قضیه امام جواد را منکر شده بودند و از جعلیات می دانستند ❗️خواستم از صحت این قضیه مطلع شوم ❕❕ 💠💠 👌مساله شهادت مظلومانه امام جواد علیه السلام مساله ای و غیر قابل خدشه است . 🔹شیخ می نویسد ؛ « اعتقاد ما شیعیان در مورد امام جواد علیه السلام آن است که او توسط سم معتصم مسموم شد و به شهادت رسید » 📚اعتقادات الامامیه ، صدوق ، ص 98 🔸شیخ عباس می نویسد ؛ «از كتاب عيون المعجزات نقل شده كه چون حضرت جواد عليه السّلام وارد بغداد شد و معتصم انحراف امّ الفضل را از آن حضرت دانست او را طلبيد و به قتل آن حضرت راضى كرده زهرى براى او فرستاد كه در طعام آن جناب داخل كند، امّ الفضل انگور رازقى را زهرآلود كرده به نزد آن امام آورد و چون حضرت از آن تناول نمود اثر زهر در بدن مباركش ظاهر شد و امّ الفضل از كرده خود پشيمان شد و چاره‏اى نمى ‏توانست كرد، گريه و زارى مى‏ كرد، حضرت فرمود ، الحال كه مرا كشتى گريه مى‏ كنى؟ به خدا سوگند كه به بلايى مبتلا خواهى شد كه مرهم‏ پذير نباشد. ❕چون آن نونهال جويبار امامت در اوّل سن جوانى از آتش زهر دشمنان از پا در آمد، معتصم، امّ الفضل را به حرم خود طلبيد و در همان زودى ناسورى در فرج او به هم رسيد و هر چند اطبّا معالجه كردند مفيد نيفتاد تا آن كه از حرم معتصم‏ بيرون آمد و آنچه داشت از مال دنيا صرف مداواى آن مرض كرد و چنان پريشان شد كه از مردم سؤال مى‏ كرد و با بدترين احوال شد و زيانكار دنيا و آخرت گرديد. 📚منتهی الامال ج 3 ص 1805 _ عیون المعجزات ص 132 _ دلائل الامامه ص 209 ❕مسعودى در اثبات الوصيّة نيز قريب به همين نقل كرده الّا آن كه گفته ؛ « معتصم و جعفر بن مأمون هر دو امّ الفضل را واداشتند بر كشتن آن حضرت، و جعفر بن مأمون به سزاى اين امر در حال به چاه افتاد، او را مرده از چاه بيرون آوردند » 📚اثباه الوصیه ص 192 👌این در کتب دیگری نیز نقل شده است ؛ 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 384_ بحار الانوار ج 50 ص 8_ المجالس السنیه ج 2 ص 634_ تفسیر العیاشی ج 1 ص 319_ جلاء العیون ص 968_ تفسیر البرهان ج 1 ص 471 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔شبهه ای را کانال های ضد دین کرده اند که معاذ الله امام جواد فرزند امام رضا نبوده است و امام رضا بوده است و حتی نزدیکان امام رضا هم می گفتند امام جواد فرزند او نیست زیرا رنگ پوستش با امام رضا فرق می کند ...خواستم در این رابطه توضیح بدید ❗️❗️ 💠💠 👌در خانواده امام رضاعلیه السلام و در محافل شیعه، از حضرت جواد علیه السلام، به عنوان مولودى پرخیر و برکت یاد مى شد. چنانکه «ابو یحیاى صنعانى» مى گوید: روزى در محضر امام رضا علیه السلام، فرزندش ابو جعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود: «این مولودى است که براى ما، با برکت تر از او زاده نشده است». 📚الارشاد ص 319 👌گویا امام، به مناسبت هاى مختلف، از فرزند ارجمند خود با این عنوان یاد مى کرده و این موضوع در میان شیعیان و یاران امام رضا(علیه السلام) معروف بوده است، به گواه اینکه دو تن از شیعیان بنام «ابن اسباط» و «عبّاد بن اسماعیل» مى گویند: در محضر امام رضا(علیه السلام) بودیم که ابو جعفر را آوردند، عرض کردیم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟ حضرت فرمود: «آرى، این همان مولودى است که در اسلام بابرکت تر از او نشده است». 📚الکافی ج 6 ص 361 🔰شاید در بدو نظر تصور شود که مقصود از این حدیث این است که امام جواد(علیه السلام) از همه امامان قبلى براى شیعیان، با برکت تر بوده است، در حالى که چنین مطلبى قابل قبول نیست، بلکه بررسى موضوع و ملاحظه شواهد و قرائن، نشان مى دهد که ظاهراً مقصود از این این است که تولد حضرت جواد در شرائطى صورت گرفت که خیر و برکت خاصّى براى شیعیان به ارمغان آورد، بدین معنا که عصر امام رضا(علیه السلام) عصر ویژه اى بوده و حضرت در تعیین جانشین خود و معرفى امام بعدى، با مشکلاتى روبرو بوده که در عصر امامان قبلى، بى سابقه بوده است؛ 👌زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم(علیه السلام) گروهى که به «واقفیّه» معروف شدند، براساس انگیزه هاى مادى،امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار کردند و از سوى دیگر امام رضا(علیه السلام) تا حدود چهل و هفت سالگى داراى فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاکى از آن بود که امامان دوازده نفرند که نُه نفر آنان از نسل امام حسین(علیه السلام) خواهند بود، فرزند براى امام رضا(علیه السلام)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سوال مى برد و واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده امامت حضرت رضا(علیه السلام) را انکار مى کردند. 🔹گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطى» به امام هشتم در این مورد، و پاسخ آن حضرت است. «ابن قیاما» که از سران «واقفیه» بوده است ، طى نامه اى به امام رضا(علیه السلام) او را متهم به کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشى در صورتى که فرزندى ندارى؟! 🔸امام در پاسخ نوشت: از کجا مى دانى که من داراى فرزندى نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روز نمى گذرد که خداوند پسرى به من عطا مى کند که حق را از باطل جدا مى کند. 📚الکافی ج 1 ص 320 👌این شگرد تبلیغى از طرف «حسین بن قیاما» (و دیگر پیروان واقفیه) منحصر به این مورد نبوده است، بلکه این معنا به مختلف و در موارد گوناگون تکرار مى شده و امام رضا(علیه السلام) همواره سخنان و دلائل آنان را رد می کرده است تا آنکه حضرت جواد به این سم پاشی ها خاتمه داد داد و موضع امام و شیعیان که از این نظر در تنگنا قرار گرفته بودند، تقویت گردید و اعتبار و وجهه تشیّع بالا رفت. 📚الامام الجواد ، سید کاظم قزوینی ص 337 🔸ادامه 👇👇👇
🔹 👇 👌وسوسه هاى واقفیه و دشمنان خاندان امامت در این مورد، به حدى بود که حتى پس از ولادت حضرت جواد(علیه السلام) که واقفیه را خلع سلاح کرد، گروهى از خویشان امام رضا(علیه السلام) طبعاً بر اساس حسدورزی ها و تنگ نظری ها گستاخى را به رساندند که ادعا کردند که حضرت جواد، فرزند على بن موسى نیست! 👌آنان در این تهمت ناجوانمردانه و دور از اسلام، براى مطرح کردن اندیشه هاى پنهانى خویش، جز شبهه عوام فریبانه عدم شباهت میان پدر و فرزند از نظر رنگ چهره چیزى نیافتند و گندمگونى صورت حضرت جواد(علیه السلام) را بهانه قرار داده و گفتند: در میان ما، امامى که باشد وجود نداشته است! امام هشتم فرمود: او فرزند من است. آنان گفتند: پیامبر اسلام با قیافه شناسى داورى کرده است ، باید بین ما و تو قیافه شناسان داورى کنند. حضرت (ناگزیر) فرمود: شما در پى آنان بفرستید ولى من این کار را نمى کنم، اما به آنان نگویید براى چه دعوتشان کرده اید... ❕( معتبر شناخته شدن قيافه شناسى از طرف پيامبر اسلام ادعائى بود كه صرفاً از طرف آنان مطرح شد و هرگز به معناى تأييد آن از طرف امام رضا(عليه السلام) نبود، و اگر حضرت به اين پيشنهاد تن در داد، از روى به اين دليل كه مى دانست اين كار در نهايت، به روشن شدن واقعيت، و اثبات پوچى ادعاى آنان تمام مى شود. قيافه شناسان كسانى بودند كه از روى شباهت اندام، نسب اشخاص را تعيين مى كردند.) ❕یک روز بر اساس قرار قبلى، عموها، برادران و خواهران حضرت رضا(علیه السلام) در باغى نشستند و آن حضرت، در حالى که جامه اى گشاده و پشمین بر تن و کلاهى بر سر و بیلى بر دوش داشت، در میان به بیل زدن مشغول شد، گویى که باغبان است و ارتباطى با حاضران ندارد. 👌آنگاه حضرت جواد(علیه السلام) را حاضر کردند و از قیافه شناسان درخواست نمودند که پدر وى را از میان آن جمع شناسایى کنند. آنان به اتفاق گفتند: پدر این کودک در این جمع حضور ندارد، اما این شخص عموى پدرش، و این عموى خود او، و این هم عمه اوست، اگر پدرش نیز در اینجا باشد باید آن شخص باشد که در میان باغ بیل بر دوش گذارده است؛ زیرا پاهاى این دو، به یک گونه است! در این هنگام امام رضا(علیه السلام) به آنان پیوست. قیافه شناسان به اتفاق گفتند: پدر او، این است. ❕در این هنگام على بن جعفر، عموى حضرت رضا(علیه السلام) از جا برخاست و بوسه برلب هاى حضرت جواد(علیه السلام) زد و عرض کرد: مى دهم که تو در پیشگاه خدا امام من هستى. 📚الکافی ج 1 ص 322 _ سیره پیشوایان ص 563 👌بدین ترتیب بکبار دیگر توطئه و دسیسه مخالفان امامت براى خاموش ساختن نور خدا، با شکست روبرو شد و خداوند آنان را رسوا ساخت و به همين جهت بود كه امام رضا(عليه السلام) خود را به رسول خدا، و جواد را به ابراهيم فرزند پيامبر تشبيه مى كرد، زيرا پس از تولد ابراهيم از ماريه قبطيه برخى از همسران رسول خدا از روى حسد، چنين تهمتى به وى زدند و گفتند: اين نوزاد از «جريح» خادم رسول اكرم است! ولى پس از تحقيق و كاوش روشن شد كه اصولاً «جريح» فاقد عضو تناسلى است! و به اين ترتيب خداوند آنان را آشكار ساخت و ماريه را از اين تهمت تبرئه كرد . 📚 مناقب آل أبى طالب، ج 4، ص 387 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔آیه ای هست که خدا به انسان #فرشته ی محافظ میفرسته ، ویرسل علیکم حفظه پس این همه بلا و مرگ ومیر ها چگونه با فرشتگان محافظ یه جا جمع میشه ❗️ 💠پاسخ👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیه ای هست که خدا به انسان ی محافظ میفرسته ، ویرسل علیکم حفظه پس این همه بلا و مرگ ومیر ها چگونه با فرشتگان محافظ یه جا جمع میشه ❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّه‏ » « براى انسان مامورانى است كه پى در پى، از پيش رو، و از پشت سرش او را از حوادث حفظ مى‏ کنند» ( رعد 11) ❕ اين آيه آن است كه خداوند به گروهى از فرشتگان، ماموريت داده كه در شب و روز به طور متناوب به سراغ انسان بيايند و از پيش رو و پشت سر نگاهبان و حافظ او باشند. 👌بدون ترديد انسان در زندگى خود در معرض آفات و بلاهاى زيادى است، حوادثى از درون و برون، انواع بيماريها، ميكربها، انواع حادثه ‏ها و خطراتى كه از زمين و آسمان مى‏ جوشد، انسان را احاطه كرده ‏اند، مخصوصا به هنگام كودكى كه آگاهى انسان از اوضاع اطراف خود بسيار ناچيز است و هيچگونه تجربه‏ اى ندارد، در هر گامى در كمين او نشسته است، و گاه انسان تعجب مى ‏كند كه كودك چگونه از لابلاى اينهمه حوادث جان به سلامت مى ‏برد و بزرگ مى‏ شود، مخصوصا در خانواده ‏هايى كه پدران و مادران چندان آگاهى از مسائل ندارند و يا امكاناتى در اختيار آنها نيست مانند كودكانى كه در روستاها بزرگ مى‏ شوند و در ميان انبوه محروميتها، عوامل بيمارى و خطرات قرار دارند. ❕اگر براستى در اين مسائل بينديشيم احساس مى‏ كنيم كه نيروى محافظى هست كه ما را در برابر حوادث مى‏ كند و همچون سپرى از پيش رو و پشت سر محافظ و نگهدار ما است. ❕امام باقر علیه السلام در آیه فرمود ؛ « به فرمان خدا انسان را حفظ مى‏ كند از اينكه در چاهى سقوط كند يا ديوارى بر او بيفتد يا حادثه ديگرى براى او پيش بيايد تا زمانى كه مقدرات حتمى فرا رسد در اين هنگام آنها كنار مى‏ روند و او را تسليم حوادث مى‏ كنند، آنها دو فرشته ‏اند كه انسان را در شب مى ‏كنند و دو فرشته ‏اند كه در روز كه به طور متناوب به اين وظيفه مى‏ پردازند » 📚تفسیر برهان ج 2 ص 283 ❕ البته عدم آگاهى از وجود اين فرشتگان از طريق حس يا از طريق علوم و دانشهاى طبيعى هرگز نمى‏ تواند دليل بر نفى آنها باشد چرا كه اين منحصر به مورد بحث ما نيست، قرآن مجيد و همچنين مذاهب ديگر خبر از امور فراوانى كه ما وراء حس انسان است داده‏ اند كه بشر از طرق عادى نمى‏ تواند از آنها آگاهى يابد ، از اين گذشته همانگونه كه در بالا گفتيم ما در زندگى روزانه خود، نشانه ‏هاى واضحى از وجود چنين نيروى محافظى مى ‏بينيم و احساس مى‏ كنيم كه در برابر بسيارى از حوادث مرگبار بطور اعجاز آميزى نجات مى ‏يابيم كه تفسير و همه آنها از طريق عادى و يا حمل بر تصادف مشكل است‏. 📚تفسیر نمونه ج 10 ص 143 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ ❕❕ ❔در اينجا سؤالى پيش مى‏ آيد كه اگر مطلب چنين است، پس لازم نيست ما خود را در برابر خطرات حفظ كنيم و پيشگيرى لازم را در برابر سيل و زلزله و بيمارى و حوادث رانندگى بنماييم، بلكه مجاز هستيم بى‏ پروا پيش برويم و از هيچ چيز نترسيم و یا چرا همواره بسیاری افراد گرفتار دنیوی می شوند ❕ 👌در پاسخ به اين سؤال بايد توجّه كرد كه اجل و سرآمد عمر انسان، بر دو گونه است ؛ «اجل حتمى» و «اجل غير حتمى». ❕ «اجل حتمى» سرآمدى است كه به هيچ راه بازگشت براى آن نيست مثل اينكه قلب انسان حداكثر قدرت ضربانش- در حاليكه كاملا هم سالم باشد- فلان مقدار است، هنگامى كه آن عدد كامل شد قلب خواه ناخواه از كار مى‏ ايستد، درست مانند ساعتى كه آن تمام شده باشد. «در اينجا به مصداق «فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَايَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ» ( اعراف 34) مرگ حتمى است. 👌امّا «اجل غير حتمى» سرآمدى است كه قابل است آن نيز بر دو گونه است، بخشى از آن در اختيار انسان است كه مى ‏تواند با رعايت موازين عقلايى از آن پرهيز كند، مانند ، پوشيدن «زره» در تن و گذاشتن «خود» بر سر و گرفتن «سپر» به دست در ميدان جنگ، كه بى‏ شك جلوى بسيارى از مرگ و ميرها را مى‏ گيرد. ❕پرهيز از اين گونه امور، به خود انسان گذارده شده است و اوست كه در برابر اين حوادث، مسئول و تعيين كننده است. 💠بخش ديگرى از سرآمدها، غير قطعى است، كه معمولا از اختيار انسان بيرون است، مانند: بخشى از حوادث رانندگى و يا مسأله پيش‏ بينى نشده‏ اى در مورد سقوط در چاه، يا ريزش كوه و مانند آن. اينجاست كه فرشتگان و مأموران الهى، تا اجل حتمى او فرا باشد او را در برابر اين حوادث حفظ مى‏ كنند و هنگامى كه اجل حتمى او فرا رسيد او را به دست حادثه مى ‏سپارند و رهايش مى‏ كنند. 👌البتّه اين بخش را نيز مى‏ توان به دو تقسيم كرد ؛ مشروط و غير مشروط، مشروط آن مواردى است كه، پاسدارى فرشتگان حافظ انسانها، مشروط به انجام كارى از دادن صدقه، دعا كردن، صله رحم و انجام كارهاى نيك مى‏ باشد، و قسم ديگر آن است كه، حتّى بدون اين شرط، مأمور محافظت او در اين قسمت هستند. ❕خلاصه اينكه اجل تخلّف ‏ناپذير است، و اجل مشروط يا معلَّق قابل تغيير مى ‏باشد، گاه به وسيله تدبير و احتياط خود انسانها و گاه به وسيله انجام اعمال نيكى همچون صله رحم و صدقه در راه خدا و گاه به وسيله فرشتگانى كه مأمور حفظ انسان در برابر خطرات غير حتمى هستند. ❕از اينجا روشن مى‏ شود كه آياتى مانند: «هنگامى كه اجل آنها فرا رسد نه ساعتى از آن عقب مى‏ افتند و نه ساعتى بر آن پيشى مى‏ گيرند» ( اعراف 34) و آيه شريفه « خداوند هرگز مرگ كسى را كه اجلش فرا رسيده به تأخير نمى ‏اندازد » ( منافقون 11) با آياتى مانند: «لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ» منافات ندارد و همچنين با روايات فراوانى كه مى‏ گويد صدقه و صله رحم، اجل انسان را به تأخير مى ‏اندازد، نيست و در واقع جمع بين همه آيات و روايات با توجّه به اقسام سه گانه يا چهار گانه اجل، كه در بالا اشاره شد، روشن مى ‏شود. 📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 25 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔برخی شبهه می کنند که پوشیدن چادر سیاه در قرآن و روایات نیامده است و این رسمی است که از عرب جاهلی باقیمانده که دختران خود را به خاطر ننگ دختر بودن در چادرهای سیاه پنهان می کردند ❗️ 💠پاسخ👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که چادر سیاه در قرآن و روایات نیامده است و این رسمی است که از عرب جاهلی باقیمانده که دختران خود را به خاطر ننگ دختر بودن در چادرهای سیاه پنهان می کردند ❗️آیا واقعیت دارد ❕ 💠💠 👌پوشیدن چادر سیاه برای زنان در جهت پوشش بدن از نامحرم مورد آیات و روایات قرار گرفته است . ❕در تعالیم اسلامی تاکید شده است که بانوان باید تمام بدن خود را جز قرص صورت و دست ها تا مچ از بپوشانند . 🗯خداوند در سوره نور آیه 31 می فرماید: «به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و های خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود)» 🗯امام صادق فرمود: «زینت ظاهری که پوشاندن آن واجب نیست صورت و دو دست است» 📚قرب الاسناد ص40 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 202 ❗️و در سوره احزاب آیه 59 می فرماید: «ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مومن بگو خود را بر خویش فرو افکنند .این کار برای اینکه مورد آزار قرار نگیرند بهتر است» ❕جلباب به پوشش های بلندی اطلاق می شود که سر و سینه و زن را می پوشاند . 📚لسان العرب ج 1 ص 272 ❕در تفسیر در المنثور آمده است ؛ « وقتى آيه" يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ" نازل شد، زنان انصار طورى از خانه‏ ها بيرون شدند كه گويى كلاغ سياهند، چون كيسه‏ اى سياه به خود پوشانده بودند كه سراپايشان گرفته بود » 📚الدر المنثور ج 5 ص 221 ❗️پیامبر گرامی فرمود: «زن وقتی به حد بلوغ می رسد نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود مگر صورت و دست ها » 📚سنن ابی داود ج2 ص383 ❕روشن است که پوشاندن کامل بدن جز صورت و دست ها با پوشش های سرتاسری حاصل می شود که ما امروزه از آن تعبیر به چادر می کنیم و این نکته نیز روشن است که با پوشش و چادر مشکی بهتر حجاب شرعی رعایت می شود و بدن و زینت های آن تحت پوشش قرار می گیرد و بانوان در معرض نگاه نامحرمان قرار نمی گیرند . ❕در مورد حضرت زهرا آمده است که زمانی که به مسجد برای خواندن خطبه فدکیه می رفت ؛ 👌« سرپوش به سر افکند و خود را در پیچیده با گروهی از زنان به جانب مسجد راه افتاد در حالی که خود را سخت پوشانده بود « لاثت خمارها علی راسها و اشتملت بجلبابها و اقبلت فی لمه من حفدتها و نساء قومها تطا ذیولها» 📚بحار الانوار ج29 ص216 👌لذا در روایات ما ، حکم کراهت پوشش مشکی از چادر برداشته شده است . 🔰امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « پوشش سیاه مکروه است ، مگر در عمامه و چکمه و » 📚الکافی ج 6 ص 415 ❕کساء به پوششی گفته می شود که تقریبا تمام بدن را می پوشاند مانند عبا و ؛ 📚التحقیق فی کلمات القرآن ج 10 ص 67 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔یکی از اشکالاتی که تنی چند از اساتید دانشگاه غربی به بنده گرفته اند این است که اسلام آیینی انزوایی است و پیروان خود را از حضور در اجتماع نهی می کند در حالی که حضور در اجتماع...❕ 💠پاسخ👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔یکی از اشکالاتی که تنی چند از اساتید دانشگاه های غربی به بنده گرفته اند این است که اسلام آیینی است و پیروان خود را از حضور در اجتماع نهی می کند در حالی که حضور در اجتماع ضرورتی اجتناب ناپذیر است ❗️براستی پاسخ این تضاد در آموزه های اسلام و واقعیت خارجی در چیست ❕ 💠💠 👌انسان موجودى است اجتماعى، و تنها در سايه اجتماع مى ‏تواند به اهداف والاى خود دست يابد، مشكلات خود را آسان‏تر مرتفع كند، و به سعادت مطلوب سريع‏تر برسد. ❕گوشه‏ گيرى و انزوا طلبى نه با فطرت انسان سازگار است و نه با روح تعليمات اسلام، بلكه اجتماع گرايى، روح تمام تعليمات اسلام است از عبادات به صورت دسته‏ انجام مى‏ شود گرفته تا مسائل مربوط به حقوق بشر و حكومت اسلامى، و امر به معروف و نهى از منكر و اجراى حدود و احقاق حقوق و تعاون در برّ و تقوا و مانند آن ، اسلام دست خدا را با جماعت مى‏ داند (يَدُ اللَّهِ مَعَ الْجَماعَة) و جداشدن از صفوف مسلمين را سبب نفوذ شيطان شمرده‏ است . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « اى مردم ، بر شما است كه از جماعت جدا نشويد، و از جدايى و پراكندگى بپرهيزيد» 📚کنزالعمال ج 1 ص 206 👌 علی علیه السلام فرمود ؛ « دست خدا بر سر جماعت است، هنگامى كه يكى از آنها از جمعيت جدا شود (و به انزوا روى آورد) شيطان او را مى‏ ربايد، همان گونه كه گرگ گوسفند جدا شده از گلّه را مى ‏ربايد». 📚نهج البلاغه خطبه 127 ❕در برابر روايات بالا، رواياتى در منابع حديث آمده است كه نشان مى‏ دهد انزواطلبى مطلوب و دقيقاً در تضاد با روايات و بحث‏هاى سابق است، از جمله: ❕ در حديثى از پيغمبر اكرم مى‏ خوانيم: «الْعُزْلَةُ عِبادَةٌ؛ گوشه ‏گيرى عبادت است». 📚میزان الحکمه ج 3 ح 12884 👌در حديث ديگرى از امام اميرالمؤمنين عليه السلام آمده است ؛ «مَنْ انْفَرَدَ عَنِ النَّاسِ انَسَ بِاللَّهِ سُبْحانَهُ؛ كسى كه از مردم جدا شود، با خدا انس مى ‏گيرد». 📚شرح غرر الحکم ج 5 ص 33 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « اگر بتوانى كه از خانه ‏ات بيرون نروى چنين كن، زيرا هنگامى كه بيرون نروى غيبت نخواهى كرد، و دروغ نخواهى گفت و حسد نمى‏ ورزى و ريا نمى ‏كنى و تصنع و مداهنه نخواهى كرد». 📚الکافی ج 8 ص 128 ❕ولى با دقت به خوبى ثابت مى ‏شود كه مسأله عزلت و گوشه ‏گيرى در يك سلسله شرايط خاص اجتماعى، و به صورت استثنايى توصيه شده است. در مورد اصحاب كهف مى ‏دانيم كه آنها در يك جامعه كافر و بى ‏بندوبار گرفتار شده بودند و به جرم ايمانشان به خدا، تحت تعقيب بودند، و چاره ‏اى جز فرار از شهر و ديار و پناه بردن به كوه و غار نداشتند. ❕بديهى است اين شرايط براى هر كس در هر زمان حاصل شود، چاره ‏اى جز هجرت و عزلت نيست، اما اين اصل يك اصل اساسى محسوب نمى‏ شود بلكه يك استثناء مربوط به شرايط خاص است. ❕در حديثى كه از امير المؤمنين على عليه السلام سلامت دين را در عزلت مى ‏داند كه مربوط به جايى است كه معاشرت با مردم به راستى دين انسان را به خطر بيفكند. 👌گاه بعضى از افراد شرايط خاصى دارند، و بسيار آسيب‏ پذير و ضعيف در برابر مظاهر فسادند، ممكن است به اين گونه افراد توصيه شود، كمتر در اجتماعات ظاهر شوند. آنها شبيه افراد بسيار ضعيف المزاجى هستند كه اگر در اجتماعات حاضر شوند به زودى مزاج آنها انواع بيمارى‏ها را به خود جذب مى‏ كند، ممكن است طبيب به چنين شخصى دستور دهد كمتر در اجتماع ظاهر شود. امروز معمول است هنگامى كه هوا بيش از حد آلوده مى‏ شود، به افراد ضعيف مانند كودكان و پيرمردان و بيماران قلبى و تنفّسى توصيه مى ‏شود در خانه بمانند. ❕بديهى است هيچ يك از اينها يك اصل كلى نيست، بلكه مربوط به شرايط خاص اجتماعى است، يا شرايط خاص فرد است، بنابراين نبايد آن را به همگان و در هر زمان و مكان توصيه كرد. 👌اگر مى‏بينيم امام صادق عليه السلام به يكى از يارانش مى‏ فرمايد اگر مى‏توانى از خانه ‏ات بيرون نروى چنين كن، چرا كه از غيبت و دروغ و حسد و ريا و ظاهرسازى و مداهنه نجات خواهى يافت، حتماً يا شرايط جامعه در آن زمان چنين ايجاب مى ‏كرده و يا آن فرد، فرد آسيب ‏پذير و ضعيفى بوده است. ❕همه اينها استثنائاتى است كه در برابر اصل كلى اجتماعى بودن انسان قابل قبول است. 📚اخلاق در قرآن ج 3 ص 459 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔یکی می گفت در روایات شیعه آمده است که روزی حضرت نوح زیاد شراب خورد و #لخت مادر زاد پیش فرزندانش رفت و اونها عورتش را دیدند ❗️می خواستم ببینم این نقل ها واقعیت دارد ❕ 💠پاسخ👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔یکی می گفت در روایات شیعه آمده است که روزی حضرت نوح زیاد شراب خورد و مادر زاد پیش فرزندانش رفت و اونها عورتش را دیدند ❗️می خواستم ببینم این نقل ها واقعیت دارد ❕ 💠💠 👌چنین نقلی در کتب و روایات شیعه نیامده است ، بلکه تورات و تحریف یافته چنین نقل می کند ؛ « نوح به کشتکاری زمین آغاز کرد و تاکستانی غرس نمود ، او از آن نوشیده مست شد و خود را در میان خیمه خویش برهنه ساخت ، حام پدر کنعان برهنگی پدر را دید و دو برادر خویش را در بیرون خبر داد ، پس سام و یافث ردایی برگرفته ، آن را بر شانه های خویش افکندند و پس پس رفته برهنگی پدر خود را پوشاندند ، ایشان روی به جانب دیگر داشتند و برهنگی پدر را ندیدند ، چون نوح از خود به هوش آمد و دریافت که پسر کوچکتر با او چه کرده گفت لعنت خدا بر کنعان ...» 📚تورات کتاب پیدایش فصل 9 آیات 18_26 ❕ما این نقل ها را جعلی و خلاف می دانیم که شایسته نسبت دادن به پیامبر بزرگی چون نوح نبی نمی باشد . 👌با این وجود در روایتی در کتاب از امام هادی علیه السلام نقل شده است ؛ « نوح عليه السّلام دو هزار و پانصد سال زندگى نمود، روزى در كشتى خواب بود و باد مى‏ وزيد و در اثر آن عورتش نمايان شد حام و يافث از آن منظره بخنديدند، سام عليه السّلام ايشان را نهى كرد و از خنديدن باز داشت و آنچه را كه باد نمايان نموده بود وى پوشاند ولى حام و يافث دوباره آن را ظاهر كردند و پيوسته سام عليه السّلام آن را مى ‏پوشاند و آن دو مكشوف مى‏ نمودند، در اين اثناء عليه السّلام از خواب بيدار شد ديد كه ايشان مى‏ خندند، فرمود سبب چيست؟ 👌سام واقعه را بيان كرد، نوح عليه السّلام دست به طرف آسمان بلند كرد و عرضه داشت: ❕«پروردگارا نطفه حام را دگرگون كن تا غير از و سیاهان فرزندى از او به ظهور نرسد، خدايا نطفه يافث را نيز تغيير بده حقّ تبارك و تعالى نطفه اين دو را تغيير داد، پس تمام سودان و سیاهان كه بوجود آمدند از حام بوده و آنچه ترك و سقالبه و يأجوج و مأجوج و چينى ‏ها بوده از نسل يافث مى‏ باشند و جميع سفيد پوستانى كه غير اين گروه هستند از سام عليه السّلام بوجود آمدند بعد نوح عليه السّلام به حام و يافث فرمود خدا ذرّيه و فرزندان شما را تا روز قيامت بردگان اولاد و ذرارى سام قرار دهد زيرا سام به من نيكى نمود و شما دو مرا آزار داديد، پس پيوسته علامت ايذاء شما به من در فرزندانتان ظاهر و نشانه نيكى و احسان سام به من در نسل او الى الابد نمايان باشد » 📚علل الشرایع ج1 ص 32 ❕این نقل تنها از عورت غیر اختیاری نوح علیه السلام سخن به میان می آورد و با نقل تورات ساختگی کاملا متفاوت است ، اما با این وجود به دلیل محتوای که دارد چون برتری سفید پوستان بر سیاه پوستان و ... زیاد قابل نمی باشد زیرا راوی آن بن زیاد آدمی است که نجاشی در مورد او می نویسد ؛ « او در حدیث است و به احادیث او اعتماد نمی شود .احمد بن محمد بن عیسی شهادت می داد که او اهل غلو و دروغگویی است و او را از قم به ری خارج کرد» 📚رجال نجاشی ص185 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#پیش_بینی_پیامبر_از_ظهور_وهابیت 🤔پرسش ❔آیا پیامبر اسلام از پیدا شدن فرقه #وهابیت و سلفیه و کشتار مسلمین در آخر الزمان خبر داده بودند ❗️ 💠پاسخ👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا پیامبر اسلام از پیدا شدن فرقه و سلفیه و کشتار مسلمین در آخر الزمان خبر داده بودند ❗️ 💠💠 👌در کتب اهل سنت روایاتی نقل شده است که نشان از پیش بینی پیامبر گرامی اسلام نسبت به ظهور فرقه در آخر الزمان دارد . ❕بخاری از عبد الله بن عمر نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود ؛ « خدایا منطقه شام و یمن را بر ما مبارک گردان ، صحابه تا سه مرتبه سوال کردند ای رسول خدا پس منطقه نجد چه می شود ❕پیامبرفرمودسرزمین نجد ، سرزمین زلزله ها ( و ویرانی ها ) و فتنه هاست و از همان جا شیطان ظهور خواهد کرد » 📚صحیح بخاری ج 2 ص 245 📚مسند احمد ج 10 ص 194 ❕بدر الدین عینی شارح صحیح می نویسد ؛ « مراد از شاخ شیطان که از منطقه عربستان ظهور می کند ، حزب و گروه شیطان می باشد » 📚عمده القاری ج 7 ص 59 ❕در دیگری از پیامبر گرامی نقل می کنند ؛ « افرادی در مشرق زمین خواهند آمد که قرآن را تلاوت کرده اما از گلوگاه آنها تجاوز نمی کند و از قرآن بهره ای نمی برند ، این گروه همان گونه از دین خارج می شوند که تیر از کمان خارج شده و دیگر به کمان باز نمی گردد ، از پیامبر پرسیدند این فرقه چه نشانه ای دارد ؟ از نشانه های این گروه سرهای تراشیده است » 📚صحیح بخاری ج 11 ص 208 👌زینی دحلان می نویسد ؛ « تصریح پیامبر بر سر تراشیدن این گروه نشانه بارزی است بر یکی از شاخصه های وهابیت که تنها فرقه ای هستند که به خود دستور می دهند سر خود را بتراشند» 📚فتنه الوهابیه ، ص 19 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔میخواستم ببینم این محرمیت رضاعی که اسلام درست کرده از کجا اومده ❗️دلیلش چیه ❕مستندش کجاست ❕اصلا چرا باید کسانی که همشیر بودند به هم محرم شوند ...❕ 💠پاسخ👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔میخواستم ببینم این محرمیت رضاعی که اسلام درست کرده از کجا اومده ❗️دلیلش چیه ❕ کجاست ❕اصلا چرا باید کسانی که همشیر بودند به هم محرم شوند الان با هرکی می خواهیم ازدواج کنیم می فهمیم که تو بچگی با هم همشیر بودیم ❕ 💠💠 ❕هرگاه زنى كودكى را با شرايطى كه در فقه اسلامی مقرر است شير دهد، آن زن به حكم اوست؛ و آن مرد كه شير مربوط به اوست به حكم پدر او است . 👌به عبارت ديگر هنگامى ‏كه زن ، بچّه ‏اى را با شرايطى شير دهد آن بچّه به اين عدّه مى‏ شود: 1. خود آن زن و او را مادر رضاعى مى ‏گويند. 2. شوهر آن زن كه شير مربوط به اوست و او را پدر رضاعى گويند. 3. پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگر چه پدر و مادر رضاعى او باشند. 4. بچّه ‏هايى كه از آن زن به دنيا آمده ‏اند يا به دنيا مى ‏آيند. 5. بچّه ‏هاى اولاد آن زن هر چه پايين روند، چه از اولاد او به دنيا آمده، يا اولاد او آنها را شير داده باشند. 6. خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعى باشند. 7. عمو و عمّه آن زن هرچند رضاعى باشند. 8. دايى و خاله آن زن اگر چه رضاعى باشند. 9. اولاد شوهر آن زن كه شير مربوط به اوست هر چه پايين روند، هرچند اولاد رضاعى او باشند. 10. پدر و مادر شوهر آن زن كه شير مربوط به آن شوهر است، هر چه بالا روند. 11. خواهر و برادر شوهرى كه شير مربوط به اوست، اگر چه خواهر و برادر رضاعى او باشند. 12. عمو و عمّه و دائى وخاله شوهرى كه شير مربوط به اوست هر چه بالا روند، اگر چه رضاعى باشند؛ همچنين عدّه ديگرى که به واسطه شير دادن محرم مى‏ شوند. 📚رساله توضیح المسائل ، ، ص 400 ❕مستند این حکم گذشته از آیه قرآن ( نساء 23) ، فراوانی است که در مجامع روایی ما از اهل بیت علیهم السلام نقل شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ، ج 20 ص 371 به بعد ، ابواب ما یحرم بالرضاع 👌فلسفه تحريم اين است كه با پرورش گوشت و استخوان آنها با شير شخص معينى شباهت به فرزندان او پيدا مى‏ كنند ، مثلا زنى كه كودكى را به اندازه‏ اى شير مى‏ دهد كه بدن او با آن شير نمو مخصوصى مى ‏كند يك نوع شباهت در ميان آن كودك و ساير فرزندان آن زن پيدا مى‏ شود و در حقيقت هر كدام جزئى از بدن آن مادر محسوب مى‏ گردند و همانند دو برادر یا خواهر نسبى هستند و همان حکم را طبیعتا دارند ‌. 📚تفسیر نمونه ج 3 ص 329 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔برخی از معاندان می گویند خداوند و پیامبر اسلام به همسران خودش بزرگترین #ظلم را کرد و آنها را از ازدواج کردن پس از خودش نهی کرد با این که برخی از همسران پیامبر جوان بودند ❗️ 💠پاسخ👇👇👇
🤔 ❔برخی از معاندان می گویند خداوند و پیامبر اسلام به همسران خودش بزرگترین را کرد و آنها را از ازدواج کردن پس از خودش نهی کرد ❕با این که برخی از آنان چون عایشه جوان بودند ❗️براستی حکم حرمت ازدواج با همسران پیامبر چه دارد ❕ 💠💠 👌حرمت ازدواج با همسران پیامبر گرامی اسلام پس از وفات ایشان ، مساله ای است که مورد قرآن قرار گرفته است و می فرماید ؛ « شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید و نه هرگز همسران او را بعد از او به خود در آورید که این کار نزد خدا عظیم است » ( احزاب 53) ❕در شان نزول آیه نقل شده است ؛ « زمانی که ابو سلمه و خنیس بن حذاقه از دنیا رفتند و پیامبر اسلام با همسران آنها ، ام سلمه و حفصه ازدواج کرد ، طلحه و عثمان می گفتند آیا محمد با زنان ما پس از فوت ما ازدواج کند اما ما پس از فوت او با همسرانش ازدواج نکنیم ، به خدا سوگند می خوریم که پس از پیامبر با همسران او ازدواج می کنیم ، طلحه قصد ازدواج با و عثمان قصد ازدواج با ام سلمه را داشت که خداوند آیه فوق را نازل کرد » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 4 ص 486 ❕این مضمون را علمای اهل هم نقل کرده اند ؛ 📚الدر المنثور ج 5 ص 214 ❔در اينجا سؤالى پيش مى‏ آيد كه چگونه خداوند همسران پيامبر را كه بعضى به هنگام وفات او نسبتا جوان بودند از حق انتخاب همسر ساخته است؟ 👌پاسخ اين سؤال با توجه به فلسفه اين تحريم روشن است زیرا ؛ 1⃣چنان كه از شان نزول آيه دانستيم، بعضى به عنوان انتقام‏ جويى و توهين به ساحت پيامبر چنين تصميمى را گرفته بودند و از اين راه مى‏ خواستند ضربه ‏اى بر حيثيت آن حضرت وارد كنند. 2⃣اگر اين مساله مجاز بود جمعى به عنوان اينكه همسر پيامبر را بعد از او در اختيار خود گرفته‏ اند ممكن بود اين كار را وسيله سوء استفاده قرار دهند، و به اين بهانه موقعيت اجتماعى براى خويش دست و پا كنند، و يا به عنوان اينكه آگاهى خاص از درون خانه پيامبر و تعليمات و مكتب او دارند به تحريف اسلام پردازند، و يا مطالبى را از اين طريق در ميان مردم نشر دهند كه مخالف مقام پيامبر باشد (دقت كنيد). ❕اين خطر هنگامى ملموس‏تر مى ‏شود كه بدانيم گروهى خود را براى اين كار آماده ساخته بودند بعضى آن را به زبان آورده و بعضى شايد تنها در دل داشتند. از جمله كسانى را كه بعضى از اهل سنت در اينجا نام برده ‏اند طلحه است که اسناد آن بیان شد . ❕خداوندى كه بر اسرار نهان و آشكار آگاه است براى بر هم زدن اين توطئه زشت يك حكم قاطع صادر فرمود و جلو اين امور را به كلى گرفت، و براى تحكيم پايه ‏هاى آن به همسران پيامبر لقب ام المؤمنين داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خويش است ، با توجه به آنچه گفته شد روشن مى‏ شود كه چرا پيامبر لازم بود از اين محروميت استقبال كنند؟ ❕در طول زندگى انسان گاه مسائل مهمى مطرح مى‏ شود كه به خاطر آنها بايد فداكارى و از خودگذشتگى نشان داد، و از بعضى از حقوق حقه خود چشم پوشيد، به خصوص اينكه هميشه افتخارات بزرگ مسئوليتهاى سنگينى نيز همراه دارد، بدون شك همسران پيامبر افتخار عظيمى از طريق ازدواجشان با پيامبر كسب كردند، داشتن چنين نياز به چنين فداكارى هم دارد. 👌به همين دليل اغلب زنان پيامبر بعد از او در ميان امت اسلامى بسيار محترم مى‏ زيستند، و از وضع خود بسيار و خشنود بودند، و آن محروميت را در برابر اين افتخارات ناچيز مى‏ شمردند. 📚تفسیر نمونه ج 17 ص 404 ❕ پاسخ به دیگری ؛ 🔰اوّلًا ؛ زنان پيامبر با آغوش باز از اين مسأله استقبال كرده و در بين مؤمنين عظمت خاصى پيدا كردند و به عنوان «امّهات المؤمنين» خوانده مى‏ شدند و در هيچ جا ديده نشده است كه از اين حكم الهى گلايه ‏اى داشته باشند، پس وقتى خود، افتخار بدانند و راضى باشند، نمى‏ توانيد از آنها دفاع كنيد. اين سخن را كسى مى ‏گويد كه زن را در مورد علايق جنسى بشناسد و شخصيّت او را در علايق جنسى بداند. 🔰ثانياً: بعضى انسانها در يك شرايط اجتماعى قرار مى ‏گيرند كه بايد از خود فداكارى نشان بدهند. اگر زنان پيامبر آزاد بودند كه ازدواج كنند، مورد بهره‏ بردارى سوء افراد ديگر قرار مى‏ گرفتند كه‏ مى‏ شد، احترام پيامبر از بين برود و مفسده ‏اى در درون جامعه اسلامى ايجاد گردد، و لذا بايد براى حفظ حرمت پيامبر و حفظ حريم جامعه اسلامى چنين فداكارى داشته باشند. در جائى كه شوهر مرحوم مى ‏شود و زن براى بزرگ كردن بچّه‏ هاى خود شوهر نمى‏ كند و فداكارى مى ‏كند، و عقلا او را مدح مى ‏كنند، پس در اينجا كه همسر پيامبر به خاطر حفظ فداكارى مى‏ كند، قطعاً پسنديده و مورد ستايش است. 📚کتاب النکاح ، ، ج 2 ص 107 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔این که در روایاتی آمده که اهل بیت نماز و روزه و حج و زکات هستند یعنی چه ❗️آیا باید ما #عبادات را برای اهل بیت به جا بیاریم ❕آیا این روایات بوی شرک نمی دهند ❕ 💠پاسخ👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این که در روایاتی آمده که اهل بیت نماز و روزه و حج و زکات هستند یعنی چه ❗️آیا باید ما را برای اهل بیت به جا بیاریم ❕آیا این روایات بوی شرک نمی دهند ❕ 💠💠 👌علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار بابی را گشوده است تحت این عنوان ؛ « اهل بیت نماز و زکات و حج و روزه و اطاعات هستند ...» 📚بحار الانوار ج 24 ص 286 باب 66 ❕داود بن كثير می گوید به حضرت صادق عليه السّلام گفتم شما در قرآن نماز هستيد و شما زكات و حج هستيد؟ 👌پاسخ داد ؛ داود ما در قرآن نماز و زكات، روزه، حج، ماه حرام و شهر حرام و كعبه‏ و قبله و وجه اللَّه هستيم ...» 📚تاویل الایات الظاهره ص 801 ❕ علیه السلام فرمود ؛ « من نماز مومن هستم ، من حی علی الصلاه هستم ، من حی علی الفلاح هستم ، من حی علی خیر العمل هستم ...» 📚الفضائل ،فضل بن شاذان ، ص 84 ❕این روایات به آن نیست که ما عبادات را برای اهل بیت علیهم السلام به جا آوریم ، بلکه به این معنا است که روح تمام عبادات و طاعات و نماز و روزه و حج و ... اهل بیت هستم و بدون شناخت و ولایت آنان ، خداوند هیچ را از بندگان قبول نمی کند . 👌امام باقر علیه السلام فرمود: « هر کس با عبادت خداوند خود را خسته کند در حالی که معتقد به امامی از جانب خداوند نباشد سعی و تلاش او غیر مقبول است و چنین فردی گمراه و متحیر محسوب می شود .خداوند از بین اعمالش است و اگر در چنین حالی بمیرد به مرگ کفر و نفاق مرده است » 📚الکافی ج1 ص183 📚وسائل الشیعه ج1 ص118 🔷و فرمود: « اگر کسی شب ها شب زنده داری و روزها روزه بدارد و تمام اموالش را صدقه دهد و تمام روزگار را حج بجا آورد اما معتقد به امام الهی نباشد حقی بر خدا برای پاداش در برابر را ندارد» 📚الکافی ج2 ص18 👌فلسفه آن هم است زیرا این امام است که خدا را به مردم معرفی می کند و صفاتش را بیان می کند. در نبوت و معاد عقاید حقه را تبیین می کند . طریق صحیح انجام عبادات و نماز و روزه و ...را برای مردم باز گو می کند .اگر کسی معتقد به امام نباشد در اصول و فروع دین دچار گمراهی شده و از خدا و دین او دور افتاده است و درواقع گویی معتقد به آیین حق نمیباشد و روشن است اعمال کسانی که معتقد به دین حق نمی باشد ندارد زیرا این نیت و اعتقاد است که به عمل روح می دهد . ❕اعمال چنین افرادی ارزشی ندارد زیرا واقع انجام نشده و تاثیری در کمال و ترقی آنان نخواهد داشت .هیچگاه طی کردن مسیر باطل به حق و حقانیت منتهی نمی شود و این امام است که راهنمای مسیر برای رسیدن به می باشد. 🔶لذا امام باقر علیه السلام فرمود: « اسلام بر پایه پنج چیز بنا شده است .نماز و زکات و حج و روزه و ولایت . 👌زراره می گوید از امام سوال کردم که کدام یک از آنان افضل است؟ 💠امام فرمود ولایت زیرا آن ها محسوب می شود و راهنمای بر آنها می باشد » 📚وسائل الشیعه ج1 ص13 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁