eitaa logo
پرسمان اعتقادی
43.1هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
3.9هزار ویدیو
63 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔 ❔یکی این شبهه را کرد که شیعه است جز امام بعدی کسی امام قبلی را غسل و کفن نمی کند در حالی که در روایات خودشون آمده که امام سجاد وصیت کرد که کنیزس ایشان را غسل و کفن کند ❗️❗️ 💠💠 👌در روایات ما آمده و این مساله از شیعه است که امام را جز امام غسل و کفن نمی کند و این امام بعدی است که متولی انجام امور مربوط به امام می باشد ؛ 📚بحار الانوار ج27 ص288 باب 2 🔸امام سجاد علیه السلام نیز در واپسین لحظات زندگی خود ، امام باقر علیه السلام را فرا خواند و امور بعد از خود را به ایشان و واگذار کرد ؛ 📚بحار الانوار ج 46 ص 230 ❔حال آنچه مورد قرار گرفته است این نقل است ؛ « علی بن الحسین علیه السلام وصیت کرد که ام ولد او و مادر فرزندش او را غسل دهد ، وقتی که امام از دنیا رفت ، آن ام ولد امام را غسل داد » 📚التهذیب ج 1 ص 444 🔰در سند روایت اگر چه به کلوب وجود دارد که برخی او را تضعیف کرده اند ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 6 ص 188 🔰 و علامه مجلسی این حدیث را می شمارد ؛ 📚ملاذ الاخیار ج 3 ص 254 ❕با این وجود این نقل ، با عقیده شیعه که جز امام ، امام دیگر را غسل و کفن می کند ندارد ، زیرا همسر امام سجاد با مشارکت امام باقر علیهما السلام این مهم را انجام دادند ، چنان که در نقل هایی آمده است که علی علیه السلام با مشارکت اسماء بنت عمیس ، فاطمه سلام الله علیها را غسل و کفن کردند ؛ 📚کشف الغمه ج 1 ص 503 🔰امام سجاد علیه السلام به همسرش برای غسل وصیت کرد ، زیرا می خواست با این عمل جان امام علیه السلام را حفظ کند تا مبادا بنی امیه متعرض جان ایشان به عنوان امام پس از پدر شوند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 535 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این که می گویند خلافت به امام علی نرسید چون اهل مزاح و بود و آدم جدی نبود چقدر سندیت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از تهمتهایی که غاصبین خلافت و پیروان آنها به علی علیه السلام می زدند تا به این بهانه عدم آن حضرت را برای امر خلافت ثابت کنند ، این بود که می گفتند امام علیه السلام شوخ طبع و مزاح و نعوذ بالله اهل هزل و باطل است . 🔹«عمر» به هنگام انتخاب شوراى شش نفرى به على عليه السّلام گفت: «تو از همه شايسته ‏ترى اگر طبع نبودى » 📚تاریخ طبری ج 3 ص 294_ شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ج 1 ص 186 🔰بلاذرى از ابن عباس نقل می کند که «عمر گفته است نمى ‏دانم با امت محمد چه كنم؟ (او اين جمله را پيش از ضربت خوردنش گفته بود) به او گفتم: چرا ناراحتى در صورتى كه ميان آنها افرادى كه شايستگى براى امر خلافت داشته باشند مى ‏يابى؟ او گفت منظور تو على بن ابيطالب است؟ گفتم: آرى او به خاطر نزديكيش با رسول خدا و اينكه اوست و سابقه ‏اش در اسلام و امتحانى كه در زندگى داده است شايستگى براى خلافت را دارد.عمر گفت: او آدم خوش نشين و مزاح است‏ ( و شایسته خلافت نیست )» 📚انساب الاشراف ج 5 ص 16 🔹عمرو بن عاص از على علیه السلام ياد می نمود و می گفت شخصى است شوخ و مزّاح‏ و شایستگی را ندارد . 📚الامتاع و الموانسه ج 3 ص 183 👌علی علیه السلام در پاسخ عمرو عاص فرمود ؛ « از ابن نابغه (پسر آن زن بد نام- اشاره به عمرو عاص است-) در شگفتم! او براى مردم شام چنين وانمود مى ‏كند كه من بسيار اهل مزاح و مردى شوخ طبعم، كه مردم را با شوخى و هزل، پيوسته سرگرم مى‏ كنم. او سخنى باطل و كلامى به گناه، گفته است- و سخنان گفتار دروغ است- او پيوسته دروغ مى ‏گويد. وعده مى‏ دهد و تخلّف مى‏ كند. اگر چيزى از او درخواست شود، بخل مى ‏ورزد و اگر خودش از ديگرى تقاضايى داشته باشد، اصرار مى‏ كند. در پيمانش خيانت مى ‏نمايد. (حتّى) پيوند خويشاوندى را قطع مى ‏كند. هنگام نبرد لشكريان را امر و نهى مى ‏كند (و سر و صداى زياد راه مى‏ اندازد كه مردم شجاعش پندارند) ولى اين تا زمانى است كه دست‏ها به قبضه شمشير نرفته است و هنگامى كه چنين شود، او براى رهايى جانش، بالاترين تدبيرش اين است كه جامه ‏اش را كنار زند و عورت خود را نمايان‏ سازد (تا كريمان از كشتنش چشم بپوشند.). ❕ آگاه باشيد! به خدا سوگند، ياد مرگ مرا از سرگرم شدن به بازى و باز مى ‏دارد، ولى فراموشى آخرت او را از سخن حق بازداشته است. او حاضر نشد با معاويه بيعت كند، مگر اينكه عطيّه و پاداشى از او بگيرد (و حكومت مصر را براى او تضمين نمايد) و در مقابل از دست دادن دينش، رشوه اندكى دريافت نمايد.» 📚نهج البلاغه خطبه 84 🔹دشمنان مولا امير مؤمنان عليه السّلام هنگامى كه نمى ‏توانستند كوچكترين نقطه ضعفى در مورد ‏ هاى او براى امر خلافت بيابند، يا مقام علمى و تقوا و زهد و پارسايى و شجاعت و تدبير او را انكار كنند، به مسائلى از قبيله آنچه در بالا آمده، متشبّث مى‏ شدند، كه چون آن حضرت بسيار مزاح مى‏ كند، پس شايسته خلافت نيست و اين خود مى‏ رساند كه شايستگى ‏هاى امام عليه السّلام به حدّى روشن بود كه هيچ كس نمى ‏توانست انگشت انكار بر آن بگذارد، به همين دليل، طبق مثل معروف «ألغريق يتشبّث بكلّ حشيش» به اين بهانه‏ هاى واهى متشبّث مى ‏شدند. ❕البته باید توجه کرد اگر آن حضرت گاه شوخى و مى ‏فرموده، روى حساب و برنامه بوده است و جزء فضايل آن حضرت محسوب مى ‏شود كه انسانى خوشرو و خوش مجلس و داراى جاذبه فوق‏ العاده اخلاقى بود، ولى دشمن كينه‏ توز و بى ‏منطق، از صفات خوب نيز تعبيرهاى زشتى مى‏ كند و از آن دستاويزى براى تبليغات سوء خود مى ‏سازد و نمونه آن، همان است كه در اين بالا آمده است. 👌امام عليه السّلام در واقع «» را از خود نفى مى ‏كند، نه مزاح خردمندانه و ممدوح را، كه مايه صفاى روح و نشاط قلب و ادخال سرور در قلوب مؤمنين است. 📚پیام امام امیر المومنین ج 3 ص 466 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ببخشید من از یک روحانی شنیدم که آیه قرآن در شان امام علی نازل شده است ❗️با دوستان اهل سنتم وقتی این قضیه را مطرح می کنم ازم دلیل می خواهند ❕لطفا روشنگری کنید ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «يُؤتِى الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اوتِىَ خَيْراً كثيراً » 🔰«خداوند دانش و را به هركس بخواند (و شايسته باشد) مى‏دهد؛ و به هر كس دانش داده شود، كه خير فراوانى داده شده است». (بقره 269) 🔸حاكم حسكانى از علمای برجسته اهل سنت در شواهد التنزيل از ربيع بن خيثم نقل مى ‏كند كه ؛ « نام على عليه السلام را نزد او بردند، گفت: «نديدم كسى از مردم بتواند ايرادى بر حكم و داورى آن حضرت بگيرد؛ و متعال مى‏ گويد كسى كه دانشى به او داده شده است خير فراوانى به او داده شده است». 📚شواهد التنزیل ج 1 ص 107 🔰در همان كتاب چند حديث ديگر به همين معنى يا نزديك به آن نقل شده است. در ضمن از ابن عباس نيز نقل مى‏ كند كه پيامبر اكرم فرمود: «كسى كه مى‏ خواهد به ابراهيم در حلمش، و به نوح در ، و به يوسف در مردم داريش بنگرد؛ نگاه به على بن ابى طالب عليه السلام كند». 📚همان مدرک ج 1 ص 106 🔹در صحيح نيز آمده است كه پيامبر اكرم فرمود: «انَا دارُ الْحِكْمَةِ وَ عَلِىٌّ بابُها» «من خانه دانشم و على عليه السلام در آن خانه است». 📚صحیح ترمذی ج 5 ص 637 🔸مسلّم است كه هر كسى بخواهد وارد خانه‏ اى شود بايد از در وارد گردد، همان گونه كه قرآن مجيد نيز دستور داده است ؛ «و از در خانه ‏ها وارد شويد» ( بقره 189) بنابراين هر كس مى‏ خواهد به علم و دانش پيامبر اسلام راه يابد، بايد از على عليه السلام آغاز كند، و كليد اين گنجينه را از او بطلبد. ❕ابو نعيم در حلية الاولیاء به سند خود، از «عبد الله» نقل مى‏ كند كه در حضور رسول خدا شرفياب بودم، سخن از على عليه السّلام به ميان آمد؛ رسول خدا فرمود ؛ « حكمت به ده جزء تقسيم شده است، نه جزء از آن در اختيار على است و يك جزء آن در اختيار مردم ديگر است.» 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 64 🔸 متّقى هندی اين حديث را در كنز العمال نقل كرده است و در آخر آن آمده است ؛ : على عليه السّلام همان يك جزء را از بهتر مى‏ فهمد و به حقيقت آن بهتر مى‏ رسد. » 📚کنزالعمال ج 6 ص 154_ 401 🔹محب طبرى در الرياض النضرة از «جميل بن عبد الله بن يزيد مدنى» نقل مى‏ كند كه يكى از قضاوتها كه به داورى حضرت على عليه السّلام برگزار شده بود، به عرض رسول خدا رسيد. پيغمبر از حسن على عليه السّلام به شگفت آمد و فرمود ؛ « از خداى تعالى سپاسگزارم كه حكمت را در ميان ما اهل بيت قرار داد، و ما را از آن برخوردار ساخت.» 📚الریاض النضره ج 2 ص 200 🔸اين تعبيرات که همه برگرفته از روایات اهل سنت است به خوبى نشان مى‏ دهد كه در امت اسلامى بعد از پيامبر اكرم كسى در علم و دانش و حكمت، به پاى على عليه السلام نمى‏ رسد و از آنجا كه مهم‏ترين ركن امامت، علم و است؛ لايق‏ ترين فرد براى امامت و خلافت بعد از پيامبر گرامى او بوده است. ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در مورد عدم درایت لازم امام على ميتوان به كتب خود علماى شيعه استناد كرد که امام على را بدون شناخت و فقط بخاطر نام پدرش او را والى شيراز كرد بعد طرف اختلاس كرده و ميگريزد ( نهج البلاغه ) 💠💠 👌آنچه مورد سوال و اشکال قرار گرفته است قضیه ای است که مربوط می شود به منذر بن جارود عبدی که از طرف امام علی عليه السلام به فرماندارى بعضى از مناطق ايران منصوب شده بود و دليل انتخاب او افزون بر حسن ظاهر، سابقه بسيار خوب پدرش «جارود عبدى» بود كه از افراد بسيار با استقامت و مدافع اسلام در عصر و اعصار بعد بود؛ ولى «منذر» مانند بسيارى از افراد كه وقتى به مقامى مى‏ رسند خود را گم مى‏ كنند، از مسير حق خارج شد و به هوا و هوس پرداخت و از موقعيت خود غافل شد و اموال بيت‏ المال را بى ‏حساب و كتاب خرج مى ‏كرد. هنگامى كه اين خبر به امام عليه السلام رسيد، نامه شديد اللحن مورد بحث را براى او فرستاد و او را به شدت توبيخ كرد و از مقامش عزل نمود. 🔸امام علیه السلام در نامه اش به منذر چنین نوشت ؛ « اما بعد (از حمد و ثناى الهى) شايستگى پدرت، مرا درباره تو گرفتارِ خوش‏بينى ساخت و گمان كردم تو هم هدايت و سيره او هستى و راه و رسم او را دنبال مى‏ كنى. ناگهان به من گزارش داده شد كه تو در پيروى از هواى نفست چيزى فروگذار نمى ‏كنى و براى سراى ديگرت ذخيره ‏اى باقى نمى‏ گذارى، با ويرانى آخرتت دنيايت را آباد مى‏ سازى و به بهاى رابطه با دينت با خويشاوندانت پيوند برقرار مى‏ سازى (و به گمان خود صله رحم مى‏ كنى) اگر آنچه از تو به من رسيده است درست باشد شتر (باركش) خانواده ‏ات و بند كفشت از تو بهتر است و كسى كه داراى صفات تو باشد نه شايستگى اين را دارد كه حفظ مرزى را به او بسپارند و نه كار مهمى به وسيله او اجرا شود، نه قدر او را بالا ببرند، نه در حفظ امانت شريكش سازند و نه در جمع ‏آورى حقوق بيت‏ المال به او اعتماد كنند. به محض رسيدن اين نامه به سوى من حركت كن » 📚نهج البلاغه نامه 71 ❕چنان که بارها توضیح داده ایم امامان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 _ معانی الاخبار ص279 👌در آمده است: « زمانی که امام علی ، ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ‌ ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 👌به يقين امام علی عليه السلام نیز در امور مربوط به زندگى مأمور به ظاهر است و بر طبق آن عمل مى‏ كند و به هنگام انتخاب «» براى اين مقام، قراين خلافى وجود نداشت؛ هم او ظاهرالصلاح بود و بدون سوء سابقه و هم جزو خانواده ‏اى معروف به صلاح و درستكارى و اين مقدار براى انتخاب او كافى بود؛ ولى همان‏گونه كه گفته شد افرادى هستند كه در حال عادى ظاهرا صالح و درستكارند؛ اما هنگامى كه به مال و برسند خود را گم مى ‏كنند و گاه مسير زندگيشان به طور كامل دگرگون مى‏شود و «منذر» از اين افراد بود. 📚پیام امام امیر المومنین ج11 ص 375 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔درادامه حديث غدیر آمده « وال من والاه وعاده من عاداه يعني هركس دوست او شود توهم دوستش باش ودشمن دشمنانش باش » خوب اگردراول حديث مقصود از مولاسرپرست است چطوردرادامه امده هرکس که دوست اوباشد بلکه باید می امد هرکس او باشد وهمین كلمه (وال من والاه )نشان میدهدکه ان کلمه مولا درابتدای حديث هم معنی دوست میدهد چون اگرغیراز این بود باید در ادامه میگفت وال من یطیعه (دوست هرکسی باش که مطیع اوباشد) ولی امده وال من والاه دوست هرکسی باش که دوست او باشد » 💠💠 👌طبق نقل و تصریح علمای اهل سنت پیامبر گرامی در ذیل حدیث غدیر فرمود ؛ « اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و الخذل من » 📚مسند احمد ج 1 ص 118_ سنن نسائی ج 5 ص 132_ مستدرک حاکم ج 3 ص 118 🔸اما باید توجه داشت که تعبیر فوق بر این نمی کند که کلمه « مولی » در حدیث غدیر به معنای دوستی به کار رفته است زیرا ؛ 1⃣ اين دعا، به قرينه صدر حديث غدیر «الست اولي بكم من انفسكم» حمل بر معناي می شود ، و اين چنين معنا مي‌شود ؛ «بار خدايا! هر كس كه ولايت حضرت علي عليه السلام را پذيرفت او را دوست بدار، و هر كس از ولايت او سرباز زد او را دار». 2⃣اين معنا هرگز با اهتمام شديد پيامبر در ذكر آن سازگاري ندارد؛ زيرا چگونه قابل توجيه است كه ما بگوييم پيامبر آن عظيم را در آن بيابان گرم به جهت اعلان يك مطلب جزئي و آن اين كه حضرت علي عليه السلام محبّ آن‌ها است، جمع كرده باشد. 3⃣در برخي از روايات جمله «وال من والاه» همراه با جمله «احبّ من احبّه» آمده است، و اين بر آن است كه جمله اول به معناي محبّت نيست، در غير اين صورت تكرار لازم مي‌آيد. 👌ابن كثير از طبراني قضيه رحبه را نقل كرده و در ذيل آن آمده است: آن گاه سيزده نفر از صحابه برخاسته و شهادت دادند كه رسول خدا فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه، اللّهم وال من والاه وعاد من عاداه، واحبّ من احبّه وابغض من ابغضه، وانصر من نصره واخذل من خذله». 📚البداية والنهاية، ج ۷، ص ۳۴۷. 👌متقي هندي نيز اين را نقل كرده و در ذيل آن از هيثمي نقل مي‌كند كه گفته است رجال سند اين حديث همگي از افراد ثقه هستند. 📚کنزالعمال ج 13 ص 158 4⃣به فرض هم که بگوییم جمله فوق می گوید هر کس علی علیه السلام را دوست یا دشمن بدارد ، این دوستی و دشمنی ، دوستی و دشمنی خداوند را در پی دارد باز هم باید توجه داشت که این جمله دعايي است كه پيامبر گرامی بعد از فارغ شدن از ، كرده است، و لذا نمي تواند قرينه بر حمل كلمه «مولي» بر معناي محبّت باشد، بلكه جمله قبل از آن كه همان «الست اولي بكم من انفسكم» است بهترين قرينه و زمينه سازي براي حمل كلمه «» بر معناي امامت و اولي به تصرف و سرپرستي است. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌با این وجود باز هم جمله فوق روشنی دارد و صراحت در امامت و عصمت امیر مومنان علیه السلام است به بیان زیبایی که علامه امینی دارد که می فرماید ؛ « پس از آنکه پیامبر گرامی علی علیه السلام را به امامت امت منصوب نمود ، آنحضرت مطلع بود كه در ميان مردم هستند كه بر علي عليه السّلام رشك ميبرند و نيز اشخاصي هستند كه با آن جناب كينه ميورزند و در دسته اهل نفاق افرادى هستند كه بر مبناى خونهاى جاهليّت دشمنى با او را در دلهاى خود نگاه داشته‏ اند و بعد از آن جناب بر مبناى حرص و آز آنها كه فكر سرورى و رياست و افزايش بهره‏ هاى مادى در مغز خود مى ‏پرورانند حوادث ناگوارى رخ خواهد داد و جنب و جوش هائى بكار خواهد افتاد، و علي عليه السّلام هم بحكم حق خواهى و عدالت آرزوها و اطماع آنها را نخواهد كرد و آنها را جهت بى‏ تجربگى و بي كفايتى لايق و سزاوار مقامهائي كه چشم طمع بدان دوخته‏ اند نخواهد دانست، ناچار آنها هم بر سر مخالفت و رزمجوئى با او رفته و اوضاع را آشفته خواهند نمود ، در نتيجه توجه به اين كيفيّات و امور، آن جناب (بعد از ابلاغ ولايت علي عليه السّلام) شروع فرمود بدعا كردن به آنها كه پيرو و دوست و ياور اويند و نفرين به آنها كه بر سر دشمنى و اعراض از اويند تا بدينوسيله امر خلافت براى او تماميّت يابد و مردم بدانند كه پيروى و دوستى علي عليه السّلام موجب بهره ‏مندى از موالات خداى سبحان و دشمنى و اعراض از علي عليه السّلام موجب خشم و سخط پروردگار است، تا بدين وسيله بسوى و اهل حق بگردايند، و چنين دعائى آنهم بلفظ عمومى نخواهد بود مگر درباره كسي كه شأن و مقامي چنين دارا باشد . 🔸از جمله مزبور استفاده مي شود كه موالات و يارى علی علیه السلام و احتراز از دشمنى و اعراض از او بر هر كس و در هر زمان و در هر حال واجب است، و اين معنى مستلزم اين است كه آن حضرت در تمام و ازمان موصوف به عصمت و مصون از معصيت باشد، و جز حق هيچگاه سخنى نگويد و جز به حق كارى از او سر نزند و جز با حق نباشد زيرا اگر در معرض ارتكاب خلافي و معصيتى قرار گيرد لازم است كه بر او اعتراض شود و بخاطر عمل ناروايش مورد عداوت قرار گيرد و از او اعراض شود، پس چون رسول خدا نسبت به هيچ يك از شؤن و زمانهاى او استثنائى در فرمايش خود نياورده، ما خواهيم دانست كه على عليه السّلام در هيچ زمان و در هيچ حال فاقد عصمت و عدالت و حق خواهى نبوده، و كسى كه داراى چنين باشد واجب است كه امام بر خلق باشد . 📚ترجمه الغدیر ج 2 ص 342 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔آیا چشم زدن واقعیت دارد ❕آیا اسفند دود کردن و تخم مرغ شکستن در رفع اثر چشم زخم موثر است❕ 💠پاسخ💠 🔶مساله چشم زخم از جمله مسائلی است که در قرآن و روایات مورد توجه قرار گرفته است . 🔶خداوند می فرماید: « نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را می شنوند تو را با چشمان خود هلاک کنند و می گویند او دیوانه است» 🔶قلم52 🔶حضرت علی می فرماید: « چشم زخم حق است و تعویذ نیز حق است و سحر نیز حق است و فال ( نیک ) نیز حق است اما فال بد حق نیست » 📚نهج البلاغه حکمت 400 ❕بسیاری از مردم معتقدند در بعضی از چشم ها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی می نگرند ممکن است آن را از بین ببرند یا در هم بشکنند و اگر انسان است بیمار یا دیوانه کند . 🔶این مساله از نظر عقلی امر محالی نیست چه اینکه بسیاری از دانشمندان امروز معتقدند در بعضی از چشم ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد حتی با تمرین و ممارست می توان آن را پرورش داد .خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشمها است .در دنیایی که اشعه لیزر که شعاعی است نامرئی می تواند کاری کند که از هیچ سلاح مخربی ساخته نیست پذیرش نیرویی در بعضی از چشمها که از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبی نخواهد بود .بسیاری نقل می کنند که با چشم خود افرادی را دیده اند که دارای این نیروی مرموز چشم بوده اند و افراد یا حیوانات یا اشیایی را از طریق چشم زدن از کار انداخته اند .لذا نه تنها نباید اصراری در انکار این امور داشت باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت. 📚تفسیر نمونه ج24 ص427 🔶پیامبر گرامی فرمود: « چشم زدن حق است و شتر و گاو را به تنور کند» 📚بحار الانوار ج60 ص17 🔶وفرمود: « چشم زخم مرد را به گور کند» 📚بحار الانوار ج60 ص20 🔶امام صادق فرمود: « اگر گورها را بشکافند خواهید دید که بیشتر مرده های شما برای چشم زخم مرده اند زیرا اثر چشم درست است» 📚بحار الانوار ج60 ص25 ❕البته قبول چشم زخم به این معنی نیست که برای رفع آن به کارهای خرافی و عوامانه مانند تخم مرغ شکستن و ... پناه برد زیرا این امور تاثیری در رفع چشم زخم ندارد و کارهایی مانند تخم مرغ شکستن در کنار اثر نداشتن مستلزم تهمت زدن به مومنین و ایذای آنان نیز می باشد . 💠اما دعاها و توسلاتی از اهل بیت در دفع چشم زخم وارد شده است که به فرمان خداوند می تواند جلوی تاثیر نیروی مغناطیسی چشمها را بگیرد؛ 1⃣یاد کردن خداوند؛ 🔶امام صادق فرمود: « هرکس از سیرت و صورت برادر مسلمانش خشنود شد خدا را یاد کند زیرا وقتی خداوند را یاد کند ضرری به برادر مومنش نمی رسد» 📚بحارالانوار ج60 ص25 2⃣گفتن تبارک الله احسن الخالقین ؛ 🔶امام صادق فرمود: « کسی که چیزی از برادرش او را متعجب ساخت این جمله را بگوید زیرا چشم زخم حق است» 📚همان ص26 3⃣گفتن سه مرتبه « لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» 🔶چنان که فرمود: « چشم زدن درست است و تو از آن بر خودت و از خودت بر دیگران در امان نیستی و اگر از آن نگرانی سه بار بگو لا حول و لا قوه ...» 📚همان مدرک 4⃣گفتن جمله « آمنت بالله و صلی الله علی محمد و آله» 📚همان مدرک ص18 5⃣ خواندن این تعویذ: « اعیذ فلان بن فلان بکلمات الله التامه من شر کل شیطان و هامه و من شر کل عین لامه» 📚همان مدرک ص18 ❗️یا این تعویذ: « اللهم یا ذا السلطان العظیم و المن القدیم و الوجه الکریم ذا الکلمات التامات و الدعوات المستجابات عاف فلان بن فلان من انفس الجن و اعین الناس» 📚بحار الانوار ج92 ص132 6⃣تکبیر گفتن؛ 📚بحار الانوار ج60 ص25 7⃣نوشتن و همراه داشتن سوره حمد و توحید و ناس و فلق و آیه الکرسی و در جلد شیشه نهادن به دستور امام رضا علیه السلام 📚همان مدرک ص26 8⃣خواندن و نوشتن سوره حمد و ناس و فلق و توحید و آیه الکرسی و این جمله :« اللهم انت ربی لا اله الا انت علیک توکلت و انت رب العرش العظیم حسبی الله و نعم الوکیل ما شاء الله کان و ما لم یشا لم یکن اشهد ان الله علی کل شی ء قدیر ...» 📚بحار الانوار ج92 ص128 9⃣خواندن آیه « و ان یکاد الذین کفروا...» 📚همان ص132 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌استدلال کاملا متقن و منطقی مقام معظم رهبری حفظه الله در مشروعیت و دلیل « حجاب اجباری » که کاملا مبتنی بر دستورات اسلام است . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓آیا حکم رجم و سنگسار حکمی اسلامی است و در قرآن آمده است❕برخی می گویند این حکم در قرآن نیامده و از یهودیان وارد جامعه اسلامی شده است❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔶حکم رجم یا سنگسار در قرآن نیامده است اما در روایات و سنت پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان( که بازگو کننده سنت پیامبر هستند ) آمده است به این که مجازات مرد و زن متاهلی که گرفتار زنا شوند ( زنای محصنه ) سنگسار است . 🔶قرآن به سنت پیامبر گرامی حجیت بخشیده است و می فرماید: « ما قرآن را بر تو ( پیامبر) نازل کردیم تا تو آیات آن را برای مردم تبیین کنی» 🔷نحل 44 🔶ومی فرماید: « آنچه پیامبر برای شما آورده و به آن فرمان داده بگیرید و عمل کنید و آنچه شما را از آن نهی کرده است خودداری کنید» 🔶حشر 7 🗯محدث کبیر ، شیخ حر عاملی ، روایات مربوطه در مورد سنگسار را در کتاب شریف « وسائل الشیعه » گرد آوری کرده است. 📚وسائل الشیعه ج28 ص61 به بعد 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « سنگسار حد بزرگ الهی و تازیانه حد کوچک است» 📚الکافی ج7 ص167 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « علی علیه السلام در زنای محصنه حکم سنگسار را جاری می ساخت» 📚الکافی ج7 ص177 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « مرد و زن متاهل اگر زنا کنند حکمشان سنگسار است» 📚التهذیب ج10 ص3 🔷امام باقر علیه السلام فرمود: « علی علیه السلام در مورد زن (شوهر داری) که زنا کرد و حامله شد و پنهانی فرزندش را سقط کرد حکم به صد تازیانه و سپس سنگسار کرد » 📚 الاستبصار ج4 ص201 🔷شیخ طوسی روایت می کند: «پنج نفر را به جرم زنا نزد عمر آوردند و او دستور داد هر کدام را صد تازيانه بزنند. امام علي که حاضر بود فرمود :حکم خدا در مورد آنان اين نيست . عمر از امام خواست حکم خدا را در مورد آنان اجرا کند و امام يکي را گردن زد و ديگري را سنگسار کرد و سومي را صد و چهارمي را پنجاه تازيانه زد و پنجمي را تنبيه کرد و در توضيح اين حکم فرمود : 🔶اولي ذمي بود که شرط ذمه را زير پا گذاشته و با زن مسلمان زنا کرده بود و جز شمشير را سزاوار نبود (زيرا در حکم کافر حربي بود) .دومي زناکار محصن بود که حدش سنگسار است . سومي زناکار غير محصن بود که حدش تازيانه است . چهارمي برده زناکار بود که حدش نصف حد آزاد است . پنجمي ديوانه بود( که بايد تنبيه شود تا بترسد و ديگر مرتکب نشود)» 📚التهذیب ج10 ص50 💠البته باید توجه داشت؛ 🔶 قوانین کیفری اسلام گرچه ظاهرا سخت و شدید هستند، ولی در مقابل، راه اثبات جرم در اسلام به این آسانی نیست، و برای آن شرایطی تعیین شده که غالبا تا گناه علنی نشود آن شرائط حاصل نمی گردد. 🔶مثلا افزایش دادن تعداد شهود را به چهار نفر که در زنای محصنه مطرح است بقدری سـنـگـین است که فقط افراد بی باک و بی پروا ممکن است مجرم شناخته شوند و بدیهی اسـت ایـن چـنین اشخاص باید به اشد مجازات گرفتار شوند تا عبرت دیگران گردند و مـحـیـط از آلودگـی گـنـاه پاک گردد و جز این افراد کسی در برابر دیگران زنا نمی کند تا چهار شاهد بر زنای آنان اقامه شود بنابراین اجرای این حکم عملا محقق نمی شود و این خود نوعی رحمت اسلامی است که شامل این نوع گناهکاران گردیده است . ❕ همچنین برای شهادت شهود شرایطی تعیین شده از قـبـیـل رؤیـت و به چشم دیدن و عدم قناعت به قرائن، و هماهنگی در شهادت، و مانند آن، که اثبات جرم را سخت تر می کند. ❗️بـه ایـن تـرتـیـب، اسلام، احتمال یک مجازات فوق العاده شدید را در برابر این گونه گـنـاهـکـاران قـرار داده، و هـمین احتمال اگر چه ضعیف هم باشد می تواند در روحیه غالب افـراد اثـر بـگـذارد. 🗯اما راه اثـبـات آن را مـشـکـل قـرار داده تـا عـمـلا در ایـن گونه موارد اعـمـال خـشـونت بطور وسیع انجام نگیرد، در حقیقت اسلام خواسته اثر تهدیدی این قانون کـیـفـری را حـفـظ کـنـد بـدون ایـن کـه افـراد زیـادی مشمول اعدام شوند. ❗️نـتـیـجـه ایـن کـه روش اسـلام در تـعـیـیـن مـجازات و راه اثبات جرم روشی است که حداکثر تـاثـیـر را در نـجـات جـامـعـه از آلودگـی بـه گـنـاه دارد در حـالی کـه افـراد مـشـمـول ایـن مـجـازاتـهـا عـمـلا زیـاد نـیـسـتند 🗯لذا شایسته است که ما روش اسلام در این زمینه را نامگذاری کنیم به « روش سهل و ممتنع قوانین کیفری اسلام» 📚تفسیر نمونه ج3 ص310 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓چراخداوند در قرآن در سوره ی حدید می فرماید :« انزلنا الحدید » ( آهن را نازل کردیم)❕ ❓مگر آهن از آسمان نازل شده است؟ 💠پاسخ💠 🔷خداوند می فرماید: « آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدی است و منافعی برای مردم دارد» 🔶حدید25 ❗️بعضی تصور کرده اند که تعبیر « انزلنا » نشان می دهد که آهن از کرات دیگر به زمین آمده است ولی حق این است که ؛ 💠 نزول همیشه به معنی نزول مکانی یعنی از بالا به پایین آمدن نیست بلکه گاهی به معنای نزول مقامی است . ❗️مثلا هر گاه نعمتی از شخص بزرگی به زیر دستان می رسد از آن تعبیر به « نزول » می شود به همین جهت در قرآن این کلمه در مورد نعمت های خداوند به کار رفته است اعم از آنهایی که از آسمان نازل می شود مانند باران و یا در زمین پرورش پیدا می کند مانند حیوانات چنان که می فرماید: « برای شما هشت زوج از چهار پایان نازل کرد» 🔶زمر 6 🗯معلوم است که چهار پایان از آسمان فرود نیامده اند بنابراین انزلنا در این گونه موارد به معنای نزول مقامی است یعنی نعمتی که از یک مقام برتر به مقام پایین تر داده می شود. 🔷ویا می فرماید: « ای فرزندان آدم لباسی برای شما فرو فرستادیم که اندام شما را می پوشاند» 🔶اعراف26 🗯تعبیر به انزال در این گونه موارد اشاره به مواهبی است که از مقام بالایی به مقامات پایین تر داده می شود و از آنجا که خزائن همه چیز نزد خدا است و او است که آهن را برای منافع گوناگونش آفریده تعبیر به انزال شده است چنان که حضرت علی فرمود: « منظور از نازل کردن آهن ، خلقت آن است» 📚الاحتجاج ج1 ص250 📚بحار الانوار ج90 ص114 ❗️بنابراین تعبیر نزول در این استعمالات نزول مقامی است و در استعمالات روزانه نیز زیاد به کار می رود و مثلا می گوییم از طرف بالا چنین دستوری صادر شده است . ❕از آنجا که نعمتهای پرودگار از طرف مقام والای ربوبیت به بندگان ارزانی شده تعبیر به نزول در آن کاملا قابل درک است . 📚تفسیر نمونه ج6 ص134 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓یکی دیگر از دروغ های خدای مسلمین در قرآن در سوره طه 124 بیان شده که خدای محمد می گوید هرکس از یاد من روی گرداند معیشت تنگی خواهد داشت . ❔من کافر به خدا و پیامبر هستم در حالی که هیچ چیزی هم در زندگی م کم ندارم .کشورهای کمونیست و بی خدا زیادند و مردمشانش هم بهترین زندگی ها رو دارن آیا این آیه دلیل دیگری بر بطلان قرآن و اسلام نیست❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔶خداوند می فرماید: « هر کس از یاد من روی گردان شود زندگی تنگ ( وسختی ) خواهد داشت » 🔷طه124 ❕در تفسیر نمونه در توضیح آیه چنین آمده است؛ 🔶گاه می شود درهای زندگی به روی انسان به کلی بسته می شود و دست به هر کاری میزند با درهای بسته روبه رو می گردد، و گاهی به عکس به هر جا روی می آورد خود را در برابر درهای گشوده میبیند، مقدمات هر کار فراهم است و بنبست و گرهی در برابر او نیست، از این حال تعبیر به وسعت زندگی و یا به ضیق یا تنگی معیشت تعبیر می شود . ❗️منظور از معیشت ضنک و سخت که در آیات بالا آمد نیز همین است . 🔷گاهی تنگی معیشت به خاطر این نیست که درآمد کمی دارد، ای بسا پول و در آمدش هنگفت است، ولی بخل و حرص و آز زندگی را بر او تنگ می کند نه تنها میل ندارد در خانه اش باز باشد و دیگران از زندگی او استفاده کنند، بلکه گوئی نمی خواهد آن را به روی خویش بگشاید، به فرموده علی علیه السلام همچون فقیران زندگی می کند و همانند اغنیاء و ثروتمندان حساب پس می دهد. 📚بحار الانوار ج69 ص119 ❓راستی چرا انسان گرفتار این تنگناها می شود، قرآن می گوید: عامل اصلیش اعراض از یاد حق است . 🔷یاد خدا مایه آرامش جان، و تقوا و شهامت است و فراموش کردن او مایه اضطراب و ترس و نگرانی است . ❕هنگامی که انسان مسئولیتهایش را به دنبال فراموش کردن یاد خدا به فراموشی بسپارد، غرق در شهوات و حرص و طمع می گردد، پیدا است، که نصیب او معیشت ضنک خواهد بود، نه قناعتی که جان او را پر کند، نه توجه به معنویت که به او غنای روحی دهد، و نه اخلاقی که او را در برابر طغیان شهوات باز دارد. ❕اصولا تنگی زندگی بیشتر به خاطر کمبودهای معنوی و نبودن غنای روحی است، به خاطر عدم اطمینان به آینده و ترس از نابود شدن امکانات موجود، و وابستگی بیش از حد به جهان ماده است، و آنکس ‍ که ایمان به خدا دارد و دل به ذات پاک او بسته، از همه این نگرانیها در امان است . 🔷البته تا اینجا سخن از فرد بود، هنگامی که به جامعه هائی که از یاد خدا روی گردانده اند وارد شویم، مساله از این وحشتناکتر خواهد بود، جوامعی که علی رغم پیشرفت شگفت انگیز صنعت و علیرغم فراهم بودن همه وسائل زندگی در اضطراب و نگرانی شدید بسر میبرند، در تنگنای عجیبی گرفتارند و خود را محبوس و زندانی می بینند. 🔷همه از هم میترسند، هیچکس به دیگری اعتماد نمی کند، رابطه ها و پیوندها همه بر محور منافع شخصی است، بار تسلیحات سنگین به خاطر ترس از جنگ بیشترین امکانات اقتصادی آنها را در کام خود فرو برده، و پشتهایشان زیر این بار سنگین خم شده است . 🔶زندانها مملو از جنایتکاران است و در هر ساعت و دقیقه طبق آمارهای رسمیشان، قتلها و جنایتهای هولناکی رخ می دهد، آلودگی به مواد مخدر و فحشاء آنها را برده و اسیر ساخته است، در محیط خانوادههاشان نه نور محبتی است، و نه پیوند عاطفی نشاط بخشی، آری این است زندگی سخت و معیشت ضنک آنها است . ❕رئیس جمهور اسبق آمریکا نیکسون در نخستین نطق ریاست جمهوریش به این واقعیت اعتراف کرد و گفت : «ما گرداگرد خویش ‍ زندگانیهای تو خالی میبینیم، در آرزوی ارضاء شدن هستیم، ولی هرگز ارضاء نمی شویم» 🔷یکی دیگر از مردان معروف آنها که نقش او در جامعه به اصطلاح شادی آفریدن برای همه بود، می گوید: «من می بینم انسانیت در کوچه تاریکی میدود که در انتهای آن جز نگرانی مطلق نیست » 📚معمای هستی صفحه 50-51 💠جالب اینکه در روایات اسلامی میخوانیم که از امام صادق علیه السلام پرسیدند منظور از آیه من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا چیست ؟ 🔷فرمود: اعراض از ولایت امیر مؤمنان علیه السلام است 📚نورالثقلین جلد 3 صفحه 405 🔷آری آنکس که الگوی خود را از زندگی علی بگیرد همان ابرمردی که تمام دنیا در نظرش از یک برگ درخت کم ارزشتر بود آنچنان به خدا دل ببندد که جهان در نظرش کوچک گردد، او هر کس ‍ باشد، زندگی گشاده و وسیعی خواهد داشت، اما آنها که این الگوها را فراموش کنند در هر شرائط گرفتار معیشت ضنک هستند. 📚تفسیر نمونه ج13 ص327 🌺پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓علت این که نمیشود در نماز به خانم ها اقتدا کرد چیست❕❕ 💠پاسخ💠 ❗️در روایات بیان شده است که امامت زن برای جماعت مردان جایز نمی باشد . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « زنان اجازه امامت کردن بر مردان را ندارند» 📚مستدرک الوسائل ج6 ص468 🔶حضرت علی علیه السلام فرمود: « زنان حق امامت جمعه و امامت جماعت را ندارند» 📚الفقیه ج4 ص364 ❕و در روایات دیگر آمده است که زنان تنها می توانند بر جماعت زنان امامت کنند و به عنوان امام جماعت آنان قرار گیرند . 📚وسائل الشیعه ج8 ص333 باب20 🔴چنان که بارها گفته ایم ، تمام احکام و دستورات الهی دارای حکمت و فلسفه خاصی می باشد اگر چه ما به تمام جوانب آن آگاهی نداشته باشیم . ✏️ امام صادق علیه السلام فرمود: « از آنجایی که می دانیم خداوند حکیم است تصدیق می کنیم که تمام افعال و دستوراتش از روی حکمت است اگر چه فلسفه آن برای ما مشخص نباشد» 📚بحار الانوار ج52 ص91 ✍️شاید بتوان در مورد فلسفه این حکم چنین گفت: 👌رعایت حضور قلب و توجه به خداوند در نماز از جمله شروط لازمی است که سبب بالا رفتن نماز و مقبول الهی واقع شدن آن می گردد. 📚وسائل الشیعه ج5 ص476 باب7 👌و هر آنچه سبب شود که انسان در نماز توجه لازم را به خدا نداشته باشد مکروه و ناپسند شمرده شده است . 📚وسائل الشیعه ج5 ص459 باب1 ❕ اگر زن در نماز جماعت مردان امام باشد به طور طبیعی اندام زنان در پیش روی مردان و صدای آنان تحریک کننده است و نماز را که ذکر و یاد خدا و خلوت نمودن با او و مبارزه با شیاطین است از حقیقت و واقعیت خود منحرف می کند و این با روح عبادت و پرستش و کرنش خداوند سازگار نمی باشد . 📚جواهر الکلام ج13 ص337 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓در قرآن می گوید ما همه چیز را زوج آفریدیم اما کرم خاکی و موجودات تک سلولی ، تک جنسی هستند آیا در این جا قرآن با علم متناقض نیست❕❕ 💠پاسخ💠 🔷زوج در اصل معنای لغوی خود به هر دو موجودی که قرین یکدیگر و یا ضد یکدیگر باشند اطلاق می شود لذا به دو اتاق مشابه یک خانه و یا دو لنگه درب و یا دو همکار و یا شب و روز و یا تلخ و شیرین و زن و شوهر به همه این ها زوج گفته می شود . 📚معج الوسیط ، ماده زوج 📚تفسیر نمونه ج18 ص376 ❕قرآن در آیاتی تصریح به وجود قانون زوجیت در عالم گیاهان کرده است . 🔷می فرماید: « از آسمان آبی نازل کردیم و به وسیله آن در روی زمین از ازواج گوناگونی از گیاهان پر ارزش رویانیدیم» 🔶لقمان10 ❕همین مضمون در آیه 7 شعراء و 7 ق نیز آمده است. 🔶ما می توانیم زوجیت را در مورد گیاهان به معنای معروفش که اختلاط نر و ماده می باشد بگیریم . ❕در گذشته انسانها کم و بیش فهمیده بودند که بعضی از گیاهان دارای نوع نر و ماده هستند و برای بارور ساختن گیاهان از طریق تلقیح استفاده می کردند این مساله در مورد درختان نخل کاملا شناخته شده بود ولی نخستین بار « لینه » دانشمند و گیاهشناس معروف سوئدی در اواسط قرن 18 میلادی موفق به کشف این واقعیت شد که مساله زوجیت در دنیای گیاهان تقریبا یک قانون عمومی است و گیاهان نیز همانند غالب حیوانات از طریق آمیزش نطفه نر و ماده بارور می شوند و سپس میوه می دهند . 📚تفسیر نمونه ج15 ص191 💠قرآن در آیات دیگری بحث زوجیت عمومی در میان تمام موجودات را مطرح می کند. ✍️در آیه49 سوره ذاریات مى خوانیم: «و از هر چیز یک جفت آفریدیم (و اینها همه براى آن است که) شاید متذکّر شوید» 🔶در آیه36 سوره یس مى فرماید: «منزّه است کسى که تمام زوج ها را آفرید، از آنچه زمین مى رویاند، و از خودشان، و از آنچه نمى دانند» 👌 این آیه به وضوح بیشترى گستردگى زوجیت را در گیاهان و انسان ها و اشیایى که از محدوده علم بشر بیرون است بیان مى کند. . 🔶با توجه به معنای لغوی ماده « زوج » که به معنای دو موجود قرین یکدیگر است امروزه ما تفسیردقیق ترى براى این دو آیه مى یابیم؛ ❗️ تحقیقات علمى این حقیت را به خوبى اثبات کرده که تمام موجودات جهان ماده از اجزاى بسیار کوچکى به نام اتم تشکیل شده، و این اجزاء که در گذشته به عنوان موجود نشکن (اجزاء لاتَتَجَزى) شناخته شده بود و به همین دلیل نام اتم (به معناى نشکن) براى آن انتخاب کرده بودند؛ با سر پنجه علم و دانش بشر، شکسته شده و انرژى اتمى و صنایع مربوط به آن از اینجا نشات گرفت. 👌هنگامى که اتم را شکافتند آن را مرکب از اجزایى که عمدتاً« الکترون ها» ( ذرات گردنده اتم که داراى بار منفى الکتریسیته هستند ) و« پروتون ها » (هسته اتم که داراى بار الکتریسته مثبت است ) یافتند؛ ✍️و به این ترتیب معناى دقیق ترى از زوجیت در تمام ذرات عالم هستى، یعنى وجود دو شی نر و ماده مثبت و منفى، فاعل و قابل به دست آمد که هیچ استثنایى نیز براى آن وجود ندارد .این را نیز می دانیم که دو جسم با دو بار الکتریسته ناهمنام مثبت و منفی یکدیگر را جذب می کنند .آیا جاذبه و کششی که میان دو جسم یا دو نوع بار الکتریکی وجود دارد شباهت کاملی با جاذبه جنسی که میان دو زوج وجود دارد نیست؟ بدیهی است وجود اجزای دیگری در اتم ضرری به آنچه گفتیم نمی زند. 🔷حضرت علی علیه السلام فرمود: « خداوند در میان قوای متخاصم جهان الفت ایجاد کرده و در میان قوای نزدیک جدایی افکنده است» 📚الکافی ج1 ص139 🔴پیام قرآن ج8 ص182 🗯کرم خاکی و موجودات تک سلولی که به گفته شما خارج از قانون زوجیت قلمداد می شوند بر اساس این معنایی که ما از زوجیت به معنای مقرونیت بیان کردیم داخل در قانون زوجیت عمومی هستند که قرآن بیان می کند و گفته قرآن پرده از قاعده علمی برداشته است که قرن ها بعد مورد کشف واقع شده است . 📚قرآن و آخرین پیامبر ، ص166 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔نگاه کردن به زنان و دختران روستای از زبان امام معصوم شیعه ❗️ عَنْ عَبَّادِ بْنِ صُهَيْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: لاَ بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى رُءُوسِ أَهْلِ اَلتِّهَامَةِ وَ اَلْأَعْرَابِ وَ أَهْلِ اَلسَّوَادِ وَ اَلْعُلُوجِ لِأَنَّهُمْ إِذَا نُهُوا لاَ يَنْتَهُونَ قَالَ وَ اَلْمَجْنُونَةِ وَ اَلْمَغْلُوبَةِ عَلَى عَقْلِهَا وَ لاَ بَأْسَ بِالنَّظَرِ إِلَى شَعْرِهَا وَ جَسَدِهَا مَا لَمْ يَتَعَمَّدْ ذَلِكَ. ترجمه فارسی.... عبّاد بن صهيب گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى‌فرمود: نگاه كردن به موهاى زنان «تهامه»، زنان باديه‌نشين و زنان بى‌دينان مانعى ندارد، زيرا آنان در صورتى كه نهى شوند، نمى‌پذيرند. حضرتش فرمود: زن ديوانه و زن بى‌عقل و سفيه نيز همين حكم را دارند كه نگاه كردن به موها و بدن آنان مانعى ندارد، در صورتى كه تماشاى عمدى نباشد. الکافي ج ۵، ص ۵۲۴ این روایت از صحیح میباشد از فیلتر مجلسی عبور کرده. می‌گوید 👈الحديث الأول : موثق نام کتاب : مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 20 صفحه : 353 این روایت در حالی از امام معصوم نقل میشه که خدای متعال در سوره مبارکه نور آیه ۳۰ می‌فرماید قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ ﴿30﴾ (ای پیامبر!) به مردان مؤمن بگو چشمهای خود را (از نگاه به نا محرم) فرو گیرند، و شرمگاهشان را حفظ کنند، این (کار) برای آنها پاکیزه تر است، بی گمان خداوند به آنچه انجام می دهند؛ آگاه است ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد انتقاد وهابی قرار گرفته است ، این روایت کافی شریف است که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « مواجه شدن با زنان كوهستانى و زنان باديه‏ نشين و زنان دهاتى كه موى سر را نمى ‏پوشانند مانعى ندارد، زيرا آنان موى سر خود را نمى‏ پوشانند گرچه به آنان تكليف شود. زنان ديوانه و زنان بى‏ خرد و مبهوت نيز همين حكم را دارند مواجه شدن با آنان و به موها و بدن آنان نگريستن مانعى ندارد، درصورتى ‏كه تماشاى عمدى نباشد » 📚الکافی ج 5 ص 524 ❕مطابق نقل دیگری فرمود ؛ « اشكالى ندارد كه به سرهاى اهل تهامه و اعراب و كوه‏نشينان از اهل ذمّه نگاه نمود زيرا ايشان را اگر نهى كنند اطاعت نمى ‏كنند و نيز حضرت فرمودند ؛ اشكالى ندارد كه به موها و جسد زنان مغلوبه نگاه نمودن به شرطى كه عمدا نباشد » 📚علل الشرایع ج 2 ص 565 ❕روشن است که جواز مذکور در صورتی است که نگاه کردن عمدی و از روی لذت و شهوت نباشد ؛ 📚العروه الوثقی ج 5 ص 493 ❕چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « نگاه کردن ( از روی لذت ) تیری از تیرهای شیطان است و مسموم است و چه بسیار نگاه هایی که حسرت طولانی مدت را در پی دارد » 📚الکافی ج5 ص559 👌و فرمود ؛ « زنای چشم نگاه حرام و از روی شهوت است و زنای لب بوسه حرام است و زنای دست لمس نامحرم است » 📚همان مدرک ❕بنابراین ، جواز نگاه در صورتی است که عمدی و از روی لذت و شهوت نباشد ، فلسفه این جواز هم ، همان نفی عسر و حرج در معاشرت اجتماعی با این گونه زنان ، است ، زیرا این گونه زنان ، عادت به رعایت حجاب ندارند و در صورت امر به حجاب هم ، مطابق امر ، عمل نمی کنند ، ممنوعیت اطلاقی نگاه به آنان ، برای مردانی که در معاشرت و داد و ستد با آنها هستند ، سختی ها و مشقت هایی را ایجاد می کند ، برای نفی این سختی و عسر و حرج ، اجازه نگاه غیر عمدی و بدون لذت به آنان داده شده است ؛ 📚جواهر الکلام ج 29 ص 69 ❕بنابراین روایات مذکور ، حکم عام آیه شریفه ، در ممنوعیت نگاه به نامحرم را تقیید می زند که در این مورد ، نگاه بدون شهوت و بدون لذت به نامحرم اشکالی ندارد . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❔حال چند سوال از وهابی شبهه افکن داریم ؛ 1⃣شما که مدعی هستند بر اساس آیه شریفه ، مطلقا نگاه به نامحرم ممنوع است ، چگونه است که معتقدید نگاه کردن به مو و بدن زنی که انسان قصد ازدواج با او را دارد ، جهت آشنایی بیشتر جایز است تا جایی که ابن قدامه می گوید ؛ « لا نعلم بين أهل العلم خلافا في إباحة النظر إلى المرأة لمن أراد نكاحها » « در میان اهل علم هیچ اختلافی در اباحه و جواز نگاه کردن به زنی که قصد ازدواج با او است ، نمی باشد » 📚مغنی ابن قدامه ج 7 ص 453 ❕بخاری نیز روایاتی نقل می کند که پیامبر گرامی ، به زیبایی های زنانی که قصد ازدواج با آنان را داشت ، نگاه می کرد ؛ 📚صحیح بخاری ، ج 8 ص 151 « باب النظر الی المراه قبل التزویج » ❕ابوداود نیز در نقلی از پیامبر گرامی می آورد که فرمود ؛ « زمانی که یکی از شما قصد ازدواج با زنی را دارد ، اگر توانست به آن زن و ( زیبایی هایی که ) انگیزه می شود برای ازدواج با آن زن ، نگاه کند ...» 📚سنن ابی داود ، ج 2 ص 890 2⃣پرسش دوم ما این است که طبق نظر شما ، عبدالله بن عمر ، از بزرگان و با تقوا ترین ، اصحاب پیامبر گرامی بوده است ، تا جایی که مسلم از پیامبر نقل می کند که در مورد عبدالله بن عمر می گفت ؛ « او مردی صالح است » 📚صحیح مسلم ج 4 ص 1927 ❕مصحح ، یعنی آقای عبدالباقی ، در پاورقی می نویسد ؛ « او صالح است یعنی حدود الهی را اجرا می کند و حقوق بندگان را نیز ایفاء می کند » 📚همان ❕یا ابن عبدالبر در مورد عبدالله بن عمر می نویسد ؛ « او اهل ورع و علم بود و بسیار مقید به پیروی از سنت پیامبر بود و در فتوا دادن ، شدیدا احتیاط می کرد » 📚الاستیعاب ج 3 ص 951 ❕حال همین عبدالله بن عمر ، وقتی می خواست کنیز نامحرمی را بخرد ، مطابق نقل بیهقی ؛ « ساق پای او را برهنه می کرد و دستش را بین دو سینه و بر روی باسن او می گذاشت » 📚السنن الکبری ج 5 ص 329 _ المصنف ، صنعانی ، ج 7 ص 287 _ کنزالعمال ج 4 ص 143 ❕آلبانی تصریح می کند که سند روایت ، صحیح است ؛ 📚ارواء الغلیل ج 6 ص 210 ❕چگونه عبدالله بن عمر بر خلاف حکم قرآن ، کنیزانی را که هنوز مالک نشده است ، برهنه می کند و به آنان نگاه می کند و آنان را لمس می کند ، و این عمل را سنت پیامبر می داند ❗️ ❔چرا شما به روایت کافی شریف اشکال می کنید ، در حالی که روایات شنیع کتب خودتان را مورد مطالعه قرار نمی دهید ❗️ 3⃣چگونه به عمر اشکال نمی کنید که زنان مردم را با تازیانه برهنه می کرد و به آنان نظر می کرد ❗️چنان که نقل می کنید ؛ « چون خالد بن وليد مرد ، زنها در خانه ميمونه جمع شدند و شروع كردند به گريه كردن ، عمر آمد و شروع کرد ، به زدن آنها با شلّاقش ، روسرى يكى از آنها افتاد، گفتند اى رهبر مسلمين روسرى او افتاد و موهایش برهنه شد ، گفت ول كنيد او را كه برايش احترامى نيست » 📚کنزالعمال ج 15 ص 730 ❕شبیه همین ماجرا را صنعانی نقل می کند که ؛ « عمر زنی را که برای مرده اش نوحه سرایی می کرد ، با تازیانه زد که موهایش برهنه شد ، به او گفتند ای امیر مومنان ، موهایش برهنه شد ، عمر گفت اشکالی ندارد ،زیرا حرمتی برای او نیست » 📚المصنف ، صنعانی ، ج 3 ص 557 4⃣و شنیع تر از همه ، نقل می کنید که پیامبر در بغل زنان نامحرم قرار می گرفت و آنان موهای پیامبر را می بستند ، چنان که انس بن مالک می گوید ؛ « هرگاه رسول خدا به قبا می رفت ، نزد ام حرام دختر ملحان ، همسر عباده بن صامت می رفت و او از پیامبر پذیرایی می کرد ، در یکی از روزها که پیامبر آنجا رفت ، پس از پذیرایی ، آن زن مشغول بافتن موهای پیامبر شد ، پیامبر همانجا خوابید ، سپس خنده کنان از خواب برخاست » 📚صحیح بخاری ج 5 ص 39 _ موطا مالک ، ج 3 ص 661 _ سنن ترمذی ج 3 ص 576 ❔چگونه است که پیامبر شما بدون رعایت مسائل محرم و نامحرم ، حاضر میشود که زن بیگانه موهای او را ببافد ❗️آیا این روایات جعلی ، خلاف قرآن و اهانت به شخصیت پیامبر گرامی نمی باشد که در روایات به اصطلاح صحیح شما آمده است ❗️ ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چرا اسلام دین توحش است؟ بی هیچ سخنی شما را به خواندن آیه ۵ سوره‌ی توبه و تفسیر آن از علامه طباطبایی دعوت می‌کنیم: ▪️توبه-آیه۵ ترجمه: و چون ماههاى حرام به سرآمد، آنگاه مشركان را هرجا كه يافتيد بكشيد و به اسارت بگيريدشان و محاصره‏شان كنيد و همه جا در كمينشان بنشينيد، آنگاه اگر توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات پرداختند، آزادشان بگذاريد كه خداوند آمرزگار مهربان است‏ ▪️تفسیر آیه‌ی ۵ توبه (آیه‌ سیف) در قرآن: جمله «فَاقْتُلُوا الْمُشرِکِینَ حَیْث وَجَدتُّمُوهُمْ» نشان دهنده برائت و بیزارى از مشرکین است و مى خواهد احترام را از جانهاى کفار برداشته و خونهایشان را هدر سازد...و تشریع این حکم براى این بوده که کفار را در معرض فنا و انقراض قرار داده و به تدریج صفحه زمین را از لوث وجودشان پاک کند، و مردم را از خطرهاى معاشرت و مخالطت با آنان نجات دهد ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که بارها گفته ایم ، جهاد در اسلام دفاعی است ، بعنی جنگ و نبرد تنها با کسانی است که به مخالفت علنی بر ضد مسلمین برخیزند و به آنها حمله کنند و با فراهم کردن زمینه ها ، قصد نابودی مسلمین را داشته باشند ، جهاد تنها با چنین کسانی است ، چنان که امام صادق علیه السلام به لزوم جهاد با دشمنان حربی تصریح کردند و فرمودند ؛ « جهاد با عدو و دشمن بر جمیع امت فرض و واجب است به نحوی که اگر جهاد را ترک کنند ، گرفتار عذاب می شوند » 📚الکافی ج 5 ص 9 ❕اما کسانی که بر علیه مسلمین نبرد و دسیسه ای نمی کنند ، اسلام دستور به حسن معاشرت با آنها را می دهد ، چنان که می فرماید ؛ «خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در امر دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند، نهى نمى ‏كند چرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد . تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مى ‏كند؛ كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانه هايتان بيرون راندند، (و كسانى كه) به بيرون راندن شما كمك كردند، و هر كس با آنها رابطه دوستى داشته باشد ستمگر است.» ( ممتحنه 8_9) ❕با توجه به شأن نزول هايى كه درباره اين دو آيه و آيات قبل از آن در سوره ممتحنه آمده است، و نيز با توجّه به قرائن موجود در خود آيات، كاملًا واضح است كه آيات ناظر به مشركان و بت پرستان است و آنها را به دو گروه تقسيم مى‏ كند ؛ ❕ گروهى كه با مسلمانان سر جنگ داشتند و مؤمنان را آزار مى‏ دادند و از هيچ گونه كارشكنى ابا نداشتند و گروهى كه حاضر به زندگى مسالمت ‏آميز با مسلمين بودند. در اين آيات از پيوند و دوستى و محبّت با گروه اوّل منع شده و نسبت به گروه دوّم اجازه داده شده است، و كسانى كه با گروه اوّل پيوند دوستى برقرار سازند جزء ظالمان شمرده شده، ولى دوستى كنندگان با گروه دوّم را جزء عدالت پيشگان. 📚پیام قرآن ج 10 ص 346 ❕بعضى از مفسّران در مورد اين آيه روايت كرده‏ اند كه همسر مطلّقه ابوبكر براى دخترش‏ اسماء هدايايى از مكّه آورد، و از آنجا كه مادرش هنوز جزء مشركان بود، اسماء از پذيرفتن آن اجتناب كرد و حتّى اجازه ورود را به مادرش نداد، آيه فوق نازل شد، و پيامبر به او دستور داد كه مادرش را بپذيرد و هديه‏ اش را قبول كند و او را احترام نمايد. 📚روح البیان ج 9 ص 481 ❕به هر حال از اين آيات يك اصل كلّى و عمومى در مورد چگونگى رابطه مسلمانان با غير مسلمانان استفاده مى ‏شود كه محدود به زمان و مكان خاصّى نيست، و آن اين كه مسلمين موظّف‏ اند كه در برابر هر فرد يا گروه و جمعيّت و هر كشورى كه موضع خصمانه با آنها نداشته باشد و بر ضدّ اسلام و مسلمين قيام نكند و دشمنان اسلام را يارى ندهد، راه مسالمت پيش گيرند، خواه از مشركان باشد يا اهل كتاب ، حتّى اگر جمعيّت يا كشورى در صف دشمنان باشند و تغيير موضع دهند مسلمانان بايد آنها را بپذيرند و با آنها دشمنى نكنند، و معيار، وضع فعلى آنها است. 👌شاهد دیگر بر این مساله کلام علی علیه السلام در فرمان معروف به مالك اشتر است که مى ‏فرمايد ؛ ❕ «قلب خود را نسبت به ملّت خويش، سرشار از رحمت و محبّت و لطف كن و همچون حيوان درّنده ‏اى مباش كه خوردن آنان را غنيمت بدانى؛ زيرا آنها دو گروه ‏اند یا برادر دينى تواند يا انسانى همانند تو»! 📚نهج البلاغه نامه 53 👌 تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره همزيستى محبّت‏ آميز نسبت به غيرمسلمانان اعم از اهل کتاب یا مشرکین پيدا نمى‏ شود و با توجّه به اينكه على عليه السلام در اين فرمان اين محبّت و مدارا و رحمت و لطف را وظيفه رئيس حكومت اسلامى مى‏ شناسد، تكليف افراد يك جامعه در مقابل يكديگر كاملًا روشن مى‏ شود. 🔸ادامه👇
🔸ادامه👇 ❕آیاتی هم که مورد استناد معاند قرار گرفت ، مربوط به مشركان پيمان شكنى است كه به دشمنى و مخالفت علنى با مسلمين برخاسته بودند ، شاهد این سخن آن است که در ادامه آیات مذکور ، حکم قتال با مشرکینی که پیمان شکنی نکردند و به مخالفت علنی و نبرد با مسلمین اقدام نکردند ، برداشته شده و تصریح شده است که حکم مذکور در مورد پیمان شکنان آنان است و می فرماید ؛ « چگونه براى مشركان پيمانى نزد خدا و رسول او خواهد بود (در حالى كه آنها همواره آماده شكستن پيمانشان هستند) مگر كسانى كه با آنها نزد مسجد الحرام پيمان بستيد (اين گروه كه پيمان خود را محترم شمردند) ما دام كه در برابر شما وفادار باشند شما نيز وفادارى كنيد كه خداوند پرهيزكاران را دوست دارد - چگونه (پيمانشان ارزش دارد) در حالى كه اگر بر شما غالب شوند نه ملاحظه خويشاوندى با شما را مى ‏كنند و نه پيمان را، شما را با زبان خود خشنود مى‏ كنند ولى دلهاى آنها ابا دارد و اكثر آنها نافرمانبردارند- آنها آيات خدا را به بهاى كمى فروختند و (مردم را) از راه او باز داشتند، آنها اعمال بدى انجام مى‏ دادند.- (نه تنها در باره شما) در باره هيچ فرد با ايمانى رعايت خويشاوندى و پيمان را نمى ‏كنند و آنها تجاوز كارانند. و اگر پيمانهاى خود را پس از عهد خويش بشكنند و آئين شما را مورد طعن قرار دهند با پيشوايان كفر پيكار كنيد چرا كه آنها پيمانى ندارند، شايد دست بردارند. - آيا با گروهى كه پيمانهاى خود را شكستند و تصميم به اخراج پيامبر گرفتند پيكار نمى‏ كنيد؟ در حالى كه آنها نخستين بار (پيكار با شما را) آغاز كردند آيا از آنها مى ‏ترسيد؟ با اينكه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسيد اگر مؤمن هستيد - با آنها پيكار كنيد كه خداوند آنان را به دست شما مجازات مى‏ كند و آنها را رسوا مى ‏سازد و سينه گروهى از مؤمنان را شفا مى‏بخشد (و بر قلب آنها مرهم مى ‏نهد) ( توبه 7 تا 14) ❕یا در آیه چهارم همان سوره توبه می فرماید ؛ « مگر كسانى از مشركان كه با آنها عهد بستيد و چيزى از آن فروگذار نكردند و احدى را بر ضد شما تقويت ننمودند، پيمان آنها را تا پايان مدتشان محترم بشمريد، زيرا خداوند پرهيزكاران را دوست دارد » ❕بنابراین مخاطب آیه پنجم سوره توبه ، آن مشرکین پیمان شکنی اند که پیمان خود را شکسته بودند و در صدد نابود سازی مسلمین بودند ، نه سایر مشرکینی که به عهد و پیمان خود پایبند بودند و از طریق مسالمت خارج نشده بودند و این که علامه طباطبایی از آیه مذکور مطلق نابود سازی شرک و مشرکین از صفحه زمین را برداشت کرده است ، چه مشرکینی که در حال نبرد با مسلمین اند و چه آنانی که مشغول نبرد نیستند ، چنین برداشتی صحیح نیست و با سایر آیات قرآن و روایات همخوانی ندارد و ایشان در این رابطه دچار اشتباه و خطای در برداشت شده اند . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال لطفا با سند و مدرک بیان کنید که چه شد که ایرانیان مذهب تشیع رو انتخاب کردند 🗯پاسخ: ❗️برخی از اسباب تشیع در ایران: 1⃣ایرانیان تحت ستم در عراق: 🔷در جنگ قادسیه حدود چهار هزار نفر ایرانی از لشگر ایرانیان گسسته و به سپاه اسلام پیوستند.و اسلام را از صمیم دل قبول کردند به این شرط که پس از پایان جنگ هر کجا خواستند بروند و با هر قبیله ای که خواستند پیمان ببندند و مانند دیگر مسلمین سهمی از غنائم داشته باشند اما متاسفانه پس از پیروزی اسلام بر سپاه ایران تمام قرار داد ها زیر پا گذاشته شد و تحقیر انان اغاز گردید و ایرانیان به عنوان شهروند درجه دوم شناخته می شدند وبه عنوان موالی معروف گشتند. ❗️پست ترین و کم در آمد ترین کارها به انها واگذارمی شد 📚العقد الفرید،ج3 ص413 🗯خلیفه دوم در طواف شنید که دو نفر با هم به زبان فارسی صحبت می کنند گفت به زبان عربی صحبت کنید زیرا سخن گفتن به فارسی مروت را از بین می برد 📚الصراط المستقیم،ابن تیمیه،ص25 ❗️ولی انگاه که زمام خلافت بدست حضرت علی افتاد او به همگان یکسان نگریست .وقتی به ایشان اعتراض شد در پاسخ فرمود: « در کتاب خدا فرقی بین فرزندان اسماعیل و غیره نمی بینم» 📚الغارات،ص46 ❗️همین یکسان نگری مایه گرایش انان به علی و خاندان او گشت به ویژه انکه تحقیر موالی که در دوران امویان به اوج خود رسید و تاریخ تمام این تحقیر ها و بی عدالتی ها را به ثبت رسانده است 2⃣مهاجرت اشعریان یمنی به قم: ❗️فرزندان سعد بن مالک به نامهای عبدالله و احوص از شیعیان حضرت علی در یمن بودند.انان از ستم های امویان به ستوه امدند .انگاه که زید بن علی در سال 121 هجری قیام کرد ،احوص فرماندهی سپاه زید را بر عهده گرفت .چون سپاه زید مغلوب گشت او دستگیر شد و به زندان افتاد .پس از چند سال آزاد شد و با برادر خود عبدالله تصمیم گرفتند عراق را به قصد قم ترک کنند و همگی با خانواده های خود وارد قم شدند و از همان زمان قم مرکز تشیع در ایران شناخته شد .به تدریج بستگان انها که همگی از قبیله اشعری بودند به قم امدند و یک مرکز حدیثی و علمی و پایگاه شیعی را پدید اوردند .توضیح بیشتر را در تاریخ قم بخوانید 📚تاریخ قم ص247 📚رجال نجاشی شماره 196 3⃣مهاجرت امام رضا به خراسان: ❗️مهاجرت امام رضا یکی از علل گسترش تشیع در ایران گردید .استقبال با شکوه محدثان نیشابور از ایشان و درخواست استماع حدیث از آن حضرت نشانه عظمت اهل بیت در قلوب مردم خراسان بود .ورود آن حضرت به طوس و مناظرات وی با دانشمندان یهود و نصاری و محدثان اهل سنت و حتی با طبیعی ها و مادی ها سبب تفوق علمی آن حضرت بر دیگران شد 📚عیون الاخبار ج2 ص139 ❗️بدین ترتیب تشیع در منطقه خراسان گسترش یافت . 4⃣مهاجرت علویان به ایران: ❗️پس از مهاجرت امام هشتم و پذیرش ولایت عهد گروهی از علویان از نقاط مختلف حجاز و عراق به ایران مهاجرت کردند .مردم نیز به دلیل انکه فرزندان پیامبر هستند احترام خاصی برای انان قائل بودند .یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن پس از قیام شهید فخ با گروهی از کوفیان به دیلم امدند و هجرت او بدین منطقه سبب گسترش تشیع گشت .علاوه بر منطقه دیلم ،طبرستان و مازندران امروز نیز زیر نفوذ علویان بودند .نگاهی به جغرافیای ایران نشان می دهد که در غالب نقاط ایران امام زادگان پراکنده شدند که با گفتار و رفتار خود تشیع را تبلیغ می کردند .با ضعیف شدن خلافت عباسی در بغداد در قرن چهارم ال بویه حکومت خود را از شیراز تا بغداد گسترش داد و چون تمایلات شیعی داشتند دست شیعه را در تبلیغ باز گذاشتند و به تدریج نهال تشیع در اکثر نقاط ایران حتی سیستان و بلوچستان رشد کرد . ❗️در قرن هفتم مغولان با سرکوب خلافت عباسی قدرت را بدست گرفتند و یکی از نوادگان چنگیز به نام سلطان محمد خدا بنده تشیع را برگزید و مذهب شیعه از رسمیت برخوردار شد و هسته های شیعی در غالب نقاط ایران از شرق تا غرب رو به رشد نهاد ولی رسمیت مذهب تشیع و انزوای دیگر مذاهب در عصر صفویان از اغاز قرن دهم شروع شد 📚منابع جهت مطالعه و تحقیق: 1⃣راهنمای حقیقت،سبحانی،ص52 2⃣سیمای عقاید شیعه،سبحانی،ص43 3⃣الملل و النحل،سبحانی،ج6 ص127 4⃣شبهات غدیر،عصیری ج3 ص120 به بعد ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال ایا امر به معروف و نهی از منکر در جامعه با آزادی بشر منافات ندارد 🗯پاسخ: ❗️مقصود از امر به معروف و نهى از منكر كه دو ركن بزرگ اجتماعى اسلام به شمار مى روند، همان دعوت و راهنمايى افراد به كارهاى نيك و سودمند و بازداشتن آنان از كارهاى زشت و مبارزه با انواع انحراف هاى اجتماعى و اخلاقى است. ⁉️پيش از همه، بايد ديد كه آيا اجراى اين دو اصل در اجتماعى كه افراد آن معمولا همه با هم همبستگى كامل دارند و سرنوشت همه را يك چيز تشكيل مى دهد، به سود جامعه هست يا نه؟ ❗️هرگاه اجراى چنين اصلى به نفع اجتماع باشد، بايد در اين صورت به خاطر فوايد مهمّ آن از آزادى فردى كاست و آزادى افراد را در چهارچوب اين اصل محدود ساخت. شيوه زندگى انسان در اعصار كهن به شكل اجتماعات بسيار كوچكى در درون غارها و شكاف كوه ها و داخل جنگل ها بود و تقريباً همبستگى و تشريك مساعى و ارتباط و تعاون اجتماعى بر اجتماعات آنان حكومت نمى كرد. 🗯 در چنين زندگى كه سرنوشت افراد به يكديگر چندان بستگى ندارد، شايد مبارزه با فساد و جلوگيرى از انحراف ضرورى به نظر نرسد. 🔷ولى در شيوه زندگى دسته جمعى با سرنوشت مشترك، مبارزه با فساد و دعوت مردم به كارهاى نيك، يك وظيفه خطير اجتناب ناپذير است. ❗️زيرا در اين نوع زندگى، همه افراد يك اجتماع به صورت اعضاى يك خانواده در مى آيند و پيوند وحدت و ارتباط آن چنان در ميان آنان محكم و استوار مى گردد كه هيچ فردى نمى تواند براى خود حساب جداگانه اى باز كند و خود را از نتايج اعمال خوب و بد ديگران جدا فرض كند. 🗯در چنين اجتماعى تمام افراد، در سود و زيان اعمال يكديگر كاملا شريك و سهيم بوده و نتيجه عمل يك فرد دامنگير همه افراد مى شود. اين جاست كه هيچ فردى هرچه هم خود را دور از اجتماع تصوّر كند نمى تواند تماشاگر صحنه زندگى گردد و خود را از سود و زيان كارهاى افراد ديگر دور بدارد; روى همين پيوند و ارتباط است كه اگر بر اثر خلافكارى برخى، ضربه اقتصادى يا فرهنگى بر پيكر اجتماعى وارد شد، دود آن به چشم همه رفته و همه در برابر آن متأثّر خواهند شد. 🗯انحراف هاى اخلاقى، بسان بيمارى هاى واگيردارى است كه - خواه ناخواه - دامن ديگران را نيز مى گيرد; هرگاه ميكروب «التور» در نقطه اى پيدا شد، فوراً بايد مبارزه پيگيرى بر ضدّ آن آغاز نمود و ديگران را از معاشرت با آن بيمار بازداشت و در غير اين صوت، همه كشور و يا كشورها را فرا مى گيرد. ❗️همچنين، انحراف اخلاقى و اجتماعى و هر نوع آلودگى فكرى و روحى - بسان بيمارى جسمى - برق آسا در دل اجتماع رسوخ نموده و همه اجتماع را فرا مى گيرد. 🗯فرض كنيد يك نفر خانه خود را به صورت لانه فساد درآورَد و پاى افرادى «لااُبالى» به آن جا باز شود، آيا مى توان تصوّر نمود كه دختران و پسران آن نقطه كه هر روز شاهد رفت و آمد گروهى منحرف به آن لانه هستند مصون و پاك بمانند، يا اين كه آنان نيز به مقتضاى طغيان شهوت، به آن نقطه كشيده مى شوند و روز به روز دايره فساد گسترش پيدا كرده و بازار آن داغ تر مى گردد. 🗯اين جاست كه مى توان گفت اجراى پيگير اصل «مبارزه با انحراف هاى اخلاقى و اجتماعى» ضامن سعادت اجتماعى است كه افراد آن در كنار يكديگر زندگى مى كنند; و سكوت در برابر گناه و مفاسد، غلط و گناهى بزرگ است و هرگز نمى توان حساب فرد را از حساب جامعه جدا ساخت. در حقيقت يك فرد مبارز، از حقوقا خود و اجتماعى كه در آن زندگى مى كند دفاع مى نمايد و هرگز نبايد اصل آزادى افراد بهانه شود كه ما از اين وظيفه انسانى شانه خالى كنيم و بايد به اين نكته توجّه و ايمان داشته باشيم كه آزادى افراد تا آن جا محترم است كه سلب آزادى از ديگران نكند و مصالح جامعه را به خطر نيفكند. ❗️قرآن مجيد با واقع بين خاصّى كه از ويژگى هاى اينا كتاب آسمانى است به اين حقيقت اشاره كرده و مى فرمايد: «و از فتنه اى بپرهيزيد كه تنها به ستمكاران شما نمى رسد (بلكه همه را فراخواهد گرفت; چرا كه ديگران سكوت اختيار كردند)». 📚سوره انفال، آيه 25 ❗️عين اين سؤال را يكى از ياران پيامبر اكرم از حضرتش پرسيد، پيامبر در پاسخ او مثلى را مطرح كرد كه خلاصه آن اين است: «اجتماع ما بسان كشتى بزرگى است كه در آن كالاهاى تجارتى حمل شده و سرنشينانى نيز همراه دارد. هر فردى از سرنشينان در طىّ راه مختار و آزاد مى باشد، ولى او هرگز نمى تواند زير پوشش «آزادى فردى» بدنه كشتى و يا زير پاى خود را سوراخ كند و در مقام پاسخ بگويد: من نقطه اى از كشتى را مورد تصرّف قرار مى دهد كه زير پاى من قرار گرفته است، در صورتى كه چنين جوابى از اين فرد پذيرفته نيست; زيرا تنها سلامت خويشتن را به خطر نمى افكند، بلكه او با اين عمل سرنوشت همه سرنشينان و كالاهاى تجارتى را به خاطر افكنده و همه را به سوى نابودى و نيستى سوق مى دهد. جامعه ما نيز بسان كشتى است; افراد جامعه سرنشينان اين كشتى مى باشند; آنان در ضرر و نفع يكديگر شريك و سهيمند و هرگز ن
مى توان حساب فرد را از اجتماع جدا نمود.» 📚نهج الفصاحه ص836 🗯روش اسلام درباره محترم شمردن آزادى هاى فردى با روش مكتب هاى امروز جهان يك تفاوت حقيقى دارد، در جهان امروز آزادى تا آن جا محترم است كه از ناحيه فرد، ضررى متوجّه اجتماع نگردد و منافع ديگران به خطر نيفتد هرچند به ضرر خود آن شخص تمام گردد و بر سعادت او لطمه جبران ناپذير وارد سازد. ولى در اسلام آزادى فردى تا آن جا محترم است كه مزاحم ديگران نباشد و سقوط و آلودگى اجتماع را فراهم نسازد; همچنين به سعادت خودش نيز لطمه اى وارد نكند و كارى انجام ندهد كه موجب بدبختى او گردد. ❗️مثلا در جهان امروز گرايش به بت پرستى و پرستش انواع موجودات رايج و آزاد است و جهان غرب در پوشش آزادى فردى اين عمل را تخطئه نمى كند، ولى اسلام چنين عملى را كه مايه انحطاط فرد و سقوط پرستش كننده است سخت تخطئه كرده و با فشار هرچه بيشتر مانع از انجام چنين اعمالى مى گردد 🗯امر به معروف و دعوت مردم به كارهاى نيك و بازداشتن آنان از كارهاى زشت، داراى درجات و مراتبى است. آنچه مربوط به توده مردم است اين است كه با زبان نرم و بيان دلنشين برادران دينى خود را پند و اندرز دهند و آنان را از عواقب بد گناه باز دارند و اگر احتمال تأثير دهند حتّى مى تواند روابط دوستانه خود را با آنان قطع كنند. ❗️اين نوع مبارزه با فساد و نظارت عمومى هرگز ايجاد هرج و مرج نمى كند، امّا درجات بالاتر از اين (مانند اجراى مجازات و كيفرها و حدود الهى درباره افراد گناهكار) بايد زير نظر حكومت اسلامى و مانند زمان پيامبر انجام گيرد و هيچ فرد عادى حق ندارد در اجراى نظارت عمومى خودسرانه اقدام نمايد. 📚منابع جهت مطالعه و تحقیق: 1⃣تفسیر نمونه ج3 ص37 2⃣وسائل الشیعه ج16 ص117 باب1 3⃣بحار الانوار ج97 ص68 باب1 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔مطلب به این سادگی باید چنین داستانی بسازد؟ مهدی نصیری سوال کرده که حجت شرعی برای اجبار بر مردم چیست؟ همه می دانیم که در مذهب اهل بیت ٬ سلوک این نیست.حتی یک نمونه برخورد از آنان که تحمیلگر نظر آنها باشد بر مردم٬ در تمام این سالهای زندگی چارده معصوم دیده نشده.چه در زمان حکومت و غیر از آن. اما این رویه٬ در تمام مدل های حکومتی مدعی دین در تمام تاریخ دقیقا تکرار شده است. مطلب به روشنی خورشید است.هرکس مدعی خلاف است دلیل بیاورد ❗️❗️ 💠💠 👌به راستی انسان از این روشنفکر نماها که شمائل محقق دینی نیز به خود می گیرند ، تعجب می کند که چه سخنان جاهلانه را به زبان جاری می کنند ❗️ ❕این که حجاب حکم مسلم اسلامی و مورد تاکید آیات و روایات فراوانی است قابل انکار نیست. ❔حال می گویند چه دلیلی است که حکومت اسلامی ، حجاب را برای همگان اجباری و لازم بداند ❗️اینان توجه ندارند که فلسفه وجودی حکومت اسلامی ، اجرای دستورات خداوند در جامعه است و قرآن و روایات ، تاکید به برقراری حکومت اسلامی برای تحقق این هدف کرده اند. ❕یکی از دستورات خداوند ، حجاب بانوان است که حکومت اسلامی ملزم است ، بانوان جامعه را به این حکم و حد الهی ملزم کند و با تعدی گرایان برخورد کند . 👌در روایات متعددی تصریح شده است که وظیفه حاکم جامعه ، اجرایی کردن دستورات خداوند و حدود و احکام او در جامعه است که یکی از مصادیق آن ، اجرای حکم حجاب و برخورد با تعدی کنندگان از این حکم است . 💠على عليه السلام فرمود ؛ « بالاترين وظيفه حاكم در برابر مردمش، توجّه دادن آنان به وظايف دينىِ‏شان است كه خداوند بر ايشان تكليف نموده است. بر ماست كه شما را به آنچه خداوند عز و جل فرمانتان داده است، فرمان بدهيم، و از آنچه خداوند عز و جل شما را از آن نهى كرده است، نهيتان كنيم، و دستور خدا را در باره همه مردم، از نزديك و دور [و خويش و بيگانه‏] اجرا كنيم و باك نداشته باشيم كه حق، در باره چه كسى اجرا مى ‏شود. » 📚الغارات ، ج 2 ص 501 _ بحار الأنوار ، ج 27 ص 253 👌و فرمود ؛ « چيزى بر عهده امام نيست، جز آنچه از جانب پروردگارش بردوش او نهاده شده است ، كوشيدن در پند و اندرز، تلاش در خيرخواهى و راه‏نمايى، زنده داشتن سنّت، اجراى حدود [الهى‏] در باره سزامندانش، و رساندن سهام [بيت المال‏] به كسانى كه سهم مى‏ برند. » 📚نهج البلاغة ، خطبة 105 ❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « اگر گوينده ‏اى بگويد: چرا خداوند، اولو الأمر را قرار داد و به فرمان‏بردارى از آنان فرمان داد؟ گفته مى‏ شود: به دلايل بسيارى ، يكى اين كه: از آن جا كه براى مردم، حدّ و مرز نهاده شده و به آنان دستور داده شده است كه از آن مرز، فراتر نروند- چون مايه تباهىِ خود آنان مى‏ شود-، اين كار به سامان و انجام نمى‏ رسد، مگر آن كه [خداوند،] فردى امين را بر آنان بگمارد تا ايشان را از تجاوز و وارد شدن به آنچه بر ايشان ممنوع ساخته است، باز دارد؛ و اگر اين نبود، بى گمان، هيچ كس حاضر نمى‏ شد از خوشى و سود خويش، به اين دليل كه به ديگران لطمه مى‏ زند، دست بردارد. پس خداوند، بر مردم، فرمان‏روايى قرار داد تا آنان را از تباهى باز بدارد و حدود و احكام را در ميانشان اجرا كند. ....ديگر، اين كه ، اگر بر ايشان پيشوا و سرپرستى درستكار و نگهبان و امانتدار نمى ‏گمارْد، آيين، كهنه و فرسوده مى‏ شد، دين از ميان مى‏ رفت، سنّت‏ها و احكام دگرگون مى ‏شدند و بدعت‏گذاران، به آن مى ‏افزودند و كجروان، از آن مى ‏كاستند و آن را بر مسلمانان، مشتبه مى‏ ساختند؛... پس اگر خداوند برايشان سرپرستى نمى‏ گماشت كه نگهبان چيزهايى باشد كه پيامبر آورده، قطعاً، به همان گونه كه روشن ساختيم، به تباهى مى ‏افتادند و قوانين و سنّت‏ها و احكام و ايمان، دست‏خوش تغيير مى ‏شد، و در اين، تباهىِ همه مردم بود » 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج 2 ص 100 ح 1 ❕می بینیم که ائمه ع وظیفه حاکم جامعه اسلامی را ، اجرایی کردن حد و حدود و دستورات الهی در جامعه می دانند ، که مصداق روشن این وظیفه ، اجرا کردن حکم و دستور خداوند در مورد حجاب بانوان در جامعه است ، آن وقت این جاهلان از خدا بی خبر مدعی هستند که ائمه هیچگاه امر به برخورد تحمیلگر با دیگران نداشته اند ❗️ 👌علی علیه السلام به عنوان یک حاکم الهی ، مردان را نسبت به اهمال در مورد حجاب بانوان ، مورد سرزنش قرار می دهد و می گوید ؛ « ای مردم عراق خبر دار شده ام که زنان شما در گذرگاه ها با مردان تنه به تنه می خورند آیا شرم نمی کنید » 📚الفقیه ج 3 ص 444 🔸ادامه 👇
🤔 ❔آيا در قيامت مشركان كورند(ناآگاه)يا بينا (آگاه)؟ 🌀يكي از تناقضات ديگر قرآن اينست كه آيات مي گويند كه مجرمان در قيامت ناآگاه و كورند ولي آيات متعدد ديگر مي گويند كه در قيامت چشم مجرمان تيز بين مي شود و به حقايق آگاه مي شوند. براي نمونه آيات زير را نگاه كنيد. 🔻مشركان در قيامت : ➖ومَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿۷۲ اسرا﴾ ترجمه: و هر كه در اين [دنيا] كور باشد در آخرت [هم]كور و گمراهتر خواهد بود. 🔻مشركان در قيامت كامل و حقايق را درمي يابند. ➖لقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ﴿۲۲ ق﴾ ترجمه:[به او مىگويند] واقعا كه از اين [حال] سخت در غفلت بودى وما پرده ات را [از جلوى چشمانت] برداشتيم و ديده ات امروز(قيامت) تيزبين است. ➖ولَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ ﴿۱۲ سجده﴾ ترجمه: و كاش هنگامى را كه مجرمان (در قيامت) پيش پروردگارشان سرهاشان را به زير افكندهاند مىديدى [كه مىگويند] پروردگارا ديديم و شنيديم ما را بازگردان تا كار شايسته كنيم چرا كه ما يقين داریم ❕ 💠💠 1⃣روشن است که منظور از کوری در دنیا که مستلزم کوری آخرت است ، کوردلی و نابینایی است نه ظاهری چرا که بسیاری از نیکان و پاکان در دنیا نابینا بوده اند اما در آخرت جزء دسته صالحین محشور می شوند . ❕لذا در روایات متعددی آمده است که منظور از کوری در دنیا ، کوردلی نسبت به خداوند و فرائض او می باشد . 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 3 ص 558 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « كسى كه آفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد شب و روز و گردش ستارگان و خورشيد و ماه و نشانه ‏هاى شگفت‏ انگيز او را از حقيقت بزرگترى كه وراى آن است آگاه نسازد او در آخرت اعمى‏ و گمراه‏تر است » 📚تفسیر نور الثقلین ج 3 ص 196 2⃣براى كسانى كه از ياد روى مى ‏گردانند دو مجازات در آيات فوق تعيين شده يكى معيشت ضنك در اين است و ديگرى نابينايى در جهان ديگر. ❕عالم آخرت تجسم وسيع و گسترده ‏اى از عالم دنيا است، و همه حقايق اين جهان در آنجا به صورت مجسم مى‏ گردد، آنها كه چشم جانشان در اين عالم از ديدن حقايق نابيناست در آنجا چشم جسمشان نيز نابينا خواهد بود، لذا هنگامى كه مى ‏گويند ما قبلا بينا بوديم چرا نابينا محشور شديم؟ به آنها گفته مى‏ شود اين به خاطر آنست كه آيات الهى را بدست سپرديد (و اين حالت انعكاس آن حالت است). «مى‏ گويد پروردگارا چرا مرا نابينا محشور كردى؟ من كه بينا بودم . مى‏ فرمايد اين بخاطر آن است كه آيات من به تو رسيد و آنها را فراموش كردى‏ امروز نيز تو خواهى شد» ( طه 124_125) ❔در اينجا اين پيش مى‏ آيد كه ظاهر بعضى از آيات قرآن آنست كه همه مردم در قيامت بينا هستند و به آنها گفته مى‏ شود نامه اعمالتان را بخوانيد (اقْرَأْ كِتابَكَ ... اسراء- 14) يا اينكه گنهكاران آتش جهنم را با چشم خود مى ‏بينند (وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ ... كهف- 53) اين تعبيرات با بودن گروهى چگونه سازگار است؟ 👌پاسخ آن است که آن جهان با اين جهان متفاوت است چه بسا افرادى نسبت به مشاهده بعضى از امور بينا هستند و از مشاهده بعضى ديگر نابينا و چنان که در روایات آمده است « انهم اعمى عن جهات الخير لا يهتدى لشى‏ء منها » « آنها در برابر آنچه خير و سعادت و نعمت است نابينا هستند ( و آنچه عذاب و شر و مايه حسرت و بدبختى است مى ‏باشند ) » 📚الکافی ج 4 ص 269 ❕ چرا كه نظام آن جهان با نظام اين جهان است. 👌پاسخ دیگر آنکه قيامت مراحل و مختلفى دارد . روز قیامت یک روز بسیار طولانی است و انسان از مواقف و گذرگاههای متعددی باید بگذرد و در هر صحنه و باید بایستد .طبق بعضی از روایات این مواقف و مراحل موقف است. 📚نور الثقلین ج5 ص413 ❕این احتمال است كه آنها در پاره ‏اى از منازل و مواقف هستند و در پاره‏ اى مى‏ شوند. 📚تفسیر نمونه ج 13 ص 330 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔قرآن درباره لواط و گناه آن و چیز خاصی نوشته یا نه ❗️اساسا بر اساس چه مستنداتی لواط در اسلام حرام است ❕❕ 💠💠 👌حرمت و زشتی عمل گرایی و لواط مورد اشاره مستقیم قرآن قرار گرفته و می فرماید ؛ « و لوط را فرستاديم هنگامى كه به قوم خود گفت ، شما كار بسيار زشتى انجام مى‏ دهيد كه احدى از مردم جهان قبل از شما آن را انجام نداده ، آيا شما به سراغ مردان مى‏ رويد، و راه تداوم نسل انسان را قطع مى‏ کنيد، و در مجلستان اعمال منكر انجام مى‏ دهيد؟!، اما پاسخ جز اين چيزى نبود كه گفتند اگر راست مى‏ گويى عذاب الهى را براى ما بياور ، (لوط) عرض كرد پروردگارا مرا در برابر اين قوم مفسد يارى فرما » ( عنکبوت 28_30) 👌و می فرماید ؛ « قوم لوط فرستادگان (خدا) را تكذيب كردند. هنگامى كه برادرشان لوط به آنها گفت" آيا تقوى پيشه نمى ‏كنيد؟ من براى شما رسول امينى هستم.تقوى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نمائيد. من از شما اجرى نمى‏ خواهم اجر من فقط بر پروردگار عالميان است.آيا در ميان جهانيان، شما به سراغ ذكور مى‏ رويد؟ (اين زشت و ننگين نيست؟). و همسرانى را كه خدا براى شما آفريده است رها مى‏ كنيد؟ شما قوم تجاوزگرى هستيد »( شعراء 160_166) 👌و می فرماید ؛ « و لوط را (به يادآور) كه به او حكم و علم داديم، و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف ( لواط ) انجام مى‏ دادند بخشيديم، چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند » ( انبیاء 74) ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر کس با نوجوانی لواط کند ، روز جنب محشور می شود و غضب و لعنت خدا بر او است و خداوند برای او جهنم را آماده کرده است » 📚الکافی ج 5 ص 544 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « حرمت دبر بزرگتر از حرمت فرج است ، چرا که خداوند امتی را به خاطر حرمت دبر هلاک کرد اما امتی را به خاطر حرمت هلاک نکرد » 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 329 ❕امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « علت تحریم لواط برای مردان و مساحقه برای زنان آن است که وقتی مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند ، انقطاع نسل و و خرابی دنیا را در پی خواهد داشت » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 97 👌و فرمود ؛ « اگر سزاوار بود کسی دو مرتبه شود ، بی شک شایسته لواط کار بود که دو مرتبه سنگسار شود » 📚عقاب الاعمال ص 316 ❕و در نقل دیگر آمده است ؛ « زمانی که عمل قوم لوط ( لواط ) صورت بگیرد ، زمین ناله و شکوه و گریه می کند به گونه ای که این ناله و شکوه به آسمان می رسد و آسمان نیز و شکوه و گریه می کند به گونه ای که تا عرش الهی می رسد » 📚المحاسن ص 110 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁