eitaa logo
پرسمان اعتقادی
43هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
63 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔ الان امروز اگه شما رساله های مراجع رو باز کنی نوشته که زکات به ۹ چیز شامل اسب و شتر و گوسفند و گندم و جو و خرما و مویز و....تعلق میگیره. این در حالیه که فلسفه زکات اخذ از ثروتمندانه و امروزه تقریبا این موارد مصداق ثروت نیستند و موارد دیگری جایگزین آن هستند. ولی من میبینم که روحانیون ما در رسانه و مساجد کشاورزهایی رو که شاید از جمله زحمتکش ترین ها و کم ثروت ترین های جامعه باشند مدام به دادن زکات ترغیب می کنند و ستاد زکات تشکیل میدن . به نظر شما این مصداق ها واقعا مربوط به زمان و مکان پیغمبر نبودن؟ولی ما احکاممون رو به همون شکل میخواهیم اجرا کنیم. 👌پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در این شکی نیست که یکی از فلسفه های روشن وجوب پرداخت زکات مساله تامین مالی نیازمندان جامعه می باشد. 🔶امام صادق فرمود: «اگر همه مردم زکات اموال خود را بپردازند مسلمانی فقیر و نیازمند باقی نخواهد ماند.و مردم فقیر و محتاج و گرسنه و برهنه نمی شوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان» 📚الفقیه ج2 ص7 👌وفرمود: «خداوند با تشریع حکم زکات برای فقرائ در اموال اغنیا حقی را واجب گردانیده است» 📚الکافی ج3 ص498 2⃣کسانی موظف به پرداخت زکات هستند که از وضعیت در آمدی خوبی برخوردار هستند و بر خلاف تصور شما تمام کشاورزان موظف به پرداخت زکات نیستند تنها کشاورزان و دامدارانی موظف به پرداخت زکات هستند که وضعیت نسبتا مساعدی را دارا هستند. 3⃣زکات بر چندین چیز واجب است از جمله از غلات گندم ،جو،خرما،کشمش و از حیوانات گوسفند و گاو و شتر 📚توضیح المسائل مراجع کتاب زکات 4⃣کشاورزان تنها زمانی واجب است که زکات گندم و جو و خرما و کشمش را بدهند که این غلات آنها به حد نصاب برسد و حد نصاب آنها حدود 847 کیلوگرم می باشد. 📚وسائل الشیعه ج9 ص175 باب1 ❗️بی شک نمی توان گفت کشاورزی که هر ساله این مقدار و یا بیشتر محصولش به بار می نشیند جزو افراد نیازمند جامعه است و موظف به پرداخت زکات نیست . 👌بنابراین این گونه افراد جزو اغنیائ و بی نیازان محسوب می شوند که موظف هستند درصدی از اموالشان را به فقرائ اختصاص دهند. 5⃣هر دامداری نیز موظف به پرداخت زکات نیست. حیوانات مذکور در زکات باید به حد نصاب برسند تا زکات آنها واجب شود. 🔶نصاب اولی که زکات را در گوسفند واجب می کند «40 گوسفند» است که زکات آن یک گوسفند است. ❗️کسی که تعداد گوسفندهایش به چهل عدد نرسیده موظف به پرداخت زکات نمی باشد. 🔶نصاب نخستینی که زکات را در گاو واجب می کند « 30» گاو است .اگر دامداری 30 گاو داشته باشد موظف است یک گوساله را به عنوان زکات پرداخت کند و اگر تعداد گاو ها به سی عدد نرسیده باشد زکات واجب نمی شود. 🔶نخستین نصابی که زکات را در شتر واجب می کند« 5» شتر است که زکات آن یک گوسفند است. 👌اگر تعداد شترها به پنج عدد نرسیده باشد زکات واجب نمیشود. 📚وسائل الشیعه ج9 ص107 به بعد 👌بی شک افرادی که حداقل مالکیت چهل گوسفند یا سی گاو و یا پنج شتر را دارند جزو افراد نیازمند محسوب نمیشوند بلکه به عکس از جمله افراد دارای جامعه محسوب میشوند . ❗️بنابراین تشریع حکم زکات برای آنان بی مورد نبوده است. 6⃣سایر افراد بی نیاز جامعه که جزو مشمولین برای پرداخت زکات نمی باشند، موظف به پرداخت خمس هستند و خداوند برای آنان خمس را واجب گردانیده است . ❗️با توجه به نکات فوق اشکالی بر مساله وجوب زکات در اسلام مترتب نمی شود. ✏️پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔چرا خداوند در قرآن اجازه می دهد که مردان زنان را بزنند❓آیا این حکم بر اساس فطرت و عقل آدمی است وظلم در حق زنان نمی باشد❔ 💠پاسخ💠 ❗️توجه به نکاتی لازم است؛ 1⃣در روایات فراوانی توصیه به اکرام زنان و ترک زدن آنها شده است . 🔶پیامبر گرامی فرمود: «هرکس زنی بگیرد لازم است که او را اکرام و احترام کند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص249 🔶وفرمود: «من تعجب می کنم از مردی که زنش را می زند درحالی که خودش به زدن سزاوار تر است .زنان خود را نزنید زیرا در آن قصاص است » 📚جامع الاخبار ص184 🔶وفرمود: «هر مردی که به زنش لطمه و ضربه ای بزند خداوند در روز قیامت ماموران جهنم را امر می کند هفتاد ضربه به او بزنند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص250 🔶وفرمود: «هرکس زنش را بزند...خداوند در روز قیامت چنان آبرویش را ببرد که تمام خلائق از اولین تا آخرین آنها به او نگاه می کنند» 📚عوالی اللالی ج1 ص254 🔶امام صادق فرمود: «از خدا در مورد زنان بترسید و با آنان بد رفتاری نکنید» 📚الفقیه ج3 ص392 2⃣خداوند در سوره نسائ می فرماید: «آن دسته از زنان را که از طغیان و مخالفتشان بیم دارید پند و اندرز دهید و ( اگر موثر واقع نشد) در بستر از آنها دوری نمایید و ( اگر آنهم موثر واقع نشد و هیچ راهی برای وادار کردن آنها به انجام وظائفشان جز شدت عمل نبود) آنها را تنبیه کنید و اگر از شما پیروی کردند به آنها تعدی نکنید» 🔷نسائ 34 ❗️این حکم در مورد زنان ناشره است .آنها کسانی هستند که از انجام وظایف زناشویی سر باز می زنند و سر به طغیان و سرکشی بلند می کنند.در آیه فوق سه نوع تعزیر برای چنین زنانی در نظر گرفته شده است: 1- پند و اندرز 2- کناره گیری از آنان 3- تنبیه بدنی و هر یک از این مراحل در صورتی است که مرحله قبلی موثر واقع نشود. 3⃣زنان بر چهار گونه هستند؛ 🔶1- گروهی زنان مومن و صالح هستند که بر اثر شایستگی ذاتی و تربیت های اکتسابی به مسوولیت های خود در محیط خانواده کاملا آشنا هستند.آنها باید کاملا مورد احترام همسرانشان باشند و دستور« با آنها به طور شایسته رفتار کنید» در مورد آنهاست. 🔶نسائ 19 🔷2- گروه دیگر آنهایی هستند که از وظائف خود در خانواده سر باز می زنند و مایه آزار همسر خود می شوند ولی تخلف های آنها عمیق نیست و با پند و اندرز متوجه اشتباه خود شده و به خاطر خوف از خدا و داشتن تقوی به راه حق باز می گردند. 🔶3- گروه سوم آنانی هستند که نشوزشان عمیق تر است و با بی اعتنایی و قهر کردن متوجه اشتباه خود می شوند و به خاطر لطافت روحی که دارند این واکنش خفیف در روحشان اثر می گذارد و از در صلح و صفا و آشتی در می آیند. 🔷4- تنها گروه چهارمی هستند که سرکشی و پشت پا زدن به وظایف و مسوولیت های خود را در برابر همسرشان از حد می گذرانند و در طریق قانون شکنی با لجاجت و سرسختی گام بر می دارند.نه تقوای چندانی دارند که آنها را از این کار باز دارد و نه اندرزها در آنها سودی دارد و نه جدا شدن در بستر و کم اعتنایی در روحشان اثر می گذارد و راهی جز شدت عمل در مورد آنها باقی نمی گذارد .تنها این جاست که اسلام به همسر اجازه تنبیه بدنی و تعزیر به وسیله ضرب را داده است واین کاری است که در جوامع شرقی و غربی وجود دارد. 4⃣تنبیه بدنی که اجازه داده شده است چنان که در کتب فقهی آمده است باید ملایم و خفیف باشد که نه موجب شکستگی گردد و نه سبب مجروح شدن و کبودی بدن زن. 🔶امام باقر فرمود: «منظور زدن با چوب مسواک است» 📚مجمع البیان ج3 ص69 📚البرهان ج2 ص75 🔶امام رضا فرمود: «زدن باید با چوب مسواک و شبیه آن باشد و از روی مدارا و ملاطفت صادر شود» 📚بحار الانوار ج101 ص58 👌بی شک زدن با چوب مسواک و یا چیزی مانند سیگار از اساس کتک زدن صدق نمی کند و ممکن است فلسفه حکم اشاره به همان باشد که روانکاوران امروز معتقدند که جمعی از زنان دارای حالتی بنام « مازوشیسم» « آزار طلبی» هستند و گاه این حالت در آنها تشدید می شود وتنها راه آرامش آنها تنبیه مختصر بدنی است .تنبیه خفیف بدنی که در موارد آنان جنبه آرام بخشی دارد و یک نوع درمان روانی است . ❗️اگر این مرحله نیز موثر واقع نشد مرد حق ادامه دادن ندارد و نوبت به مرحله بعد که تعیین حکم است می رسد. 5⃣مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظایف مجازات می گردد حتی مجازات بدنی، منتها چون این کار غالبا از عهده زنان خارج است حاکم شرع موظف است که مردان متخلف را از طرق مختلف وحتی از طریق تعزیر «مجازات بدنی»به وظایف خود آشنا سازد. 🔶«داستان مردی که به همسر خود اجحاف کرده بود وبه هیچ قیمت حاضر به تسلیم در برابر حق نبود وعلی علیه السلام اورا با شدت عمل وحتی با تهدید شمشیر وادار به تسلیم کرد معروف است» 📚تفسیر نمونه،ج3 ص374 ❗️با توجه به نکات فوق اشکالی بر مساله وارد نمیشود 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔خدا ثروتمندان را به فساد وا می دارد و بعد کل جامعه را نابود می کند.👇👇👇 سوره الإسراء 16 وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا چون اراده کنیم شهری را هلاك كنيم به ثروتمندانش امر می کنیم تا در آن به انحراف بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن لازم گردد پس آن را زیر و زبر کنیم. ⁉️آیا خداوند به ثروتمندان امر کرده تا فساد کنند و در نتیجه آن شهر را هلاک کند؟؟ اگر چنین باشد طبعا در یک شهر کودکان و زنان و افراد زیادی کشته می شوند ؛ چرا خدای شما به چنین چیز سخیفی امر می کند و دستور میدهد؟؟؟ 👌پاسخ: ❗️آنچه مایه اشکال و شبهه برای شما شده است ترجمه اشتباه آیه است. 1⃣👌معنای آیه این است : 🔷خداوند هرگز قبل از اتمام حجت و بیان دستوراتش کسی را مواخذه و مجازات نمی کند .بلکه نخست به بیان فرمانهایش می پردازد اگر مردم از در اطاعت وارد شدند و آنها را پذیرا گشتند چه بهتر که سعادت دنیا و آخرتتشان در آن است و اگر به فسق و مخالفت برخاستند و همه را زیر پا گذاشتند اینجا است که فرمان عذاب درباره آنها تحقق می پذیرد و به دنبال آن هلاکت است. 2⃣بنابراین جمله « امرنا مترفیها »«ثرواتمندان بی بند و بار را امر می کنیم» به این معناست که اوامر خود را از طریق انبیا به آنان می رسانیم این مرحله اول است . 🔶در مرحله دوم آنان در برابر اوامر و نواهی ما سر به فسق و مخالفت بلند می کنند. 🔶در مرحله سوم آنان مستحق مجازات می شوند. 🔶ودر مرحله چهارم هلاکت است. 👌وهمه این مراحل با فائ تفریع به هم عطف شده است. 3⃣خداوند هیچ قوم و گروهی را بدون اتمام حجت هلاک نمی کند چنان که می فرماید: «ما هرگز مجازات نخواهیم کرد مگر آنکه برای مردم پیامبری مبعوث کنیم» 🔶اسرائ 15 🔷امام رضا فرمود: «خداوند انسان بی گناه را عذاب نمی کند» 📚علل الشرایع ج1 ص30 👌وفرمود: «خداوند چهل سال به قوم نوح فرزندی عطا نکرد تا نسل آنان منقطع شد سپس آنان را غرق کرد در حالی که هیچ طفلی بین آنان نبود» 📚بحار الانوار ج5 ص283 4⃣بنابراین اگر خداوند تمام اهالی شهری را که ثروتمندان مست و مغرور در آن هستند هلاک می کند از این جهت است که حجت را بر همه آنان تمام کرده است. ❓اما چرا خداوند در آیه می گوید آنانی که مورد امر و نهی ما قرار گرفتند ثروتمندان آنان بودند در حالی که خداوند همه مردم شهر را مورد امر و نهی و ارسال پیامبران قرار میدهد❕ 👌پاسخ روشن است .این تعبیر خداوند بدان جهت است که در هر جامعه ای ثروتمندان و صاحبان قدرت آن جامعه نقش بسزایی برای هدایت افراد ایفامی کنند زیرا آنان سردمداران اجتماع هستند و دیگران تابع و پیرو آنان لذا امر و نهی آنان دارای اهمیت است . ❕گذشته از آنکه سرچشمه غالب مفاسد اجتماعی ثروتمندان از خدا بی خبری هستند که در ناز و نعمت و عیش و نوش و هوس غرق هستند و هر نغمه اصلاحی و انسانی و اخلاقی در گوش آنها ناهنجار است به همین دلیل همیشه در صف اول در مقابل پیامبران ایستاده بودند و دعوت آنها را که به نفع عدل و داد و حمایت از مستضعفان بوده همیشه بر ضد خود می دیدند. 👌روی این جهت از آنها بالخصوص یاد شده است چرا که ریشه اصلی فساد همین گروهند. 📚تفسیر نمونه ج12 ص59 🔴با توجه به این نکات اشکالات شما بر آیه وارد نمی شود. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔آیا به راستی بی حجابی سبب بروز سیل و طوفان و زلزله و این ها تو جامعه میشه یعنی خداوند به خاطر بیرون بودن چند تار موی یک زن چنین جامعه رو گرفتار می کند❗️ 💠پاسخ💠 1⃣ما معتقد هستیم که جهان مجوعه ای از اسباب و علل حساب شده است که خداوند مسبب الاسباب ان است. 👌 امام صادق فرمود: « خداوند ابا دارد از این که پدیده ها بدون دخالت علتشان بوجود اید» 📚الکافی ج1 ص183 ♦️ما قانون علیت را انکار نمی کنیم بلکه جهان طبیعت و علل و اسباب انها را خواسته و فعل خدا می شمریم و معتقدیم اسباب به اذن الهی ایجاد و اثر گذار هستند. 2⃣از پاره ای از روایات استفاده می شود که بین گناهان و نزول بلاها رابطه مستقیمی برقرار است. 🔷امام صادق فرمود: «هنگامی که خداوند ( بخاطر گناهانشان و فسادشان) بر قومی غضب کند... قیمت های آنان گران،وعمرهایشان را کوتاه می کند،ازتجارتشان سود نمیبرند ونهرهایشان کم آب ومیوه هایشان را نمو نمی کند وخوب نمی شود، اشرارشان بر انها مسلط می شوند وباران حبس می گردد» 📚 امالی طوسی ص201 🔷امام رضا فرمود: «هر زمان بندگان گناهان تازه ای را ابداع کنند، خداوند بلاهای تازه و ناشناخته ای بر آنها مسلط می سازد» 📚 الکافی ج2 ص275 🔷امام صادق فرمود: «کسانی که بر اثر گناهانشان می میرند بیش از آن هستند که با مرگ طبیعی می میرند وکسانی که بخاطر نیکی کردن عمر طولانی می کنند بیش از آنها هستند که عمر طبیعی طولانی دارند» 📚 بحار الانوار ج5 ص140 🔷امام باقر فرمود: «هنگامی که زنا در میان مردم آشکار شود مرگ های ناگهانی فزونی گیرد و هنگامی که کمفروشی کنند خداوند خشکسالی و کمبود را می فرستد و هنگامی که منع زکات کنند زمین برکات خود را از زراعت و میوه و معادن همگی از آنها باز دارد و هنگامی که جور در احکام و داوری ها کنند تعاون بر ظلم و عدوان خواهند کرد و هنگامی که پیمان شکنی کنند خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلط می کند و هنگامی که قطع رحم کنند اموال به دست اشرار می افتد و هنگامی که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند واز نیکان اهل بیت من پیروی نکنند خداوند بدان را بر آنها مسلط می کند و نیکانشان دعا می کنند و مستجاب نمی شود» 📚الکافی ج2 ص374 🔷پیامبر گرامی فرمود: «فاحشه گی و بی بند و باری سبب ایجاد طاعون و دردهایی می شود که سابقه نداشته است » 📚بحار الانوار ج70 ص367 🔶امام رضا فرمود: « زمانی که حاکمان جامعه دروغگویی پیشه کنند باران حبس میشود و زمانی که سلطان جور کند مملکت سست شود ...» 📚امالی طوسی ج1 ص77 🔴به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز وارد شده است. 📚بحار الانوار ج70 ص366 3⃣از آنچه گذشت روشن میشود که بین گناهان و بلاها و مصایب رابطه مستقیمی وجود دارد و احیانا انجام برخی از گناهان که به کبیره بودن آن ها تصریح شده است سبب ایجاد بلا و مصیبت در جامعه میشود. 👌گناهانی مانند دروغگویی ، زنا، فساد ، دزدی، و...همگی از جمله گناهان کبیره هستند که مستوجب عقوبت الهی است. 📚وسائل الشیعه ج15 ص318 👌ما باید از کلیه گناهان کبیره اجتناب کنیم و تخصیص زدن فلسفه بروز بلاها و مصیبت ها به انجام یک یا چند گناه از افراد محدودی کاری شایسته نمی باشد. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔چرا خداوند وقتی انسان را آفرید فرمود«تبارک الله احسن الخالقین» ( مومنون14)؟ ❔مگر بعد از خداوند خالق دیگری نیز هست که قیاس صورت گرفته؟ 💠پاسخ💠 👌از نظر لغت عرب ماده خلق به سه معنا به کار می رود؛ 1⃣تقدیر و اندازه گیری کردن چیزی مثلا هنگامی که یک قطعه چرم را برای بریدن اندازه گیری می کنند عرب واژه خلق را درباره آن به کار می برد . 2⃣تبدیل صورت چیزی به صورت دیگر مانند ساختن ابزارهای مختلف از آهن یا مواد دیگر 3⃣ابداع و ایجاد چیزی از عدم یعنی هستی بخشیدن به چیزی که اصلا سابقه وجود نداشته است. ❗️معنای سوم مختص به خداست و خالق یا آفریدگار به این معنا جز درباره خدا به کار نمی رود ولی معنای اول و دوم در مورد انسان نیز می تواند مصداق داشته باشد . 🗯در آیات قرآن ماده خلق گاهی به معنای اول یا دوم استعمال شده است مثلا در مورد حضرت عیسی می فرماید: «از گل چیزی به صورت پرنده می ساختی» 🔶مائده 110 👌در این آیه خلق به معنای ساختن صورت و تبدیل صورتی به صورت دیگر است . ❗️در آیه مورد سوال « خلق» یا به معنای دوم است و یا به معنای اول و از آن جا که خالق به این دو معنا متعدد است صحیح است که گفته شود او بهترین خالق هاست. 🗯در تفسیر نمونه چنین آمده است: 🔶کلمه خلق به معنای اندازه گیری و صنعت درباره غیر خدا صادق است ولی البته خلق خدا با خلق غیر او از جهات گوناگونی متفاوت است؛ 1⃣خداوند ماده و صورت اشیا را می آفریند در حالی که انسان اگر بخواهد چیزی ایجاد کند تنها می تواند با استفاده از مواد موجود این جهان صورت تازه ای به آن ببخشد مثلا از مصالح ساختمانی خانه ای بسازد یا از آهن و فولاد اتومبیل یا کارخانه ای اختراع کند. 2⃣خلقت و آفرینش خداوند نامحدود استدو او آفریدگار همه چیز است. 🔷رعد16 ❗️در حالی که انسان موجود بسیار محدودی را می تواند ابداع کند و گاه توام با انواع ضعفها و نقصها است که در جریان عمل باید آن را تکمیل کند اما خلق و ابداع پرودگار خالی از هرگونه عیب و نقصی است 3⃣در آنجا که انسان توانایی بر این امر پیدا می کند آن نیز به اذن و فرمان خداست که بی اذن او در عالم حتی برگی بر درختی نمی جنبد چنان که درباره حضرت مسیح می گوید به اذن من از گل صورتی همچون صورت پرنده خلق می کردی 🔷مائده110 👌بنابراین با توجه به این نکات « احسن الخالقین» بوده خداوند روشن میشود. 📚تفسیر نمونه ج14 ص209 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔خداوند در قرآن کریم به تا روز قیامت مهلت داده اند و با توجه به روایات معصوم ع شیطان توسط امام زمان ع خواهد شد لطفا در این مورد توضیحاتی بفرمایید ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند به شیطان تا روز مهلت نداد بلکه زمان مهلت شیطان « الی یوم المعلوم » می باشد . 🔶قرآن سخن را چنین نقل می کند ؛ « گفت پرودگارا مرا تا روز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت » 🔶 36 تا 38 👌در روایات ما منظور از وقت معلوم ، زمان امام عصر ارواحنا فداه معرفی شده است . 🔶وهب بن جمیع از امام صادق علیه السلام سوال کرد که « وقت » که خداوند تا آن زمان به شیطان مهلت داد چه زمانی است ؟ 🔷امام علیه السلام : « آیا گمان می کنی که خداوند تا قیامت به مهلت داده است ؟ نخیر بلکه زمان مهلت او تا زمانی است که ما قیام کند ، در آن هنگام قائم ما جلوی سر شیطان را گرفته و گردنش را می زند . این زمان همان معلوم است » 📚 ص268 📚 ج60 ص221 📚 ج2 ص242 👌البته در برخی روایات دیگر « معلوم » به زمان رجعت تفسیر شده است . 🔷از امام علیه السلام نقل است که فرمود : « وقت معلوم ( زمان رجعت است ) که رسول خدا بر ای در بیت المقدس شیطان را ذبح می کند » 📚 ج2 ص245 👌و در روایت دیگری « وقت معلوم » به زمان دمیدن در تفسیر شده است . 🔷امام علیه السلام فرمود : « وقت معلوم روزی است که در صور دمیده می شود ، ابلیس ما بین صور اول و دوم می میرد » 📚 الشرایع ج2 ص402 ❕در ظاهر بین این احادیث است . 🗯 وجه جمع بین آنها این گونه است که شیطان در زمان ظهور امام توسط ایشان کشته می شود ، سپس با اولیاء الهی او هم رجعت می کند و زنده می شود و دو مرتبه توسط گرامی در بیت المقدس کشته می شود و پس از آن باز دو مرتبه رجعت می کند و زنده می شود که برای مرحله سوم ما بین اول و دوم صور می میرد و همه این سه مرحله در « الوقت المعلوم » لحاظ شده است . ❓اما چرا خداوند به مهلت داد و او را از بین نبرد ؟ 🔶امام علیه السلام فرمود : « ابلیس خداوند را در آسمان چهارم هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » داد » 📚 ج2 ص241 👌البته توجه به این نکته که در تفسیر آمده است لازم است ؛ 🔷« وجود شیطان برای پویندگان راه حق نه تنها زیانبخش نیست، بلکه رمز نیز محسوب میشود، زیرا وجود یک دشمن در مقابل انسان، باعث پرورش و ورزیدگی او میگردد، و اصولا همیشه تکاملها در میان به وجود می آید، و هیچ موجودی راه کمال را نمی پوید مگر اینکه در مقابل ضد نیرومندی قرار گیرد. 🔷شیطان گرچه به حکم اراده در برابر اعمال خلاف خود مسؤل است، ولی وسوسه های او، زیانی برای بندگان خدا و آنهائی که میخواهند در راه حق گام بردارند نخواهد داشت، بلکه به طور غیر مستقیم برای آنها خواهد بود. 👌ادامه حیات او به عنوان وجود یک نقطه منفی برای تقویت نقاط مثبت نه تنها ضرر نداشت، بلکه نیز بود، حتی قطع نظر از وجود شیطان در درون خود ما، مختلفی وجود دارد، که چون در برابر نیروهای عقلانی و روحانی قرار گیرند، یک میدان تضاد را تشکیل میدهند که در این میدان پیشرفت و تکامل و پرورش وجود انسان صورت می گیرد، ادامه حیات نیز تقویت مبانی این تضاد است. 👌خداوند اگر چه شیطان را در انجام وسوسه هایش آزاد گذاشته ولی انسان را در برابر او بی قرار نداده است، زیرا؛ 🔶 :نیروی و به او بخشیده که می تواند سد نیرومندی در مقابل وسوسه های شیطان به وجود آورد مخصوصا اگر پرورش یابد و تربیت شود. 🔷 : پاک و عشق به تکامل را در درون وجود انسان به عنوان یک عامل سعادت قرار داده . 🔷 : که الهام بخش نیکیها هستند، به کمک انسانهائی که میخواهند از وسوسه های شیطان برکنار بمانند می فرستد، آنچنانکه قرآن میگوید: «آنها که می گویند پروردگار ما خداوند یکتا است و سپس استقامت به خرج میدهند، بر آنها نازل می شوند (و برای تقویت روحیه آنان انواع بشارتها و دلگرمیها را به آنها الهام می دهند)» 🔶 30 🔷و در جای دیگر میخوانیم « پروردگار تو به فرشتگان میکرد که من با شما هستم و به شما کمک می کنم که افراد با ایمان را در مسیر حق کمک کنید و ثابت نگاه دارید.» 🔶 12 📚 ج6 ص111 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❓با توجه به این که ماه های در همه شهر ها یکسان نیست و مثلا در یک روز زودتر از ما ماه را می بینند و روزه می گیرند و طبیعتا شب قدرشون هم یک روز زودتر از ما است ❕با این وجود تکلیف چیست یا ما شب قدر را درک نمی کنیم یا اونها و این اختلاف در تمام است ❕❕ 💠💠 👌در کتاب پاسخ به پرسشهای چنین آمده است ؛ « از نـظـر و دلايل دينى مسلم است كه شب قدر اختصاص به زمان پيامبر اكرم و محيط حجاز نداشته و در همه زمانها و براى همه نقاط مختلف شب قدر با همه عظمت و اهميتش وجود دارد و اين مطلب جاى بحث و گفتگو ندارد. ❕ايراد مذكور از اين تصور پيش آمده كه منظور از يكى بودن شب قدر در تمام سال اين است كه براى تمام نقاط مختلف روى در هر سال شب و مشتركى شب قدرمعين شده بطورى كه اين شب در ساعت معينى در سراسر كره زمين آغاز و در ساعت معينى هم پايان مى پذيرد در حالى كـه اين اشتباه است . 👌چون مى دانيم زمين است و هميشه يك نيمكره آن در تاريكى و نـيـمكره ديگر آن در روشنايى قرار دارد و به اين ترتيب اصلا امكان ندارد كه در ساعتهاى معين و مشتركى در سراسر شب باشد . ❗️منظور از اين كه شب در سراسر سال يك شب است اين است كه براى اهالى هر اى بر حسب سال قمرى خودشان تنها يك شب قدر وجود دارد. 🗯 اين كه : 🔷اهالى هر نقطه سال خود را بر حسب افق خاص آن نقطه از اول ماه آغـاز مـى كنند و پس از گذشتن چند ماه قمرى ماه همان نقطه هم برحسب افق خاص آنجا آغاز مى شود و در اين ماه شب يا و يكم و يابيست و براى اهالى آن نقطه شب قدر است . 🔷ايـن مطلب كه اهالى هر نقطه ايام و اوقات مقدس خود را بايد با افق خاص آن نقطه تعيين كنند اختصاص به شب نداشته در ساير روزها و اوقات اسلامى هم همين حساب وجود دارد ؛ 🔶مـثـلا روز عـيـد و در اسلام روزهاى مقدسى است وبراى آنها عبادتها و دستورهاى خـاصى وارد شده و هر كدام از اين اعياد هم در تمام سال بيش از يك روز نيست اين روز واحد را در كـشـورهـاى مـختلف اسلامى با تفاوت كه دارند با مراجعه به افق خاص هر كشور تعيين مـى گردد و به اين جهت دربسيارى اوقات مثلا قربان در كشور سعودى يك روز زودتر از ايران و بعضى از كشورهاى ديگر آغاز مى شود . 👌بـايـد توجه داشت كه اين حساب درباره شب قدر با مطالبى مانند اين كه در اين شب نـازل مى شوند منافاتى ندارد زيرا تمام اين جريانها كه حكايت از توسعه خاص الهى در اين شب مى كند براى اهالى هر نقطه اى در شب قدر خاص آن نقطه صورت مى گيرد . 📚پاسخ به مذهبى، شيرازى و جعفر ص 500 ❕در کنار این پاسخ ، در تفسیر پاسخ دیگری نیز آمده است به این بیان ؛ « شب همان سایه نیم کره است که بر ، نیم کره دیگر مى افتد ، و مى دانیم این سایه همراه گردش زمین در است ، و یک دوره کامل آن در بیست و چهار ساعت مى شود ، بنابر این ممکن است شب قدر یک دوره کامل به دور زمین باشد ، یعنى مدت بیست و چهار ساعت تاریکى که تمام نقاط زمین را زیر پوشش خود قرار مى دهد شب قدر است که آغاز آن از یک شروع مى شود و در نقطه دیگر پایان مى گییرد ( بنا براین افراد تمام نقاط زمین شب قدر را درک می کنند )» 📚تفسیر نمونه ج27 ص192 🗯البته پاسخ اول که هر منطقه ای برای خودش شب قدر جدا گانه ای دارد بهتر بوده و موافق با روایات است. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❓یه سوال داشتم در برخی از احادیث ما رو نهی کردن از شدن برای غیر از دین یا بیت با توجه به این احادیث دیگه نباید برای پدر و مادر و معلم هامون و اونهایی که بزرگ تر ما هستند بشیم ❕❕ 💠💠 👌 کردن و بر خاستن به احترام پدر و مادر و مومنین از بارز عمل کردن به روایاتی است که رعایت احترام و شان و جایگاه پدر و مادر و سایر مومنین را می شمرد زیرا بر خاستن و قیام کردن مصداق احترام کردن است. 📚 الانوار ج71 ص22 باب 2 📚 الانوار ج71 ص221 باب 15 🗯امام حسن فرمود : « زمانی که جعفر بن ابی طالب از حبشه بر پیامبر وارد شد ، پیامبر برای او بر خاست و به او رفت و میان دو را بوسه زد » 📚 ج2 ص484 ❕در این بین احترام کردن برخی افراد اهمیت بیشتری دارد مانند بیت پیامبر گرامی و دین . 🔷امام علیه السلام فرمود : « بر خاستن برای تعظیم کردن افراد است مگر برای عالم دینی « الا لرجل فی الدین » 📚 ص223 👌ویا در دیگر فرمود : « اهل بیت من را در زمان حیات و بعد مماتم کنید و مورد اکرام و احترام قرار دهید زیرا برای هیچ کس حلال نیست که جز برای اهل بیتم از جای » 📚 الوسائل ج9 ص65 ❕البته در روایت دیگری به صورت مطلق بلند شدن برای دیگری نهی شده است . 🔷پیامبر فرمود: « برای یکدیگر بلند نشوید همانند آنچه اعاجم صورت می دهند بلکه برای نشستن یکدیگر را خالی کنید » 📚 الاخلاق ص26 ❗️وجه جمع به این است که بر خاستن برای پدر و مادر و مومنین و عالمان دینی و اهل بیت و ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها اهمیت خاصی دارد و است. 👌روایاتی که از برخاستن می کند و یا از برخاستن برای غیر اهل بیت و عالم دینی نهی می کند ناظر است به بر خاستنی که طولانی مدت بوده و نشستنی پس از آن در کار نیست همانند آنچه انجام می داده اند و در روایت بالا مورد اشاره و نهی قرار گرفت و مطلق برای احترام افراد را شامل نمیشود . ❕بنابراین بین روایات وجود ندارد . 📚وسائل الشیعه ج12 ص227 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔برخی شبهه می کنند علی علیه السلام معاذ الله بویی از آزادی بیان نبرده بود و خوارج را به خاطر آنکه از لشکرش بیرون آمدند و با علی مخالفت کرد همه را کشت❕آیا انسان حق دارد که مخالف را تنها به جرم مخالفت بکشد❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌خوارج کسانی بودند که رسما بعد از جنگ صفین و مساله حکمیت به وجود آمدند .آنها از یک سو علی علیه السلام را تحت فشار قرار دادند که تن به حکمیت دهد و ابوموسی را به عنوان حکم قبول کند ولی هنگامی که ابوموسی فریب عمرو عاص را خورد و حکمیت به نفع معاویه پایان یافت به مخالفت با اصل حکمیت بر خاستند و به رهبری اشعث بن قیس بر ضد علی در مورد قبول حکمیت بر خاستند و از لشکر حضرت جدا شدند. 📚پیام امام امیر المومنین ج12 ص573 👌علی علیه السلام به صرف مخالفت و انتقاد خوارج ، به جنگ آنان نرفت و به آنان آزادی کامل داد به گونه ای که در مسجد حاضر می شدند و نسبت به علی علیه السلام بد گویی می کردند . 🗯زمانی امام علیه السلام با آنان جنگید که آنان سر به شورش بلند کردند و خون بیگناهان را می ریختند و امنیت مسلمین را از بین بردند . 🔶طبری نقل می کند که علی علیه السلام خطاب به آنها می گفت ؛ « سه چیز برای شما خواهد بود ؛ شما را از آمدن به مسجد برای بر پا داشتن یاد خدا باز نمی داریم ، تا با ما هستید شما را از غنائم بی بهره نمی گذاریم ، و تا جنگ را آغاز نکنید با شما نمی جنگیم » 📚تاریخ طبری ، ج5 ص73 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص398 👌آنان به مسجد حاضر می شدند و علنا بر ضد امام تبلیغ می کردند و حضرت کاری با آنها نداشت ؛ 📚تاریخ طبری ج5 ص73 📚البدایه و النهایه ج7 ص285 🔶یکی از خوارج پس از شنیدن سخنی حکیمانه از امام خطاب به امام عرضه داشت ؛ « خداوند او را در حال کفرش بکشد ، چه خوب می فهمد » 🗯اصحاب حضرت بر خاستند تا او را بکشند . علی علیه السلام فرمود ؛ « درنگ کنید ، پاسخ او تنها دشنامی است برابر دشنام، یا در گذشتن از گناه » 📚نهج البلاغه حکمت 420 👌امام پس از آن که خوارج سر به شورش گذاشتند و به جان و مال مومنین هجوم آوردند ، جهت دفع شرشان و دفاع از شهروندان حکومت اسلامی به جنگ با خوارج رفت . 🔷جرقه جنگ از آن جایی زده شد که خوارج با عبدالله بن وهب به عنوان رهبر جریانشان بیعت کردند. 📚تاریخ طبری ج5 ص74 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص397 🔷و پس از آن ابن خباب از یاران امام را سر بریدند و همسرش را نیز کشتند و جنینش را از شکم در آوردند و به سه زن از قبیله طی تعرض کردند و آنان را کشتند و ام سنان صیداوی را نیز از پای در آوردند. 📚انساب الاشراف ج3 ص142 ❕طبری می نویسد ؛ « پس از آن که خوارج ابن خباب و همسرش و سه زن از قبیله طی و ام سنان را کشتند ، خبر کشتار آنان و این که راه را بر مردم می گیرند ، به علی علیه السلام و مسلمین همراه او رسید .علی علیه السلام حارث بن مره عبدی را به سوی آنها گسیل داشت تا صحت اخبار گزارش شده را دریابد .خوارج به جانب او نیز گسیل یافتند و او را نیز کشتند . خبر به امیر مومنان رسید .جماعت نزد او گفتند ای امیر مومنان چرا اینان را پشت سر ما می گذاری ( و به جنگ معاویه می روی ) تا بر اموال و خانواده های ما چنگ اندازند ؟ ما را به سوی این قوم روان ساز ...علی علیه السلام نیز بر همین نظر استوار شد » 📚تاریخ طبری ج5 ص82 📚البدایه و النهایه ج7 ص288 ❕علی علیه السلام باز هم قصد جنگیدن با آنها را نداشت و قیس بن سعد را به سوی آنان فرستاد تا قاتلان را تحویل دهند .خوارج پیغام دادند که ما همگی ایشان را کشتیم و همگی ریختن خون شما و آنها را مباح می دانیم . 📚تاریخ طبری ج5 ص83 👌امام پس از این جریان نیز باز بر خوارج استدلال آورد و با فرستادن اصحابش بطلان روش آنان را با دلیل بیان کرد و حتی پرچم امانی بر افراشت تا هرکس به زیر آن برود جانش در امان باشد 📚انساب الاشراف ج3 ص146 🔶و تا خوارج جنگ و حمله را آغاز نکردند ، امام علیه السلام به آنان حمله نبرد چنان که مسعودی می نویسد ؛ « علی علیه السلام خوارج را به بازگشت و توبه دعوت کرد اما آنان گوش فرا ندادند و به سوی یاران امام تیر اندازی کردند . به امام علیه السلام گفته شد آنان ما را تیر باران کردند . امام فرمود دست نگه دارید .یاران علی آن گفته را سه بار تکرار کردند و علی همچنان از آنان خواست تا دست باز دارند تا زمانی که مردی آغشته به خون به نزد امام آورده شد ، علی علیه السلام فرمود اینک جنگ با آنان روا شد ، بر ایشان بتازید » 📚مروج الذهب ج2 ص416 🔶می بینیم علی علیه السلام نهایت مدارا با خوارج را کردند و وقتی دیدند که خوارج امنیت مسلمین و جامعه اسلامی را به خطر انداخته اند جهت دفاع ، به جنگ آنان رفتند و این حق مشروع امام بود که با کسانی که در صدد ایجاد آشوب و شورش در جامعه هستند به مبارزه برخیزند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔اگر طبق گفته شما گناهان و مفاسد و بی بند و باری ها سبب گرفتاری انسان ها و بی نعمتی و بی برکتی آسمانی و زمینی می شود چرا کشورهای غربی که غرق فساد و نعمت و خوش گذرونی و عیاشی هستند زندگی مرفه ای دارند و خداوند نعمات و برکات خودش رو شامل اونا می کند❔یا چرا قبل انقلاب که اکثر مردم غرق فساد بودند خداوند واسشون باران و برف می فرستاد و اونا رو گرفتار خشکسالی نکرد❔ 💠پاسخ💠 1⃣از آیات و روایات استفاده می شود که خداوند برخی از انسان ها را گرفتار بلا و مصیبت می کند تا آنان متذکر شده و از مسیر غلط و اشتباه خود بازگردند و مسیر صلاح را در پیش گیرند. 🔷قرآن می گوید: «ما در هیچ شهر و دیار پیامبری نفرستادیم مگر این که اهل آن را به سختی ها و رنج ها گرفتار ساختیم تا شاید بازگردند و به سوی خدا تضرع کنند» 🔶اعراف94 🔷ومی فرماید: «ما فرعونیان را به خشکسالی و کمبود میوه ها گرفتار کردیم شاید متذکر شوند» 🔷اعراف130 👌حضرت علی فرمود: «خداوند بندگان خویش را به هنگامی که اعمال بد انجام می دهند با کمبود میوه ها و جلوگیری از نزول برکات و بستن درهای گنج خیرات به روی آنان مبتلا می سازد تا توبه کاران توبه کنند و آنها که باید دست از گناه بکشند خود داری نمایند و پند پذیران پند گیرند و آنها که آماده اند از گناه باز ایستند» 📚نهج البلاغه خطبه 143 👌امام صادق فرمود: «مومن چهل شب بر او نمی گذرد مگر این که حادثه غم انگیزی برای او رخ می دهد که مایه تذکر و بیداری او گردد» 📚بحار الانوار ج64 ص211 🔶امام صادق فرمود: «هنگامی که خداوند خیر و سعادتی برای بنده ای بخواهد اگر گناهی کند او را به ناراحتی مبتلا می سازد و توبه و استغفار را به یاد او می آورد» 📚الکافی ج2 ص452 🔶از این آیات و روایات بدست می آید که خداوند نسبت به جوامع ایمانی و انسان هایی که هنوز کاملا غرق فساد و معصیت نیستند و زمینه هدایت در آن ها است لطف و رحمت ویژه ای دارد و آنان را به سبب گناهانشان گرفتار بلا و مصیبت های آسمانی و زمینی می کند تا به سوی خدا بازگردند. ❗️اما اگر جوامعی به قدر آن که در فساد و معصیت غوطه ور هستند گرفتار بلا و مصیبت نمیشوند این نشان می دهد که آنان از دریافت فیض و هدایت الهی محروم شده اند و احیانا خداوند آنان را مبتلا به سنت استدراج کرده است که توضیحش می آید. 2⃣این که خداوند برخی جوامع را که گرفتار فساد و معصیت هستند گرفتار بلا و مصیبت نمی کند فلسفه دیگری نیز دارد.از روایات استفاده می شود که خداوند به دلیل وجود افراد مومن و وارسته و صالح در بین آنان عذاب و مصیبت را از آن ها بر می دارد. 👌پیامبر گرامی فرمود: «خداوند زمانی که ببیند اهالی یک شهری در فساد و معصیت غوطه ور هستند اما در بین آنان افراد قلیلی از انسان های صالح باشند ندا می دهد که ای گناهکاران اگر آن افراد صالح در میان شما نبودند حتما شما را گرفتار عذاب و مصیبت خود میکردم» 📚علل الشرایع ج1 ص234 📚بحار الانوار ج70 ص381 👌و فرمود: «خداوند به اهل معاصی ندا می دهد که اگر چهار پایان و فرزندان شیر خوار و پیران صالح در میان شما نبودند شما را گرفتار به عذاب می کردم» 📚الخصال ج1 ص64 ❗️حال می توان گفت که اگر خداوند برخی ازجوامع را گرفتار عذاب و مصیبت خود نمی کند احیانا به دلیل وجود قلیل افراد صالح میان آنهاست که خداوند به دلیل وجود آنان عذاب را از آن ها بر می دارند. 3⃣خداوند در قبال برخی از جوامع فاسد و بی بند و بار سنت استدراج را نیز عملی می کند.یعنی توفیق خود را از آنان سلب می کند و میدان را برای آنها باز می گذارد و هر روز نعمت بیشتری به آنها می دهد تا پشت آنها از بار گناهان سنگین گردد . 👌امام صادق فرمود: «زمانی که بنده ای در گناهان غوطه ور می شود و خداوند دیگر برای او اراده خیری ندارد هنگامی که او گناه کند نعمتی به او می بخشد تا استغفار را فراموش کند و به کار خود ادامه دهد تا کوله بارش سنگین شود» 📚الکافی ج2 ص452 🔷حضرت علی فرمود: «هنگامی که می بینی پرودگارت نعمت هایش را پی در پی بر تو می فرستد در حالی که تو او را معصیت می کنی از او بترس » 📚نهج البلاغه حکمت25 👌وفرمود: «کسی که خداوند به مواهب و امکاناتش وسعت بخشد و او آن را مجازات استدراجی نداند از نشانه خطر غافل مانده است» 📚نور الثقلین ج2 ص106 🔷وفرمود: «دنیا زندان مومن و بهشت کافر است» 📚بحار الانوار ج64 ص242 ❗️اگر خداوند برخی از جوامع بی ایمان و فاسد و بی بند وبار را گرفتار مصیبت نمی کند بلکه روز به روز بر برکات و نعمات آنان می افزاید ممکن است از این جهت باشد که آنان گرفتار به سنت عذاب تدریجی خداوند شده اند زیرا آنان هرگونه شایستگی هدایت را از دست داده اند وحتی لیاقت هشدار الهی را نیز ندارند بلکه به عکس مستحق مجازات های سنگین هستند. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
امام على عليه السلام: كسى كه محبّت دنيا در دلش خانه كرده است، چگونه مدّعى محبّت خداست؟! كيفَ يَدّعي حُبَّ اللّهِ مَن سَكنَ قلبَهُ حُبُّ الدُّنيا؟! غررالحكم حدیث 7002 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓قرآن و اخبار غیبی ، حقیقت یا ادعای پوچ❕ ❔قرآن در بعضی موارد پس از ذكر داستان‌های مربوط به پيامبران پيشين و بيان جزئياتی در مورد حوادث زندگی آنها، تأكيد می ‌كند كه مطالب گفته شده در حقيقت هستند. (رجوع كنيد به سوره‌ها و آيات هود/ ۴۹، قصص/۴۶_۴۴، مريم/۵۲، آل عمران/۴۶ و…). با توجه به اين مطلب دلیلی بر "نبوت پيامبر اسلام" و "آسمانی بودن قرآن" اقامه كرده‌اند كه بدين قرار است: ✍️ علم قطعی به اين اخبار و جريان‌ها جز از راه ميسر نيست. زيرا نه خود در آن صحنه‌ها حضور داشت و نه می ‌توانست با فكر و انديشه‌اش از آن ها با خبر شود و نه "كتب معتبر تاریخی" وجود داشت تا منبع آگاهی او باشد و نه "كتب الهی" (به صورت) تحريف نشده و دست نخورده باقی مانده بود كه چنين گزارش‌های غيبی از آنها استنباط شود. ☑️ اما اين استدلال هنگامی درست است كه ما ابتدا با معيارهای عينی و بیرونی (و غيرقرآنی) و با شواهد و مداركی محكم و قطعی، صدق محتوای را اثبات كرده باشيم. در حالی كه اين شرط هنوز محقق نشده و اصولاً محقق شدنی هم نيست. مخالفان و مخاطبانی كه اعتقادی به و ندارند (و دليل فوق در برابر آنها اقامه شده است) می‌توانند بپرسند كه: ❓صدق محتوای از كجا ثابت شده است و ما از كجا بدانيم مطالب قرآن درباره پيامبران پيشين دروغ و افسانه نيست تا پس از آن (مطابق برهان فوق) را بپذيريم❕ 💠پاسخ💠 👌یکی از جنبه های اعجاز قرآن ، اعجاز از نظر اخبار غیبی است که قرآن به آن خبر داده است . 🔶مراد از اخبار غیبی که به عنوان اعجاز قرآن بیان می شود ، خبرهای مربوط به احوالات پیامبران گذشته نمی باشد ، اگر چه آن خبرها هم خبر غیبی است ، بلکه مراد اخباری است که قرآن به آن ها خبر داده است و در پس از گذشت مدتی اتفاق افتاده است و همگان آن اتفاقات را مشاهده کرده اند . 🗯به عنوان مثال قرآن پیشگویی شکست ایرانیان از رومیان را پس از آن که رومیان مغلوب ایرانیان شده بودند کرد و فرمود ؛ « رومیان شکست خوردند ، ( و این شکست ) در سرزمین نزدیکی رخ داد ، اما آنان پس از این ( شکست ) به زودی پیروز خواهند شد ، در چند سال ( آینده این پیروزی رخ می دهد )» 🔷روم 1 تا 3 ❕مفسران بزرگ همگی اتفاق دارند که آیات نخستین این سوره بدین سبب نازل شد که در آن هنگام که پیامبر در مکه بود، و مؤمنان در اقلیت قرار داشتند، جنگی میان ایرانیان و رومیان در گرفت، و در این نبرد ایرانیان پیروز شدند . 🔶مشرکان مکه این را به فال نیک گرفتند و دلیل بر حقانیت شرک خود دانستند و گفتند: ایرانیان مجوسی هستند و مشرک (دوگانه پرست) اما رومیان مسیحیند و اهل کتاب، همانگونه که ایرانیان بر رومیان غلبه کردند پیروزی نهائی از آن شرک است و طومار اسلام به زودی پیچیده خواهد شد و ما پیروز می شویم . 🔷گرچه اینگونه نتیجه گیریها پایه و مایه ای نداشت اما در آن جو و محیط برای تبلیغ در میان مردم جاهل خالی از تاثیر نبود، لذا این امر بر مسلمانان گران آمد . 🔶آیات فوق نازل شد و قاطعانه گفت، گرچه ایرانیان در این نبرد پیروز شدند اما چیزی نمی گذرد که از رومیان شکست خواهند خورد و حتی حدود زمان این پیشگوئی را نیز بیان داشت و گفت این امر فقط در طول چند سال به وقوع می پیوندد. 👌 برای اینکه بدانیم شکست رومیان از ایرانیان و سپس پیروزی آنها در چه مقطع تاریخی واقع شده است کافی است بدانیم که در تواریخ امروز، در دوران خسروپرویز، به یک دوران جنگ طولانی میان ایرانیان و رومیان برخورد می کنیم که بیست و چهار سال دوام یافت، و از 604 میلادی تا 628 به طول انجامید . 🔶در حدود سنه 616 میلادی دو سردار معروف ایرانی بنام شهر براز و شاهین به قلمرو روم شرقی حمله کردند، آنها را شکست سختی دادند، و منطقه شامات و مصر و آسیای صغیر را مورد تاخت و تاز قرار دادند، دولت روم شرقی که گرفتار شکست سختی شده بود تا آستانه انقراض پیش رفت و دولت ایران تمام متصرفات آسیائی او را با مصر تسخیر کرد . 🔷و این در حدود سال هفتم بعثت پیامبر بود . 🔷ولی پادشاه روم هرقل از سال 622 میلادی تهاجم خود را به ایران شروع کرد و شکست های پی در پی به سپاه خسروپرویز وارد ساخت، و تا سال 628 میلادی این جنگهائی که به نفع رومیان بود ادامه یافت، خسروپرویز شکست سختی خورد و مردم ایران او را از سلطنت خلع کرده و پسرش شیرویه را بجای او نشاندند 👌ادامه پاسخ ❗️❗️👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
👌ادامه پاسخ ❗️❗️👇👇👇 🗯با توجه به اینکه میلاد پیامبر در سال 571 و بعثت پیامبر در سال 610 میلادی واقع شد شکست رومیان منطبق بر سال هفتم بعثت و پایان پیروزی رومیان و شکست خسروپرویز بر سال پنجم تا ششم هجرت منطبق می شود، و می دانیم در سال پنجم فتح خندق اتفاق افتاد و در سال ششم صلح حدیبیه اتفاق افتاد، البته انتقال اخبار جنگ ایران و روم به منطقه حجاز و مکه نیز معمولا مقداری از زمان را اشغال می کرده و به این ترتیب تطبیق تاریخی این خبر قرآنی روشن می شود . 📚تفسیر نمونه ج16 ص369 ❕به مانند این خبر غیبی قرآن ، اخبار غیبی متعدد دیگری نیز ازقرآن صادر شده است که پس از گذشت مدتی ، مطابق اخبار غیبی قرآن ، محقق شده است که جهت آگاهی رجوع شود ؛ 📚پیام قرآن ج8 ص303 « اعجاز قرآن از نظر اخبار غیبی 🗯خبر دادن قرآن از احوالات امت های گذشته و پیامبران آنان جزء اخبار غیبی قرآن محسوب می شود اما از نظر خبر غیبی بودن اعجاز ندارد ، بلکه شامل یکی دیگر از شاخه های اعجاز قرآن که اعجاز از نظر تاریخی است می باشد . 🔶عواملی وجود داشته است که همیشه تاریخ با افسانه های دروغین آمیخته شود که از جمله آنها سرگرمی و ارضای عواطف کودکانه و تحریک تخیلات و ایجاد جاذبه های دروغین بوده است به طوری که می توان گفت افسانه ها و اسطوره ها بخش مهمی از تواریخ پیشنیان و رکن اصلی آن را تشکیل می داد . 🗯اگر داستان امت های گذشته و پیامبران آن ها را در تورات و انجیل مشاهده کنید ، می بینید که چه نسبت های ناروایی به انبیاء و پیامبران الهی زده شده است و چگونه تاریخ زندگی آنها دچار تحریف واقع شده است . 👌روی این حساب اگر خود را در زمان نزول قرآن و در محیط زندگی پیامبر اسلام فرض کنیم ، می بینیم آنچنان تواریخ آن زمان با خرافات آمیخته شده بود ، خرافاتی که دهان به دهان می گشت و در زمره مسلمات شمرده می شد ، که جدا سازی آن برای افراد درس خوانده امکان پذیر نبود تا چه رسد به افراد بی سواد و علمای آن زمان که همان ربانیون و احبار یهود و نصاری بودند و همچنین کاهنان مشرک عرب نیز پاسداران این اسطوره ها و خرافات و قصه ها بودند . ❕مسلما کسی که در چنین محیطی زندگی کند ، و به سن چهل سالگی برسد ، تار و پود افکار او آنچنان با این افسانه ها و اسطوره ها بافته می شود که جدایی از آن عادتا ممکن نیست . آیا چنین کسی قدرت دارد تواریخ را در آن محیط تاریک پاک سازی کند و حقایق را از خیالات و خرافات جدا سازی کند ، یک محقق درس خوانده تاریخ امروز به زحمت قادر بر چنین کاری است ، چگونه می توان از فرد درس نخوانده ای مانند پیامبر اسلام چنین انتظاری را داشت . 👌اما می بینیم که قرآن داستان انبیاء را پیراسته از تحریفات و مطالب خلاف شان آن ها بیان می کند ، و منکر مطالب ناروایی می شود که در تورات و انجیل و ...به آنها نسبت می دادند . ❕ بنابراین این نحو نقل تاریخ ، نشان می دهد که از ناحیه الهی صادر شده است ، نه بشری ، و دلیل بر حقانیت آورنده آن تلقی می شود . ❗️اگر فرضا شما ، این شاخه اعجاز قرآن را قبول نداشته باشید باز هم نمی توانید منکر واقعی بودن داستان انبیاء در قرآن شوید ، زیرا طبق ادله قطعی ، نبوت پیامبر گرامی و حقانیت قرآن از جانب خداوند ثابت است و این اخبار غیبی در مورد تاریخ انبیاء از جانب خداوند که احتمال دروغگویی در مورد او نمی رود صادر شده است و به عنوان قبول خبر از مخبر صادق پذیرفته می شود . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔فلسفه این که مسافر می تواند در مکه و مدینه و کوفه و کربلا نمازش را بخواند چیست ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه در روایات در این رابطه بیان شده است ، آن است که چون این چهار مکان دارای و شرف هستند و نشانه های توحید و نبوت و زمامداری و ولایت و امامت و شهادت در این اماکن یعنی مسجد الحرام و مسجد النبی و مسجد کوفه و حرم امام حسین علیه السلام هویدا است ، نماز در این چهار مکان به سبب شرافت و عظمت این مکان ها دارای بیشتری است و مسافر وقتی وارد این ها می شود می تواند نمازش را تمام بخواند تا در برابر تعداد رکعات بیشتری که می خواند بیشتری کسب کند . 🔷امام علیه السلام در جواب نامه علی بن مهزیار در مورد اتمام نماز در حرمین فرمود ؛ « تو نسبت به فضیلت نماز در حرمین نسبت به غیر آن آگاهی داری ، من دوست دارم زمانی که وارد بر آن دو مکان می شوی را تمام بخوانی ( و ثواب بیشتری دریافت کنی )» 📚 ج5 ص428 🔷امام علیه السلام نیز فرمود ؛ « اگر در مسجد الحرام نمازت را شکسته بخوانی ، تکلیفت را انجام داده ای اما اگر کامل بخوانی این خیر است و زیادی خیر هم است و پاداش دارد » 📚 ج8 ص527 👌و به زیاد قندی فرمود ؛ « آنچه برای خودم دوست دارم برای تو هم دوست دارم و آنچه برای خودم مکروه دارم برای تو هم مکروه دارم ، نماز را در و و حرم تمام بخوان ( که فراوان دارد )» 📚 ج5 ص430 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔از پرسیدم میگن تقلب در امتحانات حرام است . واسم سوال پیش اومد که مگر در زمان پیامبر و امامان امتحان بود و افراد تقلب می کردن که معصومین گفته باشن حرام است ❗️اگر همچنین چیزی نبوده است پس از کجا میگید حرام است ❕ 💠💠 👌تمام مراجع فتوا به حرام بودن تقلب داده اند حتی در صورتی که طرف مقابل راضی به کردن از او باشد . 📚 ص302 👌مستند اصلی مراجع در بیان این فتوا ، ادله حرمت می باشد . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند برای بدی ها ، قفل هایی قرار داده و کلید آن قفل ها را شراب قرار داده است و از شراب بدتر است » 📚 ج69 ص238 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « تمام زشتی ها و بدیها در اتاقی قرار داده شده ( که درب آن بسته است ) و کلید آن است » 📚 ج69 ص263 🔶 تقلب کردن چون نوعی دروغ است لذا حرام است زیرا دانش آموز یا دانشجو هنگام تحویل برگه ، آن را به نام خود تحویل می دهد که قاعدتا بایستی معلومات خودش باشد در حالی که چنین نیست و او مطالب را از جای دیگری فراهم ساخته است و این نوعی عملی است . 👌از سوی دیگر ، تقلب کردن نوعی تضییع حقوق دیگران است ، زیرا انسانی که از برگه دیگری ، تقلب می کند ، بدون رضایت او معلومات او را به نام خود بر روی برگه می نویسد و این نوعی تجاوز به دیگران است که طبق روایات تجاوز به حقوق دیگران است . 📚 ج16 ص46 باب 77 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔طبق آیه ای از قرآن زن بعد از فوت شوهر باید ۴ ماه و ده روز از پوشیدن لباسهای و زینت انداختن پرهیز کنه ❗️ ❔خب این یک نا عدالتی نیست ❕ که زن برای مرد باید اینکارو کنه ولی برای زن نه ❕❕ 💠💠 👌زن پس از فوت همسر موظف است تا مدت چهار ماه و ده روز عده نگه دارد و در این مدت از پوشیدن لباس های زینتی و کشیدن در چشم و کارهای دیگری که زینت حساب می شود خود داری کند . 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « زن باید در فوت شوهر چهار ماه و ده روز عده نگه دارد و در این مدت از استعمال چشم و بوی خوش و لباس های رنگی و زینتی پرهیز کند » 📚 ج6 ص112 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « زن در عده وفات همسر نباید برای زینت از سرمه استفاده کند و عطر و بوی خوش استعمال کند ، و لباس های زینتی و بپوشد » 📚 ج22 ص233 ❕حال فلسفه این حکم چیست ❗️چرا زن باید در فوت همسر این موارد را رعایت کند و خود را زینت نکند و بوی خوش استعمال نکند اما مرد به رعایت کردن این امور نمی باشد ❕ 👌احیانا جواب داده میشود که این حکم در مورد زن جهت حفظ زوجیت و احترام سابق است . ❕با این پاسخ اشکال برطرف نمی شود ❕چرا زن باید موظف به حفظ حریم زوجیت و احترام شوهر باشد اما شوهر چنین وظیفه ای را نداشته باشد و کردن برایش آزاد باشد . 🗯نهایتا باید تصریح کرد که حتما این حکم دارای حکمت و فلسفه ای است اگر چه عقول ناقصه ما متوجه به این حکمت و نمی باشد . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « از آنجایی که می دانیم خداوند حکیم است ، تصدیق می کنم که تمام دستوراتش از روی حکمت و است اگر چه فلسفه آن روشن نباشد » 📚 ج52 ص91 🗯امام علیه السلام نیز فرمود ؛ « دین خداوند با ناقصه درک نمی شود » 📚 ج1 ص324 ❗️البته شاید بتوان به صورت احتمال بیان کرد که پس از فوت شوهر از آنجایی که زنان وابستگی و رابطه احساسی نسبت به همسر دارند ، تحت تاثیر از دست دادن همسر وضعیت روحی بدی دارند . در این مدت اگر نه به قصد خود نمایی و شادی ،زینتی نیز داشته باشند ، ممکن است مورد خواستگاری افراد مختلف قرار گیرند و احساساتشان دار شود ، لذا دستور به ترک زینت داده شده است تا این مشکل پیش نیاید . 🔷اما از آنجایی که مردان معمولا مورد خواستگاری افراد قرار نمی گیرند ، رعایت امور مذکور برای آنان لازم نشده است . 👌البته این بیان تنها به صورت یک احتمال مطرح شد و نمی تواند علت این حکم را بیان کند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
‍ 🤔پرسش ❓پرسشی پیرامون ❔اگر به بخش دوم این دعا توجه شود آن خلاف احتیاط است آنجا که گوید : « يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ » یعنی ای محمد و ای علی مرا کفایت کنید که شما دو بزرگوار مرا کافی هستید . حال این است که هستید یعنی چه ؟ یعنی دیگر معاذا بالله به خدا هم نیست؟ ❕آیا این را بعدها غالیان و به دعا افزوده اند ؟ و اصلا این به دعا سند و معتبری دارد یا نه ❕متن آن با کتاب خدا در است که قرآن بارها با تأکید می گوید: « حسبنا الله و نعم الوکیل »سوره آل عمران ، آیه 173 و نیز با 36 تا 38 در سوره زمر در تعارض آشکاری است که در ضمن آن با استفهام تقریری می پرسد: «الیس الله بکاف عبده؟!/ مگر خدا پرستنده اش را کفایت نمی کند؟ این دعا از پیامبر یا امام معصوم هم نشده است. روایت هم نیست بلکه یک . 💠پاسخ💠 👌علامه مجلسی به نقل از مرحوم طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان می آورد که دعای مشهور به دعای فرج دعایی بوده است که امام زمان علیه السلام به فردی به نام محمد بن احمد بن ابی اللیث در تشرفی که نسبت به ایشان روا داشتند تعلیم دادند و او که از دست دشمنان امنیت نداشت به برکت این دعا نجات یافت ؛ ❕می گوید که امام زمان علیه السلام به من چنین تعلیم داد ؛ 🗯 الهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی . 📚بحار الانوار ج53 ص 276 👌کفعمی نیز نقل می کند که این دعایی بود که امام زمان علیه السلام به فردی زندانی تعلیم دادند که او به برکت این دعا از زندان رهایی یافتند که کفعمی دعا را با اضافه این جملات نقل می کند ؛ « ...الساعه الساعه الساعه العجل العجل العجل یا ارحم الراحمین بمحمد و آله الطاهرین» 📚المصباح کفعمی ص176 🔶مضمون این دعا در کتب زیر نیز نقل شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج8 ص186 📚جمال الاسبوع ص280 و ... 🗯بنابراین دعا از حیث سند معتبر است و علمای بزرگ آن را در کتب خود نقل کرده اند . ❔حال آیا جمله « اکفیانی فانکما کافیان » « مرا کفایت کنید زیرا شما کفایت کننده هستید » با آیات قرآن که خداوند را کافی و کفایت کننده می داند تعارض دارد ❗️ 👌پاسخ روشن است که هیچ گونه تعارضی بین فراز مذکور و آیات قرآن نیست . ❕❗️❗️ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 ❕درخواست کفایت کردن از غیر خدا دو صورت دارد ؛ 1⃣گاهی این درخواست با این اعتقاد است که طرف مقابل در کفایت کردن و کمک رسانی مستقل و بی نیاز از خدا بوده و از موضع استقلال انسان را یاری می کند . 🔶بی شک درخواست کفایت کردن با این اعتقاد عین شرک است و مخالف آیات قرآن می باشد . 2⃣در صورت دوم درخواست کفایت کردن از دیگران به قید استقلال و بی نیازی از خداوند نیست ، بلکه با این اعتقاد این درخواست مطرح می شود که کفایت کنندگان با قدرت و نیرو و اجازه ای که خداوند به آنان داده است انسان را یاری کنند . 👌چنین کمک خواهی و درخواست کفایتی عین توحید است زیرا جهان آفرینش جهان اسباب و مسببات است و فیض الهی طبق مشیت خدا از مجاری یک رشته اسباب به انسان می رسد و سبب در کار خود استقلال ندارد و به امر الهی کار خود را صورت می دهد . 🗯بنابراین اگر درخواست کفایت دیگران را منوط به اذن الهی و مشیت او شمردیم و آنها را موجودی ممکن و غیر مستقل دانستیم ، درواقع این درخواست کفایت از خداست که به این فرد قدرت و توانایی داده است که دیگران را کفایت کند اگر چه به ظاهر درخواست کفایت از غیر خداست . 🔷لذا خداوند در قرآن خطاب به پیامبرش می گوید که به مشرکان بگوید ؛ « آنها که کافر شده اند می گویند تو پیامبر نیستی ، بگو کافی است که خداوند و کسی که علم الکتاب نزد اوست گواه من باشند » 🔶رعد 43 ❕پیامبر در کنار خداوند ، شهادت دادن کسی که علم الکتاب نزد اوست ( علی علیه السلام ) را کافی در اثبات نبوت خود می داند ، در حالی که شما می گویید تنها باید خداوند کافی برای بنده اش باشد . 🔶حضرت علی بر اساس علم و قدرتی که خداوند به او داده است ، کفایت کننده پیامبر در اثبات نبوتش است و این کفایت کنندگی به اذن و مشیت الهی است و هیچ منافاتی هم با توحید ندارد . 🗯ما هم اگر در دعای مذکور از پیامبر گرامی و حضرت علی درخواست کفایت می کنیم ، آنان را مستقل نمی دانیم بلکه با این اعتقاد درخواست می کنیم که با قدرت و اذنی که خداوند به شما داده است ما را کفایت و یاری کنید و این عین درخواست کفایت کردن از خداست . 👌خداوند در برابر کسانی که غیر خدا را به صورت مستقل و استقلالی برای خود کافی می دانستند ، تصریح می کنند که تنها کفایت کننده خداوند است و هیچ کس بدون اذن او توانایی کفایت دیگری را ندارد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔نظر شما درباره روایات چیست ❗️خداوند طینت مومن را از بهشت و طینت کافر را از جهنم آفریده است ❕آیا این نوع خلقت مستلزم جبر نیست ❕ 💠💠 👌روايات فراوانى در مجامع روایی ما نقل شده است كه با مضامين گوناگونشان دلالت دارد بر اين‏كه ريشه و بن ، سعادت‏مندان و شقاوت‏مندان و اصلى كه از آن آفريده شده و آغاز يافته ‏اند كه از آن به تعبير مى‏ شود، گوناگون است. ❕ طينت وسرشت اهل سعادت از عالم نور و بهشت و علّيين و سرزمين پاك و آب شيرين و گوارا مى ‏باشد و طينت و سرشت اهل شقاوت از عالم تاريكى و آتش وسجّين و سرزمين شوره زار ناپاك و آب مى ‏باشد . 📚بحار الانوار ج 64 ص 77 باب 3 🔹امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « خداوند قلوب و ابدان پیامبران را از طینت آفریده و قلوب مومنین را نیز از همان طینت آفریده است ... و کفار را از طینت سجین ( ماده ای جهنمی ) آفریده است ...قلوب مومنین به آنچه از آن خلق شده اند تمایل دارند ، و قلوب کافرین نیز به آنچه از آن خلق شده اند تمایل دارند » 📚الکافی ج 2 ص 2_ علل الشرائع ج 1 ص 116 🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند مومن را از طینت آفریده است و کافر را از طینت جهنم آفریده است » 📚الکافی ج 2 ص 3_ بصائر الدرجات ج1 ص 16 ❕تفسیر این روایات همان است که محدثان نامی شیعه بیان کرده اند که خداوند قبل از آنکه ارواح بندگان را خلق کند می دانست که کدام یک از آنان با اختیار خود ، راه ایمان و اطاعت را در پیش می گیرند و کدام یک از آنان با اختیار خود ، راه شقاوت و بدبختی را در پیش می گیرند ، خداوند با توجه به این ازلی خود ، ابدان آنها را موافق ارواح آنها آفرید ، بدن های مومنین را از طینت و سرشتی بهشتی و بدن های کافرین را از طینت و سرشتی جهنمی آفرید ، و به هیچ عنوان در این خلقت جبری در کار نمی باشد . 📚 مراه العقول ج 7 ص 4 ❕البته خلقت از طینت و سرشت بهشتی یا جهنمی ، علت تامه برای اعمال و رفتار آدمیان نمی باشد ، بلکه به تعبیر روایات بالا ، آنها که از طینت و سرشت بهشتی خلق شده اند تمایل بیشتری به کارهای خیر دارند و آنها که از و سرشتی جهنمی آفریده شده اند ، تمایل بیشتری به کارهای ناپسند دارند ، این طینت و سرشت آنها را وادار به انتخاب خیر و شر نمی کند ، بلکه تنها زمینه انتخاب را در آنها به وجود می آورد و نهایتا خود آدمیان هستند که یا مسیر خیر و سعادت را انتخاب می کنند یا مسیر ضلالت و گمراهی را لذا می بینیم مومنانی را که کارهای خلاف و شر را انجام می دهند و را نیز می بینیم که کارهای خیر و خوب را انجام می دهند ، این نشان دهنده آن است که طینت موجود در آنها ، جبری را در تصمیم گیری بر آنها لازم نمی کند . 📚الفصول المهمه ج 1 ص 420 👌به بیان دیگر هيچ‏كس نمى‏ گويد كيفيّات جسمانى يا سرشت افراد، علت تامّه براى آن خلقيّات است، بلكه تنها به عنوان يك مى ‏توان از آن ياد كرد. ❕اين مطلب را با ذكر مثالى مى‏ توان روشن ساخت؛ همه مى‏ گويند محيط خانواده يا محيط اجتماع در اعمال انسانها اثر مى‏ گذارد؛ ولى اين سخن بدان معنا نيست كه اراده انسان را سلب كند، بلكه تنها يك زمينه است، لذا بسيار مى ‏بينيم افرادى كه در يك خانواده آلوده پرورش يافته ‏اند؛ انسانهاى صالح و درستكار و با ايمانى بوده ‏اند، و به عكس افرادى در خانواده‏ هاى صالح پرورش يافته‏ اند؛ ولى انسانهاى نادرستى از كار در آمده ‏اند. جزء اخير علّت تامّه اراده خود انسان است كه اثر نهايى را به دنبال دارد. 📚پیام امام امیر المومنین ج 8 ص 564 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در یک آیه قرآن هست که میگوید کسانی که وارد بهشت میشوند جاودنند مگر اینکه خدا بخواهد کسی را از بیرون کند . از طرفی قرآن میگوید بهشتی ها در بهشت جاودنند آیا میان این دو مطلب تنافی نیست ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که بهشت برای بهشتیان ابدی و دوزخ نیز برای معاندین و ملحدان ابدی می باشد و از آن نیست ‌. ❕البته توجه به این نکته لازم است که خلود که در آیات قرآن آمده است در اصل لغت به معنى بقاى و هم به معنى ابديت آمده است، بنا بر اين كلمه خلود به تنهايى دليل بر ابديت نيست، زيرا هر نوع بقاء طولانى را شامل مى ‏شود. 👌ولى در بسيارى از آيات قرآن با ذكر شده است كه از آن به وضوح مفهوم ابديت فهميده مى‏ شود، مثلا در آيات 100 توبه 11 طلاق و 9 تغابن در مورد بهشتيان تعبير به «خالِدِينَ فِيها أَبَداً »مى ‏كند، كه اين تعبير مفهومش ابديت بهشت براى اين گروه‏ها است، و در آيات ديگرى مانند 169 نساء و 23 جن در باره گروهى از دوزخيان همين تعبير « خالِدِينَ فِيها أَبَداً » ديده مى‏ شود كه دليل بر جاودانگى عذاب آنها است. ❕تعبيرات ديگرى مانند « ماكثين فيها ابدا » در آيه 3 كهف « لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا» (كهف- 108) و مانند اينها نشان مى‏ دهد كه بطور گروهى از بهشتيان و دوزخيان جاودانه در نعمت يا در عذاب خواهند ماند. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 239 ❕حال آنچه مورد قرار گرفته است این آیه است که می فرماید ؛ « وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ » « اما آنها كه سعادتمند شدند در بهشت جاودانه خواهند بود، ما دام كه آسمانها و زمين بر پاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد، بخششى است قطع نشدنى » ( هود 108) ❔پرسش اینجاست که ظاهر استثناى جمله «الَّا مَاشَا رَبُّكَ؛ مگر اين كه خداى تو بخواهد» مى ‏رساند كه ممكن است روزى بخواهد كه آنان را از اين مركز نعمت بيرون كند، در صورتى كه باقى آيات گواه بر اين است كه هرگز آنها از بهشت خارج نخواهند شد، با اين وضع معناى اين آيه چيست؟ 👌برای پاسخ است که درست است كه خداوند جهان به افراد سعادتمند در بسيارى از آيات، بهشت‏ دائم وعده كرده است و از اين وعده هرگز تخلّف نخواهد فرمود و خود او مى‏ فرمايد «وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ؛ اين وعده‏ ای است كه خدا كرده و خداوند هرگز از وعده‏ اش تخلّف نمى‏ كند!».( روم 6) ولى ممكن است افرادى تصوّر كنند كه با اين وعده قطعى ديگر زمام كار از دست خدا بيرون مى ‏رود و او حتّى توانايى نخواهد داشت كه آنان را از بهشت خارج سازد و نعمت را از آنها سلب كند و به اصطلاح علمى و كلامى، اين قضاى حتمى قدرت خدا را محدود نموده و از توانايى او خواهد كاست . 🔹لذا خداوند با جمله «الَّا مَاشَا رَبُّك» اين حقيقت را تأكيد مى ‏كند كه با وجود اين كه خدا بهشت دائم را وعده نموده و او هرگز از وعده خود تخلّف نخواهد كرد، مع‏ الوصف اين مطلب، از قدرت او چيزى كم نمى‏ كند و باز اختيار تمام موجودات به دست قدرت اوست ، هرچه بخواهد مى‏ تواند انجام بدهد و قدرت او نسبت به تمام اشيا محفوظ و است. 👌عين اين جمله «الَّا مَاشَا رَبُّكَ» در آيه بعد كه درباره دوزخيان است و به آنها وعده عذاب دائمى داده، نيز وارد شده است و علّت آن همان است كه در آيه پيش ذكر گرديد. ❕از قراين روشنى كه تفسير فوق را تأييد مى‏ كند جمله «عَطَاً غَيْرَ مَجْذُوذٍ» كه در آخر آيه آمده است مى ‏باشد. اين جمله مى‏ گويد اين عطيّه ثابت و پايدار و مستمرّ است و هرگز جدا شدنى نيست. 👌این سخن در نیز مورد اشاره قرار گرفته است ؛ 📚تفسیر العیاشی ج 2 ص 160 ❕در تفسیر نیز چنین آمده است ؛ « هدف از بيان اين استثناء اين است كه تصور نشود خلود و مجازات افراد بى ‏ايمان و پاداش مؤمنان راستين چنان است كه بدون خواست و مشيت الهى باشد و قدرت و توانايى و اراده او را محدود كند و صورت جبر و الزام به خود بگيرد، بلكه در عين جاودانى بودن اين دو، قدرت و اراده او بر همه چيز است هر چند به مقتضاى حكمتش پاداش و عذاب را بر اين دو گروه جاودانه مى‏ دارد. ❕شاهد اين سخن آنكه در جمله دوم در باره سعادتمندان بعد از ذكر اين استثناء مى ‏فرمايد « عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ » « اين عطا و است كه هرگز از آنها قطع نمى ‏شود.» و اين نشان مى ‏دهد كه جمله استثنائيه فقط براى بيان قدرت بوده است. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 247 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در مورد آیاتی در قرآن شبهه داشتم . خداوند در آیاتی می گوید که نامه عمل گناهکاران به دست آنها داده می شود و در آیات دیگری می گوید به پشت داده می شود ❕بالاخره به دست چپ می دهند یا پشت سر ، آیا این نوعی تناقض نیست ❗️❗️ 💠💠 👌در آن روز نامه ‏هايى كه بيانگر اعمال ماست، به دست ما داده مى ‏شود، نامه اعمال نيكوكاران به دست ، و بدكاران به دست چپشان، مؤمنان صالح از مشاهده نامه اعمال خود خوشحال و مسرور مى ‏شوند، و بدكاران شديداً نگران و ناراحت، همان گونه كه قرآن مجيد مى ‏فرمايد: «فَامّا مَنْ أوتِىَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهُ* انّى ظَنَنْتُ انّى مُلاقٍ حِسابِيَه* فَهُوَ فى عيشَةٍ راضِيَةٍ* ... وَ امّا مَنْ اوتِىَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنى لَمْ اوتَ كِتابِيَه؛« امّا آن كس كه نامه اعمالش را به دست راستش داده‏اند (از شادى) صدا مى‏زند كه (اى اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد! من يقين داشتم كه به حساب اعمالم مى‏ رسم! و او در يك زندگى رضايتبخش خواهد بود-/ ولى كسى كه نامه اعمالش را به دست داده‏ اند مى‏ گويد: اى كاش نامه اعمالم را به من نمى‏ دادند» ( الحاقه 19_25) ❕و می فرماید ؛ «اما كسى كه نامه عملش به دست راستش داده شده به زودى و به آسانى به حسابش رسيدگى مى‏ شود، و خوشحال به سوى خانواده ‏اش باز مى ‏گردد، و اما كسى كه نامه عملش را به پشت داده ‏اند به زودى فريادش بلند مى‏ شود كه كه ‏اى واى بر من كه هلاك شدم ، و در شعله‏ هاى سوزان آتش دوزخ وارد مى‏ شود» « فَامّا مَنْ اوتِىَ كِتابَه بِيَمينِهِ فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِسَاباً يَسيراً وَ يَنْقَلِبُ الى اهْلِهِ مَسْرُوراً وَ امّا مَنْ اوتِىَ كِتابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ فَسَوفَ يَدْعُو ثُبُوراً وَ يَصْلَى سَعيرا »( انشقاق 10_12) 👌در آيات قبل سخن از بودن نامه اعمال بدكاران به دست چپ آنها بود، و در اين آيات می گوید نامه عمل آنها به سر به آنها داده می شود ، میان این دو مطلب تناقض و اختلافی نیست ، خداوند جهت تحقیر مجرمان و گنهکاران ، نامه اعمال آنها را از سر آنها به دست آنها می دهد ، اما نامه اعمال نیکوکاران با احترام و از مقابل به دست راست آنها داده می شود . 👌 برخی از مفسران نیز می گویند این به خاطر آن است كه دست چپ آنها به پشت سرشان شده و همان گونه كه آنها «كتاب خدا» را در دنيا پشت سر انداختند، در آنجا نامه اعمالشان پشت سرشان قرار مى ‏گيرد ، بنابراین نامه اعمال آنها پشت سر آنها و به دست داده میشود . 📚پیام قرآن ج 6 ص 76 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
💠ادامه 👇 🔰آنچه گفته شد به وضوح از روایات استفاده می شود و به دست می آید با این وجود برخی از معتقدند که مومنین گنهکار برزخ را درک نمی کنند و همانند مستضعفین برزخ برای آنها شبیه خواب می گذرد و چیزی نمی فهمند تا روز قیامت مورد حساب و واقع شوند ، لذا چنین می گویند ؛ « گروه سوّمى كه گناهان كمترى دارند نه جزء مومنین کاملند و نه ظالمین کامل ، و مشمول هيچ كدام از عذاب و كيفر ، گويى در جهان برزخ در حالتى شبيه به خواب فرو مى ‏روند و در رستاخيز بيدار مى ‏شوند » 📚اعتقاد ما ، ص 71 ❕شیخ نیز درباره حال برزخی مومنین گنهکار می گوید ؛ « ممکن است برزخ را درک کنند و ممکن است برزخ آنها شبیه خواب باشد و چیزی را درک نکنند ، درک برزخ برای عذاب شدن است تا در قیامت خداوند را پاکیزه ملاقات کنند و همچنین است که اصلا در برزخ مورد حساب قرار نگیرند تا قیامت ...» 📚اوائل المقالات ص 76 👌اما بر آن است که مومنین گنهکار برزخ را درک کرده و برای تطهیر عذاب می شوند و پس از تطهیر در صورتی که هنوز قیامت برپا نشده باشد ، وارد بهشت برزخی می شوند ، بر این نظریه علاوه بر ادله مذکور ، ادله دیگری نیز است که جهت پرهیز از اطناب به همین مقدار می کنیم . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
امام على عليه السلام: مبادا هيچ كارى تو را از كار براى آخرت باز دارد؛ زيرا كه فرصت، كم است لا يَشغَلَنَّكَ عَنِ العَمَلِ لِلآخِرَةِ شُغلٌ ؛ فَإِنَّ المُدَّةَ قَصيرَةٌ غررالحكم حدیث 10286 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منتخبی از بهترین کانال‌های ایتا در موضوعات مختلف 👇👇👇 ⚽️ خبر ورزشی: http://eitaa.com/joinchat/1441792C0e2f249847 😳 دانستنی ها و عجایب: http://eitaa.com/joinchat/2031616C985fe67082 📡 خبرهای داغ: http://eitaa.com/joinchat/820051968C2b85dac984 🙇 پاسخ به شبهات: http://eitaa.com/joinchat/1575813132Cf8a227efb8 💡ترفند و خلاقیت: http://eitaa.com/joinchat/2949120C9140c13730 📚 پاسخ به سوالات شرعی: http://eitaa.com/joinchat/2433810441C44a9642b2c 🍵 آشپزخونه: http://eitaa.com/joinchat/3473408C39ee34c816 🙏🏻 شفا و حاجات: http://eitaa.com/joinchat/3538944C089feb5f85 📝 توصیه های آیت الله بهجت: http://eitaa.com/joinchat/3670016C0dec66a4a0