eitaa logo
پابـــــ📡ــــــرج‌مالواجرد
2هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
671 ویدیو
1 فایل
☆مجموعه پابرج☆ تاسیس نوروز ۱۳۷۶ ●شبکه‌پابرج ●سایت مالواجرد ●جشنواره ۹۰ ●رادیوپابرج ●پوشش شبکه‌های رسانه‌ملی ●کانال‌ پابرج‌ مالواجرد در : تلگرام، واتساپ، اینستاگرام، بله و ایتا ⚫حسینیه‌پابرج #09123728749 #09916735248 @Hsadeghi48 @Hsadeghi1348
مشاهده در ایتا
دانلود
📡🔱معرفی و آشنائی با موقوفات 👈در روستای دارالمومنین مالواجرد ✍نوشته : حجت‌اله صادقی 8⃣2⃣ 📽 مستندساز پابرج آقای محمد صادقی ضمن و گزارش خود از 👈خانه‌ی مرحوم محمدحسین صادقی (حسین‌حسن) 🔰بخشی از جملات کتیبه سنگی را خوانده 📽 با حرکت دوربین آن کتیبه را کامل نخواند 💻 از تصویر اسکرین شات (عکسی) گرفتم که به شرح ذيل می‌باشد : بسمه تعالی وقف حمام نمود محمدحسین فرزند حسن فرزند محمدحسین مالواجردی هشت قفیس ملک آب‌بالا را که از آب هشتم شرب می‌شود به مبلغ ده من گندم تا ایام المعاد صرف شود ۲۳ جمادی‌الثانی ۱۴۰۱ 🔰 موقوفه مرحوم حسین حسن و مصرف آن، 💯دقیقا حمام محله‌ پائین است 👈چرا که آن‌زمان تنها روستای تاریخی مالواجرد آن حمام بوده است ⁉️ اما از این موقوفه در صحرای آب‌بالا اطلاعی نداریم 🔰همچنین موقوفه در سنگ‌ نوشته‌ است 💯اما در سِوادی که از (وقفنامچه نوشته‌ شده بر کاغذ) موقوفه سنه ۱۴۰۱ قمری تهيه شده احتمالا ⚜مرحوم حسین حسن را در وقفنامچه معين کرده است 📜 وقفنامچه هشت قفیس ملک موقوفه مرحوم حسین حسن دو حالت دارد : 1⃣ نزد یکی‌از است که تاکنون تصویری از آن برای ما ارسال نکرده‌اند 2⃣ ممکن است در طول این سال‌ها شده یا از بین رفته باشد ✍یادداشت نویسنده پیرامون شخصیت موقوفه آب هشتم آب‌بالا : ⚜مرحوم حسین صادقی فرزند مرحوم حسن محمدحسین مالواجردی اواخر قرن ۱۴ در مالواجرد به‌دنیا آمده است ⚜مرحوم عباس‌حسن‌ پدر مرحوم👇 🌺 👈 و مرحوم👇 ⚜ 👈 پدر همسر گرامی شاعر روستا 🌸 حاج‌میرزاحسین 👈از برادران حسین حسن می‌باشند 💠وی قرآن بود و در مجالس ختم روستا روخوانی قرآن می‌کرد 🔹همچنین از ذاکرین اهل‌بیت علیهم‌السلام بود که در مجالس تعزیه‏خوانی بود ✍ اینجانب محضر ایشان را درک کرده بودم و در ۱۳۵۷ خورشیدی از صحرا که می‌آمدم ✍بعداز خوردن ناهار به منزل‌شان در ارگ تاریخی روستا (قلعه بزرگ) می‌رفتم، تا روخوانی سوره‌های جزء سی‌ام قرآن را، نزد ایشان فرا گيرم ✍ناگفته نماند که همسرش ⚜مرحومه بانو سکینه حاج‌حسین ملاحسن پدرم بود 🌐از شما همراهان ارجمند درخواست می‌کنم👇 🙏لطفا ارواح اموات خودتان و عزیزان درگذشته که اسامی ایشان ذکر شد قرائت فرمائید 💠 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 👇ادامه مطلب را فرداشب پیگیری نمائید 👈به‌معرفی وقفنامه سال ۱۲۹۵ قمری پرداخته‌ایم ✅ 📡 لینڪ ما در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd لینڪ ما در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡💠امروز ۲۱ خردادماه ۱۴۰۳ مصادف بود با 🔷دومین سالگرد و همکار عزیزمان 🌺 🔷مادری با فضیلت و مهربان ⚜مرحومه مغفوره 🌸 🔶همسر مرحوم ⚜ (حاج‌حسین کربلائی‌حاج‌مسیب) 🔷و فرزند مرحوم حسین‌حسین‌ محمدعلی فتح‌اله‌ معروف‌ به ⚜ 💫ضمن گرامی‌داشت یاد و خاطره آن فقیده سعیده 🌐از شما همراهان ارجمند درخواست می‌کنیم 💐 روحش و ارواح 💐 💐 و والدين همسرش 💐 مومنین و مومنات ⚜ قرائت فرمائید 💠 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 📡 شبکه‌پابرج در اینستاگرام https://instagram.com/shabakepaborj پابرج‌مالواجرد در تلگرام https://t.me/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🌟 عالِمِ عامِلِ مالواجردی یڪ بود 💠حاج‌ملاعباس هم می‌کرد ✍نوشته‌ی : حجت‌اله‌صادقی ✍اینجانب حجت‌اله صادقی از مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین حاج‌شیخ‌عباس‌عبدالجباری را دیده بودم 👈و آن هم زمانی بود که رقیه‌ام مرا با خودش به منزل ایشان در تخت سلیمان یا همان می‌برد درب حاجی‌آخوند در قسمت ضلع غربی بنا بود و ضلع شمالی آن خانه کوچه و دو طرف دیگر همسایه‌ای نداشت و صحرا بود 🌴چند درخت و درخت توتی در وسط حیاط منزل شان سایه‌سار آن فضا بود 🌾جلوی درب منزل حاج ملاعباس زمین کشاورزی بود و بارها دیده بودم که ایشان به دست و گاهی در دست مشغول کار و تلاش در آن زمین بودند 🔹ایام ماه محرم و صفر اوائل دهه‌ی پنجاه در تابستان بود و آن روزگار من هنوز نرفته بودم 💫پدرم که همیشه صحرا میرفت و در آن ایام نیز بیشتر مواقع به می‌رفت و من و برادرم آقای و خواهرم که خیلی کوچک بود 👈در خانه‌ مرحوم حاج‌حسین یوسف بودیم پدر بزرگم مرا با خودش به می‌برد و بعد از ظهر هم در حضور داشت که اجرا می‌شد 💠 حسینیه هنگام اجرای تعزیه و حسینیه را کنترل می‌کردند و 💫هر شخصی حسینیه می‌شد مخصوصا باید تا انتهای مجلس 👈در یا بنشینند و حق جابجا شدن و همچنین کردن پاهایشان از لبه‌ی را نداشتند 🌐وقتی با پدر بزرگم مرحوم حاج‌حسین یوسف وارد حسینیه می‌شدیم 👈 ایشان گوشه‌ای می‌نشست اما من دائما در حسینیه از این به آن 👈 از این به آن ایوان در رفت و آمد بودم 💫گاهی کنار تعزیه‌خوانان که روی تخت نشسته بودند رفته و می‌نشستم 🔰 کاملا بودم و به من کاری نداشتند ❇️ نمی‌دانم مرا یا کسی سفارش مرا به آنها کرده بود؟ 💫بچه‌های تعزیه خوانان هم‌سن و سال من در حسینیه حضور داشتند اما تقریبا فقط من بودم که آزادانه در زمان اجرای تعزیه هر طرف می‌رفتم و حسینیه چیزی نمی‌گفتند شبها داخل و زمان و نیز چنین بود 👈رفت و آمد اینجانب از نزد پدر بزرگم قسمت مردانه و و مادر بزرگم در پشت پرده کاملا و بدون خادم مسجد مرحوم انجام می‌شد 👇ادامه فرداشب تقدیم خواهد شد ✅ 📡 @paborjemalvajerd