📡🔱معرفی و آشنائی با #واقف موقوفات #امینالدوله
👈در روستای دارالمومنین مالواجرد
✍نوشته : حجتاله صادقی
8⃣2⃣ #قسمتبیستوهشتم
📽 مستندساز پابرج آقای محمد صادقی ضمن #تصویربرداری و گزارش خود از
👈خانهی مرحوم محمدحسین صادقی (حسینحسن)
🔰بخشی از جملات کتیبه سنگی را خوانده
📽 با حرکت دوربین آن کتیبه را کامل نخواند
💻 از تصویر #سنگنوشته اسکرین شات (عکسی) گرفتم که به شرح ذيل میباشد :
بسمه تعالی
وقف حمام نمود محمدحسین فرزند حسن فرزند محمدحسین مالواجردی
هشت قفیس ملک آببالا را که از آب هشتم شرب میشود
به مبلغ ده من گندم تا ایام المعاد
صرف شود
۲۳ جمادیالثانی ۱۴۰۱
🔰 #مالالاجاره موقوفه مرحوم حسین حسن و مصرف آن،
💯دقیقا حمام محله پائین است
👈چرا که آنزمان تنها #حمام روستای تاریخی مالواجرد
آن حمام بوده است
⁉️ اما از #موقعیت این موقوفه در صحرای آببالا اطلاعی نداریم
🔰همچنین #متولی موقوفه در سنگ نوشته #نیامده است
💯اما در سِوادی که از
(وقفنامچه نوشته شده بر کاغذ)
موقوفه سنه ۱۴۰۱ قمری تهيه شده
احتمالا
⚜مرحوم حسین حسن
#متولی را در وقفنامچه معين کرده است
📜 #وضعیت وقفنامچه هشت قفیس ملک #آببالا
موقوفه مرحوم حسین حسن دو حالت دارد :
1⃣ نزد یکیاز #وراث است که تاکنون تصویری از آن برای ما ارسال نکردهاند
2⃣ ممکن است در طول این سالها #مفقود شده یا از بین رفته باشد
✍یادداشت نویسنده پیرامون شخصیت موقوفه آب هشتم آببالا :
⚜مرحوم حسین صادقی فرزند مرحوم حسن محمدحسین مالواجردی اواخر قرن ۱۴ در مالواجرد بهدنیا آمده است
⚜مرحوم عباسحسن
پدر مرحوم👇
🌺 #کربلائیحسنعباسحسن
👈 و مرحوم👇
⚜ #اسماعیلحسن
👈 پدر همسر گرامی شاعر روستا
🌸 #کربلائیمحمدعلیصادقی حاجمیرزاحسین
👈از برادران حسین حسن میباشند
💠وی #قاری قرآن بود و در مجالس ختم #متوفیان روستا روخوانی قرآن میکرد
🔹همچنین از ذاکرین اهلبیت علیهمالسلام بود
که در مجالس تعزیهخوانی #اشقیاخوان بود
✍ اینجانب محضر ایشان را درک کرده بودم
و در #تابستان ۱۳۵۷ خورشیدی از صحرا که میآمدم
✍بعداز خوردن ناهار به منزلشان در ارگ تاریخی روستا (قلعه بزرگ) میرفتم، تا روخوانی سورههای جزء سیام قرآن را، نزد ایشان فرا گيرم
✍ناگفته نماند که همسرش
⚜مرحومه بانو سکینه حاجحسین ملاحسن
#خاله پدرم بود
🌐از شما همراهان ارجمند درخواست میکنم👇
🙏لطفا #نثار ارواح اموات خودتان و عزیزان درگذشته که اسامی ایشان ذکر شد
#فاتحهای قرائت فرمائید
💠 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
👇ادامه مطلب را فرداشب پیگیری نمائید
👈بهمعرفی وقفنامه سال ۱۲۹۵ قمری پرداختهایم
✅ #باماهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
لینڪ ما در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
لینڪ ما در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡💠امروز ۲۱ خردادماه ۱۴۰۳ مصادف بود با
🔷دومین سالگرد #خاله و #مادرهمسرگرامی همکار عزیزمان
🌺 #آقایرضاعبدالجباری
🔷مادری با فضیلت و مهربان
⚜مرحومه مغفوره
🌸 #حاجیهخانممعصومهفتحی
🔶همسر مرحوم
⚜ #حاجحسینصادقی
(حاجحسین کربلائیحاجمسیب)
🔷و فرزند مرحوم حسینحسین محمدعلی فتحاله
معروف به
⚜ #حسیننظام
💫ضمن گرامیداشت یاد و خاطره آن فقیده سعیده
🌐از شما همراهان ارجمند درخواست میکنیم
💐 #نثار روحش و ارواح
💐 #والدينش
💐 #همسر و والدين همسرش
💐 #جمیع مومنین و مومنات
⚜ #فاتحهای قرائت فرمائید
💠 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🌟 عالِمِ عامِلِ مالواجردی #او یڪ #روحانی بود
💠حاجملاعباس #طبابت هم میکرد
✍نوشتهی : حجتالهصادقی
#قسمتشانزدهم
✍اینجانب حجتاله صادقی از #کودکی مرحوم حجتالاسلام و المسلمین حاجشیخعباسعبدالجباری را دیده بودم
👈و آن هم زمانی بود که #خاله رقیهام مرا با خودش به منزل ایشان در
#محلهی تخت سلیمان یا همان #گاریچه میبرد
درب #منزل حاجیآخوند در قسمت ضلع غربی بنا بود و ضلع شمالی آن خانه
کوچه و دو طرف دیگر همسایهای نداشت و صحرا بود
🌴چند درخت #انار و درخت توتی در #باغچهی وسط حیاط منزل شان سایهسار آن فضا بود
🌾جلوی درب منزل حاج ملاعباس زمین کشاورزی بود و بارها دیده بودم که ایشان
#بیل به دست و گاهی
#دستخاله در دست
مشغول کار و تلاش در آن زمین بودند
🔹ایام ماه محرم و صفر اوائل دههی پنجاه در
#فصل تابستان بود و آن روزگار من هنوز
#مدرسه نرفته بودم
💫پدرم که همیشه صحرا میرفت و در آن ایام
#مادرم نیز بیشتر مواقع به #صحرا میرفت
و من و برادرم آقای #کربلائیمهدی و خواهرم که خیلی کوچک بود
👈در خانه #پدربزرگم مرحوم حاجحسین یوسف بودیم
پدر بزرگم #ظهرها مرا با خودش به #مسجد میبرد و بعد از ظهر هم در #حسینیه حضور داشت که #تعزیه اجرا میشد
💠 #خدام حسینیه هنگام اجرای تعزیه
#نظم و
#انضباط حسینیه را کنترل میکردند و
💫هر شخصی #وارد حسینیه میشد
مخصوصا #بچهها باید تا انتهای مجلس
👈در
#ایوان یا
#سکوها بنشینند و حق جابجا شدن و همچنین
#آویزان کردن پاهایشان از لبهی #سکوها را نداشتند
🌐وقتی با پدر بزرگم مرحوم حاجحسین یوسف وارد حسینیه میشدیم
👈 ایشان گوشهای مینشست اما من دائما در حسینیه از این
#سکو به آن
#سکو
👈 از این
#ایوان به آن ایوان
در رفت و آمد بودم
💫گاهی کنار تعزیهخوانان که روی تخت نشسته بودند
رفته و مینشستم
🔰 کاملا #آزاد بودم و #خدام به من کاری نداشتند
❇️ نمیدانم مرا #نمیدیدند یا کسی سفارش مرا به آنها کرده بود؟
💫بچههای تعزیه خوانان همسن و سال من در حسینیه حضور داشتند
اما تقریبا فقط من بودم که آزادانه در زمان اجرای تعزیه
هر طرف میرفتم و #خادمین حسینیه چیزی نمیگفتند
شبها داخل #مسجد و زمان #روضهخوانی و #سینهزنی نیز چنین بود
👈رفت و آمد اینجانب از نزد پدر بزرگم قسمت مردانه و
#خاله و مادر بزرگم در پشت پرده
کاملا #آزاد و بدون #مزاحمت خادم مسجد
مرحوم #قدمعلی انجام میشد
👇ادامه فرداشب تقدیم خواهد شد
✅ #باماهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd