eitaa logo
✍️سپیددار یادداشت‌های ا. پهلوانی قمی
451 دنبال‌کننده
166 عکس
52 ویدیو
1 فایل
اشرف پهلوانی قمی. مادر سه گل⚘️بهشتی زینب‌سادات، سیدمحمدعلی و ریحانه‌سادات سطح سه تفسیر و علوم‌ قرآنی کارشناس مامایی و مدافع سلامت ✍️نویسنده کتاب سپیددار(۱۴۰۱) ✍️نویسنده کتاب سلامت مادر و کودک در دوران بارداری و شیردهی(۱۴۰۰) ارتباط با ادمین‌: @Sepiddar
مشاهده در ایتا
دانلود
یاغی تمام شب ورد زبانم شده بود. نمی‌دانم از کجا در دهانم افتاده بود. اصلاً نمی‌دانستم قبلاً کجا خوانده بودمش. فقط به گوشم آشنا بود و حالا تمام شب را با آن زندگی کرده بودم. هنوز درست و حسابی چشم‌هایم باز نشده بود که یادش افتادم. نشستم پشت لپ‌تاپ. از فرازهای مناجات شعبانیه بود. معنایش آنقدر زیبا بود که یکی از تصویرهایش را دانلود کردم و شد زمینه لپ‌تاپ. از آن شب مدام موقعیتش پیش می‌آید و من هنوز چشمم به جمالش هم روشن نشده، چه برسد به کمالش! از فرض امام امّت و جهاد مالی گرفته تا همین چند روز پیش که روایت‌های لحظه به لحظه دوستان نویسنده‌ام را دیدم، اعزامی به سوریه و لبنان. سعی می‌کنم چشم‌هایم را به روی جهان و اتفاقاتش ‌ببندم؛ اما پایین کشیده شدن کرکره‌ها هم بر کاسبی چشم‌ها اثری ندارد و مدام در جنب و جوش‌اند. آن هم خودشان، سرخود. یک لحظه می‌بینم که شروع می‌کنند به پچ‌پچ. فکر می‌کنم احتمالاً دوباره قصد پرواز دارند. کنار می‌روم و خودم را به ندیدن می‌زنم؛ بلکه بتوانم به یکی از رگ‌هایشان آویزان شوم. از وقتی «جهاد دل‌کندن» را در خواب و بیداری زمزمه کرده‌اند، جور دیگری شده‌اند. وسط آسمان که می‌رسند، رو به بالا می‌کنند و هر دو یک‌صدا می‌خوانند: «هب لی کمال الانقطاع الیک» نه یکبار که بارها و من مات و مبهوت و از همه جا بی‌خبر مانده‌ام که کجا کم‌کاری کرده‌ام؟! چه چیزی باعث این همه فاصله شد؟! که به یکباره لب‌هایم را می‌بینم که او هم با چشم‌ها همنوا شده است. من مانده‌ام و یک مشت چشم و چار یاغی! شاید هم من یاغی‌ام و آن‌ها اهلی...