تا الان
مقدمه
توصیف وضع موجود و بیان مساله
اهمیت پژوهش
پیشینه نظری
پیشینه عملی
شواهد یک
تجزیه و تحلیل اطلاعات
شواهد دو
نوشتیم
@pajoheshmoalem
https://eitaa.com/joinchat/3339256165C6b55238e4e
*گام هشت*
ارزشیابی تاثیر اقدام جدید و تعیین اعتبار
بعد از اجرای طرح برای اینکه متوجه شوم این طرح بر دانش آموزان و همکاران موثر بوده نظرسنجی کردم و پیوست
*گام نه*
تجدید نظر و گزارش نویسی
با نظری سریع این طرح برای موضوع ......... مدیر است و توانستم ...... نتیجه ها را ببینم.
@pajoheshmoalem
https://eitaa.com/joinchat/3339256165C6b55238e4e
هشتمین همایش ملی مطالعات ورزشی و سلامت
www.hconf.ir
مهلت ارسال:12 اسفند
محورها:
مدیریت ورزشی:
مدیریت اماکن وتاسیسات ورزشی
صنعت واقتصاد درورزش
مدیریت اوقات فراغت ورزشی وتفریحی
مدیریت راهبردی وسازمانهای ورزشی
مدیریت رسانه های ورزشی
مدیریت رویدادهای ورزشی
مدیریت بازاریابی ورزشی
مدیریت رفتار سازمانی درورزش
کارآفرینی وورزش
سبکهای مدیریت درورزش
حقوق ورزشی
اخلاق ورزشی
سایرمباحث مرتبط بامدیریت ورزشی
فیزیولوژی ورزشی:
قلب وعروق وتنفس
بیوشیمی ومتابولیسم ورزشی
ایمونولوژی ورزشی
تغذیه ورزشی
فیزیولوژی عصبی وعضلانی
فیزیولوژی فعالیت بدنی وتندرستی
فیزیولوژی ورزشی
فیزیولوژی فعالیت ورزشی بالینی
فیزیولوژی فعالیت ورزشی محض
فیزیولوژی ورزشی کاربردی
علم تمرین
ورزش ومدیریت بیماری ها
سایر مباحث مرتبط بافیزیولوژی ورزشی
روانشناسی ورزشی:
سلامت روانی درورزش
روانشناسی تمرینات ومسابقات
آموزش وپژوهش درروانشناسی ورزشی
سایر مباحث مرتبط باروانشناسی ورزشی
آسیب شناسی ورزشی وحرکات اصلاحی:
تمرین درمانی وحرکات اصلاحی
امدادورزشی
تربیت بدنی ویژه(ورزش معلولین و جانبازان)
آسیب شناسی و پیشگیری ازآسیب
یادگیری حرکتی
سایرمباحث مرتبط باآسیب شناسی ورزشی
رفتارحرکتی:
رشدحرکتی
یادگیری حرکتی
آموزش تربیت بدنی
کنترل حرکتی
سایرمباحث مرتبط بارفتارحرکتی ورزشی
محورهای ویژه:
اسلام وتربیت بدنی
فرهنگ درورزش
اخلاق ورزشی
مهندسی وبیومکانیک ورزشی وزیرگروه های مرتبط
فناوری ورزشی
عملکردورزرشی
مهندسی ورزش
حقوق ورزشی وجامعه شناسی ورزشی
ورزش ومطالعات بین رشته ای
ورزش آموزشی
استعدادیابی درورزش
ورزش دردوران کرونا
توسعه ی ورزش درمدارس ودانشگاه
#همایش
سلام
بله مقاله های سیویلیکا هزینه دارن
ولی خیلی از سایت ها هم رایگان هست مثل سایت sid
یا سایت ایران داک که در هفته 5 مقاله را رایگان میتونید دانلود کنید
بعضی از همایش ها هم هستند که بعد از پایان همایش مجموعه مقالاتشون رو رایگان در سایت خود همایش قرار میدن.
خلاصه این که اگر کسی اهل مطالعه و تحقیق باشه راه های زیادی هست
#پاسخ_به_پرسش
@pajoheshmoalem
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
🌹🍃السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان
#سلامبرشهیدمظلومکربلا
🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ.
اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایِعتْ و تابِعتْ علی قِتله اللهمَّ العنهم جمیعاً
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
@pajoheshmoalem
https://eitaa.com/joinchat/3339256165C6b55238e4e
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
@pajoheshmoalem
https://eitaa.com/joinchat/3339256165C6b55238e4e
🏡🏡🏡🏡
#پارت78
آشپزخانه صحرایى
روزى بعد از تمام شدن مدرسه، توتوچان بدون آنکه با کسى حرفى بزند و یا
حتى خداحافظى کند، از مدرسه خارج شد و باعجله به سوى ایستگاه
جیوگائوکا رفت. او زیر لب دائما تکرار مىکرد: «آشپزخانه صحرایى دره رعد،
آشپزخانه صحرایى دره رعد.»
این عبارتى بود که گفتن آن براى دخترى کوچک مشکل مى نمود، اما سخت تر از
نام یکى از قهرمانان قصه راکوگو نبود. نام این شخص آنقدر طولانى بود
که قبل از آنکه نجات دهندگانش از چاه، بتوانند نام او را بفهمند، به ته چاه
این عبارت مى کرد، زیرا
برگشته بود. توتو چان باید همه حواس خود را جمعِ
چنانچه کسى از پهلویش رد مى شد و ناگهان آن نام طولانى جوگموـ
جوگمو را به زبان مى آورد، حتما عبارت را از یاد مى برد. حتى اگر موقع
پریدن روى پله قطار حرفى از دهانش درمى آمد گیج مى شد و عبارت را
فراموش مى کرد. هیچ چارهاى جز تکرار کردن این عبارت در ذهن خودش
نداشت. از اقبال مسد، هیچکس در قطار با او حرف نزد و توانست جلوى
خودش را نیز از کنجکاوى درباره چیزهاى تازه اى که مى دید، بگیرد و از خودش
نپرسد «راستى آن چه بود؟» اما هنگامى که به ایستگاه رسید، یکى از
کارمندان راه آهن که او را مى شناخت، گفت: «سلام، تازه برگشتى؟» نزدیک
بود توتو چان جواب او را بدهد، اما جلوى خودش را گرفت. بنابراین، فقط
سرى تکان داد و به سوى خانه دوید.
در همان لحظه اى که به خانه رسید، با تمامى قوا رو به مادرش فریاد زد:
«آشپزخانه صحرایى ّدره رعد.» مادرش در ابتدا گیج شد و فکر کرد این
عبارت یکى از فریادهایى است که جودوکاران مى کشند و یا بندى از اشعار
مربوط به سامورایى هاست. اما بعد فهمید قضیه از چه قرار است. در نزدیکى
ایستگاه تادوروکى که سه ایستگاه با ایستگاه جیوگائوکا فاصله داشت،
نقطه بسیار زیبایى وجود داشت که تادوروکى کایکوکو به معنى « ّدره
رعد» نامیده مى شد. این منطقه یکى از نقاط خیلى قدیمى توکیو و مکانى دوست داشتنى براى همه بود. آبشار، رودخانه، و جنگلى زیبا در آن وجود داشت.
درباره عبارت آشپزخانه صحرایى نیز مادر توتو چان فکر کرد که لابد قرار
است بچه ها را به آنجا ببرند تا خودشان غذایى بپزند. در این فکر بود که چه
عبارت مشکلى براى یاددادن به بچه ها درنظر گرفته اند، اما به این نتیجه رسید
که هرگاه پاى منافع و دلبستگى هاى بچه ها در میان باشد، چیزهاى خیلى سخت را هم به راحتى یاد مى گیرند.
#داستان
#ژاپن
#مدرسه_تحولی
#توتوچان
@pajoheshmoalem
دهمین همایش علمی پژوهشی توسعه و ترویج علوم مدیریت با رویکرد ارتقای سطح مدیریت مالی در ایران
https://mcconf.ir/fa/
تاریخ: اردیبهشت 1403
هزینه: 547 هزار تومان
در isc نمایه می شود.
محورهای کنفرانس
مدیریت دولتی - مدیریت بازرگانی - مدیریت تحقیق و توسعه - مدیریت صنعتی - مدیریت آموزشی - مدیریت اجرایی - مدیریت استراتژیک - مدیریت تکنولوژی - مدیریت ریسک - مدیریت کشاورزی - مدیریت مالی -مدیریت بازاریابی-مدیریت امور اقتصادی - مدیریت بیمه - مدیریت بحران - مدیریت منابع انسانی - مدیریت استراتژیک - مدیریت و کارآفرینی - سایر مباحث مرتبط با علوم مدیریت
#همایش
@pajoheshmoalem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر تنها کاری که از دستمان بر می آید همین است چرا نیاییم؟؟؟؟
ما تا آخرش هستیم 💪
@pajoheshmoalem
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
🌹🍃السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان
#سلامبرشهیدمظلومکربلا
🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ.
اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایِعتْ و تابِعتْ علی قِتله اللهمَّ العنهم جمیعاً
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
@pajoheshmoalem
https://eitaa.com/joinchat/3339256165C6b55238e4e
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
@pajoheshmoalem
https://eitaa.com/joinchat/3339256165C6b55238e4e
🏡🏡🏡🏡
#پارت79
توتو چان که سرانجام از بار حفظ کردن این عبارت مشکل رها شده بود، حالا
دیگر جزئیات موضوع را یکى پس از دیگرى به مادرش اطلاع مى داد. قرار بود
بچه ها صبح روز جمعه بعد، در مدرسه دور هم جمع شوند. چیزهایى که باید با
خود مى بردند عبارت بود از کاسه سوپ خورى، کاسه برنج خورى، میله هاى چوبى
مخصوص غذاخوردن، و فنجانى برنج نپخته. مدیر مدرسه گفته بود که وقتى
این مقدار برنج پخته شود، به اندازه یک ظرف برنج خورى خواهد شد. قرار
بود مقدارى هم سوپ گوشت بپزند. بنابراین، باید کمى گوشت و سبزى هم با
خودش مى برد. هرکس هم دلش مى خواست، مى توانست چیزى براى عصرانه با
خودش ببرد.
طى چند روز پس از آن، توتو چان دائما در آشپزخانه دور و بر مادرش
مى چرخید تا چگونگى استفاده از کارد، جابه جاکردن قابلمه، و کشیدن برنج را
بیاموزد. تماشاى کارهاى مادرش در آشپزخانه کار لذتبخشى بود، اما جالبتر از
همه زمانى بود که مادرش به در قابلمه یا هر چیز داغ دیگرى دست مى زد و
بلافاصله با انگشت سبابه و شست، لاله گوش توتو چان را لمس مى کرد
مى گفت: «اوه، این داغ است!» مادر، توضیح داد براى این لاله گوش او را
لمس مى کند که لاله گوش از سایر قسمت هاى بدن سردتر است.
رفتار مادر به مثابه آدم بزرگسالى که در کارها و امور آشپزى تخصص دارد،
توتو چان را تحت تأثیر قرار مى داد. با خودش گفت: «هنگام آشپزى صحرایى در
ّدره رعد، من نیز چنین خواهم کرد.»
سرانجام، روز جمعه فرا رسید. وقتى بعد از پیاده شدن از قطار به ّدره رعد رسیدند، آقاى مدیر آنها را که زیر درختان جمع شده بودند شمرد و کنترل کرد.
صورت هاى ظریف و دوست داشتنى بچه ها در تابش آفتابى که از لاى برگ هاى
درختان بلند مى تابید، مى درخشید. کیسه هاى انباشته خود را به دست گرفته بودند
و منتظر بودند مدیر مدرسه درباره قدم بعدى راهنمایى شان کند. کمى آنسوتر،
آبشار با آهنگ زیبایى از فراز بلندى فرو مى ریخت.
آقاى مدیر گفت: «خیلى خوب، حالا به چند گروه تقسیم مى شویم و با آجرهایى
که آموزگاران آورده اند، اجاق درست مى کنیم. بعد تعدادى از شما باید برنج را
بشویند و براى پختن آماده کنند. بعد از آن سوپ گوشت را درست مى کنیم.
آماده اید؟»
خیلى طول نکشید همه پنجاه بچه از طریق بازى «سنگ، کاغذ، قیچى» به
شش گروه تقسیم شدند. حفره هایى کندند و دور آنها را آجرچینى کردند.
سپس میله هایى آهنى روى اجاق چیدند تا ظروف پخت برنج و سوپ را روى
آنها بگذارند. در همین حال، عده اى چوب خشک از جنگل جمع مى کردند.
دیگران براى شستن برنج به کنار رودخانه رفتند. تقسیم وظایف، توسط خود
بچه ها صورت مى گرفت. توتو چان پیشنهاد کرد سبزى ها را خرد کرده و مسئولیت پخت سوپ را به عهده بگیرد.
#داستان
#ژاپن
#مدرسه_تحولی
#توتوچان
@pajoheshmoalem
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
🌹🍃السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان
#سلامبرشهیدمظلومکربلا
🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ.
اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایِعتْ و تابِعتْ علی قِتله اللهمَّ العنهم جمیعاً
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
@pajoheshmoalem
https://eitaa.com/joinchat/3339256165C6b55238e4e
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
@pajoheshmoalem
https://eitaa.com/joinchat/3339256165C6b55238e4e
🏡🏡🏡🏡
#پارت80
پسرى که دوسال از توتو چان بزرگتر
بود مأموریت داشت سبزى ها را خرد کند، اما وقتى از کار فارغ شد، مقدارى از
سبزى ها را آنقدر درشت و بقیه را آنقدر ریز خرد کرده بود که به درد نمى خوردند.
به هرحال او تلاش خود را کرده بود و عرق از بینى اش روان بود. توتو چان کار او
را اصلاح کرد و طبق آنچه از مادرش یاد گرفته بود، بادمجان، سیب زمینى، پیاز،
ریشه باباآدم، و همه چیزهاى دیگر را به اندازه مناسب خرد کرد. او حتى به
عهده گرفت مقدارى مخلّفات براى غذا درست کند و براى این کار کمى
بادمجان و خیار را به صورت ورقه هاى نازک برید و نمک مال کرد. علاوه بر اینها،
راهنمایى هایى هم به سایر بچه هاى بزرگتر که در اجراى وظایف خود درمانده
بودند، ارائه کرد. واقعا این احساس را پیدا کرده بود که مادر است! همه از
سالادى که درست کرده بود، خوششان آمد. او در این باره متواضعانه گفت:
«کارى نداشت. فقط گفتم شاید بتوان با این چیزها هم سالادى فراهم کرد.»
وقتى خواستند در سوپ ادویه بریزند، از همه نظرخواهى شد. هرکس چیزى
مى گفت و به نوعى اظهار تعجب و بى اطلاعى مى کرد. حتى بعضى به خنده افتاده
بودند. پرندگان جنگلى نیز از سوى دیگر چهچهه مى زدند و به هیاهو مى افزودند.
در همین حال، بوهاى وسوسه کننده اى از قابلمه ها بلند مى شد. تا آن هنگام،
بچه ها هرگز به جریان پخته شدن چیزى نگاه نکرده و براى تنظیم شعله آتش
زحمتى نکشیده بودند. آنها صرفا پشت میز نشسته و هر آنچه جلوى آنها
گذاشته شده بود، خورده بودند. لذت پختن غذا و زحمات همراه با آن و دیدن
اینکه چگونه هریک از اجزاى غذا هنگام پختن تغییر مى کند، تجربه اى کاملاً تازه
بود.
سرانجام، کار همه گروه هاى تهیه کننده غذا تمام شد. مدیر مدرسه، محلى را
در میان چمن ها درنظر گرفته بود که همه بچه ها مى توانستند دایره وار، آنجا
بنشینند. جلو هر گروه، قابلمه اى برنج و قابلمه اى سوپ قرار داشت. اما توتو
چان قبل از آنکه حرکت مورد علاقه خود را انجام دهد، اجازه نداد گروهش
قابلمه سوپ را جابه جا کند؛ او در قابلمه را با اعتمادبه نفس برداشت و گفت:
«اوه، خیلى داغ است!» و بعد انگشتانش را به لاله گوشش چسباند. سپس
گفت: «حالا مى توانید آن را بردارید.» و قابلمه به جایى که بچه ها نشسته بودند،
انتقال یافت. بچه ها حیرت زده بودند که این کار چه معنایى دارد. به نظر مى رسید
که هیچکس تحت تأثیر قرار نگرفته است، اما توتو چان خیلى راضى بود.
حواس همه پیش بشقاب هاى برنج و کاسه هاى سوپى بود که جلو بچه ها بخار
مى کرد. همه گرسنه بودند. مهمتر از همه این بود که آنچه مى خوردند، دستپخت
خودشان بود.
پس از خواندن «بجو، بجو، خوب بجو ــ هرچیزى رو مى خورى» و دعاى غذا،
همه ساکت شدند و سکوت جنگل را فراگرفت. صدایى جز صداى ریزش
آبشار شنیده نمى شد.
#داستان
#ژاپن
#مدرسه_تحولی
#توتوچان
@pajoheshmoalem