🏡🏡🏡🏡
#پارت64
حرف زدن با دست
یک روز عصر، در نزدیکى باجه بلیت فروشى ایستگاه جیوگائوکا، دو پسر و یک
دختر که به نظر مى رسید از توتوچان بزرگترند، کنار یکدیگر ایستاده بودند و
گویى داشتند «سنگ، کاغذ، قیچى» بازى مى کردند. اما توتو چان متوجه شد آنها
با انگشتان خود کارهایى مى کنند و علاماتى مى دهند که چیزى بیشتر از حد
معمول است. کارشان خیلى جالب به نظر مى رسید! توتو چان جلوتر رفت تا
نگاهى به آنها بیندازد. او متوجه شد که آنها بدون صدا، درحال گفت وگو با
یکدیگرند. یکى از آنها به سرعت با دستان و انگشتانش علاماتى مى ساخت.
وقتى او از حرکت بازمى ایستاد، دیگرى شروع مى کرد و علاماتى متفاوت پدید
مى آورد. سپس سومى این کار را مى کرد، و آنگاه هر سه بدون صداى بلند
مى خندیدند. چنین مى نمود که هر سه نفر خوش و سرحالاند. توتو چان، پس از
اینکه مدت زیادى آنها را نگاه کرد، به این نتیجه رسید که آنها با انگشتانشان
حرف مى زنند.
به حالتى رشک آمیز با خود اندیشید: «دلم مى خواست من هم مى توانستم با
انگشتانم حرف بزنم.» مى خواست سراغشان برود و به آنها ملحق شود، اما
نمى دانست چگونه مى توان از طریق حرکت دست از آنها اجازه خواست. علاوه
براین، آنها از بچه هاى مدرسه توموئه نبودند و ممکن بود این کار توتو چان
بى ادبى باشد. بنابراین، آنقدر به نگاه کردن به آنها ادامه داد تا اینکه آنجا را ترک
کردند و به سکوى قطار توکیو رفتند. توتو چان تصمیم گرفت: «روزى یاد
خواهم گرفت که چگونه مى توان به کمک انگشتان دست با مردم حرف زد.»
توتو چان این را نمى دانست که برخى از مردم ناشنوا هستند. همچنین آگاه نبود
که آن سه کودک به مدرسه دولتى کر و لالها در اویماچى، یعنى همان جایى کهم درسه توموئه نیز در آن قرار داشت، مى روند.
توتو چان صرفا فکر مى کرد در شیوه حرف زدن آنها و درخشش چشمانشان که
حرکت انگشتان دیگرى را تعقیب مى کرد، نوعى زیبایى وجود دارد و تصمیم
گرفت روزى با آنها دوست شود.
#داستان
#ژاپن
#مدرسه_تحولی
#توتوچان
@pajoheshmoalem
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋 ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
🌹🍃السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان
#سلامبرشهیدمظلومکربلا
🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ.
اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایِعتْ و تابِعتْ علی قِتله اللهمَّ العنهم جمیعاً
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
@pajoheshmoalem
https://eitaa.com/joinchat/3339256165C6b55238e4e
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
@pajoheshmoalem
https://eitaa.com/joinchat/3339256165C6b55238e4e
🏡🏡🏡🏡
#پارت65
چهل و هفت جنگاور
هرچند که شیوه هاى آموزشى آقاى کوبایاشى بى همتا بود، اما او در بسیارى
جنبه ها تحت تأثیر اندیشه ها و شیوه هاى اروپاییان و سایر ملل قرار داشت. این
نکته را مى شد از وجود درس مبانى ضرب آهنگ در مدرسه توموئه، در رسوم و
مقررات صرف غذا، در گردش هاى دسته جمعى، و در خواندن آواز پیش از غذا
دید که برمبناى آهنگ «پارو بزن، پارو بزن در قایقت!» بود.
نفر دست راست مدیر مدرسه ــ که در مدارس عادى معاون نامیده مىشود ــ
آقاى مارویاما بود که در بسیارى از جنبه ها درست نقطه مقابل آقاى
کوبایاشى بود. مانند نامش که به معنى تپه گرد است، صورتى داشت کاملاً
گرد که هیچ مویى بر آن نروییده بود، مگر مقدار کمى موى سفید که پشت
سر و در محاذات گوشش دیده مى شد. عینکى داراى قاب کاملاً گرد به چشم
مى زد و گونه هایش رنگ سرخ درخشانى داشت. او نه تنها کاملاً متفاوت از آقاى
کوبایاشى به نظر مى رسید، بلکه عادت داشت اشعار کلاسیک سبک چینى را با
صدایى موقّر و سنگین بخواند.
صبح روز چهاردهم دسامبر، هنگامى که همه بچه ها در حیاط مدرسه جمع شده
بودند، آقاى مارویاما چنین اعلام کرد:
«حدود دونیم قرن پیش، در چنین روزى چهل و هفت نفر جنگاور، انتقام گیرى
معروف خود را عملى کردند. بنابراین، امروز پاى پیاده به قصر
سنگاکوجى خواهیم رفت تا احترام خود را نثار آرامگاه آنها سازیم. قبلاً
به والدین شما اطلاع داده ایم.»
مدیر مدرسه با برنامه آقاى مارویاما مخالفت نکرد. آنچه که آقاى کوبایاشى
به آن فکر مى کرد و اولیاى دانش آموزان از آن خبر نداشتند، این بود که او قبلاً با
چنین برنامه اى موافقت نکرده بود. دیگر اینکه بردن دانش آموزان بر سر قبر
چهل و هفت جنگاور، درواقع کار دسیسه گرانه اى بود.
آقاى مارویاما قبل از حرکت بچه ها، داستان این چهل و هفت جنگاور معروف را
براى آنان تعریف کرد. او گفت که چگونه این چهل و هفت جنگاور با وفا، براى
دفاع از شرف فرمانده کشته شده خود، لرد آسانو، که مورد بى عدالتى
بزرگى قرار گرفته بود، دو سال تمام نقشه کشیدند. در کنار این چهل و هفت
جنگاور، بازرگان شجاعى به نام ریهاى آمانویا نیز وجود داشت. همین
شخص، سلاح هاى مورد نیاز را فراهم ساخته بود و هنگامى که مقامات شوگان دستگیرش کردند، اعلام کرد: «من، ریهاى آمانویا، یک مرد
هستم.» او از هرگونه اعتراف و افشاى حتّى یک راز خوددارى کرد. بچه ها از
این داستان خیلى سردرنمى آوردند و فقط از اینکه کلاس هایشان تعطیل شده و
عازم رفتن به جایى بسیار دورتر از قصر کوهون بوتسو هستند، و درضمن
ناهار را هم بیرون صرف خواهند کرد، خوشحال بودند.
آنها با گرفتن مرخصى از مدیر و سایر معلم ها، به رهبرى آقاى مارویاما به راه
افتادند. اینجا و آنجا صدایشان شنیده مى شد که داد مى زدند: «من، ریهاى
آمانویا، یک مرد هستم!» دخترها نیز همین را مى گفتند و باعث خنده عابران
مى شدند. تا قصر سنگاکوجى حدود ده کیلومتر راه بود، اما وسیله نقلیه اى در
جاده دیده نمى شد. آسمان دسامبر آبى بود، و بچه ها که دائما فریاد مى کشیدند:
«من، ریهاى آمانویا، یک مرد هستم!» طولانى بودن راه را اصلاً احساس
نمى کردند.
هنگامى که به سنگاکوجى رسیدند، آقاى مارویاما به هریک از دانش آموزان
تکه اى عود و چند شاخه گل داد. این قصر، از قصر کوهون بوتسو کوچکتر بود،
اما تعداد زیادى قبر در آن در یک ردیف دیده مى شد. این فکر که این مکان
به خاطر خاطره چهل وهفت جنگاور جاى مقدسى است، باعث مى شد توتو چان
به هنگام قراردادن عود و دسته گل روى قبور رفتار سنگین و باوقارى داشته
باشد، و به تقلید از آقاى مارویاما تعظیم کند. احساسى سرد و خاموش وجود
کودکان را پر کرده بود. تا این حد سرد و خاموش بودن براى دانش آموزان
مدرسه توموئه امرى غیرعادى بود. دود شاخه هاى عود سوزان که بر بالاى
قبرها گذاشته شده بود، تصاویرى در آسمان مى ساخت که براى مدتى طولانى
باقى مى ماندند.
بعد از آن روز، استشمام بوى عود، همیشه، بچه ها را به یاد آقاى مارویاما و
ریهاى آمانویاى تاجر مى انداخت. همچنین آن بو، برایشان یادآور سکوت و
خاموشى بود.
ممکن است بچه ها چیز زیادى از داستان چهل و هفت جنگاور نفهمیده باشند، اما
براى آقاى مارویاما که با چنان حرارتى از اینگونه دلاوران سخن مى گفت،
احترام و محبتى تقریبا همپایه آقاى کوبایاشى در دل احساس مى کردند، هرچند
که به شیوه متفاوتى به او احترام مى گذاشتند. توتو چان، چشمان ریز او را که
از پشت ذره بین کلفت عینکش مى درخشید، و صداى مؤدّبانه و آرامش را که با
هیکل بزرگش همخوانى نداشت، دوست مى داشت.
#داستان
#ژاپن
#مدرسه_تحولی
#توتوچان
@pajoheshmoalem
سلام بسیار عالی
الان اقدام پژوهی را تایپ کنید
اگر استان فارسی هستید در سامانه پژوهش بارگزاری کنید
اگر مال سایر استان ها هستید باید به اداره خودتون تحویل بدید
اما می تونید همون اقدام پژوهی را به همایش پژوهشمند هم ارسال کنید و پذیرش بگیرید تا گواهی مقاله هم داشته باشید یک تیر و دو نشان
#پاسخ_به_پرسش
@pajoheshmoalem
سلام
مقاله نویسی اقدام پژوهی، روایت پژوهی، مروری، ترکیبی، کمی
همه در همین کانال به صورت رایگان گذاشته شدند
این دوره اسمش مشاوره خصوصی هست یعنی قدم به قدم همکاران کار را انجام میدن و ارسال میکنن و کار ویرایش میشه ایرادها گرفته میشه تا مرحله آخر و بعد ارسال میشه به یک همایش تا پذیرش بگیرند مثل استاد راهنمای پایان نامه دانشگاه
#پاسخ_به_پرسش
@pajoheshmoalem
۲۱ دی ماه سالروز شهادت شهید علم ، دانشمند نخبه هسته ای مصطفی احمدی روشن
فرازی از وصیت نامه شهید :
ایکاش مردم میتوانستند بدانند که چه کسی خیرخواه آنان است، چپیها داعیهی اصلاحطلبی دارند، راستیها نیز داعیهی صاحب انقلابی را دارند و به امیرالمؤمنین قسم که هیچ کدام خیرخواه مردم و انقلاب نیستند و همه به منافع خود میاندیشند.
امام خمینی(ره) فرمودند: “پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به انقلاب آسیبی نرسد” و حال من تصمیم گرفتهام در آخرت و پل صراط با کسانی که مخالف انقلاب و ولی فقیه هستند روبرگردانم.
@pajoheshmoalem
سلام
هزینه مشاوره رو توضیح دادیم قبلا
با آیدی ادمین تماس بگیرید
@Adminmoalemi
#پاسخ_به_پرسش
@pajoheshmoalem
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋 ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
🌹🍃السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان
#سلامبرشهیدمظلومکربلا
🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ.
اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایِعتْ و تابِعتْ علی قِتله اللهمَّ العنهم جمیعاً
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
@pajoheshmoalem
https://eitaa.com/joinchat/3339256165C6b55238e4e