خاکریز خاطرات قسمت ۲۸
✍راهکار جالب یک نوجوان شهید برای رفتن به مدرسه
🌹به گوش دانشآموزان برسانید
#متن_خاطره
نمیدونستم هر وقت میخواد بره مدرسه ، وضو میگیره . چند بار دیدم که تویِ حیاط مشغولِ وضو گرفتنه... بهش گفتم: مگه الان وقتِ نمازه که داری وضو میگیری؟ گفت: مادر جون! مدرسه عبادتگاهه ، بهتره انسان هر وقت می خواد بره به مدرسه وضو داشته باشه...
🌷خاطره ای از زندگی نوجوان شهید رضا عامری
📚منبع: کتاب دوران طلائی ، صفحه 54
#وضو #مدرسه #تحصیل #دانش_آموز #نوجوان_شهید #شهیدعامری
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
#حاج_حسین_یکتـا: ✨
امروز وقتـی شما در #فضـای_مجـازی قرار می گیریـد #شهــدا شما را نگـاه می کنند، پس باید با #وضـو باشید و ذکـر «ما رمیت اذ رمیت» بخوانید.
شـما الان بالای دکل #دیـده_بانی قرار گرفتـهاید و بخواهیـد یا نه، #وسط میـدان هستید.
─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
#حدیثـــــ
پیامبراکرم "ص":
هر ڪہ با #وضو بخوابد
اگر در آن شب مرگش در رسد
نزد خداوند
#شهید🥀 بہ شمار مےآيـد :)
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد🌷
#شبتون_شهدایی🌿
╔════ ೋღೋ ════╗
@parastohae_ashegh313
╚════ ೋღೋ ════╝
[ "🌺" ]
#شهیدانــہ🍃
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🥀
هیچ گاه ندیدم که ما را به کاری امر و نهی کند،
بلکه همیشه غیر مستقیم حرفش را می زد؛ مثلا، آخرشب می گفت:
"من می روم #وضو بگیرم.
در روایات تاکید شده کسی که با وضو بخوابد شیطان به سراغ او نمی آید."
نا خودآگاه ماهم ترغیب می شدیم
و به همراه او برای وضو گرفتن
حرکت می کردیم.
#منبع_کتاب_علمدار📚
#امر_به_معروف✨
┏━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┓
@Parastohae_ashegh313
┗━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┛
#نماز_شهیدان
#شهیدمصطفی_طالبی🥀
دکتر کیهانی گفت: امیدی نیست؛ مسمومیت شیمیایی و عفونت دست، خیلی شدیدتر از آن بوده که بشود با این داروها کنترلش کرد.
با این همه، من وظیفه دارم تا آخرین لحظه تلاش کنم.
مصطفی را نشناختم. تمام تنش زخم بود یا تاول.
زخم ها را باندپیچی کرده بودند، اما تاول ها را نمی شد کاری کرد.
زخم های داخل گلو و دهان، حالا لب ها را هم گرفته بود.
چشم هایش بسته بود. بد نفس
می کشید.
قفسه ی سینه به شدت بالا و پایین
می رفت.
لولهی سرم را وصل کرده بودند به رگ گردن.
جلو که رفتم، چشم هایش را باز کرد، لب هایش تکان خورد سرم را بردم جلو.
گفت می خواهم وضو بگیرم.
گفتم: آب برای تاول ها ضرر دارد، تیمم کن.
گفت: این آخرین #نماز را می خواهم
با #وضو بخوانم🕊
📚 زیر این حرف ها خط بکشید
┏━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┓
@Parastohae_ashegh313
┗━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┛
#نماز_شهیدان
🕋 کمک از نماز 🕋
🌼 بی سیم، خبر محاصره شدن تعدادی از رزمندگان را داد، آن هم در منطقه ای صعب العبور.
فرماندهان و شهید بروجردی خیلی ناراحت و نگران بودند.
🔻 هیچ راه حلی برای رهایی نیروهای محاصره شده پیدا نمی کردند.
شهید بروجردی بلند شد #وضو گرفت و به نماز ایستاد. نمازی پر از حضور خدا؛
🌼 پس از نماز بر اثر خستگی خوابش برد. بعد از چند دقیقه، ناگهان از خواب پرید؛ سراسیمه به سوی نقشه عملیاتی دوید، مدتی به نقشه زل زد،
🔻 بعد با صدای بلند همه فرماندهان را به اتاق فرا خواند و طرحی را برای کمک به نیروهای در محاصره مطرح کرد؛ طرحی نو که همه را به تعجب وا داشت.
🌼 همه موافق این طرح بودند. با اجرای طرح، محاصره شکسته شد و رزمندگان آزاد شدند.
با خوشحالی به سمت شهید بروجردی رفتم و در مورد طرح، سؤال کردم؛
🔻 اشک در چشمانش حلقه زد و گفت: هر وقت با مشکلی مواجه می شوم به نماز می ایستم و توسل به ائمه اطهار پیدا می کنم. این کار راه هایی را جلوی رویم باز می کند.
📚 زیر این حرف ها خط بکشید؛ ص ۷۰.
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
@parastohae_ashegh313
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
#نمازشب 📿
#شهیدعلیصیادشیرازی🥀
💟 تمام شب را توی راه بودیم.
خسته و فرسوده رسیدیم. هوا سرد بود. دست بردار نبود.
🍃 همین طور حرف می زد؛
فردا چه کار کنید، چه کار نکنید، چند نفر بفرستید آن جا،
این جا چند تا توپ بکارید. این دسته برگردد عقب، آن گروهان برود جلو.
💟 دقیق یادم نیست. یازده ـ دوازده شب بود که چرتمان گرفت. زیلوی گوشه سنگر را برداشتم و پهن کردم و دراز کشیدیم.
🍃 چیزی نداشتیم رویمان بیندازیم. پشت به پشت هم دادیم و خوابیدیم، که مثلاً گرممان شود.
💟 دو ساعت که گذشت، بلند شد.
با آب قمقمه اش #وضو گرفت و ایستاد به نماز.
🍃 حس نداشتم تکان بخورم، چه رسد به بلند شدن و وضو گرفتن.
فقط نگاهش می کردم.
📚 یادگاران، جلد 11 ، ص 75
#شبتــــونشهــــدایي✨
┏━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┓
@Parastohae_ashegh313
┗━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┛
🌷 خاطرات همت:
🌿 چند بار #وضو می گرفت و نقشه ها را به دقت وارسی می کرد. یک وقت می دیدی همان جا روی نقشه ها خوابش برده.
🌿 می گفت: من کیلومتری می خوابم. واقعا همین طور بود. فقط وقتی راحت می خوابید که باماشین می رفتیم.
🌿 #عملیات_خیبر، وقتی کار ضروری داشتند، رو دست نگهش می داشتند. تا رهاش می کردند، بی هوش می شد. این قدر بی خوابی کشیده بود.
#شبتونشهدایی
@parastohae_ashegh313
☆🌙☆🌙
🌙🌟
☆
🌙
#بسمربشهداوالصدیقین❤️
#نماز_شب
#سیره_شهدا
#شهیدعلےاڪبردرویشے
🔶 بعد از رفتن همسرم مسئولیت من در تربیت حسین بیشتر شد و مسئول نگهداری از تنها یادگار شهید شدم.
✍🏻 علیاکبر برای پسرمان حسین این گونه نوشته است:
🌹 «پسر عزیزم! به عنوان یک پدر سفارش میکنم، شما که در سایه جمهوری اسلامی بزرگ شدهای،
خط قرآن و خط توحید را ادامه دهید تا کافران نتوانند این خط را از بین ببرند و
تا میتوانی #نماز_شب را ترک نکن و همیشه با #وضو و #غسلشهادت باش،
به خاطر اینکه اگر انسان این برنامه الهی را داشته باشد، به #ملکوتاعلی خواهد رسید.»
📌به نقل از همسر محترم شهید
#شبتونحسینے✨
#امام_زمان_عج
#نمازشبرابهنیتظهورمیخوانیم
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرے
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
@parastohae_ashegh313
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
#نماز_اول_وقت
#سیره_شهدا
🌼 همسر شهيد حاج محمد ابراهيم #همت مي گويد:«
ابراهيم بعد از چند ماه #عمليات به خانه آمد.
سر تا پا خاكي بود و چشم هايش سرخ شده بود.
به محض اينكه آمد، #وضو گرفت و رفت كه نماز بخواند.
به او گفتم: حاجي لااقل یه خستگي دَر كُن، بعد نماز بخوان.
سر سجاده اش ايستاد و در حالي كه آستين هايش را پايين مي زد، به من گفت:
من باعجله آمدم كه #نماز اول وقتم از دست نرود.
اين قدر خسته بود كه احساس مي كردم، هر لحظه ممكن است موقع نماز از حال برود».
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#سردار_شهید
#محمد_ابراهیم_همت
#دوران_سربازی
ماه مبارک رمضان
مسئول آشپزخانه
#قسمت_نهم
نیمهشب است.
#ابراهیم، در آشپزخانه را قفل کرده تا سرلشکر سرزده وارد نشود.
او اجاق را روشن کرده و سحری را بار گذاشته است.
سربازهای آشپز از ترس به آسایشگاهها رفتهاند. فقط یونس مانده است. او هم هنوز از کارهای #ابراهیم سر درنیاورده است.
یونس به #ابراهیم قول داده هر کاری که میگوید، بدون چون و چرا انجام دهد.
#ابراهیم به او گفته کف آشپزخانه را روغنمالی کند و بعد روی روغنها کف صابون بریزد.
او همه کارها را کرده و حالا منتظر دستور بعدی #ابراهیم است.
#ابراهیم درحالیکه شعله اجاق را زیاد میکند، میگوید: «حالا برو قفل درِ آشپزخانه را بازکن. فقط مواظب باش سر نخوری. کف آشپزخانه طوری شده که اگر زنجیر چرخ هم به کفشهایت ببندی، بازهم سر میخوری! خیلی مواظب باش.»
یونس بااحتیاط بهطرف در میرود و قفل آن را باز میکند.
#ابراهیم درحالیکه #وضو میگیرد، میگوید: «حالا کف شور را بردار و خودت را مشغول شستن کف آشپزخانه نشان بده. اگر همآواز بلدی، بهتر است بزنی زیر آواز. اینطوری خیالشان راحت است که ما مشغول کار خودمان هستیم.»
#ادامه_دارد...
#اللهمعجللولیکالفرج
══════°✦ ❃🌷❃ ✦°══════
#قسمتهشتم 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/25806
🌿۲۶ سال با مرتضی زندگی کردم توی این مدت نیم ساعت هم بی وضو نبود همیشه تاکید میکرد که با وضو باشید.
در نامهای به فرزندش نوشته بودند: حتی الامکان روزی یک حزب قرآن بخوان ثوابش رو هم تقدیم کن به روح پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم چون موجب برکت عمر و موفقیت میشه.
📚منبع: کتاب جلوههای معلمی استاد مطهری
#شهید_مطهری #وضو #قرآن
@parastohae_ashegh313