💢حواستان هست ؛
اینها استخوانهای آن شهیدیست
که پای #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خود ایستاد
مبادا جا بمانیم .....
#تفحصشهدا
#شهیدگمنام
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#شهادتدرکلامبزرگان
🌹شهید نظر میکند به وجه الله
#امامخمینی (ره)
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#نمازاولوقت #سیرهشهدا
❄️ این گونه در برف نماز خواندند تا ما در امنیت باشیم...
تصویری زیبا از رزمندگان در حال نماز در برف.
اگر جایمان گرم و نرم است ولی در نمازمان تاخیر میکنیم این عکس کمک حالمان میشود.
#التماسدعایفرج🤲🏻
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#فصل15
اســیر اولي، پا سست کرد. بهنام نوك سلاحش را بالا گرفت و يك گلولـــه شــلیك کرد. اســلحه لگد انداخت. بهنام به رو نیاورد. عراقي ها که حساب کار دست شان آمده بود، شروع به التماس کردند. «سرم را برديد، بس کنید! راه تان را برويد.» به يك کوچه رســیدند. ناگهان اولین اســیر که جلوتر از همه بود، با سرعت دويد. بهنام يك لحظه گیج شــد. نشانه گرفت و شــلیك کرد. گلولــه به لمبر عراقي خورد و او با ســر به زمین افتاد. بهنام به اســراي ديگر اشاره کرد که رو به ديوار و دست بالا بايستند. يكي از آنها خودش را خیس کرد. بهنام به طرف اسیر فراري رفت. اسیر فراري التماس کنان دستش را روي محل زخم گذاشته بود. «حقت است بي پدر... از دست من فرار مي کني؟» بعد به يكي از عراقي ها اشاره کرد که اسیر مجروح را کول بگیرد. *** مش محمد با فرياد يكي از خانم ها از شبستان بیرون دويد: «مش محمد... مش محمد... بیا ببین، عراقي ها!» مش محمد، هراسان به حیاط دويد. ديد که حیاط شلوغ شده. ديد که بهنام جلوتر از هفت عراقي گريان و پابرهنه، وارد مســجد مي شــود. شــیخ شــريف، خنده خنده جلو رفت. پیشــاني بهنام را بوسید. بهنام ديد که زن ها و مردها، تو حیاط با تحسین و لبخند نگاهش مي کنند. سرخ شد و سر پايین انداخت. «سلامتي شیربچه ي خرمشهر بهنام محمدي صلوات!» همه صلوات فرستادند. بهنام که از خجالت خیس عرق شده بود، گفت: «من بايد بروم. اينها تحويل شما!»يكي از زن ها گفت: «بیا...!» بهنام، قمقمه ي آب را گرفت و به طرف محلي که ســید صالح و گروهش با تانك ها درگیر شده بودند، دويد.
🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹
@parastohae_ashegh313
تاریخ اسلام سراسر رنگین از خون شهیدانی است که از عزیزترین سرمایه خود، یعنی جانشان، در راه معبود و معشوق حقیقی گذشتند و بر ادعای خود با خونشان مهر تأیید زدند؛ شهیدانی چون شهدای شیمیایی.
📘 کتاب گویای «#نیمه_پنهان_ماه» بیانگر بخشی از زندگی #شهیدِ_اصغر_قُجاوند است که شنیدنش را به شما پیشنهاد میکنیم.
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
❤️ #دل_بده 🌺
🌙 در #ماه_رجب بلند شو ،
داد بزن ...😭
🎙 #آیت_الله_حق_شناس (ره)
@parastohae_ashegh313
#شبتونبخیر
زیارتنامهشهدا۩شهیدسلیمانی.mp3
1.25M
#زیارتنامه_شهــــــداء"🎧
✧بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم✧
✿ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...✿
#شهیدحاجقاسمسلیمانی🎙
🌹هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات..
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#امامزمانعلیهالسّلام
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبری
@parastohae_ashegh313
💌سر مزار اميرنشسته بودم که يه جوانی آمدو گفت=شما با اين شهيد
نسبتی دارين؟
گفتم=بله! من برادرش هستم.
گفت=راستش من مسلمان نبودم.
بنابه دلايلی به زورمسلمان شدم!
اماقلباً اسلام نياوردم...يه روز اتفاقی عکس برادرتون رو ديدم، حالت
عجيبی بهم دست داد.
انگار عکسش باهام حرف ميزد.
با ديدنش عاشق اسلام شدم ! قلباً ايمان آوردم...
راوی=برادر شهيدامير حاج امينی
@parastohae_ashegh313
#قسمت230
برخورد صحيح
جمعي از دوستان شهيد
مدتي بعــد ابراهيم با او صحبت کرد. ابتــدا او را غيرتي کرد و گفت: اگر کسي به دنبال مادر و خواهر تو باشد و آن ها را اذيت کند چه مي کني؟ آن پسر با عصبانيت گفت: چشماش رو در مي يارم. ابراهيم خيلي باآرامش گفت: خُب پسر، تو که براي ناموس خودت اينقدر غيرت داري، چرا همان کار اشتباه را انجام مي دي؟! بعد ادامه داد: ببين اگر هرکســي به دنبال ناموس ديگري باشد جامعه از هم مي پاشد و سنگ روي سنگ بند نمي شود.
💚💚💚
بعد ابراهيم از حرام بودن نگاه به نامحرم حرف زد. حديث پيامبر اکرم(ص)را گفت كه فرمودند: «چشمان خود را از نامحرم ببنديد تا عجايب را ببينيد.» بعد هم دلايل ديگر آورد. آن پســر هم تأييد مي کــرد. بعدگفت: تصميم خودت را بگير، اگه مي خواهي با ما رفيق باشي بايد اين كارها را ترك كني.
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتـــــون رو ببرم شلمچه؟🕊
نوش روحتون
التـــــماس دعا:)❤️
#راهیان_نور
@parastohae_ashegh313
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
مداحی_آنلاین_روی_لب_هایت_جز_یا_ربنا_نیست_میرداماد.mp3
4.76M
🔳 #شهادت_امام_کاظم(ع)
🌴روضه موسی بن جعفر(ع)
🌴بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست
🎙 #سید_مهدی_میرداماد
⏯ #روضه
@parastohae_ashegh313
برشی✂️ از کتاب سلام بر ابراهیم (۱)
🔹نيمه شعبان بود. با ابراهيم وارد کوچه شديم. چراغانی کوچه خيلي خوب بود. بچه های محل انتهاي کوچه جمع شده بودند. وقتی به آنها نزديک شديم همه مشغول ورق بازی و شرط بندی و... بودند!
🔹ابراهيم با ديدن آن وضعيت خيلي عصبانی شد اما چيزي نگفت. من جلو آمدم و آقا ابراهيم را معرفي کردم و گفتم: ايشان از دوستان بنده و قهرمان واليبال و کشتی هستند. بچه ها هم با ابراهيم سلام و احوالپرسی کردند.
🔹بعد طوری که کسی متوجه نشود، ابراهيم به من پول داد و گفت: برو ده تا بستنی بگير و سريع بيا. آن شب ابراهيم با تعدادی بستنی و حرف زدن و گفتن و خنديدن، با بچه های محل ما رفيق شد.
🔹در آخر هم از حرام بودن ورق بازی گفت. وقتی از كوچه خارج میشديم تمام كارت ها پاره شده و در جوب ريخته شده بود!
@parastohae_ashegh313
🌹#ماجرایجالبتشییعوتدفینشهیدذوالفقاری
✨ خبر پیدا شدن پیکر هادی درست زمانی پخش شد که قرار بود در شب جمعه، یعنی شب اول ایام فاطمیه در مسجد موسی ابن جعفر(علیهالسلام) تهران برای او مراسم برگزار شود،همزمان با مراسم، اعلام شد برای شهید هادی ذوالفقاری چهار مراسم تشییع برگزار شده!
🌹شهید هادی وصیت کرده بود پیکرش را در سامرا، کاظمین، کربلا و نجف طواف دهند. این وصیت بعید بود اجرا شود. چرا که عراقیها شهدای خود را فقط به یکی از حرمین میبرند و بعد دفن می کنند؛اما در مورد هادی باز هم شرایط تغییر کرد، ابتدا پیکر او را به سامرا و بعد به کاظمین بردند. سپس در کربلا و بین الحرمین پیکر او تشییع شد. بعد هم به نجف بردند و مراسم اصلی برگزار شد.در تمام حرم ها نیز برایش نماز خواندند!
🇮🇷 پرچم زیبای ایران نیز بر روی پیکر این شهید، حرف های زیادی با خود داشت. این که مردم ما، برادران شیعه خود را رها نمی کنند.
✨ تشییع هادی در نجف بسیار باشکوه بود. چنین جمعیتی حتی در تشییع علما و فرماندهان دیده نشده بود. ✨
مرحوم آیتالله آصفی (نماینده مقام معظم رهبری ) هم در نجف بر پیکر هادی نماز خواند. در آخر هم تمام جمعیتی که برای تشییع پیکر هادی آمده بودند برای تدفین به سمت وادیالسلام رفتند.میگویند عراقیها در نجف برای شهدای خودشان تشییع خوبی در حرمها راه میاندازند، ولی بعد از آن که میخواهند شهید را دفن کنند، همه میروند و فقط چند نفر میمانند.
ولی در تشییع پیکر هادی همه چیز فرق کرد. صدها نفر وارد وادی السلام شدند. خودعراقیها هم از شرکت چنین جمعیتی در مراسم تدفین شهید تعجب کرده بودند و میگفتند این شهید استثنایی است. اما نکته دیگر اینکه قطعه شهدای عراق در نجف، از حرم حضرت امیر(علیهالسلام) فاصله بسیاری دارد اما مزار هادی به حرم حضرت علی(علیهالسلام) بسیار نزدیک است.
این قبر متعلق به یکی از دوستان هادی بود که او هم قبر را برای مادرش در نظر داشت، اما هادی قبل از اعزام با او صحبت کرد. او هم مادرش را راضی نمود تا مزار را برای هادی قرار دهد.
♦️دست آخر درست در شب جمعه و شب اول فاطمیه، در همان مزار (کمی جلوتر از قبر علامه سیدعلی قاضی) به خاک سپرده شد.
🌹شهید ذوالفقاری وصیتهای عجیبی برای تدفین داشت که عمل کردنش مشکل بود، اما به خواست خدا همهاش تحقق یافت.
اما همه دوستان و آشنایان، بر این باورند که شاید علت این مفقودیت، ارادت ویژه شهید به حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) بوده.
چون وقتی پیکر او با این تأخیر چند روزه پیدا شد، آغاز ایام فاطمیه بود. شبی که او به خاک سپرده شد، شب اول فاطمیه بود.دوستانش میگویند بعد از شهادت هادی وقتی به خانهاش رفتیم دیدیم حتی سجادهاش پهن بوده است. انگار که او بعد از نماز برای رفتن و جنگیدن به قدر سجاده جمعکردنی هم درنگ نکرده است.😭😭
#سالروزشهادت
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#فصل16
بهنــام، يك جیپ تــوپ 601 را ديد، فرياد زد. جیپ توقف کرد. چند تكاور، سوار جیپ بودند. بهنام به آنها رسید و گفت: «من راه را بلدم.» «بپر بالا!» سوار جیپ شد. با راهنمايي بهنام، جیپ زير باران گلوله و انفجار خمپاره ها، به نزديكي محل درگیري رسید. سیدصالح با ديدن جیپ، جلو دويد. سیدصالح، آرپي جي زياد شلیك کرده بود و از گوش راستش خون مي آمد. يكي از تكاورها پرسید: «تانك ها کجايند؟» «آنجا، با من بیايید. تو پیاده شو بهنام!» بهنام با دلخوري پیاده شد اما دنبال جیپ دويد. دو خیابان آن طرفتر، چند تانك خیابان را بســته بودند و به نوبت شلیك مي کردند. رسول نوراني با ديدن بهنام، جلو دويد و گفت: «اسلحه از کجا آوردي؟» «غنیمت گرفتم.» «بیا برويم بجنگیم!» جلو رفتند. سیدصالح گفت: «من به طرف شان شلیك مي کنم. با اشاره ي من، بیايید و شلیك کنید. ســیدصالح، فرز و چابك وســط خیابــان دويد. يك رگبار بــه طرف تانك ها شلیك کرد. جیپ به سرعت وسط خیابان رفت. يكي از تكاورها توپ را شلیك کــرد. گلوله ي توپ، زوزه کشــان در دل تانك منفجر شــد. دو نفــر از بچه ها با آرپي جي شــلیك کردند. تانك هاي عقبي که سالم مانده بودند، عقب کشیدند. نیروها، الله اکبر گويان و در حال شلیك، به طرف تانك ها دويدند. تیربار تانك هاي عقبي، بي وقفه شــلیك مي کردند. نیروها زمین گیر شــدند. شــدت آتش به حدي بــود که نمي توانســتند تكان بخورند. ســیدصالح فرياد کشید: «مي رويم طرف خیابان طالقاني!» نیروها پشت ســر ســیدصالح، تو يك کوچه دويدند. قصد داشتند عراقي ها را دور بزنند. به دستور سیدصالح، در خانه ها پخش شدند و روي پشت بام ها رفتند. حالا آنها روي تانك هاي عراقي مســلط بودند. از چند نقطه ي شهر، دود و آتش زبانه مي کشید. گروه هاي ديگر، در آن نقاط با دشمن درگیر شده بودند. با رسیدن تانك هاي عراقي، درگیري آغاز شد. بهنام روي لبه ي پشت بام دراز کشید و شلیك کرد. رسول نوراني که کنارش بود، گفت:«بده من هم شلیك کنم!»
🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#روایت #پای_وطن
🎙#شهیدآوینی
🌹روایت زنان و مادران آگاه ایرانی که چطور پای وطن مانده اند.
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#حی_علی_الصلاه💠
#شهید_علیرضا_کریمی :
❗️اشکال ما این است که برای همه وقت می گذاریم به جز خدا. می خواهیم با سریع خواندن نماز زرنگی کنیم؛
اما نمی دانیم آن کسی که به وقت ما برکت می دهد خداست.♥️
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#نماز_اول_وقت✨#سیرهشهدا
#التماسدعایفرج
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#شهیدسرلشکراحمدکشوری افتخار اسلام و هوانیروز است و به وسیله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «#ارتشی_نمونه» لقب گرفته است. #شهید_کشوری همواره برای تقویت وحدت بین سپاه و ارتش میکوشید. او میگفت:
💠 «تا آخرین قطره خون برای اسلام و اطاعت از ولایتفقیه خواهم جنگید. بیتفاوتی را از خود دور کنید، در مقابل حرفهای منحرف بیتفاوت نباشید. مردم کوفه نشوید و امام را تنها نگذارید. در راهپیماییها بیشتر از پیش شرکت کنید. در دعاهای کمیل شرکت کنید. فرزندانتان را آگاه کنید و تشویق به فعالیت درراه الله کنید».
شنیدن زندگینامه این شهید بزرگوار، خالی از لطف نخواهد بود.
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313