eitaa logo
حمید پارسانیا
4.2هزار دنبال‌کننده
394 عکس
144 ویدیو
85 فایل
کانال رسمی اطلاع رسانی دروس و جلسات حجت‌الاسلام دکتر حمید پارسانیا 🔳 «وبگاه» parsania.net 🔳 «ویراستی» virasty.com/parsania_net 🔳 «تلگرام» t.me/parsania_net
مشاهده در ایتا
دانلود
✨توصیه‌ای که حضرت علامه آیت الله حسن‌زاده مستمراً به طلاب داشتند و این توصیه را به استاد خود حضرت علامه طباطبایی نیز نسبت می‌دادند این بود که طلبه باید درس بخواند و در درس خواندن خود کم نگذارد باید متن بخواند و استاد ببنید؛ ایشان تأکید می‌کردند که در سلوک و مسیر شهود نباید شتاب و عجله کرد و چیزی مانند عجله برای انسان آسیب‌زا نیست، چه این که در رسیدن به مقصد نیز نباید ناامید شود و باید صبر و استقامت ورزد. ✨مطلب دوم؛ جمع بین قرآن، عرفان و برهان بود، این تعبیر مکرر در دروس ایشان بیان می‌شد و کتابی را هم با همین عنوان مرقوم فرمودند و اسم کتاب این است «قرآن، عرفان و برهان از هم جدایی ندارند». ✨مطلب سوم؛ تأکید مکرر ایشان بر جدایی ناپذیر بودن قرآن، عرفان و برهان است، تلازم بین قرآن، عرفان و برهان از جهات مختلفی قابل پیگیری است؛ اوّل: از جهت نیازی است که فهم قرآن و یا نقل به تعقل، خردورزی و برهان و یا نیازی که به تزکیه و مراقبت دارد، دوّم: از جهت نیازی که برهان به عرفان و شهود و نیز به قرآن دارد و سوّم: از جهت احتیاجی که سلوک به برهان و تعقل و نیز به قرآن و کلام معصوم دارد. 💠 eitaa.com/parsania_net
🔰بر اساس تعریف‏ های پست‌مدرن از علم نیز امکان علم دینی و یا قدسی وجود ندارد. 🔹 پدید آمدن علم قدسی دارای الزاماتی است و این علم تنها با عبور از معنای پوزیتیویستی علم محقق نمی‏شود. 🔹 برای شکل‌‏گیری علم دینی باید از مفروضات پنهان اندیشه‏ های پست‌مدرن نیز عبور کرد. 🔹 علم دینی و معنوی با تفسیر دیگری از علم سازگار است که فراتر از دنیای مدرن و اندیشه‏ های پست‌مدرن امکان بروز و حضور می ‏یابد. 🔹 تفسیر و تعریفی که فرهنگ و تمدن اسلامی از دیرباز با آن آشنا بوده و اینک با مرجعیت علم مدرن از دسترس سازمان‏های رسمی علم کشورهای اسلامی خارج شده است. ✒️قسمتی از مقاله بازسازی علم مدرن و بازخوانی علم دینی ◀️ متن کامل مقاله: https://t.me/hparsania/214 💠 eitaa.com/parsania_net
♻️تطورات معنای عقل 🔸"..برای عقل، معانی و مختلفی وجود دارد که هر یک از آنها ناظر بر یکی از ابعاد، مراتب و لایه های عقل است و از جمله آنها عبارتند از: 🔸1- عقل ابزاری: جهت‌گیری عقلانیت ابزاری تسلط آدمی بر طبیعت است. فرانسیس بیکن با رویکرد به این معنا در کتاب «نو ارغنون» گفت که دانایی، است. ماکس وبر رفتارهای انسان غربی را که متأثر از غلبه عقلانیت ابزاری است،‌کنش‌های عقلانی معطوف به هدف می‌داند، یعنی رفتارهایی که متوجه هدف‌های دنیوی قابل دسترسی است... 🔸2- عقل متافیزیکی: به شناسایی احکام اصل هستی می‌پردازد. احکام متافیزیکی با آنکه مقید به عالم طبیعت نیستند، ‌اغلب بر اشیای طبیعی نیز صادقند. 🔸3-عقل عملی: این عقل در قبال عقل نظری است و موضوعات آن غیر از موضوعات عقل نظری است. عقل درباره ‌هایی بحث می‌کند که بر اساس اراده انسانی تکوین می‌یابد. 🔸.4- عقل نظری: عقل نظری درباره هستی‌هایی سخن می‌گوید که از حوزه اراده انسان تحقق دارند؛ این معنای از عقل، اعم از عقل متافیزیکی و عقل متافیزیکی، بخشی از عقل نظری است... 🔸5- عقل مفهومی: عقل ، معنایی اعم از آگاهی و عقل و عملی دارد. خصوصیت اصلی عقل مفهومی، این است که با وساطت مفاهیم ذهنی به شناخت موضوعات محل خود می‌پردازد.. 🔸.6- عقل شهودی: این عقل بدون وساطت مفاهیم ذهنی به شهود حقایق کلی و فراگیر نایل می‌شود. عقل شهودی به یک اعتبار در قبال عقل و به اعتبار دیگر در قبال شهودهای حسی، دون عقلی و یا های ، فراعقلی است..." 🔻جهت تفصیل منابع ذیل معرفی می گردد: 📃مقاله " از عقل قدسی تا عقل ابزاری" نوشته حمید پارسانیا 📃 مقاله " نقدِ نقد - در پرتو ایضاح مفهومی نظریۀ علم دینی آیت الله جوادی آملی " نوشته حمید پارسانیا 📘کتاب "روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی" نوشته حمید پارسانیا 📕کتاب "علم و فلسفه" نوشته حمید پارسانیا 📗کتاب "ما و علوم انسانی 4" مجموعه های دومین دوره مقدماتی طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی
🔰 فارابی مؤسس فلسفه اسلامی محسوب می‌شود و بیشتر آثارش در حکمت مدنی است؛ فارابی در شرایط غیبت صغری زندگی می‌کرد و داشت نظام سیاسی فاضله آرمانی را در عصر غیبت تئوریزه می‌کرد، در این شرایط کسی را که از وحی برخوردار باشد نداریم و قرار است اجتهاد جای آن بنشیند؛ مجتهد چگونه باید پایبند به سنت باشد و چه وظایفی دارد و از چه آگاهی‌هایی برخوردار است، جالب اینکه فارابی بسیار گزیده‌نویس بود، ولی رساله یک صفحه‌ای او سرنوشت تاریخ فلسفه را تغییر داد، به همین دلیل فلسفه اسلامی شکل گرفت. 💠 eitaa.com/parsania_net
📜 کلی در " ...بعد از تنزل به مرتبه تعین ثانی، تنزل است به مرتبه که آن را عالم و امر و عالم و عالم گویند و آن عبارت از عالمی است که اشارت حسی بدان راه نیابد. چنان که عالم ، عبارت از عالمی است که اشارت حسی بدان راه یابد و آن را عالم خلق و عالم سفلی و عالم ملک نیز گویند. «فلا أقسم بما تنصرون» (حاقه:۳۸) اشارت به عالم خلق است [و] «و بما لا تبصرون» (حاقه: ۳۹) اشارت به عالم امر. موجودات عالم امر بر دو قسم اند قسمی آن اند که به عالم اجسام به وجهی از وجوه تعلق ندارند؛ به حسب تصرف و ، ایشان را کروبیان خوانند و ایشان دو قسم اند: قسمی آن اند که از عالم و عالمیان به هیچ وجه خبر ندارند: «هاموا في جلال و جماله منذ خلقهم»، و ایشان را ملائکه مهیمه خوانند و (ص) از ایشان خبر چنین می دهد: «إن لله تعالى أرض بيضاء مشحونة خلقأ مسيرة الشمس فيها ثلاثون يوما هي مثل أيام الدنيا ثلاثين مرة و هم لا يعلمون أن في الأرض خلقا يعصونه و أنهم لا يعلمون أن الله خلق آدم و إبليس» و قسمی دیگر آن اند که اگر چه به عالم اجسام تعلق ندارند و در قیومیت و متحيرند، اما ایشان الوهیت اند و وسائط فيض ربوبیت، و رئیس ایشان ای است که آن را اعظم خوانند و در آنجا از او عظیم تر فرشته ای نیست. به اعتبار دیگر، او را اعلی خوانند که «أول ما خلق الله القلم»؛ و به اعتبار دیگر، عقل اول گویند که «أول ما خلق الله العقل»؛ و این روح اعظم الله علیه در صف اول این طایفه است و روح که او را جبرئیل گویند، در صف آخر. «وما ما إلا له مقام معلوم» (صافات:۱۶۴)..." جامی. النصوص جهت تفصیل مباحث منابع ذیل می گردد: 📘کتاب "مبانی و اصل " نوشته سید یدالله یزدان پناه 📙کتاب " الغیب" نوشته صدرالدین محمد شیرازی ترجمه محمد خواجوی 📕کتاب " و عرفان و برهان از هم جدائي ندارند" نوشته حسن حسن زاده 💠 eitaa.com/parsania_net
✨شش ملاک برای دینی یا غیردینی بودن علم 🔸ملاک اول به لحاظ موضوع است؛ ملاک دوم، متافیزیک آن علم است؛ متافیزیک، شناختی است که دین متوقف بر آن است، ملاک سوم، روش متأثر از ابزارهایی است که برای کسب علم و معرفت معتبر می‌دانیم و ما معتقدیم دانش علمی به دانش تجربی محدود نیست و معرفت عقلی و وحی نیز معرفت علمی است. 🔸ملاک چهارم تجویزی است، یعنی علمی که دین فراگرفتن آن را واجب، جایز یا مستحب می‌داند که می‌تواند علم دینی خوانده شود و در مقابل، علمی که خداوند آموختن آن را حرام می‌داند غیردینی است؛ ممکن است علمی مثل سِحر، به ملاک یک، دو و سه، دینی باشد، اما اگر آموختن آن حرام باشد بنابر ملاک چهارم علم دینی نیست، همچنین ممکن است علمی مثل پزشکی بر اساس ملاک یک، دو و سه غیردینی باشد، اما براساس ملاک چهارم، دینی باشد؛ یعنی در مواردی برای حفظ سلامت جامعه دینی واجب باشد به سراغ آن برویم؛ در صورتی که پزشکی به لحاظ موضوع و روش و متافیزیک کاملاً غیردینی است؛ ملاک پنجم، شخص عالم و ملاک ششم فرهنگ و تاریخ تمدنی که هویت دینی داشته باشد. 💠 eitaa.com/parsania_net
26.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜جایگاه علم در فرهنگ اسلام " به دلیل قدرتى که عقل در شناخت و آگاهى نسبت به قضایا و گزاره ‏هاى دینى دارد و در نتیجه به دلیل تأثیرى که علم در تقویم و پالایش ایمان صحیح و سالم دارد، بین علم و ایمان صحیح، تلازم وجودى برقرار است؛ ولى ملازمه عدمى نیست و بر همین اساس، در بسیارى از متون دینى، ایمان و عبودیت افراد در گرو آگاهى و علم آنها قرار داده شده است؛ مانند: «انما یخشى الله من عباده العلماء»(فاطر/28)؛ به درستى که از بندگان خدا، فقط عالمان هستند که از خداوند سبحان خشیت دارند. «ما آمن المؤمن حتى عقل.»(شرح غرر و درر/ج6)؛ مؤمن تا هنگامى که تعقل نکند ایمان نمى ‏آورد. جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد: 📙 کتاب " حیات حقیقی انسان در قرآن " نوشته آیت الله جوادی آملی 📕 کتاب "علم و فلسفه "نوشته حجت الاسلام حمید پارسانیا 📗 کتاب " سنت، ایدئولوژی، علم " نوشته حجت الاسلام حمید پارسانیا 📘 کتاب " ما و علوم انسانی 1 " مجموعه نشست های اولین دوره مقدماتی طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی 💠 eitaa.com/parsania_net
پانزده مسأله درباره آموزش ۱. آموزش‌­های کوتاه‌مدت و درازمدت ۲. سنت متن‌­خوانی ۳. تاریخ فعال و زنده‌ی حکمت اسلامی ۴. ضرورت تعامل با مسائل فلسفی معاصر ۵. رصدکردن بنیان‌های فلسفی متون آموزشی ۶. مسأله‌محور شدن رساله­‌های سطح چهار ۷. فعال‌کردن دروس جاری نسبت به مسائل فلسفی معاصر ۸. تدوین متون ناظر به مسائل معاصر ۹. تحول در مفاهیم محوری، مثل فلسفه و علم ۱۰. سوبژکتیوشدن معرفت ۱۱. تحولات حوزه­‌های معرفتی ۱۲. جابه‌جا‌شدن اراده و علم ۱۳. مقولات، فلسفه­‌ها و علوم مدرن ۱۴. نقاط قوت فلسفه‌ی اسلامی و فلسفه­‌های مدرن ۱۵. آموزش ناظر به جریان‌های فکری معاصر 💠 eitaa.com/parsania_net
📌 ریشه‌های اشعری اندیشه ابن‌خلدون و نسبت آن با تفکر پوزیتویستی 🔸فرید العطاس: در زمان مواجهه با علوم اجتماعی، باید انتخاب موضوع، تعریف مساله، رویکرد ما به مساله و هدف و غایت ما باید از هم تفکیک شوند؛ جواب مسائل در ادبیات مدرن همان تئوری یا نظریه است و جواب ما به این مسائل است که برای محقق مهم است، به نظر من با هر منبعی می توان به عنوان منبع پاسخ به مسائل برخورد داشت و این بستگی به مسائل ما دارد..... این موضوع درمورد حکومت های قبیله ای را می توان با نظریه «ظهور و سقوط حکومت ها»ی ابن خلدون هم بررسی کرد؛ هر اندیشمندی می تواند از نظریه ابن خلدون استفاده کند. نباید جهان بینی و ایدئولوژی را در سطح منطق و روش دخالت داد. 🔸حمید پارسانیا: ابن خلدون به دلیل اشعری بودن، متافیزیک و عقل عملی را قبول ندارد. البته ابن خلدون اشعری قرن چهارم نیست، بلکه اشعری بعد از غزالی است. ضمنا چون به عقل عملی اعتقاد ندارد به باید و نباید اعتقاد ندارد و لذا از مدینه فاضله حرف نمی زند. پس کاملا اشعری بودن او در نظریه عصبیت او مدخلیت دارد و اگر اشعری نبود اینگونه نمی اندیشید...این نظریه جا برای رویکرد انتقادی نمی گذارد و به همین دلیل عصبیت را باید دائما توجیه کند. یقینا اشاعره اهل متافیزیک نیستند اما هیچ کس از متافیزیک گریزی ندارد. درگیرترین افراد با متافیزیک پوزیتیویست های حلقه وین هستند که تمام کلام آنها متافیزیکی است. مثل همین حرف که علم فقط از راه حس به دست می آید که قطعا حرف تجربی نیست. 👈 لینک مطلب در سایت استاد پارسانیا 💠 eitaa.com/parsania_net
📜عقل نظری و عملی ✨“بدان که فلسفه عبارت است از استکمال نفس انسانی به سبب و شناخت حقایق موجودات – آنگونه که هستند و به وجود آنها از روی تحقیق و ثبوت، همراه با براهین، نه از روی گمان و تقلید و پندار – به مقدار طاقت و وسع – و اگر خواهی گویم: فلسفه، را نظمی عقلی، به بشری می بخشد تا تشبه به باری تعالی حاصل آید، و چون انسان موجودی است که همچون معجون از دو به هم رسیده: صورت معنوی امری، و ماده حسی خلقی، و نفسش نیز دوجهت تعلق و تجرد دارد، از این روی حکمت، به حسب ساختار دو نشأه – با به صلاح آمدن دو قوه – منقسم به دوقسم می شود: نظری تجردی، و عملی تعقلی. ✨اما نظری؛ غایتش نقش پذیری نفس است به صورت وجود، بر نظام خود – کامل و تمام – و گردیدنش عالمی عقلی، مشابه عالم و جهان خارجی و مشهود، ولی نه در ماده، بلکه در و و هیئات و نقش آن؛ و این نوع از حکمت مطلوب سرور رسولان (ص) بوده که در دعایش از پروردگارش درخواست می کرده و می گفته:”رب ارنا الاشیاء کماهی”، یعنی: پروردگارا! اشیا را آنگونه که هستند به ما بنمایان، و حضرت علیه السلام هم همین را درخواست داشت، آنجا که درخواست می کند: “رب هب لی حکما”، یعنی: پروردگارا! مرا فرزانگی بخش (۸۳- شعرا) و حکم عبارت است از تصدیق به وجود اشیاء که ضمنا مستلزم تصور آنها هم هست. ✨و اما عملی، میوه و نتیجه اش انجام عمل نیک است ، برای ( ) بلندی و برتری یافتن نفس بر بدن، و (ملکه) مقلوب و رام شدن بدن نسبت به نفس، و به این دوقسم صلی الله علیه وآله اشاره کرده و فرموده: “تخلقوا بأخلاق الله”، یعنی: به اخلاق و صفات الهی خوپذیر شوید، و خلیل علیه السلام همین را در درخواستش از خدا داشت که گفت: “والحقنی بالصالحین”، یعنی: قرین شایستگانم کن (۸۳ – شعرا) “ (ملاصدرا)/اسفار اربعه/ جلد۱ جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد: 📘کتاب “حکمت متعالیه در اسفار اربعه- جلد ۱ و ۴” نوشته صدرالدین محمد شیرازی ملاصدرا 📙کتاب “رحیق مختوم- جلد۱” نوشته آیت الله 📗کتاب “شرح اسفار اربعه- جلد۱” نوشته آیت الله حسن زاده آملی 💠 eitaa.com/parsania_net
15.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 وجوه عقل در نزد فیلسوفان مسلمان همه فیلسوفان برای عقل انسان وجوه و مراتبی قائل شده‌اند، آنچه در انسان می‌نامند، همان نفس ناطقه او است که به سبب داشتن آمادگی برای شرک معقولات و سپس به سبب درک معقولات، عقل نامیده شده است؛ پس نفس ناطقه انسان گاه به سبب داشتن و استعداد درک معقولات، و گاه به سبب عمل این قوه و ادراک بالفعل معقولات و گاه به سبب داشتن مدرکات، معقول عقل نامیده می‌شود. نفس ناطقه را از جهت اول عقل بالقوه، و از جهت دوم عقل بالفعل، و از جهت سوم، هر گاه مدركات معقول آن را منحصر در اصول و اوليات بدیهی لحاظ کنند، عقل بالملكه نامیده‌اند. به این ترتیب در فلسفه اسلامی هم استعداد خاص انسانی و هم کارکرد این استعداد و هم حاصل آن را عقل نامیده‌اند، این معانی همه از وجه نظر معرفت‌شناختی لحاظ شده‌اند، اما وجه نظر دیگری نیز وجود دارد که در آن عقل به موجودات خاصی اطلاق می‌شود که به وجودشان جسمانی است و نه اگر فعلی انجام دهند در انجام دادن آن محتاج جسم و جسمانی اند؛ همچنین مبدأ مطلق جميع موجودات، یعنی را نیز در اسلامی عقل نامیده اند. جهت مطالعه: 📙 کتاب " منزلت عقل در هندسه معرفت دینی " نوشته آیت الله 📒کتاب "هستی از دو چشم انداز مقایسه هستی شناسی ابن سینا در اشارات و تنبیهات با هستی‌شناسی در متافیزیک" نوشته 📗کتاب "مابعدالطبیعه چگونه ممکن است" نوشته 📘کتاب "عقل در حکمت مشاء از ارسطو تا ابن سینا" نوشته مراد 💠 eitaa.com/parsania_net
✍️ یادداشت استاد پارسانیا در بررسی دنیای متجدد و لایه‌های معرفتی آن 📌منظور از دنیای متجدد، غرب بعد از رنسانس یعنی جهان غرب در چهارصد سال اخیر است؛ عمیق‎ترین لایه معرفتی این جهان است، سکولاریزم به‌معنای نگاه دنیوی و این جهانی به هستی است، سکولاریزم دارای دو بعد عملی و نظری است. بعد عملی سکولاریزم میل و گرایش عملی به این جهان است؛ کسی که وابستگی و علاقه به زندگی دنیا دارد، ممکن است به‎لحاظ نظری به جهان معنوی و حقایق فوق طبیعی نیز قائل باشد. چنین شخصی، ممکن است کنش‎ها و رفتارهای دنیوی و این جهانی خود را توجیه معنوی و یا دینی نیز بکند، بعد نظری سکولاریزم ناظر به تفسیر دنیوی و این جهانی هستی است، تفسیر سکولار و دنیوی عالَم شامل یکی از موارد زیر می‎تواند باشد: : انکار صریح ماوراء طبیعت؛ این نوع از سکولاریزم ، نوع عریان آن بوده و با ماتریالیسم و ماده گرایی همراه است. : برخورد شکاکانه و تردیدآمیز نسبت به حقایق هستی. این شکاکیت صور مختلفی می‎تواند داشته باشد. مثل انکار ارزش جهان‎شناختی معرفت آدمی به‎طور مطلق و یا انکار امکان شناخت متافیزیک از طریق به تعلیق بردن و وجود هستی. : دفاع به‎ظاهر همدلانه نسبت به دین، از طریق تفسیرهای کارکردگرایانه و یا پراگماتیستی. نوع سوم سکولاریزم نظری، نه‎تنها چهره دین‎ستیزانه آشکار و عریان ندارد، بلکه ظاهری معنویت‎گرا و دینی دارد. خصوصیت دفاع سکولار از دین در این است که در این نگاه، دین نیز در حاشیه مطامع و منافع این جهانی آن پذیرفته می‎شود. سکولاریزم عملی ریشه‎ای دیرین در تاریخ زندگی بشر دارد. اما سکولاریزم نظری، خصوصیت منحصر به‎فرد جهان متجدد است. 💠 eitaa.com/parsania_net
✳️ روشنگری ✅ اگر سکولاریزم بعد از هستی‎شناختی دنیای متجدد باشد، روشنگری(enlightenment) ناظر به بعد شناختاری و روش معرفتی این جهان است؛ روشنگری در 400 سال تاریخ غرب، تحولاتی را طی کرده است، روشنگری ابتدا چهره‎ای راسیونالیستی و عقل‎گرایانه دارد و سپس صورتی حس‎گرایانه و آمپریستی می‎یابد و در نهایت با ظهور جریان‎های معرفتی ما بعد تجربی، سیرت شکاکانه خود را آشکار کرده و به بحران گرفتار می‎شود.. ✅ روشنگری مدرن به‎رغم تحولاتی که در جهت ایجابی خود داشته است، از خصوصیت سلبی مشترک بهره می‎برد، ویژگی سلبی این جریان نفی مرجعیت وحی و شهودِ حقایق قدسی و متعالی در مسیر معرفت علمی است؛ انکار مرجعیت وحی به نفی حجیت نص و نقلی منجر می‎شود که از دامنه وحی در عرصه آگاهی و معرفت علمی بشر رخ نشان می‌دهد. ویژگی سلبی فوق هم‎افق با موضع هستی‎شناختی دنیای متجدد است، انکار مرجعیت وحی، لازمه منطقی سکولاریزم در رویکرد دنیوی انسان معاصر به عالم است. ✅ در دنیای متجدد به موازات انکار مرجعیت وحی و نص مستند به وحی، شناخت حسی و تجربی به‎عنوان برجسته‎ترین خصوصیت محوری معرفت علمی بشر، رسمیت پیدا می‎کند؛ غلبه حس‎گرایی و محور قرار گرفتن «دانش تجربی» نیز لازمه دیگر هستی‎شناسی سکولار، دنیوی و این جهانی است، زیرا حس و تجربه افق مواجهه با این عالم است و علم تجربی توان عبور از مرزهای این جهان را ندارد و کسانی که دانش علمی خود را به قید تجربی و حسی بودن محدود می‎کنند، نیز ناگزیر یا به انکار ابعاد، غیرطبیعی و غیرحسی عالم می‎پردازند یا از موضعی شکاکانه و لاادری‎گرایانه نسبت به آن ابعاد، سخن می‎گویند. ✅ این گروه به تعبیر قرآن کریم به مدعیات دینی نیز تنها در صورتی ایمان می‎آورند که آن‎ها را همانند دیگر پدیده‎های طبیعی این عالم مشاهده کنند، «قالو لن نومن لک حتی نری الله جهره»، بنی‎اسراییل به موسی گفتند، ما به تو ایمان نمی‎آوریم تا آن‎که خدا را آشکارا ببینیم، غلبه حس‎گرایی و تجربه‎گرایی بر معرفت علمی بشر موجب می‎شود تا دین‎داری نیز هویت سکولار و دنیوی پیدا کند. 💠 eitaa.com/parsania_net
🔰 عقلانیت شیعی و عقلانیت مدرن 🔸عالم مدرن، مبانی هستی‌شناختی، انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی دارد، شاید ویژگی معرفت‌شناختی جهان مدرن همان‌ چیزی است که از آن به عنوان اینلایتنمنت و روشنگری یاد می‌کنیم که در واقع وقتی می‌خواهد زبان خود را پیدا کند با دکارت آغاز می‌شود. 🔸هیچ فرهنگ و هیچ تاریخ و هیچ تمدنی فارغ از این نوع سوال‌ها و جواب‌ها نیست، فناوری و تکنولوژی و علم و سیاست و اقتصاد و نحوه‌ زیست و حیات متاثر از این لایه‌ها است. 🔸اگر انقلابی همانند انقلاب اسلامی ایران در سطح فرهنگی ورود می‌کند و به بیانی قصد دارد تا از سلطه‌ فرهنگ مدرن خود را رها و احیا کند، قاعدتاً باید در این سطح با جهان مدرن تفاوت داشته باشد؛ انقلاب اسلامی ایران به دلیل این که یک هویت فرهنگی دارد، یقیناً چنین لایه‌ای برای آن وجود دارد؛ این لایه متعلق به جهان اسلام است و خیزش فرهنگی و تاریخی و تمدنی اسلامی است، می‌خواهد سهم خود را در این نظام جهانی متناسب با هویت خود طلب کند و نسبت به سلطه‌ای که از ناحیه‌ دیگر عالم ایجاد شده، زبان نقد دارد. 🔸جریانی که با یک نگاه عقلی و با مدلی از عقلانیت در شکل و شمایل فلسفه‌ اسلامی استمرار یافته است و از فارابی شروع می‌شود یا قبل‌تر از او از خطبه‌های بلند یا قبل‌تر از آن از آیاتی از قرآن که به تفکر و تعقل تحریک می‌کند؛ خطبه‌هایی که آینده‌ تاریخ اسلام را در شکل‌گیری جریان عقلانی سمت‌وسو می‌بخشد؛ متفکرینی چون فارابی، سهروردی، ابن‌سینا، خواجه نصیر، میرداماد و ملاصدرا نمونه‌هایی از جریان فلسفی هستند که مدعی است از این منبع معرفتی استفاده می‌کند. 🔸این جریان بیشتر یک جریان شیعی در جهان اسلام است، جریان اسلامی است، اما بیشتر جریان شیعی است؛ در مقابل جریان حدیث‌گرایی که اساس آن اموی است و بعد شکل تعدیل شده‌ آن به صورت کلام اشعری ادامه می‌یابد... و انقلاب اسلامی ایران در بستر تفکر شیعی رخ داد و در بستر تفکر شیعی عنصر عقل، عنصری محوری و جدی است، فلسفه و بعد هستی‌شناسی او یک هستی‌شناسی صرفاً نقلی و حدیثی یا یک هستی‌شناسی صرفا تحمیلی و شهودی نبود؛ عقل، یک حضور محوری داشت که البته این عقل یک عقل نقل‌ستیز و یا شهودستیز هم نبود؛ این عقلانیت ویژه جهان اسلام است و با عقلانیت عصر روشنگری کاملا تفاوت دارد، عقلانیت عصر روشنگری که با اینلایتنمنت تعین پیدا می‌کند، شهودستیز و وحی‌ستیز است و به دنبال آن عقل‌ستیز و نقل‌گریز است؛ اما این‌جا این گونه نیست. 💠 eitaa.com/parsania_net
🔰 تطورات معنای علم و علوم انسانی در جهان مدرن و جهان اسلام ✨مفهوم علم در دو قرن اخیر تطوراتی داشته است، متناسب با این تطورات، علوم انسانی نیز معانی گوناگونی یافته و جایگاه متفاوتی در تقسیم‌بندی علوم پیدا کرده است؛ در این بحث ابتدا سه تلقی از علم و علوم انسانی بیان می‌شود و بر اساس این سه تلقی، درباره معنای اسلامی بودن علوم انسانی بحث می‌شود. 🔸رویکرد نخست، تلقی پوزیتویستی کلاسیک است که از نیمه دوم قرن نوزدهم تا نیمه اوّل قرن بیستم رواج داشته است؛ 🔸رویکرد دوم، تلقی تفهمی یا تفسیری نسبت به حوزه حیات انسانی است که در نیمه اوّل قرن بیستم شکل گرفت و بیش از همه در آثار ماکس وبر، بروز و ظهور یافت؛ 🔸رویکرد سوم، تلقی مابعدتجربی و تفاسیر پست‌مدرن از معنای علم است که از دهه ششم قرن بیستم گسترش پیدا کرد. 🔸علوم انسانیِ اسلامی با تفسیر مابعدتجربی از علم ✨تلقی مابعدتجربی و پسامدرن از علم، ظرفیت و فرصت جدیدی برای فهم ما از علوم انسانی اسلامی پدید آورد؛ در این تلقی، علوم انسانی اسلامی علمی است که به ‌حسب سوژه، شناسا و حتی به ‌حسب تعریف، ساختار و هویت علم، متأثر از باورها و عقاید اسلامی است. ✨در این تلقی، علم انسانی اسلامی در ذیل علم اسلامی قرار می‌گیرد، علم اسلامی دانشی است که پارادایم، اصول موضوعه و مفاهیم پایه‌ای خود را از قلمرو باورها، ارزش‌ها و مبانی هستی شناختی اسلامی اخذ می‌کند، به ‌بیان ‌دیگر، علم اسلامی معنایی از علم است که در درون فرهنگ و تاریخ اسلامی شکل‌گرفته است؛ اعم از آنکه موضوع آن امر طبیعی و یا امور انسانی باشد. ✨پوزیتویست‌ها معرفت وحیانی و عقلانی را غیر علمی می‌دانستند، پست‌مدرن‌ها علاوه بر غیر علمی ‌دانستن معرفت وحیانی و عقلانی، ارزش روشنگرانه معرفت تجربی و حسی را نیز انکار می‌کنند. آن‌ها از این طریق، برای علم و از جمله علم انسانی اسلامی معنایی را تصویر کرده‌اند که نه رویکرد پوزیتویستی و نه رویکرد دینی با آن سازگاری ندارد؛ زیرا هر دو رویکرد، معرفت علمی را دارای ذات و هویت مستقل و دارای ارزش شناختاری می‌دانند؛ حال آنکه رویکردهای پسامدرن، معرفت علمی را چه در حوزه مسائل طبیعی و چه در حوزه مسائل انسانی، فاقد هویت مستقل و ارزش شناختاری می‌دانند. ✨ متدینین و پوزیتویست‌ها، به ‌رغم اختلافات بنیادین خود، هر دو، علم را معرفتی می‌دانند که به دنبال کشف حقیقت است. تفاوت آن‌ها در این است که پوزیتویست‌ها معرفت علمی را مقید به معرفت تجربی و آزمون‌پذیر می‌کنند، اما متدینین گزاره‌های اعتقادی و هستی‌شناختی خود را که از سنخ گزاره‌های متافیزیکی است، علمی و حاکی از حقیقت می‌دانند. 💠 eitaa.com/parsania_net
💢 پذیرش فلسفه اسلامی سطح۳ 🔸 مدرسه عالی مطالعات اسلام و غرب برای سال تحصیلی ۱۴۰۱_۱۴۰۲ از میان طلاب مستعد، دانش‌پژوه می‌پذیرد. ▫️ تحت نظر حضرت استاد حمید پارسانیا؛ عضو شورای انقلاب فرهنگی و نظریه پرداز علوم انسانی و مقرر و محقق بسیاری از آثار علامه جوادی آملی، از جمله رحیق مختوم. _ سامانه پذیرش حوزه: paziresh.ismc.ir _ ایتا: eitaa.com/SIOSIR _ آیدی: @SIOS_IR _ تماس و واتساپ: 09380592170 💠 eitaa.com/SIOSIR 💠eitaa.com/parsania_net