پرتو اشراق
🕑 💠🌹💠 #بـہـجٺ_خـــوبـان
💚 محبت و تبعیت از امیرالمؤمنین (علیه السلام)
حضرت #آیت_الله_بهجت (قدس سره):
🎙در حدیث آمده است که:
🔅«لَوِ اجْتَمَعَ الناسُ عَلی حُب عَلِی بن أَبِی طالِبٍ، لَما خَلَقَ اللهُ النارَ؛
🔅اگر همه مردم بر محبت علیبنابیطالب (علیهالسلام) گِرد میآمدند، خداوند هرگز آتش جهنم را نمیآفرید».
⚜ و نیز آمده است:
🔅«وَلَوْ أَحَب أَهْلُ الأرْضِ عَلِیا کمَحَبةِ أَهْلِ السمآءِ، لَما عَذبَ اللهُ أَحَدا بِالنارَ؛
🔅اگر ساکنان زمین مانند اهل آسمان، (علی علیهالسلام) را دوست میداشتند، هیچگاه خداوند کسی را با آتش جهنم عذاب نمینمود».
🔅هر چند حدیث بهحسب ظاهر در مقام بیان مقام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است، ولی محبت او موجب تبعیت از او، و تبعیت از او موجب دخول در جنت است. ولو همین محبت و تولی هم از اعظم واجبات، و سرچشمه هر خیر و سعادت است.
📚 در محضر بهجت، ج ۲، ص ۳۱٠.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🕓 💠🚻💠 #مشاوره_خانواده
🌹 پیامبر اعظم (ص):
🔅هر کس صاحب فرزند شود و در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگوید، اُمّ صبیان به او زیان نرساند.
🔅امّ صبیان؛ به نوعی بیماری گویند که فرد دچار حالتی میشود که به آن «بادگرفتن» میگویند و گاهی موجب بیهوشی فرد میشود. نیز، گفته شده که امّ صبیان، نوعی جن است که کودکان را میآزارد.
📚 كنز العمّال، ج ۱۶، ص ۴۵۷، ح ۴۵۴۱۴.
🌐 @partoweshraq
#حدیث
🔯 پادوی صهیونیستها!
🗞 تمام سعیشون در اینه که مشهد رو شهر فاسد و عراقی ها رو مفسدین متجاوزی جا بزنند که برای عیاشی به مشهد سرازیر شدند!! ببخشید اگر سفر به ایران برای عراقی ها ارزونه چرا اونها برای عیاشی به شهرهای مقدس ایران میان؟!
⁉ چرا انبوه این زوار شب و روز در بارگاه مقدس رضوی تردد دارند و با ارادت تمام به زیارت می آیند؟!
🌐 @partoweshraq
🌹 پیامبر اعظم (ص):
🔅بزودي بعد از من فتنه(ها) پيدا مي شود، پس همراه علي بن ابي طالب باشيد، زيرا او (معيار) جدا كننده بين حق و باطل است.
📘المناقب ص ١٠۵، روايت ١٠٩.
🌐 @partoweshraq
#حدیث
ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید...
▶🆔: @partoweshraq
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت دویست و نهم
👁 سپس چشمانش از شادی درخشید و با لحن گرمش ادامه داد:
🏻 عوضش یه خونه خوب پیدا کردم! یخورده گرونه، ولی میارزه! اگه پول پیش اون خونه رو بذاریم رو این پولی که الان داریم، میتونیم اجارهاش کنیم. کرایهاش هم خدا بزرگه! ان شاءالله فردا شب میریم با هم میبینیم. اگه پسندیدی، پس فردا هم اسباب میبریم. اگه دوست نداری خودمون بریم درِ خونه، به عبدالله میگم پول پیش رو از بابا بگیره. یه کامیون هم میفرستیم درِ خونه، وسایل رو بیاره.
🏻و نمیدانست با این خبر نه تنها خوشحالم نکرد که بند دلم پاره شد. من هنوز جرأت نکرده بودم اعتراف کنم که پدرم همه اسباب زندگیمان، حتی سیسمونی حوریه را که مجید با پول خودش خریده بود، مصادره کرده و حتی پول پیش خانه را هم پس نمیدهد که از سکوت طولانیام، خنده از روی صورتش جمع شد و پرسید:
⁉ چیزی شده الهه؟!
🏻نمیدانستم در پاسخش چه بگویم که دوباره سؤال کرد:
🏻 خوشحال نشدی؟
👌و بلافاصله خودش جواب داد:
🏻 خُب میریم میبینیم، اگه نپسندیدی، من بازم میگردم. تا هفته دیگه که اینا برگردن، وقت داریم... و هنوز رنگ نگرانی از نگاهم نرفته بود که به چشمانم دقیق شد و پرسید:
⁉ چی ناراحتت کرده الهه جان؟
🏻و بلاخره باید حقیقت را میگفتم که سرم را پایین انداختم و با صدایی که انگار از ته چاه بر میآمد، سؤال کردم:
⁉ یعنی با همین پولی که الان داریم نمیتونیم یه جایی رو اجاره کنیم؟
👁 سپس نگاهش کردم و در برابر چشمان پُر از علامت سؤالش، با حالتی مظلومانه ادامه دادم:
🏻اگه کوچیک هم باشه یا محلهاش هم خیلی خوب نباشه، عیب نداره... که به میان حرفم آمد و با تعجبی که در صدایش پیدا بود، سؤال کرد:
⁉ خُب وقتی میتونیم یه جای خوب اجاره کنیم، چرا باید همچین کاری بکنیم؟
🏻و من میترسیدم حرفی بزنم که از صورت غمزدهام، فهمید در دلم چه میگذرد و نگرانی نشسته در نگاهم را با صدایی گرفته تعبیر کرد:
⁉ بابا دیگه پول پیش رو پس نمیده، آره؟
🏻از اینکه خودش تا انتهای قصه رفت، نفسم بالا آمد و در عوض گلویم از بغض پُر شد و دیگر نتوانستم سرم را بالا بیاورم که نفس بلندی کشید و با حالتی عاشقانه صدایم کرد:
⁉ الهه جان! تو چرا خجالت میکشی عزیزم؟ یکی دیگه باید خجالت بکشه!
🏻از آهنگ آرام کلامش جرأت کردم سرم را بالا بیاورم که نگاهش پیش چشمانم شکست و با لحن تلخی سؤال کرد:
⁉ چون کافرم، خون و مال و ناموسم مباحه؟!!!
👁 سپس به چشمانم که زیر پرده نازکی از گریه به چله نشسته بود، خیره شد و با حالتی غریبانه ادامه داد:
👌چون من شیعهام، حق دارن اموالم رو مصادره کنن، برای زنم حکم طلاق صادر کنن، دستور سقط بچهام رو بدن، لابد اگه بتونن خودم رو هم میکُشن!
🏻و چه خوب به عمق اعتقادات پلید تفکر تکفیر پِی برده بود و خبر نداشت که حتی برای ناموسش، تدارک شوهر دیگری را هم دیده بودند که با هر دو دستم اشکهایم را پاک کردم و با صدایی که از گریه به لرزه افتاده بود، سر به شکایت نهادم:
- وسایل خونهمون رو هم دیگه پس نمیده. نه جهیزیه من، نه سیسمونی حوریه رو. وقتی داشتم میومدم بابا گفت حق ندارم هیچی با خودم ببرم!
👁 که کاسه چشمانش از خشم پُر شد و با لحنی قاطعانه پاسخ اینهمه درماندگیام را داد:
⁉ مگه شهر هِرته؟!!! واقعاً فکر کردی من دست رو دست میذارم تا اینا همه زندگیام رو مصادره کنن؟!!!
🏻🏻 هر دو دستش را گرفتم تا دلش به رحم بیاید و میان هق هق گریه التماسش کردم:
✋🏻مجید جان! تو رو خدا از این پول بگذر، فکر کن هیچ وقت پولی به بابا ندادی، به خاطر من... و نگذاشت حرفم تمام شود و با عصبانیتی مردانه از حق زندگیاش دفاع کرد:
☝الهه! دیگه کوتاه نمیام، به خدا دیگه کوتاه نمیام! من این پول رو ازش میگیرم. جهیزیه ارزونی خودش، ولی هر چی با پول خودم خریدم، از اون خونه میارم!
🏻و حالا نوبت من بود که به میان کلامش آمده و با ظرافت زنانهام، مقاومت مردانهاش را محکوم کنم:
⁉ یعنی چند میلیون پول و چند تا تیکه تیر و تخته انقدر ارزش داره که هر چی التماست میکنم، برات مهم نیس؟ یعنی ارزش داره که من اینهمه گریه کنم؟
🏻🏻و دستانش را رها کردم که خدا میداند فقط بخاطر خودش میخواستم از میدان غیظ و غضب پدر دورش کنم و چارهای جز این قهر و گلایه نداشتم که خودش دستانش را پیش آورد تا نقش اشک را از صورتم پاک کند و با لحنی مهربان و ملایم پاسخ داد:
👌الهه جان! قربونت برم! همه دار و ندارِ من فدای یه تارِ موت! خودتم میدونی من همه دنیا رو با یه قطره اشک تو عوض نمیکنم! ولی بحث پول نیس، بخدا بحث پول نیس! بحث اینه که اینا دارن به اسم اسلام حق ما رو میگیرن! چرا؟ چون من شیعهام و اونا شیعه رو کافر میدونن؟!!! اونوقت تو انتظار داری من هیچی نگم؟ فکر میکنی خدا راضیه؟
📱
🎊 #شادمانه 😁
💣 #طنز_جبهه
💞 صیغه برادری
👥👤 در روزهای پیش از فتح فاو بودیم در عید غدیر به رسم استحباب، ابراهیم و حمید را صدا زدم و پیمان برادری بین خود جاری کردیم.
✋دست ها را در هم گره کرده و قرار گذاشتیم تا در عملیات آینده در هر شرایطی یاور هم باشیم و حامل جسم مجروح و یا شهید هم.
💥 به شب عملیات رسیدیم و آتش شدید دشمن امانمان را بریده بود. در ابتدای ورودی شهر با ترکشی زخم عمیقی برداشتم و زمین گیرم شدم.
👤 خبر به برادران صیغه ایم رسید و طبق پیمان برادری که داشتیم، در آنی بالای جسم نیمه جانم آمدند و هن هن کنان و در آن شیارهای پر پیچ و خم، عزم انتقال جسم سنگینم را به عقب کردند.
🌌 با حال زاری که داشتم صدای حمید را می شنیدم که غمگینانه زیر لب زمزمه می کرد و از ناراحتی می نالید!!
💞 از آن همه علاقه ای که در او نسبت به خودم می دیدم از برادری خود با او لذت می بردم.
👌برای تسلای او تمام انرژی خود را جمع کرده و گفتم:
👤 نگران نباش، بخدا خوب خواهم شد و بین شما باز می گردم!!
👤 حمید هم با لهجه شیرین و عامیانه اش گفت:
⁉ بابا کی نگران توهه به خاطر تو داشتم به خودم بد می گفتم که این چه صیغه اشتباهی بود که با تو بستم!!
😐 حواسم به هیکل سنگینت نبود!!
😐😂 و سالهاست جمله اش نقل هر مجلسمان شده و بهانه ای برای خندیدنمان!!
🎙راوی: محمد رضا سقالرزاده، گردان کربلا.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🌹✨جبریل از آسمان تبسم آورد
🌺 شیرینی دین برای مردم آورد
🌺 نعمت ز ولایت علی(ع) بهتر چیست؟
🌹✨ والله که «أتممت علیکم» آورد
🌸 عید سعید غدیر خم بر شما مبارکباد.
🌐 @partoweshraq
#شعر
#غـدیـرنـامـہ
⚜ #نکات_ناب_استاد_انصاریان
🌴 #عید_غدیر، روز انتخاب امیرالمؤمنین(ع) نبود بلکه روز اعلام عمومی انتصاب حضرت علی(ع) به منصب ولایت و امامت از جانب خدا بود.
🌐 @partoweshraq
#غـدیـرنـامـہ
#حـلقـہ_عشـاق
پرتو اشراق
💚 به مناسبت #شب_جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن
⛺ اتمام حجت #امام_حسین (علیه السلام) با غدیر
🕋 یک سال قبل از مرگ معاویه و یک سال قبل از واقعه عاشورا، امام حسین (علیه السلام) در موسم حج در مِنا، هفتصد نفر را در خیمه خود دعوت كرد كه دویست نفر آنان اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند.
⚜ در آنجا خطابه ای ایراد كردند و ضمن نكوهش اقدامات معاویه بر ضد امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، مناقب آن حضرت را برشمردند و از آنان اقرار گرفتند.
⚜ از جمله فرمودند:
🌴 شما را به خدا قسم می دهم، آیا می دانید كه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر خم، علی بن ابی طالب (علیه السلام) را منصوب نمود و ولایت را برای او اعلام كرد و فرمود باید حاضران به غایبان برسانند؟
👥👥 جمعیت حاضر گفتند:
✋🏻 آری، به خدا قسم.
📗 منبع: سلیم بن قیس هلالی، حدیث ٢۶.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#غـدیـرنـامـہ
#روایت
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
💚 از فرط گنه جهان ما شد تاریک
🌺✨ ای کاش خدا برای عرض تبریک
🌺✨ در عید غدیرخم به نور صلوات
💚 عیدی بدهد فرج نماید نزدیک
🌐 @partoweshraq
#شعر_انتظار
#غـدیـرنـامـہ
🕥💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه
⚰ چهار مرگ در وجود انسان
🎙حجت الاسلام #مؤمنی
🌐 @partoweshraq
4_5994808883812500612.mp3
3.95M
🕥💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه
⚰ چهار مرگ در وجود انسان
🎙حجت الاسلام #مؤمنی
🌐 @partoweshraq
🌹 #سواد_زندگی
💪🏻 جسور باش!
⏳كسى كه منتظر مي ماند تا انتخاب شود، هيچ وقت خوشبختى را تجربه نخواهد كرد!
🌊 براى خوشبخت شدن بايد جسور بود و دل را به دريا زد!
❣اصلاً بايد هر چه در اين دلِ لعنتى مي گذرد را بريزيد بيرون!
👌🏻نهايتش اين است؛ زندگي ات را با «ای كاش» ها پيش نمی برى...
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #ببینید
⚠ «مهدویت» سکولار ریشه در عدم وجود نگاه مهندسی به #آخرالزمان دارد!
🎙استاد #رائفی_پور
🌐 @partoweshraq
#مـوعـود_شـنـاسے
📿 روز جمعه، روز #صلوات
🌹چهار حدیث زیبا از صلوات
1⃣ با صدای بلند صلوات فرستادن، نفاق را بر طرف می کند.
📔 ثواب الاعمال، ص ۱۹۰.
2⃣ هر کس یک مرتبه صلوات بفرستد، خدا درِ عافیت را بر او می گشاید.
📗 جامع الاخبار، ص ۶۷.
3⃣ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت علی (علیه السلام) فرمود:
🔅هر کس بر من صلوات بفرستد شفاعت من بر او واجب می شود.
📗 جامع الاخبار، ص ۶۷.
4⃣ یکی از آداب فرستادن صلوات این است که دل با زبان موافقت نماید، به این معنا که از روی غفلت زبان را به گفتن صلوات حرکت ندهد.
📘 شرح صلوات، ج ۱۱۶.
💚 اللّٰهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وآل مُحمّد وَ عَجّل فَرَجهُم
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7