eitaa logo
پاورقی
490 دنبال‌کننده
228 عکس
49 ویدیو
31 فایل
پاورقی حاوی یادداشت‌‌ها و نکات مهم آموزشی و پژوهشی در عرصه‌ی سیاستگذاری پژوهشی، مهارت‌های پژوهشی، مباحث اخلاقی فرهنگی و اجتماعی، اولویت‌های پژوهشی، معرفی کتب فاخر دینی، فلسفی و اخلاقی ▫️برای ارتباط با مدیر به شناسه زیر مراجعه کنید: ✅ @sadramah
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻چگونه مقاله بنویسم؟ 🔻چگونه پایان نامه بنویسم؟ 🔻چگونه پژوهشگر حرفه ای شوم؟ 💠کانال مسائل پژوهشی تلاش می کند تا به پرسش های یادشده پاسخ دهد. 🔻دغدغه های محمد صدرا مازنی در حیطه مسائل پژوهشی @masaelepazuheshi
📝محمد صدرا مازنی 📚درباره پژوهش تکراری ♻️یکی از موضوعات مطرح در محافل علمی، تکراری نبودن موضوع پژوهش است. در بعضی از سایت‌های معتبر علمی عباراتی به چشم می‌خورد که نوپژوهشگران یا اشخاصی که در مسیر آموزش پژوهش قرار دارند، از ورود به قلمرو پژوهش‌های تکراری منع می‌شوند؛ مخصوصاً به دانشجویان و طلابی که برای دریافت موضوع پایان‌نامه اقدام می‌کنند توصیه می‌شود، نباید عنوانی را برای تحقیق انتخاب نمایند که سابقاً درباره آن پژوهش شده باشد. مثلاً در سایت دانشگاه فردوسی مشهد می‌بینیم: «راهنمای جلوگیری از تکراری بودن موضوع پایان نامه» و در توضیح آن می‌خوانیم:«با توجه به اهمیت جدید و خلاقانه بودن موضوع پایان‌نامه و جلوگیری از انجام کار تکراری و اتلاف وقت و انرژی، لازم است که تمامی دانشجویان قبل از انتخاب قطعی موضوع و تدوین پروپوزال از عدم تکراری بودن موضوع پایان‌نامه خود اطمینان حاصل کنند.» و بعد اضافه می‌شود؛«در شرایط ایده‌آل لازم است سامانه‌ای یکپارچه از پروپوزال‌های تصویب شده در کشور موجود باشد تا به عنوان معیار سنجش تازگی موضوع پایان‌نامه مورد استفاده قرار گیرد.» آنگاه ضمن اشاره به اینکه در حال حاضر چنین پایگاهی در کشور وجود ندارد راهکارهایی برای پرهیز از تکرار در پژوهش ارائه می‌دهد. در سایت معاونت آموزش حوزه‌های علمیه نیز با عناوینی مواجه می‌شویم که طلبه نباید برای پایان‌نامه انتخاب نماید. عنوان این صفحه چنین است:«موضوعاتی که نمی‌توانید برای پایان‌نامه سطح 3 و 4 اخذ کنید.» اما به راستی پژوهش نباید تکراری باشد؟ به عبارتی دیگر آیا نباید موضوعاتی که درباره آن تحقیق شد مجدداً پژوهش شود؟ پژوهش تکراری به چه معنی است و اساساً به چه نوع پژوهش‌هایی ( و با چه وصفی) تکراری نمی‌گوییم؟ آیا می‌توان به صرف اینکه درباره یک موضوع، تحقیق شده و هرچند مسائل آن جزو مسائل دارای اولویت باقی مانده است، یا حتی مسأله آن نیز حل شده است، راه جستجو و تحقیق در آن‌باره را مسدود کرد؟ کنکاش علمی درباره پاسخ به این پرسش‌ها و در این‌باره(که آیا در خصوص پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و سطح سه که شأن تمرینی دارند و غالبا در اینگونه پژوهش ها تولید علم رخ نمی‌دهد،) می‌توان چنین سخت‌گیری‌هایی را اعمال کرد، در حوصله یک یادداشت علمی نمی‌گنجد، و مجال دیگر می‌طلبد. در اینجا برای اطلاع اهل نظر به چند نکته اشاره می‌کنم. اگر مجدداً به دو تیتر بالا (مربوط به سایت دانشگاه فردوسی و معاونت آموزش حوزه) نظری بیاندازید در هر دو مورد از عنوان پژوهش تکراری استفاده نشده است. سایت دانشگاه فردوسی مشهد از عبارت «راهنمای تکراری نبودن موضوع پایان‌نامه» استفاده کرده است و سایت معاونت آموزش حوزه از تعبیر «موضوعاتی که نمی‌توانید برای پایان‌نامه سطح 3 و 4 اخذ کنید.» ♻️حال به چند نکته توجه کنید: 1. فرض کنیم درباره یک موضوع علمی دو یا چند بار توسط چند محقق مختلف پژوهش شود، آیا می توان گفت پژوهش تکرار شده است؟ حال اگر یک نفر چند تحقیق را انجام دهد چطور؟ بله البته اگر پاسخ یک مساله چنان روشن باشد که در عرف خاص متخصصان، بررسی مجدد مسأله به اتلاف سرمایه بیانجامد، تکرار چنین تحقیقی ناصواب و توجیه علمی ندارد. 2. حتی مسأله‌های ریاضی نیز زمانی که حل می‌شوند، همچنان در معرض پژوهش اهل تحقیق قرار دارند، این مسائل در طول زمان با روش‌های حل مسأله جدیدتری مواجه می‌شوند، راه حل‌هایی ساده‌تر و سهل الوصول‌تر. ۳. مسائل نباید از روی میز اهل تحقیق برداشته شود، و اساساً ذات پژوهش به ویژه پژوهش‌های علوم انسانی- اسلامی اقتضا نمی‌کند تا آن را به تکرار مخل متصف کرد. ۴. پاسخ به بسیاری از پرسش‌ها و یا حل بسیاری از مسائل با یک یا چند تحقیق به دست نمی‌آید. ۵. تکرار در موارد ذیل نه تنها ایرادی ندارد، بلکه اتفاقا انجام پژوهش در این موارد توصیه می شود: ۵.۱. نکته نخست آنکه ذات پژوهش به معنی فرایند تولید دانش با تکرار میانه ای ندارد. چون پژوهش یعنی فرایند تولید علم و کار تکراری با تولید علم میانه ای ندارد. بنابراین درست آن است که بجای پژوهش تکراری بگوییم موضوعات تکراری. ۵.۲. تکرار در موضوعات پژوهشی نیز در صورتی قابل نقد است که مخل باشد، مثلاً اتلاف سرمایه به شمار آید یا در اولویت مسائل علم نباشد، و از طرفی برای منع تکرار مخل نیز باید دلیل داشته باشیم، بنابراین موضوعاتی با نتایج ناقص و یا پژوهش‌های ناقص نمی‌تواند مخل به شمار آید با این توضیح که زمانی که پژوهش یا پژوهش‌های انجام شده حول موضوع مربوطه با نتایج ناقصی همراه باشد و یا نتوانسته باشد به حل مساله کمک قابل توجهی نماید، به عبارتی دیگر به‌رغم تلاش محققین پیشین ابهام مساله همچنان باقی باشد، باید برای تکمیل تحقیقات ناقص و یا دستیابی به نتیجه قابل اعتماد به تحقیق حول آن موضوع پرداخت. ادامه دارد... @masaelepazuheshi
📝محمد صدرا مازنی 📚درباره پژوهش تکراری(۲) ادامه... ۵.۳. نکته دیگر اینکه یک موضوع براساس وجوه مختلف می‌تواند محل توجه اهل تحقیق واقع شود، از بحثهای مهم تطبیقی که بگذریم، پارادیم‌های مختلف علمی و سبک‌های اجتهادی ایجاب می‌کند یک موضوع از زوایای مختلف بحث و بررسی شود. با این توضیح که تفاوت در مبانی(هستی شناسانه، معرفت شناسانه، انسان شناسانه و...)، تفاوت در اهداف، رویکردها و روش‌ها و ... که امکان نتایج متفاوت را در تحقیق منتفی نمی‌کند. مثلاً نوع نگاه اهل علم به اموری مانند رد یا قبول نقش عقل در فهم متون دینی، پذیرش یا عدم پذیرش امکان فهم و تفسیر قران توسط غیرمعصوم، ضرورت یا عدم ضرورت دانش اصول موجب شکل‌گیری دو پارادیم اصولی و اخباری می شود، و در درون پارادایم اصولی نیز با تفاوت کمی یا کیفی یا ترکیبی برخی عناصر، مکاتب مختلفی شکل می‌گیرد. حال چگونه می‌توان تحقیق درباره یک موضوع پژوهشی را از زوایای مختلف و براساس تئوری‌های مختلف منتفی دانست و آن را تکرار به شمار آورد. حتی با فرض اینکه براساس یک پارادایم تحقیقی شکل بگیرد نیز، نمی‌توان ادامه تحقیق در آن بحث را منتفی دانست، ای بسا محققی به رغم پژوهش‌های انجام شده به نتایج متفاوتی دست یابد، یا حتی با فرض رعایت اخلاق پژوهش به همان نتیجه پیشتر برسد. به نظر می‌رسد مشکل در انجام پژوهش‌های تکراری نیست، بلکه باید از طریق آموزش‌های لازم، به ویژه برای نومحققان و نیز برخی از اساتید راهنما و مشاور، تضمینی در انجام فرایند تحقیق صورت گیرد، و از این طریق به نتایج قطعی‌تر امیدوار بود. ۵.۴. نکته اساسی در انجام تحقیق توجه به نقش پیشینه آن و تمایز تحقیق در پژوهش جدید با پژوهش‌های قبلی است. یک پژوهشگر می‌تواند درباره یک موضوعی که قبلا کار شده مجددا تحقق کند، مشروط بر اینکه در بخش پیشینه تحقیق، به طور کامل و علمی، آثار قبلی را ذکر نماید و نشان دهد که تحقیقات پیشین نقص‌هایی داشته‌اند. ۵.۵. منطق رشد علم هم با کارهای متعدد و مکمل درباره یک موضوع اتفاق می‌افتد و الا با صرف اینکه یک موضوع یکبار تحقیق شده (ولو آن طلبه موضوع را ذبح کرده باشد) نمی‌شود جلوی انتخاب مجدد آن موضوع و مسئله و تکمیل بحث را گرفت. زیرا پژوهش به معنی واقعی کلمه فرایند تولید دانش است و حتی زمانی که چند پژوهش از یک روش معین با ابزار معین به نتیجه واحد بیانجامند،(تاکید می‌کنم مشروط بر اینکه فرایند فکر ورزی و جستجوگری در هرکدام از این چند پژوهش کاملا مستقل باشد،) باز هم در اطلاق پژوهش تکراری به چنین مواردی تردید دارم. ۵.۶. بله؛ چنانچه بخواهیم وارد مبحث اولویت‌سنجی تحقیقات بشویم، می‌توانیم امکانات را تقسیم کنیم و بگوییم، این چند پژوهش در اولویت ما نیست، والا پژوهش تکراری را اساسا پژوهش نمی‌دانم، و از محل بحث نیز خارج می‌دانم. این بحث با اعلام نظر اهل تحقیق تکمیل می شود. @masaelepazuheshi
📝محمدصدرا مازنی 💠«هاتا» را به خاطر بسپارید! (۱) 🔸️چهار عنصر کلیدی که شما را تبدیل به یک پژوهشگر حرفه ای می کند؛ من از این چهار عنصر با علامت اختصاری «هاتا» یاد می‌کنم. 🔸️عنصر کلیدی اول: هنر: اولین عنصر قابل توجه هنر است؛ یک پژوهشگر باید ذوق، روحیه و علاقه لازم برای انجام پژوهش را داشته باشد؛ عوامل متعددی موجب ایجاد این ذوق می‌شود؛ مثلاً میل به نوشتن، احساس نیاز برای پژوهش و تحقیق، داشتن انگیزۀ معنوی یا مادی برای دست به قلم شدن؛ چنانچه مشاهده می‌شود برخی از این موارد جنبه ایجادی دارد؛ یعنی تا ضرورت پژوهش و نقش آن در رشد علمی و معنوی جامعه به درستی تبیین نشود؛ نیاز به نوشتن احساس نمی‌شود. این ضرورت می‌تواند توسط خود دانشجو یا طلبه ایجاد شود؛ اما نقش اصلی برای تشویق آنان برعهدۀ اساتید، مدیران و معاونان پژوهش است. سبک تدریس، تشریح دلایل توسعه یک علم، نقش نگارش خوب و پژوهش مفید در اقتصاد و معیشت پژوهشگر، اشاره به لذات حل مسأله از جمله نکات موثر در ایجاد انگیزه است که متولیان علم و تحقیق باید به آن توجه داشته و برای پژوهش آموزان تبیین نمایند. ادامه دارد... @masaelepazuheshi
📝محمدصدرا مازنی 💠«هاتا» را به خاطر بسپارید! (۲) 🔸️عنصرکلیدی دوم: آموزش: دومین عنصر کلیدی برای پژوهشگر حرفه ای شدن توجه به آموزش های کافی است؛ یک پژوهشگر پیش از هر چیز باید نسبت به موضوع پژوهش احاطه علمی داشته باشد؛ نمی‌توان به صرف ذوق و علاقه دست به قلم شد؛ تا دانش کافی نباشد، اصطلاحات تخصصی یک دانش و ابعاد آن علم برای پژوهشگر شناخته شده نباشد؛ حق ندارد درباره آن بنویسد. یعنی نمی‌تواند سخن مستدل، علمی و قابل اعتماد در آن باره بنویسد. به قول جامی: ذات نایافته از هستی بخش/ کی تواند که شود هستی بخش خشک ابری که بود ز آب تهی/ ناید از وی صفت آب دهی دوستی می‌گفت: علاقه زیادی به گل و گیاه دارم؛ جوانتر که بودم به فکر راه‌اندازی یک گل‌خانه افتادم؛ با معرفی یکی از آشنایان به جهادکشاورزی رفتم. کارشناس مربوطه از من پرسید: شما رشته کشاروزی درس خوانده اید؟ گفتم: نه. پرسید: زمین مناسب برای گل‌خانه دارید؟ گفتم: خیر. سؤال کرد: پول و بودجه لازم را برای راه‌اندازی گل‌خانه صنعتی دارید؟ پاسخ من به این سؤال هم منفی بود. گفت شما که نه دانش لازم را دارید، نه زمین مناسب و نه پول کافی پس چه طور برای اداره گل‌خانه می‌خواهید اقدام کنید؟ گفتم من علاقه دارم! پاسخ کارشناس کشاورزی روشن بود. دوست من هرگز سراغ آن کار را نگرفت. فراوان دیده شده است که طلبه یا دانشجویی برای نگارش پایان‌نامه به سمت یک موضوع مهم، کاربردی و مورد نیازی رفت که اتفاقاً علاقه و میل لازم نیز برای پژوهش و حل آن مسأله را داشت؛ اما نتوانسته است به توفیق لازم دست یابد و یا اینکه در میانه راه خسته و دلزده شده است و یا اینکه چند برابر یک موضوع دیگر که در حیطه دانش تخصصی اوست وقت صرف کرده است؛ مثلاً شخصی حوزه تخصصی‌اش فقه است؛ اما می‌خواهد مطالعه تطبیقی یک مسأله فقهی را با دانش جامعه شناسی انجام دهد. اگرچه این شخص دانش لازم در حوزه فقه را دارد؛ اما از جامعه شناسی سر در نمی‌آورد؛ او باید کل آثار مهم و مرتبط با موضوع تحقیق به اضافۀ دانش عمومی جامعه‌شناسی را بخواند(یعنی چیزی حداقل در حد واحدهای درسی مقطع کارشناسی جامعه شناسی) تا بتواند وارد این حوزه تحقیق شود؛ یا اینکه شخصی موضوع خوبی را که اتفاقاً مهم و بر زمین مانده است را ملاحظه می‌کند؛ اما تقریباً هیچ منبع فارسی درباره موضوع پژوهش وجود ندارد؛ تمام منابع آن انگلیسی، آلمانی یا فرانسه است. دانشجو نیز دریغ از توان ترجمه چند کلمه تخصصی از زبان اصلی به فارسی! ای بسا چنین اشخاصی اساساً حق پژوهش در این حوزه را نداشته باشند؛ بنابراین کمیته علمی مربوطه نباید موضوعاتی که توسط اشخاص فاقد تخصص کافی ارائه شود تصویب نمایند. از این رو توصیه می‌شود سراغ موضوعاتی بروید که در اطراف آن تخصص لازم را دارید. ادامه دارد... @masaelepazuheshi
📝محمد صدرا مازنی 💠«هاتا» را به خاطر بسپارید! (۳) 🔸️عنصر کلیدی سوم؛ تمرین: ممارست، کار عملی و تمرین سومین عنصر کلیدی است. برای ورزیده شدن در هرکاری باید تمرین کرد؛ از تمرین زیاد نهراسید؛ تا می‌توانید بنویسد و پاک کنید؛ بعد از نوشتن بلافاصله منتشر نکنید؛ ساعتی دیگر خودتان نوشتۀ خویش را ببینید؛ باصدای بلند آن را برای دوست؛ هم‌اتاقی، همسر و فرزند بخوانید؛ برخی از ایرادها در ساعتی که مشغول نوشتن هستید دیده نمی‌شوند؛ پاره‌ای از آنها هم زمانی برای شما روشن می شود که آن را با صدای بلند بخوانید؛ شنوندگان به خوبی ابهامات یا اشکال‌ها را می‌فهمند و به شما یادآوری می‌کنند. با اینهمه از فراوانی ایراد نهراسید؛ هیچ نویسنده‌ای از بدو تولد نویسنده نبود؛ همگان مهارتها را آموزش دیدند، تمرین کردند، بد نوشتند تا خوب و حرفه ای شدند. این طور هم فکر نکنید که هرچه نوشتید حتماً باید منتشر شود. کافی است سراغ اهل تحقیق بروید، یا نویسندگان و یا حتی فیلم سازان، فراوان در کارنامه خویش نوشته هایی دارند که آن را منتشر نکرده‌اند. پس از منتشر نشدن نیز دلزده نشوید. @masaelepazuheshi
📝محمد صدرا مازنی 💠«هاتا» را به خاطر بسپارید! (۴) 🔸️عنصر کلیدی چهارم اخلاق: بهترین پژوهش ها بدون توجه به آداب و اخلاق بی ارزشند. مثل کالبد بدون روح است. از سعدی نقل شده است که: معصيت از هر كه ظاهر شود ناپسنديده است و از علماء ناخوبتر كه علم سلاح به دست شيطان است! نمی‌توان علوم را از ارزشهای اخلاقی جدا دانست؛ هر علمي تابع اخلاق است؛ استنثا ندارد. در نگارش مطلب، استنادات، نقل قول، نقد و رد قول رقیب و ... در همه موارد ‌پای‌بندی به اخلاق ضروری است. بنابراین یک پژوهشگر باید به آداب و اخلاق نگارش احاطه داشته باشد. با اخلاق باشید؛ حرفه ای بشوید! @masaelepazuheshi
محمد صدرا مازنی 📚معرفی کتاب 💠عمده پژوهشگران حوزه دین که نه؛ همه آنان با استاد احد فرامرز قراملکی آشنا هستند؛ اغلب اهل پژوهش کتاب‌های ایشان در حوزۀ روش تحقیق را خوانده و احتمالاً به دیگران توصیه کرده‌اند؛ تسلط قراملکی به روش‌شناسی پژوهش در گستره دین‌پژوهی موجب احترام اهل علم به استاد شده است. البته اینجا قصد معرفی این شخصیت علمی را ندارم؛ در فرصتی دیگر به تناوب چهره‌های برجستۀ روش تحقیق را معرفی خواهم کرد. تصمیمم در این نوشته معرفی یکی از جدیدترین آثاری است که در حوزه روش تحقیق تدوین شده است. کتاب اصول و فنون پژوهش در گستره دین پژوهی را احتمالاً یادتان هست؛ این کتاب نوشته جناب آقای دکتر قراملکی است؛ اینک اما جناب حجت الاسلام و المسلمین سیدغلامرضا موسوی تحریری جدید از مباحث روش‌شناسی پژوهش‌های دینی ایشان ارائه کرده است با عنوان: «روش‌های دین‌پژوهی» و انتشارات مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه نیز به اهتمام معاونت پژوهش حوزه آن را به زیور طبع آراسته است. از مؤلف محترم و همکاران ارجمندم حجج اسلام و المسلمین رفیعی و محمدی‌ یدک به خاطر اهتمام به انتشار این کتاب صمیمانه تشکر می‌کنم؛ پیشگفتار کتاب، آن را متمایز از اصول و فنون پژوهش در گستره دین‌پژوهی معرفی کرده و گفته شده است: «تلاش مؤلف ارائه چارچوبی علمی و روش‌شناختی برای تدوین و نگارش آثار علمی و پژوهشی در حوزه علوم دینی است و سعی شده است تا حدودی ادبیات این حوزه را آسان و زودیاب نماید.» به طلاب و فضلای پژوهش‌آموز حوزه و دانشگاه توصیه می‌کنم برای موفقیت در نگارش مقاله و پایان‌نامه این کتاب را در سبد مطالعاتی خویش قرار دهند @masaelepazuhesi
📝محمد صدرا مازنی 💠یک مساله پژوهشی: پیامدهای اخلاقی زیست شبانه بر روابط عاطفی زوجین» 🔻احتمالاً دربارۀ شهر بیدار(night life ) یا زندگی شبانه شنیده‌اید؛ پدیده‌ای که در بسیاری از كشورهای دنیا به رسمیت شناخته می‌شود. در این نوع زندگی چیزی به نام خاموشی نداریم؛ درباره ماهیت و اهداف طراحان این طرح و اینکه آیا به معنی تفریحات شبانه است یا خدمات24ساعته و یا تکاپوی چهار درصدی ها برای فروش کالا و تکاثر و استثمار بیشتر و یا چیز دیگر نمی دانم و اساسا اینها محل بحث ما نیست؛ کسانی که از این پدیده حمایت می‌کنند آن را به منزله خدمات بی وقفه به مشتریان دانسته و می‌گویند: «این خدمات شامل همه آن چیزهایی است كه مردم در طول روز امكان دسترسی دارند. سرویس حمل و نقل، مراكز تفریحی و درمانی و شغلی و... در چنین شرایطی شب دیگر زمانی از دست رفته یا عاملی تشدید كننده برای ترس یا ناامنی بخشی از مردم نبوده؛ بلكه می‌تواند همانند روز فرصتی برای زندگی به مفهومی تام و در همه ابعادش باشد.» اما می دانیم که شیفت زندگی از یک مدل به سبکی دیگر بدون هزینه نخواهد بود؛ بنابراین اگر بخواهیم «پیامدهای اخلاقی زیست شبانه بر روابط عاطفی زوجین» را بررسی کنیم. نکات زیادی برای بحث داریم که فقط به دو نکته اشاره می‌کنم؛ 🌕 نکته اول اینکه؛ در این عنوان «پیامد» را مفروض گرفتیم؛ به این معنی است که قصد نداریم از آثار مثبت زیست شبانه بحث ‌کنیم؛ بلکه می‌خواهیم به نتایج و پیامدهای منفی این نوع زندگی اشاره کنیم؛ 🌕نکته دوم: در عنوان یادشده با متغیرهایی مواجهیم که اگر بخواهیم مفروض اولیه خویش را به اثبات برسانیم باید آنها را مدنظر قرار دهیم و از این طریق فرضیه(نه به معنای خاصش؛ بلکه به عنوان مفروض عام تحقیق) را بیازماییم( آزمون فرضیه)؛ یعنی زمانی می‌توانیم پیامدهای زیست شبانه را ثابت کنیم که؛ اولاً: متغیر های مورد نظر خویش را به آزمون بگذاریم و ثانیاً: رابطه آن ها را تحلیل کنیم، و در نتیجه(از طریق آزمون) اثبات کنیم که بین این دو متغیر رابطه‌هایی وجود دارد. نوع مطالعه ما در این تحقیق میدانی خواهد بود؛ باید نمونه‌ها را بررسی کنیم؛ اینجا محقق با مشکل جدیدی مواجه می‌شود؛ اینکه اساساً زیست‌ شبانه‌ای در کشور نداریم! یعنی این سبک زندگی هنوز در کشور ما رسمیت نیافته! 🔻پس چه باید کرد؟ به سراغ تحقیقات سایر کشورها در این زمینه می‌رویم. ممکن است گفته شود: این کشورها با استاندارهای زندگی غربی اداره می شوند و ربطی به زیست اسلامی ندارد. بسیار خوب؛ اشکال فی الجمله وارد است؛ اما به منزله بی نیازی ما به تحقیقات سایر کشورها یا بی اعتباری پژوهش های آنها نخواهد بود؛ یعنی مطالعات سایر کشور ها برای ما مهم و قابل استفاده اند؛ زیرا جنس زندگی انسانها ناظر به امور فطری 《دین》 و 《 بی دینی》نمی شناسد. همگان نیازهای ثابتی دارند که ریشه در امور فطری دارد؛ از این رو در کنار مطالعه میدانی باید سراغ نخبه‌گان رفت و از متخصصین روانشناسی خانواده، اخلاق خانواده و...سوالات تحقیق را جویا شد. 🔻سخن کوتاه نمایم؛ عنوان یاد شده صرفا یک پیشنهاد بود، اگر قصد دارید در این باره تحقیق کنید حتما با اساتید در دسترس بیشتر مشورت کنید. 🔻این نکته هم قابل ذکر است که پدیده《زیست شبانه》موضوع عامی است که چندین مساله از دل آن می جوشد؛ اگر ابعاد بحث به حقوق، فقه، جامعه شناسی و... توسعه یافته و قیود آن نیز متعدد شود. یاعلی @masaelepazuheshi
محمد صدرا مازنی 📚معرفی کتاب: نیم دانگ پیونگ یانگ نوشته رضاامیرخانی 💠چندی پیش با یکی از دوستانم درباره وضعیت تحریم صحبت می کردیم و اینکه به همین خاطر کشور کره شمالی حال و روز خوبی ندارد. مردم در یک نظام بسته سیاسی و فرهنگی و در فقر شدید زندگی می کنند. استبداد داخلی و ظلم تحریم حکومت را فلج کرده، اگرچه حاکمان روز به روز فربه تر می شوند! آن دوست عزیز به دیده انکار درآمد که اطلاعات مربوط به این کشور، روایت دشمنانه است و از روی بغض و با اهداف سیاسی خاص منتشر می شود. و برای اقناع من به گزارشهای فراری ها و منافقین از وضعیت کشورمان اشاره کرد که غالبا دروغ و با اهداف ضربه زدن به جمهوری اسلامی در اختیار عموم قرار می گیرد. من اگرچه کتابهایی در زمینه وضعیت مردم این کشور مطالعه کرده بودم و به خاطر کنجکاوی بیشتر از مرور اطلاعات منتشره در برخی از سایتهای اینترنتی هم بی بهره نبودم؛ اما به دلیل اینکه اطلاعاتم عمدتا از کتابهای ترجمه شده ی همین قماش فراری های کره شمالی بود؛ وارد مجادله نشدم. تا اینکه حدود دوهفته قبل گذارم به کتاب فروشی دنیای کتاب افتاد و چشمم به کتاب نیم دانگ پیونگ یانگ رضا امیرخانی. بی معطلی آن را انتخاب کردم و از همان شب نخست شروع به خواندنش کردم تا امشب۱۴ شهریور که صفحات پایانی این کتاب را به اتمام رساندم. استبداد حاکمیت سیاسی با ایدئولوژی خاصش برایم غریب است. من در هنگام خواندن کتاب فراوان غصه خوردم و رنج کشیدم؛ برای مردمی که آزاد نیستند؛ اما احساس عدم آزادی هم ندارند! مردمی که شرطی شده اند و گویا جبر زندگی آنها را در این شرایط نگه داشته است و باید شکر گذار خدای نداشته شان هم باشند. نظامی تک حزبی، بی خدا با اندیشه جوچه. «نیم دانگ پیونگ یانگ» حاصل دو سفر رضا امیرخانی در سال۹۷ به کشور کره شمالی است. 《فصل اول کتاب یا «کیم چی» شرح سفر اول رضا امیرخانی به کره شمالی است. خردادماه ۹۷ او در پوشش مستندنویس با همراهی جمعی از اعضای حزب مؤتلفه اسلامی راهی پیونگ یانگ می شود. این فصل شامل توصیف فضای جامعه، چارچوب ها و قوانینی که مردم ناچار و گاه مشتاق به رعایت آن ها هستند، عدم دسترسی به تکنولوژی روز دنیا، نبود فردیت و فضای امنیتی حاکم و همچنین کنجکاوی های نگارنده و تلاش او برای کشف نادیده ها و برقراری رابطه با مردم است. فصل دوم یا «قاشق چی»، روایت حال و هوای امیرخانی بعد از بازگشت است. ته نشین شدن هیجانات و تحلیل عقلانی دیده ها و مقایسه حقایق با فیلم ها و کتاب هایی که درباره کره شمالی وجود دارد او را متقاعد می کند سفر دیگری به این کشور داشته باشد و با چشم دیگری زندگی در آن نقطه از جهان را ببیند. کشمکش ها و تلاش های او برای مجاب کردن کنسول کره شمالی برای صدور ویزا و البته چند خاطره پراکنده از سفرهایش محتوای این فصل را شامل می شود. فصل سوم یا «چیطولی» هم روایت سفر دوم امیرخانی به کره شمالی است که بهمن ۹۷ آغاز می شود و موافقت حزب کارگر کره شمالی برای ارتباط نزدیک تر امیرخانی و هم سفرانش با زندگی مردم عادی و مواجهه با مناسک تولد، ازدواج و مرگ جریانی متفاوت تر از سفر اول پیش می آورد. ملاقات با نویسندگان که در ادامه متوجه می شوند هیچ کدام کتابی منتشر نکرده اند، بازدید از یک مدرسه و مواجهه با نقص های آموزشی در آن سیستم، یک زایشگاه و مواجهه با کمبود امکانات وحشتناک پزشکی، یک مجتمع مسکونی و دکوراسیون داخلی منازل، فروشگاه ها و تنوع محدود اجناس و شرح گفتگو ها با دو سه نفر از اعضای حزب که برای همراهی با مسافران ایرانی تعیین شده اند؛ بخش هایی از این فصل کتاب را تشکیل داده اند.》 @masaelepazuheshi
🔴برای پژوهش ورزان(۱) 💠به سوی حرفه ای شدن 🔻تعریف مفهوم "واژه تحقیق" معانی لغوی واژه تحقیق درست و صحیح گردانیدن امور، پیدا کردن گمشده، یافتن، جستجو کردن، حقیقت یابی و به اثبات رسانیدن مدعا است. معنای لغوی پِژوهش : پِژوهش pezuh-es (اِ مص. پژوهیدن) 1ـ جستجو، بازجویی، بازجست، رسیدگی، تفحص، تحقیق، استفسار... بررسی¬ها و جستجوهای علمی ...(محمد معین، فرهنگ فارسی، ج1، ص778) و... و در اصطلاح تا کنون بیش از بیست و پنج معنا بر اساس انواع رویکرد ها و مکاتب دانشی برای تحقیق ارائه شده است، مثلاً می گویند تحقیق عبارت است از مجموعه مقررات و قواعدی که چگونگی جستجو را به پژوهشگر می آموزند، یا در تعریف دیگر تحقیق عملی است منظم به منظور پاسخ گویی به سؤال علمی مورد نظر. ♦️ادامه دارد... @masaelepazuheshi
💠نکته ویرایشی(۱) 🔻بدعهدی‌ها، دیگران را نسبت به انسان بدگمان می‌کند.❌ 🔻بدعهدی‌ها، دیگران را به انسان بدگمان می‌کند. ✅ نکته👇 «نسبت به» هنگامی استفاده می‎شود که بخواهیم مقایسه کنیم. @masaelepazuheshi
تاملات دکتر محمد صدرا مازنی درباره مسائل پژوهشی در حوزه دین. فرصتی برای ترویج فرهنگ پژوهش، ارتقای مهارتهای پژوهشی و افزایش سواد پژوهش در میان طلاب و دانشجویان @masaelepazuheshi
📝محمد صدرا مازنی 💠پیشنهاد عنوان پژوهشی: نقش اخلاق رقابت در افزایش شادکامی 🔻چندی قبل گذارم به دنیای کتاب جناب آقای مولانا افتاد؛ فروشگاهی بزرگ و مدرن واقع در طبقه سوم پاساژ صفاییه. مکانی دلچسب و جذاب که گاهی خود را به ضیافتش دعوت می کنم. تلفن همراهم زنگ خورده بود و مشغول شنیدن یک سوال شرعی درباره محدوده اختیارات و وظایف وصی برای صیانت از ثلث اموال متوفی بودم کهرچشمم به کتاب《در ستایش اتلاف وقت》 افتاد؛ توجهم جلب شد. آن را به دست گرفته و به مطالب معرفی کتاب در پشت جلد آن خیره شدم، در حالی که همچنان مشغول شنیدن سوال پشت خط تلفن همراهم بودم. 🔻غرضم از نوشتن این چند سطر نه طرح بحثی درباره وظایف وصی است و نه قصد معرفی کتاب در ستایش اتلاف وقت را دارم، که به رسم عادت در فرصتی مناسب آن را معرفی خواهم کرد. من از این کتاب به یاد کتابی دیگر که ۴ سال پیش در یک کتاب فروشی واقع در تهران دیده بودم افتادم؛ کتابی نوشته برتراند راسل با عنوان 《در ستایش بطالت》. 🔻ابتدا تصور کردم ترجمه و یا چاپ جدیدی از همان کتاب را پیش رو دارم؛ اما با دقت بیشتر متوجه شدم نویسنده این کتاب شخص‌دیگری است به نام آلن لایتمن؛ پنج فصل نخست کتاب را در مدت کوتاهی خواندم و به سراغ قفسه کتابخانه رفتم به قصد یافتن کتاب راسل. تصورم این بود که باید مدت زیادی را برای یافتنش تلاش کنم؛ اما در اولین نگاه چشمم به کتاب افتاد. دوباره مرور کردم و در صفحات میانی این کتاب موضوعی به ذهنم تبادر کرد که به نظرم رسید می تواند پیشنهادی باشد برای اهل تحقیق. 🔻سخن برتراند راسل در ستایش بطالت نه تشویق تنبلی، تن پروری، رکود و ایستایی؛ که تلاشی برای یافتن فراغت و نه به معنی مصطلح 《مدیریت اوقات فراقت》در زندگی است. فرصت دادن برای تقسیم عادلانه نشاط و امید به همگان است. اینکه بجای خوش بودن عده ای و فربه شدن جمعی اندک، همگان خوب زندگی کنند و خوش زیست نمایند. خوب بخورند و خوب لذت ببرند. از همین رو این پرسش ها به ذهنم رسید: 🔻آیا می توان رقابت را از مسابقه برای انباشت سرمایه و تکاثر و خارج کردن رقیب از صحنه و بیکار کردن اشخاص به فرصتی برای بالا بردن کیفیت کالا و خدمات و نیز افزایش نشاط و امید عمومی تبدیل کرد؟ آیا 《کار》 را که در فرهنگ دینی به بهترین تفریح توصیف شده است می توان برای همگان لذت بخش کرد؟ چگونه می توان در یک جامعه《نشاط و امید ناخالص ملی》 را جایگزین《تولید ناخالص ملی》 کرد؟ چگونه می توان محیط کار را بستر امن همگانی و نه حاشیه امنی برای درصد کمی از ثروتمندان تبدیل کرد؟ آیا می توان به جای احساس تکلیف کردن تا ارذل العمر، به رها کردن مشاغل و واسپاری آنها به جوانان و تقسیم ثروت به جمع بیشتری از جامعه اندیشید؟ 🔻پاسخ به همه پرسش های یادشده نه در حوصله یک مقاله است و نه در توان یک محقق بلکه مساله ای چند وجهی است که از یک طرف جزو شئون حکومت و به عزم و اراده حکمرانان برای حل آن مسائل مرتبط است و از طرفی دیگر به فرهنگ عمومی وابسته است؛ با این حال به گمانم می توان تحقیقی در قالب یک مقاله درباره اخلاق رقابت نوشت و در آن به برخی از پرسش های پیش گفته پاسخ گفت. رعایت اخلاق رقابت می تواند نقش زیادی در تقویت نشاط و شادکامی و بسط عدالت اجتماعی ایفا نماید. 🔻پ.ن: ۱. جامعه باید از اشخاص با تجربه در قالب مشاوره بهره جوید. ۲. کار جهادی برای کشور ما(به ویژه در شرایط تحریم) یک وظیفه همگانی است. و این نوشته هرگز به معنی لزوم کم کردن مدت و زمان کار در شرایط فعلی نیست(اگر چه فرهنگ جهانی باید به این سمت حرکت کند)؛ بلکه بر ضرورت واسپاری امور به جوانان و تقسیم وظایف و تقویت نیروی مولد تاکید می ورزد. @masaelepazuheshi
📝محمد صدرا مازنی 💠علیه برنامه ریزی! 🔻پیش از هر کلامی بگویم: موضعم درباره برنامه ریزی منفی نیست؛ یعنی زندگی بی برنامه ارزش زیستن ندارد. [التدبیر قبل العمل یومن العثار: برنامه ریزی قبل از انجام کار موجب مصونیت از لغزش می شود؛ امام علی(ع)] مرادم از عنوان یاد شده 《برنامه ریزی با قید روزمره گی با معیار پول است.》 یعنی من کار می کنم تا پول در بیاورم. اگرچه همه کار می کنند برای امرار معاش و پول نیز به کار تعلق می گیرد؛ اما این مرام که همه چیز با معیار پول سنجیده شود هویت اخلاقی ما را تحت الشعاع قرار داده است؛ با این منطق حتی《وظیفه》نیز فدای پول می شود. یعنی اگر انجام یک وظیفه کاری به زمانی غیر از ساعت اداری موکول شود، و به دلیل مشکلات سازمان در تامین بودجه و اعتبار، اضافه کاری تعلق نگیرد، کارمند انگیزه ای برای کار ندارد. 🔻در چنین وضعیتی آرامش نیز فدای پول می شود. درمان و بهداشت و حتی اخلاق نیز پولی می شود. همین چند روز پیش دخترم برای رفع اختلال در شبکه پیام رسان شاد ناچار شد تا با یکی از مراکز مشاوره تماس برقرار کند؛ مشغول صحبت با خانمی شد که نحوه رفع اختلال و ورود به شاد را به او آموزش می داد؛ بانوی پشت خط تلفن بسیار مهربان، آرام و با تانی صحبت می کرد؛ من که از این سبک پاسخ به ارباب رجوع کمی شگفت زده شده بودم تصور کردم این خدمتی از ناحیه وزارت آموزش و پرورش است؛ بارها به وزیر محترم و همکاران مرحبا گفتم که در عصر روز تعطیل اینچنین با طراوت و شاداب با ارباب رجوع صحبت می کنند و مشاوره می دهند؛ مکالمه طولانی شده بود؛ در تمام این مدت من رکب خورده بودم؛ اساسا با یک موسسه خدماتی خصوصی طرف بودیم، هزینه مشاوره به پای من حساب شده بود. توجه و ادب مثال زدنی بانوی پشت خط به طمع پول بود؛ یعنی اخلاق پولی! 🔻علم نیز پولی می شود؛ چندی پیش استاد ارجمندم آقای دکتر سید حسن اسلامی اردکانی درباره اشخاصی نوشت که به قول خودشان《مقاله غیرعلمی پژوهشی بلد نیستند》؛ چیزی که اهل علم و دانشگاهی برای حفظ شان و جایگاه خویش به آن توجه دارند و ابراز می دارند: تنها برای نشریه ای مقاله می نویسند که رتبه علمی پژوهشی داشته باشد! راز پنهان درون این گزاره این است که 《چون پول برایم مهم است برای نشریه ای می نویسم که روی رتبه علمی ام تاثیر بگذارد.》 یعنی برای من پول خلق کند. همین رویه دانشگاهی حوزه های علمیه را نیز به ضیافت خویش دعوت کرد. 🔻پدیده عریان دیگری نیز که جناب ایشان مطرح کرده بود تقاضای پول هنگفت برخی از نشریات علمی پژوهشی از دانشجویان نگون بخت مقطع دکتری برای دریافت اکسپت است. یک مورد درخواست۳۲میلیون تومان از دانشجویی توسط یک نشریه [نا]علمی پژوهشی برای پذیرش دو مقاله. نامش را چه بگذاریم؟ 🔻بنابراین من علیه برنامه ریزی ای سخن می گویم که اندیشه ورزی را از ما می گیرد. از اخلاق تهی می کند، زمانمان را به دست می گیرد؛ مدیریت می کند و به سویی می کشاند که در آن 《همه چیز با پول درست می شود》 و دیگر هیچ! 🔻از همین رو برای دستیابی به آرامش باید زمانی را علیه برنامه ریزی سپری کنیم. آزاد باشیم؛ ذهنمان را از روزمره گی خالی کنیم و درباره چیزهای دیگری غیر از همه چیزهای روزمره بیاندیشیم. زمانی را به بطالت و بی خیالی سپری کنیم. بگذاریم ذهنمان درباره خودمان بیاندیشد؛ به گذشته برگردد؛ در کوچه پس کوچه های زمان کودکی مان را جستجو کند؛ زمزمه های لالایی مادر را بشنود؛ اقتدار پدر را به یاد آورد؛ با خواهر و برادر نجوا کند؛ برای رقیب ورزشی کوری بخواند؛ لابه لای علفهای مزرعه پرسه بزند، نیش زنبور را تجربه کند، مشق مدرسه و دنبال توپ فوتبال دویدن و بازی های کودکانه را مرور کند و نرم نرمک بزرگ شود، به امروزمان برسد و بی وقفه از امروز بگریزد، به آینده سیر کند و خویش را بر فراز ابدیت جستجو کند؛ آنگاه امروزش را بسازد. با خود بگوید من کیستم؟ در کجای تاریخ قرار دارم؟ به کجا باید بروم؟ چه مسئولیتی دارم؟ این زمان بطالت؛ فصل رویش امروز و فردا است که ما را نو می کند؛ به خویشتن وجودمان سلام کرده و برای فردا امیدوار؛ علیکم انفسکم. @masaelepazuheshi
نکته یکی از کاربران درباره این یادداشت: حسین بیرامی: بدون انسان کامل که در فرهنگ تشیع از آن تعبیر به امام میشود.... ساخت چنان جامعه ای محال خواهد بود...... 😳😳😳😳......وجود انسان های ملکوتی و وارسته برای اجرای آن مسائل و بلکه برای پژوهش های اینچنینی ضروریست..... .... . . . در کشور بوتان هم برای اولین بار نشاط و امید ناخالص ملی رو به جای تولید ناخالص ملی به کار بردند، اتفاقا موفقیت هایی رو هم کسب کردن ، اما چه مسائلی رو در این راه قربانی کردند ،،،الله اعلم..... . . . . مقصود ازین پیام آنکه...... تمرکز حوزه و محققانش بر تولید انسان های وارسته و ملکوتی ، افرادی که از ایثار و صداقت بالا برخوردار باشن ، افرادی که تنها به تحقق حق و حقیقت در خارج فکر کنن و لو به قیمت جانشان، راه گشای بسیاری از مسائل تمدنی خواهد بود، و الا با تولید هزاران جلد مقاله و کتاب خوش عنوان ، دردی از جامعه ی سرگشته و غرب زده امروزی دوا نخواهد گشت.
با نظر شما موافقم. در ضمن نکته مربوط به کشور بوتان را در آغازین صفحات کتاب سیاست شادکامی دیدم که در فرصت مقتضی آن کتاب را معرفی خواهم کرد‌
نکته ویرایشی(2) نادرست👇 شما باید نیازهای خود را از قبل پیش‌بینی کرده و به آگاهی مدیر برسانید. درست👇 شما باید نیازهای خود را  پیش‌بینی کرده و به آگاهی مدیر برسانید. نکته👇 با وجود «پیش» نیازی به واژه تکراری و حشو «قبل» نیست @masaeleaklaqi
معرفی کتاب در ستایش اتلاف وقت.pdf
260.1K
اولین جلسه شفاهی معرفی کتاب طبق برنامه در روز جمعه مورخ۲۱شهریور برگزار شد. برای دوستانی که فرصت دیدنش را از صفحه اینستاگرام اینجانب نداشتند، بخشی از متن پیاده شده (فصل اول) را در اختیار می گذارم. @masaelepazuheshi