eitaa logo
پاورقی
474 دنبال‌کننده
247 عکس
60 ویدیو
32 فایل
پاورقی حاوی یادداشت‌‌ها و نکات مهم آموزشی و پژوهشی در عرصه‌ی سیاستگذاری پژوهشی، مهارت‌های پژوهشی، مباحث اخلاقی فرهنگی و اجتماعی، اولویت‌های پژوهشی، معرفی کتب فاخر دینی، فلسفی و اخلاقی ▫️برای ارتباط با مدیر به شناسه زیر مراجعه کنید: ✅ @sadramah
مشاهده در ایتا
دانلود
امام خمینی(ره) در کتاب اربعین حدیث خویش ذیل عنوان «ستاریت حق و غیور بودن خدا» بعد از اینکه بر پرهیز از پرده‌دری در مقابل دستورات الهی، لزوم توجه به پروردگار و ضرورت بازگشت به او اشاره می‌کند، می‌نویسد: «خدای تعالی رحیم است و بی‌بهانه برای رحمتش اقدام می‌کند....و اراده تو را در آن عالم موثر می‌فرماید.» آنگاه ترجمه حدیثی قدسی را به نقل از فتوحات مکیه و خطاب به بهشتیان ذکر می‌کند که مضمونش چنین است: «از جانب زنده پاینده‌ای که نمی‌میرد. به سوی زنده پاینده‌ای که نمی‌میرد. من هرچه را می‌خواهم موجود شود، به او می‌گویم باش، پس موجود می‌شود؛ به تو هم امروز اختیار دادم که هرچه را می‌خواهی بشود، امر کن، می‌شود.» اربعین حدیث، ص۵۳ و ۵۴ @pavaragi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 یک گزارش بسیار دیدنی و حرفه‌ای و جذاب از دیدار رهبری با مبلغین! ❗️ روحانی‌که ده روستای مرزی را کامل متحول کرده بود و به عشق دیدار رهبری... @pavaragi
‏کتابفروشی رویایی ژونگ شوگ در چین ⁣⁣ فضای این کتابفروشی با الهام از غنای ادبی تاریخی شهر «چونگ کینگ»، از تونل‌ها و آینه‌ها استفاده کرده تا مشتریان خود را به یک تجربه منحصر به فرد دعوت کند.⁣ در این کتابفروشی، قفسه‌ها به شکل آباژورهایی هستند که‏ازنورهای گرم، روشن، با اشکالی بدیع فضای خواندن را متفاوت و یگانه کرده است. در این مکان یک تونل تعبیه شده که قفسه‌های کتاب در کف ساختمان انعکاس یافته و برای بازدید کنندگان، فضا و دانش را به گونه‌ای عمیق‌تر جلوه‌گرمی‌سازد. @pavaragi
روزهایمان را با ادعیه آغاز می کنیم. از مناجات تقویت بنیانهای دینی و معنوی‌مان را جستجو می‌کنیم. این نوع مواجهه لازم و ضروری است. اما ما می توانیم به‌نوعی دیگر نیز از ادعیه استفاده کنیم. ادعیه از بعد سند و صدور آن از سوی معصوم(ع) قابلیت بررسی دارد و نوعا این نوع مواجهه در کرسی‌های تدریس حوزه‌ی فقه جاری است. بررسی حدیث از جهت صدور و دلالت آن، در فرایند اجتهاد امری متداول است. اما یکی از ابعاد کمتر پرداخته شده(به زعم بنده) رهیافت نیایش‌ها به مسائل فقهی، کلامی و اخلاقی است. به ویژه در بعد اعتقادات و اخلاق. البته نگارنده مقاله‌ای با عنوان «رهیافت اخلاقی نیایش‌های شیعی به مسئله شر» نوشته بودم و در نشریه پژوهشی تحقیقات کلامی نیز منتشر شده است و در توصیه به نگارش پایان‌نامه نیز برخی از طلاب و دانشجویان را به واکاوی کلامی و اخلاقی ادعیه تشویق کردم. بهرحال این نگاه به دعا ثمره علمی و عملی دارد؛ ۱) در حل مسائل جامعه موثر است؛ همچنین ۲) فهم عمیق دعا به تقویت کمالات اخلاقی کمک می‌کند. محمد صدرا مازنی @pavaragi
ابراز پشیمانی یکی از اینفلوئنسرهای اینستاگرام از مهاجرت از ایران @pavaragi
برداشت۲: برای موفقیت باید بر تولیدات جدید متمرکز بود. برنامه‌های جدید و به‌روز. کارعمیق نوشته کال نیوپورت @pavaragi
بانو فلسفه(۱) درسده های میانه کتابی در اروپا جایگاهی بسیار ارجمند یافت؛ این اثر حدود چهارصد سال در کتابخانه همه اهل مطالعه دیده می‌شد. نام کتاب تسلی بخشی فلسفه نوشته‌ی دولتمرد و محقق ایتالیایی به نام بوتئوس بود‌. این کتاب در سال ۵۲۳ میلادی و ظرف چند ماه به نگارش درآمد. بوتئوس در خانواده‌ای ثروتمند زاده شد. در ویلایی مجلل زندگی می‌کرد. با بانویی مهربان و برازنده به نام روستیسیانا ازدواج کرد. چرخ روزگار و احساس دین به جامعه او را وارد سیاست کرد. در دربار سمت‌های اجرایی بالا گرفت. اما در بهار سال ۵۲۳ میلادی، بخت او ناگهان برگشت. او متهم به دسیسه علیه شاه تئودوریک شد. بوتئوس بی‌گناه بدون اینکه فرصت خداحافظی با خانواده اش را پیدا کند روانه‌ی زندان شد. او متوجه خطر بود و می‌دانست راه بازگشت مسدود است. از این رو سخت افسرده و غمگین شد. در سلولی کوچک درباره محروم شدن سریع خود از نعمت و درباره همسر و فرزندان و ناعادلانه بودن سرنوشتش تامل می‌کرد. او باژرف اندیشی توانست تحمل زندان را آسان کند. تفکرات او به روی کاغذ رفت و یکی از بهترین کتابهای زندان‌نگاشته‌ی همه دوران‌ها را به بشریت هدیه داد. نوشته اش تصمیمی برای رهایی از رنج و غم‌های تنهایی بود. ادامه دارد. @pavaragi
نکته(۲۱) خدای متعال در سوره نسا، آیه ۱۴۸ می‌فرمایند: «لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ» خداوند بانگ برداشتن به بدزبانی را دوست ندارد، مگر از کسی که به او ستم شده باشد. این آیه به مظلوم اجازه دادخواهی و فریاد می‌دهد. در آیه ۴۱ سوره شوری نیز می‌فرماید: «وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِِ فَأُولئِکَ ما عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ». «و هرکس پس از ستم دیدن، یاری جوید و انتقام گیرد، راه نکوهشی بر او نیست» @pavaragi
بانو فلسفه (۲) بوتئوس وصف روزهای ناخوشی‌اش را در طلیعه‌ی کتاب تسلی فلسفه می‌آورد: «موهای سفید زودتر از موعد گوشه‌وکنار سرم روئیده و پوست و دست و پای رنجورم شل و آویخته شده است». او در این حال رنجور به ناگاه با میهمانی ناخوانده مواجه می‌شود: «در همین حال که تأمل می‌کردم و با قلمم شکایتی پر سوز و گداز می‌نوشتم، بالای سرم سایه زنی ظاهر شد که چهره‌اش سرشار از عظمت بود و چشمانش چون آتش می‌درخشید و قوه بصیرتش فراتر از تمام آدمیان بود...». میهمان ناخوانده شخصی استعاری است که او را بانو فلسفه می‌نامد. بانو فلسفه رسالتی سنگین دارد! او با دستورالعملهایی که از آثار کلاسیک فلسفی استخراج شده است، آمده است تا با سرزنشی محبت‌آمیز بوتئوس را به سازگاری با شرایط جدید دعوت کند. به او یادآور می شود که انسان ها بر بیشتر اتفاقاتی که برایشان رخ می دهد تسلط ندارند. از نگاه بانو فلسفه که با نگرشی رواقی سعی در آرام کردن بوتئوس دارد، سرنوشت تا حدود زیادی در دستان یک الهه قدرتمند و اغواگر به نام فورچونا یا الهه بخت است. ادامه دارد @pavaragi
بانو فلسفه (۳) الهه‌ی بخت شخصیتی مهم در تاریخ یونان بود. معمولا او را در حالی تصویر می‌کردند که با یک دست شاخ«فراوانی» را گرفته پر از میوه و تجملات و با دست دیگرش سکانی برای هدایت «سرنوشت انسانها». الهه‌ی بخت ممکن بود به مردمانش لبخند بزند یا مستقیم به سوی فاجعه براندشان! فیلسوفانه زیستن یعنی فهم همه‌ی آنچه در اختیار ما نیست، و مقاومت در برابر تملق‌ها و چرب زبانی های روزگار، و علم به اینکه هرگز نباید به چیزی که همیشه در دستان نیرویی غیر اخلاقی و بی قید است اعتماد کرد. و آمادگی برای روزی که شاید ناچار شویم در چشم بهم زدنی از همه نعمتها دست بشوییم. این نعمتها بخش عمده ان چیزهایی را در بر می گیرد که امروزه آنها را از لوازم ضروری شادکامی می دانیم.؛ چیزهایی همچون عشق وخانواده و فرزند و موفقیت و شهرت و مقام. اما برای فیلسوف هیچیک از اینها چیزی نیست که برای انسان متفکر واقعا شایسته اعتماد باشد. زیرا هر لحظه ممکن است تمام اینها در شرایطی ناگوار از دست برود! ادامه دارد @pavaragi
عارف گرانقدر مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی کتابی دارد به نام المراقبات. این کتاب که به منظور مراقبت از اوقات و قابل استفاده در طول سال نوشته شده است، همراه نکات مفید دیگر و تذکرات اخلاقی است که در سایر کتب، کمتر تجربه می‌شود. مرحوم مؤلف، پس از مقدمه‌اى، در دوازده فصل به هر کدام از ماه‌های قمری (از محرم تا ذیحجه) می‌پردازد و در خاتمه با تذکراتی اخلاقی کتاب را به پایان می‌برد. در بخشی از کتاب المراقبات (در بخش مراقبات محرم) آمده است: سزاوار است حال دوستان آل محمد - كه رحمت خدا بر آنان باد - بحكم دوستى و وفا و ايمان به خداوند بلند مرتبه و بزرگ و رسول كريم، در دهه اول محرم تغيير نموده و در دل و سيماى خود، آثار اندوه و درد اين مصيبتهاى بزرگ و دردناك را آشكار نمايند. بايد مقدارى از لذائذ زندگى را كه از خوردن و نوشيدن و حتى خوابيدن و گفتن بدست مى آيد ترك نموده و مانند كسى باشند كه پدر يا فرزند خود را از دست داده است... در بخشی دیگر می‌نویسد: يكى از فرزندان كوچكم در دهه اول محرم فقط نان خالى و بدون خورش ‍ مى خورد. و تا جائى كه مى دانم كسى به او نگفته بود كه اين كار را انجام دهد و گمان مى كنم سرچشمه اين كار دوستى باطنى او بود. حال اگر كسى نتواند در تمام دهه اول اين كار را انجام بدهد، بايد در روز تاسوعا، عاشورا و شب يازدهم نان خالى بخورد. و در روز عاشورا، تا عصر خوردن ، آشاميدن و حتى سخن گفتن - مگر آن كه لازم باشد - و ديدار با برادران دينى را ترك كرده و آن روز را روز گريه و اندوه خود قرار دهد. و نيز در دهه اول ، هر روز امام حسين (عليه السلام ) را با زيارت عاشورا زيارت نمايد. و اگر مى تواند مراسم عزادارى آن حضرت را در منزل خود با نيتى خالص برپا نمايد، بايد همين كار را بكند. و اگر نمى تواند، در مساجد يا منازل دوستانش به برپايى اين مراسم كمك كرده و اين مطلب را از مردم بپوشاند تا به اخلاص نزديك شده و از خودنمايى دور شود. و هر روز مقدارى از اوقات خود را در مكانهاى عمومى به عزادارى بپردازد. @pavaragi
معرفی کتابی ارزنده در زمینه عاشوراپژوهی کامِلُ الزّیارات یا «جامع الزيارات» و «كتاب الزيارات»، تألیف شیخ ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی، مجموعه احادیث و روایات اهلبیت(ع) درباره شیوه زیارت پیامبر(ص) و امامان(ع) و امامزادگان(ع) و ثواب و فضیلت آن میباشد که به زبان عربی و در قرن چهارم هجری نوشته شده است. اثر حاضر، یکی از ارزشمندترین مجموعه‌های حدیثی در زمینه زیارت و از منابع غنی عاشوراپژوهی می‌باشد که مهم‌ترین روایات این بخش را در خود جای داده است. مؤلف انگیزه نگارش کتاب را اینگونه بیان نموده است: «انگیزه من در نگارش این کتاب، تقرب به درگاه الهی و پیامبر و علی و فاطمه و ائمه صلواتالله عليهم اجمعین بوده و تلاش کرده‌ام با نشر معارف اهلبیت(ع) و نقل ثواب زیارت آن بزرگواران، به جمیع اهل ایمان هدیه ای تقدیم کرده باشم. اینک به روایتی از امام صادق(ع) درباره حب و بغض سیدالشهدا(ع) و نقش آن سعادت و شقاوت انسان که در کتاب کامل الزیارات نقل شده است را تقدیم می شود: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ(ع) قَالَ: مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ (ع) وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ الله بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَیْنِ (ع) وَ بُغْضَ زِیَارَتِهِ. حضرت امام صادق علیه السلام میفرمایند: کسی که خداوند خیر او را بخواهد، در قلب او محبّت به امام حسین(ع) و علاقه به زیارت ایشان را در قلب او قرار می دهد و اگر خداوند بدیِ بنده خود را بخواهد، بغض و کینه امام حسین(ع) و زیارت ایشان را در دل او قرار می دهد.» (کامل الزیارات: 142) @pavaragi
📄 آموزش مقاله‌نویسی (در قلمرو فلسفه اخلاق) ✅ به روش کارگاهی 📌 جهت ثبت نام به آیدی زیر مراجعه فرمایید ➡️ @sadramah
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی (۱) رضا بابایی «یادداشت/ note»، کوتاه‌ترین سازۀ نوشتاری است. پس از یادداشت، «مقاله/ essay» و پس از آن کتاب است. سابقۀ مقاله‌نویسی به قرن شانزدهم میلادی می‌‌رسد و نخستین نوشتارها در این قالب، به قلم میشل مونتنی فرانسوی(۱۵۳۳-۱۵۹۲) و فرانسیس بیکن انگلیسی(1561-1626) است؛ اما یادداشت‌نویسی، پیشینه‌ای طولانی‌تر دارد؛ زیرا اکثر رساله‌های کوتاه علمی در گذشته‌های دور و نزدیک، شبیه همین قالب نوشتاری است. همانندی‌های یاداشت با مقاله و ‌کتاب، ‌کم نیست؛ مثلا یادداشت نیز مانند مقاله باید «مسئله‌محور» باشد، نه «موضوع‌محور». همچنین یادداشت‌ باید همچون ‌کتاب و مقاله، ساختارمند و به نثر معیار باشد. با وجود این، یادداشت ویژگی‌هایی دارد ‌که آن را از هر قالب دیگری جدا می‌‌کند. برخی از آن ویژگی‌ها به این شرح است: ۱۴۰۲/۰۴/۱۱ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی(۲) رضا بابایی سه ویژگی یادداشت یک. اگر بخواهیم قالب‌های نوشتاری را با انواع شعر فارسی مقایسه کنیم، کتاب مانند قصیده یا مثنوی بلند است، مقاله مانند غزل، و یادداشت همچون رباعی. در یادداشت، نویسنده باید در زمینی کوچک، خانه‌ای بسازد که همۀ بخش‌های یک سازۀ مسکونی را دارا است. در کتاب یا مقاله، زمین بیشتری در اختیار نویسنده است. بنابراین در مهندسی نوشتار و چینش مطالب، دستش بازتر است؛ اما یادداشت‌نویس مانند معماری است که باید در زمینی به مساحت چهل متر مربع، خانه‌ای بسازد که اتاق خواب و پذیرایی و آشپزخانه و حمام و سرویس بهداشتی و دیگر امکانات یک سکونت‌گاه ‌کامل را داشته باشد. دو. در هیچ نوشتاری، سرعت قلم نباید بیشتر از سرعت فهم خواننده باشد؛ اما در یادداشت، سرعت قلم در چینش مطالب و پیشبرد مباحث، باید مقداری بیشتر از سرعت آن در مقاله و ‌کتاب باشد. بنابراین یادداشت، قالبی مناسب برای محافظه‌کاری یا چرب‌زبانی و زیاده‌گویی نیست؛ بلکه به دلیل کوتاهی و دامنۀ محدودش، نیاز بیشتری به صراحت و صلابت قلم دارد؛ چنانکه زبان رباعی نیز صریح، گویا، سرراست و ‌کوبنده است. قلم در یادداشت، ضرباهنگی تند و شتابان دارد و لحظه‌ای چشم از مقصد خود برنمی‌دارد. بنابراین با هر سطر و بلکه با هر کلمه ‌که می‌نویسد، یک گام به مقصدش نزدیک‌تر می‌شود. به همین دلیل، صریح‌ و ر‌ک‌گو است و پیوسته بر فهم خواننده تازیانه می‌زند تا در میانۀ راه به خواب نرود. تازیانه‌های قلم در یادداشت، از بازی‌های زبانی آغاز می‌شود و تا آرایه‌هایی همچون طنز و غافل‌گیری خواننده و هجوم ناگهانی بر پیش‌فرض‌های او پیش می‌رود. سه. در یادداشت، حتی یک کلمۀ زائد، عیب محسوب می‌شود؛ اما در مقاله تا چند پاراگراف ‌کم‌فایده هم بخشوده است. ایجاز و اختصار، به قدری در یادداشت اهمیت دارد ‌که بهتر است آراستگی آن در پیراستگی باشد. کلمات زائد در یادداشت، سرعت‌گیر و دشمن تمرکز است. تمرکز خواننده در یادداشت، بسیار مهم است؛ زیرا در یادداشت، نویسنده فرصتی برای جبران ندارد. اگر خواننده‌ای در فهم عبارتی یا جمله‌ای یا بندی در یادداشت، دچار مشکل شود، مانند خواننده‌ای است که فصلی از یک کتاب را نفهمد و از آن بگذرد. بنابراین، تا می‌توان باید از عواملی که تمرکز او را بر هم می‌زند، پرهیز کرد و مهم‌ترین آنها، کلمات و عبارات زائد یا کم‌فایده یا کژتاب است. ۱۴۰۲/۰۴/۱۱ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی(۳) رضا بابایی پنج ویژگی یادداشت یک. یادداشت‌نویسی، همان نکته‌گویی است در چهرۀ نوشتاری. پس نام دیگر یادداشت‌نویسی، نکته‌نویسی است. فرق یادداشت با مقاله، فرق «نکته» با «مطلب» است. «مطلب» را در مقاله می‌گویند و «نکته» را در یادداشت. نکته، مغز مطلب است و از این رو یادداشت نیز باید نغز باشد. در یادداشت‌ها هم می‌توان «مطلب» گفت یا «نظریه‌» پرداخت؛ اما نخست باید آن مطلب یا نظریه را به «نکته» و «تلنگر» تبدیل کرد؛ یعنی آن را چنان پوست‌کنده و فشرده ساخت که به نظر نغز و تازه بیاید. اگر نوشتن را به میدان جنگ تشبیه کنیم، یادداشت‌نویسی مانند جنگ‌های چریکی و پارتیزانی است، و ‌کتاب و مقاله شبیه جنگ‌های کلاسیک. دو. یادداشت‌ها ممکن است در حد افق‌گشایی یا مقدمه‌چینی یا مسئله‌سازی باشند؛ برخلاف مقاله یا کتاب که نباید پرسش‌ها را بی‌پاسخ بگذارند و بگذرند. گاهی یادداشتی، طرح پرسشی یا مسئله‌ای است بدون حل آن. سه. کوتاهی و خوش‌خوانی این قالب، یادداشت‌‌نویس را قادر می‌سازد که طی یادداشت‌های فراوان و در زمانی کوتاه، دربارۀ مسائل متعدد و گوناگون بنویسد. چهار. یادداشت‌نویس، بیش از تتبع و جست‌وجو در منابع، نیاز به نشانه‌ها و ذهن تحلیل‌گر و نکته‌یاب دارد. همان‌قدر که قالب مقاله و کتاب در خدمت محققان است، یادداشت به کار متفکران و تحلیل‌گران می‌آید. پنج. معمولا با تجزیۀ مقالات نمی‌توان آنها را به چند یادداشت تبدیل کرد؛ زیرا هر یادداشت، ساختاری کامل دارد، اما معمولا اجزای یک مقاله یا کتاب، وابسته و پیوسته به یک‌دیگرند. یادداشت، هر قدر هم ‌که ‌کوتاه است، نباید ناقص الخلقه باشد. یادداشت سالم، همۀ اجزای یک نوشتار کامل را دارد؛ از اشاره به ضرورت مسئله تا استدلال و نتیجه. خطای رایج در میان برخی نویسندگان، این است که گمان می‌کنند مقاله، بخشی از کتاب است و یادداشت بخشی از یک مقاله. هرگز! یادداشت و مقاله و کتاب، سه قالب با سه هویت و با سه ساختار متفاوت است. ۱۴۰۲/۰۴/۱۳ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی(۴) رضا بابایی پنج ویژگی یادداشت یک. اقتضای این قالب، زبانی صمیمی‌ و دوستانه و اندکی متفاوت است و همین، گفت‌وگو را آسان‌تر می‌کند. بنابراین، زبان معیار در یادداشت، با زبان معیار در مقاله و کتاب، اندکی فرق می‌کند و این فرق بیشتر در میزان صمیمیت و بازتاب صادقانه‌تر شخصیت نویسنده در متن است. بر این پایه، کتاب از مقاله رسمی‌تر است و مقاله از یادداشت. دو. قالب یادداشت، مخاطبان بیشتری دارد؛ هم به دلیل کوتاهی آن و هم به دلیل محتوا و موضوعی که معمولا برای یادداشت‌نویسی برمی‌گزینند. برخلاف مقاله و کتاب، مخاطب یادداشت، گروهی خاص از طبقات اجتماعی یا علمی نیست. خوانندۀ یادداشت، به چیزی بیشتر از سواد خواندن و اندکی فرهیختگی و دردمندی نیاز ندارد. سه. برخی نویسندگان، اعماق را می‌جویند و برخی زوایا و گوشه‌ها را. قالب‌های مقاله و کتاب، بیشتر به کار نویسندگان گروه اول می‌آید و قالب یادداشت برای نویسندگان گروه دوم، کارایی بیشتری دارد. چهار. ساختار یادداشت، باید هنری‌‌تر باشد تا بتواند به مقصود برسد؛ چنانکه زمین شما هر قدر کوچک‌تر باشد، باید در نقشۀ مهندسی ساختمان، هنرمندانه‌تر عمل کنید تا به آنچه می‌خواهید برسید. لازمۀ ساختار هنری، تخلف از شیوه‌های رایج و دست‌مالی‌شده در ورود به بحث و خروج از آن است. یادداشت، به دلیل کوتاهی و نقشۀ مهندسی آن و نیز به دلیل محتوای نکته‌‌سنجانه‌اش، باید از ادبیاتی آوانگارد نیز برخوردار باشد؛ یعنی مؤلفه‌های ادبی یا هنری یا سَبکی آن، قوی‌تر باشد. بنابراین یادداشت‌نویسی، فقط از عهدۀ کسانی برمی‌آید که افزون بر ذهن تحلیل‌گر، قلمی توانمند نیز دارند. پنج. ارجاعات مکرر به منابع، یادداشت را دچار اختلال می‌‌کند؛ بر خلاف مقاله و کتاب که بخشی مهم از اعتبار آنها، در تعداد منابعشان است. این تفاوت، از آنجا آب می‌خورد که محتوای یادداشت، از جنس «نکته» و «تحلیل» است و یادداشت‌نویس، نکته‌گو است؛ اما محتوای مقاله، از نوع «مطلب» است و مقاله‌نویس، یا باید نظریه‌پرداز باشد یا در پرورش نظریه‌ای، مهارت و دانش کافی داشته باشد. ۱۴۰۲/۰۴/۱۹ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi
💢 یادداشت و یادداشت‌نویسی(۵) رضا بابایی پنج ویژگی یادداشت یک. با ورود وبلاگ‌نویسی و سپس استاتوس‌نویسی در فیسبوک به جهان نوشتاری فارسی‌زبانان، یادداشت‌نویسی در ایران وارد مرحله‌ای تازه شد و در گروه‌های موبایلی، اوج گرفت. اما هنوز اکثر نویسندگان در این گروه‌ها، از یادداشت برای «مطلب» استفاده می‌کنند و نیز توانایی عبور از نثر معیار را ندارند؛ در حالی که گروه‌های مجازی، بیشتر مناسب یادداشت‌نویسی است و یادداشت، جای نکته‌گویی است نه شرح و بسط مطالب علمی. همچنین ادبیات یادداشت، باید فاصله‌اش را با نثر معیار، تا حدی حفظ کند. در واقع یادداشت‌نویس، اجازه و امکان بیشتری برای دخالت دادن خصلت‌های فردی خود در نوشتارش را دارد. بنابراین می‌توان «یادداشت» را شخصی‌ترین قالب نوشتاری نیز شمرد. ما به تعداد مقاله‌نویسان، سبک ویژه نداریم؛ اما علی القاعده باید به شمار یادداشت‌نویسان، سبک یا شبه‌سبک داشته باشیم. دو. بزرگ‌ترین خطری ‌که یادداشت‌نویسی را تهدید می‌‌کند، انشانویسی است. فرق انشا با یادداشت در توانایی و مهارت نویسنده در پرورش مطلب است. انشانویس، معمولا زیاده‌گو، بیهوده‌گو، مقلد، تکراری‌نویس و گرفتار ‌کلیشه‌های زبانی و محتوایی است. انشانویس، حتی در انتخاب موضوع و عنوان، چشم به دست دیگران دارد. شکل هندسی انشا نیز معمولا خط ممتد است. اما یادداشت‌‌ها گاهی ساختار چندضلعی دارند و گاهی زاویه‌ای نادیده را می‌‌کاوند و در ‌کاوش‌گری نیز از صفر شروع نمی‌‌کنند؛ بلکه از جایی آغاز می‌‌کنند ‌که دیگران سرانجام به آنجا رسیده‌اند. بدین ترتیب، هر یادداشت خشتی در دیوار دانش است. اما ‌کار انشانویس شمردن خشت‌های دیوار یا بازی با آنها است. سه. آن مقدار که یادداشت به طنز و شوخی نویسنده با خواننده نیاز دارد، مقاله و کتاب نیاز ندارد. اگر طنازی قلم در ‌کتاب و مقاله، مستحب است، در یادداشت واجب است؛ زیرا ادبیات یادداشت، ادبیات گفت‌وگو است، نه ادبیات سخنرانی و خطابه. گفت‌وگو بدون طنز و شوخی، منازعه است؛ اما سخنرانی بدون طنز و شوخی هم سخنرانی است. چهار. در یادداشت، نویسنده نباید گارد معلمی یا استادی بگیرد و حتی نباید خیلی جدی و رسمی باشد؛ بلکه باید خشم و نفرت و عشق و هیجان و دیگر حالات روحی و شخصی‌اش را –به صورت کنترل‌شده– در نوشته‌اش آشکار کند. پنج. پایان‌بندی استادانه در یادداشت، از اهمیتی فوق العاده برخوردار است؛ مثل رباعی که به‌واقع در مصرع چهارم متولد می‌شود؛ یعنی آغاز واقعی او در پایان او است. شروع‌های متفاوت نیز – مانند شروع طوفانی یا رندانه یا غافل‌گیرانه یا طنازانه – از امتیازهایی است که مجال آن در یادداشت، بیشتر است. ۱۴۰۲/۰۴/۲۵ تلگرام | ایتا | سایت @pavaragi
✅ مدرسه تابستانه روش های پژوهش و نگارش (روش های پژوهش کیفی و نگارش مقاله و پایان نامه) 🔴 برگزارکننده: آکادمی اخلاق پژوهی روشمند با همکاری انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی ☑️ با حضور پروفسور محمدسعید ذکایی، پروفسور عیسی محمدی، دکتر محمدعلی وطن دوست و دکتر قاسم فولادی (در 4 دوره آموزشی آنلاین) 📅 بازه برگزاری: 1 تا 30 مرداد ماه 👈سامانه ثبت نام: https://b2n.ir/metod1402 📌جزئیات برنامه: https://eitaa.com/ethicssbu @pavaragi
«دنیای قشنگ نو» جزو معدود کتاب‌هایی است که از زمان مطالعه‌اش در سالیان دور تاکنون همچنان تاثیر آینده‌پژوهانه‌اش را بر من حفظ کرده‌است. آینده‌ای که از دنیای غرب به تصویر می‌کشد بسیار دهشتناک است. آینده‌ای با کالبدی فاقد روح دین، اخلاق و معنویت! درباره‌ی جامعه‌ای غرق در لذت‌های دنیوی که به‌تدریج همه‌ی نمادهای معنویت، اخلاق و دین از بین رفته و به عناصری غیر ارزشی تبدیل شده باشد، تا جایی که اگر کسی حداقل‌های اخلاقی را رعایت نمابد، مورد تمسخر رسانه‌ای واقع شود، چه می‌توان گفت؟ مسئله اینجاست که سیاست‌مداران غرب، به دلیل غلطیدن در مبانی اباحه‌گرایی، بجای اینکه به‌درمان درد مزمن مردم غافل و بی‌پناه خویش همت بگمارند، تهاجمی سهمگین و همه‌جانبه‌ای به فرهنگ‌های دیگر داشته و زامبی‌وار به دیگر فرهنگ‌ها حمله‌ور شده‌اند! وقتی به آمارها نگاه می‌کنیم درمی‌یابیم غرب و در راس آنها آمریکا بسیار سریعتر از پیش‌بینی آلدوس هاکسلی به سوی دنیایی فاقد استانداردهای حداقلی اخلاقی به پیش می‌روند. فروپاشی نهاد خانواده، فرزندانی که تجربه‌ای از حضور پدر در کانون خانواده را نداشته و فقط با مادر رشد کرده و بزرگ شده‌اند، گواه این مدعا است. طبق برآورد «ورد فامیلی‌مپ»، ۴۰ درصد تولدها در آمریکا خارج از ازدواج هستند. یعنی به احتمال زیاد یک نفر از هر دونفر در خیابان‌های آمریکا، حرام‌زاده است. این آمار همچنین در کانادا ۳۳، در فرانسه ۵۷، در آلمان ۳۵، در انگلیس ۴۸ و در سوئد ۵۵ درصد است. در کنار این ناهنجاری وحشتناک با پدیده‌ی همجنس‌بازی نیز مواجهیم. معضلی جدی که به طرز مشکوک و خطرناکی به کشورهای در حال توسعه نیز تسری پیدا کرده است. در جریان اغتشاشات سال قبل با پشتیبانی رسانه‌ای عبری، عربی و غربی شاهد قارچ‌های سمی‌ای از این نوع بودیم. بررسی‌ها نشان می‌دهد برخی از این افراد به‌دلیل بی‌اطلاعی فرهنگی و دینی به این دام گرفتار شده و قابلیت اصلاح فرهنگی دارند. جامعه دینی وظیفه‌ی سترگی در قبال این دسته از ناآگاهان دارد. استفاده از فرصت‌های تبلیغی برای تبیین معارف و درمان این آسیب اجتماعی یکی از اقدامات جدی و در دسترس است. محرم و استمداد از روح بلند شهدای کربلا برای این امر سترگ راه‌گشا است. بیشتر می‌نویسم.... @pavaragi
بانو فلسفه (۴) بوتئوس فهمید که در دام وحشتناک جاذبه‌های فریبنده افتاده است. بانو فلسفه این را به او آموخته بود. او تصویری مشهور از «چرخ بخت» را معرفی می‌کند که میان موفقیت و لطف و مکافات و درد هولناک در حال گردش است. بخت با بی‌اعتنایی و بی‌رحمی مطلق این چرخ را به گردش در می‌آورد و از ضجه آنهایی که تا لحظاتی قبل از بخت‌ و اقبال خود اطمینان داشتند، لذت می‌برد‌. بانو فلسفه به بوتئوس می‌گوید: «اگر بکوشی چرخ را از حرکت بازستانی که واقعا مال تو نبوده است». در اینجا بخت خود به‌سخن می‌آید و با صداقتی تکان‌دهنده می‌گوید: «ناپایداری عین ذات من است؛ چرخم را با دوره‌های متغیرش می‌چرخانم و این بازی‌ای است که هیچ‌گاه دست از آن برنمی‌دارم.... .بله، اگر می‌پسندی با چرخ من بالا بیا، اما وقتی که به همین ترتیب در آستانه سقوط قرار گرفتی خیال نکن آسیبی به تو رسیده، چون قواعد بازی این‌طور حکم می‌کند.... ، آیا تراژدی با اشک و آهش همین را در خاطر زنده نمی‌کند؟ » ادامه دارد‌ @pavaragi
برگرفته از کانال مباحثات: ⚡️رحلت شیفه‌ی مکتوم خمینی به مناسبت درگذشت آیت‌الله شیخ حسن صانعی 🔹در بین یاران مجاهد امام خمینی کمتر شخصیتی سراغ داریم که علیرغم خاطرات فراوان از انقلاب و شخصیت بنیانگذار آن، اما مُهر سکوت بر لب داشت و در پاسخ به اصرار علاقمندان، توصیه امام را دلیل کتمان و سلوک فردی خود عنوان می‌کرد. آیت‌ﷲ شیخ حسن صانعی یار وفادار و مورد اعتماد امام بود که در سن ۸۹ سالگی و به تاریخ ۳۰ تیرماه ۱۴۰۲ دارفانی را وداع گفت. 🔹نامه‌ی سراسر مهر و محبت امام خمینی در ماه‌های پایانی عمر شریفشان به خوبی نشانگر اوج دلدادگی شیخ حسن صانعی به امام و لطف متقابل ایشان به این شاگرد مخلص‌اش بود. بسم ﷲ الرحمن الرحیم‏ ‏‏جناب حجت‌الاسلام آقای حاج شیخ حسن صانعی ـ دامت برکاته‏ ‏‏نمی‌دانم از کجای آشنایی‌ام با تو بنویسم. تو یکی از قدیمی‌ترین افرادی هستی‏‎ ‎‏که در کنار من بوده‌ای. هنوز سبزه‌ای بر رخسار نداشتی که صمیمی.ات یافتم. سالها‏‎ ‎‏قبل از شروع مبارزات پانزدهم خرداد.‏ ‏‏ تو سرباز گمنام این انقلابی، و خودت می‌دانی که هیچ چیز بهتر از گمنامی نیست. تو‏‎ ‎‏فردی هستی که از گذشته‌های دور خاطرات تلخ و شیرین مبارزات را با خود دارد.‏‎ ‎‏زیرکی و کم حرف، دانایی و محتاط.‏ ‏‏ در گرداب مبارزات همیشه دلسوخته بوده‌‌ای. کینه‌ات را نسبت به شاه در کمتر کسی‏‎ ‎‏دیده بودم. در بحرانها و فشارها هیچ گاه نسبت به من تردید نداشتی، گرچه گاهی‏‎ ‎‏خسته می‌شدی و افسرده.‏ ‏‏ در کوران فشار دستگاه شاه، تو که مسئول ادارۀ شهریۀ طلاب بودی، وقتی در‏‎ ‎‏محاصره دشمن قرار می‌گرفتی برای اینکه هیچ‌گونه اطلاعی به دشمن ندهی کم نبود‏‎ ‎‏مواقعی که قبوض رسید پولهای اخیار را ـ در پانزده سال مبارزه ـ چون غذایی گوارا‏‎ ‎‏می‌خوردی. پاداشت عندﷲ نیز گوارایت باد.‏ ‏‏ استعدادت، لطافت روحت، صداقتت چیزی نیست که فراموشم شود. تندخویی و‏‎ ‎‏عاقل. از خدا می‌خواهم عقلت را به تندخویی‌ات پیروز کند.‏ ‏‏من کاملاً به تو اطمینان دارم. لذا وکیل من می‌باشی در تمامی زمینه‌های شرعی. این‏ ‏چند سطر را نوشتم تا کمی از بسیار حقی که به گردن من و انقلاب داری را ادا کرده باشم.‏‎ ‎‏خداوند یار و نگهدارت باد.‏ ‏‏مرا از دعای خیر فراموش مکن. والسلام علیکم و رحمة ﷲ و برکاته.‏ روح ﷲ الموسوی الخمینی‏ ۲/۱۲/۱۳۶۷ 🔹آیت‌ﷲ شیخ‌ حسن‌ صانعی‌ در ۱۳۱۳ ش‌ در شهرستان‌ شهرضا به‌ دنیا آمد. پدرش‌ حجت‌الاسلام‌ والمسلمین‌ شیخ‌ محمدعلی‌ صانعی‌ از روحانیون‌ شهرضا بود. وی‌ تحصیلات‌ خود را همراه‌ با برادرش‌ آیت‌ﷲ شیخ‌ یوسف‌ صانعی‌ در زادگاه‌ خود آغاز کرد و سپس‌ جهت‌ تداوم‌ تحصیل‌ حوزوی‌ به‌ حوزه‌ی‌ علمیه‌ی‌ اصفهان‌ رفت‌. وی‌ پس‌ از فراگیری‌ دروس‌ مقدماتی‌ و سطح‌، به‌ شهرستان‌ قم‌ رفت‌. وی‌ تحصیلات‌ علوم‌ دینی‌ خود را با حضور در محضر درس‌ خارج‌ آیت‌ﷲ‌العظمی‌ بروجردی‌ تداوم‌ داد و سپس‌ به‌ محضر حضرت‌ امام‌ رسیده‌ و دروس‌ خارج‌ فقه‌ و اصول‌ را از محضر ایشان‌ فراگرفت‌. او از همان‌ دوران‌ طلبگی‌ جزو ملازمان‌ حضرت‌ امام‌ بود و مدیریت‌ بخشی‌ از پذیرایی‌ها و برنامه‌های‌ دیدوبازدید امام‌ را در بیت‌ معظم‌له‌ برعهده‌ داشت‌. 🔹وی‌ با شروع‌ نهضت‌ اسلامی‌ به‌ رهبری‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌ پای‌ در راه‌ مبارزه‌ با رژیم‌ پهلوی‌ نهاد. ایشان‌ در جریان‌ دستگیری‌ حضرت‌ امام‌ (ره‌) در آبان‌ ۱۳۴۳ ش‌ فعال‌ بود و مراجع‌ را به‌ صدور اعلامیه‌ یا اعلام‌ مواضع‌ در این‌ زمینه‌ ترغیب‌ کرد. وی‌ بعد از استقرار نظام‌ مقدس‌ اسلامی‌ بارها از طرف‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌ مأمور امورات‌ شرعی‌ شد و همراه‌ با سید هاشم‌ رسولی‌ محلاتی‌ از طرف‌ امام‌ (ره‌) در ۲۲ تیر ۱۳۶۲ به‌ عنوان‌ سرپرست‌ بنیاد پانزده‌ خرداد منصوب‌ شد. 🔹از جمله موارد نادری که از ایشان به عنوان خاطره و بیان زحمات برای انقلاب ثبت شده است این جملات نشان دهنده ی دلایل اصلی مکتوم بودن ایشان است: «در مورد وابستگی و ارتباط من با حضرت امام مطالب فراوانی هست که برای گفتن اکثرش یا مجال نیست و یا صلاح. روزی که بنا بود اطباء ایشان را عمل کنند من به اتاق مخصوص بیمارستان وارد شدم و دیدم آقای میریان که امروز هنوز در بیت امام مشغول و شاهد این ماجرا هستند مشغول پوشاندن لباس عمل به حضرت امام هستند. ایشان به محض دیدن من به آقای میریان اشاره کردند که کارش را رها کند و با این که تنها یک دست ایشان در آستین لباس رفته بود فرمودند: شما بیرون بروید.معلوم شد ایشان امور لازمی برای گفتن به من داشتند که از آن همه مسائل بعضی را گفته‌ام یا خواهم گفت و بعضی برای همیشه بین من و امام و خدا در سینه‌ام مکتوم خواهد ماند.» 🔸مشاهده متن کامل گزارش: https://mobahesat.ir/24093 🔻🔻🔻 @mobahesat @pavaragi
وَ إِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا ۚ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ(جاثیه/۹) و چون از آیات ما چیزی بداند آن را به مسخره می‌گیرد، چنین مردم کافر را (در دنیا و آخرت) عذاب ذلّت و خواری مهیّاست. @pavaragi
هوش مصنوعی سال‌ها قبل یکی از فلاسفه مشهور به نام نیک بوستروم کتابی را منتشر کرد که در آن یک سناریو تحت عنوان «به حداکثر رساندن گیره کاغذ» مطرح شد. او می‌گوید فرض کنید یک هوش مصنوعی برای تولید حداکثر تعداد ممکن گیره کاغذ توسعه پیدا کند. اگر این هوش مصنوعی به اندازه‌ی کافی باهوش باشد، می‌تواند کل دنیا را برای رسیدن به این هدف نابود کند. بنابراین اگر از من بپرسند؛ آیا هوش مصنوعی خطرناک است؟ خواهم گفت آری! سوال دیگر این که: اگر هوش مصنوعی خطرناک است چرا بشر هر روز اقبال بیشتری به آن نشان می‌دهد؟ می‌گویم به خاطر نیازی که به آن دارد! پاسخ به این سؤال‌ها با این صراحت نه به خاطر نادیده انگاشتن فایده‌های هوش مصنوعی است، فراوانی نیاز و ناتوانی انسان در حل بهنگام و روزآمد آن یکی از دلایل است که توجه به ابزارهای نوین ارتباطی و علمی، از جمله هوش مصنوعی را توجیه می‌نماید. با این حال خطرات آن ناگزیر است. زیرا ما هرگز خودمان را برای پدیده‌های جدید آماده نکردیم! برای مواجه با پدیده‌های جدید آموزش ندیدیم. هوش مصنوعی خطرناک است، همانگونه که سایر ابزارهای رسانه‌ای نظیر بسیاری از شبکه‌های ماهواره‌ای خطرناک‌اند. هوش مصنوعی خطرناک است، همانطوری که فضای مجازی خطرناک است. بلکه خطرات هوش مصنوعی به مراتب بیشتر از آنها است. اختراعات بشری نوعاً توسط اشخاصی فاقد مبانی فلسفی ساخته می‌شود و البته در خدمت فیلسوفان (عمدتاً فاسدالعقیده) و سیاستمداران(بدکردار) قرار می‌گیرد. مشکل جدی این است که سیاستمداران و فیلسوفان درک کاملی از خطرات ابزارهای نوین ندارند. یا اگر هم داشته باشند، بیشتر به نقش فرهنگ‌سازانه آن(بخوانید: ویرانگرانه), توجه داشته و به فکر توسعه‌ی مبانی فرهنگ سکولار و دنیامدارانه خویش‌اند. این نوع ابزارها عمدتاً از کشورهای پیشرفته ظهور می‌کنند، مخترعین‌شان در قلمرو علوم پایه نظیر مکانیک و شیمی و فیزیک اگرچه چیره‌دست و نابغه‌اند و همین نبوغ موجب اختراعات شگفت‌آوری در دویست سال اخیر شد که برای آسایش نوع بشر استفاده می‌شود، اما هرگاه نبوغ مهندسی (در عصر سلطه‌ی سکولاریسم)، با مبانی فلسفی عمیق خدامحور و انسان‌سازانه همراه نباشد، ناخواسته به خدمت جباران می‌آید. بنابراین مشکل در هوش مصنوعی نیست، مشکل اصلی در منطق و فلسفه حاکم بر جهت‌دهی هوش مصنوعی است. مشکل در استفاده از این ابزار است. انسان امروز هنوز تکلیفش با رسانه و فضای مجازی روشن نشده است. طبق برخی از آمارها 46 درصد اشخاص بازداشت شده طی اغتشاشات سال 1401، از تحریک رسانه‌های مخالف اثر گرفته بودند. جالب توجه اینکه دود فضای مجازی صرفا به چشم جمهوری اسلامی نرفت، حکمرانان فرانسوی نیز غافل گیر شدند! آنها ابراز داشتند فضای مجازی بیشترین نقش را در هدایت اعتراضات بر عهده داشته است. این یعنی حکمرانان تاکنون در مواجهه با این پدیده با نوعی انفعال مواجه‌اند. بنابراین در مقوله هوش مصنوعی با دو مشکل جدی مواجهیم؛ 1) منطق حاکم بر سایبرنتیک (و مناسبات انسان و ماشین) و فقدان نظریه‌ی توحیدی در تولید هوش مصنوعی و هدایت آن بر محور اخلاق؛ 2) فقدان آموزش و فرهنگ‌سازی لازم برای استفاده‌ی مناسب از این ابزار در سطوح مختلف از کودکستان تا حوزه و دانشگاه. راه‌کار منطقی به دست گرفتن ابتکار عمل در هر دو مقوله توسط دین‌باوران است. به‌گمانم در این راستا چند کار مهم باید انجام شود. اولاً اقدام حوزه‌های علمیه در راه‌اندازی ستاد راهبری فناوری‌های هوشمند حوزه‌های علمیه لازم، هوشمندانه و مبتنی بر درک صحیح از واقعیات فناوری و تأثیرات آن بر علم، دین، اخلاق و معنویت بود. ثانیاً باید تعاملات حوزه و دانشگاه در سطح ملی به نحو حداکثری گسترش یابد. بهره‌گیری از دانش فقیهان، فیلسوفان و متکلمین حوزوی و تدوین چارچوب‌های نظری هوش مصنوعی و استفاده از فرصت دانش و مهارت اندیشمندان دانشگاهی برای تولید محتوا امری ضروری است؛ ثالثاً خطرات فراوان احتمالی هوش مصنوعی در کنار فواید بی‌شمار آن، می‌طلبد تا علاوه بر صرف انرژی حداکثری برای تولید محتواهای فاخر و ترویج فرهنگ استفاده از آن در سطح ملی؛ در عرصه فراملی نیز ابتکار عمل را به‌دست گیرد. در این راستا ابتدا در سطح کشورهای محور مقاومت و سپس سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی و در گام بعد از طریق گفتگوی بین‌الادیانی می‌توان این موضوع را در دستور گفت‌وگوهای طرفین قرار داد. رابعاً آموزش‌های عمومی و تخصصی در دستور کار قرار گیرد. دانش‌آموزان، دانشجویان، طلاب، معلمان و اساتید حوزه و دانشگاه با اهمیت و خطرات و خدمات هوش مصنوعی آشنا شوند. به‌نظر می‌رسد اقداماتی از این دست می‌توانند در راهبری هوش مصنوعی بر محور توحید مؤثر باشند. فرایند یاد شده نباید مشمول زمان شود و‌ البته به موازات رایزنی‌های لازم، تیم‌های فنی و محتوایی می‌بایست با سرعت مطالعات لازم را در این رقابت جهانی انجام نمایند. @pavaragi