eitaa logo
پاورقی
473 دنبال‌کننده
245 عکس
60 ویدیو
32 فایل
پاورقی حاوی یادداشت‌‌ها و نکات مهم آموزشی و پژوهشی در عرصه‌ی سیاستگذاری پژوهشی، مهارت‌های پژوهشی، مباحث اخلاقی فرهنگی و اجتماعی، اولویت‌های پژوهشی، معرفی کتب فاخر دینی، فلسفی و اخلاقی ▫️برای ارتباط با مدیر به شناسه زیر مراجعه کنید: ✅ @sadramah
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 حضرت آیت الله جوادی آملی: «ما همّتمان اين نباشد كه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ببينيم، همّتمان اين باشد كه آقا ما را ببيند...» @sulook @pavaragi
اولین زن آزادۀ جنگ: اینقدر بعثی‌ها را کتک زدیم تا دلشان برای مردهای ایرانی سوخت 🔹فاطمه ناهیدی اولین زنی که در دفاع مقدس به اسارت نیروهای بعث درآمد می‌گوید: وقتی ‌خواستیم اعتصاب غذا را در اسارت شروع کنیم، عراقی‌ها ‌ریختند داخل سلول و شروع ‌کردند به زدن. ما همیشه دفاع را با هم هماهنگ می‌کردیم. این بار مثلاً یکی گفت: «من ناخن بلند می‌کنم که اگر عراقی‌ها آمدند چنگشان بزنم!» 🔹هرکس کاری گردن ‌گرفت و هم‌زمان حمله ‌کردیم به عراقی‌ها. یکی از بچه‌ها کابل برق را از دست سرباز عراقی کشید و شروع کرد به زدن عراقی‌هایی که درجه‌دار بودند. 🔹بعداً یکی از افسران خودی برایمان تعریف کرد یکی از همین‌هایی که کتک خورده، جلوی سلول یکی از افسرها رفته و گفته بود: «اگر همه زن‌های ایرانی این طوری هستند، دلم به حال مردهای ایرانی می‌سوزد! 🍃[ : پویشی برای همه مردم ایران ]✨ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 @zamanehh @pavaragi
«رضا پسر نوش آفرین» به قلم طیبه فرید
«رضا پسر نوش آفرین» صبح پنجم مهر لباس های سلطانی اش را کنده بود و شده بود یک رضای خالیِ خالی. بی هیچ پیشوند و پسوند اضافه ای.سوار کشتی «بندرا» رفتند به سوی سواحل هند.بدون ستاره ی دنباله داری روی سینه و سر شانه اش. بی تاج و چکمه شاهی.توی دلش گفته بود: تُف اندران ارواحت روزگار.وروزگار گفته بود اندران ارواح خودت.به من چه! فکرش را بکن پنج روزِ آزگار کشتی شاه مخلوع مفلوک روی آب دریا معلق باشد.اولش دولت صادق فخیمه ملکه قول داده بود برساندشان به ساحل بمبئی و آزادشان کند بروند هر جهنمی که دوست دارند. به راوی بابت این کلمات تند خرده نگیرید که شرف المکان بالمکین.سال ها هر جا رفته بودند بهشت خودشان بود و جهنم دیگران،اما انگار حالا همه چیز وارونه شده بود.خبری از ساحل بمبئی نبود.کشتی، جایی پرت، وسط آب های گرم و شرجی لنگر انداخته بود.سرغنسول سابق دولت بریتانیا« کلرمونت اسکرین» آمده بود توی کشتی و یک جوری فینگلیش طور بلغور کرده بود که شما درساحل بمبئی حق پیاده شدن ندارید. آه رعیت بود که دامن شاهْ پدرِ پهلوی را گرفته بود،آه میرزا وقتی داشت یخ می زد،آه مجتهدی که عمامه اش را پرانده بودند به جرم ان که اسرار هویدا می کرد و کشیده بودنش بالای دار وقتی که گفته بود افوـّض امری الی الله. آه رعیت مادر مرده ای که چادر از سر ناموسشان کشیده بودند و توی دریای خونِ گوهر شاد غرقشان کرده بود.آه ضعیفه هایی که نهال عمرشان زیر چکمه های قزاقی رضا پالان، نوه ی «مراد سجلِِّ سلطانِ تراریخته»* پایمال شده بود.همه ضعیفه ها به جز تاجی آیرُملو که شریک روزهای تباهی اش بود. رضا حالا دیگر نه شاه بود و نه سپه سالار و نه حتی رضا پالانی.فقط و فقط یک اسیر جنگی پیر بود. باید توی مسیر رسیدن به بندر، آن موقع که توی کرمان گوش درد گرفته بودو دکتر جلوه برایش استراحت تجویز کرده بود اما انگلیس ها گفته بودند« تخت گاز برو بندرعباس کشتی بمبئی سه روز بیشتر منتظر نمی ماند»، می فهمید چه خبر شده!هر چند که اگر هم می فهمید توفیری نمی کرد،مردم از جانش سیر بودند.از بس نان سنگک دو ور کنجدی اش را زده بود توی خون ملت.کشتی قفس معلقی بود روی آب. ساکنین کشتی قرار بود وقتی رسیدند هندوستان، بروند پی زندگیشان،یک جای خوش آب و هوا مثل شیلی. اما دولت فخیمه اجازه نداده بود. می خواست زندانی های بی وطن را بفرستد موریس. آدمی که به خاک و رعیتش خیانت می کند بی وطن است، هیچ جاییست.و انگلیسی ها این را فهمیده بودند. کشتی به جزیره رسید و خانواده پهلوی بی محمد رضا در میان پیشواز سرد استقبال کننده هایی که وجود نداشتند،سر به زیر،قدم به خاک موریس گذاشتند.پیر شاه توی آن آب و هوای جهنمی آرزو کرد کاش نوش آفرین گرجی مُرده بود و او را نمی زایید.تازه اولک آوارگی اش بود... جزیره دوربان، ژوهانسبورگ...... آفریقای جنوبی!!! بگذریم. ساعت سه صبح چهارم مرداد، توی خواب نه چندان عمیقش مُرد.زیر شمد نازکی که روی سینه اش سنگینی می کرد.بی تاج و تخت، بی خَدَم و حَشَم. *روایت سلطان تراریخته به قلم نگارنده به قلم طیبه فرید https://eitaa.com/tayebefarid @pavaragi
♦️چت Gpt می تواند "صحبت کند"، گوش دهد و تصاویر را پردازش کند! 🔹به گفته OpenAI، چت بات تولیدی این شرکت اکنون می تواند "صحبت کند"، گوش دهد و تصاویر را پردازش کند. این شرکت اعلام کرده که ChatGPT اکنون می تواند «ببیند، بشنود و صحبت کند» یا حداقل کلمات گفته شده را بفهمد، با صدا پاسخ دهد و تصاویر را پردازش کند. 🔹به روز رسانی این چت‌بات به کاربران اجازه می دهد تا مکالمات صوتی را در برنامه تلفن همراه ChatGPT انتخاب کنند و از بین پنج صدای مختلف برای پاسخگویی ربات انتخاب کنند. کاربران همچنین می توانند تصاویر را با ChatGPT به اشتراک بگذارند و مناطق تمرکز یا تجزیه و تحلیل را برجسته کنند مثلا عکس آسمان با ابر را برایش بفرستید و از آن بپرسید: "اینها چه نوع ابرهایی هستند؟". 🔹اوپن AI گفت که این تغییرات در دو هفته آینده برای کاربران نسخه پولی این چت بات اعمال خواهد شد. در حالی که عملکرد صوتی به برنامه‌های iOS و اندروید محدود می‌شود، قابلیت‌های پردازش تصویر در همه پلتفرم‌ها در دسترس خواهد بود. 🔹البته کارشناسان نگرانی هایی را در مورد صداهای مصنوعی تولید شده توسط هوش مصنوعی و تهدیدات سایبری در چگونگی استفاده از دیپ فیک برای نفوذ به سیستم های امنیت سایبری را مطرح کرده اند. برهمین اساس OpenAI در اطلاعیه خود این نگرانی ها را تأیید کرد و گفت که صداهای مصنوعی داخل چت بات خود را با صداپیشگانی که مستقیماً با آنها کار کرده و نه افراد غریبه به وجود آورده است. @pavaragi
نکته(۲۴) از روایات متعددى استفاده مى شود: اعمالى که لایق قرب خدا نیست سقوط مى کند و در سجین قرار مى گیرد، چنان که در حدیثى از پیغمبر اکرم(ص) آمده است: «إِنَّ الْمَلَکَ لَیَصْعَدُ بِعَمَلِ الْعَبْدِ مُبْتَهِجاً فَإِذا صَعِدَ بِحَسَناتِهِ یَقُولُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ اجْعَلُوها فِی سِجِّین إِنَّهُ لَیْسَ إِیّایَ أَرادَ فِیها!»؛ (گاه مى شود که فرشته، عمل بنده اى را با خوشحالى و سرور به آسمان بالا مى برد، هنگامى که حسنات او را بالا برد، خداوند عز و جل مى فرماید: آن را در سجین قرار دهید که او هدفش جلب رضاى من نبوده!). @pavaragi
سمت چپی رتبه‌ی ۴پزشکی به دعوت دانشگاه سوربن فرانسه جواب رد داد سمت راستی دانشجوی ممتازه دانشگاه تورنتو بود برگشت ایران استدلال همشون این بود در حال حاضر در جنگ هستیم و کشور به ما نیاز داره! نسل امروز رو باید با این اعجوبه‌ها آشنا کرد کم‌کاری کنیم جاشونو امثال علی‌کریمی میگیرن 💬 علی فرحزادی 🆔@Dailynotes20 @pavaragi
💢 چت جی پی تی کودکی را نجات داد که 17 پزشک نتونستن به او کمک کنن ‼️ 🔵 الکس 4 سال از درد شدید رنج می برد و نمی تونست به خوبی راه بره، به علاوه، او درد شدیدی را در ناحیه فک خودش داشت ... 🟠 طی این 4 سال، هیچ یک از 17 پزشکی که خانواده الکس به اونها مراجعه کردن نتونستن مشکل اون رو تشخیص بدن ❌ 🟢 در نهایت مادر الکس تمام اطلاعات بیماری الکس رو به چت جی پی تی و چت جی پی تی بیماری بسیار نادری رو در الکس تشخیص میده: «اسپینا بیفیدا با سندرم بند ناف متصل» ❇️ پزشکان این بیماری رو تایید کردن، حالا الکس عمل شده و نگرانی های والدینش به اتمام رسیده 😊 🆔 @ipeyda_ir @pavaragi
ما و دفاع مقدس ۱) چندی قبل مسجد محلۀ محل سکونتم میزبان یکی از همرزمان شهید سلیمانی بود. به مناسبت هفتۀ دفاع مقدس دعوت شده بود. بیاناتش را از وقایع قبل از پیروزی انقلاب شروع کرد. از اختناق رژیم ستم‌شاهی و ماجرای کشف حجاب در دوران رضاخان و مخالفت علنی حکومت با شعائر دینی گفت و اینکه مردم برای برپایی عدالت و بسط شعایر دینی بپا خواستند و از باورهایشان در مقابل ظلم و ستم پهلوی دفاع کردند و کوتاه نیامدند. پس از پیروزی انقلاب نیز حامیان پهلوی خط دشمنی علیه مردم ایران را ادامه دادند. غرب و آمریکا از یک سو و بلوک شرق و الحاد از سوی دیگر به مبارزه علیه انقلاب پرداختند. ضلع سوم دشمنی علیه مردم ما، کشورهای مرتجع عرب منطقه بودند. دشمنی‌ها روز به روز شدیدتر می‌شد. امپریالیسم، دیوانه‌ای به نام صدام_که کشورش مرزهای طولانی با ما داشت_، را علیه ایران تحریک کرد. ۳۱ شهریور ماه رسما جنگ آغاز شده بود و هشت سال ادامه یافت. از آغاز پیروزی انقلاب غائله‌ها درست شد. از ماجرای ترکمن صحرا تا آذربایجان و از آنجا تا کردستان. همۀ این بحران‌ها برای این بود که نظام را زمین‌گیر کنند. اما مقاومت ملت، در شرایطی که ارتش ضعیف بود و کشور به لحاظ امکانات مادی مشکلات فراوانی داشت، ثمر داد و انقلاب روز به روز قوی‌تر شد. از قول حضرت آقا می‌گفت: گرامی‌داشت یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. یادی از امام کرد و اینکه فرموده بود: حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است و حتی حفظ نظام اسلامی از حفظ جان امام عصر(ع) بالاتر است! از خاطراتش با سردار سلیمانی و نقش بی‌بدیل او در جنگ و پس از دفاع مقدس(در مبارزه با اشرار و قاچاقچیان) و در نهایت مبارزه با داعش گفت. به این جمله سردار دلها اشاره کرد: جمهوری اسلامی حرم است. مستمعین پروپاقرص مسجدی هم گوش می‌کردند. طیف متنوعی از مردم بودند. اغلب‌شان میان‌سال و پیرمرد بودند. کنار من دو فرزند شهید دفاع مقدس حضور داشتند. هر یک از آنها قریب به ۵۰ ساله بودند. جلوتر نانوای محل بود که روی دیوار نانوایی‌اش تصویر فرزند شهیدش نقش‌ بسته بود. آن سوی مسجد یکی از جانبازان دفاع مقدس نشسته بود. این سخنان درست برای همۀ این مخاطبین خاطره بود. همه می‌دانستند جمهوری اسلامی حرم است و حفظش از اوجب واجبات. خوشبختانه حدود ده پانزده نفر جوان و نوجوان که از فرزندان نسل دفاع مقدس بودند، نیز حضور داشتند و بادقت گوش می‌کردند. باخود گفتم طیف زیادی از جوانانی که مسجد نمی‌آیند، چگونه با ارزش‌های انقلاب و دفاع مقدس آشنا می‌شوند؟ سالانه چه تعداد سریال تلویزیونی و فیلم سینمایی و ویدئو کلیپ برای تبیین دفاع مقدس تولید می‌شود؟ آیا میزان تولیدات رسانه‌ای جواب‌گو است؟ آیا در عرصۀ جنگ شناختی دست برتر با روایت انقلاب است؟ ۲) روز گذشته همسرم دربارۀ حضورش در برنامه‌ مسابقه‌ای که برای جمعی از دختران ورزشکار برگزار شده بود، می‌گفت. یکی از بخش‌های برنامه روایت‌گری یکی از راویان دفاع مقدس بود. می‌گفت: جو سالن سنگین بود. مخاطبینی که برای دیدن مسابقۀ ورزشی آمده بودند، انتظار حضور این آقا را نداشتند. اما خیلی زود ورق برگشت. نقل خاطرات شیرینی از جبهه و جنگ برای همه جالب بود. وقتی دختران کم سن و سال را دید، با گفتن از نقش کودکان در دفاع مقدس حق مطلب را ادا کرد. خوشحال بودم از اینکه فرهنگ جبهه و ایثار از مخاطبین مسجدی فراتر رفته و بین عموم جوانان منتشر می‌شود. ۳) امروز به رسم اغلب ظهرها، نمازم را با دیگر همکاران در مسجد محل کارم خواندم. بعد از نماز عصر بیانات مقام معظم رهبری دربارۀ خاطره تحول یک جوان در سفر راهیان نور که در ناآرامی سال گذشته دست گیر شده بود، پخش شده بود. ایشان در دیدار فعالان دفاع مقدس به این خاطره اشاره کرده و فرمودند: یک جوانی در فتنه شرکت می‌کند و به زندان می‌رود اما مورد عفو قرار می‌گیرد و برای گردش به اردوی راهیان نور می‌رود. اما در آنجا با صحبت‌های راوی منقلب می‌شود. با زبان نرم گاهی می‌شود خیلی از موفقیت‌ها را بدست آورد. بعدش هم سخنان یکی از راویان که از قول همان جوان نسبت به کم کاری جبهۀ انقلاب شکایت داشت، پخش شد. ۴) وقتی بچه‌های انقلاب نباشند، وقتی روایت انقلاب جا بماند، وقتی ما تبیین را در اولویت برنامه‌های خویش قرار ندهیم، وقتی جوانان‌مان را نسبت به واقعیت‌های انقلاب مطلع نکنیم، زمین بازی را به حریف واگذار کردیم. دشمنان جای خالی را پر می‌کنند. شاید لازم باشد مسئولیت‌مان را دربارۀ انقلاب و ارزش‌ها مرور کنیم، نقاط ضعف و قوت رفتارمان را دربارۀ ارزش‌ها بررسی کنیم. در جهت تقویت ارزش‌های دفاع مقدس بکوشیم و میراث امام و شهدا را به نسل‌های بعدی منتقل کنیم. ✍ محمد صدرا مازنی @pavaragi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ عصبانیت و فریاد مردی در دیدار با رهبری 🔹خدا لعنت کند ناهمرهان سست عنصر را فقط ارشاد مال مردم بدبخت پایین نیست 🔹 فقط ارشاد را محدود در پوشش نباید دید فقط منکر که موی لخت یا پوشیدن جین نیست. ✍ پی نوشت: درود بر شجاعت این شاعر جوان که اشعار او مصداق اعتراض دلسوزانه و‌ نقد و تبیین و بیان مزایا و معایب کنار همدیگر است و اینکه منکر فقط مساله حجاب و پوشش نیست؛ از این رو یک کلاس درس آموزش است برای آنانکه فقط صفر و صدی می اندیشند؛ بخصوص که شعر او مورد تشویق و تایید رهبری نیز قرار می گیرد. 🔺اشعار او را با دقت بشنويد و منتشر کنید. @jtabiin @jtabiin @pavaragi
بنواخت نور مصطفی آن استن حنانه را کمتر ز چوبی نیستی، حنانه شو، حنانه شو @pavaragi
دندان اسب! امشب برای یکی از کلاس‌های درسم آماده می‌شدم، یکی از موضوعات بحثم راه‌های شناخت بود. به تجربه به عنوان یکی از ابزارهای شناخت رسیدم. درباره‌اش داستان «دندان اسب» را که قبلا دیده بودم، جستجو کردم. به ماجرای جالبی از آقای رسول جعفریان برخوردم. ایشان عنوان یادداشتش را «فرانسیس بیکن و شاه عباس» گذاشته بود. ماجرا دربارۀ اتفاقی است که می‌گویند منشاء تغییر و تحول در غرب شد. من انتساب یک تحول عظیم و دوران‌ساز را به یک ماجرای ساده نوعی شتاب‌اندیشی تفسیر می‌کنم. روشن است که مجموعۀ عوامل در حیطۀ فرهنگ و اخلاق و دین و اقتصاد و سیاست در پیدایش اینگونه وقایع نقش داشته است. اگرچه گاهی به قاعدۀ اثر پروانه‌ای تأثیر یک اتفاق ساده مانند چکاندن ماشه‌ای است که به ظاهر یک کار کوچک اما در خویش دنیایی از فعل و انفعالات پیشینی را به همراه دارد. ماجرا از این قرار است، می‌گویند در قرون وسطی، روش‌های علمی، روش‌های قیاسی و به عبارتی کل گرایانه و مبتنی بر فلسفه بود. در آن زمان توجهی به تجربه و استقرا نمی‌شد، از همین‌رو علوم و معارف با اصول و قواعد فلسفی ثابت می‌شد و هرکجا دستشان خالی می‌شد به اقوال فیلسوفان استناد می‌کردند تا جایی که برای اقوال آنان بیش از تجربه و استقرا قائل بودند. در این ایام پوزیتویسم و فلسفه تجربی نوعی تحول به شمار می‌رفت و آغاز آن به ماجرای شمار دقیق دندان‌های اسب بود. فیلسوفان قدیم می‌گفتند تعداد دندان‌های اسب فلان مقدار است. وقتی در حضور بیکن در این باره صحبت شد، هر کس مطلبی گفت و از قول فیلسوفی از گذشتگان عددی را نقل کرد و این که مثلا ارسطو گفته است که اسب چهل دندان دارد. فرانسیس بیکن (1561 - 1629) از این رویه برآشفت و گفت: بهتر است همین الان به طویله برویم، دهن اسبی را باز کنیم و تعداد دندان‌های او را شمارش کنیم و اختلاف را برطرف سازیم. معنای این سخن این بود که در امور علمی، «تجربه» مهم تر از کلی گویی یا نقل اقوال دیگران است حتی اگر ناقلان این اقوال از بزرگان یونان و فیلسوفان مشهور باشند. ادامه ماجرا را به‌قلم آقای جعفریان بخوانید: «این داستان را زمانی که در سال 1360 - 1361 در خدمت آقای دکتر احمد احمدی فلسفه غرب می‌خواندیم و مبنای ایشان کتاب «سیر حکمت در اروپا» از فروغی و یکی دو اثر دیگر بود، شنیدیم و برای ما بسیار جالب بود. اخیرا هم کلمه «بیکن» و «اسب» و «دندان» را در گوگل جستجو کردم. دیدم خیلی‌ها این مطلب بیکن را نقل کرده‌اند و شبیه همین استدلال‌ها را برای پیشرفت غرب عنوان نموده‌اند. این که آن نقل‌ها درست است یا خیر مطلبی است... و این که این نگرش سبب نوعی تحول در غرب شده و تفکر علمی را بسط داده مطلبی دیگر... و این که اگر همچنین اتفاقی در شرق می‌افتاد آیا موجب آن سبک و سیاق تحول می‌شد یا نه مطلب سوم.... اما نکته لطیف آن که اخیرا حکایتی را در یک نسخه خطی پیدا کردم که از ماجرای بیکن جالب‌تر بود و نشان می‌داد که در همان روزگار و تقریبا در همان سال‌ها، مشابه آن داستان در شرق هم اتفاق افتاد، اما مع الاسف سبب تحولی در علم و روش‌های علمی در شرق اسلامی نشد. داستان از این قرار است که ذیلا ملاحظه می‌کنید: ملا جلال منجم – منجم باشی دربار شاه عباس اول – می‌نویسد: در گرجستان در خدمت نواب گیتی ستان کلب آستان علی علیه السلام – یعنی شاه عباس اول که از 996 تا 1038 (1588 – 1629) سلطنت کرد - در وقتی که حضرت شیخ بهاءالدین محمد و صدرَین – صدر خاصه و صدر ممالک – حاضر بودند و از هر جا سخنی می‌گذشت. جلال منجم [یعنی خود نویسنده]معروض داشت که: قواعد کلیه حکماست که خانه‌های زنبور مسدّس می‌باشد و برهان بر طبق آن گفته‌اند. نواب اشرف فرمودند: من به برهان نظری – شما بخوانید به تجربه عملی – ثابت کنم که این صورت ندارد و امر فرمودند که چند عدد شانه عسل حاضر کردند. حقا که خانه‌های زنبور بسیار مدوّر و مخمّس به نظر رسید و مربّع نیز گاهی دیده شد. بعضی عرض کردند که زنبورهای گرجستان از قواعد حکمت خبری ندارند. [!] مقارن آن عسلی چند از دارالارشاد اردبیل حاضر ساختند. آنجاها نیز مشاهده شد و گاهی به غلطی – اشتباهی – مسدّس نیز بود. از مشاهده این – یعنی روش علمی تجربی – آن قاعده بر هم خورد. «ملاحظه می فرمایید که این دو ماجرا تا چه اندازه بهم نزدیک بلکه داستان شاه عباس جدی‌تر و تجربی‌تر است. اما اولی پایه رویکرد جدید در غرب نسبت به علوم تجربی شده و اما حکایت دوم منشأ هیچ تحولی نشده است. جالب است بدانیم شاه عباس در اواخر سال 1628 و بیکن در سال 1629 درگذشتند.» شاید فقدان شرایط تغییر در ایران زمان شاه عباس دلیل محکمی باشد برای اینکه با چکاندن ماشه توسط شاه عباس تیری رها نشود. شاید هم مشکل در این بود که ماشه توسط شاه عباس چکانده شد! کسی چه می‌داند ممکن است اگر کسی غیر از او ماشه را چکانده بود، وضعیت امروز ما بسی متفاوت بود! ✍ محمد صدرا مازنی @pavaragi
☑️نمای خیره‌کننده و ترسناک ماهواره‌های استارلینک دور زمین 🔸تصویر حیرت انگیزی که از ماهواره های ایلان ماسک منتشر شده نشان می‌دهد که ۵ هزار ماهواره کوچک استارلینک در اطراف زمین در گردش‌اند. 🔸با در نظر گرفتن ۹ هزار ستاره‌ای که در حال حاضر از سیاره ما قابل مشاهده هستند، بیم آن می‌رود که تعداد ماهواره های ماسک از ستاره های آسمان پیشی بگیرند. 🔹این موضوع مشاهدات نجومی را برای دانشمندان دشوار خواهد ساخت. منبع: مجهول! @pavaragi
ابن سینا و مابعدالطبیعه ارسطو، خستگی‌ناپذیری برای معرفت یا تلاشی برای هیچ؟ جملۀ معروفی از ابن‌سینا است که مابعدالطبیعه ارسطو را چهل بار خواندم و نفهمیدم، تا اینکه کتاب اغراض مابعدالطبیعه فارابی به دستم رسید و آن را فهم کردم. این عبارت این ابهام را ایجاد کرده است که متن ارسطو چنان سنگین و دشوار بوده که شخصیتی مانند ابن سینا با آنهمه مقام علمی و هوش نیز نتوانسته آن را بفهمد‌! در حالی که ماجرا چیز دیگری بود. برخی از اهل علم می‌گویند: «در دوره ابن سینا و پیش از او و حتی در زمان فارابی تصور می‌شد که ارسطو کتابی در باب علم ربوبی دارد و مقاله «لام» مابعدالطبیعه از ارسطو در باب علم ربوبی و علم به مبدأ است. به همین خاطر بود که«اثولوجیا» را هم‌طراز با این تصور می‌پنداشتند. فارابی که دستی در ترجمه داشته و یونانی می‌دانست و با یوحنا بن حیلان، زبان سریانی خوانده بود وقتی به مابعدالطبیعه مراجعه می‌کند متوجه می‌شود کتاب مابعدالطبیعه ارسطو، یک کتاب فلسفی است. فارابی در اغراض می‌گوید اینکه شهرت پیدا کرده است ارسطو کتابی درباره علم ربوبی دارد، درست نیست چون فقط مقاله «لام» آن در جهان عرب ترجمه شده و آنها تصور می‌کردند که این کل مابعدالطبیعه است. با این تصور رایج ابن‌ سینا با خواندن مابعدالطبیعه سردرگم می‌شود چون مطالب آن را در این‌باره نمی‌یابد، وقتی ابن سینا اغراض را می‌بیند متوجه این نکته می‌شود. چون فارابی آن را بیان کرده است و این اشتباه تاریخی را توضیح داده است». اگرچه برخی از فضلا معتقدند«عوامل ناشناخته‌ای مانند موجزنویسی و خلاصه‌نویسی مابعدالطبیعه و مغلق نویسی آن و ... باعث شده که ابن سینا این کتاب را نداند و نفهمد». اما به‌گمانم این قول اخیر چندان محل توجه نیست‌. مشکل از دشواری رسالۀ ارسطو نبود. بلکه مشکل در نوع روایتی بود که حتی ابن سینا را به خطا انداخت. ابن سینا به قصد فهم علم ربوبی از کلام ارسطو کتاب را می‌خواند و مشکل همینجا بود که اساسا این کتاب ربطی به معرفت ربوبی نداشت! مانند اینکه در کتاب ریاضی که فرمول‌های علم ریاضی در آن درج می‌شود، به‌دنبال فرمول‌های علم شیمی بگردیم. چهل بار خواندن این کتاب هم با توجه به تعداد صفحات(۵ صفحه) چندان کار دشواری نیست. گویی کتابی ۲۰۰ صفحه‌ای یک بار خوانده شود. اما از شخصیتی چون بوعلی بعید می‌نماید! چرا وقتی کتابی را بارها خوانده است و تمام کلماتش را از بر شده است و لابد فهم روشنی از عباراتش پیدا کرده، همچنان دنبال چیز دیگری که تقریبا هیچ است می‌گشته است؟! ✍ محمد صدرا مازنی @pavaragi
در باب پول دوستی! ۱. یکی از همکارانم پی‌گیر ارتقای شغلی بود، در پست فعلی‌اش امکان ارتقا فراهم نبود، اما از بخش‌های دیگر تقاضای همکاری داشت. با انتقالش مخالف نبودم، اما به‌رغم شایستگی‌اش شرایط برای جابجایی و ارتقای ایشان مهیا نبود. در پی اصرارش به مطایبه گفتم شما که آدم جاه‌طلبی نبودی، گفت: درست حدس زدی جاه‌طلب نیستم. بعدش صادقانه گفت: ولی پول دوستم! او حرف همه کسانی که شهامت گفتنش را ندارند را شفاف و صادقانه زد. ما هم پول را دوست داریم. اگرچه اغلب اوقات از پول بد می‌گوییم و بد می‌نویسیم. اما عمل و کردار ما دربارۀ پول با گفتارمان متفاوت است. می‌گوییم پول چرک کف دست است، اما با سرعتی وصف‌ناپذیر به سمتش می‌رویم! ۲. اما آیا واقعا پول چیز بدی است؟ اگر بد است، چرا کار می‌کنیم؟ و اگر کار می‌کنیم، چرا برای دستمزد و رسیدن زمان واریز حقوق ثانیه‌شماری و روزشماری می‌کنیم؟ ما همه به‌پول نیازمندیم، چون پول نیازهایمان را رفع می‌کند، چون پول به ما آقایی و اعتماد به نفس می‌دهد. با پول نزد دوست و آشنا و زن و بچه و میهمان سرمان بالاست. پول پل دستیابی به آرزوهای ماست. با داشتن پول نیازهای ما مرتفع می‌شود. پول می‌تواند ما را به انسان‌های بهتری تبدیل کند و آسایش را به زندگی ما بیاورد. ۳. اگر فیلم بی‌پولی را ندیده‌اید، پیشنهاد می‌کنم برای یک بار هم شده به‌تماشایش بنشینید. آقای بهرام رادان و خانم لیلا حاتمی نقش زوجی را بازی می‌کنند که «پول برای آنها معیار احترام است». از سال‌ها قبل که این فیلم را دیدم، هروقت می‌خواستم برای مرد مقتدر در جامعۀ مصرف‌زدۀ امروزی مثال بزنم، از فیلم بی‌پولی می‌گفتم، صحنه‌های آغازین فیلم شاهد اقتدار مرد جوان هستیم. آن‌زمان که بهرام رادان، جیب پرپولی دارد و لیلا حاتمی همسرش نیز حسابی احترامش را نگه می‌دارد. و هرگاه خواستم از استیصال مردان در مقابل زنی که تا قبل مورد احترام بود، بگویم، دوباره از همین فیلم می‌گفتم. آنگاه که همین آقای بازیگر ورشکست می‌شود و دیگر آن آدم مقتدر سابق نیست. داستان فیلم دربارهٔ زوجی جوان است که درگیر یک دوره بیکاری و بی‌پولی می‌شوند و سعی در حل مشکلات دارند، اما تلاش آن‌ها اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند. زن هیچ احترامی برای شوهرش قائل نیست. چرا؟ چون شوهر، دیگر آن مرد گذشته نیست. مرد پول ندارد! چرا جای دور برویم. اغلب ما مردها آنگاه که همسر یا فرزندانمان مطالبه‌ای دارند و قدرت تأمین نظرشان را نداریم، همین احساس بد را داریم. اگرچه خانواده‌های ما مراقب احوال ما باشند و نخواهند ما را تحت فشار مالی قرار دهند. گاهی در تأمین حداقل‌های زندگی مستأصل می‌شویم. بی‌پولی اعتمادبه‌نفسی برای مرد باقی نمی‌گذارد. بلکه او را بی‌آبرو می‌کند. اعصاب را به‌هم می‌ریزد. اصلا عقل را زائل می‌کند. بپذیریم که: «عقل در گشایش مالی بهتر کار می‌کند». در روایتی از امام علی(ع) دیده بودم که می‌فرمود: «رای و نظر و فکر درست با گشایش مالی همراه است، با آن مى‌آيد و با آن مى‌رود؛ صَوَابُ الرَّأْي بِالدُّوَلِ: يُقْبِلُ بِإِقْبَالِهَا، وَ يَذْهَبُ بِذَهَابِهَا».. از پیامبر اعظم(ص) نقل شده: «یکی از نعمت‌های الهی وسعت مالی است؛ إنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةُ المالِ». در نقلی دیگر از آن بزرگوار آمده است: چه خوب یاری است مال و ثروت، برای عبادت و پرهیزگاری؛ نِعَم العَونُ علی تقوی اللهِ، اَلمالُ». پول خوب است و در آن شکی نیست و البته نیازی به گفتن ابزاری بودن این چرک کف دست نیست. ضرورتی ندارد درباره پول‌دارهایی حرف بزنیم که انسانیت سرشان نمی‌شود و از راه حرام کسب ثروت می‌کنند. بجایش از متمولین مؤمنی می‌گوییم که از سرمایه خویش استفاده مطلوب می‌کنند. هم خودشان بهره می‌برند و هم از سر گشاده‌دستی به دیگران روزی می‌رسانند. ✍ محمد صدرا مازنی @pavaragi
توییت عبری حساب توییتری رهبر انقلاب ای ستمگران صهیونیست شکست شنبه ۷ اکتبر، غیرقابل ترمیم است. خودتان این بلا را بر سر خود آوردید. 🆔@Dailynotes20 @pavaragi
به گمان من در خاورمیانه هر چقدر که مردم به زندگی چسبیده اند و دارند برای حراستش تا پای جان میجنگند اهل هنر و و مرده اند و دارند در زل آفتاب میپوسند. وجودهایی خود باخته و پوشالی که آنقدر بیچاره و حقیرند که حتا توان دفاع کلامی از حیثیت خودشان را هم ندارند. اگر پیگیر رفتار و گفتار اهل هنر این جغرافیا باشید، خواهید دریافت که پیش از خاک ذهن مثقفین این ملتها را کرده است عقل و عاطفه شان را به یغما برده پس از آخرین صداهای غیرتمند بازمانده از میانه های سده ی میلادی گذشته، آنچه سر برآورد مشتی موجود بی وجود بود که چشمانشان به دستان مجامع ضد صلح و انسانیت و آمریکا بود تا افاضات صدمن یک غاز آنها را در دفاتر سراسر پوچ شعر و داستان و... ببیند و تندیس بی عرضگی در کفشان بگذارند. این مردان و زنان سانتیمانتال مفلوک، کشته شدن هزاران هزار کودک و زن و پیر و جوان خود را در خانه نادیده گرفتند اما با ریخته شدن خون از دماغ سروران اروپایی ماتم گرفتند و شعر و گل تقدیم کردند. سکوت از سر بزدلی، ویژگی اهل هنر این دوران است که آیندگان از آن داستانها خواهند گفت. لطفا جمع ببندید؛ کشته های فلسطین را با ها و ها و ها و ها و مقایسه کنید با آنچه که آمار است. چند برابر شد؟ حالا ببینید آنان چه کردند برای کشته هایشان و ما چه کردیم و چه میکنیم و آیا قرار است چند برابر کشته بدهیم تا مگر رگ غیرتمان بجنبد و تکانی بخوریم و فریاد بزنیم این همه نامردمی و جنایت را؟ البته که بر اهل تامل پوشیده نیست که آنان با کدام شعبده مُهر زدند بر دهانها و چشمها و این چنین به لالمانی وادار کردند ما را از راه غلبه ی فکری و فرهنگی و نفوذ دادن اندیشه های مروج مواجهه رمانتیک با همه ی پدیده های عالم ولی چه کسی است از ما که بپذیرد برآمده از مطالعه ی آثار ادبی مزورانه و تماشای فیلمهای متظاهرانه غربیها نمیتواند صلح و سلام را برای ما و یا هر ملت دیگری تضمین کند در بزنگاههای بزرگ؟ انان خود اینگونه نیستند پس روا نیست ما باشیم. واقعیت جهان از اندیشه های نازک ماست بسیار تلختر. یک جفت گوش شنوا و یک جفت چشم بینا اگر داشته باشیم، شواهد از در و دیوار می بارد. سخنان این روزهای صاحبان دولتهای مدرن غرب عليه - بزرگترین زندان دنیا - و محبوسان جان به لب رسیده اش را خوب گوش کنید اما بی تردید خواهند رسید راویان این احوال؛ چنانکه و و چنانکه كنفانی و ..... 🔻هیئت هنر و رسانه قم https://eitaa.com/joinchat/2614755517Cf998055202 @pavaragi
آسمانِ غزه بی‌رحم شده است! هراس، بی حد و حصر! دلواپسی، کابوسِ هر شبِ کودکانش و لمسِ مرگ، تجربه‌ی هر روزشان! اندوه از تنِ غزه می‌بارد! مهربانی متلاشی شده است در این تکه از زمین! اما جهان شانه‌هایش را به نشانه‌ی بی‌تفاوتی بالا می‌اندازد و دنیا پا پَس کشیده در دفاع از مظلومیتش! این‌جا غزه است! شهری که ذهنِ زیتون‌هایش مصیبت‌زده است! اوقاتِ زمین‌های کشاورزی‌اش همیشه تلخ! و شش دانگِ حواسِ درخت‌هایش به خُرده‌مرگ‌هایی است که هر روز رقم می‌خورد! این‌جا غزه است! اگرچه همچون بید، خم شده است اما مردمش همچون بلوط مقاوم‌اند! این‌جا غزه است! نقطه‌ی قوت حماس! جایی که جوانانش پایِ مرگ را لبِ گور رسانده‌اند و زندگی را حیات بخشیده‌اند! از بس که هر چقدر می‌میرند، زنده‌تر می‌شوند! این‌جا غزه است! شهرِ اجرایِ حُکم‌های بی‌محاکمه! شهرِ زیتون‌های سبز! بمب‌های سفید! خون‌های قرمز! 🖋زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht @pavaragi
برداشت ۲ برای موفقیت باید بر تولیدات جدید متمرکز بود؛ برنامه‌های جدید و به‌روز. کار عمیق نوشته کال نیوپورت @pavaragi
یادداشت‌های من از جلسه دیدار جمعی از پژوهشگران با مدیر محترم حوزه، مورخ ۲۳ مهر (۱) ۲۳ مهرماه به اتفاق جمعی از پژوهشگران با مدیر محترم حوزه دیدار داشتیم. موضوع دیدار ارائه ایده های نوآورانه در عرصه تبلیغ بود. مرتبط با بیانات مقام معظم رهبری در ۲۳ تیرماه درباره تبلیغ. یادداشت‌های من از این جلسه را بخوانید. خلاصه بیانات حضرت آیت الله اعرافی: ۱. مرکز مدیریت حوزه در گذشته متمرکز بود در تولید اسناد راهبردی؛ در حوزه آموزش ، تبلیغ، تهذیب ، پژوهش و.... حداقل ۵۰ طرح از صد طرح کلید خورده است. بخشی از این اسناد برخی مستقیم با تبلیغ ارتباط دارد و برخی از آنها به طور غیرمستقیم. مجتمع تبلیغ راه اندازی شد، توسعه رشته‌های تبلیغ در استان ها اجرا شده، در کنار اینها ده بیست طرح بزرگ مثل طرح امین، طرح هجرت و...در حال اجرا است. ۲. علی‌رغم همه اینها ما در زمینه تبلیغ به معنی جامع و کامل با کاستی‌هایی مواجهیم. که مقم معظم رهبری به آن در۲۲ تیرماه تاکید کردند.در این مدت همکاران ما کارهای زیادی انجام دادند، از جمله برگزاری سلسله نشست‌هایی با نخبگان ۳. تبلیغ به دو معنی تفسیر می‌شود. یک تبلیغ خاص که در معاونت تبلیغ پی‌گیری می‌شود. ولی یک تبلیغ عام داریم که به نهادهای مختلف علمی حوزه اعم از آموزش، پژوهش و..‌.توسعه می‌یابد. لذا همه اضلاع حوزه نگاهی تبلیغی به کارشان دارند. و تبلیغ به تبلیغ سنتی، بین الملل و.‌.. تقسیم می‌شود. ۴. مقوله تبلیغ به رغم پیشرفتها با خلاءهایی همراه است از جمله کاستی‌هایی مثل فقدان راهبری واحد مواجه است. حداقل۱۵ دستگاه در حوزه تبلیغ ماموریت دارند. در حوزه پژوهش ضمن اینکه مطالعات پنیادین ضرورت دارد در عین حال کاروان پژوهش بابد حل کننده مسائل و‌ گره گشای مشکلات جامعه باشد. شبهات باید پیش‌گری شوند. تولید نظریه‌ای که بتواند در دل خود شبهه را حل کند. علاوه بر آقای اعرافی جمعی از پژوهشگران به شرح ذیل صحبت کردند: آقای محمد جعفری هرندی: ۱. نیازشناسی ۲. چه میزان از پژوهش‌های ما استفاده می‌شود؟. ۳. به تبلیغ تخصصی توجه شود. ۴. مرکز راهبردی ساماندهی تبلیغ در حوزه(ستادی که کل فضای تبلیغی حوزه را مدیریت کند)؛ آقای جعفر احمدی مدیر مرکز پژوهش موسسه امام خمینی: ۱. محتوای تبلیغی چه باید باشد؟ در عرصه تبلیغ جایش خالی است. محمد کاظم رحمان ستایش در تبلیغ و مخاطب شنناسی باید فرهنگ شناسی صورت بگیرد. آقای علی بیات ۱.به این فکر کردم که مراکز تبلیغی چه بخشهای پژوهشی دارند؟ هیچ ارتباطی بین پژوهش و میدان صورت نگرفته است. تبلیغ کاربردی تقویت شود مبلغین پژوهشگری که در عرصه پژوهش کار جدی انجام بدهند. ۲. تیپ شناسی تبلیغی : مبلغان موفقی که تیپ‌های شخصیتی منحصری داشتند شناسایی و روش‌شان ترویج شود. آقای میثم قاسمی(مسئول طرح نظام جامع اندیشه اسلامی حوزه) مشکل اصلی ما تبلیغ دانش بنیان است. وقتی محقق می‌شود که متن جامعه تبلیغی ما با فضای موجود .‌‌نظریه پشتیبان تبلیغ را جدی بگیریم. تبلیغ ایصال پیام دین به قلوب است. ۲. ضعف محتواهای تبلیغی ۳. روش زدگی در پژوهش ۴. همه خودشان را در زمینه تبلیغ صاحبنظر می‌دانند. ۵. قرار گاه بین نخبگان و میدان و مراجع تصمیم گیر این کانون می گ‌تواند دیده بان تبلیغ حوزه هم باشد، سرکار خانم علاسوند ۱. یک وقت درباره ساختارسازی تبلیغ صحبت می‌کنیم، یک وقت درباره نهاد حوزه و... معتقدم اگر پژوهشگر و مبلغ جدا هستند، این باعث فروکاست توان تبلیغی باشد. اگر افراد خودشان را موظف می دانستند که جایگاه تبلیغ بلند است و پژوهش را زیرساخت تبلیغ بدانیم... مبلغین وقتی ارتش کی پاپر را نمیشناسند وقتی می گویند رئیس، اقیانوس و مانند آن را نمی شناسند، نمی‌توانند با نسل جوان ارتباط برقرار کنند‌ سرکار خانم نجم(جامعه الزهرا) به لحاظ روشی و مدل سازی روشی برای تبلیغ پژوهش محور بخواهیم بحث کنیم خلاءهایی دیده می شود. کلیساهای تبشیری، فرقه‌های نوظهور معنوی و..‌ حوزه به قدرت گفتمانی تبلیغ توجه کند. بین مبلغان، پژوهشگران و کنشگران باید رابطه باشد. پایگاه ملی رصد فرهنگی در قم راه اندازی شود. سامانه جامع با چند قابلیت تولید شود. تدوین اولویت‌های پژوهشی و... توجه به اساتید و مبلغان پژوهشگر روایت و فرا روایت نسبت به خودمان آقای حجت الله بیات آیه نفر ایه مدیریتی و فرهنگی است در این آیه یک هدف مقدماتی، میانی و عالی داریم. در تبلیغ چندان مباحث فقهی نداریم. چند سوال: آیا همه ما تلقی واحد از تبلیغ، عناصر، مولفه ها و... داریم؟ چه تحولاتی و در چه عرصه هایی نیاز است اصل تناسب را در همه عرصه‌ها باید داشته باشیم خلاءهای پژوهش در تبلیغ چیست؟ چرا پژوهش‌های ناظربه تبلیغ ضعیف اند؟ چرا مدیریت پژوهش ناظر به تبلیغ ضعیف است؟ نیروی انسانی و... نظام واره موضوعات و مسائل مرتبط با تبلیغ نیاز داریم و مراکزی که مرتبط اند شناسایی شوند ادامه دارد ✍ محمد صدرا مازنی @pavaragi
یادداشت‌های من از جلسه دیدار جمعی از پژوهشگران با مدیر محترم حوزه، مورخ ۲۳ مهر (۲) آقای روحانی استاد سطوح عالی اصلهایی مثل مسجد را فراموش کردیم. برای طلاب هزینه کنیم تا اساتید فاضل امام جماعت شوند. آقای رفعتی فقدان راهبری واحد در امر تبلیغ و تعدد مراکز تصمیم گیر و مراکز اجرایی لذا تشکیل کانون لازم است. برنامه‌ریزی و تحقیق در شیوه های نوین تبلیغ است. فضای مجازی بستر خوبی برای تبلیغ است. آقای آقانظری هوش مصنوعی نگرانی آینده است. هوش مصنوعی ناسخ تمام ابزارهای امروزی است. آسیب شناسی منبر باید صورت گیرد. آقای اثنی عشری ۱. درباره نسبت تبلیغ و پژوهش تحقیق شود. ۲. طرف مقابل را بسناسیم. آیا اگر تبشیری‌ها موفقند دلیل توفیق آنها دانشمندان و نظریه پردازان بودند‌. ۳. زبان مشترک که بتوان محتوا را فهماند تولید شود. ۴. رصد موفقین داخلی و خارجی خانم شریف: در فضای پژوهشی و تبلیغی باید به بدیهیات فکر کنیم. فلسفه اسلامی وقتی شکل گرفت که نهضت ترجمه شروع شد.... مسائل زنان محمول بالضمیمه هستند درحالی که باید محمول بالصمیمه باشند... بیانات آقای مقیمی ۱. اولویت‌های پژوهشی در حوزه انجام شد. ۳. دوسال اخیر۴ هزار طرح امد به دبیرخانه و الان ۴۰۰ مورد را قرارداد منعقد کردیم. ۳. راه اندازی کارگروههایی که ... ۴. ترجمه آثار ۵. ایده پردازی برای تبلیغ تهاجمی ( مواجهه علمی فعال) جمع‌بندی نهایی آقای اعرافی. چند نکته ۱. پرداختن به تبیین و تبلیغ هرگز نباید به معنای کاهش بار و غنای معرفتی حوزه بیانجامد. حوزه باید همان قوت و عمق را داشته باشد. ۲. فقه معاصر و فلسفه‌های مضاف مدتی است که شروع شده، ۳. دبیرخانه حمایت؛ ۴. طرح هدفمندی( استاد، محصل و مبلغ به شکل هدفمند حمایت ویژه شوند) ۵. محققان آزاد حوزه که به روش سنتی تحقیق می کند به عنوان استاد پژوهشی از خدمات شهریه رهبری، و... برخوردار بشوند. ۶. گفتمان علمی انقلاب ۷. شناسایی نخبگان پژوهشی ۸. هوش مصنوعی قریب صد دانشجو و استاد در یک کلان پروژه هوش مصنوعی در تحقیقات فقه و اجتهاد دارند کار می کنند‌ چند نکته را ما باید دنبال کنیم: ۱. در رابطه نهاد پژوهش و تبلیغ نیاز به نظریه راهنما داریم( رابطه نهاد پژوهش و تبلیغ چیست)؛ ۲. براساس این نظریه، پیوست تبلیغی تبیینی ترسیم شود. ۳. در تبلیغ غیر از نیازسنجی های خرد چند چیز باید اولویت داسته باشد: روح حاکم برجامعه مان تا انواع مسائل دیگری که گفتمانهایی را تولید می کند که ان گفتمانها جامعه را پیش می‌برد و نیز نطریه های پشتیبان در تفکر شهید مطهری ده بیست نظریه وجود دارد که شبهه و مسئله را در خودش حل می کند. تمام ✍ محمد صدرا مازنی @pavaragi