🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 به سائلان برسانید بیکریم شدند 💢
خبر رسیده که رکن پیمبر افتادهست
ترک نشسته به محراب منبر افتاده است
اگر غلط نکنم مرد خیبر افتادهست
طبیب حاذق عالم به بستر افتادهست
سحر که آه دل ذوالفقار گشت بلند
شکست آینه تصویر زد در آن لبخند
دو قدر را زده تیغی به یکدگر پیوند
مسیر ساقی کوثر به کوثر افتادهست
به سائلان برسانید بیکریم شدند
خرابهها همه محروم از این نسیم شدند
یتیمهای عرب باز هم یتیم شدند
که مهربان پدر کوفه دیگر افتادهست
قسم به کیسهی نانش همیشه مظلوم است
جواب خوبی این مرد، تیغ مسموم است
سرِ نماز هم از حق خویش محروم است
به جرم عدل، ترازوی داور افتادهست
خبر رسیده که بر فرق حیدر کرار
رسیده تیغ کجی در ادامهی مسمار
مدینه در افق کوفه میشود تکرار
دوباره پشت در خانه مادر افتادهست
خبر رسیده به سر قصهی امیر آمد
اجل به دیدنش آمد اگر چه دیر آمد
برای زخم سرش کاسه کاسه شیر آمد
از این حدیث دلم یاد اصغر افتادهست
ابوتراب به بیشیریِ رباب گریست
به حال کودک او چشم آفتاب گریست
عمو نیامد و امّید رفت و آب گریست
حسین مانده و کارش به لشکر افتادهست
از این طرف پدری رو به لشکر اندازد
از آن طرف به جوابش سهشعبه میتازد
برای اینکه پدر را زند پسر را زد
و حال اگر بکشد تیر را سر افتادهست
✅سیدمیلادحسنی ۱۴۰۳
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 علی آن حاکمی که تخت شاهی را نمیخواهد 💢
علی را مدح باید کرد با الفاظ ربانی
همانطوری که مدحش میکند جبریل روحانی
علی مردیست که ما شاعران بی هنر او را
تنزّل دادهایم اندازه صحنی و ایوانی
خداوند دو عالم در بلندایش غزل گفته
و جبرائیل بهرش میکند هرشب ثناخوانی
به دنیا پا نهاد و بعد از آن با نسل پاک او
جهانِ غرق ظلمت گشت پرنور و چراغانی
پیمبر چشم میچرخاند و میفرمود: حیدر کو؟
میان معرکه، در لحظههای سخت و بحرانی
علی مردیست که آغوش باز حق تعالی بود
چگونه دست او را بست، آن بی بتهی ثانی؟
علی آن حاکمی که تخت شاهی را نمیخواهد
نخواهد خورد از آب و غذای چرب و اعیانی
اگرچه ناسزا میگفت حیدر را، زن بیوه
ولی مولا برایش نان و خُرما برد پنهانی ...
زبانم الکن است و ناتوانم مدحت او را
غزل ظرف بزرگی نیست ای شاعر، تو میدانی_
_"غزل لطف خداوند است" بهر مدح او؛ اما
برای مدح خاک پاش هم گفتند دیوانی
✅ایمان کریمی ۱۴۰۳
#مناجات_با_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 آمد به خانه بی کمک، از ترس زینب 💢
کعبه ز داغ تارک حیدر به هم ریخت
کوثر بیا که ساقی کوثر به هم ریخت
یکسو دوباره فاطمه دستش به پهلوست
یکسو میان عرش پیغمبر به هم ریخت
خون سرش پاشید تا که بین محراب
مولا به یاد خونِ میخ در به هم ریخت
دیگر توان راه رفتن در علی نیست
جوری زده که فاتح خیبر به هم ریخت
زیر بغل های امامم را گرفتند
سربسته گویم سر که نه، پیکر به هم ریخت
آمد به خانه بی کمک، از ترس زینب
با دیدن وضع پدر، دختر به هم ریخت
شمشیر تیزِ ابن ملجم بود کاری
ای خاک عالم بر سر من، سر به هم ریخت
ماندم بگویم یا نگویم، بین گودال
در دستهای شمر دون، خنجر به هم ریخت
ایکاش قبل از ذبح، خنجر تیز میشد
با کندی خنجر ولی حنجر به هم ریخت
آقای ما پنجه به روی خاک میزد
از طرز دست و پا زدن، مادر به هم ریخت
✅محمود اسدی شائق ۱۴۰۳
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_نوزدهم_رمضان
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 ترمیم شد با تیغِ ملجم، زخمِ پنهانی 💢
زهرا، تو بهتر از همه دردِ مرا دانی
زین روست، از جنت علی را سوی خود خوانی
پهلو شکسته، مَحرمِ این فرقِ بشکسته است
من دردِ تو دانم، تو هم دردِ مرا دانی
سی سال با بغضِ مغیره روبرو بودم
ترمیم شد با تیغِ ملجم، زخمِ پنهانی
قنفذ به بازویت نزد، بر جانِ حیدر زد
بر من غلافِ تیغِ او میخورد، هر آنی
تو پشتِ در افتادی و من در دلِ محراب
هر دو بپای یکدگر هستیم قربانی
دلها بسوزد از برای زینبت، زهرا
روزیکه میگِریَد ز هفتاد و دو قربانی
سرها به نیزه، جسمها غلتان بخون، عریان
اهلِ حرم غارت زده، با چشمِ بارانی
عیبی ندارد، کهنه پیراهن شود غارت
معجر ربودن از اسیران، نیست انسانی
از خیمه ی آل نبی آتش زدن، بدتر
بیمارِ بیجانی است در آن شعله بریانی
گفتند این مردم تلافی میکنیم، اما
سیلی شود سهمِ یتیمانم به مهمانی
بارانِ سنگِ کوفه را، باید تحمل کرد
اما تصدق دادنَش، دارد چه جبرانی؟
بزمِ شراب و اشکِ زنها جای خود، اما
گریه به ناموسِ علی را، نیست پایانی...
✅محمود ژولیده فروردین ۱۴۰۳
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#زبانحال_مولا
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢روضه شب بیستم -بستر از زبان حضرت زینب سلامالله 💢
کنار بسترت خواهی نخواهی
دو چشمم میرود امشب سیاهی
به این فرقی که مانندِ دلم شد
الهی یا الهی یا الهی
نگاهی که دلم بال و پرش ریخت
بجای اشک، خون چشم ترش ریخت
دلم حال یتیمی دارد امشب
که سقفِ خانهاش روی سرش ریخت
تو خوردی ضربت و دختر شکسته
تو را این نه غمِ مادر شکسته
ندارد مرحمی این فرقِ زخمی
شبیهِ پهلویی که در شکسته
چِسان برتو دوچشمِ تر ببندم
چگونه مرحمی بر سر بندم
به اینها بند خونِ تو نیاید
مگر با معجرِ مادر ببندم
همینکه فرقِ تو پاشید خندید
همینکه مجتبی نالید خندید
تو از شیرِ خودت دادی به قاتل
همینکه شیرِ تو نوشید خندید
عوالم را همینکه زد، بهم ریخت
غمی این خانه را آمد بهم ریخت
بمیرد نانجیبی که تو را زد
خدایا حال ما را بد بهم ریخت
حسین اُفتاده و در روبرویش
تویی و زینب و حال مگویش
نداری جان و گفتی که بجایت
بگیرم بوسه از زیر گلویش...
✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۱/۱۱
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 حیدر این شب ها دگر دلتنگ زهرایش شده 💢
با همین آشفتگی، با درد، با حال بدم ...
با شتاب و دلهره افطار کردم آمدم
از خجالت داشتم می مُردم اما نیمه شب
بین جمعیت نشستم، پیش تو زانو زدم
دست خالی صید مروارید اشکم می کنم
ساحل دریای من! امشب پُر از جزر و مدم
من کسی جز تو ندارم، لطف کن ردّم نکن
هرکسی را می شناسم از درش کرده ردم
مهربان! چوبم بزن بلکه غرورم بشکند
تا بخواهی ضربه خوردم از غرور بیحدم
هرکسی حرمت شکست از من، تو ناراحت شدی
گرچه من حرمت شکستم با گناه ممتدم
یک ضمانت نامه دستم بوده که دعوت شدم
تا ابد شرمنده ی الطاف شاه مشهدم
نامه اعمال بد را پیش زهرا پاره کن
تا نبخشی بر نمی دارم قدم را از قدم
این لباس پادشاهی هم به درد من نخورد
از گداهای نجف بودند جد اندر جدم
هرکجایی که زمین خوردم بلندم کرده است
با همین آقایی اش، او می برد تا مقصدم
من بقربان غم زینب که گریان علی است
گفت بابا جان نرو، تا من نخوانم اشهدم
دختری دلواپس احوال بابایش شده
حیدر این شب ها دگر دلتنگ زهرایش شده
✅رضا دین پرور فروردين ماه ۱۴۰۳
#مناجات_با_خدا
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#شب_قدر
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 توشرط صوم و صلاتی چرا نمی فهمند 💢
غزل برای تو یعنی گهر زدن به خطوط
علی کجا و قوافیِّ نابجا و غُلوط
توشرط صوم و صلاتی چرا نمی فهمند
قبول نیست بجز این عبادت مشروط
به احتجاج تو شیعه صد الغدیر آورد
ندیده ایم جوابی جز حرف نامربوط
زنعش منکر تو بوی گند می آید
چه آنکه دفن شود بین بشکه ای ز حنوط
بگو به مفتی مفلوک دائم السجده
قنوت کن ولی آخر تو می روی به قَنوط
نصیب ماست فراز و نصیب توست نشیب
نصیب ماست صعود و نصیب توست سقوط
✅مجید احدزاده ۱۴۰۳/۰۱/۱۱
#مناجات_با_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 علی نشسته به بستر شبیه فاطمه اش 💢
علی جمال خدا و جلال زهرا بود
علی ولی خدا بود و وال زهرا بود
علی نفس نفس زندگی فاطمه بود
علی برای پریدن دو بال زهرا بود
تنور فاطمه را گرم کرد عشق علی
علی خمیرهی نان حلال زهرا بود
نبود خلقت کامل کسی به جز زهرا
دم از علی زدن اما کمال زهرا بود
قرار بود که دائم دم از علی بزند
علی رسالت زهرا و آل زهرا بود
علی به سجده اگر رفت و شکر لله گفت
تمام شکر علی در قبال زهرا بود
علی نبود برای کسی به جز زهرا
علی که مُلکْ و مَلِک بود مال زهرا بود
علی و فاطمه بهر هم آفریده شدند
و مادر و پدر عالم آفریده شدند
سلام عرش بر امّ الکرم ، ابالایتام
علی و فاطمه یا ذالجلال و الاکرام
علیست پیکر اسلام و فاطمه صدرش
صیام ، حیدر و زهراست لیلة القدرش
ابالحسن که فقط بود یار ام حسن
بدون فاطمه اش لم یکن له کفوا
علی نماز فرادا نخواند با زهرا
علی دمی تک و تنها نماند با زهرا
علی دلش شده تنگ ضریح فاطمه اش
علی نشسته به بستر شبیه فاطمه اش
چه بستری که هنوز عطر یار را دارد
به خون نشستن هجده بهار را دارد
آهای بستر دلخون بگو چه ها دیدی
رد غلاف و رد تازیانه را دیدی
نگفت خس خس سینهش اسیر دود شده
به تو نگفت چرا صورتش کبود شده
چطور موی حسن زودتر سفید شده
چطور محسن من پشت در شهید شده
بیا برات بگویم چقدر پر دردم
زمان غسل تنش به خدا که دق کردم
برای غسل تنش سخت بود کار علی
سیاه بود تنش مثل روزگار علی
که هرچه شستمش آن زخم میخ بند نشد
که بعد فاطمه کارم بگو بخند نشد
نگفت پشت همان در چطور سوخته است
چرا برای حسینش کفن ندوخته است
بگو وصیت زهرا چه بود با زینب
نگفت از سر و روی کبود با زینب
نگفت زینبم آخر اسیر خواهد شد
نگفت از غم گودال پیر خواهد شد
نگفت داغ عروسم رباب را چه کند
نگفت غصهی بزم شراب را چه کند
✅وحید عظیم پور
#مناجات_با_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#شب_بیست_و_سوم_رمضان
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 شد شکسته سرم امّا نرود کنج تنور 💢
کوفیان میروم امّا به دلم غم دارم
آن قدر که نتوانم غم دل بشمارم
مثل زهرای جوان دست به دیوار شدم
سر خود بسته ام و یاد درو دیوارم
به سرم تیغ که زد،پهلوی من تیر کشید
به زمین خوردم و یاد لگد و مسمارم
به خدا پشت در سوخته قلبم می سوخت
که در سوخته افتاد به روی یارم
شد شکسته سرم امّا نرود کنج تنور
از غم رأس بریده چکنم،می بارم
با اسیران سر بازار مراعات کنید
یاد دردو غم زینب وسط بازارم
سر ششماهه ی ما را به سر نی نزنید
فکر این صحنه ی غمبار،دهد آزارم
✅محمود اسدی شائق
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#زبانحال_مولا
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 حیدر این شب ها دگر دلتنگ زهرایش شده 💢
با همین آشفتگی، با درد، با حال بدم ...
با شتاب و دلهره افطار کردم آمدم
از خجالت داشتم می مُردم اما نیمه شب
بین جمعیت نشستم، پیش تو زانو زدم
دست خالی صید مروارید اشکم می کنم
ساحل دریای من! امشب پُر از جزر و مدم
من کسی جز تو ندارم، لطف کن ردّم نکن
هرکسی را می شناسم از درش کرده ردم
مهربان! چوبم بزن بلکه غرورم بشکند
تا بخواهی ضربه خوردم از غرور بیحدم
هرکسی حرمت شکست از من، تو ناراحت شدی
گرچه من حرمت شکستم با گناه ممتدم
یک ضمانت نامه دستم بوده که دعوت شدم
تا ابد شرمنده ی الطاف شاه مشهدم
نامه اعمال بد را پیش زهرا پاره کن
تا نبخشی بر نمی دارم قدم را از قدم
این لباس پادشاهی هم به درد من نخورد
از گداهای نجف بودند جد اندر جدم
هرکجایی که زمین خوردم بلندم کرده است
با همین آقایی اش، او می برد تا مقصدم
من بقربان غم زینب که گریان علی است
گفت بابا جان نرو، تا من نخوانم اشهدم
دختری دلواپس احوال بابایش شده
حیدر این شب ها دگر دلتنگ زهرایش شده
✅رضا دین پرور فروردين ماه ۱۴۰۳
#مناجات_با_خدا
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_بیست_و_یکم_رمضان
#شب_قدر
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 مناجات مهدوی ماه رمضان- گریز به غسل وکفن و تدفین حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام 💢
سیّدی، جان به فدای تو و آن چشم ترت
باز قلبم شده محتاج به گوشه نظرت
من به یاد تو نبودم همه ی عمر ولی
یاد من باش پدر، وقت دعای سحرت
رفتی و رفت قرار از دل هر منتظرت
آه! برگرد ؛ چرا طول کشیده سفرت
لحظه ای اذن بده تا که به خدمت برسم
اگر افتاده به این مجلس ما هم گذرت
وقت غسل و کفن ساقی کوثر شده است
کیست در خیمه ی تو یار دل محتضرت
روضه می خوانْد حسن موقع غسل و کفنش:
بعد تو نیست خوشی بر پسر خون جگرت
بِنِگر پیر شدم موقع غسل سر تو
چه کنم؟ بند بیاید پدرم، خون سرت
رود شد چشم ابالفضل کنار تن تو
آب آور شده در موقع غسلت، قمرت
بر دلم تاب دگر نیست، نخواه ای پدرم
بر روی پیکر تو خاک بریزد پسرت
موقع غسل و کفن، موقع تدفین تنت
شد دعایم فرج منتقم ِدر به درت
✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) بهار ۱۴۰۳
#مناجات_با_امام_زمان_عج_در_ماه_رمضان
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#شام_غریبان_حضرت_علی_علیه_السلام
#الهم_عجل_لویک_الفرج
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷