eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
409 دنبال‌کننده
18 عکس
6 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 دخترم فدای دخترت حسین 💢 اونقدر میشینم اینجا که بیاد مادرت مشکی تنم کنه حسین شب هشتم پیرنو پاره کنم علی اکبر کفنم کنه حسین جوونیم نذر جوون کربلا دخترم فدای دخترت حسین الهی نبینه هیچکس اینجوری دلهره گرفته خواهرت حسین قربون رنگ سیاه پرچمت که داره پیر و خمیدم میکنه روز محشر برسه خوب میدونم این سیاهی رو سفیدم میکنه داره از راه میرسه محرمت سنج و طبل و دوقول آماده کنیم دلمون لک زده اربعین بشه دلامونو راهی جاده کنیم شب سوم محرم که میشه دخترت برات کربلا میده ما جلو در میشینیم مث یتیم مادرت میاد و مارو را میده ✅ رسول عسگری - محرم ۱۴۰۳ منا T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 اینگونه کشتن با چه حکم و اجتهادی بود؟ 💢 محشر همان ساعت که تن به نیزه دادی بود آن لحظه که بر گونه ات از زین فتادی بود یا که همان ساعات حمله به حرم، که تو با یاری نیزه شکسته ایستادی بود ای خاک عالم بر سر دنیای بعد از او محشر زمانی که پسر از دست دادی بود پیر و جوان در کشتنت همدست هم بودند در قتل صبرت بین دشمن اتحادی بود حجم سلاحی که ته گودال افتاده‌ست حتی برای قتل یک لشکر زیادی بود آنقدر آهسته قدم روی تنت می زد گویا برایش سیر در عرش امر عادی بود اصراف در قتل تو کرده کوفی نامرد اینگونه کشتن با چه حکم و اجتهادی بود؟ یک تن نگفت ای شمر بعد از کشتنش دیگر پیش نگاه خواهرش چه جای شادی بود غارتگران را دست پر به کوفه برگرداند جسمت برای دشمنان باب مرادی بود می‌ریخت خون تازه از حلق تو بر نیزه چل منزل از کیفیت ذبح تو یادی بودی معنا ی آیات تو را بر نی نفهمیدند در شام و کوفه حافظان بی سوادی بود با دیدن حال ربابت شامیان گفتند ذبح گلوی اصغرش دیگر زیادی بود ✅گروه شعر یا مظلوم - محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 آن شب خدا به خلقت او افتخار کرد 💢 زینب رسید کرببلا اقتدار داشت ... او نیز  با خدای حسینش قرار داست آیینه بود و دور خود آیینه دار داشت زانوی اکبراست گواهم ، وقار داشت آمد حسین فاطمه را ماندگار کرد آن شب خدا به خلقت او افتخار کرد راه وصال را به خداوند ساده کرد از جلوه های فاطمی اش استفاده کرد بر یاری امام غریبش اراده کرد ... از ناقه ها سه ساله ی خود را پیاده کرد نام خیام محترمش را حرم گذاشت بر چشم خاک زینب کبری قدم گذاشت بر روی عرش سایه ی او‌مستدام بود او را قمر ترین دو عالم غلام بود پرده نشین خیمه به دور از عوام بود حتی ملک ندیده که زینب کدام بود مانند مادرش که ز کوران حجاب داشت در پرده بود محمل او هم نقاب داشت در خیمه نه ، که در دل ارباب جا گرفت از خاک پای دوست شدن شد بها گرفت جای همه ز میکده جام بلا گرفت تنها نبود ، دور و برش را خدا گرفت از بس اصیل بود چو ایل و تبار خویش چون او کسی نرفت به قربان یار خویش از بین روضه های مجسم عبور کرد تا خاطرات غربت خود را مرور کرد دلشوره را گرفت و ازآن خیمه دور کرد گویا دوباره حضرت زهرا ظهور کرد مادر که هست قافله ای هست پایدار تاریخ ، زن ندیده به خود با چنین وقار آه از دمی که سوخت پناه پیمبران آن خیمه ای که سوخت دل مادری در آن فرمود:  گوشواره درآرند گوهران پای برهنه ، خار مغیلان و دختران آتش به جان ما زد علیکن بالفرار آه از دمی که پرده نشین شد شترسوار بند دل امام زمانش گسسته بود او دست بسته نیست ولی دست بسته بود حتما دلیل داشت نمازش نشسته بود با شمر همسفرشدن او‌را شکسته بود با یک لباس کهنه که شد پاره پاره رفت با گوشواره آمد و بی گوشواره رفت می رفت سوی شام به همراهی سران گرما زده ،شکسته شکسته نفس زنان دورش کسی نبود به جز خولی وسنان از صبح تا غروب معطل شد عمه جان قلبش شکست از غم زخم زبان شهر ... زینب کجا و مجلس نامحرمان شهر ✅ناصر دودانگه- محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 وقت مغرب شده ست و ذبح حسین 💢 آسمان زیر دست و پا گم شد نور حق بود و در خفا گم شد جامه ، عمامه و ردای تنش یا به غارت رسید یا گم شد چشم برهم زدند عریان شد چشم بر هم زد و عبا گم‌شد نیزه هایی که خورده بود حسین همگی زیر چکمه ها گم شد وای از ناله ی انا العطشان که میان سر و صدا گم شد بین گرد و غبار مرکب ها همه هستیِ انبیا گم شد از تن شاه بی ردا میگفت خواهری وا محمدا میگفت آه از پیکر رها مانده از تن شاهِ بی ردا مانده وقت مغرب شده ست و ذبح حسین دیر شد ، خواهرش کجا مانده؟ پیر مردی عصا زنان میگفت صبر کن چند نیزه جا مانده پاک کن خواهرش نبیند که بر تنش چند رد پا مانده قاتل از روی سینه اش پا شد خنجر کُند بر قفا مانده همه رفتند خواهر است و حسین حیف این شمر بی حیا مانده زیر لب ها خدا خدا میگفت خواهری وا محمدا میگفت ✅امیر فرخنده محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 آنقدر نیزه خورد بر جسمش 💢 دور گودال ازدحامی شد معرکه غرق در حرامی شد تکیه داده به نیزه ای آقا خاطرش محو خیمه ها می شد لشگر کوفه دوره اش کردند سنگ و تیرش زدند، تا می شد آنقدر نیزه خورد بر جسمش نیزه بر روی نیزه جا می شد زخمی و ناتوان به خاک افتاد داشت روح از تنش جدا می شد تا می آمد دوباره برخیزد استخوان شکسته تا می شد لشگر آن دم که بر سرش می ریخت همه آفاق نینوا می شد پیکرش را که پشت و رو کردند زخمها تازه خوب وا می شد لگد شمر، با غرور و غضب بر سر و صورتش رها می شد شمر وقتی که روی سینه نشست کربلا تازه کربلا می شد سینه سنگین و حنجره پر خون نفسش سخت و با صدا می شد از گلو خنجرش نشد ببرد ولی افسوس، از قفا می شد کاش می شد که زینبش نرسد یا که از روی سینه پا می شد کاش زینب به خیمه بر می گشت عرش مبهوت این عزا می شد آه، ناموس حق در آن غوغا صید صد چشم بی حیا می شد ناله ی مادرش شنیده که شد راز گودال برملا می شد صبح فردا و نعل تازه و اسب بدنش مثل بوریا می شد ✅ رضا فراهانی محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 سینه ات سنگین شده این لحظه های آخری 💢 تا قنوتَت رو به سوی یار بالا م یرود بر دو دستت آسمان انگار بالا م یرود پرچمت را از زمانی که در خانه زدم برکت و نور از در و دیوار بالا میروداوج، معنایش به دست و پای تو افتادن است نوکرت از این جهت بسیار بالا م یرود بردن نام تو مُهرِ استجابت بر دعاست ذیل ذکر اسم تو اذکار بالا میرود عشق تو گنج یست پنهان در دل ویرانه ام با تو قدرِ خان هی آوار بالا میرود حق بده پیش تو قلب من به تندی میزند چون تپش در لحظ هی دیدار بالا م یرود تربت تو در حقیقت آب روی آتش است هر زمانی که تب بیمار بالا میرود حاجتش لمس ضریح و صحن و پایین پای توست دستهای سینه زن هربار بالا میرود سائل از پله که پائین رفت باب القبله را میشود شاهی که در دربار بالا میرود با به خاک افتادن تو شمر سردمدار شد شیر اگر افتَد، سرِ کفتار بالا میرود سینه ات سنگین شده این لحظه های آخری چکمه ای از معدن اسرار بالا میرود با فشار زانویش روی گلو معلوم بود یا غیاث حنجرت دشوار بالا میرود کشت هی جمعه، تو را تیغ دوشنبه ذبح کرد نیزه با دستور آن مسمار بالا میرود حنجر عباس بر سرنیز ه ها ساکن نشد این سر از پهلو و با اصرار بالا میرود ✅گروه شعر یا مظلوم محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 درمان هر دردی که دارم با رقیه است 💢 عالم نَمی از قطره و دریا رقیه است بالاتر از بالاتر از بالا رقیه است پوچ است دنیا که به آن‌ دلخوش نکردم آن علتی که آمدم دنیا رقیه است من هرچه هستم به کسی ربطی ندارد او که شفاعت می کند فردا رقیه است من کودکی بودم که دستم را گرفتند آنکه مرا آورده تا اینجا رقیه است در کشتی ارباب، عالم را نشانده پهلو گرفته آنکه با زهرا رقیه است ذکری که دارم هر محرم یاحسین است نذری که دارم اربعین ها یارقیه است غصه نخور شش گوشه! می آیم کنارت او که براتم را کند امضا رقیه است درد نگفته من زیاد آوردم امشب درمان هر دردی که دارم با رقیه است او را زدند اما به فکر معجرش بود الگوی دختر بچه های ما رقیه است آنکه شبی با دامن آتش گرفته ... خوابیده روی دامن صحرا رقیه است خورشید روی نیزه ها بابای او بود دنبال بابا، بین نیزه ها رقیه است ✅رضا دین پرور محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 پُر شده ویرانه ام از عطر سیب کربلا 💢 مستجاب الدعوه، ای امن یجیب کربلا ... پس چرا دیر آمدی عشقم طبیب کربلا از سرِ شب با سرت بالا سر من بوده ای بیشتر خاکی شدی، خدالتّریب کربلا آنقدر شادم نشد سرمه بمالم روی چشم شانه ی من گم شده، شیب الخضیب کربلا چیزی اینجا نیست که مهمانی ام رنگین شود پُر شده ویرانه ام از عطر سیب کربلا شام خوردی یا نه؟ چون من هم گرسنه مانده ام من غریب شهر شامم، تو غریب کربلا اینکه می گیرد زبانش موقع صحبت منم خواهشاً چیزی نپرس از عندلیب کربلا من کماکان خواب می بینم که در دستان شمر خنجر کُندی است در تُندی شیب کربلا ای عزیزم من بغل کردن نمیخواهم ز تو پیکرت با نعل تازه شد نصیب کربلا بین خورجین ضربه خوردی، در تنوری سوختی کوفه شد مبهوت از آن رسم عجیب کربلا خواب دیدم نیزه داری بد ترا بالا گرفت مثل قرآن روی نی رفتی خطیب کربلا کربلا معجر کشید و شام هم موی مرا رفتی و یک شهر شد اینجا رقیب کربلا ✅رضا دین پرور محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 با احترام به غزل ماندگار و بی نظیر حضرت لطیفیان با مطلع: کاروان سلاله های خدا 💢 کاروان ستارگان سحر کاروانی ز روز روشن تر به زلالی آب و آیینه به لطیفی برگ نیلوفر صاحبان جلالت توحید وارثان لطافت کوثر اهل تسلیم و اهل اعطینا تا فصل لربک وانحر یک به یک این تبار معروفند به نبردی همیشه با منکر حیدرانی که میرسند از راه در پی فتح صد جهان خیبر پسران قبیله‌ی‌ کوهند دختران عشیره‌ی گوهر مردهاشان مقلدان علی بانوان پای منبر مادر در عبورند با طمأنینه چون نسیم از کویر پهناور آری آزادگان سبک‌بالند نیست باری به دوششان جز سر عاشقانند و می‌شوند مدام همگی‌شان فدای یکدیگر گوییا می‌روند سوی منا گوییا آمدند از مشعر روشنایی راه از ازلند تا رسیدن به عرصه‌ی محشر حوریان حوالی زهرا شیرهایی ز تیره‌ی حیدر همه‌ی پیرهایشان عاشق همه‌ی کودکان جگرآور مرگ بازیچه‌‌است در نظر کودکانی چنان علی اصغر مرحبا از اذان بلند شود گر موذن شود علی اکبر آخر کاروانشان ساقی اول کاروانشان ساغر مثل پروانه‌اند گرد حسین همه جمعند حول این محور دختر مرتضی‌ست بر ناقه در حجابی ز نور چون معجر در زمان نزول اجلالش پای عباس پله‌ی آخر حق نگهدار این همه دلدار حق نگهدار این همه دلبر ✅سید محمد حسینی (زخم حسینی) محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 بهار نوکری ما محرم الحرام اوست 💢 محرمش که می رسد غمم شدید می شود کیست که در کربلا ، باز شهید می شود بهار نوکری ما محرم الحرام اوست کجاست پیرهن عزا ،سال جدید می شود رزق تمام روضه ها تکیه به تکیه می رسد فاطمه خرج می کند ، وقت خرید می شود به اشک شسته هر کسی روی سیاه خویش را شبیه دیگ سوخته، روش سپید می شود بگیر گوش دختران میان خواب کاروان دوباره حرف نیزه و تیغ و حدید می شود خدا کند که نشود کسی میان خیمه ها وقتی که روضه وارد حبل الورید می شود ✅مجید احدزاده - محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 قبلِ تو آمده‌ام شام بگویم  نزنید 💢 روضه سر جناب حضرت مسلم علیه‌السلام امام از کسی که از کوفه می‌آمد، پرسید: از کجا می‌آیی؟ گفت: از کوفه. از آنجا بیرون نیامدم؛ جز آنکه مسلم بن عقیل و ‌هانی بن عروه را کشته و به دار آویخته در بازار قصابان دیدم؛ در حالی که سرهایشان را برای یزید فرستاده بودند. امام حسین گریست و فرمود: انا لله و انا الیه راجعون. همه‌جا جار زدم آبرویم را نبرید سر به دیوار زدم آبرویم را نبرید شرمگینِ غمِ تو اشک سرازیرِ من است همه‌جا جار زدم آی که تقصیر من است کاش می‌شد که بگویم که کجایی ای‌کاش و از این فاصله  نالم که نیایی ای‌کاش دستم از پشت که بستند به من خندیدند شانه‌ام را که شکستند به من خندیدند چشم صیاد  به چشمان ترم  بود که زد پیش جلاد  دلم یاد حرم بود که زد از  روی بام نگاهم به سوی شام اُفتاد پیکرم بعد سرم از لبه‌ی بام   اُفتاد پیکرم خورد زمین فاطمه نالید حسین سرِ من رو به سوی قافله غلطید حسین سوختم بسکه نمک بر جگری پاره زدند بدنم را سر بازار به قناره زدند بدنم ماند و غمی تازه... سرم را بردند می‌خورد تاب  به دروازه... سرم را بردند دیدی آخر که به کارم گره اُفتاد ای داد سرِ من را به سوی شام فرستاد ای داد من تمامیِ مسیرِ اُسرا را دیدم کربلا کوفه و شام و شهدا را دیدم قبلِ تو آمده‌ام شام بگویم  نزنید سر هر کوچه و هر بام  بگویم نزنید ناله‌ام در دلِ شامات امان از زینب پشت دروازه‌ی ساعات امان از زینب آتش و خار و خس و سنگ و سنان را دیدم معجر سوخته‌ی دخترکان را دیدم گیسویی را دو سه تا چنگ عوض کرد حسین چهرات را اثر سنگ عوض کرد حسین تیغ و تیر و غضب و قهر، خدا رحم کند لشگری رفته از این شهر، خدا رحم کند لشگری رفته که با پیرهنت برگردد رفته همراهِ عقیقِ یمنت برگردد آمدم شام بگویم که سرم مال شما گیسویم پیشکش پنجه‌ی اطفال شما لب و دندان من اینجاست مرتب بزنید خیزران را  ولی ای قوم به زینب  نزنید ✅حسن لطفی محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 آمد طلیعه ی غم ماه عزا محرم 💢 آمد طلیعه ی غم ماه عزا محرم از ماذنه بلند است حی علی محرم در نزد گریه کن ها عهدی ست با محرم اهل بکا محرم در خیمه ی حسین اند " آزادگان عالم در خیمه ی حسین اند " از تفرقه حذر کن در نقل گفتنی ها با وحدتیم ایمن از فرط دشمنی ها تنها نه ما عزیزان! این ماه ارمنی ها در سایه سار پرچم ؛ در خیمه ی حسین اند " ازادگان عالم در خیمه ی حسین اند " نمرودها بسوزند فرعون ها بمیر اند گردن کشان دیروز امروز گوشه گیر اند حتی پیمبران هم از او مدد بگیرند نوح و خلیل و آدم در خیمه ی حسین اند "آزادگان عالم در خیمه ی حسین اند" سردارهای عاشق همواره سر به دار اند دست از امام حتی یک لحظه بر ندارند پای عقاید خود همواره پایدار اند حر و حبیب و میثم در خیمه ی حسین اند "آزادگان عالم در خیمه ی حسین اند " حجّاج اوست الگو هانی اوست شاخص حر و زهیر یاور جون و بریر مخلص دنیا به خود نبیند دیگر شبیه عابس هفتاد و اندی اَسلَم در خیمه ی حسین اند "آزادگان عالم در خیمه ی حسین اند" بیداری جوامع از معجزات دین است جانم به مکتبی که زاکراکی آفرین است نوشیعیان دنیا آیین شان همین است ریز و درشت باهم در خیمه ی حسین اند "آزادگان عالم در خیمه ی حسین اند " امثال رحمتی ها امثال آل هاشم هستند در حوادث چون کوه ها مقاوم اهل جهاد قطعا مانند حاج قاسم با اعتقاد محکم در خیمه ی حسین اند "آزادگان عالم در خیمه حسین اند " دلدادگان حضرت عشاق صاف و ساده هرکس که در مسیر خدمت قدم نهاده انصاریان ؛موید؛ آذر ؛حسین زاده همچون حسان و محرم در خیمه ی حسین اند "آزادگان عالم در خیمه ی حسین اند " هنگامه ی تشرف ساعات خوب پابوس درس ادب گرفتیم از سیدبن طاووس خوشبخت هرکسی شد با اهل روضه مانوس دربندی و مقرم در خیمه ی حسین اند "آزادگان عالم در خیمه ی حسین اند " یک سو عزیز نجمه یک سو عزیز لیلا قاسم پر از جراحت اکبر هم اربا اربا هجده شهید پرپر از دودمان زهرا این جسم های درهم در خیمه ی حسین اند "آزادگان عالم در خیمه ی حسین اند " دل را به دست فردی غیر از ولی ندادند فرصت به آل شیطان ؛ آل علی ندادند خوردند تازیانه معجر ولی ندادند اطفال غرق ماتم در خیمه ی حسین اند آزادگان عالم در خیمه ی حسین اند ✅علیرضا خاکساری -محرم ۱۴۰۳ 🔹با الهام از شعار مشترک امسال هیئات T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در شب اول محرم ۱۴۰۳ 💢 بیا بیا دلمان را تکان بده شب اول بیا و رزق فراوان مان بده شب اول همیشه شرط وصال شما طهارت نفس است برای توبه نمودن زمان بده شب اول تو را به حرمت این روضه ها ضمانتمان کن اگر چه اهل گناهیم امان بده شب اول محرمی که نباشی به کار شیعه نیاید به اهل ندبه خودت را نشان بده شب اول برای این که مبادا به روضه کم بگذاریم به جمع گریه کنانت توان بده شب اول دو ماه مثل تو باید به گریه انس بگیریم به ما دو چشمه ی اشک روان بده شب اول دعای خیر تو بوده اگر اسیر حسین ایم دوباره گریه کن روضه ی سفیر حسین ایم ✅علیرضا خاکساری -محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 با دسته جات آمده ام بین کوچه ها 💢 خیمه زدم بساط غمت را به پا کنم می خواستم قیامت عظمی بنا کنم هیزم نمی خری؟من ناچیز را ببر باید برای تو تن خود را سیا کنم طبل بزرگم و همه تو خالی ام ولی محکم بزن برای تو قدری صدا کنم دیوانه وار اگر به سر و صورتم زدم می خواستم برای تو یک کوچه وا کنم سوگند می خورم که ازین پس حسین جان هر کس که برد نام تو ، من گریه ها کنم من را که کثرت ذنبم زمین زده بازم بلند کن که علم را به پا کنم زور کتل به خبط و گناهم نمی رسد گهواره را بده که کمی جابجا کنم با دسته جات آمده ام بین کوچه ها تا خاک پای کودکی را طوطیا کنم حل میشم شبیه شکر ، قول می دم خود را شبیه غلام شما کنم تنگ آمده دلم سفر کربلا چه شد آخر چه خاک بر سر این بینوا کنم بر روی بام می روم هر شب به سمت تو  تا اخرین نفس دم یالیتنا کنم روضه اگر که خواند کسی سعی می کنم  از پیکر تو  شمر و سنان را جدا کنم من زیر و رو شدم به شما قول می دهم این سینه را به سینه زدن آسیا کنم ✅مجید احدزاده ۱۴۰۳/۰۳/۱۶ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 این ارث فاطمه است که نوحوا علی‌الحسین 💢 من را ابد حسین و مرا از ازل حسین صَلّوا علی الحسین و سَلامٌ علی الحسین باید هرآنچه هست فقط خرج او کنیم حی علی الحسین که خیرالعمل حسین حس میکنم همیشه کنار ضریح او من را گرفته است میان بغل حسین مسجد حسینیه و حسینیه مسجد است جای دعا حسین و بجای غزل حسین هنگام مرگ ای ملک الموت صبر کن ‌عمری صدا زدیم برای اجل حسین مثل حسن  حسین  به نوکر رسیده است بین کریم‌ها شده ضرب‌المثل حسین تنها تویی که دلخوشیِ ما فقط شدی ما را نداد هیچ کس اینجا محل حسین با گریه‌های فاطمه ماهم گریستیم این ارث فاطمه است که نوحوا علی‌الحسین ✅ حسن لطفی - ۱۴۰۳/۰۴/۱۶ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 از عرش می آید صدای گریه زاری 💢 افتاده بر جانم تبِ ماتم دوباره حالم دگرگون میشود از غم دوباره از عرش می آید صدای گریه زاری در کوچه وقتی میزنم پرچم دوباره از پنج تن إذنِ عزاداری گرفتم دادند راهم...پس شدم مَحرَم دوباره حاجت گرفتم! گفته آقایم أباالفضل(ع) پایِ علَم امسال هم باشم دوباره آورده ام؛ بیتابیِ یکساله ام را... حال دلم خوش میشود کم کم دوباره بیچاره ام کرده به قران دردِ غفلت عاصی شدم! کی میشوم آدم دوباره؟! هر کس که مثل من مریض و دردمند است با توبه می آید پیِ مرهم دوباره همراه با صاحب-عزایِ روضه جاریست- از چشم هایم چشمهٔ زمزم دوباره هنگام ذکرِ "یا لَثاراتِ الحسین(ع)" است افتاده در شور و نوا عالم دوباره شال عزا را با اذان؛ بر گردن انداخت صاحبزمان(عج) با گریهٔ نم نم دوباره * از داغِ آن پیراهنِ آغشته در خون در کربلا زد خیمهٔ ماتم دوباره! ✅مرضیه عاطفی -محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 با هرکه می‌آیی بیا  با بچه‌ها نه 💢   ای آبرودار آبرویم را که بردند آقا زبانم لال گفتم که  بیا...، نه برگرد شهرِ مادرت آواره‌ی من هرچیز اینجا می‌شود پیدا  وفا نه سیلی اول را به من زد زجر ، یعنی با هرکه می‌آیی بیا  با بچه‌ها نه زد بر دهانم ریخت دندانم در این ظرف... گفتم تحمل کردم اما  ناسزا نه خنجر، تبر، سنگ، آتش و شمشیر و نیزه از هرچه گفتم خورده‌ام  اما عصا نه دیشب دعا کردم برای شیرخوارت هرجا که می‌آید بیاید  کربلا نه هِی رو زدم بر حرمله بی فایده بود گفتم بزن با تیر من را  بچه را نه باید دهاتی‌ها برای تو ببافند چندین عبا اما عزیزم  بوریا نه این آخرین حرف است آقا پیش زینب تنها بزن ناله کنارش... دست و پا نه ✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۴/۱۶ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 شال مشکی عزایت اعتبارم یا حسین 💢 تا محرم لحظه ها را می شمارم  یاحسین زندگی را با غم تو دوست دارم یا حسین شعله ی عشق تو را زهرا درون دل زده از دعای مادرت باشد شرارم یا حسین از تولد تا به مرگم وقف بزم روضه ام سوختن در روضه هایت کار و بارم یا حسین من شهید عشق تو هستم نه تیغ دشمنان میشود زلفان مشکین تو دارم یا حسین میخورد حسرت به حالم صد سلیمان روز حشر شال مشکی عزایت اعتبارم یا حسین قبل آدم هم وطن بودیم با هم در ازل با تو بی شک میرسم روزی دیارم یا حسین در قیامت نیستم بیچاره از اعمال خویش چاره دارم تا تو هستی در کنارم یا حسین یاد جسم ارباً اربایت کنم در نافله در قنوت هر نمازم خون ببارم یا حسین از غم زینب بسوزم یا رقیه چاره نیست داغ را بر داغ دیگر می گذارم یا حسین بس که با یاد لبانت سوختم در آه خویش جای سالم بر جگر دیگر ندارم یا حسین بر سر نی گیسوانت را پریشان کرده ای مثل زلف درهم تو بیقرارم یا حسین آخرش در ظهر عاشورا کنار زینبت در کنار پیکر تو جان سپارم یا حسین ✅سجاد احمدیان- محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 قضای واجباتِ سال و ماهِ‌مان محرّم است 💢 خدا نگیرد از من این دو چشمه‌ی حیات را که گریه‌ام گرفت راهِ کشتی نجات را نوشتم از حسین، کاغذ و قلم به سر زدند و اشکِ روضه سرخ کرد کاسه‌ی دوات را دو قطره تشنگی به کامِ روضه‌خوانی‌ام چکاند برای سوزِ شعر، دیده‌ام دَمِ فرات را قضای واجباتِ سال و ماهِ‌مان محرّم است محرّمی که کُشته لشکرِ محرّمات را پیاده می‌روم به کربلا و بعد از آن مسیر به شوقِ دیدنِ تو می‌دوم پلِ صراط را صراطِ مستقیم چیست، غیر راه کربلا؟ پناه بردم از خودم به سرپناه کربلا پناه می‌برد به کامِ تشنه‌ی تو آب هم به دستِ ساقی تو دجله می‌شود سراب هم فقط در این حریم قطره می‌کُشد جَحیم را بهشتِ اشک می‌رسد به آیه‌ی عذاب هم هر آن زمان که سمتِ نور رفته‌ایم، دیده‌ایم پناه برده پشتِ گنبدِ تو آفتاب هم به خاکِ سجده‌دارت از شهادتِ تو خاک‌ها به سجده می‌روند، تربتِ ابوتراب هم به زیر قُبّه دیده‌ایم پابه‌پای دستِ ما دخیل می‌زند گره دعای مستجاب هم قنوتِ مستجاب، دست‌ِ خورده بر ضریح توست درست گفته هر که گفته عرش در ضریح توست از آن زمان که هیچ کس نبود، جز خدا فقط خدای اشک‌، خوانده است روضه‌ی تو را فقط برای هر کسی که مشتِ چشم، وا نمی‌شود همیشه مشکِ اشکِ ماست، نذر روضه‌ها فقط به شوق عطرِ سیب، جانماز باز می‌کنم نمازخوان شدم به عشقِ مُهرِ کربلا فقط شهادتینْ چیست غیرِ دعوت از قدوم تو در آن سکوت می‌زنم حسین را صدا فقط اگر عتاب می‌کنی اگر عذاب می‌کنی بیا به میهمانی مزارمان، بیا فقط! سیاهی مزارمان سیاهی محرم است بیا که دیدنت شروعِ روضه‌ی مجسّم است چه روضه‌ای‌؟، همان که ریخت اشکِ حنجر تو را به حجّ خون طواف کرد خنجری سرِ تو را همان غمی که بازگشتِ ماتمِ مدینه بود که زخمِ سینه‌ات دوباره کُشت مادر تو را همان دَمی که تلّ زینبیّه قتلِ‌آه شد نگاه کرد خواهر احتضارِ مُضطر تو را چه روضه‌ای؟، همان که تازیانه‌های تسلیت سیاه کرد دَم‌به‌دَم لباسِ خواهر تو را چه روضه‌ای؟، فرات هم نشسته زار می‌زند که داغِ رو زدن به آب، کُشت اصغرِ تو را گِل‌آبِ در عزای خود نشسته را زلال کن ببخش روضه‌ی عطش، فرات را حلال کن! چقدر روضه ریخته‌ست بر زمین کربلا نگاهِ ماست گریه‌گریه هم‌نشین کربلا چنان زمین به خون نشست در طلوعِ سرخِ تو شد آسمانِ در غروب، شرمگین کربلا چنان برای پیرهن ربودن از تو گریه کرد هنوز اشک می‌چکد از آستین کربلا هنوز راه هجرت تو را ادامه می‌دهد هنوز -مادرت، مسافرِ مدینه‌کربلا- هنوز ردّ پای خواهرت مرور می‌شود که می‌رسیم از نجف به اربعین کربلا چنان‌که از نگاه ما به تو سلام می‌رسد به پرچمت قسم زمانِ انتقام می‌رسد ✅رضا قاسمی محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ماهی شبیه ماه محرم نمی شود 💢 دل جز به یاد روی تو خرّم نمی شود دیده به غیر نام تو پُر نَم نمی شود چشمان تر ز آتش دوزخ دهد امان گریه کن ات ز اهل جهنم‌ نمی شود راه وصال تا به لقای خدا بلی جز از مسیر روضه فراهم نمی شود ما را بهشت مجلس روضه است والسلام طوبی شبیه سایه پرچم‌ نمی شود بر ما که عاشقیم و اسیر غم تواییم ماهی شبیه ماه محرم نمی شود درمان دردهای دل ماست روضه ات ما را به غیر اشک تو مرهم نمی شود نام تو برد، توبه آدم قبول شد آدم بدون لطف تو آدم نمی شود یک عمر هم اگر‌ که بگوییم "یاحسین" یک ذره از حلاوت آن کم نمی شود زینب رسید و گفت کجایی حسین من؟! جسم کسی که اینهمه درهم نمی شود با نیزه ها مگر بدنت را چه کرده اند هر کار میکنم که منظم نمی شود ✅علی مقدم(عاصی خراسانی) ۱۶ تیر ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 مناجات محرمی مهدوی ورود کاروان به کربلا 💢 وقتی که تو برای همه نور رحمتی از چه همیشه ساکن صحرای ظلمتی غافل شدیم از تو که این گونه ای طرید بیش از هزار سال تو در بند غیبتی تنها شدی چرا پدر مهربان ما در خیمه های بی کسی ات غرق محنتی ای مجری عدالت حیدر ظهور کن پر شد بدون تو همه جا بی عدالتی آقا بیا که رزق حلالی نمانده است در فکر ثروتند همه با چه قیمتی!؟ حق می دهم اسیر هزاران بلا شویم وقتی غریب عصر، گرفتار غربتی حالا که پای عمه به کربوبلا رسید دیگر نمانده در دل تو صبر و طاقتی داری کنار عمه به خود لطمه می زنی گویا به فکر روز دهم، عصر غارتی آقا نه اینکه ماه محرم، تمام سال صبح و مساء تو شاهد عصر جسارتی آقا بگو به عمه که قدری صبور باش امروز در کنار محارم، تو راحتی عمّه هنوز پیکر بی سر ندیده ای بر حنجر حسین ندیدی جراحتی از کعب تازیانه که حرفی هنوز نیست نشنیده ای هنوز تو سبّ و اهانتی در ازدحام و کوی یهودی نرفته ای از رقص و هلهله تو نداری شکایتی ✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 خاک این دشت چرا قوَّت پایم را بُرد 💢 جانِ زینب ، به لبم آمده جانم چه‌کنم نگرانم  نگرانم  نگرانم  چه‌کنم خاک این دشت چرا قوَّت پایم را بُرد قدمی تا که زدم رفت توانم چه‌کنم تاکه دلشوره نکشته است مرا دستم گیر بازگردان و به محمل بنشانم چه‌کنم دور تا دور فقط خنجر و تیغ و تیر است بند آورده تماشاش زبانم چه‌کنم نگران توام و ضجه‌زدن‌های رُباب فکر این حنجر و آن تیر و کمانم چه‌کنم نگران تو و زانو زدنت پیش علی وای دلواپس آن نیزه‌زنانم چه‌کنم دست من نیست اگر هِی به زمین می‌اُفتم فکرِ این خیمه و زنهای جوانم چه‌کنم آی برگرد مدینه که نگویم در راه بعد تو همسفرِ شمر و سنانم چه‌کنم آه برگرد که در شام نگویم به سرت بینِ یک شهر پُر از زخم زبانم چه‌کنم مادرم گفته به حلقت دو سه تا بوسه زنم جان زهرا نتوانم نتوانم چه‌کنم ✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۴/۱۶ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ترسم که روزی آید در این زمین غمبار 💢 از این دیار بگذر ای ماه آسمانی ترسم که در فراقت من را به غم نشانی ای سرو قامت من ای ماه طلعت من چون ماه قامتم را زین غم مکن کمانی دارم امید صبحی تا غنچه را ببینم بگذشته در سلامت از این شب خزانی ترسم که اکبرت را از این زمین ببینم با دست خود بچینی بر جامه ای یمانی صوت تلاوت تو لالایی شب من ترسم که این شبم را تا شام غم کشانی ای ماه بی نظیرم ای جلوه منیرم ای وای اگر بمانم ای وای اگر نمانی ترسم که روزی آید در این زمین غمبار از شمر و زجر و خولی گیرم ز تو نشانی ✅داریوش جعفری- محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 اولین بار می رسد امروز پای زینب به کربلای حسین 💢 در بیابانی از عطش لبریز کاروانی غریب می آید از لب هر کجاوه ای با آه ناله ی یا مجیب می آید کاروانی ز مکه برگشته آمده تا که حج تمام کند کعبه دنبال قافله آید تا به این قبله استلام کند پای خورشید خسته تاول زد بسکه دنبال نور قافله بود آسمان با تمام وسعت خویش خاک پای عبور قافله بود کربلا در دلش چه غوغایی ست که بهارش ز راه می آید برسانید بی پناهان را که جهانْ تکیه گاه می آید بر تن ناقه ها حریر بهشت گرمی آفتاب بی تآثیر مشک ها سلسبیل می بردند بادها بود تحت امر امیر دور ماه قبیله وقت نزول آسمانی پر از محارم بود لشکری تا فدای او بشود فقط از او اشاره لازم بود چه صفی بسته اند زانوها تا رکاب پرِ عقیله شوند هیجده تا ستاره آمده اند سایه سار سرِ عقیله شوند آفتاب آمده به پابوسِ ماه در پرده ی حیای حسین اولین بار می رسد امروز پای زینب به کربلای حسین ✅حسن کردی محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 دلگرمی فرداست این پیراهن مشکی 💢 دار و ندار ماست این پیراهن مشکی ارثیه ی زهراست این پیراهن مشکی روزی که هر کس می رود دنبال کار خود دنبال کار ماست این پیراهن مشکی تنها دلیل عزت دیروز و امروز و دلگرمی فرداست این پیراهن مشکی بی دست و پا هستم ولیکن دستگیر من در محشر کبراست این پیراهن مشکی من قبله ام کعبه است که تنها لباس آن از بعد عاشوراست این پیراهن مشکی این شصت  روز و شب نشان کربلایی ها در کل این دنیاست این پیراهن مشکی خرج عزای هر کس و ناکس نگرادنش مخصوص این آقاست این پیراهن مشکی چون چادر زهرا و زینب تا ابد در جنگ با دشمن مولاست این پیراهن مشکی هم کوهی از دلدادگی را می زند فریاد هم جامه ی تقواست این پیراهن مشکی از جنس آن پیراهن کهنه است ای مردم ارثیه زهراست این پیراهن مشکی ✅محمد حسین رحیمیان -محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 خاک اینجا بوی خون میده حسین 💢 چه بلایی قراره سرم بیاد؟ نمیخوام اشک برادرم بیاد! چرا باید وسط خیمه زدن صدای ناله مادرم بیاد؟ نگا کن بچه ها ترسیدن حسین همشون تو شک و تردیدن حسین اینا از برگ گلم لطیف ترن تا حالا رو خاک نخوابیدن حسین هنوزم دیر نشده بیا بریم هر جایی به غیر کربلا بریم با تو از اینجا بریم درست تره؟ یا با نامحرما از اینجا بریم خودتم میدونی پا به پات میام مثه سایه دنبال عبات میام مگه زینب میتونه رهات کنه؟ قتلگاهم که بری باهات میام حاضرم سرم بره سر تو نه پیکرم کبود شه پیکر تو نه مگه ترسی دارم از تازیونه بزنن ولی برابر تو نه خاک اینجا بوی خون میده حسین آخر کارو نشون میده حسین نمیخوام تو باشی اون کشته ای که زیر سم اسبا جون میده حسین ✅علی ذوالقدر -محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 سـرتاسـروجـودمرا غم گرفته است 💢 این جاکجاست ای گل زهرا به مابگو گـرکـربـلاست، بامن غم مبتلابگو سـرتاسـروجـودمرا غم گرفته است ازاین زمیـن محنت ودردو بـلابگو داری دعـا بـه زیـرلب وآه می کشی زیـن آه سینـه سـوز برایم بیابگو درگوش ذوالجناح چه گفتی که شدملول من که غریبـه نیستم ای آشنا بگو این جا اگرکه وعـده گه توست باخدا بامـن زوصل دوست برای خدابگو با آن که گفته اند برایم زماجرا من صبرمی کنم توازاین ماجرابگو صف بستـه انـد دربرمـا نیـزه دارها یحیـای اهل بیت ازاین نیـزه هابگو یک باغ لاله این همه گلچین دگـرچـرا ای باغبـان برای من ازلالـه هابگو کردی اشاره ای به من ازقتلگاه خویش دیگرنگفتـه بودمت ازایـن منابگو تنهاامیـدو دلخوشیم درجهـان تویی بی توچگـونـه زنـده بمانم بیابگو بااشک وآه ونـاله «وفایی» تمام عمر از زینب وحسیـن وغـم کـربـلابگو ✅سیدهاشم وفایی- محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 کربلا کرب و بلا هست فقط با زینب 💢 بعد بسم‌اللهِ ما هست تعالی زینب آیت‌الله علی  آیتِ عُظمی زینب هاجر و آسیه نه  مریم و حوا هرگز بنویسید فقط حضرت زهرا زینب خرج یک صفحه از اوصافِ بلندش شده است که فقط نقش کند جوهرِ دریا زینب زینتی داشت اگر ، نام علی نامش بود خوب گفتند که ای اُم‌ِابیها زینب هرچه گفتیم از او در خورِ شأنش ، هیهات هرچه خواندیم خدا گفت که حاشا زینب کربلا کرب و بلا نیست فقط بی زینب کربلا کرب و بلا هست فقط با زینب ذوالفقار علوی پیش دَمَش کم آورد آنکه زد ریشه‌ی هر کاخ ستم را زینب مرتضی گفت: تویی فاطمه  یا اینکه منی نفست گرم به هر خطبه‌ی غرا زینب کس ندیده‌است تو را  خاصیتِ نورِ شماست هست هر جلوه‌ی حق دیدنی  الّا زینب نور که سایه ندارد که به آن دیده شود چشم محجوب کجا  نورِ معلا زینب ظلمتی هم اگر آمد که شما جلوه کنید که ببینند چه کرده است به دنیا زینب قدم اول خود را سرِ دنیا زدی و... ...قدم بعد روی زانوی سقا زینب نسل در نسل همه  نسل حسینیم اگر هفت پُشتم همه گفتند فقط یا زینب سینه‌ی ماست حسینیه‌ی غمهای دلش نفسِ ما جگرِ ما تپشِ ما زینب ✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۴/۱۶ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 اهل کوفه! پسر فاطمه مهمان شماست 💢 کوفیان! راه نبندید عذابش نکنید پسر فاطمه را تند خطابش نکنید مثل او هیچ کسی سر به بیابان نگذاشت طرد کردید بیایید عتابش نکنید وسط کرب و بلا خیمه زد از ناچاری به زور نیزه و شمشیر مجابش نکنید تیشه بر ریشه ی این شهر زند نفرینش کوفه را این همه خوش رنگ و لعابش نکنید اهل کوفه! پسر فاطمه مهمان شماست جلوی چشم زن و بچه خرابش نکنید طلب آب اگر کرد برایش ببرید و خجالت زده از روی ربابش نکنید به علی اصغر او هم که شده رحم کنید عاطفه داشته باشید جوابش نکنید آمد از باب هدایت که ثوابی بکند نبریدش سوی گودال کبابش نکنید او عزیز است نباید تنش عریان گردد دیگر از زمره ی کفار حسابش نکنید سر بر روی نی اش هم به حیا ماخوذ است وارد مجلس ننگین شرابش نکنید نکند زینب کبری به اسیری برود کوفه تا شام گرفتار طنابش نکنید ✅علیرضا خاکساری محرم ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در شب دوم محرم 💢 آقا دوباره قلب تو غرق عزا شده در سینه ات حسینیه ی غم به پا شده با داغ روی داغ به همراه قافله قلب تو هم مقیم زمین بلا شده حق می دهم‌که اشک تو تبدیل شد به خون جدّت حسین راهی کرب وبلا شده داری ورود قافله را می‌کنی مرور با داغ های عمه دلت آشنا شده وقتی که پای عمه شده آشنای طف لبریز آه و ناله و سوز و نوا شده گویا که لحظه ای که رسیده به کربلا بر داغ های روز دهم مبتلا شده حالا به دور عمه صفی از محارم است از محملش به سمت حرم کوچه وا شده حالا میان اکبر وعباس وقاسم است دردش به یک نگاه حسینش دوا شده می بینی ای غریب جهان چند روز بعد زینب اسیر درد هزاران جفا شده بر روی تل نظاره کند سوی قتلگاه رأس حسین زینت سر نیزه ها شده وای از زیارت تن عریان و بی کفن جسمش میان‌ گودی مقتل رها شده در وقت بوسه روی رگش می کند نگاه هر استخوان پیکر او جا به جا شده ✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷