eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
409 دنبال‌کننده
18 عکس
6 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢گرچه بستند سرت را به نخِ قنداقه‌ات💢 هِی کتک خورد زنی پشتِ تو و هِی اُفتاد پشتِ تو  مادرِ بی شیر پیاپی اُفتاد نگران بود نسیمِ خنکی هم نوَزد باد هروقت  گذر کرد سر از پی اُفتاد گرچه بستند سرت را به نخِ قنداقه‌ات باز تا نیزه تکان خورد سر از نِی اُفتاد سر در آغوشِ رُباب و دو سه ساعت بعدش نیزه‌دارِ تو به او گفت : سرش کی اُفتاد؟! ✅حسن لطفی محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 گفت بابا؛ یاورت این دفعه اصغر میشود 💢 روزگارم در پناه تکیه ات سر می شود دست، بر خاک سیاهم می زنم زر می شود بچهء شاگردِ پرچم دوز را، مردی شده! خوش بحالش مثل نوکرهات، نوکر می شود فرش خود را می فروشم خرج هیئت می کنم برکت ولخرجی ام، صدها برابر می شود هروله کردم، پس از آن گریه می چسبد فقط خستگی سینه زن با گریه اش در می شود عقل را ول کرده ام، خواب و خوراکم روضه است مجلس دیوانه ها یک جور دیگر می شود پهلوی هر روضه، چایِ قند، پهلو میخورم اشک هایم آبِ جوش این سماور می شود مزه دارد دستپخت آشپزهایت حسین! بانی دیگ غذایت شخص مادر می شود چوب و هیزم دیدم و یاد تنور افتاده ام سوختم از غصهء آن سر که لاغر می شود دخترم خورده زمین و پای او زخمی شده از رقیه خواستم!... عشقش مکرر می شود آب می نوشم ولی در استکانم آتش است تشنگی کربلا با آب، بدتر می شود پیش زهرا آب را بستند بر اهل حرم این خبر دارد به داغی سخت، منجر میشود گریه کرد و از میان خیمه پا بیرون گذاشت گفت بابا؛ یاورت این دفعه اصغر میشود نه حسن داری کنارت، نه علمداری حسین گر بمانم در حرم، محسن مکدّر میشود یک علیِّ اکبر تو شد هزار و یک علی پس علیِّ اصغرت هم چند لشکر میشود ✅رضا دین پرور محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 دست و پا دیگر نزن با دست و پای کوچکت 💢 بین دست خود گرفتم دست های کوچکت دست و پا دیگر نزن با دست و پای کوچکت خیمه ها سعی و صفا و مروه ات شد قتگاه خون تو ریخت عزیزم در منای کوچکت من تو را بستم که راحت باشی و اما نشد درد داری دردسر شد حجم جای کوچکت خیر الهی که نبیند حرمله تا روز حشر تیر یل کش را زده در بین نای کوچکت گریه می خواهی کنی خس خس گلویت می کند کُشت بابا را همین قدری صدای کوچکت باز مانده چشم تو از شدت ضربه ولی ناز خوابیدی علی زیر عبای کوچکت من در آغوش رقیه می کنم گریه برات تسلیت داد به من صاحب عزای کوچکت ✅مجید احدزاده محرم ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 با تکه ای قنداقه طفلم را کفن کردم 💢 خون از لبان چاک چاکش پاک می کردم با دست خود شش ماهه ام را خاک می کردم شرمنده ی شش ماهه ام هستم خبر دارید ؟ چشمان بازش را خودم بستم خبر دارید ؟ هرگز نکرده هیچ کس کاری که من کردم با تکه ای قنداقه طفلم را کفن کردم بالای سر مشغول تلقین دادنش بودم خیره به رگ های ظریف گردنش بودم در گوشش استرجاع را با لحن غم خواندم آن جا به تنهایی نمازش را خودم خواندم من هم وجودم رنگ و بوی محتضر دارد بابای بچه مرده از حالم خبر دارد چشم انتظار لحن باباگفتنش بودم از روز میلادش به فکر جوشنش بودم می خواستم روزی عصای دست من باشد آینده داماد عموجانش حسن باشد حالا تمام هستی ام در گور خوابیده داغش به روی خیمه خاک مرده پاشیده یادم نرفته آن ترک هایی که بر لب داشت یادم نرفته روزهای آخری تب داشت لرز سرش ؛ ضعف تنش آتش به جانم زد با هر تلظی کردنش آتش به جانم زد از مادرش هم نیز کاری بر نمی آمد از فرط بی حالی صدایش در نمی آمد از وصله ی جان دل بریدن گریه هم دارد از این و آن منت کشیدن گریه هم دارد بیش از بقیه حرمله خیلی عذابم کرد تیر سه شعبه عاقبت خانه خرابم کرد از کشتن ما حرمله هرگز نشد خسته امد برای کشتن طفل زبان بسته ای کاش مثل اکبرم من را صدا می زد طفل عزیزم روی دستم دست و پا می زد دیگر رباب از فکر او بیرون نمی امد راحت سه شعبه از گلو بیرون نمی امد در راه دین شش ماهه مثل مادرم دادم در راه خیمه بود یاد محسن افتادم با حسرت دیدار او عمری برادر سوخت محسن ؛ همان که پشت در همراه مادر سوخت ✅علیرضا خاکساری محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 اگر که قبر تو پیدا کنند من چه کنم؟ 💢 زِ هر تکانِ لبت هر چه آب ،شرمنده زتشنگیِ تو قلب کباب ، شرمنده فقط به مادر تو عرض می کنم که نشد نشد که آب بنوشد رباب ، شرمنده  کسی ندیده که یک مرد پیشِ همسرِ خود شود به صورت ِ از خون خضاب شرمنده سپاهِ کوفه ببین روی من زمین انداخت شد عاقبت پسرِ بوتراب ، شرمنده  شتابِ تیرزیاد وگلوی تو نازک به چوبِ تیر، گلو خورده تاب ،.. شرمنده پسر ببین پدرت را هنوز می لرزد به پشتِ خیمه روم با شتاب ، شرمنده  اگر مراسمِ دفنت سریع گشته ببخش شدم ز غصه ای در اضطراب ، شرمنده اگر که قبر تو پیدا کنند من چه کنم؟ به زیرِ خاک همینجا بخواب ، شرمنده تنِ تو ، پهنیِ نیزه؟! خدا به خیر کند اگر به نیزه تنت شد عذاب ، شرمنده عزیز ِ غیرتی ام ،دیده بسته ای، نشوی زمحملی که شده بی حجاب ، شرمنده ✅قاسم نعمتی محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 بابا و یک پسر پسری که دو تکه شد 💢 از سمت خیمه آمده اخبار تازه ای  از گاهواره آمده سالار تازه ای عباس هم در علقمه تکبیر می کشد جای عمو رسیده علمدار تازه ای  نامرد های کوفه بترسید از این پسر چون آمده است حیدر کرار تازه ای صد مرده زنده میشود از نام اعظمش عیساست یا که احمد مختار تازه‌ای اعجاز طفل ما به کلام و کتاب نیست  رو کرده است بر همه آثار تازه ای آقا بلند کرد علی‌ را و خطبه خواند آغاز شد کلام گهربار تازه ای میگفت رحم بر پسر تشنه ام کنید "مُنّوا علیَّ" گفت به اصرار تازه ای ناگاه قاتلش روی زانو نشان گرفت آماده بود حرمله بر کار تازه ای تیری که خورد بر گلویش داغ داغ بود این تیر بود یا نوک مسمار تازه ای؟! بابا و یک پسر پسری که دو تکه شد مظلوم تازه ای و گرفتار تازه ای دیدی دومرتبه ز عبا خون تازه ریخت؟! بالا گرفت روضه دشوار تازه ای حجم سه شعبه بیشتر از صورت علی ست این ضرب تیر ساخته رخسار تازه ای ✅سید پوریا هاشمی-محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 شمر با هر ولدی‌گفتنِ من می خندد 💢 شیشه ی عمر پدر خُرد شدی در نظرم سر پیری چه بلایی‌ست که آمد به سرم خواستم پر بکشم سمت تو..،خوردم به زمین طرزِ درهم شدنت چیده همه بال و پرم لخته‌خون! خواهشاً از حنجره اش دست بکش تا اگر شد فقط این بار بگوید:پدرم شمر با هر ولدی‌گفتنِ من می خندد پسرم ای پسرم ای پسرم ای پسرم تا به حالا نشده پیش پدر پا نشوی حیف باشد دم آخر نکنی مفتخرم نیزه مسمار شد و چنگ به پهلویِ تو زد داغ زهراییِ تو شعله زده بر جگرم تیغ‌ها! از بدنِ ریخته پا بردارید بگذارید که از معرکه او را ببرم می شمارم همه اعضای تو را..،باز کَم است تکّه ای از تو کجا مانده؟!..،خودم بی خبرم آنقَدَر بند به بند بدنت وا شده است می شود در دل قنداقه تو را بُرد حرم کار تشییع تو یک روز زمان خواهد بُرد همه از خیمه بیایید که من یک نفرم ✅بردیا محمدی محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 خیز از جا که حرم را پدرت گم کرده 💢 نفس باد تو را غرق تلاطم کرده نیزه ها جسم تو را مزرع گندم کرده تو مرا خواندی و شرمنده که دیر آمده ام در جواب سخنت نیزه تقدم کرده ترس دارم به نسیمی بروی از دستم چون غباری که به او باد تحکم کرده تا نپاشد بدنت مسح تنت را کردم تیغ و شمشیر تو را خاک تیمم کرده پاره ای از بدنت یافتم اما پسرم مانده صد پاره ی دیگر که پدر گم کرده یاد خیرات حسن پیش تنت افتادم سفره ای پهن تو را خیلی تهاجم کرده دانه دانه به عبا ریختمت اما نه جان خود را پدرت دانه در این خم کرده خیز و بنگر پدر تو به چه روز افتاده به فزع کردن من خصم تبسم کرده مثل زهرا شدم و کاش تو بودی حسنم خیز از جا که حرم را پدرت گم کرده ✅موسی علیمرادی- محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 زبانحال حضرت علی اکبر علیه السلام با پدر 💢 مانده ای در این غریبی ، بی علی اکبر ، پدر سرو رعنایت شد آخر ،لاله ی پرپر، پدر صد علی اکبر به قربان سرت آقای من آه بالای سر من ، کم بزن بر سر پدر کن حلالم گر نکردم پیش پای تو قیام جان تو دیگر نمانده جان در این پیکر پدر وای ای تشنه ترین  ِ تشنه ها من با چه رو آب نوشم قبل تو از دست پیغمبر پدر گفته بودم یک تنه من لشکرت هستم ببین : هر کجای کربلا داری علی اکبر پدر خوب شد اینجا نبودی کوچه ای وا گشته بود گشت زنده خط به خط  ِ روضه ی مادر ،پدر تا که فهمیدند علی هستم ز هر سو آمدند ابن ملجم ها همه با کینه ی حیدر ،پدر از خجالت جان سپردم من ،نه از شمشیر ها تا که دیدم عمه را در بین این لشکر پدر نه رمق مانده به زانوی تو ، نه زانوی من با که برگردد به خیمه ، عمه ی مضطر ، پدر.... ✅محمد حسین رحیمیان-محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 بیت اول این شعر از دوست خوبم آقای علی اکبر لطیفیان است از ایشون ادامه شعر رو خواستم اما گفتند همین یک بیت است ابیاتی اضافه کردم شاید از نظر شعری خیلی قوی نباشد اما شاید مناسب باشد برای روضه خوانی شما عزیزان💢 ( بنا نبود که آتش به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند) پسر بزرگ نکردم هجا هجا گردد به گوشه گوشه ی صحرا ، جدا جدا گردد پسر بزرگ نکردم که تیغ کین بخورد مقابلِ پدرِ پیر خود زمین بخورد پسر بزرگ نکردم که از جفای عدو روی عبا ببرم جسم نامرتب او پسر بزرگ نکردم که با دلی بی تاب بخواهد آب ز من ، من شوم ز خجلت آب چگونه یوسف خود را  ز خاک بردارم پسر بزرگ نکردم به گرگ بسپارم ✅میثم مؤمن نژاد-محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 مناجات با سیدالشهدا علیه السلام در شب هشتم 💢 هم بهتر است پای عزای تو سر شکست هم بهتر آنکه در غمت از هر نظر شکست چیزی  نداشتم  سر  بازار  عاشقی جز این دلی که هست-بفرما بخر ؛ شکست میخواستی برای کسی جز تو نشکند !؟ اصلاً  فدای خواستنت دل اگر شکست هرکس برای روضه‌ی تو خرج می کند هرگز نمی‌شود همه‌ی عمر ور شکست اوج لطافت است سرودن برای تو گفتم "حسین جان" دل اهل هنر شکست یک لحظه دست و پا زدی و جبرئیل هم آنقدر بال وپر به زمین زد که پر شکست حالا چگونه از غم داغ  تو  نشکنیم ؟ وقتی برای درک تو کوه از کمر شکست ▪︎▪︎▪︎ بالا سر  ضریح  تو قلبم شکسته بود پایین  پات  آمدم  و  بیشتر  شکست دنیا هنوز بر سر پا ایستاده بود؟ روزی که قامت تو ز داغ پسر شکست؟ ✅محمدحسن بیات‌ لو- محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 عمه دنبال تنت تا همه جا گردیده ست 💢 دشمن احساس مرا با پسرم فهمیده ست بی سبب نیست که اینگونه به من خندیده ست تو خودت شاهدی ای قرص قمر تا امروز احدی ناله ی اینگونه ز من نشنیده ست تو جوابم ندهی شمر جوابم بدهد... نکند که پسر از دست پدر رنجیده ست؟ سرخی داغ تو از بس که بزرگ است علی کربلا آمده در خون تنت غلتیده ست اینچنین که همه ی دشت به من می گوید بدنت تکه به تکه همه جا گردیده ست سرخی پیرهنت با پدرت می گوید چقدر نیزه میان بدنت چرخیده ست ساده با تیغ نوشتند که ارباً اربا یعنی اعضای تن تو که ز هم پاشیده ست من که افتاده ام از داغ تو اینجا اما عمه دنبال تنت تا همه جا گردیده ست پدرت با قد خم روی عبایی پر خون هی علی اکبر علی اکبر علی را چیده ست قبل از اینکه سرم از نیزه ی خون سر بزند کربلا پیش تو مرگ پدرت را دیده ست ✅حسن کردی محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 هر طرفو نگاه کنی پر از علی اکبره 💢  چیزی نمونده دیگه از خوش قد و بالای بابا سیاهه دیگه بعده ازین تموم دنیای بابا قد بابا تا میشه تا گل پسرش قد بکشه داغ جوون شک نکنین یه روز بابارو میکشه عمود چطور دلش اومد به روی فرق سر نشست ؟ بشکنه دست اونی که عصای دستمو شکست نمیتونم کاری کنم برای جسم درهمش الهی من کور میشدم تا اینجوری نبینمش دلم میخواد بالاسرش بلندبلند گریه کنم به پاره پاره پیکرش بلند بلند گریه کنم به یوسفم چنگ میزدن ریز و درشت پیر و جوون خودم دیدم کاکلشو میون دست این و اون فقط نه من که مادرش تو خیمه ها رنگش پرید وقتی شنید بالاسرش لشگر جراحه رسید هر طرفو نگاه کنی پر از علی اکبره علی اکبرم دیگه چندتا علی اصغره جوونای اهل حرم همه باهم بیان کمک نمیتونم که تنهایی جمعش کنم بیان کمک  چه ذره ذره کم شده کمک کنید جمعش کنم چه ریخت و پاشی هم شده کمک کنید جمعش کنم کمک کنید جمعش کنم میون صحرا نمونه برید بگردید توی دشت چیزی ازش جا نمونه مگه میشه یادم بره وداعشو دم حرم جوون رعناشو چه طور برای لیلا ببرم یکی که نه صدتا دارم نبی اکرم میارم برای تشییع تنش عبا دارم کم میارم ✅علیرضا خاکساری محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 با صدای گریه اش لشکر چه رقصی میکند 💢 هرچه سوی معرکه تازه جوان آمد جلو پشت سر بابای او سینه زنان آمد جلو گفت جدّ من علی و جدّه ی من فاطمه ست ابن‌ملجم پاشد و قنفذ دوان آمد جلو جسم اکبر هدیه بر سلاخ های کوفه شد این یکی با تیغ و آن یک با سنان امد جلو تار صوتی موذن نیزه نیزه پاره شد لخته خون ها در گلویش با اذان آمد جلو از علی اکبر فقط این چند تکه مانده بود هر که آمد این طرف با قصد جان آمد جلو قبل ازآنیکه حسین این سمت و سو پیدا شود بانویی آشفته از بین زنان آمد جلو! آنکه روی سایه اش عباس غیرت داشته! بعد این پنجاه سال عمرش عیان آمد جلو! روی زانو شاه می آید خدا صبرش دهد خورد از مرکب زمین و قد کمان آمد جلو با صدای گریه اش لشکر چه رقصی میکند یک نفر با نیت زخم زبان آمد جلو آخر سر این پسر بین عبایی جمع شد سوره کوثر به دوش دوستان آمد جلو ✅سید پوریا هاشمی-محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 شکستن پدر و کشتن پسر یکجا 💢 قصیده بود و غزل ، انتخاب شد با هم دوتا لهوف دو مقتل ، کتاب شد با هم چه آتشی است محبت همین که شعله گرفت دو دل ز فرط حرارت کباب شد با هم دو دل که نه ! دو گل سرخ ، غرق خون از غم که وقت غارت صحرا گلاب شد با هم دو تشنه لب به تماشا ، اگرچه آب نبود! به یک نگاه دل هر دو آب شد با هم پسر اجازه گرفت و پدر اجازه که داد سوال رفتن و ماندن جواب شد با هم ستون قامت بابا و خیمه ی لیلا علی که رفت به میدان خراب شد با هم شکستن پدر و کشتن پسر یکجا بنا نبود و در این جنگ، باب شد با هم اگرچه اکبر و لیلا یکی یکی بی هم فراق اصغر و داغ رباب شد باهم نصیب قلب شهیدان جداجدا شمشیر نصیب دست اسیران طناب شد باهم تمام کرببلا یک طرف ، امان از شام که آیه خواندن و بزم شراب شد با هم ✅محسن ناصحی- محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 پاره پاره شده حالا همه جای جگرم 💢 تو تنت تا شده و تا شده من هم کمرم مثل تو درد گرفته همه‌ی بال و پرم گرچه من عین حسن زهر نخوردم اما  پاره پاره شده حالا همه جای جگرم ترسم این است که زن‌های حرم جان بدهند  گر ببینند که افتاده‌ای از پا پسرم چشم من تار شده یا که تو کوچک شده‌ای؟ علی اکبر، علی اصغر شده‌ای در نظرم خبرش پخش شده: پخش شدی روی زمین  خبرش پخش شده: ریخته‌ای دور و برم من از این چند برابر شدنت فهمیدم  چقدر کینه به دل داشته‌اند از پدرم بغلت می‌کنم و از بغلم می‌ریزی  آه بابا چه کنم با تو و این دردسرم با چنین ریخت و پاشی که شدی ممکن نیست که تو را یک نفری تا دم خیمه ببرم   دارد از سمت حرم عمه‌ی تو می‌آید  ولدی گفتنم انگار رسیده به حرم ✅گروه شعر یا مظلوم T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 پدر هستم ولی کاری زِ دستم بر نمی‌آید💢 به زانو می‌رسم  پیشت نفَس دیگر نمی‌آید خودت را بر عبایم ریز... از من بر نمی‌آید تو را گُم کرده‌ام ... این راه را ... حتی رکابم را علی ، بابای تو بودن به من دیگر نمی‌آید جوانم دست و پا می‌زد جوانهاشان مرا دیدند چه کردند این مسلمانها که از کافر نمی‌آید تو را روی عبایم با مصیبت جمع کردم ؛ وای علیِ‌اکبرم یارب به این اکبر نمی‌آید سرِ انگشتهایم را فرو در حنجرت کردم چرا این تیغِ مانده در گلویت در نمی‌آید تو داری می‌دهی جان و تماشا می‌کنم ای وای پدر هستم ولی کاری زِ دستم بر نمی‌آید عزای بردن تو بود بابا هم اضافه شد به خیمه بردنِ ماها به این خواهر نمی‌آید همینکه کوچه وا کردند فهمیدم از این اوضاع علیِ زنده‌ای بیرون از آن معبر نمی‌آید کمی از پاره‌هایت گُم شده در وسعتِ صحرا تو را پاشیده صد لشگر به یک لشگر نمی‌آید اگر بیرون کشم این تیغ را می‌پاشی از هم  آه تنی که دوخته نیزه به یک پیکر نمی‌آید از این‌سو نیزه خوردی و از آن‌سو نیزه بیرون زد از این‌سو در نمی‌آید از آن‌سو در نمی‌آید ✅حسن لطفی- محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 بعد از حسن خضاب نکردم دگر ولی ... 💢 از آن زمان که صورت تو بی نقاب شد.. هرچه دعا برای تو شد بی جواب شد بعد از حسن خضاب نکردم دگر ولی حالا محاسنم به کنارت خضاب شد اینها ز‌ پنج‌ تن چقدر کینه داشتند هرکینه بود یک‌تنه با تو حساب شد این اشهد است بر لب تو یا اذان ظهر؟! حرفی بزن علی دلم از غم کباب شد هم مسجدالرسولی و هم مسجدالحرام صحن تن مقدس تو باب باب شد نه زنده ای نه مرده چه باید کنم علی؟! حال عبا ز دیدن حالت خراب شد حرف حجاب عمه شد و پاشدم ز جا خورشید از خجالت‌ او در حجاب شد ✅سید پوریا هاشمی-محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 اکبر این است اگر خاطر زینب جمع است💢 باید این مرد در این رزم مصمم باشد او علی است و علی مرگ مجسم باشد او علی است و علی پشت ندارد زره‌اش که علی پیش‌تر از خط مقدم باشد هیچ‌کس نیست به جز او که به شأن‌اش گویند که علی باشد و پیغمبر خاتم باشد تیغ برداشته و دشت همه رم کردند شیر از بیشه که آمد دو سه تا کم باشد می‌دوند از چپ و از راست بهم می‌خوردند لشگر این گونه ندیدیم که درهم باشد مدح او گفته فقط متفقا دشمن و دوست تیغ او فاصل جنات و جهنم باشد اکبر این است اگر خاطر زینب جمع است اکبر این است اگر فتح،  مسلم باشد قصد او آب نبود و لب بابایش بود ورنه هر زخم تنش چشمه‌ی زم‌زم باشد آخرین بار بیا تا که قدت را بینند بگذارید در این خمیمه معمم باشد نفس آخر او اول ماه غم شد از زمانی که زمین خورد محرم باشد ✅حسن لطفی -محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 وای از آن ساعت که با گریه عبا را پهن کرد 💢 پیکرش درگیر شد با عقده هایِ آتشین شد علي اکبر(ع) اسیرِ کینه هایِ غاصبین بر تنش میخورْد هر سرنیزه با ذکرِ علی(ع) بلکه با ذکرِ اذان، بی شک و شبهه، با یقین بر زمین افتاد لب-تشنه! به قران هیچکس غرقِ خون شهزاده ای هرگز ندیده اینچنین بوسه میزد پشتِ هم بر صورتش گرد و غبار رفت و آمد بود و شد با خاک، موهایش عجین رو به شمرِ پست(لع)شاید گفته باشد حرمله(لع) تا صدایش دَرنیاید تیرِ بهتر برگزین شد گلویش تیرباران! سینه اش را خون گرفت کار دستش داد آخر آن صدایِ خوش طنین شد عمیق و باز شد در ازدحام ِ دور و بر زخم ِ شمشیری که افتاده ست بر رویِ جبین از گلویش لحظه لحظه آه می آمد به گوش در نفس هایِ سراسر خون و سختِ آخرین منتظر شد گرمی ِ آغوش بابا را فقط آمد اما قد خمیده حضرتِ حصنِ حصین زار میزد در کنارِ پیکرش هر آن؛ حسين(ع) بی رمق شد پایش و بد خورد با زانو زمین وای از آن ساعت که با گریه عبا را پهن کرد تکه تکه جمع کرد از خاک؛ جانش را حزین! ✅مرضیه عاطفی محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷 💢 از زبان امام عصر(عج) در شب هشتم محرم 💢 هم سفره را به مردم روزی رسان بده هم لقمه را به سائل بی خانمان بده جود مرا ببین و ز سهم خودت ببخش گر ارزنی است دست تو، بر دیگران بده یکبار خرج من نشده آبروی تو سرمایه از من است... تو گاهی زیان بده گفتم "من الغریب" و شنیدی "الی الحبیب" در این مسیر، نوکریت را نشان بده یابن الحسن بیای تو دردی دوا نکرد یکبار هم بیا و خودت را تکان بده تکلیف، روشن است .... برو پایِ کار باش عذرت قبول نیست، بیا امتحان بده حالا بیا و بار مرا هم به شانه گیر این بار تو به پیکر خسته توان بده می بینمت! ... حیا کن و کمتر گناه کن تا کی به تو امان بدهم؟ ... تو امان بده! ای آنکه از مهار خود و نفس، عاجزی افسار خویش را به امام زمان بده بیرون خانه ام نرو، مثل جهنم است خود را به زور هم شده، جا و مکان بده غصه نخور که داروی درد تو کربلاست دل را به دست صاحب آن آستان بده بالاسرِ حسین برو قبل هر نماز ... پائین پای اکبر لیلا اذان بده فرمود؛ علی کنار تو زانو زدم، نرو اینجا به من کمک وسط دشمنان بده ✅رضا دین پرور محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 پرده‌ی کعبه مُرید این سیاهیِ عزاست 💢 پای ما تا راه دُشوار فراقش را گرفت در میان هر حسینیّه سراغش را گرفت عالم ذر هر کسی ارثیّه از دلدار بُرد... این دل ما هم خدا را شکر ، داغش را گرفت خانه ی تاریک قبرش روزِ روشن می شود هر که روی شانه ی خود چلچراغش را گرفت پیش پایش پادشاهان نیز سر خم می کنند نوکری که دامن شاهِ عراقش را گرفت پرده‌ی کعبه مُرید این سیاهیِ عزاست از لوای روضه‌ها سبک و سیاقش را گرفت رفته رفته گرم شد بازار دُکّان‌داری‌اش دست آن کاسب که کتریِ اجاقش را گرفت گریه بر خونِ خدا،شیرین‌ترین رُخدادِ ماست خوش‌بحال هر که شورِ اتفاقش را گرفت مادرم آن‌قَدر روی مُهرِ تربت اشک ریخت عاقبت عطر حرم کل اتاقش را گرفت دست از عالم کشیدن..،اصل رُکنِ عاشقی‌ست طالبِ معشوق،از دنیا طلاقش را گرفت عشق تعریفی ندارد جز حسینِ فاطمه... از نخستین روز قلبم اشتیاقش را گرفت ▪️ پیش چشم باغبان،آتش به محصولش زدند نیزه‌ای بی رحم آمد..،سروِ باغش را گرفت صحن اکبر زیر پای شامیان تخریب شد با عبا بابا بقایای رواقش را گرفت ✅بردیا محمدی محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 که داده است خدا اختیارِ تام به دستت 💢 قیام می‌کنم و می‌دهم سلام به دستت که مثل واجبِ عینی‌ست احترام به دستت به ما نمی‌رسد افسوس غیرِ حسرتِ پابوس مقامِ توست پُر از بوسه‌ی امام به دستت ببخش اگر دَمِ پابوس، باز بی‌ادبی شد دخیلِ حاجتِ ما می‌رسد مدام به دستت شفای اهلِ قبور از تو نیست کارِ بعیدی که داده است خدا اختیارِ تام به دستت به ریزریزِ امان‌نامه نیز دست ندادی نمی‌رسد به سری فکرِ اتهام به دستت میان نیزه و شمشیر و مشک بود رقابت که ظهر روز دَهُم می‌رسد کدام به دستت حسین، لب تر کرد و به مشکِ تشنه نظر کرد سپرده شد غمِ یک کارِ ناتمام به دستت در آن طواف که بودند جمع آب و ملائک رسید قرعه به تیری در استلام به دستت قیامِ رایتِ حق را نوشته‌اند به پایت حسین داده عَلم را عَلیَ‌الدوام به دستت ✅رضا قاسمی- محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ای وای اگر که تکیه گاه خیمه باشی 💢 سخت است یل باشی و دستت بسته باشد سخت است عمو باشی ولی سقا نباشی ای وای اگر که تکیه گاه خیمه باشی از ضرب گرز اما دگر سرپا نباشی سخت است حرف بد به آقایت بگویند عباس باشی قاتل آنها نباشی سخت است کوه غیرت این قوم باشی از بخت بد در کوچه با زهرا نباشی سخت است نامحرم به دور خیمه باشد با ذولفقارت تو ولی آنجا نباشی سخت است دست خواهرت زنجیر باشد حامی برای زینب کبری نباشی سخت است زنهای حرم در شام باشند تو با علی اکبر در آن غوغا نباشی ✅سید پوریا هاشمی-محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 شاه بی لشکر آمده بر خیز 💢 شاه گردون سریر یا عباس ماه روشن ضمیر یا عباس در خم زلف های بی تابت دل عالم اسیر یا عباس عطرت از کوچه ها که رد میشد بسته میشد مسیر یا عباس از امیری حسین تو داریم ذکر نعم الامیر یا عباس مادرت بی بدل چنان مریم پدرت بی نظیر یا عباس بوسه بر دست های تو یعنی بیعت با غدیر یا عباس دست خالی نشد ز خانه ی تان بازگردد فقیر یا عباس باد از خاک زائرت آورد بوی مشک و عبیر یا عباس هیچ جای جهان چو قبر تو نیست اینچنین دلپذیر یا عباس غرق دلتنگی ام که دیدارت دیر گردیده ،دیر یا عباس یا بده اذن دیدن حرمت یا که جانم بگیر یا عباس سر بلند قبیله مشکت کو که شدی سر به زیر یا عباس مثل مشک تو دست و پا میزد طفل ناخورده شیر یا عباس شاه بی لشکر آمده بر خیز ای به لشکر وزیر یا عباس حالت انکسار و وجه امام پیر تر گشته پیر، یا عباس ای رشیدی که قبر کوچک توست روضه ای نا گزیر یا عباس با لب خشک بال و پر زده ای زیر باران تیر یا عباس نیزه زد از زمین بلندت کرد نیزه داری حقیر یا عباس ای تن زخم خورده جای تو نیست رمل این گرمسیر یا عباس کفنت شد لباس خون آلود کفن شه حصیر یا عباس در قیامت که دستگیری نیست بر صغیر و کبیر یا عباس دست تو بانیِ شفاعت بر دست خیر الکثیر یا عباس وحشتی از نکیر و منکر نیست تا تو هستی بشیر یا عباس پای ما در صراط لرزان است دست ما را بگیر یا عباس ✅میثم مؤمن نژاد-محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 همچنان دخترم از خیمه تو را می خواند 💢 لب آبی و لبت داغ تر از خورشید است آنچه بعد از تو نبیند دل من امید است من چگونه خبرت را برسانم به حرم مانده ی بال و پرت را برسانم به حرم همچنان دخترم از خیمه تو را می خواند خواهرت منتظر آمدنت می ماند هلهله ها خبر از دست بریده داده خبرم را به حرم قدِ خمیده داده قامتم از غم بی دستی تو تا مانده کوهی از تیر به روی بدنت جا مانده بدنت پر شده از تیر تماشا سخت است حرِکت دادن این جسم از اینجا  سخت است فرصت کندن تیر از تن تو نیست مرا طاقت هلهله ی دشمن تو نیست مرا بروم پیکر بی دست تو را پس چه کنم کینه ی دشمن بد مست تو را پس چه کنم تن بی دست تو با نیزه لگد کوب شده حرمله با غم تو حال دلش خوب شده ✅حسن کردی -محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 مشک را وقتی به دندان داشت چشمش را زدند 💢 در حرم چشم انتظارانِ فراوان داشت حیف علقمه بی تاب بود آنروز مهمان داشت حیف سهم آبش را سه روزی سهم طفلان کرده بود روی لبها از ترک زخمی نمایان داشت حیف رفت سمت خیمه‌ها  اما هوا تاریک شد علقمه از تیر و تیغ و نیزه باران داشت حیف خم شده بر مشک اما دستها را جا گذاشت این پناه خیمه‌ها ردی شتابان داشت حیف یک سه‌شعبه آمد و در جا سه جایش را شکست حیف شد ماه حرم انبوهِ مژگان داشت حیف مشک را وقتی به دندان داشت چشمش را زدند مشک را وقتی به دندان داشت دندان داشت حیف کم‌کم از قد رشیدش در مسیرش ریخت ریخت کاشکی این ضربه‌های سخت پایان داشت حیف با سه‌شعبه ناگهان اُفتاد با صورت زمین بین صدها درد ، این دردی سه چندان داشت حیف خورد با صورت زمین  پهلویش اما درد کرد خورد پیش مادری که دست لرزان داشت حیف می‌زدند و دور می‌گشتند و هی می‌آمدند لشگری که چند صد قاری قرآن داشت حیف تا تکان می‌خورد  جمعیت به هرسو می‌دوید لشگری که تیغ عریان داشت او جان داشت حیف خواهری از  خیمه دارد روسری می‌آورد مادری بی شیر هم  طفلی به دامان داشت حیف دخترک کنج خرابه دست بر مویش کشید با خودش می‌گفت روزی هم عمو  جان داشت حیف ✅حسن لطفی -محرم ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 دعا کنید که دستش ز تن جدا نشود 💢 خدا کند که دگر خیمه ای بنا نشود بنا اگر شده بی صاحبش رها نشود خدا کند که قد و قامت یلان غیور کنار جسم برادر ز غصه تا نشود خدا کند که اگر هر که داغ دید و شکست شبیه آینه ی خُرد کربلا نشود عموی ساقی من مشک را به دوش انداخت دعا کنید که دستش ز تن جدا نشود عمود خیمه که افتاد عمه ام آمد به معجرم گره ی کور زد که وا نشود ✅محسن ناصحی- محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 برغم تو که شکسته کمرم میخندند 💢 باز دارند به چشمان ترم میخندند برغم تو که شکسته کمرم میخندند تکیه گاه منی و بال و پرمن هستی همه اینجا به من و بال و پرم میخندند سر روی خاک نهادی و همه شیر شدند گرگ هایی که چنین دور و برم میخندند ای علمدار حرم ، بعد تو لشکر دارند بر من و زخمِ به روی جگرم میخندند رفتنت کار مرا سخت به هم پیچیده همه دارند به زن های حرم میخندند ✅محمد کابلی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ابالفضلی ترین مرد جهان مهدی موعود است 💢 تمام عالم این شب ها پریشان ابالفضل است دلم تنگِ نشستن زیر ایوان ابالفضل است مسیر قرب می خواهی، برو از شارعُ العباس صراط مستقیم حق، خیابان ابالفضل است شفاعت کار زهرا باشد اما در صف محشر به دست حضرت مرضیه، دستان ابالفضل است به او ام البنین درس ادب آموخته، آری ادب ریزه خور حُسنِ نمایان ابالفضل است صد و سی و سه بار از دل بخوان باب الحوائج را تمام روزی عالم از احسان ابالفضل است نمی دانم چه دینی دارد اصلا ارمنیِ شهر همیشه ، مسلمان ابالفضل است به جز این خانه نشناسیم، همه مدیون عباسیم هر آن کس سینه زن گشته است مهمان ابالفضل است نه تنها ذکر خاکی ها سخن از عبد صالح شد میان عرشیان صحبت از ایمان ابالفضل است فدای بچه های فاطمه بودن، مرام اوست کفیل زینب است و حرمتش جان ابالفضل است رقیه دارد آرامش، سر دوش ابوفاضل دم لالایی اش ترتیل قرآن ابالفضل است نشد تنها گذارد لحظه ای حتی حسینش را فدایی اش شدن، همواره پیمان ابالفضل است وفاداریِ او را جستجو از مشک آبش کن نظر کن بر روی آن، جای دندان ابالفضل است ابالفضلی ترین مرد جهان مهدی موعود است امام عصر ما، پاره گریبان ابالفضل است ✅محمدجواد شیرازی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷