eitaa logo
دل باخته
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1 فایل
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند. بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است . از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید 🅱 Pcdr.parsiblog.com
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 برشی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از مستند با گفتاری زیبا و شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم 🎙 : پیام بسیجی اطاعت است ، اطاعتی كه از عشق به ولایت برمی‌خیزد. تاریخ جهان هزاران سال در انتظار ظهور این جوانان بوده است تا بیایند و امانت ازلی انسان را ادا كنند و آرمان‌های هزاران ساله‌ی انبیاء و اولیای خدا را محقق سازند. این بیابان صحنه‌ی تاریخ است و از این جنگ نیز در تاریخ آینده‌ی سیاره‌ی زمین همانگونه سخن خواهند گفت كه ما از بدر و حنین می‌گوییم. ای رمل‌ها ، بر سر و روی و موی ما بنشینید و آن روز كه زمین فروخورده‌های خویش را بیرون می‌ریزد و صحرای قیامت مجلای حقایق پنهان خواهد شد ، بر ما و آنچه می‌كنیم شهادت دهید. اگر به چشم راز بنگری ، اینجا كه قدمگاه مجاهدان راه خداست ، بوسه‌گاه فرشتگانی است كه شگفت‌زده از عظمتی كه در باطن این انسان خاكی یافته‌اند ، صلای «لا علم لنا الا ما علمتنا» سرداده‌اند و خدای را بر خلقت حكیمانه‌اش تقدیس می‌كنند. ای زائر حرم عشق ، بدین جا سفر كن و چون به این حریم كه وادی مقدس عشق و ایثار است رسی ، نعلین از پای بیرون كن و با احترام بر قدمگاه مجاهدان راه خدا بوسه زن و هر جا كه شهیدی بر خاك افتاده است نمازی بگزار ؛ شاید كه پروردگار متعال به مقامی كه آنان در پیشگاه ذوالجلالش دارند رحم آورد و تو را نیز به ضیافت عنداللهی بپذیرد... 🌸 یاد باد یاد مردان مرد... ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 💠 قسمت نهم 📽 تصاویری بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از عملیات غرورآفرین و نبرد نزدیک و جانانه رزمندگان اسلام با متجاوزین بعثی عراق در این عملیات شکوهمند 🌸 یاد باد یاد مردان مرد... 🇮🇷 عملیات  یکی از بزرگ‌ترین عملیات‌های رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس بود که دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در محور اهواز ، خرمشهر و دشت آزادگان با هدف آزادسازی شهر خرمشهر آغاز گردید و طی چهار مرحله عملیات هجومی در سوم خرداد ماه ۱۳۶۱ منجر به آزادی شهر خرمشهر شده و ضمن خسارات و تلفات سنگین به ماشین جنگی بعث عراق ، حدود ۱۹ هزار نفر از نیروهای دشمن به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند. 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ خاطراتی بسیار زیبا و شنیدنی از رزمندگان سلحشور در عملیات غرورآفرین ( آزادی خرمشهر ) 💠 قسمت پنجم 🖌... در امتداد دژ مرزی به سمت جنوب به راه خود ادامه دادیم. حدود ۵ کیلومتر با دژ مرزی فاصله داشتیم ولی هر چه پیش می رفتیم از رزمندگان سایر یگان های عمل کننده هیچ خبری نبود. مجبور بودیم به راه مان ادامه دهیم و ادامه دادیم. موانع دشمن یکی دو تا نبود. از یکی رد می شدیم به آن یکی می رسیدیم. در یکی از این موانع ، با یک قبضه ضد هوایی ۲۳م.م دشمن مواجه شدیم که با تیراندازی مدام و بی امان خود همه رزمندگان را زمین گیر کرد. انگاری ضدهوایی قفل شده بود روی مسیرمان و با رگبار متوالی نمی گذاشت از جایمان جنب بخوریم. در این مواقع حساس همه چشم ها برمی گشت به سمت مصطفی حمیدی . اوضاع بقدری خراب بود که فرصت سربلند کردن هم نداشتیم . این بار خود مصطفی گفت :‌ من می روم جلو تا ببینم چه کاری می توانم بکنم. تند و تیز رفت و حدود چهارصد متری ضدهوایی نشست و نشانه گیری کرد. اما تقریباً غیرممکن بود که موشک آرپی جی از آن فاصله به هدف بخورد. مصطفی هم این را می دانست اما مهارت و توانش اجازه نداد که بگوید از این فاصله نمی شود به هدف زد ؛ آن هم در تاریکی شب ! یک لحظه موشک از آرپی جی رها شد و پس از طی یک مسیر منحنی درست افتاد روی قبضه ضدهوایی و منهدمش کرد. صدای تیرانداری ضدهوایی قطع شد و توانستیم سرمان را بلند کنیم. تا آن شب و حتی بعد از آن ، من شلیک آرپی جی به آن شکل ندیدم. تقریبا امکان پذیر نیست و با منطق نظامی هم سازگاری ندارد. اما مصطفی حمیدی این کار را در تاریکی شب انجام داد. حالا دیگر فکر و ذکرمان رسیدن به بالای دژ مرزی بود. با عراقی ها درگیر بودیم و باران خمپاره بود که بر سرمان می بارید. جا به جا خمپاره های ۶۰ ، ۸۲ ، ۱۲۰ می افتاد و منفجر می شد. زوزه ترکش ها فضا را پرکرده بود. چند نفر دور هم جمع شدیم که برویم سمت دژ. تعدادمان زیاد نبود. از سرشب تا ۵ صبح مدام جنگیده بودیم و تلفات مان زیاد بود. نیروهایمان اکثریت شهید و زخمی شده بودند. شب سختی بود و نمی دانستم چقدر از همرزمانم شهید شده اند. تعدای هم به خاطر شدت درگیری ها در تاریکی شب پراکنده شده بودند. حتی فرصت نکرده بودیم زخمی ها و شهدا را جمع کنیم. چیزی به روشن شدن هوا نمانده بود که گفتم باید برویم بالای دژ. در حالی که دورهم بودیم خمپاره ای افتاد درست وسط جمع مان. خمپاره که افتاد من بی اختیار و ناخودآگاه پرت شدم روی محمود تاران. محمود فرمانده دسته بود. با خودم این جور فکر کردم که آسیبی هم به محمود نمی رسد. تا خودم را جمع و جور کنم و از روی محمود بلند شوم ، محمود گفت : آخ ! خیال کردم که با پرت شدن من آسیبی یا ضربه ای به جایی از بدنش وارد شده که این طور آه و ناله کرد. پرسیدم : چی شد؟در تاریکی دستم را گرفت و کشید به طرف خودش ، یک لحظه دیدم دستم رفت داخل شکم محمود. تمام روده هایش را با دستم لمس کردم. خونش گرم بود. فهمیدم ترکش خمپاره شکمش را دریده است. با چفیه زخمش را بستم و کشیدمش پشت دژ. عراقی ها از بالای دژ متوجه ما شده بودند و می زدند. به چند قدمی دژ مرزی ایران رسیده بودیم . درست نقطه صفر مرزی. دستور بود ما بعد از اینکه از کوشک تا شلمچه ادامه دادیم و دشت را دور زدیم ، برگردیم بر روی دژ. حالا هم می خواستیم چنین کاری بکنیم. وقتی خواستیم بالای دژ برویم نیروهای دشمن که به طرف ایران پدافند کرده بودند برگشتند به سمت ما و شروع به شلیک کردند. تیراندازی ها شدت گرفت. با اینکه تعداد ما کم بود ولی برای تسخیر دژ سر از پا نمی شناختیم. جنگ که شدت گرفت عراقی ها دیدند این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست ؛ عده ای تسلیم شدند ، تعدادی پا به فرار گذاشتند و بقیه هم کشته شدند. با یک یورش دژ به دست ما افتاد. رفتیم روی دژ و موقعیت مان را تثبیت کردیم. تا طلوع خورشید چند دقیقه بیشتر فرصت نمانده بود و هنوز نمازمان را نخوانده بودیم. لباس هایم سر تا پا خونی بود. برگشتم داخل دژ پیش محمود که زخمی بود و به سختی نفس می‌کشید. پشت محمود را چسباندم به سینه ام و زیر گوش اش گفتم : می خوام نماز بخوانم. محمود با ایما و اشاره فهماند که کمک کن من هم نماز بخوانم. رمقی برایش نمانده بود و نمی توانست حتی تیمم کند. دست هایم را به عوض او به خاک زده و کشیدم به صورت و دست هایش. لحظات سختی بود. کمک کردم با آن حال نمازش را بخواند. کلمات را نمی توانست به درستی ادا کند. فقط اشاره می کرد... 🌀 🖍 راوی خاطرات سردار سرتیپ حاج محمدتقی اوصانلو از فرماندهان سلحشور و حماسه ساز در دوران دفاع مقدس ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
27.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 سخنان جالب و بسیار شنیدنی سرگرد ارتشی شریف‌النسب از لحظات سخت و نفس گیر نبرد با متجاوزین بعثی عراق در کوچه پس کوچه‌های شهر خرمشهر 🌸 یاد باد یاد مردان مرد... 🇮🇷 مرحوم زنده یاد سرگرد شریف‌النسب از مدافعان ارتشی شهر خرمشهر بود که با آغاز جنگ تحمیلی بی درنگ راهی جنوب کشور شد و به صورت داوطلبانه به همراه شهید آقارب‌پرست به شهر خرمشهر رفت و در کنار نیروهای مردمی ، سپاهی و بومی به دفاع از خرمشهر پرداخت. این مصاحبه در عین درگیریهای خرمشهر فیلم برداری شده است. 🌺 روحش شاد و یادش گرامی 👌بسیار عالی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 نماهنگی بسیار زیبا و دیدنی برای سردار دل ها سپهبد شهید با بیاناتی شنیدنی از سید اهل قلم و حاج قاسم عزیز 🎙 : من با این پاها در حَرَمت پا گذارده‌ام و دورِ خانه‌ات چرخیده‌ام و در حرم اولیائت در بین‌الحرمین حسین و عباست آن‌ها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی ، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم ، جهیدم ، خزیدم ، گریستم ، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم ؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها ، آن‌ها را ببخشی.... 🌺 روحشان شاد و یادشان گرامی 👌بسیار عالی و شنیدنی ، تماشای این نماهنگ زیبا را از دست ندهید. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 رزمنده‌ دلاوری که با پای بسته ، جان ده‌ها رزمنده را نجات داد..! 🌸 یاد باد یاد مردان مرد... ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 تصاویری دیدنی و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل با نوحه ای بسیار حماسی و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها 🎙سرباز سرافرازم من سر بر کف و جانبازم من در ارتش روح اللهی رزمنده ممتازم من من جمعی جندالله ام سر در ره ثارالله ام در مکتب سرخ حسین من پیرو ثارالله ام... 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد 👌بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
28.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 برای بر فراز ماندن این پرچم در آسمان این کشور چه انسان های شریف و پاکی که از جان شیرین خود نگذشته اند... 🎙یادی که در دلها هرگز نمی میرد یاد شهیدان است شوری که در دلها پایان نمی گیرد یاد شهیدان است نام شهیدان در این عالم هستی پاینده می ماند ایثارشان همچون سرچشمه ای پاک و زاینده می ماند میراث جانبازی در نشر فرهنگ آینده می ماند بر درک و مفهوم انگیزه شأن خلقی مبهوت و حیران است از جوشش خون این عاشقان خون در رگها به جوش آید فریاد پیروزی با گرمی خون ایشان به گوش آید... 🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی 🇮🇷 ما رهرو راه شهیدانیم آری ما بر سر این عهد می مانیم آری ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 فیلمی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس با بیاناتی بسیار زیبا و حساسی از معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در وصف و ستایش رزمندگان اسلام 🎙 تاریخ اسلام جز یک برهه از صدر اسلام، جوانانی مثل جوانهای ایران ما سراغ ندارد. شما در کجای تاریخ (جز یک برهه در صدر اسلام آن هم نه به طور وسیع بلکه به طور محدود) سراغ دارید که جوانان یک کشور این طور عاشق جنگ باشند؟ این طور عاشق دفاع از کشور خودشان باشند؟ و کجا دیدید که عاشقانه دنبال شهادت باشند؟ من از این چهره‌های نورانی و بشّاش شما ، و از این گریه‌های شوق شما حسرت می‌برم. من وقتی با این چهره‌ها مواجه می‌شوم. و این قلبهائی که به واسطه توجه به خدای تبارک و تعالی این طور در چهره‌ها اثر گذاشته است ، احساس حقارت می‌کنم. من غیر از دعا که بدرقه شما کنم چیزی ندارم که به شما بکنم. من چطور به این احساسات خداگونه و به این توجهاتی که شما به خدای تبارک و تعالی دارید ، و به این عزم راسخ شما و این شجاعت بی نظیر شما ، چطور من می‌توانم از شما ستایش کنم؟ 🌸 روحش شاد و یادش گرامی 👌بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 برشی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از مستند و گفتاری زیبا و شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم 🎙 : در خط ، رزمندگان اسلام ، این راهیان کربلایی سیدالشهدا در قرن پانزدهم هجری قمری ، با تمام وجود معنای این سخن را دریافته‌اند و می دانند که باید برای قیام در برابر دشمن از وابستگی ها گذشت و از سختی ها نهراسید. قدس جلوه‌ی برکت خدا و پله‌ی نخستین معراج انسان است و مسلمین برای دستیابی به اهداف نهایی اسلام چاره‌ای ندارند جز اینکه بر قدس شریف دست یابند ، و راه قدس نیز از کربلاست که می گذرد. حضرت امام امت ، ادام الله ظله الشریف ، همواره بر همین معناست که تأکید می ورزد. وظیفه‌ی ما عمل به تکلیف است ، هر چند که این به از بین رفتن همه‌ی ما بینجامد ، که البته اینچنین نخواهد شد. این فریاد درست در زمانه‌ای بلند شده است که شیطان حاکمیت خویش را بر کره‌ی زمین کامل می انگاشت و بشر غربی به پایین‌ترین مراتب هبوط خویش در لجن حیوانیت رسیده است. اکنون خداوند بار دیگر توبه‌ی بشریت را پذیرفته است و این انسان‌های از خود گذشته ، این بهترین بندگان خدا ، هر یک به مثابه دژ مستحکمی هستند که راه بر شیطان و جنود او بسته‌اند... 🌸 یاد باد یاد مردان مرد... ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 / فرازی زیبا و شنیدنی از مصاحبه سردار دلاور : 🎙... افرادی را ( برای نمایندگی مجلس ) انتخاب کنید که برای رضای خداوند کار کند و بتواند راه شهدا را ادامه دهد. یک فرد خائن به اسلام در نیاید واقعاً مصالح اسلام را در نظر بگیرد و منافع شخصی خود را در نظر نگیرد. نه دنبال ریاست باشد و نه دنبال مقام و جاه ، از اینگونه مسائل دست بکشد و فقط رضای خداوند را در نظر بگیرد... 🌸 یاد باد یاد مردان مرد... 🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، سردار دلاور از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز در دوران دفاع مقدس بود که اسفندماه ۱۳۶۲ در ، منطقه عملیاتی در کسوت فرمانده گروهان گردان حضرت امام حسین (ع) لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .    🌺 روحش شاد و یادش گرامی 🇮🇷 شهدا مشعل هدایت اند تا راه گم نشود... ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ خاطراتی بسیار زیبا و شنیدنی از رزمندگان سلحشور در عملیات غرورآفرین ( آزادی خرمشهر ) 💠 قسمت ششم 🖌... آن شب وضوی من وضوی خون بود. خون گرم رزمنده دلاور محمود تاران. بعد از اتمام نماز برادر تاران ، من هم سریع نمازم را با سر و روی خونین خواندم. دم دمای صبح از بالای دژ تانکی را دیدم که از سمت ایران به خط نزدیک می شود. گفتم : مصطفی جان! آماده باش که تانک عراقی دارد می آید. هنوز عراقی ها تو منطقه بودند و به طور کامل منطقه پاکسازی نشده بود. به بچه ها گفتم : آماده باشید اما نزنید. یکدفعه دیدید عراقی است ، هوشیار می شود و فرار می کند. نباید بگذاریم از چنگ مان در برود. تانک نزدیک تر آمد و دیدم که یک نفر با سری زخمی و باندپیچی شده داخل تانک نشسته و ما را نگاه می کند. به دقت نگاه کردم و کم کم حس کردم آنکه سرش باندپیچی شده آشنا به نظر می رسد. قیافه اش را دقیق نمی دیدم ، اما حسی به من می گفت که شلیک نکنید. آشناست ! به بچه ها گفتم : هیچ کس شلیک نکند. تانک نزدیک و نزدیک تر آمد. حاج احمد کاظمی فرمانده تیپ خودمان بود. خودش را با تانکی غنیمت گرفته شده به خط مقدم رسانیده بود. ما را که دید به دژ رسیده ایم خیلی خوشحال شد ، ما هم از دیدن ایشان واقعاً خوشحال شدیم. دست داده و خوش و بش کردیم. از ناحیه سر زخمی شده بود. پرسید : پس شما تا اینجا رسیدید؟ گفتم: بله. با دیدن حاج احمد آقا شور و شعفی در بین رزمنده ها موج برداشت. به آخرین نقطه ای که قرار بود در این مرحله ، نیروهای عمل کننده برسند ما رسیده بودیم. هنوز از بقیه یگان ها که باید می آمدند ، خبری نبود. از نقطه الحاق تیپ نجف با تیپ حضرت رسول (ص) چند کیلومتری بیشتر جلو رفته بودیم. به بچه ها گفتم : محمود را به اورژانس یا آمبولانسی می رسانم و برمی گردم. درست و حسابی جایی را نمی شناختم. در تاریکی شب و زیر باران آتش و گلوله آمده بودیم و حالا که آفتاب آرام آرام از مشرق بالا می آمد، جاهایی را می دیدیم که پیش از این ندیده بودیم. آمدیم حرکت کنیم که حاج احمد کاظمی پرسید : کجا می روید؟ گفتم : این دوستم زخمی است و دارد از دست می رود. او را به جایی می رسانم و زود بر می گردم. گفت: خیلی خب برو و موقع برگشتن هم هر که را دیدی با خودت بردار بیار اینجا. اما بردن محمود کار یک نفر نبود. با چند نفر از بچه ها محمود را برداشتیم و به سختی آوردیم به اولین پست امدادی مستقر در منطقه و سپردیم دست آنها. دیگر کاری در آنجا نداشتیم. تعدادی از نیروها آنجا بودند که زخم شان سطحی بود ، اعم از نیروهای زنجان و دیگر شهرها همه را جمع کردم و گفتم: باید برویم جلو ، حاج احمد گفته بیایید. تند و تیز برگشتیم به خط. حاج احمد هنوز تو خط بود. وضعیت گردان ما آشفته و سازمانش به هم خورده بود. تعدادی از نیروها شهید و زخمی شده بودند. آمار گرفتیم و حساب دستمان آمد که چی به چی هست. بایستی قبل از اینکه عراقی ها پاتک کنند به وضعیتمان سر و سامان می دادیم. شروع کردیم به کندن سنگرهای دفاعی. البته عراقی ها از زحمت ما در کندن سنگرهای اجتماعی کم کرده بودند. از لحاظ سنگرهای اجتماعی مشکلی نداشتیم. کم کم نیروهای تیپ محمد رسول الله (ص) هم به ما رسیدند و الحاق صورت گرفت. هفدهم اردیبهشت ماه مرحله دوم عملیات را به پایان رساندیم و منتظر پاتک عراقی ها ماندیم. همه مصمم بودیم اگر پاتکی کردند جلویشان جانانه بایستیم. با سردار حمید باکری تماس بی سیمی داشتیم و موقعیت و وضعیت مان را به یکدیگر می گفتیم. حمید از جمله فرماندهانی بود که نیروهایش را از اول تا آخر عملیات گم نکرد. از اول تا آخر در صحنه جنگ بود ، هم زنده ماند و هم خوب فرماندهی کرد. نقش بسیار موثری در پیشروی رزمندگان اسلام داشت. در مرحله سوم چندتا از فرماندهان را دیدیم که نیروهایشان را گم کرده بودند ، می گفتند نیروهایشان راه را اشتباهی رفته اند ولی حمید باکری این گونه نبود همیشه کنار نیروهایش بود. از اول صبح دنبال برادر حسن آندی می گشتم. نگرانش شده بودم. مرتب از خودم می پرسیدم : پس حسن آقا کجا رفته؟ بعد آن همه هیجان و شادابی اش در اول درگیری ها به خاطرم آمد که چهره اش در تاریکی شب می درخشید. دلم برای دیدنش بی تاب شده بود. نزدیکی های ظهر دیدیم ، دو نفر از سمت عراق به سمت دژ می آیند. نزدیکتر شدند. از نیروهای خودمان بودند. گفتند: ما با حسن آندی رفته بودیم سمت نخلستان های تنومه . تا آنجا با هم بودیم ولی بعد حسن آقا را دیگر ندیدیم. حالا می خواهیم برگردیم نخلستان بچه ها آنجا هستند... 🌀 🖍 راوی خاطرات سردار سرتیپ حاج محمدتقی اوصانلو از فرماندهان سلحشور و حماسه ساز در دوران دفاع مقدس ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 مستندی کوتاه و بسیار دیدنی در مورد عملیات غرورآفرین ، خرمشهر از اشغال تا آزادی در سوم خرداد ۱۳۶۱ 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 سخنان جالب و شنیدنی یحیی سنوار از فرماندهان حماس در مورد سردار شهید ♦️این ویدئو مربوط به سال ۹۶ است ، بعد از اینکه ترامپ اعلام کرد اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت می شناسد. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 فیلمی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل با نوحه ای بسیار حماسی و شورآفرین از مداح باصفای جبهه ها 🎙فضای جبهه حق ، شورشی افکنده بر جانم مهیای جهادم ، عاشق دیدار جانانم به سوی گلشن حسینی می روم به فرمان امام خمینی می روم وضو گیرم ، لباس لشگر حق را به تن پوشم به کف قرآن ، به لب الله ، سلاح رزم بر دوشم برای یاری دینم ، کمربندم ز جان پوشم در این وادی کشانده ، شوق دیدار عزیزانم به امر نائب صاحب زمان ، سرباز الله م شده آن پیر روحانی به دوران هادی راهم چو او فرمانده ام باشد ، دگر من خود چه می خواهم مطیعم امر و فرمان مطاعش را به قربانم... 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد 👌 بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 مرور تصویری بیانات رهبر انقلاب پس از شرکت در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی . ۱۴۰۳/۲/۲۱ 🎙مقام معظم رهبری : با حضور در مرحله دوم انتخابات ، مجلس را تکمیل کنید.. ✌️فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 نگاهی متفاوت و زیبا به حضور امروز رهبر معظم انقلاب در دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی انتخابات . ۱۴۰۳/۲/۲۱ ✌️فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
26.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 فرازهایی شنیدنی از مثنوی زیبای شاعر خوش کلام اهل بیت (ع) استاد ولی الله کلامی برای دوران دفاع مقدس و رزمندگان سلحشور با تصاویری دیدنی و خاطره برانگیز از رزمندگان دلاور و فرماندهان حماسه ساز و شهدای والامقام شهر غواصان دریادل زنجان 🎙ابوالفضل دیردی دورون مشق ایداخ صبحه کیمی تپیک وراق عشق ایداخ یعقوبعلی گردانین خط شکنی دیردی گیدیم قرمز کفنی من غواصام قوی آپارسین سو منی گوله دگدی سودا باتدی قانینا گتدی شهید قارداشینون یانیا تعریفلرین یازا بلمز قلملر قبرلری اوسته اسر علملر آی تئز آخان ستاره لر هارداسوز گویده چاپان سواره لر هارداسوز الی ایاقی یاره لر هارداسوز آختاریروخ ایتیرمیشوق سیزلری هرا گیتدوز آپارمادوز بیز لری سینه میزی نجولدی داغلیانلار قرمز پارچا آننا باغلیانلار یا رب دیوب یواشدن آغلیانلار غم الندن داریخدیلار گیتدیلر دمیر قفسدن چخدیلارگیتدیلر... 🌸 یاد باد یاد مردان مرد... 👌 بسیار دیدنی و شنیدنی ، تماشای این فتوکلیپ زیبا را از دست ندهید. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 فیلمی بسیار زیبا و دیدنی از دوران دفاع مقدس با بیاناتی شنیدنی از رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) 🎙... خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند ! خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند ! خوشا به حال آنهایى که این گوهرها را در دامن خود پروراندند ! خداوندا...! این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روى مشتاقان باز ، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن... خداوندا...! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‏اند و نیازمند به مشعل شهادت ؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش... خوشا به حال شما ملت ! خوشا به حال شما زنان و مردان ! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‏هاى معظم شهدا ! و بدا به حال من که هنوز مانده‏ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‏ام... 🌸 روحش شاد و یادش گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 برشی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از مستند و گفتاری زیبا و شنیدنی از سید اهل قلم 🎙 : ‌‌آه برادر، آیا می‌دانی این راه كه می‌سپری صراطی است كه از متن جهنم به سوی بهشت می‌رود..؟ صراط دوتاست و آن صراط بعد از مرگ ، حقیقت همین صراطی است كه در عوالم دنیا می‌سپری. آنجا در مغرب‌زمین ، جهنمِ خور و خواب و خشم و شهوت است و در اینجا ، در زیر همان‌ آسمان ، این كوه‌ها و صخره‌ها و دشت‌ها قدمگاه امتی است كه نور ولایت آل محمد از فاصله‌ی قرن‌ها تاریخ بر آینه‌ی فطرتش تابیده است و او در پرتو این نور ، كه نور الانوار حق است ، صراط مستقیم را باز یافته و بر باریكه‌ای باریك‌تر از مو و تیزتر از شمشیر ، به سوی منتهای خویش ، كه بهشت لقای خدا و مقام رضوان اوست ، راه می‌سپرد. كدام پناهی از پناه حضرت امام زمان (عج) امن‌تر و محكم‌تر ، و كدام سایه‌ای از سایه‌ی قرآن گسترده‌تر..؟ همه‌ی كائنات در سایه‌ی قرآن وجود یافته است و ولایت كون و مكان به اذن‌ الله در كف صاحب این امر است. «رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق» همه‌ی نقطه‌ی تمایز سپاه حق در همین‌جاست و از همین‌جاست كه این نهضت از شرق و غرب و تاریخ و جغرافیا متمایز می‌گردد و با صدر اسلام پیوند می‌یابد و به نور ولایت بی‌زمان و هر زمان آل محمد متصل می‌گردد و بر شرق و غرب عالم احاطه می‌یابد... 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد... ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ خاطراتی زیبا و شنیدنی از رزمندگان سلحشور در عملیات غرورآفرین ( آزادی خرمشهر ) 💠 قسمت هفتم 🖌... قبل از نخلستان تنومه دژ مرزی عراق بود. یکی از آنانی که از نخلستان برگشته بود پدر مصطفی حمیدی بود. گفت: بچه های ما آنجا هستند ، باید برگردیم. تازه انگشترم موقع وضو گرفتن مانده کنار نهر ، باید بگردم و آن را بیاورم. به حاج احمد کاظمی گفتم : تعدادی از نیروهای ما رفته و داخل نخلستان مستقر شدند. گفت : باید سریعاً برگردند ، هنوز اجازه ورود به خاک عراق داده نشده ، برای این کار باید امام اجازه بدهند. امام به قدری از لحاظ روحی به رزمنده ها نزدیک بودند که حس کردم این حرف ها را از خود امام می شنوم و خود امام عملیات را فرماندهی می کنند. آن روز تماس های بی سیمی برای برگرداندن بچه ها از نخلستان ثمری نبخشید. روز بعد هنگام عصر هوا به شدت طوفانی شد. بهترین فرصت برای رفتن بود. دشمن در آن هوا دید کافی نداشت. در آن هوای طوفانی یک تیم از بچه ها به همراه دو نفری که از نخلستان برگشته بودند را فرستادیم بروند و رزمندگان مستقر در نخلستان را به عقب بیاورند. از بچه هایی که رفتند پدر مصطفی حمیدی و سردار جانباز بهمن نوری یادم هستند. تا بروند و بیایند خیلی طول کشید. بیشتر از همه نگران برادر حسن آندی بودم. چند ساعت بعد برگشتند. فهمیدم دلشوره ای که به جانم افتاده بود بی دلیل نبود. آنها پیکر مطهر و غرقه در خون حسن آندی را با خود آورده بودند. چهره نورانی سردار شهید حسن آندی در شب اول عملیات لحظه ای از جلوی چشمانم کنار نمی رفت. او با آمدنش به سپاه زنجان توانست انسجامی قوی بین نیروهای حزب اللهی به وجود بیاورد. با اینکه مسئولیتی در سپاه زنجان داشت اما هیچ وقت پای بست ، پشت جبهه نشد و پا به پای رزمندگان در جبهه ها حضور پیدا کرد. شهید حسن آندی در وصیتنامه اش نوشته بود : پاسداری شغل نیست ، مقام نیست ، شهرت نیست ، نون دانی نیست ، پاسداری ، قبول فرهنگ شهادت است ، تحت لوای حسین بن علی(ع). هنوز هم که هنوز است شهید آندی را با همان چهره نورانی در یاد دارم ؛ پرهیجان و در حالی که تکبیر می گوید به تانک های دشمن حمله می کند. گردان ما سخت جنگیده و خسته شده بود. فردای آن روز به دستور حاج احمد کاظمی به دانشگاه جندی شاپور اهواز برگشتیم. آنجا مطلع شدیم که آقا مهدی باکری زخمی شده و برگشته عقب. در اهواز به استراحت پرداختیم. به خورد و خوراکمان هم می رسیدند. با وجود تمامی خستگی ها و تلفاتی که داده بودیم ادامه عملیات اجتناب ناپذیر می نمود. دو یا سه روز در عقبه ماندیم و برای شروع مرحله بعدی عملیات بیت المقدس با هفت گردان به منطقه عملیاتی برگشتیم. در برخی اسناد و نوشته ها مرحله سوم عملیات بیت المقدس را مرحله آزادسازی خرمشهر می نویسند در حالی که اینگونه نیست. ما در مرحله سوم خرمشهر را محاصره کرده و تا دروازه ورودی خرمشهر پیشروی کردیم . انجام دو مرحله عملیات و کسب موفقیت های لازم در این مراحل هم بچه ها را از لحاظ روحی تقویت کرده و هم تجربه رزمندگان را بالا برده بود. سردار احمد کاظمی در توجیه مرحله سوم عملیات گفتند : ما شلمچه را دور می زنیم و از نخلستان های شلمچه می آییم و می رسیم به پلیس راه خرمشهر یا همان دو طبقه هایی که در سمت راست ورودی خرمشهر هستند. در واقع از طرف مرز به جاده خرمشهر_اهواز می رسیم. در مرحله سوم عملیات باید به نخلستان های خرمشهر می رسیدیم. یعنی ما یک مرحله از جاده رفته بودیم به سمت مرز و حالا هم می خواستیم با حرکت به سمت جنوب دوباره از مرز بیاییم به سمت جاده خرمشهر- اهواز. بعد از نخلستان ها ، عراق دو خاکریز مستحکم ایجاد کرده بود ؛ یکی از جلوی نخلستان شروع و تا عمق نخلستان ادامه می یافت و یکی هم قبل از اینکه به نخلستان برسیم ایجاده شده بود. جلوی خاکریز اول میدان مین بود. چند روز وقفه در ادامه عملیات این اجازه را به دشمن داده بود که سر و سامانی به وضعیت نیروهایش بدهد و برای همین هم جنگ سختی در پیش روی داشتیم. شامگاه اول خرداد ۱۳۶۱ برای شروع مرحله سوم عملیات به سمت خطوط دفاعی دشمن حرکت کردیم. بعد از مدتی پیاده‌روی به اولین خاکریز عراقی ها رسیده و پشت موانع نشسته و نیروهای تخریب مشغول خنثی‌سازی مین ها و بازکردن معبر شدند . خیلی مواظب بودیم نیروهای دشمن متوجه حضورمان نشوند و تا رسیدن به خاکریز از آسیب تیرهای آنان در امان بمانیم. اما اینگونه نشد و نیروهای عراقی متوجه حضور ما شده و شروع به تیراندازی کردند.... 🌀 🖍 راوی خاطرات سردار سرتیپ حاج محمدتقی اوصانلو از فرماندهان سلحشور و حماسه ساز در دوران دفاع مقدس ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 تصاویری بسیار دیدنی از هلاکت ۵ نیروی متجاوز صهیونیست بدست رزمندگان دلاور گردان های عزالدین القسام در باریکه غزه ✌️نَصْرٌ مِنَ اللّٰهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 داستان سریال «آمرلی» یک واقعیت تاریخی بود که می‌توانست برای ایران نیز اتفاق بیفتد ؛ اما حاج قاسم برای ایران ، امنیت در کنار خانواده را یک واقعه تاریخی کرد! ♦️ به آمرلی آمد؛ شهری که کاملا در محاصره داعش بود و همه روزنه‌های امید بسته شده بود. اما با ورود حاج قاسم و یاران دلاورش همه چیز به طور ناگهانی تغییر کرد..! 🇮🇷 او همچنان زنده است و شهیدی نامیرا است... 🌸 روحش شاد و یادش گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 تصاویری بسیار دیدنی از شکار سربازان کودک کش اسرائیلی توسط تک تیراندازان گردان های عزالدین القسام در باریکه غزه 👌وعده حماس مبنی بر آتش زدن ارتش اسرائیل واقعاً حقیقی و واقعی است و این فیلم شاهدی بر این ادعاست...! ✌️نَصْرٌ مِنَ اللّٰهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 ٢١ اردیبهشت ، سالروز شهادت سردار شهید فرمانده‌ دلاور یگان تکاوری نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گرامی باد. 🌸 روحش شاد و یادش گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab