eitaa logo
پیک صبا
18.5هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
6.1هزار ویدیو
2.2هزار فایل
پیکِ صبا پاتوقِ: #صالحینِ #بصیرِ #ایران ارسال خبر: از طریق مدیران استانی (روابط‌عمومی تعلیم و تربیت استان)
مشاهده در ایتا
دانلود
1628249856_-210170.mp3
11.06M
🔈 صوت جلسه سوم 🔻تلخیص متنی 👇 https://eitaa.com/karavani/34 پنجشنبه ٩٩.٢.٢۵ سلسله جلسات اخلاقی «روح جمعی و حرکت کاروانی»؛ سلوک تشکیلاتی در جامعه ایمانی. @karavani 🔸 ✅ کانال استاد عابدینی 🍃🍃🍃🍃🍃 کانال رصد @salehinrasad
Jalase4.mp3
11.37M
🔈 صوت جلسه چهارم 🔻تلخیص متنی 👇 https://eitaa.com/karavani/44 دوشنبه ٩٩.٢.٢۹ سلسله جلسات اخلاقی «روح جمعی و حرکت کاروانی»؛ سلوک تشکیلاتی در جامعه ایمانی. @karavani 🔸 ✅ کانال استاد عابدینی 🍃🍃🍃🍃🍃 @salehinrasad
18.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 حجاب مستور در در بیان گزیده ای از جلسه دوم @karavani 🔸 ✅ کانال استاد عابدینی 🌻🌻🌻🌻 @salehinrasad
18.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 حجاب مستور در در بیان گزیده ای از جلسه دوم @karavani 🔸 ✅ کانال استاد عابدینی 🌻🌻🌻🌻 @salehinrasad
📝 تلخیص جلسه پنجم 🌹 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🤲 (پس از حمد حمد الهی و سلام و صلوات بر پیامبر و اهل بیت (ع) و لعن اعداء ایشان و دعای سلامتی امام زمان (عج) و دعا برای سربازی و سرداری امام زمان (عج)) 📍 موضوع بحث در این جلسه در نظام است 🔻ما به عنوان یک انسان در وجودمان قوایی شناخته شده و قوایی ناشناخته داریم که در حفظ و صیانت قوای شناخته شده برآمده و از نقص آن جلوگیری میکنیم چرا که میدانیم در صورت نقص این قوا انسان دارای محرومیت هايي میشود. لذا شناخت این محرومیت ها سبب پیشگیری از این آسیب و نقص میشود. اما قوای دیگری نیز وجود دارد که با وجود استفاده زیاد از آنها، شناخته شده نیست. 🔻یکی از این قوای ناشناخته است. يكي از قوای مهمی که در بحث نقش بسیار مهمی دارد، تفاوت اساسی با در جهت دهی های همین است؛ یعنی قرار گرفتن روابط ما بر اساس نظام که همان ولایت است که در تایید آن در روایت اينطور آمده: «هل الدین الا الحب و البعض» آیا دین چیزی جز است؟ 🔻به علت عدم شناخت حد و مرز از استفاده‌ی آن محروم بوده و ارزش آن برای ما قیمت زیادی ندارد. انسان با ، فرازمانی و فرامکانی میشود یعنی همان حقیقتی که محدود به نیست آشکار میشود. به طور مثال اگر محبت به بودن در دوران امیرالمومنین در وجود انسان شکل بگیرد، این محبت حقیقتا انسان را به آن زمان میبرد. همچنین محبت به اتفاقات آخرالزمان انسان را به آثار آن دوره میبرد. روایات و آیات مربوط به این دوره برای شکل دادن چنین محبتی آورده شده است. 🔻یکی از دایی‌زاده های امیرالمومنین احساس دلتنگی برادرش را به حضرت عرض میکند. حضرت آنگاه که پیشنهاد دیدن او را میدهند، خیلی خوشحال میشود. هنگامی که از قبر بلند شد، با زبانی غیرعربی به معنای «سلام» گفت «رمیکا». سوال شد که مگر تو عرب نبودی؟ گفت که آری منتها من کسانی را دوست داشتم که وجودشان بر این زبان و لهجه بوده است. لذا انسان با هر حالت هر آنچه دوست داشته باشد محشور میشود. همانطور که در فلسفه داریم، محبت مانند فصل اخیر انسان است. یعنی سایر وجود انسان و همه حرکات انسان از آن فصل اخیر تبعیت میکند و از آن شکل میگیرد. 🔻محبت علاوه بر فرازمانی و فرامکانی شدن، انسان را نیز به سمت و جهت یک چیز بیشتر میکند. یعنی زمان طولانی و یک فاصله مکانی طولانی را در یک لحظه طی کند. سرعت حرکت بدن محدود به عالم دنیاست منتها سرعت حرکت محبت نامحدود است. مثال آن را در داستان آصف ابن برخیا در آوردن عرش ملکه سرزمین سبا در قرآن میبینیم که آن را «قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ – 27 سوره نمل» قبل از نگاه کردن حضرت سلیمان حاضر فرمود. قبل از نگاه یعنی فوق سرعت نور در عالم ماده و انرژی. 🔻در این فرایند هرچه محبوب قوی تر و محب آماده تر باشد، سرعت حرکت سریع تر میشود و بالعکس. لذا هرچه آرمان عظیم تر و افراد اهل محبت بیشتر باشند سرعت بیشتر میگردد و این سرعت به سوی بی نهایت میل میکند. 🔻هرچه محبت های اعضای یک تشکیلات متفرق تر باشد، اثری که در این تشکیلات خلق میشود پراکنده تر است و از طرفی هرچه جهت محبت افراد واحدتر باشد سرعت حرکت و وحدت را شدیدتر میکند و اثر آن قوی تر است. هرچه محبت بین اعضا در یک تشکیلات بیشتر باشد، وحدت تشکیلات شدیدتر است. وحدت سبب میشود نیروها در یک راستا حرکت کنند و نتیجتا سبب میشود یک تشکیلات اثربخش باشد. 🔻جذب نیرو در یک تشکیلات در دایره مشابهت ها صورت میگیرد و جدایی و گسستگی ها به سبب تباین ها و تفاوت هاست. فلذا برای بقای یک جمع باید شباهت ها بیشتر شود. شباهت ها در دایره محبت ها شکل میگیرد. مشابهت بیشتر اعضای اصلی تشکیلات با هم و مشابهت آنها با افراد بیرون تشکیلات سبب تقویت جذب میشود. لذا برای جذب شدیدتر مشابهت های اعضاي اصلی با هم و مشابهت های آنها با افراد بیرونی بیشتر شود. شباهت ها گاه به اوج خود میرسد مانند امام و ماموم که شدت اقتدای ماموم به امام سبب تبدیل شدن او به شان امام میشود که فرمود «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ – 71 سوره اسراء» مانند بدن و افعال انسان که شان اوست. 🌻🌻🌻🌻 @salehinrasad
💠 🖥 سلسله جلسات مجازی معرفتی-اخلاقی ❇️ با عنوان: روح جمعی و حرکت کاروانی 🌀 محوریت موضوعی:سلوک تشکیلاتی درجامعه ایمانی 💡 استاد: حجه الاسلام و المسلمین محمدرضا عابدینی 🕌 محفل مجازی: روزهای یک شنبه 🕡 ساعت ۱۸:۳۰ 🌐 جهت ورود کلیک کنید: https://bit.ly/2A4lXKd 🔐 جهت حضور، لینک بالا را در مرورگر کروم وارد کرده، سپس بر روی دکمه" ورود به عنوان مهمان" کلیک کنید و سپس با فشردن دکمه "ورود به کلاس" در جلسه حاضر شوید. 📲 هم چنین با استفاده از تلفن همراه هوشمند، کافیست بارکد را در گوشی خود اسکن کنید. ⚡️صرفا جهت مشکل فنی برای ورود به سامانه با شماره پشتیبانی ذیل تماس حاصل فرمایید. ۰۹۱۹۴۱۰۸۴۳۳ کانال کاروانی 🌻🌻🌻🌻 @salehinrasad
06 حرکت کاروانی - جلسه ششم .mp3
28.67M
🔈 صوت جلسه ششم یکشنبه ٩٩.٣.١٨ سلسله جلسات اخلاقی «روح جمعی و حرکت کاروانی»؛ سلوک تشکیلاتی در جامعه ایمانی. ✅ کانال استاد عابدینی 🌺🌺🌺🌺 @salehinrasad
📝 تلخیص جلسه ششم 🌹 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🤲 (پس از حمد الهی و سلام و صلوات بر پیامبر و اهل بیت (ع) و لعن اعداء ایشان‌ و دعای سلامتی امام زمان (عج) و دعا برای سربازی و سرداری امام زمان (عج)) 📍موضوع بحث در این جلسه و میل به بقا در نظام است. 🔻بیان شد که انسان قوای مختفی دارد که برخی را می شناسد و به کار می گیرد و برخی را به خوبی نمی شناسد و استفاده نمی کند. و از جمله این قوا و است که انسان را فرازمانی و فرامکانی می کند و ظرف زمان و مکان که ظرف بدن انسان است، در نور دیده می شود. لذا با این قوا انسان به سوی این فرازمانی و فرا مکانی جهت داده می شود. 🔻 اگر و هم جهت و در یک دایره واحدی نبود، در تضاد با همدیگر قرار می گیرند و همدیگر را خنثی می کنند. چنانچه قرآن می فرماید «الاخلاء یومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقین» اگر محبت ها در جهت انسانی نبود، تبدیل به عداوت می شود. امّا خداوند نظام خلقت را به گونه ای قرار داده است که اگر انسان مطابق تکوین و تشریع حرکت کند، این بردار های محبّت هم جهت شوند و در یک مسیر قرار گیرند، براین اساس و نظام اجتماعی انسان تطابق با نظام تکوین دارد لذا هر قدر تکوین شناخته شود به فهم نظام تشریع و از جمله به حرکت های تشکیلاتی انسان کمک می کند. الف) در همه هستی مفطور است: 🔸 مرحوم علامه در بحث جهاد در ابتدای جلد دوم المیزان بیان مختصر امّا عمیقی دارد. ایشان می فرماید انسان و بلکه کل عالم هستی مفطور بر است. ب) منجر به میل به بقا و توسعه وجودی موجودات می شود: 🔸 هر موجودی در عالم وحدتش همراه با است و یک حقیقت جمعی را تشکیل می دهد. از یک اتم وقتی بنگریم می بینیم اجزای یک اتم که پروتون ها و نوترون ها و الکترون های اطراف آن هستند، در یک نظامی با هم ترکیب شده و بقای خود را به ترکیب و جمعیّت می یابد و در مقابل واپاشی مقاومت می کند. همینطور در هر ملکول چند اتم با هم ترکیب می شوند و یک صورت واحد پیدا می کنند که در مقابل واپاشی مقاومت می کند. در مرحله بعد این سلول ها ترکیب می شوند و یک موجود تک سلولی را تشکیل می دهند و صورت کامل تر و کمال جدیدی پیدا می کند که حیات پیدا می کند. در مرحله بعد گیاهان از اجزاء و بافت ها و سلول هایی تشکیل می شوند و یک کل واحد را ایجاد می کند. همین ترکیب و اجزا بر مبنای در مرحله بعد برای حیوان هم وجود دارد. 🔻ابن سینا رساله ای دارد که سریان عشق در هستی را مورد بحث قرار می دهد. بنابر این موجودات بر مبنای حبّ ذات میل به بقا دارند. 🔻 تشکیلات های ما به این قوا کمتر تجهیز می شوند. و لذا بقای لازم را ندارند. هرچقدر و اجزای بیشتر شود بقای آن تشدید پیدا می کند. 🖇 ادامه دارد... 🌺🌺🌺🌺 @salehinrasad
🖇 ادامه تلخیص جلسه ششم ج) میل به بقا حق تصرّف و دفاع را ایجاد می کند و این حق تصرّف منجر به در عالم می شود. 🔸 باعث می شود که بقا برای موجود مهم باشد و موجود در اطراف خود تصرف کند و در مقابل هر غیری که این بقا را به خطر می اندازد، مقاومت کند. و این مقاومت ها در نگاه اوّل باعث هایی می شود. امّا خداوند موجودات را به گونه ای قرار داده است که این تعارض به رابطه تسخیری و تبدیل شود. به این نحو که هم موجود مرتبه بالاتر مانند انسان می داند که برای کمال خود به سایر موجودات از جمله حیوان و گیاه نیاز دارد از طرفی هم آن موجود مرتبه نازل تر، کمال خود را در رسیدن به موجود بالاتر و خدمت به او و شأن شدن نسبت به او می داند. 🔻بنابر این در این الگو و انسان را به حبّ دیگری و ایجاد _وحدت با دیگری می کشاند تا انسان با وحدت با دیگری خود را توسعه دهد و بقای خود را در وحدت و بقای دیگران بیابد. 🔻 علامه طباطبایی می فرماید با حبّ ذات اکثر مسیر کمال طی می شود. این خود خواهی ممدوح است و غیر از خود خواهی مبتنی بر احکام تن و خواسته های مادّی است. 🔻 بر اساس این حبّ ذات ممدوح، محبّت ها و یکی شدن ها ایجاد می شود. این خود خواهی باعث می شود که دیگری را غیر خود نیابد و کمال و نقص دیگری را کمال و نقص خود می یابد و خود خواهی به جای اینکه عداوت ها بیشتر شود، ها و ها را بیشتر می کند. 🔻 انسان عالم صغیر است و عالم انسان کبیر و عالم هستی هم در بعد نظام فردی و هم در بعد ، انسان با نظام وجود منطبق است. این نظام حبّ ذات و توسعه من و حبّ دیگری برای بقای در یک کلّ بالاتر که منجر به دفاع در مقابل غیر هم می شود در نظام خلقت از جمله نظام بدنی انسان هم وجود دارد. 🔻 درنظم ایمونولوژی انسان که جزو پیچیده ترین نظام های ایمنی است بدن انسان در هر یک از ورودی های انسان که گوارشی، تنفسی و پوستی است، پنچ لایه پدافند دفاعی دارد. و آنتی بادی های بدن با سابقه اطلاعاتی که از ویروس ها دارند، شناسایی می کنند و اگر ویروس در گذشته در بدن بوده است پاد زهر آن را تولید می کند. امّا اگر موفق نشد در مرحله بعد این سلول ها خود را فدا می کنند تا آن ویروس ایزوله شود و به بدن دسترسی پیدا نکند و بمیرد. در مرحله بعد سلول های ایمنی بدن بسیج می شودند و اگر موفق نشدند، در مرحله بعد عضو خاص در گیر می شود. در مرحل آخر کل بدن درگیر می شود. انسان تب می کند اشتهای بدن کم می شود و ... تا بدن سلول های ایمنی بسازد و بدن بسیج شود برای مبارزه با ویروس. در این نظام، مرحله به مرحله این وحدت و حبّ بقاء مشخص است. که سلول ها بقای خود را به بقای بدن می بینند و برای بقای نوعی خود، فرد خود را فدا می کنند تا بدن باقی بماند. 🔻 بنابر این این نظام حبّ ذات و توسعه من و رابطه تسخیری با دیگران برای توسعه من، از یک سو باعث وحدت اجزاء و کاهش اصطکاک می شود و از سوی دیگر موجب شکل گیری یک نظام واحد دفاعی در مقابل دشمن می گردد. همین نظام در نسبت با خودی و غیر خودی در لایه های مختلف اسلامی و نظام اجتماعی اسلامی هم قابل فهم و قابل طرحی است. ✋ والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته 🌺🌺🌺🌺 @salehinrasad
استاد عابدینی جلسات روح جمعی 🖇 ادامه تلخیص جلسه هفتم 🔻 در نگاه اسلامی انسان و سایر موجودات در مسیر زوجیّت و ترکیب قرار داده شده است. تمام هستی در نسبت با هم و در ارتباط با یکدیگر هستند. لذا هدف انسان و کمال او در نسبت با خلقت و نظام وجود و در نسبت با دیگران و کمال آنها محقق می شود. 🔻 ترکیب انواعی دارد. از جمله ترکیب صناعی که ترکیب حقیقی نیست مانند اجزای یک ماشین که اجزا استقلال خود را حفظ می کنند و هویت جدید ایجاد نمی شود. اصالت فردی ها (رویکردهای لیبرالیستی) جامعه و ترکیب افراد آن را چنین ترکیب اعتباری می دانند. ترکیب دیگر ترکیبات طبیعی است که حقیقی است به نحوی که اجزا هویت و اثر فردی خود را از دست می دهند و هویت و اثر ایجاد می شود. مانند کلر و سدیم که دو عنصر با آثار جداگانه هستند و هر دو سمی هستند اما ترکیب آنها نمک طعام است که خوراکی است. هویت جدید در واقع ایجاد می شود و هویت های قبلی رنگ می بازد. نگاه اصالت جامعه محض (مانند رویکردهای مارکسیستی) ترکیب افراد را چنین ترکیبی می داند. 🔻 ترکیب جامعه در نگاه الهی هیچ یک از این دو سنخ نیست. انسان ها در عین اینکه از حیث بدن ها منفک و مستقل هستند، و اتحاد در مرتبه ابدان محقق نمی شود امّا از حیث روح می توانند در مراتب بالاتر در نظام مثالی و عقلی با هم متّحد و مشترک شوند. و حقیقتی شکل بگیرد که هم فرد حفظ شود و هم در اتّحاد با دیگران باشد که از آن تعبیر به من شامل جمع می کنیم. یعنی فرد شامل جمع می شود نه مقابل جمع. 🔻 در نگاه الهی اصل با فرد است امّا نه فردی که در مقابل است. چون حقیقت انسان بدن او نیست که در مقابل دیگران باشد. انسان دارای روح انسانی است که حقیقت او را تشکیل می دهد و در مرتبه ارواح اتّحاد ممکن است. فرد در این نظام در الگوی امام و ماموم تحلیل می شود و یک فرد در عین فرد بودن می تواند امام دیگران شود و دیگران شئون وجودی او باشند و اهلیّت و نسبت وجودی پیدا کنند. 🔻 فردِ در مقابل جمع، به لحاظ ابدان است که امکان اتحاد بدن ها وجود ندارد امّا در مرتبه ارواح مرتب اتّحاد و ارتباط و شأنیت محقق می شود. که من تبعنی فانه منی. اینکه در روایات آمده که ارواح اهل بیت از فوق علیین و ابدان آنها از علیین خلق شده است و شیعیان ارواحشان از علیین و ابدانشان از دون علین خلق شده است و نشان می دهد که ارواح شیعیان در حکم بدن و شأن امام است. 🔻 انسان در مراتب ایمان هرچه بالاتر می رود دیگران را شأن خویش و از خود می یابد و برای هدایت آنها دلسوزی می کند. و این فرد شامل جمع می شود. 🔻 در نظام دینی به امر شده اما تشکیلات باید این من شامل را ایجاد کند که هر فردی در نسبت با دیگران، دیگران را شان وجودی خود بداند و رهبر تشکیلات نسبت پدر و فرزندی معنوی با مخاطب تشکیلات برقرار کند. 🔻 اگر در تشکیلات اولاَ در درون خود با پیوند های مکرر کاری، معنوی، خانوادگی و ... این نگاه را ایجاد کنند که این من شامل ایجاد شود و این پیوستگی را ایجاد کنند و ثانیا در نسبت با مخاطب خود این نگاه را داشته باشند که آنها شأن وجودی او هستند، اصطکاک ها و تعارض ها به همگرایی و همدلی تبدیل می شود. 🔻 در باید شادی ها و غم های دیگران شادی و غم ما باشد این به معنای دخالت در امور دیگران نیست. بلکه به معنی این است که پیوند ها تشدید شود و همدلی و انسی ایجاد شود که مسائل دیگری را مسائل خود بدانیم. 🔻 این ارتباطات بر مبنای نظام دستوری شکل نمی گیرد بلکه بر مبنای اتحاد روح ها بر اساس محبّت شکل می گیرد. این اتّحاد نحوه ای از ترکیب است که مشابه آن در نظام انسانی در بدن و نسبت اعضا محقق می شود که در عین حفظ هویت هر عضو، در نسبت با سایر اعضا یک کل واحد را ایجاد می کند و هم فرد دیده می شود و هم جمع یک کل واحد می شود و هر دو مرتبه سر جای خود محقق می شود این بحث در جلسات آینده باید مورد توجه قرار گیرد که این نوع سوم چه نوع ترکیبی است. ✋ والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته 🌺🌺🌺 @salehinrasad