عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
حالا علت حرفای آقامیری رو متوجه شدید؟؟ وقتی میگفت کدوم خدا بخاطر یه تار مو جهنم میبره منظورش اینا
⛔️ شبهه:
چندی است کلیپ هایی از آخوندی به اسم ح. آقامیری در فضای مجازی منتشر شده که تفاسیری سوال برانگیز از اسلام ارائه میکند و از این رو، در صدر شبکه های ضدانقلاب قرار می گیرد. این شخص چه کسی است؟ چه افکاری دارد و نقد آرا و گفته هایش؟
#دینی #اعتقادی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
⛔️ در کلیپی گفته: دختری موهاشو گذاشته بیرون. بعد خدا اونو 1000سال از مو آویزون میکنه .بعد تشنه بشه بهش زقوم میدن!! میشه عاشق خدایی شد که اینجور عذاب میکنه؟ اگه خدا اینجوریه که داعشی ها آدمای خوبی هستن!
✅ #پاسخ: ظاهرا برای این روحانی نما، وحی جدیدی آمده است. #توجیه گناه و #جلوه بخشیدن به آن، اولین خبط وی است. در کدام آیه قرآن یا کدام روایت آمده که بخاطر #مهربانی خدا، انسان مجاز است #گناه کند؟!!! مبنای این فرد آنست که عذاب خدا، مسبب دین گریزی است!! #حجاب، نص صریح قرآن است و #اصرار بر بی حجابی، گناهی کبیره است و خداوند خود فرموده: «ثم كان عاقبة الذين أساءوا السوءي أن كذبوا بآيات الله» (روم، آيه 10)؛ اصرار بر یک #گناه (هرچند کوچک)، فرد را به #تکذیب آیات الهی میکشاند. پس این عقیده باطلی است که خداوند بخاطر دو تار مو، کسی را عذاب نمیکند! بخاطر یک غیبت، کسی جهنمی نمی شود! بخاطر یک دروغ، کسی را عذاب نخواهند کرد و..
👈خداوند از گناهان صغیره، نهی فرموده چرا که اصرار بر گناهان کوچک، به گناهان و معصیت های بزرگ می رسد. 👌خداوند خود در قرآن فرموده: او را خوفا و طمعا، بپرستیم. (اعراف56) یعنی نه ترس مطلق و نه امید مطلق. #خوف افراطی یا #امید افراطی، هر دو باطلند.
ضمنا این روایت پیامبر(ص) از شب معراج است که زنی را دیدند که به موهایش آویزان شده بود، و مغز سرش می جوشید و آن زنی بود که موهایش را از مردان نامحرم نمی پوشانید. ( عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 10 و 11)
⛔️ گفته است: اصلا نگران نباشید، همه انسانها به بهشت می روند/عذاب قیامت تهمت ناروایی به خداوند است!!😳
✅ #پاسخ: معاذالله از این همه جهل و انکار. آیه آیه قرآن، وصف و وعده عذاب کسانی است که به کفر و تکذیب خداوند پرداخته اند. آیات متعددی در قرآن (۲۹ نحل، ۱۰ تغابن، ۱۷ حشر، ۲۳ جن) بر خلود برخی گناهکاران در جهنم دلالت دارد. خداوند خود در قرآن، بارها تاکید کرده که جهنم را از مجرمان و پیروان شیطان پر خواهد کرد. (ص85، جن13) انکار عذاب قیامت، #افترا به قرآن، انکار اصل اساسی دین یعنی #معاد و تکذیب نص مبین #قرآن است.
⛔️ گفته: ولایت فقیه ضد ندارد چرا الکی میگید ضد ولایت فقیه!!؟
✅ #پاسخ: ضدانقلاب و دشمنان نظام اسلامی، دشمنان علنی شیعه، ضدولایت فقیه نیستند؟! آیا انکار یک حقیقت، نشانه جهل و پرت گویی نیست؟!☹️
⛔️ گفته: اهل بیت گفتن از هم تعریف نکنید چون فرعون میشیم؟!!
✅ #پاسخ: منبع این حرف کجاست؟ کدام اهلبیت چنین سخنی گفته؟! این طرز فکر #وهابیت است که با این حقه ها، راه آشنایی با معارف و ذکر فضائل اهلبیت(ع) را سد کنند. چرا باید محاسن و فضایل اهلبیت و علما و اولیای خدا را نگوییم؟! آنچه مذموم است تملق است و نه ذکر فضایل. قرآن به ما یاد داده که گاه خودمان هم میتوانیم از یکدیگر و محاسن خویش، سخن بگوییم. 😊 وقتی یوسف نبی(ع) در وصف خویش به فرمانروای مصر میگوید: إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ (یوسف، 55) پس چه جای این اراجیف؟😏
✍ اینکه هزینه سایت و صفحات متعدد و نشر کلیپ های حرفه ای این فرد از کجا تامین میشود، هنوز مشخص نیست.
🔴 و در آخر! متاسفانه چند سالی است برخی روحانی نماها بروز یافته اند که برای خوشامد افراد کمتر متدین و حتی لاقیدها، بجای #تبیین صحیح اسلام، بجای #اصلاح رفتارهای غلط و ضداسلامی، به #عقب_نشینی از اصول اسلامی، تفسیر به رای و #تحریف های سخیف از قرآن و اسلام دست زنند. کاری که علمای یهود و احبار نصاری، با دین پیامبر خود کردند و بارها در قرآن، مورد #لعن خدا قرار گرفته اند. بدا به حال افرادی که برای دنیای دیگران، آخرت خویش را می فروشند.
#از_لاک_جیغ_تا_خدا
@banomahtab
به مابپیوندین👆(درایتا)
عشـ∞ـق یـعـنے یـه پـلاڪ
♥️هوالمحبوب♥️ 💌#رمان_تنها_میان_داعش 🕗#قسمت_بیست_نهم شب که شد ما زنها دور اتاق کِز کرده و دیگر #ن
♥️هوالمحبوب♥️
💌#رمان_تنها_میان_داعش
🕗#قسمت_سیام
♦️ نمیدانستم وقتی خط حیدر خاموش و خودش #اسیر عدنان یا #شهید است، با هدیه حلیه چه کنم و با این حال بیاختیار به سمت کمد رفتم.
در کمد را که باز کردم، لباس عروسم خودی نشان داد و دیگر دامادی در میان نبود که همین لباس #عروس آتشم زد. از گرما و تب خیس عرق شده بودم و همانجا پای کمد نشستم.
♦️ حلیه باطری را کنار موبایلم کف کمد گذاشته بود و گرفتن شماره حیدر و تجربه حس #انتظاری که روزی بهاریترین حال دلم بود، به کام خیالم شیرین آمد که دستم بیاختیار به سمت باطری رفت.
در تمام لحظاتی که موبایل را روشن میکردم، دستانم از تصور صدای حیدر میلرزید و چشمانم بیاراده میبارید.
♦️ انگشتم روی اسمش ثابت مانده و همه وجودم دست #دعا شده بود تا معجزهای شود و اینهمه خوشخیالی تا مغز استخوانم را میسوزاند.
کلید تماس زیر انگشتم بود، دلم دست به دامن #امام_مجتبی (علیهالسلام) شد و با رؤیایی دست نیافتنی تماس گرفتم. چند لحظه سکوت و بوق آزادی که قلبم را از جا کَند!
♦️ تمام تنم به لرزه افتاده بود، گوشی را با انگشتانم محکم گرفته بودم تا لحظه اجابت این معجزه را از دست ندهم و با #رؤیای شنیدن صدای حیدر نفسهایم میتپید.
فقط بوق آزاد میخورد، جان من دیگر به لبم آمده بود و خبری از صدای حیدرم نبود. پرنده احساسم در آسمان #امید پر کشید و تماس بیهیچ پاسخی تمام شد که دوباره دلم در قفس دلتنگی به زمین کوبیده شد.
♦️ پی در پی شماره میگرفتم، با هر بوق آزاد، میمُردم و زنده میشدم و باورم نمیشد شرّ عدنان از سر حیدر کم شده و #عشقم رها شده باشد.
دست و پا زدن در برزخ امید و ناامیدی بلایی سر دلم آورده بود که دیگر کارم از گریه گذشته و به درگاه #خدا زار میزدم تا دوباره صدای حیدر را بشنوم. بیش از چهل روز بود حرارت احساس حیدر را حس نکرده بودم که دیگر دلم یخ زده و انگشتم روی گوشی میلرزید...
♦️ در تمام این مدت منتظر #شهادتش بودم و حالا خطش روشن بود که #عطش چشیدن صدایش آتشم میزد.
باطری نیمه بود و نباید این فرصت را از دست میدادم که پیامی فرستادم :«حیدر! تو رو خدا جواب بده!» پیام رفت و دلم از خیال پاسخ #عاشقانه حیدر از حال رفت.
♦️ صبر کردن برایم سخت شده بود و نمیتوانستم در #انتظار پاسخ پیام بمانم که دوباره تماس گرفتم. مقابل چشمانم درصد باطری کمتر میشد و این جان من بود که تمام میشد و با هر نفس به #خدا التماس میکردم امیدم را از من نگیرد.
یک دستم به تمنا گوشی را کنار صورتم نگه داشته بود، با دست دیگرم لباس عروسم را کنار زدم و چوب لباسی بعدی با کت و شلوار مشکی دامادی حیدر در چشمم نشست.
♦️ یکبار برای امتحان پوشیده و هنوز عطرش به یادگار مانده بود که دوباره مست محبتش شدم. بوق آزاد در گوشم، انتظار احساس حیدر و اشتیاق #عشقش که بیاختیار صورتم را سمت لباسش کشید.
سرم را در آغوش کتش تکیه دادم و از حسرت حضورش، دامن #صبوریام آتش گرفت که گوشی را روی زمین انداختم، با هر دو دست کتش را کشیدم و خودم را در آغوش جای خالیاش رها کردم تا ضجههای بیکسیام را کسی نشنود.
♦️ دیگر تب و تشنگی از یادم رفته و پنهان از چشم همه، از هر آنچه بر دلم سنگینی میکرد به خدا شکایت میکردم؛ از #شهادت پدر و مادر جوانم به دست #بعثیها تا عباس و عمو که مظلومانه در برابر چشمانم پَرپَر شدند، از یوسف و حلیه که از حالشان بیخبر بودم و از همه سختتر این برزخ بیخبری از عشقم!
قبل از خبر #اسارت، خطش خاموش شد و حالا نمیدانستم چرا پاسخ دل بیقرارم را نمیدهد. در عوض #داعش خوب جواب جان به لب رسیده ما را میداد و برایمان سنگ تمام میگذاشت که نیمهشب با طوفان توپ و خمپاره به جانمان افتاد.
♦️ اگر قرار بود این خمپارهها جانم را بگیرد، دوست داشتم قبل از مردن نغمه #عشقم را بشنوم که پنهان از چشم بقیه در اتاق با حیدر تماس گرفتم، اما قسمت نبود این قلب غمزده قرار بگیرد.
دیگر این صدای بوق داشت جانم را میگرفت و سقوط #خمپارهای نفسم را خفه کرد. دیوار اتاق بهشدت لرزید، طوریکه شکاف خورد و روی سر و صورتم خاک و گچ پاشید.
♦️ با سر زانو وحشتزده از دیوار فاصله میگرفتم و زنعمو نگران حالم خودش را به اتاق رساند. ظاهراً خمپارهای خانه همسایه را با خاک یکی کرده و این فقط گرد و غبارش بود که خانه ما را پُر کرد.
نالهای از حیاط کناری شنیده میشد، زنعمو پابرهنه از اتاق بیرون دوید تا کمکشان کند و من تا خواستم بلند شوم صدای پیامک گوشی دلم را به زمین کوبید.
#ادامه_دارد
#پاسـڊارانبۍپلاڪ
✍نویسنده: فاطمه ولی نژاد
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه ها خدا شاهده، با دیدن این کلیپ خستگی یک سال کار مجازی و حقیقی ادم در میره ، با دیدن این کلیپ دیگه هیچ دلیلی برای ناامیدی وجود نداره،
دیگه این مرد الهی چطوری باید بگه که پیروزی از آن ماست،
فقط مواظب باشیم که کم نیاریم، مبادا بواسطه مشکلات موجود.، از قطار انقلاب پیاده شویم،
حتما ببینید و یقیین داشته باشید که این حرفا والاتر از یک خطابه زمینی ست، باور کنید که این فریاد آسمانی ست ،
پُر امیدترین کلیپ 😍😍😍👆
🌺🌸🌺🌸🌺🌸ا
#ایمان #امید
#آرامش #اقتدار
🌺🌸🌺🌸🌺🌸ا