eitaa logo
پلاک خاکی
2.7هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
5.3هزار ویدیو
35 فایل
به محفل رهروان شهدا خوش آمدید❤️🌷 شهدا اگر به دادم نرسید از دست رفته ام... کانال های دیگر ما متفاوت و ناب حتما عضو شوید👇 @saharshahriary @ghonooteghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
رسول خیلی هیئتی بود... توجه ویژه ای به برپایی مجالس اهل بیت علیهم السلام داشت. حتی در ایام محرم چند روز قبل از شهادتش که سوریه بود ، با دوستش تماس می گیره و از دلتنگی اش نسبت به هیئت میگه که تو این ایام هیچ جا هیئت نمیشه... آقای صابر خراسانی هم تعریف می کردند: بعضی اوقات که وارد هیئت می شدم می دیدم آقا رسول جلوی در ایستاده می گفتم چرا اینجا؟! می گفت هیئتمونه باید جلوی در وایسم!... دعوتید به پلاک خاکی👇👇🕊🌷 @pelakkhakii 👆👆
🌺ماجرای خواب زیبای حکاک سنگ مزار شهید رسول خلیلی🌺 🔻 اینو برای کسایی میگم که تا حالا نشنیدن این ماجرا رو... 🔻این قضیه برای اسفند سال 92 ... 🔹این سنگی که میبینید سنگ مزار شهید رسول خلیلی هستش که توسط خراطی حکاکی شده ... 🔸 خراط این سنگ برامون ماجرای عجیبی رو تعریف کرد که هنوز وقتی یادم می افته مو به تنم سیخ میشه و بغض گلوم رو میگیره 🔹صبح روح الله (برادر شهید) اومد دنبالم رفتیم بهشت زهرا منتظر شدیم حکاک اومد... 🔸یه نگاه به ما انداخت گفت ببخشید این سنگ مزار کیه؟ گفتیم چه طور؟ گفت: اصلا نمی دونستم قراره امروز بیام اینجا بنویسم 🔹دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین علیه السلام منو خواستن گفتن شما مامور شدی رو ضریح آقا قرآن بنویسی 🔸ما که خشکمون زد... وقتی بهش گفتیم سنگ رو از حرم امام حسین آوردن و قراره برای یه شهیدی نصب بشه حالش منقلب شد... 🔹سنگ مزاری که میتوان گفت هدیه ای از جانب اربابش حسین بود❤️ 📻راوی:ازدوستان شهید @pelakkhakii
حَرَم #حَضرت_زینب عَجَب حال و هوایے دارد••• #سوریہ #فِیِض_شَهادٺ چہ صفایے دارد♥️ بنویسید✍ بہ روے #ڪفن این شهدا🌷 "" چقدر عمہ ے سادات #فدایےدارد😍 "" #شهید_رسول_خلیلی #شهید_محمدرضا_دهقان #شبتون_شهدایی 🌙 🌹🍃🌹🍃 @pelakkhakii 👈👈
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🕯🍂🕯 @pelakkhaki یه روزی هم میاد رو بَنِرای سطح شهر می‌بینیم نوشته « کاروان راهیان عشق » کاروانی که از ایران و افغانستان و عراق زائـر راهی میکنه به سمت سوریه میبردمون به سمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه .. وقتی خوب دلمونو تکون دادیم و عقده ی این چندسال فراق رو جبران کردیم ، یکی مثل که از یادگارای همین سالای جنگ با تکفیریا باشه برامون شروع میکنه به روایت کردن ... : . " اینجا که نشستید اسمش است ! قریه‌ای که توش حرم مطهر خانوم زینب قرار داره .. همینجا بود که مدال شهادت گردن ، اولین شهید مدافع حرم ، انداختند ...‌ تو همین خاک بود که به معشوقش ، امام حسین رسید .. " . بعد سوار اتوبوس میشیم و میریم بعد از اینکه نشستیم رو خاکا ، راوی میگه : " اینجا حلبِ همونجایی که رو به آسمون پرواز داد همینجا بود که ، فرمانده ایرانی لشگر فاطمیون ، سرشو گذاشت رو پاهای اربابش ! خبرنگاری که دختر سه ساله‌شو به دختر سه ساله‌ی ارباب سپرد و از دنیا خداحافظی کرد .. اینجا مقتلِ ، .. جوونایی همسن و سال شماها که از همون اول عادت کرده بودن به دل ندادن ... . مقصد بعدیمون ، جنوب غربِ حلب همونجایی که تروریستا محاصره‌ش کردن و نیروهای مقاومت رو محبور به عقب نشینی .‌.. همونجایی که وقتی آزاد شد ، همه سجده شکر بجا آوردیم .. هرچند برای آزاد شدنش شهید دادیم و اسیر ... یکیشون بود که با رفتنش چهار تا بچه‌ش یتیم شدن .. ولی کاری کرد که اون دنیا ، جلو حضرت زهرا ، سرشونو با افتخار بلند کنن و بگن : ما بچه های شهید بلباسی‌ایم !‌ " . مثل شلمچه ،‌ مثل هویزه ، مثل چزابه ، مثل طلاییه ... یه روزی حلب و خان طومان و زینبیه و ریف رو قدم قدم زیارت می کنیم ... یه روزی گذرمون بهشون میخوره .. . . [ هر زمان تو خیابونا چشمتون خورد به بَنِرا و تابلوهایی که ازتون دعوت کرده با این کاروان راهی شید ، بدونید به فاصله ی اندکی ، روزی میرسه که سرتاسر ایران نوشتن « کاروان راهیان قدس » کاروانی که این بار مقصدش فراتر از شلمچه و دمشقِ ! کاروانی که میره به سمت خود بهشت نماز میخونه تو مسجدالاقصی با امامت امام دوازدهم و با حضور تمام شهدا شهدایی که روزی برای زیارتشون چفیه‌هامون و چادرامون خاکی شد ... و دیر نیست اون روز ! روزی که با چشمای خودمون ببینیم که رو سر در‌ ورودی فلسطین نوشته : «ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» ] ...✋ 👇👇 @pelakkhakii 🍂🕯🍂 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
#شهید_رسول_خلیلی 🍂این دنیا باتمامی زیبایی ها وانسان های خوب و نیکوےآن محل گذراست نه وقوف وماندن! و تمامی مابایدبرویم وراه این است. دیر یازودفرقےنمی کند؛ اماچه بهتر که زیبابرویم.🍂 @pelakkhakii
🍃🌸🍃 هر که " خدا " را بیشتر از خود دوست بدارد شهید خواهد شد! #شهید_رسول_خلیلی #صبحتون_شهدایے ☀️🌈🌷 @pelakkhakii
♥️ این دنیا با تمام زیبایی‌ها و انسان‌های خوب و نیڪوی آن محل گذر است نه وقف و ماندن ! و تمامی ما باید برویم و راه این است . دیر یا زود فرقی نمی‌ڪند ؛ اما چه بهتر ڪه زیبا برویم . ♥️ @pelakkhakii 👈👈
🔹شهید خلیلی از همان دوران کودکی‌اش، به مسجد و هیئت‌های مذهبی علاقه نشان می‌داد. ما هم تشویقش می‌کردیم. 🔸یادم هست حتی شب‌هایی که زیر باد و باران شدید، رسول و برادرش روح‌الله را سوار موتور می‌کردیم و به هیئت می‌بردیم 🔹به نماز اول وقت علاقه فراوانی داشت. قرآن می‌خواند، در هیئت‌ها مداحی می‌کرد. 🔸 شهدا را برای خودش الگو کرده بود👌 هروقت در تلویزیون از دفاع مقدس می‌گفتند یا وصیتنامه شهدا را می‌خواندند، با دقت گوش می‌کرد. ♨️خلاصه خیلی در این زمینه‌ها "خدا را شکر" فعال بود.  🌹🍃🌹🍃 @pelakkhakii
"باید یاد بگیریم" من توقع ندارم از همه بهتر باشم امّا دوست دارم جزء بهترین ها باشم . همیشه نگرانم که از لحظه,لحظه زندگی ام به بهترین شکل استفاده نکنم.همیشه فکر می کنم که خواب و استراحت بیجافقط وقت تلف کردن است . دوست دارم هر لحظه وزمان چیز جدیدی یاد بگیرم .به علم و دانشم اضافه بشه .کارهای پرهیجان و بااسترس را دوست دارم . 🍃بخشی از دستنوشته شهید رسول خلیلی @pelakkhakii 👈👈🌷
پلاک خاکی
ماجرای دعوا با معلم😱🙄 🦋✨🦋✨🦋رسول از همان دوران بچگی به ولایت و حضرت آقا و دفاع از حریم ولایت خیلی علاقه داشت. کلاس دوم راهنمایی بود و ما در کرج ساکن بودیم. یک روزی مقام معظم رهبری قرار بود که برای دیدار به کرج بروند و مردم برای استقبال آماده می‌شدند و همه جا را چراغانی کرده بودند. من از سرکار برگشتم و دیدم رسول خانه است.علت را از مادرش جویا شدم و گفت ظاهراً با معلمشان حرفش شده است. سپس از خودش پرسیدم و سوار ماشینش کردم و رفتیم مدرسه. خلاصه پی بردم، سر همان علاقه‌ای هم که به ولایت فقیه داشت، با معلمشان بحثش شده بودم. آن روز که حضرت آقا قرار بود تشریف بیاورند کرج، معلم اعتراض می‌کند و می‌گوید: ما نمی‌دانیم این حکومت را چطور باور کنیم. از یک طرف می‌گویند اسراف گناه است، از یک طرفم هم شهر را چراغانی کرده‌اند و بروید و ببینید در شهر چه خبر است، تمام چراغ‌ها روشن و اسراف... تا اینجای حرفش می‌رسد پسر من هم بلند می‌شود و دفاع می‌کند و می‌گوید، چراغانی که چیزی نیست ما نه تنها باید برای آقا قربانی می‌کنیم بلکه باید جانمان را فدای حضرت آقا کنیم. تا این حرف‌ها را می‌زند معلم دوام نمی‌آورد و می‌گوید: خلیلی باز شما حرف زدی؟ اینجا یا جای شماست یا جای من! رسول هم از جای خودش بلند می‌شود و بیرون می‌رود و می‌گوید چون شما استادی من به شما احترام می‌گذارم و من میروم.   شهید رسول خلیلی با تمام جانش از هرچه که بود و نبود دل کند و برای دفاع از حریم خواهر امام حسین ع جهاد کرد .سیدالشهدا هم هدیه ای برای نوکر بااخلاصش فرستاد تا مزارش بوسه گاه عاشقان حسینی شود.. یکی از دوستان شهید واسطه میشود تا سنگی که بعد از تعویض سنگ داخل حرم امام حسین ع سالیان سال دست نخورده در انبارحرم مانده بود٬ اکنون سنگ مزار شهید رسول خلیلی شود... خطاطی که قراربود روی سنگ رسول خلیلی بنویسد میگفت:شب پیش خواب دیدم مرا به حرم اباعبدالله الحسین آوردند و گفتند روی ضریح ما بنویس.... و چه فروتنانه روی سنگ مزارت نوشته اند...پرکاهی تقدیم به آستان قدس الهی!🦋✨ @pelakkhakii 👈👈🌷
🔸با دوستاش رفته بود "دیار شهدا" مناطقی که به گفته خودش بود... 🔹موقع برگشت از سفر، اتوبوس🚌 رفت ولی نرفت🚷 گفت جا موندم. بعدا فهمیدیم داستان از این قراره که تیم مستقر شده بوده و "رسول" هم با خبر شد و دلش می خواست یه مدتی رو باهاشون باشه....😊 🔸اون یه مدت شد 10 روز! و از همان جا بود که با آشنا شد. با آمدن "رسول" به منطقه شرهانی، بعد از مدت ها یک "شهید"🌷 پیدا شد. چه ذوق و شوقی داشت موقع تعریف کردن ماجرای پیدا شدن نقل از: مادر شهید 🌷 🌷 🌹🍃🌹🍃 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🍂این دنیا باتمامی زیبایی ها وانسان های خوب و نیکوےآن محل گذراست نه وقوف وماندن! و تمامی مابایدبرویم وراه این است. دیر یازودفرقےنمی کند؛ اماچه بهتر که زیبابرویم.🍂 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
هدایت شده از پلاک خاکی
"باید یاد بگیریم" من توقع ندارم از همه بهتر باشم امّا دوست دارم جزء بهترین ها باشم . همیشه نگرانم که از لحظه,لحظه زندگی ام به بهترین شکل استفاده نکنم.همیشه فکر می کنم که خواب و استراحت بیجافقط وقت تلف کردن است . دوست دارم هر لحظه وزمان چیز جدیدی یاد بگیرم .به علم و دانشم اضافه بشه .کارهای پرهیجان و بااسترس را دوست دارم . 🍃بخشی از دستنوشته شهید رسول خلیلی @pelakkhakii 👈👈🌷
🌹 نرم افزار شهید رسول خلیلی ‏«رفیق مثل رسول» را در بازار اندروید ببین: http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.refighmeslerasool&ref=share @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
❤️🕊🖇 همه‌رفتنی‌اند چقدر‌خوبه‌که‌زیبا‌بریم...(: 🕊🍃 🙂💔 🕊|→❥•@pelakkhakii🌸🍃
🌾💛 انسان خداشناسی بود درمورد توحید خیلی فکر میکرد ومطالعه داشت، به شانس معتقد نبود همیشه میگفت این خداست که مدیر همه اموره😇🌹 ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊|→❥•@pelakkhakii🌸🍃
🕊شهادت یک واژه و راهِ ... تمام نشدنی است ... و آنقدر دست یافتنی است که  هرکس می‌تواند، آرزویش را داشته باشد و امیدش را هم به دل ، که حتما به آن دست خواهد یافت ... و اما... هر آرزویی ... بهایی دارد ... 🕊جان دادن در راه  ، آدم شدن می‌خواهد خالص شدن می‌خواهد ... سختی و درد کشیدن می خواهد ! و همه ی اینها ...  با امام زمان را می‌خواهد! و زیر قول ، نزدن هایمان را می‌خواهد !! برای  کار کنید... 🌷
🌴با دوستاش رفته بود راهیان نور ، دیار شهدا... مناطقی که به گفت خودش غریب بود... موقع برگشت از سفر،اتوبوس رفت ولی رسول نرفت! گفت جا موندم.. 💐بعدا فهمیدیم داستان از این قراره که تیم تفحص مستقر شده بوده و رسول هم با خبر شد و دلش می خواست یه مدتی رو باهاشون باشه.... اون یه مدت شد۱۰روز! واز همان جا بود که با شهید محمد حسین محمد خانی آشنا شد. 🌷با آمدن رسول به منطقه شرهانی،بعد از مدت ها یک شهید پیدا شد....چه ذوق و شوقی داشت موقع تعریف کردن قضیه ی پیدا شدن شهید.... ✍به نقل از:مادر بزرگوار شهید 🥀 🕊 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
❤️🕊🖇 همه‌رفتنی‌اند چقدر‌خوبه‌که‌زیبا‌بریم...(: 🕊🍃 🙂💔 🕊|→❥•@pelakkhakii🌸🍃
خدایا! می دانم که کم کاری از من است خدایا! می دانم که من بی توجهم خدایا! می دانم که من بی همتم خدایا! می دانم که من قلب امام زمان (عج) را رنجانده ام، اما خود می گویی که به سمت من باز آیید.. آمده ام خدا! کمکم کن تا از این جسم دنیوی و فکرهای مادی نجات یابم. دعوتید به پلاک خاکے👇👇🌷🕊 @pelakkhakii
💔 رفاقت با شهدا هر‌موقع‌به‌بهشت‌زهرا‌میرفت آبی‌بر‌میداشت‌‌ وقبور‌شهدا‌رومی‌شست‌ میگفت‌:با‌شهدا‌قرار‌گذاشتم‌‌که‌ من‌‌غبار‌رواز‌رویِ‌قبر‌های‌آنها‌بشورم‌ وآنهاهم‌غبار‌ِگناه‌‌رواز‌رویِ‌دل‌‌من‌‌بشورند! دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه می‌دهیم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
❇️ گاهی برای پرواز و اوج گرفتن باید برای انجام کار خیر یا گرفتن دستی خیلی پایین بیایید...! 💫کتاب رفیق‌مثل‌رسول (خاطرات شهید مدافع حرم رسول خلیلی🕊)