✍نقد های استاد حسن انصاری بر دیدگاه های دکتر محسن کدیور
✳️قرائتی که هیچگاه فراموش نشد
✅نقدهای دکتر حسن انصاری بر اندیشه های دکتر محسن کدیور در زمینه تاریخ اندیشه امامیه
#پژوهشکده_فلسفه_وکلام |#حسن_انصاری|#محسن_کدیور
@philtheo
ا
✍با هدف تولید و توسعه دانش نظری در حوزه اخلاق و رسانه؛
✳️فراخوان مقاله همایش علمی ـ پژوهشی «اخلاق رسانه» اعلام شد
✍رویکرد اصلی همایش علمی «اخلاق رسانه» در بخش ها و موضوعات پیشنهادی مبانی معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، دین شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی اخلاق اسلامی است.
اداره کل پژوهش های اسلامی سازمان صدا و سیما بر اساس مأموریت اساسی خویش در نظر دارد اولین همایش علمی پژوهشی اخلاق و رسانه را با هدف تولید و توسعه دانش نظری در حوزه اخلاق و رسانه و ارایه راهبردها و راهکارهای اساسی در این ساحت و با همکاری بیش از سی نهاد عالی حوزوی، دانشگاهی و رسانه ای و به مدد همفکری و هم افزایی صاحب نظران و پژوهشگران این حوزه برگزار نماید.
☣رویکرد اصلی همایش در بخش ها و موضوعات پیشنهادی مبانی معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، دین شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی اخلاق اسلامی است.
بخش اول: رسانه اخلاقی؛ بررسی، تبیین و آسیبشناسی رسانه اخلاقی
بعد تکنولوژیک رسانه
تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اخلاق (فرصتها، چالشها)
بعد کارکردی رسانه
کارکرد تبلیغی رسانه و اخلاق
کارکرد خبر و اطلاعرسانی رسانه و اخلاق
کارکرد تفریح و سرگرمی رسانه واخلاق
کارکردطنز واخلاق
کارکرد بسیج همگانی رسانه و اخلاق
کارکرد آگاهی بخشی رسانه واخلاق
بعد تأثیر رسانه
شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق فردی
شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق خانوادگی
شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق جنسی
شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق اجتماعی
شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق اقتصادی
شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق سیاسی
شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق فرهنگی
شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق کودک نوجوان
شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق عبادی
شاخص های رسانه اخلاقی در حوزه اخلاق محیط زیست
بخش دوم: اخلاق و رسانه؛ بررسی، تبیین و آسیبشناسی اخلاق رسانه ای
شاخص های اخلاقی حوزه سیاستگذاری رسانه
شاخص های اخلاقی مدیریت رسانه
شاخص های اخلاقی رفتار سازمانی رسانه
شاخص های اخلاقی پژوهشگری رسانه
شاخص های اخلاقی حرفه خبر
شاخص های اخلاقی حرفه بازیگری
شاخص های اخلاقی حرفه تدوین
شاخص های اخلاقی حرفه اجرا و گویندگی
شاخص های اخلاقی حرفه نویسندگی
شاخص های اخلاقی حرفه گریم و چهره آرایی
شاخص های اخلاقی حرفه کارگردانی
شاخص های اخلاقی حرفه تهیهکنندگی
شاخص های اخلاقی حرفه طراحی صحنه و لباس
مهلت ارسال مقاله تا ۲۲ مهرماه و زمان برگزاری همایش در آذرماه است و علاقه مندان می توانند برای اطلاع بیشتر به لینک زیر مراجعه کنند.
#فراخوان_مقاله|#پژوهشکده_فلسفه_وکلام
http://scem.irc.ir/
@philtheo
☀️مجموعه اي از دروس و مباحث فلسفه و عرفان مشتمل بر:
🔅تلخيص و تقرير کتب فلسفي و عرفاني+صوت.
🔅تشريح لطائف عرفان نظري و عملي در کلام بزرگان.
🔅شرح اصطلاحات فلسفي و عرفاني+طرح درس.
🔅پي دي اف مقالات و کتب.
🔅معرفي آثار.
و...
💢کانال فِي الحِکمَة
http://eitaa.com/joinchat/955580427C0848a4fbff
@felhekmat
✍فصلنامه صدرا، حسین سوزنچی عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم(ع) به مناسبت پنجمین سالگرد انتشار فصلنامه صدرا درباره این نشریه یادداشتی را به نگارش درآورده که در ادامه آن را می خوانید.
بازتاب واپسین تحولات علوم انسانی اسلامی (بخش اول)
✅در جوامعی که علم در روالی طبیعی رشد میکند و مجلات واقعاً با یک رتبهبندی معقول دستهبندی میشوند، مجلات علمی بر سه گونهاند: مجلات علمی- پژوهشی، مجلات علمی - ترویجی و مجلات علمی – مروری.
در دسته اول مهمترین نوآوریهای علمی ارائه میشوند که محصول پژوهشهای نظری یا کاربردی هستند و دادهای بر دادههای علم میافزایند؛ در دسته دوم، دادههای علمیِ ارائهشده در مجامع علمی به زبانی عمومیتر در اختیار جامعه قرار میگیرند؛ و در دسته سوم، رشد سالیانه علم در عرصه مورد نظر مرور میشود. این دسته سوم نه محلی برای ارائه نظریات جدید است و نه مخاطبش عمومی و غیرتخصصی است، بلکه برای آن است که مخاطبِ خاص، از واپسین تحولات علم در آن عرصه تخصصی باخبر باشد و مروری است بر جدیدترین دستاوردهای علم در عرصه مورد نظر در سال یا نیمسال اخیر.
اما در جامعهای که دولتش نفتی است و نیازی به دانش برای ارتقای وضعیت خود و رفع مشکلات جامعه نمیبیند و دانشگاههای اصلیاش هم دولتی و نفتیاند و هزینههای هیئتعلمی و بودجههای پژوهشیشان بدون اینکه هیچ نیازی از نیازهای جامعه یا حکومت را برطرف کنند تأمین میشود، فقط یک هدف برای نگارش مقاله و نشر مجله جدی گرفته میشود: کسب امتیاز برای ارتقای اساتید و پژوهشگران!
درنتیجه از میان سه دسته مجله یادشده، تنها آن که امتیازآورتر است (مجلات علمی-پژوهشی) ارجوقرب مییابد؛ آن هم نه اینکه در آنها واقعاً یافتههای علمی جدیدی عرضه شود، بلکه صرفاً مقالات این اساتید و منسوبان آنها (دانشجویانی که رسالههایی را با راهنمایی این اساتید دفاع کردهاند، آن هم به شرط اینکه نام استاد را قبل از نام خود قرار دهند!) که ندرتاً حاوی مطلبی است که ارزش مطالعه داشته باشد، منتشر میگردند! معدود مقالات واقعاً ارزشمندی هم که توسط معدود اساتید و پژوهشگران دغدغهمند انتشار مییابند، در هیاهوی این مقالات بیخاصیت گم میشوند.
طبیعی است که در چنین فضایی و به لحاظ صوری، نه مجلات علمی- ترویجی ارجوقربی دارند و نه مجلات علمی- مروری؛ زیرا نه یافته واقعاً علمیای در کار است که به بازنشر آن به زبان ساده و یا گزارش فصلی از رشد علم نیاز باشد، و نه مقالات چنین مجلاتی امتیاز چندانی دارند که در راستای ارتقای اعضای هیئتعلمی به کار آیند.
2. در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، درمجموع و با اندکی تسامح میتوان دو قبله آمال برای اندیشهورزان و مدعیان دانشجویی در جامعه ما یافت که افراد امید دارند با رجوع به آن پاسخی برای مسائل روز فراهم آورند: یکی غرب و اندیشههای غربیان و دستاوردهای علمی آنان؛ و دیگری تعالیم اسلام و میراث تمدنی مسلمانان.
به تَبَعِ این، با اندکی تسامح میتوان عموم اندیشهوران جامعه ما را در یک طیف قرار داد که با توجه به اینکه کدام منبع را برای یافتن پاسخهای خود غنیتر میدانند، میتوان یک سر آن را اسلامگرایان دانست و سر دیگر را غربگرایان (گرچه باید جای اغلب افراد را در این عرصه، در میانههای این طیف دید، اما صرفاً برای سهولت بحث، در ادامه از تعبیر اسلامگرایان و غربگرایان استفاده میکنم).
در مواجهه با مسائل روز، غربگرایان باید با دو معضل دستوپنجه نرم کنند و اسلامگرایان با سه معضل:
غربگرایان اولاً باید بکوشند مطالب غربیان را درست بفهمند (نه صرفاً با منابع دستدوم و…) و ثانیاً بتوانند مسائل جامعه ما را بر اساس آرای آنان و البته متناسب با آنچه در اینجا – و نه در آنجا – میگذرد، بازخوانی کنند؛
اما اسلامگرایان نهتنها باید بکوشند تعالیم اسلام و میراث دانشمندان مسلمان را درست بفهمند (باز نه صرفاً با منابع دستدوم و…) بلکه باید هم زمانه مدرن و هم تحولاتی را که مدرنیته در جامعه ما پدید آورده بهخوبی بفهمند و سپس مسائل جامعه ما را بر اساس آن تعالیم، و البته متناسب با این زمان – و نه آن زمان – بازخوانی کنند.
#سوزنچی|#پژوهشکده_فلسفه_وکلام
eitaa.com/philtheo
.
بازتاب واپسین تحولات علوم انسانی اسلامی (بخش دوم)
٫
3 بخواهیم یا نخواهیم، با این نوع بسط کمی که در دانشگاههای کشور ایجاد کردهایم و در این بسط تنها و تنها طبقهبندی و الگوهای علمی غربی را پیش دیدگان خود گذاشتهایم، طبیعی است که روزبهروز بر قدرت اجتماعی جانب غربگرای این طیف میافزاییم؛ هرچند ازآنجاکه دانشگاههای جامعه ما دولتی و نفتیاند، اساتید و پژوهشگرانی که این دانشگاهها تربیت کردهاند، اقدامی جدی در پیشبرد علم غربی و یا تطبیق آن متناسب با جامعه ما انجام ندادهاند
حوزههای علمیه نیز همان مقدار که بودهاند هنوز نتوانسته و یا نخواستهاند خود را متناسب با وضعیت و نیازهای روز بازسازی کنند؛ بگذریم که با نظام آموزش اجباری مدرن در مدارس عمومی و تشویق ضمنی تمامی جوانان نخبه کشور به سوی تحصیل در دانشگاه، عملاً روند ارسال نخبه به حوزهها را نیز دچار چالش جدی کردهایم (متقاضی و ورودی دانشگاهها هر سال حدود یک میلیون نفر است، اما همین آمار در حوزه به زحمت به یکصدم آن، یعنی ده هزار نفر میرسد). در چنین فضایی اصلاح چندان معنادار نخواهد بود!
شاید پدید آمدن این وضعیت بدان سبب است که هنوز امید اصلی در جریان اسلامگرا، امید به فعالیتهای پراکنده افرادی است که از روی دغدغه به فعالیت علمی مشغولاند، نه در پروژههای علمیِ کذا و کذا.
۴٫ اگر بخواهیم مسیر علمی در کشور جدی شود، شاید یکی از گامهای اولیه این است که نشریات علمی- مروری جدی گرفته شوند؛ آن هم علمی- مروریِ واقعی.
در فضایی که نشریات علمی – پژوهشی واقعی وجود ندارند، کار چنین نشریهای آن میشود که بگردد و فعالیتهای پراکندهای را که به نظر میرسد در مسیر تولید علم رخ داده، به جامعه علمی (یا بهتر بگویم به معدود افراد دیگری که دغدغه واقعاً علمی دارند) معرفی کند.
به نظر میرسد در طیف غربگرای کشور، این کار چند سال پیش با ماهنامه مهرنامه آغاز گشت و البته انصاف این است که بهتدریج از آن قوت اولیهاش کاسته شد؛ شاید تا حدی بدین سبب که مبنای کار خود را بر «ماهنامه» بودن گذاشتند و دغدغه ترویجیشان بر دغدغه مروری غلبه کرد؛ و شاید بدین سبب که مطالبی که جریان غربگرای کشور برای عرضه داشت، کمکم ته کشید!
به نظر میرسد فصلنامه علوم انسانی اسلامی صدرا نیز با دو سه سال تأخیر تصمیم گرفته این وظیفه را در طیف اسلامگرای کشور بر عهده گیرد و تاکنون کوشیده در افق «فصلنامه» که مخاطبی تخصصیتر دارد، قدمهایی در این زمینه بردارد.
امید است که غلبه فضای غیرعلمی ارتقامحور، این دوستان را از ادامه این مسیر ناامید نسازد و دو جریان غربگرا و اسلامگرا نیز به جای مقابله منفی، تبادل آرا را در فضای گفتوگوهای حقیقتمحور جدی بگیرند.
#سوزنچی|#پژوهشکده_فلسفه_وکلام
eitaa.com/philtheo
⚡️در دوره طلبگی ما کسی بهعنوان سیاست، آبروریزی نمیکرد
✔️آیتالله حسین مظاهری🔻
🔹طلبهها و روحانیّون، لازم است به مستحبّات اهمیّت بدهند تا تبلیغ آنها کاربرد داشته باشد و بتوانند در دل مردم نفوذ کنند و تأثیرگذار باشند. مخصوصاً ارتباط و انس با قرآن و اهمیّت به توسّل، با ادعیه و زیاراتی که مرحوم محدّث قمی در مفاتیح الجنان آورده است، برای طلبهها لازم است. درس خواندن برای طلاب علوم دینی واجب است، امّا آنچه برای آنها کاربرد دارد، عمل به مستحبّات است. طلبهای که با قرآن کریم و با روایات مأنوس نباشد، به هیچ جایگاهی نمیرسد.
🔹اهتمام به مستحبّات خیلی مهم است و باید ترک نشود. در زمان جوانی ما، همه به مستحبات اهمیّت میدادند. قبل اذان صبح که به حرم مطهّر حضرت معصومه«سلاماللهعلیها» مشرّف میشدیم، مسیر مدرسه تا حرم، مثل روزها خیلی شلوغ بود. گاهی مرحوم آیتالله مرعشی نجفی«رحمتاللهعلیه» را میدیدیم که در هوای سرد، در حالی که هنوز درب حرم بسته بود، پشت درب نشستهاند تا درب باز شود و به داخل حرم بروند. طلبهها، واقعاً تقیّد به نماز شب داشتند. آن وقتها ننگ بود کسی نماز شب نخواند یا نماز صبحش را قدری مانده به طلوع آفتاب بخواند. انس نداشتن طلاب با قرآن ننگ بود، نقص بزرگی محسوب میشد. مهمتر از آن، در جلسات عمومی و خصوصی، غیبت نبود، تهمت نبود، شایعه نبود. در حالی که ما به قول عوام، سیاستمدار هم بودیم، امّا کسی بهعنوان سیاست، آبروریزی و اهانت نمیکرد و غیبت و تهمت سیاسی در بین طلبهها رایج نبود.
🔹طلاب و روحانیّون در زمان حاضر نیز باید چنین باشند تا به پیشرفت معنوی و علمی دست یابند و به جایی برسند. من خیلی دلم برای طلبههای مبتدی میسوزد، امروزه کمتر به این مطالب توجه میشود. متأسفانه گاهی هنگام اتمام درس، فوراً چند نفر دور همدیگر جمع میشوند، یک نفر میگوید: چه خبر؟ ناگهان تهمت و غیبت و شایعه شروع میشود.
🔹استاد بزرگوار ما علامه طباطبائی نقل میکردند: یک بچه گربه افتاده بود در چاه باران خانۀ ما، و من شب خوابم نمیبرد که چه کار بکنم؟ بالاخره خرج و مخارج بالایی کردم تا آن را از چاه در آوردم و به مادرش رساندم. ایشان میفرمود: من میدانم یکی از توفیقاتی که خدا به من عنایت کرد، همین است که به فریاد این بچه گربه رسیدم.
@namehayehawzavi
✍نظر استاد سید رضی شیرازی پیرامون کتاب شرح منظومه
✅اين شرح، به نظر من، دو ويژگي مهم دارد:
1. جامع است؛ يعني همة منظومه را دربر دارد، حتي فلكيات و طبيعيات و اخلاقيات. چون، نوعاً، اين سه بخش را تدريس نميكنند و از حواشي كه بگذريم، شرح فارسي جامع منظومه خيلي كم است. به عقيده من اگر كسي خواسته باشد، فلسفه بخواند، بايد اين بخشها راهم ببيند؛ زيرا اصطلاحاتي در فلسفه به كار ميرود كه برگرفته از همين بخشهاست و انسان ناآشنا به اين اصطلاحات را دچار مشكل ميكند.
2. خودآموز است؛ زيرا روش تدريس من به گونهاي بوده است كه اول مطالب متن را توضيح دادهام و بعد آن را، جزء به جزء، تطبيق و تشريح كردهام، به طوري كه به معناي واقعي كلمه، خودآموز است و شخص نياز به استاد ندارد.
#پژوهشکده_فلسفه_وکلام |#سید_رضی_شیرازی|#شرح_منظومه
@philtheo
عاشورا و چگونگی ما
سالهاست که با آمدن ماه محرم، چندین پرسش هم به سراغ من میآید. از خود میپرسم: چرا عاشورا و هزار سال عزاداری برای امام حسین(ع) و لعن یزید و ابن زیاد، نتوانسته است تأثیری بر سرنوشت جمعی ما بگذارد؟ چرا عاشوراییان نتوانستند جامعۀ شیعی را رشک جهانیان کنند؟ دربارۀ عاشورا هر چندوچونی روا باشد، در این تردیدی نیست که شهدای کربلا، به قول مولانا در داستان عزاداران اهل حلب، انسانهایی «پاکباخته»، «دلیر»، «سبکبار»، «چشمسیر»، «متوکل» و «جانسپار» بودند؛ نه تنپرست و بردۀ دنیا و مضطرب. چرا مردمی که برای امام حسین میگریند، در پاکباختگی و سبکباری و فداکاری، تفاوتی مهم و معنادار با ملتهای دیگر ندارند، اگر نگوییم از ایشان عقبترند؟
برای این گونه پرسشها پاسخی اگر باشد، همان است که شاعر گفته است:
چو تیره شود مرد را روزگار
همه آن کند کِش نیاید به کار
(کِش = که او را)
جامعهای که دچار مناسبات غلط و ساختارهای منحط است و اسیر آرمانهای ویرانگر و فرهنگ نابارور، اگر دست به سوی زر برد، آن را خاکستر میکند.
کاملی گر خاک گیرد زر شود
ناقص ار زر بُرد خاکستر شود
عاشورا و دین و مانند آن، اینچنین را آنچنان نمیکند، «آنچنان را آنچنانتر میکند.»
رضا بابایی
۱۳۹۷/۶/۲۲
@RezaBabaei43
#پژوهشکده_فلسفه_وکلام
@philtheo
یادداشتی از دکتر نصرالله حکمت
⭕️ عاشورا
نهری از نور ، در ظلمت شب تاریخ (۱) :
🌑 رویداد فراتاریخی
السلام علیک یا اباعبدالله
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
واقعهٔ کربلا رویدادی فراتاریخی است . همهٔ رخدادهای تاریخی ، زندانیِ زمان و مکان ، و تابع صحت و سقمند . هر رویداد تاریخی را اگر از زمان و مکان خاصش خارج کنیم، معنای خود را از دست میدهد و انگار واقع نشده است . از این رو پژوهشهای تاریخی ، روش متناسب با خود را دارد و میخواهد وقایع تاریخی را در زمان و مکانشان ، و دقیقا همانگونه که رخ داده است بیابد و صحت و سقم آنها را معلوم کند .
اما رویداد فراتاریخی ، وضعیتی برونْتاریخی دارد و در محبس هیچ زمان و مکان خاصی گرفتار نیست . چنین رویدادی محدودههای زمانی و مکانی را درمینوردد و فارغ از هر حد و مرزی ، پیام خود را به گوش هر کس بخواهد بشنود ، میرساند و در آنسوی صحت و سقم ، و صدق و کذب قرار دارد .
واقعهٔ عاشورا هرچند در روزی خاص و در سرزمینی خاص ، رخ داده اما شکوه و عظمت ، و قدرت پیامش چنان است که در حصار جغرافیا و تاریخ ، محدود نمانده ، از همهٔ مرزها عبور کرده و امروز به دست ما رسیده است .
بنابراین ما نمیتوانیم صرفا با روشها و معیارهای مطالعات تاریخی ، به بررسی و قرائت عاشورا بپردازیم . امروز کسان بسیاری هستند که پارهای از جزئیات واقعهٔ کربلا را زیر سؤال میبرند ؛ اما توجه ندارند که این جزئیات ، هیچ اهمیتی ندارد و بود و نبود آنها نمیتواند این رخداد فراتاریخی را به رویدادی تاریخی تبدیل کند .
توصیهام به دلدادگان حضرت محبوب ، اباعبدالله الحسین علیه السلام این است که این واقعه را تاریخی نبینند و خود را مشغول جزئیات نکنند و در باب صحت و سقم آنها ذهنشان را گرفتار تردید و شبهه ننمایند .
برای کسانی که این واقعهرا صرفا تاریخی میبینند و از این راه میخواهند اصل آن را زیر سؤال ببرند و مخدوش کنند ، شما هر مقدار رفع شبهه کنید ، شبهات و تردیدها و سنگاندازی آنان افزایش مییابد .
⭕️ عاشورا ، نهری از نور است که در ظلمت ستبر شب تاریخ ، جریان یافته و اینک نرم و آرام ، دل تاریکیها را میشکافد و پیش میرود .
دکتر نصرالله حکمت
@nasrollahhekmat
@bashgahandishe
🔵 از منبر طلبهها تا منبر مدّاحها
✍ مهراب صادقنیا
✅ مرحوم خسرو شکيبايي در فيلم دلشکسته: دیالوگ ماندگاری دارد: " قبلاً به اين يقهها ميگفتند يقه آخوندي. اما امروز ميگن يقهی ديپلماتي. حالا معلوم نيست آخونداي ما ديپلمات شدن يا ديپلمات هاي ما آخوند."
✅ سالها پیش که قرار بود سیاست دینی بشود، سیاستمداران یقهی طلبهها را بردند. از آن پس هر وقت سیاستمدارانی برای مردم دشواری میآفرینند، این طلبهها هستند که به دلیل شباهت یقهی پیراهنشان با یقهی پیراهن آنها "ناسزا" میشنوند.
✅ حالا هم چند دهه است که به بهانهی دینی شدن صنعت مدّاحی، طلبهها منبرشان را به مدّاحها دادهاند، و آنان چشم میبندند و زبان میگشایند و هر رطب و یابسی را به نام دین به خورد مردم میدهند. بعید نیست که از این پس هر وقت خرافهای گریبان مردم را گرفت، این طلبهها باشند که به دلیل شباهت منبرشان با منبر مدّاحها، ناسزا بشنوند.
۹۷/۶/۲۲
@sadeghniamehrab