eitaa logo
پیاده
50 دنبال‌کننده
48 عکس
6 ویدیو
1 فایل
دیوار زیاد هست، تو پنجره باش! رو به زیبایی... شاعر، نویسنده و معلم
مشاهده در ایتا
دانلود
پس کوچه های شهرتان را دوست دارم من طفلی ام خوابیده بر پایین پایت
دل من شصت پسر می‌خواهد و فقط دخترکی این طور دخترم شصت نفر دست برسینه‌برادر دارد!
زبان می‌چرخد و در می‌فشانم شبیه کاه از ماشین خرمن پ.ن: امان از زبان!
شب، برف، سکوت، غم، چراغی خاموش دل، گرمی یادت، استکان، چایِ نبات
کتاب! پر! بود بابایی به دنبال تا بخواند، خوش کند حال خراب رفت در بازار تا چرخی زند در خیابانی که دانی؛ انقلاب! دید اول یک کتاب پر ملات بود سرتاپا سوالش را جواب از طرف پرسید: نرخش چند هست؟ تا کند پول خریدش را حساب گفته‌ی صاحب مغازه سیخ شد! کرد قلب و کلیه هایش را کباب! سوخت، دود از کله اش بیرون دوید گشت دنیا پیش چشمانش سراب کرد رو سوی فروشنده سپس گفت زیبا جمله ای شایان قاب: آرزویم آب شد، بر باد رفت دور شد فرهنگ از من چون حباب! حال که فرهنگ شد محتاج پول! حال که کردی مرا در اضطراب: میخرم جایش دو کیلو تخم مرغ گفت با خود: نازنین! کشکت بساب! تخم مرغ و مرغ و گوشی و زمین خانه و ماشین و یابو و رکاب! آهن و گاوآهن و روغن موتور روغن و رایانه و رخت و طناب هرچه بینی شد گران و روی مخ ول بکن دیگر! مده جان را عذاب! حال که شد کیمیا نرخ کتاب رو امانت گیر و آرامش بیاب
خبر نداری! ای سنگ مزار آرزوها ای «کاش»! ای تکیه کلام یاوه گوها، ای کاش! مرگ آمده و خبر نداری، خوابی! پیچیده سفید، بین موها ای کاش!
نادیده ای آن که پناه بنده‌ی بی‌یاری نادیده دوای درد هر بیماری هر بار مرا زدی صدا گفتم نه! هر بار زدم صدات گفتی آری!
به نام خدای مهربان کنار تو همیشه... مادرم به خاله ام وعده زرشک داد مرتضی به خان عمو قول عطر مشک داد با پدر قرار بود زائر شما شویم از گذشته بیشتر با تو آشنا شویم قبل از آن سفر زمین خورد ناگهان تکان خانه ها شکسته شد کرد غرّش آسمان! بی‌اجازه، زلزله آمد و نزد به در! بود فکر ما، فرار! بود فکر ما، پدر!! ریخت آسمان نمک روی زخم شهر زود توی خانه زلزله توی کوچه برف بود دوستانت آمدند پیش مردمان ما شهر پر امید شد با محبت خدا بود یاد تو پدر در تمام لحظه ها وقت سختی و خوشی گفت یا امام رضا تقدیم به کودکان معصوم هم استانی ام در شهر زلزله زده ی که شبهای سختی را می‌گذرانند. حیدر جهان کهن
به نام خدا دوربرگردان دنیای دور از چشمه رنگی‌ نیست باور کن شهری شدن اصلا زرنگی نیست باور کن این خنده ها بغضی‌ست پنهان در نقاب ای دوست شهره شدن شغل قشنگی نیست باور کن از توی دالان های رقصان تن مترو برگرد چوپانی، که ننگی نیست، باور کن در منجلاب شهر پایین رفته ای، پایین ساقط شدی، الاکلنگی نیست، باور کن! تا فرصت برگشتن از این جاده باقی هست برگرد که وقت درنگی نیست، باور کن حیدر جهان کهن
به نام خدا اتاق جنگ! یک اتاق شیشه‌ای با هزاران آدمک آدمک‌ها رنگ رنگ بی‌نمک یا بانمک آدمک‌ها گرم جنگ جنگ و باروت و تفنگ گوش من پر می‌شود از صدای بنگ بنگ! آدمک‌ها زشت‌زشت آدمک‌ها ترسناک باز می‌گیرد ز من دیدنش خورد و خوراک می‌روم تنها جلو نیست با من مادرم لرز در دستان من دود و آتش در سرم می‌شود در این اتاق باز چشمانم کبود رفته‌است از یاد من این که ساعت چند بود! دست من زخمی شده خون من کم می‌شود چهره‌ی خندان من خانه‌ی غم می‌شود "مرتضی دیگر بس است! " این صدای مادر است ای خدا شکرت که باز مادرم پشت در است توی دست مادر است راه حلّ ماجرا کاش با اخم‌اش کند خوب‌ و خوش حال مرا با صدای دلکش‌اش قلب من پر می‌کشد دست از این دسته‌ها دست آخر می‌کشد! حیدر جهان کهن
گیر کرده‌ست غزل لای دلم قافیه نیست کجا در بروم؟... 😁 ؟
شب و خوابی که با ما قهر کرده شب و روز و سحر را زهر کرده
رسید شعر به بن بست واژه های عجیب و ریخت شاعر مجنون ز قیمه ها در ماست!
چرا به راه غریب شما نهادم پای چه شد رفیق تو و مولوی شدم حافظ؟
درونم بلبلی می‌جوشد و گل واژه می سازد و شاید هم خروسی بی‌محل گم کرده ساعت را! 😃
در کوه زاده شد و به شهر پناه برد به دفتر سیمی چهل برگ توی اتاقِ شاعری، با کاغذهای مچاله چه خاک بر سر بود شعر من
نیمه شعبان گذشت و نیمه‌ی راهی هنوز آه ای شعری که در دل داشتم کی میرسی؟!
کفتری دیدم که پر می‌شست آدمی دیدم که دل می‌بست پنجره، چند روزی مانده به تحویل سال گرد و خاک را دیگر تحویل نگرفت... پ.ن: چه مرگش شده شاعر نمی‌تمرگه شاعر با خودممااااا☝️ شاید
آفتاب میاد، بلند شو آدم برفی نشسته با خنده زیر آفتاب برف دور دماغش یواش یواش میشه آب بابام همیشه میگه روز و شبای هفته شبیه برف آب میشه بخوابی زودی رفته می خوام بلند شم از خواب یه کار زیبا کنم یه خنده مثل غنچه روی یه لب وا کنم حیدر جهان کهن @piade63 @piade63 @piade63 https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
«سلام. سروده ای سرودید و چشمه ای از ذوق از وجود حقیر تراوانیدید:» )برادر و استاد حسین ابراهیمی در گروهی پیامی فرستادند و ذوق ما قُل قُل کرد و شد این.) شروع کن تو میتونی پسر هر جا خواب رفتی تو گوش خودت بزن باور کن همه‌ی راها سنگلاخه دیگه کی میخوای پاشی از خواب آخه قصه ی هر کیو خودش مینویسه هر کی ننویسه دهنش سرویسه چن روز مونده از عمری که داری روزای نیومده و رفته رو میشماری؟! زندگی دکمه‌ی برگشت نداره پ.ن: به مرور تکمیلش می‌کنم. حیدر جهان کهن @piade63 @piade63 @piade63 https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
شصت و یک دل من شصت پسر می‌خواهد و فقط دخترکی... این طوری دخترم شصت نفر دست برسینه‌برادر دارد! حیدر جهان کهن سلام‌الله علیها @piade63 @piade63 https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
مرصاد ای تهی‌مانده‌های شر و فساد خارهای نشسته در ره باد خواهران و برادران شغاد انّ ربّنا لباالمرصاد می‌فرستیم، صد مبارک باد بر یل پهلوان‌مان؛ صیاد بخورید آن چه کشت می کردید... حیدر جهان کهن @piade63 @piade63 https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
ریشه‌ی جگر ◀️من وُرد غریبی رَسیه قافله، بِهسه بِی شیون طفلی گله‌ی کفر شِخِهسه (قافله به جای غریبی رسیده است و توقف کرده است و با ناله طفلی لشکر کفر از هم پاشیده است) ◀️هر چند که بعد از عمو عباس نخرد او جِی‌جِی بَیَنش لاله و ری لاله پِکِهسه ( هرچند که بعد از عمو عباس سیر آب نخورد اما جای جای بدنش لاله روی لاله شکفته است) ◀️از وقت رسیین و خرابات نِشَهسه از بس که و ری خار مغیلون جِکِهسه ( از وقت رسیدن به خرابات نشسته است، از بس که روی خار مغیلان دویده است) ◀️خواسِن جگر شیعه کبابابوه امّا از دهسَل ای دهسه سر کار چِتِهسه (می‌خواستند جگر شیعه کباب شود اما سررشته کار از دستشان خارج شده است) ◀️از داغ شقایق یَکِلی سال گذشته از هیبتش اما یکلی کاخ رِمِهسه ( از داغ شقایق خیلی سال گذشته است اما از هیبت او همه‌ی کاخهای ظلم ویران شده است) حضرت سلام‌الله‌علیها امام علیه‌السلام @piade63 @piade63 https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
ورزیده عباس عراقچی که رند است و ظریف گفته‌ست که برجام ندارد تعریف با چنته‌ی پر به گفتگو خواهد رفت خودکار سه چارتا گذارد در کیف پیاده‌روی عباس عراقچی که در کابینه‌ست در هر صورت به آن طرف خوش‌بین است این بار کری هم که نباشد غم نیست امضای ترامپ و کاملا* تضمین است! *کاملا هریس حیدر جهان‌کهن @piade63 @piade63 https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac
پیاده
بزن یحیی... اگر کُر کُر بوه از مرگش هم غُلغُل و پا ویبو اگر موسی و مییون بو، پلیش هم اژدها ویبو (اگر مرد مرد باشد از مرگ او هم-در عالم- غلغله‌ای برپا می‌شود، اگر موسی در میدان باشد، چوب خشک هم اژدها خواهدشد!) خدا خُش گهته بنده‌م بیت تا بنده‌ی کنم سیتو بله، ار بنده بنده‌ی‌شه کنه مثل خدا ویبو (خود خداوند گفته بنده‌ی من باشید تا بندگی شما را بکنم، بله، اگر بنده بندگی کند خداگونه می‌شود.) هزارون جلوه داره هر یکی طوری عیون ایبو یه رو محشر مِنِ خیبر، یه روزم کربلا ویبو (خداوند هزاران جلوه دارد که هر کدام طوری نمایان می‌شود، گاهی محشری در قلعه‌ی خیبر به پا می‌شود و گاهی حماسه‌ی کربلا رقم می‌خورد.) بزن یحیی و او دهست اگر ای دهسَ دهست ره سر ار سر دار بوهه بهزه او داره که تا ویبو (ای یحیی! اگر این دست‌ از دست‌ات رفته با آن دست‌ بزن! سری که روی دار است بهتر از تنی‌ است که-از ذلت- تا می‌شود.) بزن یحیی، اگر حتی، نمونده نا من سینه‌ت بزن ار دهس سس کردی، فلسطین‌ات ولا ویبو (بزن یحیی! حتی اگر نایی در سینه‌ات نمانده، بزن که اگر دستت سست شود، فلسطین‌ات را گم خواهی کرد!) نشوریت ای مسلمونل به جز بی خین، ای خینه که دامن‌گیر دنیاتو همی خین ککا ویبو (ای مسلمانان! این خون-ها- را جز با خون نشویید که اگر جز این باشد، خون برادران مظلوم‌تان دامن‌گیر شما خواهدشد.) بخونیت ای مسلمونل نمازه، ری و ری غزه که افتو ایزنه آخُر، نمازلتو قضا ویبو (ای مسلمانان! نماز را رو به غزّه بخوانید که اگر نخوانید، آفتاب می‌زند و نمازتان قضا می‌شود.) اگر مردی وریسه گوشه‌ای از کِلگه‌ی دنیا و هر قومی و رنگی بویه من ای ایل جا ویبو (اگر مردی از گوشه‌ی این دنیای خرابه قیام کند، از هر رنگ و قومی باشد از اهالی این ایل است.) بیو برنو بیو بازم دلم تنگ بلندیته بدون لول داغت کی زمونه رو به را ویبو (ای برنو بیا که باز دلم برای بلندی و زیبایی‌ات تنگ شده، بیا که بدون لول داغ تو کار روزگار به سامان نمی‌رسد.) حیدر جهان‌کهن @piade63 @piade63 https://eitaa.com/joinchat/1105920033C30c5a941ac