#مدح_امام_علی سلاماللهعلیه
#مرثیه_امام_حسین سلاماللهعلیه
#غدیر
#ولایت_مداری
خاک بودیم و یاعلی گفتیم
جان گرفتیم تا علی گفتیم
ما به ربی که روحمان بخشید
همگی یکصدا علی گفتیم
در قنوت نماز روز ازل
ربنا آتنا علی گفتیم
یا علی ذکر اعظم حق را
مصطفا گفت، ما علی گفتیم
روز خندق همین که جبراییل
نعره زد «لا فتی» علی گفتیم
این علی، من علی ولی خداست
ذکر سبحان ربی الاعلی است
شیر پروردگار شد حیدر
شاه دلدل سوار شد حیدر
قدرت الله عرصههای نبرد
صاحب ذوالفقار شد حیدر
آنکه «فی الفتنه» هست «عین الله»
چشم شیطان درآر شد حیدر
در شب توطئه علیه رسول
یاور جان نثار شد حیدر
مهر و قهر خداست این مولا
قاسم نور و نار شد حیدر
حک کن ای عرش، روی لوح بصر
«ها علی بشر، فکیف بشر»
روز محشر نوشته بر میزان
بغض او کفر، حب او ایمان
میدرخشد چو ماه در محشر
مؤمن مرتضی، علی عنوان
مژده دادند میرود به بهشت
شیعۀ او علی علی گویان
نغمۀ درب جنت است علی
لب حورا به اوست در افشان
در مقام مدیحهخوانی او
جبرئیل است مرغ خوش الحان
حق خدا، حق علی و حق یاهو
وحده لا علی الا هو
مینویسم قیامت است غدیر
محک نار و جنت است غدیر
کافران را شقاوت است و هلاک
مؤمنان را سعادت است غدیر
همچو قرآن به ظالمین ضرر و
شیعه را خیر و برکت است غدیر
شیعه یعنی علی ولی خداست
امتداد رسالت است غدیر
برکهای در دل کویر که نیست
چشمه سار ولایت است غدیر
دین بدون علی کمیت نداشت
وای اگر شیعه اهل بیت نداشت
شیعه باید علی نگر باشد
حیدریوار در خطر باشد
شیعه باید چو مالک و بوذر
دشمن هر چه فتنهگر باشد
شیعه باید سقیفه بازان را
مانع راه و دردسر باشد
شیعه باید شبیه فاطمه بر
رهبر خوشتن سپر باشد
شیعه باید که در دفاع ولی
خود حریف چهل نفر باشد
شیعه با رهبرش وفا دارد
ذکر «نفسی لک الفدا» دارد
نوکر مرتضی شدن خوب است
در وجودش فنا شدن خوب است
قنبرش بودن آرزوی همه است
فضۀ این سرا شدن خوب است
پشت درب غریبی حیدر
یار خیرالنسا شدن خوب است
ای گنه کار شرمسار اینجا
حرِّ کرببلا شدن خوب است
پیکری داد زد ته گودال
پای دین سر جدا شدن خوب است
پیکری داد زد که آه نیا!
برو زینب، به قتلگاه نیا!
#امیر_عظیمی
https://eitaa.com/joinchat/723189809C8387980250
#مدح_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مرثیه_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر سلاماللهعلیه
#مرثیه_حضرت_عباس سلاماللهعلیه
یافاطمه دنیا بدون تو سراب است
خلقت بدون حضرتت نقشی بر آب است
طی زمان بی درک تو، درک عذاب است
عمری که بی تو بگذرد معنا ندارد
هستی انیسی غیر تو زهرا ندارد
از ما به تو محبوبهی داور، ارادت
ای کوثر پیغمبر و حیدر، ارادت
امالائمه حضرت مادر، اردات
تو چیستی، مقصود خلق عالیمنی
تو کیستی، امالحسن، امالحسینی
ای ردّ زهرایی تو محسوس در عرش
با نور تو بوده ملک مانوس در عرش
ذات تو با ذات خدا ممسوس در عرش
تو در حریم کبریایی آبرودار
تو حضرت خیرالنسایی، آبرودار
در خانهی تو چارده گنجینه دیدم
تصویرهایی ناب در آیینه دیدم
حوریه و دستان پر از پینه دیدم
ای حوریه بر سفرهات نانی جوین است
دستاسگردان تو جبرییل امین است
وقتی که تو کفو امیرالمومنینی
هم مرد میدانی و هم خانه نشینی
در خطبه داری ذوالفقار آتشینی
پای دو دست بستهی شیر خداوند
شد دستخالی تو شمشیر خداوند
آخر برای تو در و دیوار شر شد
آتش زبانه زد نوک مسمار شر شد
قنفذ میان کوچه ها اینبار شر شد
یک روز دور تو نبی گرم طواف است
امروز روی بازویت جای غلاف است
افسوس مشتی دیو و دد از تو گذشتند
با ضربهی مشت و لگد از تو گذشتند
ناله زدی: “بابا مدد!” از تو گذشتند
شاخ و برت بشکست، اما ریشه داری
دشمن چه میفهمد که بارشیشه داری
ششماههای در بطن مادر رفت از دست
با میخ بیرون رفته از در رفت از دست
در کربلا شش ماهه اصغر رفت از دست
تیر سهپر باز از ابالفضل آبرو برد
«وامحسنا!» اصغر چه ارثی از عمو برد
#امیر_عظیمی
@poem_ahl
#مدح_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#مرثیه_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#مرثیه_امام_حسین سلاماللهعلیه
دست خدا، دو دست علمدار زینب است
قلب سلیم، یکسره بیمار زینب است
شیعه تمام عمر گرفتار زینب است
عاشق شدن فقط و فقط کار زینب است
هر کس حسین گفت، بدهکار زینب است
زینب نبود، مُحرِم هیئت نمیشدیم
گمراه میشدیم، هدایت نمیشدیم
در کوی یار صاحبقیمت نمیشدیم
این زن نبود، مرد طریقت نمیشدیم
اسلام تکیه داده به دیوار زینب است
سکان به دستِ کشتیِ در خون طپیده او
آثار داغ عشق به پیکر چشیده او
منظورهی نگاه رئوس بریده او
صبر از غمش مدام گریبان دریده او
پر خون شدهست سینه اگر، زار زینب است
بعد از حسین روح دمید انقلاب را
بر دوش خود نشاند غم بیحساب را
با دست بسته حمل نموده عذاب را
بیچاره ساخت عفت این زن حجاب را
خورشید سر برهنه، عزادار زینب است
قامت کمان نمود که یارش بایستد
تا که حسین روی مزارش بایستد
پرچم بلند کرد، شعارش بایستد
حقش نبود شمر کنارش بایستد
آیا اسیر لفظ سزاوار زینب است؟!
ماندن، بدون شمس و قمر، بی ستاره؛ نه
در گوشها نبودن یک گوشواره؛ نه
تنها لباس مندرس پارهپاره؛ نه
چوب یزید روی لب ماهپاره؛ نه
تشت شراب باعث آزار زینب است
بعد از حسین قافله را دید گریه کرد
شادیخصم، هلهله را دید گریه کرد
پای رقیه، سلسله را دید گریه کرد
دور رباب حرمله را دید گریه کرد
کمسو شدهست دیده اگر، تار زینب است
یادش نمیرود بدن اطهر حسین
افتاد از فرس جلوی مادر حسین
خود را رساند زیر کتک در بر حسین
رو بر مدینه کرد سپس خواهر حسین
گفت این حسین غرقهبهخون، یار زینب است
#امیر_عظیمی
@poem_ahl
#مرثیه_حضرت_قاسم سلاماللهعلیه
بنویسید غزل افتاده
جلوه ی حُسن ازل افتاده
بنویسید که از عرش خدا
سیزده ظرف عسل افتاده
بنویسید که از پشت فرس
حسنِ جنگ جمل افتاده
بنویسید سر کشتن او
چقدر بحث و جدل افتاده
نوجوان است ولی بر جانش
چقدر دست اجل افتاده
ننویسید سرش دعوا شد
خاک زیر بدنش دریا شد
ننویسید که زیر سم اسب
سیزده مرتبه جسمش پا شد
ننویسید که پهلویش چون
پهلوی فاطمه ی زهرا شد
ننویسید که قدّ قاسم
به بلندی قد سقّا شد
با اشاره بنویسید فقط
باز هم قامت آقا تا شد
#امیر_عظیمی
@poem_ahl
#مرثیه_امام_عسکری سلاماللهعلیه
#مناجات_با_امام_زمان سلاماللهعلیه
#مرثیه_امام_حسین سلاماللهعلیه
باز هم می شود حسینیه
وسعت قلب درد پرورتان
سامرایی شدیم و می گوییم
تسلیت، تسلیت امام زمان
تسلیت ای به درد ها مأنوس
تسلیت ای بَقیَّة الزَّهرا
بیت الاحزان سینه ات اینبار
پُر شده از مصیبت بابا
این حسن ها چقدر مظلومند
این غریبی ز قبرشان حاکیست
این حسن ها عجیب مادری اند
از همین رو قبورشان خاکی است
دشمنان خبیث این دو حسن
قلب شان را به زهر آغشتند
آتش افکنده اند در دلشان
هر دو را آه، خون جگر کشتند
یابن زهرا ببین ز سوزش زهر
پدرت مثل بید می لرزد
دم آخر درون کاسه ی آب
جان مولا! چه دید می لرزد
دید دور از حضور یک سقّا
در حرم حرف قحطی آب است
دید در قتلگاه، بین دو نهر
لب جدش حسین بیتاب است
پدرت، لحظه های آخر عمر
آب از دست پاکتان نوشید
دم آخر پسر نداشت حسین
تشنگی از گلوش می جوشید
قاتلش با لگد به پهلویش
صورتش را به خاک ها چسباند
روی جسمش نشست آن ناپاک
خنجرش را به گردنش که نشاند...
با یکی نه، دوازده ضربه
ناله ی مادری به گوش رسید
خواهری از فراز تل نالان
سمت گودی قتلگاه دوید
#امیر_عظیمی
@poem_ahl