eitaa logo
اشعار اهل‌بیت علیهم‌السلام
271 دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
0 فایل
🔰اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکُمْ یٰا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ 💠 اگر شعر خوبی روزیتون شد و ازش خوشتون اومد بفرستید: @abes80
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیها سامان من اگر به هم این گونه خورده است آرامش مرا غم هجر تو برده است دیروز تا کنون چقدر خورده ام زمین از دخترت بپرس دقیقاً شمرده است زینب اگر نبود علی نیز مرده بود داغت مرا به موج هلاکت سپرده است از آن شبی که جسم تو را دفن کرده ایم طفلک حسین لقمه غذایی نخورده است دور و بر لب حسنم سرخ و زخمی است از بس که بغض کرده و دندان فشرده است خیره شده به نقطه ای و گریه میکند آن روز را هنوز ز خاطر نبرده است مقداد صبح آمد و میگفت یاعلی فهمیدم از چه بود که یار تو مرده است اینها و نبش قبر تو؟ هیهات فاطمه آسوده باش شوهر تو که نمرده است قنفذ ز مالیات شنیدم معاف شد این ها همه ز کشتن تو آب خورده است @poem_ahl
سلام‌الله‌علیها دست نوازشش دگر از کار مانده است بر بازویش مدال غم یار مانده است با اینکه نا ندارد و قامت کمان شده چون کوه پشت حیدر کرار مانده است هر شب برای غربت و مظلومی علی تا صبح گریه کرده و بیدار مانده‌است حالش وخیم تر شده از حرص و جوشها غصه زیاد خورده که بیمار مانده است زینب حریف آن همه خونریزی اش نشد در کار این مریضه پرستار مانده است از نحوه قدم زدنش حدس میزنم چشمان ضرب دیده او تار ماندهاست کمتر شده تورم پلکش ولی هنوز بر پیکرش جراحت بسیار مانده است هر ثانیه تنفس او کند میشود بد جور در میان در انگار مانده است از پارگی پیرهنش چند رشته نخ با رنگ سرخ بر نوک مسمار مانده است ای فضه لا اقل تو جواب مرا بده این جای پای کیست به دیوار ماندهاست؟ @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه آمدم تا که از این وضع نجاتم بدهی از عذابت برَهانی و براتم بدهی تو غنی هستی و من از همه محتاج ترم مستحق نیستم آیا که زکاتم بدهی ؟ کرم توست که آورده مرا تا اینجا پس فقط دست خود توست ثباتم بدهی دیدی این نفس چه بازیچه‌ ی شیطانم کرد؟! آمدم خاتمه‌ای بر هَمَزاتم بدهی خیلی از سختی جان کندن خود می‌ ترسم دارم امّید نجات از سَکَراتم بدهی تو اگر اشک دهی گریه کنم نذر حسین چه نیازی ‌ست دگر آب حیاتم بدهی قصه‌ ی زندگی‌ ام را برسان تا این که مرگ را در سفری به عتباتم بدهی @poem_ahl
سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیه ای از سفر رسیده که مهمان دختری اول بگو مرا کی ازاین شهر می بری؟ مثل کبوتری که به او سنگ می زنند از ضرب تازیانه ندارم دگر پری جای تعجب است که من زنده مانده ام هرکس که دیده گفته عجب طفل لاغری از قول من بگو به عمو بعد مردنم باید برای غسل من آبی بیاوری موی سفید و قد کمان و رخ کبود حالا مرا ببین و بگو شکل مادری خود را برای مقدمت آماده کرده ام چه گوشواره ای چه لباسی چه معجری هفده سوار دور و برت دیده ام به نی اما تو بین آن همه زخمی ترین سری لب های چاک خورده تو حرف می زند تقصیر چوب بوده چنین سرخ و پرپری قدری از این محاسن خاکستری بگو غیر از تنور نیست مگر جای بهتری مانند رگ رگ تو دلم ریش ریش شد جانم فدای تو، چه گلویی چه حنجری @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیها ای آشناترین چه غریبانه می روی مخفی ز چشم شهر ز کاشانه میروی ما که بنای دوری از هم نداشتیم بانوی خانه بی علی از خانه می روی آخر هم آرزو به دل زینبین ماند گیسوی طفل را نزدی شانه، می روی بودی کبوتر و به پرستو بدل شدی هم زود، هم کبود از این لانه می روی گر چه مرا نبردی و تنها گذاشتی راحت شدی از آن همه دردی که داشتی امشب که غسل دادم و شستم تن تو را فهمیدم از چه نای نفس هم نداشتی فهمیدم عاقبت که چرا موقع نماز هر بار بین سجده گل لاله کاشتی فهمیدم عاقبت که چرا پیش محرمت یک لحظه معجر از سر خود بر نداشتی غسل به زیر پیرهنت باورم نشد زخمی که بود بر بدنت باورم نشد دیدم هنوز هم اثر تازیانه ها مانده به جای جایِ تنت باورم نشد این که چه کرد ضربه مسمار با تو تا... ...امشب که خون شده کفنت باورم نشد ای وای از غم تو و احوال شوهرت یکّی دو تا که نیست جراحات پیکرت زنده شدند خاطره ها پیش چشم من وای از به خاک خوردن تو پیش دخترت با ضربه ای که خورد به پهلویت عاقبت از دست رفت غنچه نشکفته پرپرت @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه هرچه از دست تو اى دوست به ما غم برسد چونكه نيكوست الهى كه دمادم برسد پسر خير كثيرى همه چيزت خير است از سرم نيز زياد است اگر كم برسد تا كه در تربت تو داروى هر دردى هست چه نيازى ست كه از غير تو مرهم برسد دستمان از همه كوتاه كه شد مى گوئيم دستمان كاش به حاشيه‌ی پرچم برسد نوكرى نزد تو ارث پدرم بود حسين بايد اين ارثيه دست پسرم هم برسد هرگز از رونق بازار غمت كم نشود بگذاريد فقط ماه محرّم برسد!! دوزخ از اشك عزاى تو شود باغ بهشت اين چه فيضى ست كه حتى به جهنم برسد آن قدَر فاطمه در روز جزا نوحه كند كه بعيد است به پيغمبر اكرم برسد ته گودال هم انگار به فكر همه اى به يكى سر... به يكى حلقه‌ی خاتم برسد @poem_ahl