eitaa logo
اشعار اهل‌بیت علیهم‌السلام
206 دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
0 فایل
ا ﷽ ا اگر شعر خوبی روزیتون شد و ازش خوشتون اومد به این شناسه بفرستید: @abes80
مشاهده در ایتا
دانلود
صلی‌الله‌علیه‌وآله صلی‌الله‌علیه‌وآله صلی‌الله‌علیه‌وآله سلام‌الله‌علیها گیسوی تو برای پریشان شدن بس است چشم ات برای سر به بیابان شدن بس است دلدار اگر تویی به خدا که برای ما بیدل‌ترین قبیله ی دوران شدن بس است هر روز پای "یار" قَبا چاک می زنیم کِی گفته ایم پاره گریبان شدن بس است از خیل معجزات تو، یک مهربانی ات کُفّار را برای مسلمان شدن بس است قدری ز دستپُخت خدیجه به ما بده نانش برای بوذر و سلمان شدن بس است مبعوث می شوی که بگویی به ابتران دختر برای کوثرِ قرآن شدن بس است تدریس نکته های ولایت شناسی ات ما را برای طفل دبستان شدن بس است تو آمدی نشان بدهی راه و چاه چیست آئینه دار پرتو خورشید و ماه کیست قرآن بخوان که سینه به سینه صدا شویم از گورهای جهل ابوجهل، پا شویم قرآن بخوان که با نفحات بهشتی ات قدری عوض شویم، کمی با خدا شویم این دست ها به شوق قنوتت بلند شد تا تکّه ای ز پازِل این "ربّنا" شویم بالی برای پر زدن ما درست کن تا جبرئیل های مقیم حرا شویم همراه چار قبله ی توحید آمدی تا بندگان کعبه ی آل عبا شویم بر روی شانه ات بنشینیم لحظه ای لبخند شاد کودکی کوچه‌‌ها شویم پُشت در حریم تو از اولیا پُر است ای کاش بین آن همه ما نیز جا شویم فردای حَشر منصبمان پادشاهی است امروز اگر قرار بر این شد گدا شویم فانوسِ راه را به یدالله داده ای می خواستی که با علی ات آشنا شویم یک هشتم عدس به علی عشق داشتن گفتی که کافی است ز آتش رها شویم ما را علی علیِ تو اینجا کشانده است پائین پای غار حرایت نشانده است بال ملک کجا و بلندای بام تو از کهکشان بُرون زده حدِّ مقام تو ای کعبه ی نگاه تو صدها بِلال ساز "قبله"، نماز خوانده به بیتُ الحرام تو ذکر مدام اهل وِلا یا محمد است جان تمام شیعه به قربان نام تو اما تو آمدی که بگویی علی که بود این داستان نهفته شده در قیام تو "هرکس علی شناخت،خدا را شناخته" این بود جانِ مطلب و اصلِ پیام تو معراج هم اگر بروی، دردِدل کنی جز مرتضی کسی نشود هم کلام تو "یا اهل بیت پاکِ خداوند لایزال" هر ثانیه شنیده شد این اَلسَّلام تو یک نیمه ی تو "فاطمه" شد، آن یکی "علی" حالا بگو که سجده کنم بر کدام تو!؟ طبق حدیث قدسی لولاک..،گفته اند: زهراست مقتدای "علی" و امام "تو" از نور این دو، پرتوِ قرآن  درست شد با "مرتضی" و "فاطمه" ایمان درست شد سرمایه ی محبت زهراست دینمان یعنی که فاطمه است دلیل یقینمان او بانی تفاخُر حق بر ملائکه است: "او فاطمه است،بنده ی خلوت گُزینمان" در حشر او سواره و باقی پیاده اند آن بی مثال بانوی بالا نشینمان در دست فاطمه است کلید دَر جَنان از باغ های اوست بهشتِ بَرینمان حوریّه ای که با دمِ اُمّید بخش خویش هجده نفس رسیده به داد زمینمان آن مادری که صبح قیامت یکی یکی با مِهر مادرانه کُنَد دست چینمان باید کسی شبیه علی همسرش شود آئینه دار جلوه ی پیغمبرش شود امّا پس از تو حرمت حیدر شکسته شد آیه به آیه سوره ی کوثر شکسته شد دیگر کسی به عترتتان اعتنا نکرد این نخل ریشه دار تناور شکسته شد در کوچه راه فاطمه ات سَد شد ای پدر در کوچه گوشواره ی دختر شکسته شد سیلی چنان به صورت زهرای تو گرفت آورده‌اند گونه ی مادر شکسته شد آتش به جان لانه ی آل نبی زدند بال و پر کبودِ کبوتر شکسته شد او را چنان زدند که "مسمار" سرخ شد او را چنان زدند که "در" سرشکسته شد ما در عزای دختر تو گریه می کنیم عُمْری برای دختر تو گریه می کنیم @poem_ahl
صلی‌الله‌علیه‌وآله صلی‌الله‌علیه‌وآله صلی‌الله‌علیه‌وآله سلام‌الله‌علیه نور تو گر نبود مسلمان نمی شدم بر سفره ی کریم تو مهمان نمی شدم لطف محمدی تو بر من مقام داد ورنه ز نسل حضرت سلمان نمی شدم اصلا اگر دعای تو پشت سرم نبود بر خانواده ی تو ثناخوان نمی شدم من از عنایت تو که بهره نداشتم گر دوستدار عترت و قرآن نمی شدم حرف از خدا زدی تو، ولی گر علی نبود هرگز مطیع و گوش به فرمان نمی شدم قُمْ یا رسول صوت جلی را شروع کن قرآن بخوان و مدح علی را شروع کن قرآن بخوان که بی خبران را خبر کنی بر قلب سنگ، با سخن خود اثر کنی قرآن بخوان، زجهل، خلایق رها شوند روشن فضای ظلمت محض بشر کنی قرآن بخوان و در دل مردم نمک بریز تا اینکه دوستان خدا بیشتر کنی قرآن بخوان بشارت و انذار کن رسول قرآن بخوان که شام جوانان سحر کنی قرآن بخوان، به جلوه ی تو سجده می کنند سنگ و گیاه چونکه ز هر جا گذر کنی عرش است محو خواندن آیات تو رسول ای عقل کل، عقول همه مات تو رسول دارایی ام تمام برایت نوشته شد جان من از ازل به فدایت نوشته شد دل آفریده شد که گرفتارتان شود این دل اسیر آل عبایت نوشته شد "غیر از علی به قلب تو کس نیست و" همین... ...بر جای جای غار حرایت نوشته شد باران نور آیه سر مردمان چکید تا جبرئیل و وحی به پایت نوشته شد این آیه ها نبود که گمراه می شدیم تو آمدی کتاب هدایت نوشته شد امشب سر تو تاج نبوت گذاشتند در زیر پات کرسی عزت گذاشتند از این به بعد یاور تو مرتضی علیست تنها امیر لشکر تو مرتضی علیست بین عشیره دست به دوش علی گذار برگو فقط برادر تو مرتضی علیست پروردگار عزوجل امر کرده است همسر برای دختر تو مرتضی علیست او بی تو، تو بدون علی، نه نمی شود روح میان پیکر تو مرتضی علیست در هر کجای عرش خدا دیدی ای رسول هر جا روی برابر تو مرتضی علیست اول نماز خوانده به پشت سرت علیست وحی خدا علیست، پیام آورت علیست @poem_ahl
صلی‌الله‌علیه‌وآله صلی‌الله‌علیه‌وآله صلی‌الله‌علیه‌وآله آیه آیه همه جا عطر جنان می آید وقتی از حُسن تو صحبت به میان می آید جبرئیلی که به آیات خدا مانوس است بشنود مدح تو را با هیجان می آید می رسی مثل مسیحا و به جسم کعبه با نفس های الهی تو جان می آید بسکه در هر نفست جاذبهٔ توحیدی ست ریگ هم در کف دستت به زبان می آید هر چه بت بود به صورت روی خاک افتاده ست قبلهٔ عزت و ایمان به جهان می آید نور توحیدی تو در همه جا پیچیده ست از فراسوی جهان عطر اذان می آید عرش معراج سماوات شده محرابت ملکوتی ست در این جلوهٔ عالم تابت خاک از برکت تو مسجد رحمانی شد نور توحید به قلب بشر ارزانی شد خواست حق، جلوه کند روشنی توحیدش قلب پر مهر تو از روز ازل بانی شد ذکر لب های تو سرلوحهٔ تسبیحات است عرش با نور نگاه تو چراغانی شد سیره ات نور، روایات و صفاتت همه نور نورت آئینهٔ آئین مسلمانی شد به سراپردهٔ اعجاز و بقا ره یابد هر که در مذهب دلدادگی ات فانی شد خواستم در خور حسن تو کلامی گویم شعر من عاقبتش حسرت و حیرانی شد ای که مبهوت تو و وصف خطی از حسنت عقل صد مولوی و حافظ و خاقانی شد «در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد» جنتی از همهٔ عرش فراتر داری تو که در گلشن خود سورهٔ کوثر داری دیدن فاطمه ات دیدن وجه الله است چه نیازی ست که تا عرش قدم بر داری جذبهٔ چشم تو تسخیر کند عالم را در قد و قامت خود جلوهٔ محشر داری عالم از هیبت تو، شوکت تو لبریز است اسداللهی چون حضرت حیدر داری حسنین اند روی دوش تو همچون خورشید جلوهٔ نورٌ علی نور، مکرر داری اهل بیت تو همه فاتح دل ها هستند روشنی بخش جهان، قبلهٔ دنیا هستند ای که در هر دو سرا صبح سعادت با توست رحمت عالمی و نور هدایت با توست چشم امید همه خلق و شکوه کرمت پدر امتی و اذن شفاعت با توست با تو بودن که فقط صِرف مسلمانی نیست آن که دارد به دلش نور ولایت، با توست بی ولای علی این طایفه سرگردانند دشمنی با وصی ات، عین عداوت با توست باید از باب ولای علی آید هر کس در هوای تو و در حسرت جنت با توست سالیانی ست دلم شوق زیارت دارد یک نگاه تو مرا بس، که اجابت با توست کاش می شد سحری طوف مدینه آنگاه نجف و کرب و بلا و حرم ثارالله @poem_ahl
صلی‌الله‌علیه‌وآله صلی‌الله‌علیه‌وآله راندم ز جبين جلوه دنیای دنی را تا درک کنم آرزویی ناشدنی را سرخ آمدم از وادی بطحا که ببینم سودا زده آن گنبد سبز چمنی را این عطر کدامین گل خوشبوست که کرده است دیوانۀ دیوانه اویس قرنی را آن چیست در این شمع که خوش کرده به هم جمع عدل علوی را و سخای حسنی را دفن است در این شهر چه رازی که بقیعش خون کرده دل سنگ عقیق یمنی را چشمان تو دریاست بگو تا به چه ترتیب معنی کنم این سوره مکی، مدنی را از جذبۀ معراج تو ای خواجه لولاک موسی نکند دعوی "ربّ اَرنی" را تاثیر نسیم خوش انفاس شما بود عیّاض رها کرد اگر راهزنی را در اوج گدایی غنی از عشق تو هستیم رحمت کن و دریاب فقیران غنی را @poem_ahl
صلی‌الله‌علیه‌وآله صلی‌الله‌علیه‌وآله سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیها با شمایم با شما، ای عشقتان ایمان من! اسمتان ذکر من است و حرفتان قرآن من دستبوسم،کاسه لیسم ،خانه زادم ،نوکرم غیر ازین‌ها نیست در پیش شما عنوان من شیعه ای از خاک ایرانم مزاحم میشوم مثل سلمانت صدایم میکنی سلمان من؟! رحمت للعالمینی رحم کن بیچاره ام جان زهرا دست لطفی هم بکش بر جان من من از آن مرد یهودی کمترم آقای من؟؟ کاش میشد با علی باشی شبی مهمان من من بمیرم در احد با سنگ دندانت شکست چون اویس ای کاش امشب بشکند دندان من "اشهد اَنَّ علیّا حُجَّتُ الله" از تو بود تو علی دادی به من،او شد سرو سامان من دست‌پخت فاطمه مارا مسلمان کرده است بوی زهرا میدهد از برکت تو نان من رفتن تو میشود آغاز غمهای علی بوی آتش میدهد این دیده ی گریان من @poem_ahl