eitaa logo
« پُرسانــــــــــــــ پُرسانــــــــــــــ » «...ن‌...»
27 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
22 فایل
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم انا اعطیناک #الکوثر فصل لربک #وانحر ان شانئک هو #الابتر قرآن،حدیث،دعا،احکام،متن،شعر،و... (جهان، انقلاب اسلامی، ولایت فقیه) پُرسان‌پُرسان تا آسمان
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام الله این زندگی سیاسی؛ [علیه‌السلام] است به طور خلاصه، این بزرگوار در دوران بیست سال امامت پُربار خود دانشِ دین را گسترش داد، حکمت و درس قرآن و احکام را به همه جا رساند، داعیه‌ی تشیّع را که داعیه‌ی حکومت اسلامی و تشکیل ولایت علوی است به همه جا فرستاد و نفوذ داد، مردم زیادی را به خود متوجّه کرد، دشمنان خودش را سرشکسته و منکوب کرد، دوستان خودش را متشکّل کرد و سنگ بنایی در اسلام نهاد که مبنای بسیاری از کارهای بعدی و تلاشها و فعّالیّتها و خدمات عظیم و گران‌بهای بعدی بر همان سنگ زاویه قرار گرفت و زمینه را آماده کرد برای دوران امامت [علیه السّلام] بالاخره هم هشام طاقت نیاورد و این بزرگوار را با زهر به شهادت رساند خداوند متعال ما را از یاران و از پیروان این بزرگوار و خاندان مطهّر قرار بدهد ۱۳۶۱/۰۷/۰۲
به‌نام الله در پایانی تظاهرات محکومیت و هتاکان به مقدسات دینی که در سراسر کشور برگزار شد، آمده است: وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ ❌ …در این حادثۀ دردناک جسارتی بزرگ صورت گرفت و آن نابخشودنی به است، که عده‌ای مزدور در فضای یله و رهای مجازی به قرآن جسارت کردند؛ ضمن تأکید بر لزوم اقدام عاجل مسئولان در سالم‌سازی ، این اقدام سخیف و زشت را به شدت محکوم نموده و با عذر خواهی از محضر خداوند متعال عرض می‌کنیم؛ آن‌ها فکر می‌کنند با آتش‌زدن قرآن می‌توانند نور آن را خاموش سازند!!! ولی همان‌گونه که ابوسفیان‌ها و ابوجهل‌ها نتوانستند از نورانیت قرآن بکاهند، این تفاله‌های استکبار نیز به حکم آیۀ: يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ نخواهند توانست ذره‌ای از عظمت قرآن کم کنند ما با تمام وجود اعلام می‌کنیم تا جان در بدن داریم از قرآن و علیهم‌السلام و جدا نخواهیم شد و همچنان ادامه‌دهندۀ راه نورانی و بوده و دشمنان را در رسیدن به اهداف پست و پلید خود ناکام خواهیم گذاشت 🍃 🇮🇷 🍃 🇮🇷 🍃
بالاخره از هدایت قوم مایوس شد و فهمید که دیگر کسی نمی‌آورد و حتی ممکن است مومنین نیز سست بشوند و بلغزند بنابراین به خدای خود شکایت کرد ،مردم را نفرین کرد و فرمود: پروردگارا احدی از مشرکین را بر روی زمین باقی مگذار اگر ایشان را باقی گذاری بندگانت را گمراه می‌کنند و جز ستمکار، از ایشان زاییده نمی‌شود نازل شد و گفت: تمام این قوم هلاک می‌شوند اما تو یک کشتی بساز تا وقتی آب از زمین می‌جوشد و باران از آسمان می‌بارد، در هنگام تو و کسانی که ایمان آورده‌اند در کشتی می‌نشینید و نجات می‌یابید و دیگران به هلاکت می‌رسند خداوند نیز زن‌ها را به مدت ۴۰ سال عقیم کرد تا فرزندی به دنیا نیاورند و در هنگام طوفان هیچ کودک معصومی در میان کفار وجود نداشته باشد همه کفار بزرگسال و دارای عقل و شعور بودند و حجت الهی بر آنان تمام شده بود به دستور جبرئیل حضرت هسته های خرما را در زمین کاشت، وقتی از آنها درخت‌های نخل روییدند و رُشد کردند و میوه آوردند دوباره هسته‌های آنها را کاشت در این مدت مشرکان نوح را مسخره می‌کردند اما بالاخره آن حضرت با راهنمایی جبرئیل و با کمک پسرهایش سام و حام در مدت دو سال یک کشتی ساخت چون حضرت نوح اولین چوب را برداشت جبرئیل گفت: به نام صلی‌الله‌علیه و آله و چون دومین چوب را برداشت جبرئیل گفت: به نام علیه‌السلام و چون چوب سوم را برداشت، جبرئیل گفت: به نام علیه‌السلام به همین ترتیب جبرئیل نام مبارک ۱۴ معصوم را ذکر نمود حضرت نوح وقتی اولین میخ را کوبید ناگهان نوری ظاهر شد نوح پرسید این چیست؟ جبرئیل گفت: نور حضرت‌محمد صلی‌الله‌علیه و آله است این اتفاق ۱۳ بار دیگر تکرار شد و نور چهارده معصوم طالع گردید مشرکین وقتی سازی نوح را در خشکی می‌دیدند به تمسخر می‌گفتند: در سال کم آبی و در بیابان کشتی می‌سازی؟! آیا میخواهی به آسمان بروی و... حضرت نوح این تمسخرها را تحمل میکرد و سخنی نمی‌گفت... وقتی مشرکین متوجه شدند که استهزای آنها اثری در اراده حضرت نوح ندارد نقشه دیگری کشیدند آنها شب ها حمله می‌کردند و آنچه را حضرت نوح ساخته بود خراب می‌کردند حضرت نوح به خداوند شکایت کرد و خداوند سگی را مامور نگهداری از کشتی کرد جوری که دیگر مشرکان نتوانند به کشتی آسیب برسانند وقتی کار ساختن کشتی به پایان رسید حضرت نوح تمام مومنین و یک جفت از تمام جانداران روی زمین را سوار کشتی کرد آنگاه به پسرش کنعان که از مشرکان بود فرمود: با ما سوار شو و از کافرین نباش وگرنه غرق می‌شوی کنعان پاسخ داد: اگر سیل بیاید من به بالای کوه میروم و جریان آب به من نمی‌رسد حضرت نوح فرمود: امروز هیچ قدرتی نمی‌تواند جلوی عذاب الهی را بگیرد هیچکس جان سالم به در نمی‌برد مگر کسی که خداوند به او رحم کند بالاخره باران شروع شد و به زودی سیل به راه افتاد تمام زمین را آب فرا گرفت و را به حرکت درآورد کنعان به بالای کوهی پناهنده شد، آب بالا و بالاتر رفت و به زانوی پسر رسید حضرت نوح دلش سوخت و عرض کرد: خدایا او پسر من است و وعده تو حق است، خداوندا وعده کردی که من را نجات دهی خداوند در پاسخ به او فرمود: این پسر از تو نیست، او دارای کرداری ناشایست است تو را اندرز می‌دهم که نادان نباشی آن گاه موجی آمد و پسر را غرق کرد بازهم بالا و بالاتر رفت و ۸۰ متر از مرتفع ترین کوه های زمین گذشت پس از چهل شبانه روز به فرمان خداوند باران قطع شد و فرو نشست کشتی نوح بر فراز کوه جودی قرار گرفت و مسافرین آن سالم از کشتی پیاده شدند صفحه ۲ از ۲ صفحه