:-:
#اسلام چیست؟
بهچه کسی #مسلمان میگویند؟
اسلام؛
تسلیم خدا بودن، و سر به فرمان شرایع و احکام او داشتن است.
بنابراین، اسلام در زمان #آدم(ع)؛
تسلیم خدا بودن، و سر به فرمان شریعت او داشتن است، و مسلمان آن زمان کسی بوده که تسلیم خدا و شریعت نازل بر آدم (ع) بوده است.
این تسلیم بودن، متضمن تسلیم شدن در برابر آدم (ع)، که برگزیده خدا و حامل شریعت عصر خود بوده، نیز، می باشد.
اسلام در زمان #نوح(ع) نیز، تسلیم خدا بودن، و سر به فرمان شریعت او داشتن، و پیروی از نوح به عنوان پیامبر مرسل خدا، و ایمان به شریعت پیشین آدم (ع) بوده است.
و مسلمان کسی بوده که به همه آنچه گفته شد ایمان داشته است.
اسلام در زمان #ابراهیم(ع) نیز؛
تسلیم خدا بودن، و سر به فرمان شریعت نوح داشتن، و پیروی از ابراهیم (ع) به عنوان پیامبر مرسل خدا، و ایمان به انبیاء و رسولان پیشین تا آدم(ع) بوده است.
در عصر #موسی(ع) و #عیسی(ع) نیز، این چنین بوده است.
و نیز در زمان #خاتمانبیا(ص)،
اسلام همان است که در گذشته بوده، و حدّ آن اقرار به زبان، یعنی گفتن شهادتین؛ میباشد.
اشهد ان لا اله الا الله
اشهد انّ محمداً رسول الله
چنین اقرار زبانی ، لازمهاش آن است که؛ هیچ یک از ضروریات دین از عقاید و احکام، و نبوت انبیای پیشین که در قرآن کریم آمده، انکار نگردد
یعنی؛
آنچه که مورد اتفاق همه مسلمانان است و آن را از اسلام میدانند، نباید انکار شود.
مانند:
وجوب نماز و روزه و حج، و حرمت شراب خواری و گرفتن ربا و ازدواج با کسانی که ازدواج با آنان حرام است، و امثال آن از چیزهائی که همه مسلمانان حکم آن را میدانند، نباید مورد انکار قرار گیرد.
#عقاید_اسلام_در_قرآن
جلد ۱ صفحه ۱۸۹ و ۱۹۰
علامه سیدمرتضی عسکری
ترجمه فارسی
:_:
#اسلام چیست و به چه کسی #مسلمان می گویند❓
💠 اسلام: #تسلیم_خدا_بودن، و سر به فرمان شرایع و احکام او داشتن است.
▫️بنابراین، اسلام در زمان #آدم(ع): تسلیم خدا بودن، و سر به فرمان شریعت او داشتن است، و مسلمان آن زمان کسی بوده که تسلیم خدا و شریعت نازل بر آدم(ع) بوده است.
این تسلیم بودن، متضمن تسلیم شدن در برابر آدم(ع)، که برگزیده خدا و حامل شریعت عصر خود بوده، نیز، می باشد.
◾️اسلام در زمان #نوح(ع) نیز، تسلیم خدا بودن، و سر به فرمان شریعت او داشتن، و پیروی از نوح به عنوان #پیامبر مرسل خدا، و ایمان به شریعت پیشین آدم (ع) بوده است.
و مسلمان کسی بوده که به همه آنچه گفته شد ایمان داشته است.
▫️اسلام در زمان #ابراهیم(ع):
تسلیم خدا بودن ، و سر به فرمان شریعت نوح داشتن، و پیروی از ابراهیم(ع) به عنوان پیامبر مرسل خدا، و ایمان به انبیاء و رسولان پیشین تا آدم(ع) بوده است.
◾️در عصر #موسی(ع) و #عیسی(ع) نیز، این چنین بوده است.
▫️و نیز در زمان #خاتم_الانبیاء(ص)،اسلام همان است که در گذشته بوده، و حدّ آن اقرار به زبان، یعنی گفتن #شهادتین:
اشهد ان لا اله الا الله،
و اشهد انّ محمداً رسول الله می باشد.
🔻چنین اقرار زبانی، لازمه اش آن است که:
هیچ یک از ضروریات دین از #عقاید و #احکام، و #نبوت انبیای پیشین که در #قرآن_کریم آمده، انکار نگردد، یعنی:
آنچه که مورد اتفاق همه مسلمانان است و آن را از اسلام می دانند، نباید انکار شود، مانند:
وجوب #نماز و #روزه و #حج، و حرمت #شراب_خواری و گرفتن #ربا و #ازدواج با کسانی که ازدواج با آنان حرام است، و امثال آن از چیزهائی که همه مسلمانان حکم آن را می دانند، نباید مورد انکار قرار گیرد.
📚 #عقاید_اسلام_در_قرآن ج ۱ - ص ۱۸۹ و ۱۹۰
#علامه_عسکری
بهنام الله
#داستان #حضرت_نوح علیهالسلام
حضرت #نوح در نزدیکی رود فرات و در قسمت غرب #کوفه در دهکدهای زندگی میکرد
منزل او جایی بود که الان #مسجدکوفه در آنجا قرار دارد
شغل حضرت نوح نجاری بود
او از کودکی به #خداوند یگانه #ایمان داشت و مردی درستکار و #راستگو و شریف بود
در آن زمان مردم در انواع فسق و فجور بودند و خداوند صاحب نعمات را از یاد برده بودند
#کفر میورزیدن و کفران نعمت میکردن
حضرت نوح از آنان کناره میگرفت و زندگی را به تنهایی میگذرانید
روزی #جبرئیل از طرف خداوند فرود آمد و به او گفت:
چرا از مردم کناره گرفتهای؟
حضرت نوح پاسخ داد:
چون آنها بُت میپرستند و کارهای زشت انجام میدهند، از آنها کناره گرفتهام
جبرئیل گفت:
چرا آنها را از کارهای زشت و بت پرستی نهی نمیکنی؟
نوح جواب داد:
میترسم مرا بکشند
جبرئیل گفت:
من جبرئیل، فرستادهی خدا به سوی تو هستم
تو به پیامبری برگزیده شدهای و من برای تو چند خلعت آوردهام:
خلعت #صبر،
خلعت #یقین،
خلعت #نصرت و...
حضرت نوح قوت قلب یافت و به شهر بازگشت
تصادفاً آن روز #عید بود و مردم به صحرا رفته و بتهایشان را با خود برده بودند
حضرت نوح نزد آنها رفت و با صدای بلند #لاالهالاالله گفت
با بلند شدن نام خداوند تمام بتها سرنگون شدند و تمام آتش ها نیز خاموش گشتند
سر دسته های قوم جمع شده و آنقدر حضرت نوح را کتک زدند که او بیهوش شد
سپس او را در نمدی پیچیدن و در خانهاش انداختند
حضرت نوح دو همسر داشت
نام یکی از آن ها #عموره بود که همان روز به او #ایمان آورد
پدرش وقتی فهمید دخترش ایمان آورده، او را تهدید به مرگ کرد، اما دختر بر اعتقاد خود پایداری ورزید
در نتیجه پدرش اورا زندانی کرد و چند روز بدون آب و غذا گذاشت تا بمیرد
پس از چند روز که در زندان را باز کردند تا جسد زن را بردارند او را زنده و با نشاط یافتند
از او پرسیدند:
چه کسی به تو کمک کرد؟
زن پاسخ داد:
خدای نوح مرا حفظ فرمود
اما زن دیگر نوح کافر باقی ماند و ایمان نیاورد
سرانجام هم همراه سایر مشرکان به هلاکت رسید
حضرت نوح ۹۵۰ سال در میان قومش تبلیغ #رسالت نمود
اما تعداد کسانی که به او ایمان آوردند بسیار کم بود!
تعداد آنها رو هشت نفر تا هشتاد نفر گفتهاند
حضرت نوح در این مدت بارها شکنجه شد، به طوری که خون از بدنش جاری میشد و بیهوش بر روی زمین میافتاد، دشنام شنید، زجرها دید و جوری که گاهی لباسش را انقدر دور گردنش میپیچیدند تا خفهاش کنند
اما خداوند او را شفا میداد و وی به تبلیغ رسالت خود ادامه میداد
هنگامی که پیرمردان قوم مرگ خود را نزدیک میدیدند به فرزندان خود وصیت میکردند که مبادا به نوح ایمان بیاورند
آن ها نیز همین وصیت را به فرزندانشان میکردند
صفحه ۱ از ۲ صفحه
بالاخره #حضرت_نوح از هدایت قوم مایوس شد و فهمید که دیگر کسی #ایمان نمیآورد و حتی ممکن است مومنین نیز سست بشوند و بلغزند
بنابراین به خدای خود شکایت کرد ،مردم را نفرین کرد و فرمود:
پروردگارا احدی از مشرکین را بر روی زمین باقی مگذار اگر ایشان را باقی گذاری بندگانت را گمراه میکنند و جز ستمکار، از ایشان زاییده نمیشود
#جبرئیل نازل شد و گفت:
تمام این قوم هلاک میشوند
اما تو یک کشتی بساز تا وقتی آب از زمین میجوشد و باران از آسمان میبارد، در هنگام تو و کسانی که ایمان آوردهاند در کشتی مینشینید و نجات مییابید و دیگران به هلاکت میرسند
خداوند نیز زنها را به مدت ۴۰ سال عقیم کرد تا فرزندی به دنیا نیاورند
و در هنگام طوفان هیچ کودک معصومی در میان کفار وجود نداشته باشد
همه کفار بزرگسال و دارای عقل و شعور بودند و حجت الهی بر آنان تمام شده بود
به دستور جبرئیل حضرت #نوح هسته های خرما را در زمین کاشت، وقتی از آنها درختهای نخل روییدند و رُشد کردند و میوه آوردند
دوباره هستههای آنها را کاشت
در این مدت مشرکان نوح را مسخره میکردند
اما بالاخره آن حضرت با راهنمایی جبرئیل و با کمک پسرهایش سام و حام در مدت دو سال یک کشتی ساخت
چون حضرت نوح اولین چوب را برداشت جبرئیل گفت:
به نام #حضرتمحمد صلیاللهعلیه و آله
و چون دومین چوب را برداشت جبرئیل گفت:
به نام #علی علیهالسلام
و چون چوب سوم را برداشت، جبرئیل گفت:
به نام #حضرت #زهرا علیهالسلام
به همین ترتیب جبرئیل نام مبارک ۱۴ معصوم را ذکر نمود
حضرت نوح وقتی اولین میخ را کوبید ناگهان نوری ظاهر شد
نوح پرسید این چیست؟
جبرئیل گفت:
نور حضرتمحمد صلیاللهعلیه و آله است
این اتفاق ۱۳ بار دیگر تکرار شد و نور چهارده معصوم طالع گردید
مشرکین وقتی #کشتی سازی نوح را در خشکی میدیدند به تمسخر میگفتند:
در سال کم آبی و در بیابان کشتی میسازی؟!
آیا میخواهی به آسمان بروی و...
حضرت نوح این تمسخرها را تحمل میکرد و سخنی نمیگفت...
وقتی مشرکین متوجه شدند که استهزای آنها اثری در اراده حضرت نوح ندارد نقشه دیگری کشیدند
آنها شب ها حمله میکردند و آنچه را حضرت نوح ساخته بود خراب میکردند
حضرت نوح به خداوند شکایت کرد و خداوند سگی را مامور نگهداری از کشتی کرد جوری که دیگر مشرکان نتوانند به کشتی آسیب برسانند
وقتی کار ساختن کشتی به پایان رسید حضرت نوح تمام مومنین و یک جفت از تمام جانداران روی زمین را سوار کشتی کرد
آنگاه به پسرش کنعان که از مشرکان بود فرمود:
با ما سوار شو و از کافرین نباش وگرنه غرق میشوی
کنعان پاسخ داد:
اگر سیل بیاید من به بالای کوه میروم و جریان آب به من نمیرسد
حضرت نوح فرمود:
امروز هیچ قدرتی نمیتواند جلوی عذاب الهی را بگیرد هیچکس جان سالم به در نمیبرد مگر کسی که خداوند به او رحم کند
بالاخره باران شروع شد و به زودی سیل به راه افتاد تمام زمین را آب فرا گرفت و #کشتی_نوح را به حرکت درآورد
کنعان به بالای کوهی پناهنده شد، آب بالا و بالاتر رفت و به زانوی پسر رسید حضرت نوح دلش سوخت و عرض کرد:
خدایا او پسر من است و وعده تو حق است، خداوندا وعده کردی که #اهلبیت من را نجات دهی
خداوند در پاسخ به او فرمود:
این پسر از #اهل_بیت تو نیست،
او دارای کرداری ناشایست است
تو را اندرز میدهم که نادان نباشی
آن گاه موجی آمد و پسر را غرق کرد بازهم بالا و بالاتر رفت و ۸۰ متر از مرتفع ترین کوه های زمین گذشت
پس از چهل شبانه روز به فرمان خداوند باران قطع شد و فرو نشست
کشتی نوح بر فراز کوه جودی قرار گرفت و مسافرین آن سالم از کشتی پیاده شدند
صفحه ۲ از ۲ صفحه
:-:
#اسلام چیست؟
بهچه کسی #مسلمان میگویند؟
اسلام؛
تسلیم خدا بودن، و سر به فرمان شرایع و احکام او داشتن است.
بنابراین، اسلام در زمان #آدم(ع)؛
تسلیم خدا بودن، و سر به فرمان شریعت او داشتن است، و مسلمان آن زمان کسی بوده که تسلیم خدا و شریعت نازل بر آدم (ع) بوده است.
این تسلیم بودن، متضمن تسلیم شدن در برابر آدم (ع)، که برگزیده خدا و حامل شریعت عصر خود بوده، نیز، می باشد.
اسلام در زمان #نوح(ع) نیز، تسلیم خدا بودن، و سر به فرمان شریعت او داشتن، و پیروی از نوح به عنوان پیامبر مرسل خدا، و ایمان به شریعت پیشین آدم (ع) بوده است.
و مسلمان کسی بوده که به همه آنچه گفته شد ایمان داشته است.
اسلام در زمان #ابراهیم(ع) نیز؛
تسلیم خدا بودن، و سر به فرمان شریعت نوح داشتن، و پیروی از ابراهیم (ع) به عنوان پیامبر مرسل خدا، و ایمان به انبیاء و رسولان پیشین تا آدم(ع) بوده است.
در عصر #موسی(ع) و #عیسی(ع) نیز، این چنین بوده است.
و نیز در زمان #خاتمانبیا(ص)،
اسلام همان است که در گذشته بوده، و حدّ آن اقرار به زبان، یعنی گفتن شهادتین؛ میباشد.
اشهد ان لا اله الا الله
اشهد انّ محمداً رسول الله
چنین اقرار زبانی ، لازمهاش آن است که؛ هیچ یک از ضروریات دین از عقاید و احکام، و نبوت انبیای پیشین که در قرآن کریم آمده، انکار نگردد
یعنی؛
آنچه که مورد اتفاق همه مسلمانان است و آن را از اسلام میدانند، نباید انکار شود.
مانند:
وجوب نماز و روزه و حج،
و حرمت شراب خواری
و گرفتن ربا
و #ازدواج با کسانی که ازدواج با آنان حرام است،
و امثال آن از چیزهائی که همه مسلمانان حکم آن را میدانند، نباید مورد انکار قرار گیرد.
#عقاید_اسلام_در_قرآن
جلد ۱ صفحه ۱۸۹ و ۱۹۰
علامه سیدمرتضی عسکری
ترجمه فارسی
:_: