eitaa logo
پُرسان‌پُرسان تا آسمان🇮🇷الکوثر.وانحر.الابتر
31 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
939 ویدیو
19 فایل
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم انا اعطیناک #الکوثر فصل لربک #وانحر ان شانئک هو #الابتر قرآن،حدیث،دعا،احکام،متن،شعر،و... (جهان اسلام، انقلاب ایران، ولایت فقیه) استفاده از مطالب‌کانال به‌هرشکل بلامانع‌است
مشاهده در ایتا
دانلود
🍎 😷 🍎 {{ }} یکی از ویژگی های ، شفاست که در آیاتی چند از آن یاد شده است ؛ وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسارا ً اسراء . ۸۲ واز قرآن، آن چه و رحمت است برای مؤمنان نازل می کنیم ، و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمی افزاید. و نیز می فرماید ؛ قَدْ جاءَتْکمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکمْ وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ . ۵۷ قرآن، موعظه ای آسمانی است برای شفای دردهای درونیتان. ... قرآن هم الفاظش شفابخش است و هم قوانین و محتوایش. قرآن، نسخه منحصر به فردی است که می تواند داروی شفابخش امراض گوناگون روحی باشد. (ع) میفرماید: فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِکمْ وَ اسْتَعِینُوا بِهِ عَلَی لَأْوَائِکمْ فَإِنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنْ أَکبَرِ الدَّاءِ وَ هُوَ الْکفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْغَی وَ الضَّلَال _البلاغه . ۱۷۶ برای درمان بیماری خود، از قرآن شفا بطلبید و برای پیروزی بر شداید و مشکلات، از آن یاری بجویید، چرا که در قرآن شفای سخت ترین بیماری ها یعنی ، ، و است . واستشفوا بنوره فإنه شفاء الصدور نهج ‏البلاغه . خطبه ۱۰۹ از نور آن شفا بجویید که شفابخش سینه هاست. . و علیکم بکتاب الله فإنه الحبل المتین و النور المبین و الشفاء النافع نهج البلاغه . خطبه ۱۵۲ بر شما باد، عمل کردن به قرآن، که ریسمان محکم الهی، و نور آشکار و درمانی سودمند است. . ألا إن فیه علم ما یأتی و الحدیث عن الماضی ودواء دائکم و نظم ما بینکم نهج البلاغه . خطبه ۱۵۸ بدانید که درقرآن علم آینده و روزگاران گذشته است، شفادهنده دردهای شما، و سامان دهنده امور فردی و اجتماعی شما است. . فیه شفاء المستشفی و کفایة المکتفی نهج البلاغه . خطبه ۱۵۶ در قرآن، شفا برای شفاطلب و کفایت برای نیازمند وجود دارد. ... سؤالی که در اینجا مطرح می شود، این است که مقصود از شفا بودن قرآن چیست؟ آیا مقصود آن است که قرآن شفا دهنده بیماری های جسمی است یا این که قرآن، شفا دهنده بیماری های روحی و روانی است؟ از خود آیات قرآن استفاده می شود که قرآن شفا دهنده بیماری های روحی است . ۵۷ و اگر مقصود از شفا در قرآن، درمان بیماری های جسمی بود، باید همگان بتوانند از درمان قرآن بهره ببرند. در حالی که قرآن می فرماید ؛ ظالمین نمی توانند از قرآن بهره ببرند. . ۸۲ و نباید شفای قرآن ویژه اهل ایمان باشد، در حالی که قرآن می فرماید: قرآن برای مؤمنان شفاست. . ۴۱ از واژه شفا می توان این گونه برداشت نمود که قرآن در صدد ریشه کن کردن یک بیماری است. چنان که از نظر لغوی نیز شفا به معنای اشراف بر چیزی است و چون در این حالت بر بیماری غلبه می شود، آن را شفا می گویند. . مصطفوى . ج ۶ . ص ۹۱ البته قطعاً با خواندن سوره ها و آیه های قرآن و تَبَرُک جستن به آنها، بسیاری ازبیماری های جسمی نیز درمان می یابد. . ج ۵ و ۶ . ص ۶۷۳ ؛ . ج ۵ . ص ۳۹۵ می فرماید: من خود تجربه کرده ام، متجاوز از هزار بیمار سخت را که از علاج مأیوس شده بودند، با *{ حمد }* معالجه و شفا یافته اند. . آيه الله . ص ۹۰ آقای می گوید: در عمومی که بیشتر اهالی به آن مبتلا شده بودند ( ۱۳۳۷ قمری ) من و اهل خانه ام نیز مبتلا شدیم ، در آن حال سیدجلیل ، مرحوم آقای سیدمیرزا ، امام جماعت فتح ، را دیدم که در پس از به یک نفر فرمود ؛ به مردم بگو دست راست خود را بر شقیقه خود بگذارید و آیه شریفه ، وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً . ۸۲ را هفت مرتبه بخوانید و بر هرکه بخوانید خدا شفا می دهد. من آیه شریفه را * هفت * مرتبه خواندم و شفا داد، برخاستم و دست بر شقیقه فرزندم گذاردم و خواندم او هم خوب شد و از بستر برخاست، خلاصه تمام اهل خانه در همان روز خوب شدند و از آن سال تا به حال هرکس از خانواده ام سردرد می گیرد، همین آیه شریفه را بر او می خوانم، شفا می یابد. شناخت قرآن از رهگذر قرآن . آیه الله . ص ۹۳ ؛ ‏هاى_شگفت. . ص ۱۹۷ 🍎 🍏 🍎 @niyazha
آیت الله (ره) برای سنجش افراد، آنها را بسنجید یکی از مصادیق فهم در این است که وقتی از کسی تعریف می‌کنند، شما ببینید به طاغوت او چگونه بوده است تمام مشکلات عالَم این است که کفر به طاغوت را جدّی نگرفتند و از کنار آن به‌سادگی گذشتند رحمه الله، را با واقعاً زنده کرد امام راحل به آن‌هایی که مخالف بودند، گفت: 📌[ این‌ها به میگویند! ] کتاب - فصل ۲ درس‌های صفحه ۶۸
🚩 گفتاری از حجت‌الاسلام و المسلمین در تقسیم کلان آن به دو گونه است که هر کدام الزامات و امکانات خود را می‌طلبد یکی امت‌سازی در جبهه‌ی است که بر محور حیات دنیاست متقابلاً یک تمدن دیگری هم داریم؛ که بر مبنای اقدامات انبیاء است کما اینکه نماد است و دور آن طوافی صورت می‌گیرد نماد ماست و حول آن طواف صورت می‌گیرد و این تمایل قلوب به کربلاست که است زیارت علیه‌السّلام کثرت‌هایی را که شیطان برپا می‌کند، به هم می‌زند و به‌ جای آن یک تمدن درست می‌کند عاشورا هزینه‌ای است که صلوات‌الله‌علیه‌وآله برای امت‌سازی و و عبوردادن امتش از ‌ی جبهه‌ی و داده‌اند زیارت و بُکاء و عزاداری بر علیه‌السّلام محور اتصال امت به است مطالعه متن کامل: http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=43733
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
علیه السلام لیس بین الایمان و الکفر الا قلة العقل قیل: و کیف ذاک یا ابن رسول الله؟ قال: إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذی یرید فی أسرع من ذلک میان و فاصله ای جز کم عقلی نیست عرض شد: چگونه ای پسر پیغمبر؟ فرمود: بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود در صورتی که اگر با خلوص متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد - ج ۲۱ ص ۳۲ و ۳۳ 🍃🍃🍃
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
✨🍃✨ علیه‌السلام ریشه ، سه چیز است: ، و - ج ۲ - ص ۲۸۹ 🍃✨🍃
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍی ﺧﻮﺏِ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَٰئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ ﺣﻮﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ: ﺍﻳﻦ‌ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ﺷﻤﺎﺳﺖ ، ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺑﻪ‌ﻓﺮﺽ ، ﺩﺭ خیلی ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻫﺎ ﺗﺎﺑﻊ ﻣﻴﻞ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺑﻪ ﺯﺣﻤﺖ می‌ﺍُﻓﺘﻴﺪ؛ ﻭلی ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺻﻠﺎﺣﺘﺎﻥ ﺭﺍ می‌ﺧﻮﺍﻫﺪ، ﺍﻳﻤﺎﻥ‌ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺩﻭﺳﺖ‌ﺩﺍشتنی ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻝ‌ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺟﺬﺍﺑﺶ ﻧﻤﻮﺩ ﺑﻪ‌ﻋﻜﺲ ، بی‌ﺍﻳﻤﺎنی ﻭ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﻳﻨﺪ ﻛﺮﺩ! ﺑﻠﻪ ، ﭼﻨﻴﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩی ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺭﺷﺪﻧﺪ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﺍﻳﻦ ﻭﻳﮋگی‌ﻫﺎ ﻟﻄﻒ ﻭ نعمتی ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﻧﺎی ﻛﺎﺭﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ تفسیر: براساس روایات ، یکی از مصادیق ایمان در جمله‌ی : حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ... ، محبت علیه‌السلام و مراد از و و ، دشمنی با اهل‌بیت پیامبر - ص است - توقع مشورت کردن پیامبر با مردم مانعی ندارد ، اما اطاعت پیامبر از مردم انتظاری نابجاست : لَوْ يُطِيعُكُمِْ... لَعَنِتُّمْ... - و باید در کنار هم باشد، اگر اهل ایمان را دوست داریم باید از اهل کفر ، فسق و عصیان نیز بیزار باشیم : حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ... وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ... محسن قراءتی ترجمه و تفسیر کریم صفحه ۵۱۶ حجرات - آیات ٧ و ٨
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
علیه السلام لیس بین الایمان و الکفر الا قلة العقل قیل: و کیف ذاک یا ابن رسول الله؟ قال: إن العبد یرفع رغبته الی مخلوق فلو أخلص نیته لله لأتاه الذی یرید فی أسرع من ذلک میان و فاصله ای جز کم عقلی نیست عرض شد: چگونه ای پسر پیغمبر؟ فرمود: بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود در صورتی که اگر با خلوص متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد - ج ۲۱ ص ۳۲ و ۳۳ 🍃🍃🍃
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ تحلیلی از علیه‌السلام به عنوان جامعه، در رابطه با امتی است که بعضی از ایشان الگوی و برای همه امت‌ها در طول تاریخ از آن زمان تاکنون شده‌اند؛ مثل: ، ، ، ، تمار، أبی‌بکر، این مجموعه، از اقتداء کنندگان به سلام‌الله‌علیها در بصیرت و صبر و ، به دور از و بودند؛ به طوری که نه به دلیل افراط و تندروی، ثلمه‌ای به مسلمین وارد آید و نه از راه احتیاط‌های زائد و کوتاه آمدن در ابراز حقایق، آسیبی به حفظ ارزش‌ها و اصالت‌ها وارد شود در مقابل این گروه، بعضی از امت در و ضعف صبر و شکیبایی، چنان شدند که با قرآن سرِ نیزه رفتن نه تنها امام خود را در میدان تنها گذاشتند که او را به پذیرفتن مجبور کردند و نتیجه را که عزل آن حضرت و نصب معاویه بود، قبول کردند علی علیه‌السلام در چنین شرائطی خطبه قاصعه را به عنوان تحلیلی از هر دو رویداد؛ و بیان‌می‌فرماید دلیل تشابه عصر آن حضرت با روشن است! عصر آن حضرت عصرِ گذر از دوره‌ی اِنذار نبوت و ورود به دوره‌ی هدایت امامت بود اهل بَصر و صبر، عمل به عقل و قرآن را در اطاعت از امامت می‌دیدند در حالی که دیگران به دانایی و کارایی خود غرّه شده بودند عصرِ -امام زمان ما- ، گذر از خواب طولانی پذیرش حُکّام طاغوتی و ورود به است دوره ی و به تمام مظاهر طاغوت‌ها و اطاعت از است اگر مسأله علیه‌السلام در ابتدای پیدایش انسان، مسأله اصلی برای امتحان فرشتگان بود و شرط قبول عبادت شش هزار سال تمکین از این عبادت کوتاه مدت بود، در عصر علی علیه‌السلام نیز شرط قبول جهادها در بدر، اُحد، أحزاب و حُنین، همراهی با مظهر ولایت الهی بود در عصرِ ما هم شرط خدمت به اسلام، کُفر به پرچم های طاغوتی و گِرد آمدن همه در زیرِ لوای ولایت است در چنین شرایطی نگاه دوباره به خطبه نقشه راه را برای ما روشن تر می‌کند! امیرالمومنین علیه‌السلام در آغاز خطبه قاصعه، رمز عبور سالم از را کلید می‌زند و می‌فرماید: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَبِسَ الْعِزَّ وَ الْكِبْرِيَاءَ وَ اخْتَارَهُمَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ وَ جَعَلَهُمَا حِمًى وَ حَرَماً عَلَى غَيْرِهِ وَ اصْطَفَاهُمَا لِجَلَالِهِ. وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلَى مَنْ نَازَعَهُ فِيهِمَا مِنْ عِبَادِهِ آنچه داروی شفابخش وحدت را به سمِّ مُهلِک تفرقه تبدیل می کند است؛ ابلیس را خیالات کبریائی و کبریای خیالی و توهّمی از پیوستن به اقیانوس فرشتگان در سجده بر آدم علیه‌السلام بازداشت در عصر علی علیه‌السلام نیز، بیست و پنج سال اسلام را از قُطب خود خارج کردند آنگاه که سنگ آسیاب بر قطب خود قرار گرفت اگر اهل بَصر و صبر به نصاب رسیده بودند همه موانع خُرد شده‌بود و همه در متنعِّم شده بودند؛ ولی ، آن بیست و پنج سال و آن پنج سال را به سرنوشت دیگری گرفتار کرد در عصرِ ما هم امت بود که بَصر و صبر او را به نصاب رساند و اسلام به قُطب خود برگشت و بادِ حرکت این آسیاب بود که استخوان‌های نظام سلطنتی دو هزار و پانصد ساله را در هم شکست و ابرقدرتها را به زانو در آورد و اسلامِ مقاومت در مقابل طاغوت را در مقابل اسلامِ ذلّت و متابعت از طاغوت، درخشان کرد اگر نبود این جرأت را از کجا می‌آورد که به دست جماعتی از فرزندان اسلام، حقِّ جماعت دیگر را غصب کند و آنها را از هستی ساقط نماید؟ چرا به فلسطینیان برنگردد و چرا حقِّ مردم فلسطین از غاصبان گرفته نشود؟ چرا یک‌پارچگی عالم اسلام تحقق پیدا نکند؟ همه و همه به خاطر ست به کوری چشم بدخواهان، سنگ آسیاب اسلام بر قُطب در حال چرخشی است که پرنده به گَرد آن نمی‌رسد و سیل است که قُطب آسیاب را به حرکت در می‌آورد؛ همان‌گونه که علی علیه‌السلام در خطبه شقشقیه فرمود: إنَّ محلّی مِنها محلُّ القُطبِ منَ الرَّحی هر جا تحقق پیدا کرد، آسیاب اسلام بر قُطب ولایت الله چرخید و همه موانع زیرِ سنگ این آسیاب خُرد شد و سرزمین های اسلام یکی پس از دیگری آزاد شد، و هر جا و از پیوستن به مانع شد، از همه مراحل گذشت و بالأخره در سایه مستقر گردید هر جا نیز رگ و غیرتی بود و از ذلّت و تحقیر فاصله گرفت، از همه مراحل گذشت تا بالأخره در سایه مستقر شد استاد‌صفرپور، مدرس‌دانشگاه، شیراز
✨ به‌نام✨الله✨ وَ الْكُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى التَّعَمُّقِ وَ التَّنَازُعِ وَ الزَّيْغِ وَ الشِّقَاقِ؛ فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ يُنِبْ إِلَى الْحَقِّ وَ مَنْ كَثُرَ نِزَاعُهُ بِالْجَهْلِ دَامَ عَمَاهُ عَنِ الْحَقِّ وَ مَنْ زَاغَ سَاءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَةُ وَ حَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّيِّئَةُ وَ سَكِرَ سُكْرَ الضَّلَالَةِ وَ مَنْ شَاقَّ وَعُرَتْ عَلَيْهِ طُرُقُهُ وَ أَعْضَلَ عَلَيْهِ أَمْرُهُ وَ ضَاقَ عَلَيْهِ مَخْرَجُهُ وَ الشَّكُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى التَّمَارِي وَ الْهَوْلِ وَ التَّرَدُّدِ وَ الِاسْتِسْلَامِ؛ فَمَنْ جَعَلَ الْمِرَاءَ دَيْدَناً لَمْ يُصْبِحْ لَيْلُهُ وَ مَنْ هَالَهُ مَا بَيْنَ يَدَيْهِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِي الرَّيْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِكُ الشَّيَاطِينِ وَ مَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَكَةِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ هَلَكَ فِيهِمَا و بر چهار ستون پایدار است: ۱- کنجکاوی دروغین ۲- ستیزه جویی و جَدَل ۳- انحراف از حق ۴- دشمنی کردن پس آن کس که دنبال تَوَهّم و کنجکاوی دروغین رفت، به حق نرسید و آن کس که به ستیزه جویی و نزاع پرداخت، از ديدن حق نابينا شد و آن کس که از راه حق منحرف گردید، نیکویی را زشت، و زشتی را نیکویی پنداشت و سرمست گمراهی‌ها گشت و آن کس که دشمنی ورزید، پیمودن راه حق بر او دشوار و کارش سخت، و نجات‌ از مشکلات دشوار است و چهار بخش دارد: ۱- جدال در گفتار بمعنای : بحث و گفتگو، گفتگو در مواردی که شخص هيچ علمی ندارد، ولی بحث می‌کند ۲- ترسیدن ترس از روشن شدن حقایق ۳- دو دل بودن گذرگاه‌خوبی‌ست، ایستگاه‌بدی‌ست ۴- تسلیم حوادث روزگار شدن بمعنای: خودباختگی، تسلیم هر حرفی شدن و به همه حق دادن، چون فرد دچار شک است و اعتقاداتش محکم نیست پس آن کس که جدال و نزاع را عادت خود قرار داد، شب تارش به صبح نمی‌رسد منظور: از‌ تاریکی ‌شبهات بیرون‌ نخواهد آمد و آن کس که از هر چیزی ترسید، همواره در حال عقب‌نشینی است، و آن کس که در تردید و دو دلی باشد، زیر پای شيطان کوبيده خواهد شد، و آن کس که تسلیم حوادث گردد و به تباهی دنیا و آخرت گردن نهد، هر دو جهان را از کف خواهد داد - حکمت ۳۱ ✨ ✨✨
به‌نام الله علیه‌السلام حضرت در نزدیکی رود فرات و در قسمت غرب در دهکده‌ای زندگی میکرد منزل او جایی بود که الان در آنجا قرار دارد شغل حضرت نوح نجاری بود او از کودکی به یگانه داشت و مردی درستکار و و شریف بود در آن زمان مردم در انواع فسق و فجور بودند و خداوند صاحب نعمات را از یاد برده بودند میورزیدن و کفران نعمت میکردن حضرت نوح از آنان کناره می‌گرفت و زندگی را به تنهایی می‌گذرانید روزی از طرف خداوند فرود آمد و به او گفت: چرا از مردم کناره گرفته‌ای؟ حضرت نوح پاسخ داد: چون آنها بُت می‌پرستند و کارهای زشت انجام می‌دهند، از آنها کناره گرفته‌ام جبرئیل گفت: چرا آنها را از کارهای زشت و بت پرستی نهی نمی‌کنی؟ نوح جواب داد: میترسم مرا بکشند جبرئیل گفت: من جبرئیل، فرستاده‌ی خدا به سوی تو هستم تو به پیامبری برگزیده شده‌ای و من برای تو چند خلعت آورده‌ام: خلعت ، خلعت ، خلعت و... حضرت نوح قوت قلب یافت و به شهر بازگشت تصادفاً آن روز بود و مردم به صحرا رفته و بت‌هایشان را با خود برده بودند حضرت نوح نزد آنها رفت و با صدای بلند گفت با بلند شدن نام خداوند تمام بت‌ها سرنگون شدند و تمام آتش ها نیز خاموش گشتند‌ سر دسته های قوم جمع شده و آنقدر حضرت نوح را کتک زدند که او بیهوش شد سپس او را در نمدی پیچیدن و در خانه‌اش انداختند حضرت نوح دو همسر داشت نام یکی از آن ها بود که همان روز به او آورد پدرش وقتی فهمید دخترش ایمان آورده، او را تهدید به مرگ کرد، اما دختر بر اعتقاد خود پایداری ورزید در نتیجه پدرش اورا زندانی کرد و چند روز بدون آب و غذا گذاشت تا بمیرد پس از چند روز که در زندان را باز کردند تا جسد زن را بردارند او را زنده و با نشاط یافتند از او پرسیدند: چه کسی به تو کمک کرد؟ زن پاسخ داد: خدای نوح مرا حفظ فرمود اما زن دیگر نوح کافر باقی ماند و ایمان نیاورد سرانجام هم همراه سایر مشرکان به هلاکت رسید حضرت نوح ۹۵۰ سال در میان قومش تبلیغ نمود اما تعداد کسانی که به او ایمان آوردند بسیار کم بود! تعداد آنها رو هشت نفر تا هشتاد نفر گفته‌اند حضرت نوح در این مدت بارها شکنجه شد، به طوری که خون از بدنش جاری می‌شد و بیهوش بر روی زمین می‌افتاد، دشنام شنید، زجرها دید و جوری که گاهی لباسش را انقدر دور گردنش می‌پیچیدند تا خفه‌اش کنند اما خداوند او را شفا میداد و وی به تبلیغ رسالت خود ادامه میداد هنگامی که پیرمردان قوم مرگ خود را نزدیک میدیدند به فرزندان خود وصیت میکردند که مبادا به نوح ایمان بیاورند آن ها نیز همین وصیت را به فرزندانشان میکردند صفحه ۱ از ۲ صفحه
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
عليه ‏السلام إنّ فيهِ شِفاءً مِن أكبَرِ الداءِ، وهُوالكُفرُ و النِّفاقُ، والغَيُّ والضَّلالُ در ، درمان بزرگترين دردهاست: درد و و و - خطبه ۱۷۶ 🍁🍂🍂🍁
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
علیه السلام آن امری را که منتظرش هستید، و علیه السلام، محقق نخواهد شد! مگر در زمانی که برخی از شما (شیعیان) از برخی دیگر و بیزاری بجوید، و گروهی گروه دیگر را کند، و بعضی بر روی بعض دیگر آب دهان بیندازد، و برخی به برخی دیگر بدهند راوی عرض کرد: (بنابراین) در آن زمان خیری وجود نخواهد داشت! حضرت فرمودند‌؛ همه در همان زمان است در آن زمان است که کننده ما قیام می‌کند و همه آن (پراکندگی و و و دشمنی) را برطرف می‌کند _ باب ۲۵ ج ۵۲ ص ۲۱۱ 🍁🌸🍁 / ۱۰۲۵
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
✨🍃✨ علیه‌السلام ریشه ، سه چیز است: ، و - ج ۲ - ص ۲۸۹ 🍃✨🍃