✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
#خطبه_قاصعه
#خطبۀ #قاصعه تحلیلی از #امام_علی علیهالسلام به عنوان #امام_عصر جامعه، در رابطه با #وظایف امتی است که بعضی از ایشان الگوی #بصیرت و #صبر برای همه امتها در طول تاریخ #اسلام از آن زمان تاکنون شدهاند؛
مثل:
#سلمان، #ابوذر، #مقدار، #عماریاسر، #میثم تمار، #محمدبن أبیبکر، #مالکاشتر
این مجموعه، از اقتداء کنندگان به #فاطمه_زهرا سلاماللهعلیها در بصیرت و صبر و #روشنگری، به دور از #افراط و #تفریط بودند؛
به طوری که نه به دلیل افراط و تندروی، ثلمهای به #وحدت مسلمین وارد آید و نه از راه احتیاطهای زائد و کوتاه آمدن در ابراز حقایق، آسیبی به حفظ ارزشها و اصالتها وارد شود
در مقابل این گروه، بعضی از امت در #بی_بصیرتی و ضعف صبر و شکیبایی، چنان شدند که با قرآن سرِ نیزه رفتن نه تنها امام خود را در میدان تنها گذاشتند که او را به پذیرفتن #حکمیّت مجبور کردند و نتیجه #حکمیّت را که عزل آن حضرت و نصب معاویه بود، قبول کردند
علی علیهالسلام در چنین شرائطی خطبه قاصعه را به عنوان تحلیلی از هر
دو رویداد؛
#مقاومت_درمقابلطاغوت
و
#مقاومت_درمقابلحق
بیانمیفرماید
دلیل تشابه عصر آن حضرت با #عصر_ما روشن است!
عصر آن حضرت عصرِ گذر از دورهی اِنذار نبوت و ورود به دورهی هدایت امامت بود
اهل بَصر و صبر، عمل به عقل و قرآن را در اطاعت از امامت میدیدند
در حالی که دیگران به دانایی و کارایی خود غرّه شده بودند
عصرِ #امام_عصر -امام زمان ما- ، گذر از خواب طولانی پذیرش حُکّام طاغوتی و ورود به #دوره_بیداری است
دوره ی #بیداری و #کُفر به تمام مظاهر طاغوتها و اطاعت از #ولایت_الهی است
اگر مسأله #سجده_بر_آدم علیهالسلام در ابتدای پیدایش انسان، مسأله اصلی برای امتحان فرشتگان بود و شرط قبول عبادت شش هزار سال #ابلیس تمکین از این عبادت کوتاه مدت بود، در عصر علی علیهالسلام نیز شرط قبول جهادها در بدر، اُحد، أحزاب و حُنین، همراهی با مظهر ولایت الهی بود
در عصرِ ما هم شرط خدمت به اسلام، کُفر به پرچم های طاغوتی و گِرد آمدن همه در زیرِ لوای ولایت است
در چنین شرایطی نگاه دوباره به خطبه #قاصعه نقشه راه را برای ما روشن تر میکند!
امیرالمومنین علیهالسلام در آغاز خطبه قاصعه، رمز عبور سالم از #فتنهها را کلید میزند و میفرماید:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَبِسَ الْعِزَّ وَ الْكِبْرِيَاءَ وَ اخْتَارَهُمَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ وَ جَعَلَهُمَا حِمًى وَ حَرَماً عَلَى غَيْرِهِ وَ اصْطَفَاهُمَا لِجَلَالِهِ. وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلَى مَنْ نَازَعَهُ فِيهِمَا مِنْ عِبَادِهِ
آنچه داروی شفابخش وحدت را به سمِّ مُهلِک تفرقه تبدیل می کند #کبریاءها است؛
ابلیس را خیالات کبریائی و کبریای خیالی و توهّمی از پیوستن به اقیانوس فرشتگان در سجده بر آدم علیهالسلام بازداشت
در عصر علی علیهالسلام نیز، بیست و پنج سال #سنگ_آسیاب اسلام را از قُطب خود خارج کردند
آنگاه که سنگ آسیاب بر قطب خود قرار گرفت اگر اهل بَصر و صبر به نصاب رسیده بودند همه موانع خُرد شدهبود و همه در #بهشت_ولایت متنعِّم شده بودند؛
ولی #کبریاءها، آن بیست و پنج سال و آن پنج سال را به سرنوشت دیگری گرفتار کرد
در عصرِ ما هم #بیداری امت بود که بَصر و صبر او را به نصاب رساند
و #سنگ_آسیاب اسلام به قُطب خود برگشت و بادِ حرکت این آسیاب بود که استخوانهای نظام سلطنتی دو هزار و پانصد ساله را در هم شکست
و ابرقدرتها را به زانو در آورد و اسلامِ مقاومت در مقابل طاغوت را در مقابل اسلامِ ذلّت و متابعت از طاغوت، درخشان کرد
اگر #خودخواهیها نبود #رژیم_صهیونیستی این جرأت را از کجا میآورد که به دست جماعتی از فرزندان اسلام، حقِّ جماعت دیگر را غصب کند و آنها را از هستی ساقط نماید؟
چرا #فلسطین به فلسطینیان برنگردد
و چرا حقِّ مردم فلسطین از غاصبان گرفته نشود؟
چرا یکپارچگی عالم اسلام تحقق پیدا نکند؟
همه و همه به خاطر #کبریاءها ست
به کوری چشم بدخواهان، سنگ آسیاب اسلام بر قُطب #ولایت_الله در حال چرخشی است که پرنده به گَرد آن نمیرسد و سیل #بیداری_اسلامی است که قُطب آسیاب #ولایت_الله را به حرکت در میآورد؛
همانگونه که علی علیهالسلام در خطبه شقشقیه فرمود:
إنَّ محلّی مِنها محلُّ القُطبِ منَ الرَّحی
هر جا #ولایت_الله تحقق پیدا کرد، آسیاب اسلام بر قُطب ولایت الله چرخید و همه موانع زیرِ سنگ این آسیاب خُرد شد
و سرزمین های اسلام یکی پس از دیگری آزاد شد، و هر جا #کبریاء و #خودخواهی از پیوستن به #ولایت_الله مانع شد، از همه مراحل گذشت و بالأخره در سایه #اسرائیل مستقر گردید
هر جا نیز رگ و غیرتی بود و از ذلّت و تحقیر فاصله گرفت، از همه مراحل گذشت تا بالأخره در سایه #ولایت_الله مستقر شد
استادصفرپور، مدرسدانشگاه، شیراز
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍی ﺧﻮﺏِ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ
#نهجالبلاغه #خطبه ۱۹۲
#خطبه_قاصعه
طولانیترین خطبه در نهجالبلاغه است
بخش اعظم خطبه، در باره روشها وکار کردهای شیطان است
این خطبه در نکوهش ابلیس و برحذر داشتن مردم از پیروى اوست.
این خطبه را قاصعه# یعنی تحقیر کننده نامیدند
چون در آن ارزشهای جاهلی را کوچک و خوار شمرده است
حضرت در سال ۴۰ هجری در حالی که سوار بر اسب بودند خطبه را ایراد فرمودند
این خطبه در اواخر امامت امامعلی علیهالسلام،
- که قبایل متعدد کوفه به شدت دچار تعصبهاى قبیلهاى و نزاعهای ناشى از آن شدهبودند -
ایراد شده است
قالعلی علیهالسلام
فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ یعْدِیکمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ یسْتَفِزَّکمْ بِنِدَائِهِ وَ أَنْ یجْلِبَ عَلَیکمْ بِخَیلِهِ وَ رَجِلِهِ،
فَلَعَمْرِی لَقَدْ فَوَّقَ لَکمْ سَهْمَ الْوَعِیدِ وَ أَغْرَقَ إِلَیکمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِیدِ وَ رَمَاکمْ مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ، فَقَالَ رَبِّ بِما أَغْوَیتَنِی لَأُزَینَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ قَذْفاً بِغَیبٍ بَعِیدٍ وَ رَجْماً بِظَنٍّ غَیرِ مُصِیبٍ
صَدَّقَهُ بِهِ أَبْنَاءُ الْحَمِیةِ وَ إِخْوَانُ الْعَصَبِیةِ وَ فُرْسَانُ الْکبْرِ وَ الْجَاهِلِیةِ، حَتَّى إِذَا انْقَادَتْ لَهُ الْجَامِحَةُ مِنْکمْ وَ اسْتَحْکمَتِ الطَّمَاعِیةُ مِنْهُ فِیکمْ فَنَجَمَتِ [فَنَجَمَتْ فِیهِ] الْحَالُ مِنَ السِّرِّ الْخَفِی إِلَى الْأَمْرِ الْجَلِی
اسْتَفْحَلَ سُلْطَانُهُ عَلَیکمْ وَ دَلَفَ بِجُنُودِهِ نَحْوَکمْ فَأَقْحَمُوکمْ وَلَجَاتِ الذُّلِّ وَ أَحَلُّوکمْ وَرَطَاتِ الْقَتْلِ وَ أَوْطَئُوکمْ إِثْخَانَ الْجِرَاحَةِ طَعْناً فِی عُیونِکمْ وَ حَزّاً فِی حُلُوقِکمْ وَ دَقّاً لِمَنَاخِرِکمْ
وَ قَصْداً لِمَقَاتِلِکمْ وَ سَوْقاً بِخَزَائِمِ الْقَهْرِ إِلَى النَّارِ الْمُعَدَّةِ لَکمْ فَأَصْبَحَ أَعْظَمَ فِی دِینِکمْ حَرْجاً وَ أَوْرَى فِی دُنْیاکمْ قَدْحاً مِنَ الَّذِینَ أَصْبَحْتُمْ لَهُمْ مُنَاصِبِینَ وَ عَلَیهِمْ مُتَأَلِّبِینَ
فَاجْعَلُوا عَلَیهِ حَدَّکمْ وَ لَهُ جِدَّکمْ. فَلَعَمْرُ اللَّهِ لَقَدْ فَخَرَ عَلَى أَصْلِکمْ وَ وَقَعَ فِی حَسَبِکمْ وَ دَفَعَ فِی نَسَبِکمْ وَ أَجْلَبَ بِخَیلِهِ عَلَیکمْ
وَ قَصَدَ بِرَجِلِهِ سَبِیلَکمْ یقْتَنِصُونَکمْ بِکلِّ مَکانٍ وَ یضْرِبُونَ مِنْکمْ کلَّ بَنَانٍ لَا تَمْتَنِعُونَ بِحِیلَةٍ وَ لَا تَدْفَعُونَ بِعَزِیمَةٍ فِی حَوْمَةِ ذُلٍّ وَ حَلْقَةِ ضِیقٍ وَ عَرْصَةِ مَوْتٍ وَ جَوْلَةِ بَلَاءٍ.
اى بندگان خدا از دشمن خدا پرهیز کنید،
مبادا شما را به بیمارى خود مبتلا سازد، و با نداى خود شما را به حرکت در آورد، و با لشکرهاى پیاده و سواره خود بر شما بتازد.
به جانم سوگند، شیطان تیر خطرناکى براى شکار شما بر چلّه کمان گذارده، و تا حد توان کشیده، و از نزدیک ترین مکان شما را هدف قرار داده است،
و خطاب به خدا گفته:
«پروردگارا به سبب آن که مرا دور کردى، دنیا را در چشمهایشان جلوه مى دهم، و همه را گمراه خواهم کرد»
امّا تیرى در تاریکى ها، و سنگى بدون نشانه روى رها ساخت،
گرچه فرزندان خودپسندى، و برادران تعصّب و خود خواهى، و سواران مرکب جهالت و خود پرستى، او را تصدیق کردند.
افراد سرکش شما تسلیم شیطان شدند، و طمع ورزى او را در شما کارگر افتاد،
و این حقیقت بر همه آشکار گردید، و حکومت شیطان بر شما استوار شد، و با لشکر خویش به شما یورش برد، و شما را به ذلّت سقوط کشانید، و شما را به مرز کشتار و خونریزى کشاند،
و شما را با فروکردن نیزه در چشم ها، بریدن گلوها، کوبیدن مغزها پایمال کرد، تا شما را به سوى آتشى بکشاند که از پیش مهیا گردید.
پس شیطان بزرگ ترین مانع براى دیندارى، و زیانبارترین و آتش افروزترین فرد براى دنیاى شماست شیطان از کسانى که دشمن سر سخت شما هستند و براى در هم شکستنشان کمر بستهاید خطرناکتر است.
مردم آتش خشم خود را بر ضد شیطان به کار گیرید، و ارتباط خود را با او قطع کنید.
به خدا سوگند، شیطان بر اصل و ریشه شما فخر فروخت، و بر حسب و نسب شما طعنه زد و عیب گرفت،
و با سپاهیان سواره خود به شما هجوم آورد، و با لشکر پیاده راه شما را بست، که هر کجا شما را بیابند شکار مىکنند، و دست و پاى شما را قطع مىکنند،
نه مىتوانید با حیله و نقشه آنها را بپراکنید، و نه با سوگندها قادرید از سر راهتان دور کنید.
زیرا کمین گاه شیطان ذلّت آور، تنگ و تاریک، مرگ آور، و جولانگاه بلا و سختى هاست.
صفحه ۱ از ۳ صفحه
فَأَطْفِئُوا مَا کمَنَ فِی قُلُوبِکمْ مِنْ نِیرَانِ الْعَصَبِیةِ وَ أَحْقَادِ الْجَاهِلِیةِ فَإِنَّمَا تِلْک الْحَمِیةُ تَکونُ فِی الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَرَاتِ الشَّیطَانِ وَ نَخَوَاتِهِ وَ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ
وَ اعْتَمِدُوا وَضْعَ التَّذَلُّلِ عَلَى رُءُوسِکمْ وَ إِلْقَاءَ التَّعَزُّزِ تَحْتَ أَقْدَامِکمْ وَ خَلْعَ التَّکبُّرِ مِنْ أَعْنَاقِکمْ وَ اتَّخِذُوا
التَّوَاضُعَ مَسْلَحَةً بَینَکمْ وَ بَینَ عَدُوِّکمْ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ، فَإِنَّ لَهُ مِنْ کلِّ أُمَّةٍ جُنُوداً وَ أَعْوَاناً وَ رَجِلًا وَ فُرْسَاناً
وَ لَا تَکونُوا کالْمُتَکبِّرِ عَلَى ابْنِ أُمِّهِ مِنْ غَیرِ مَا فَضْلٍ جَعَلَهُ اللَّهُ فِیهِ سِوَى مَا أَلْحَقَتِ الْعَظَمَةُ بِنَفْسِهِ مِنْ عَدَاوَةِ الْحَسَدِ [الْحَسَبِ]
وَ قَدَحَتِ الْحَمِیةُ فِی قَلْبِهِ مِنْ نَارِ الْغَضَبِ وَ نَفَخَ الشَّیطَانُ فِی أَنْفِهِ مِنْ رِیحِ الْکبْرِ الَّذِی أَعْقَبَهُ اللَّهُ بِهِ النَّدَامَةَ وَ أَلْزَمَهُ آثَامَ الْقَاتِلِینَ إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ.
پس شراره هاى تعصّب و کینه هاى جاهلى را در قلب خود خاموش سازید، که تکبّر و خود پرستى در دل مسلمان از آفت هاى شیطان، غرورها، و کشش ها و وسوسه هاى اوست.
تاج تواضع و فروتنى را بر سر نهید، و تکبر و خود پسندى را زیر پا بگذارید، و حلقه هاى زنجیر خود بزرگ بینى را از گردن باز کنید،
و تواضع و فروتنى را سنگر میان خود و شیطان و لشکریانش قرار دهید، زیرا شیطان از هر گروهى لشکریان و یارانى سواره و پیاده دارد. و شما همانا قابیل نباشید که بر برادرش تکبّر کرد،
خدا او را برترى نداد، خویشتن را بزرگ مى پنداشت، و حسادت او را به دشمنى واداشت، تعصّب آتش کینه را در دلش شعله ور کرد،
و شیطان باد کبر و غرور در دماغش دمید، و سر انجام پشیمان شد، و خداوند گناه قاتلان را تا روز قیامت بر گردن او نهاد.
أَلَا وَ قَدْ أَمْعَنْتُمْ فِی الْبَغْی وَ أَفْسَدْتُمْ فِی الْأَرْضِ مُصَارَحَةً لِلَّهِ بِالْمُنَاصَبَةِ وَ مُبَارَزَةً لِلْمُؤْمِنِینَ بِالْمُحَارَبَةِ
فَاللَّهَ اللَّهَ فِی کبْرِ الْحَمِیةِ وَ فَخْرِ الْجَاهِلِیةِ فَإِنَّهُ مَلَاقِحُ الشَّنَئَانِ وَ مَنَافِخُ الشَّیطَانِ الَّتِی خَدَعَ بِهَا الْأُمَمَ الْمَاضِیةَ وَ الْقُرُونَ الْخَالِیةَ
حَتَّى أَعْنَقُوا فِی حَنَادِسِ جَهَالَتِهِ وَ مَهَاوِی ضَلَالَتِهِ ذُلُلًا عَنْ سِیاقِهِ سُلُساً فِی قِیادِهِ أَمْراً تَشَابَهَتِ الْقُلُوبُ فِیهِ وَ تَتَابَعَتِ الْقُرُونُ عَلَیهِ وَ کبْراً تَضَایقَتِ الصُّدُورُ بِهِ.
أَلَا فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ مِنْ طَاعَةِ سَادَاتِکمْ وَ کبَرَائِکمْ الَّذِینَ تَکبَّرُوا عَنْ حَسَبِهِمْ وَ تَرَفَّعُوا فَوْقَ نَسَبِهِمْ وَ أَلْقَوُا الْهَجِینَةَ عَلَى رَبِّهِمْ وَ جَاحَدُوا اللَّهَ عَلَى مَا صَنَعَ بِهِمْ مُکابَرَةً لِقَضَائِهِ وَ مُغَالَبَةً لِآلَائِهِ
آگاه باشید در سرکشى و ستم زیاده روى کردید، و در زمین در دشمنى با خداوند فساد به راه انداختید، و آشکارا با بندگان خدا به نبرد پرداختید.
خدا را خدا را از تکبّر و خودپسندى، و از تفاخر جاهلى بر حذر باشید، که جایگاه بغض و کینه و رشد وسوسه هاى شیطانى است،
که ملّتهاى گذشته، و امّتهاى پیشین را فریب داده است، تا آنجا که در تاریکى هاى جهالت فرو رفتند، و در پرتگاه هلاکت سقوط کردند،
و به آسانى به همان جایى که شیطان مى خواست کشانده شدند. کبر و خود پسندى چیزى است که قلب هاى متکبّران را همانند کرده تا قرن ها به تضاد و خونریزى گذراندند، و سینه ها از کینه ها تنگى گرفت.
آگاه باشید زنهار زنهار از پیروى و فرمانبردارى سران و بزرگانتان، آنان که به اصل و حسب خود مى نازند، و خود را بالاتر از آنچه که هستند مى پندارند، و کارهاى نادرست را به خدا نسبت مى دهند، و نعمت هاى گسترده خدا را انکار مى کنند
صفحه ۲ از ۳ صفحه
#نهجالبلاغه #خطبه_قاصعه
فَإِنَّهُمْ قَوَاعِدُ أَسَاسِ [آسَاسِ] الْعَصَبِیةِ وَ دَعَائِمُ أَرْکانِ الْفِتْنَةِ وَ سُیوفُ اعْتِزَاءِ الْجَاهِلِیةِ،
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا تَکونُوا لِنِعَمِهِ عَلَیکمْ أَضْدَاداً وَ لَا لِفَضْلِهِ عِنْدَکمْ حُسَّاداً وَ لَا تُطِیعُوا الْأَدْعِیاءَ الَّذِینَ شَرِبْتُمْ بِصَفْوِکمْ کدَرَهُمْ وَ خَلَطْتُمْ بِصِحَّتِکمْ مَرَضَهُمْ
وَکه أَدْخَلْتُمْ فِی حَقِّکمْ بَاطِلَهُمْ وَ هُمْ أَسَاسُ [آسَاسُ] الْفُسُوقِ وَ أَحْلَاسُ الْعُقُوقِ اتَّخَذَهُمْ إِبْلِیسُ مَطَایا ضَلَالٍ وَ جُنْداً بِهِمْ یصُولُ عَلَى النَّاسِ وَ تَرَاجِمَةً ینْطِقُ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ اسْتِرَاقاً لِعُقُولِکمْ وَ دُخُولًا فِی عُیونِکمْ
وَ نَفْثاً فِی أَسْمَاعِکمْ فَجَعَلَکمْ مَرْمَى نَبْلِهِ وَ مَوْطِئَ قَدَمِهِ وَ مَأْخَذَ یدِهِ.
تا با خواسته هاى پروردگارى مبارزه کنند، و نعمت هاى او را نادیده انگارند. آنان شالوده تعصّب جاهلى، و ستون هاى فتنه، و شمشیرهاى تفاخر جاهلیت هستند.
پس، از خدا پروا کنید، و با نعمت هاى خدادادى درگیر نشوید، و به فضل و بخشش او حسادت نورزید، و از فرومایگان اطاعت نکنید،
آنان که تیرگى شان را با صفاى خود نوشیدید، و بیمارى شان را با سلامت خود درهم آمیخته اید، و باطل آنان را با حق خویش مخلوط کرده اید، در حالى که آنان ریشه همه فسق ها و انحرافات و همراه انواع گناهانند.
شیطان آنها را براى گمراه کردن مردم، مرکب هاى رام قرار داد، و از آنان لشکرى براى هجوم به مردم ساخت، و براى دزدیدن عقل هاى شما آنان را سخنگوى خود برگزید،
که شما را هدف تیرهاى خویش و پایمال قدم هاى خود و دستاویز وسوسه هاى خود گردانید.
فَاعْتَبِرُوا بِمَا أَصَابَ الْأُمَمَ الْمُسْتَکبِرِینَ مِنْ قَبْلِکمْ مِنْ بَأْسِ اللَّهِ وَ صَوْلَاتِهِ وَ وَقَائِعِهِ وَ مَثُلَاتِهِ وَ اتَّعِظُوا بِمَثَاوِی خُدُودِهِمْ
وَ مَصَارِعِ جُنُوبِهِمْ وَ اسْتَعِیذُوا بِاللَّهِ مِنْ لَوَاقِحِ الْکبْرِ کمَا تَسْتَعِیذُونَهُ مِنْ طَوَارِقِ الدَّهْرِ، فَلَوْ رَخَّصَ اللَّهُ فِی الْکبْرِ لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِهِ لَرَخَّصَ فِیهِ لِخَاصَّةِ أَنْبِیائِهِ وَ أَوْلِیائِهِ،
وَ لَکنَّهُ سُبْحَانَهُ کرَّهَ إِلَیهِمُ التَّکابُرَ وَ رَضِی لَهُمُ التَّوَاضُعَ فَأَلْصَقُوا بِالْأَرْضِ خُدُودَهُمْ وَ عَفَّرُوا فِی التُّرَابِ وُجُوهَهُمْ وَ خَفَضُوا أَجْنِحَتَهُمْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ کانُوا قَوْماً مُسْتَضْعَفِینَ
قَدِ اخْتَبَرَهُمُ اللَّهُ بِالْمَخْمَصَةِ وَ ابْتَلَاهُمْ بِالْمَجْهَدَةِ وَ امْتَحَنَهُمْ بِالْمَخَاوِفِ وَ مَخَضَهُمْ [مَحَّصَهُمْ] بِالْمَکارِهِ فَلَا تَعْتَبِرُوا [الرِّضَا] الرِّضَى وَ السُّخْطَ بِالْمَالِ وَ الْوَلَدِ جَهْلًا بِمَوَاقِعِ الْفِتْنَةِ وَ الِاخْتِبَارِ فِی مَوْضِعِ الْغِنَى وَ الِاقْتِدَارِ [الِاقْتَارِ]،
فَقَدْ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى «أَیحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِینَ نُسارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیراتِ بَلْ لا یشْعُرُونَ».
مردم از آنچه که بر ملّت هاى متکبّر گذشته، از کیفرها و عقوبت ها و سختگیرى ها، و ذلّت و خوارى فرود آمده عبرت گیرید، و از قبرها و خاکى که بر آنچه ره نهادند، و زمین هایى که با پهلوها بر آن افتادند پند پذیرید،
و از آثار زشتى که کبر و غرور در دل ها مى گذارد به خدا پناه ببرید، همانگونه که از حوادث سخت به او پناه مى برید.
اگر خدا تکبّر ورزیدن را اجازه مى فرمود، حتما به بندگان مخصوص خود از پیامبران و امامان علیهم السلام اجازه مى داد،
در صورتى که خداى سبحان تکبّر و خودپسندى را نسبت به آنان ناپسند، و تواضع و فروتنى را براى آنان پسندید، که چهره بر زمین مى گذارند و صورت ها بر خاک مى مالند، و در برابر مؤمنان فروتنى مى کنند، و خود از قشر مستضعف جامعه مى باشند
که خدا آنها را با گرسنگى آزمود، و به سختى و بلا گرفتارشان کرد، و با ترس و بیم امتحانشان فرمود، و با مشکلات فراوان، خالصشان گردانید. پس مال و فرزند را دلیل خشنودى یا خشم خدا ندانید، که نشانه ناآگاهى به موارد آزمایش، و امتحان در بى نیازى و قدرت است،
زیرا خداوند سبحان فرمود: «آیا گمان مى کنند مال و فرزندانى که به آنها عطا کردیم، به سرعت نیکى ها را براى آنان فراهم مى کنیم نه آنان آگاهى ندارند».
صفحه ۳ از ۳ صفحه
#نهجالبلاغه #خطبه_قاصعه