eitaa logo
« پُرسانــــــــــــــ پُرسانــــــــــــــ » «...ن‌...»
28 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
992 ویدیو
20 فایل
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم انا اعطیناک #الکوثر فصل لربک #وانحر ان شانئک هو #الابتر قرآن،حدیث،دعا،احکام،متن،شعر،و... (جهان، انقلاب اسلامی، ولایت فقیه) پُرسان‌پُرسان تا آسمان
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا ، در دوران خلافت عثمان در مسجدالنبی با سخنانی صریح، خاندان پيامبر را ‏ و امیرمومنان (ع) را دانست و به مردم نهيب زد: اگر کسی را که خدا مقدم داشته است، مقدم می‌کرديد ... و را در اهل‌بيت پيامبرتان می‌نهاديد، از آسمان و زمين می‌خورديد و هيچ يک از دوستان خدا نمی‌شد و هيچ يک از از بين نمی‌رفت تاریخ - ج ‏۲ ص ۱۷۱
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ تحلیلی از علیه‌السلام به عنوان جامعه، در رابطه با امتی است که بعضی از ایشان الگوی و برای همه امت‌ها در طول تاریخ از آن زمان تاکنون شده‌اند؛ مثل: ، ، ، ، تمار، أبی‌بکر، این مجموعه، از اقتداء کنندگان به سلام‌الله‌علیها در بصیرت و صبر و ، به دور از و بودند؛ به طوری که نه به دلیل افراط و تندروی، ثلمه‌ای به مسلمین وارد آید و نه از راه احتیاط‌های زائد و کوتاه آمدن در ابراز حقایق، آسیبی به حفظ ارزش‌ها و اصالت‌ها وارد شود در مقابل این گروه، بعضی از امت در و ضعف صبر و شکیبایی، چنان شدند که با قرآن سرِ نیزه رفتن نه تنها امام خود را در میدان تنها گذاشتند که او را به پذیرفتن مجبور کردند و نتیجه را که عزل آن حضرت و نصب معاویه بود، قبول کردند علی علیه‌السلام در چنین شرائطی خطبه قاصعه را به عنوان تحلیلی از هر دو رویداد؛ و بیان‌می‌فرماید دلیل تشابه عصر آن حضرت با روشن است! عصر آن حضرت عصرِ گذر از دوره‌ی اِنذار نبوت و ورود به دوره‌ی هدایت امامت بود اهل بَصر و صبر، عمل به عقل و قرآن را در اطاعت از امامت می‌دیدند در حالی که دیگران به دانایی و کارایی خود غرّه شده بودند عصرِ -امام زمان ما- ، گذر از خواب طولانی پذیرش حُکّام طاغوتی و ورود به است دوره ی و به تمام مظاهر طاغوت‌ها و اطاعت از است اگر مسأله علیه‌السلام در ابتدای پیدایش انسان، مسأله اصلی برای امتحان فرشتگان بود و شرط قبول عبادت شش هزار سال تمکین از این عبادت کوتاه مدت بود، در عصر علی علیه‌السلام نیز شرط قبول جهادها در بدر، اُحد، أحزاب و حُنین، همراهی با مظهر ولایت الهی بود در عصرِ ما هم شرط خدمت به اسلام، کُفر به پرچم های طاغوتی و گِرد آمدن همه در زیرِ لوای ولایت است در چنین شرایطی نگاه دوباره به خطبه نقشه راه را برای ما روشن تر می‌کند! امیرالمومنین علیه‌السلام در آغاز خطبه قاصعه، رمز عبور سالم از را کلید می‌زند و می‌فرماید: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَبِسَ الْعِزَّ وَ الْكِبْرِيَاءَ وَ اخْتَارَهُمَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ وَ جَعَلَهُمَا حِمًى وَ حَرَماً عَلَى غَيْرِهِ وَ اصْطَفَاهُمَا لِجَلَالِهِ. وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلَى مَنْ نَازَعَهُ فِيهِمَا مِنْ عِبَادِهِ آنچه داروی شفابخش وحدت را به سمِّ مُهلِک تفرقه تبدیل می کند است؛ ابلیس را خیالات کبریائی و کبریای خیالی و توهّمی از پیوستن به اقیانوس فرشتگان در سجده بر آدم علیه‌السلام بازداشت در عصر علی علیه‌السلام نیز، بیست و پنج سال اسلام را از قُطب خود خارج کردند آنگاه که سنگ آسیاب بر قطب خود قرار گرفت اگر اهل بَصر و صبر به نصاب رسیده بودند همه موانع خُرد شده‌بود و همه در متنعِّم شده بودند؛ ولی ، آن بیست و پنج سال و آن پنج سال را به سرنوشت دیگری گرفتار کرد در عصرِ ما هم امت بود که بَصر و صبر او را به نصاب رساند و اسلام به قُطب خود برگشت و بادِ حرکت این آسیاب بود که استخوان‌های نظام سلطنتی دو هزار و پانصد ساله را در هم شکست و ابرقدرتها را به زانو در آورد و اسلامِ مقاومت در مقابل طاغوت را در مقابل اسلامِ ذلّت و متابعت از طاغوت، درخشان کرد اگر نبود این جرأت را از کجا می‌آورد که به دست جماعتی از فرزندان اسلام، حقِّ جماعت دیگر را غصب کند و آنها را از هستی ساقط نماید؟ چرا به فلسطینیان برنگردد و چرا حقِّ مردم فلسطین از غاصبان گرفته نشود؟ چرا یک‌پارچگی عالم اسلام تحقق پیدا نکند؟ همه و همه به خاطر ست به کوری چشم بدخواهان، سنگ آسیاب اسلام بر قُطب در حال چرخشی است که پرنده به گَرد آن نمی‌رسد و سیل است که قُطب آسیاب را به حرکت در می‌آورد؛ همان‌گونه که علی علیه‌السلام در خطبه شقشقیه فرمود: إنَّ محلّی مِنها محلُّ القُطبِ منَ الرَّحی هر جا تحقق پیدا کرد، آسیاب اسلام بر قُطب ولایت الله چرخید و همه موانع زیرِ سنگ این آسیاب خُرد شد و سرزمین های اسلام یکی پس از دیگری آزاد شد، و هر جا و از پیوستن به مانع شد، از همه مراحل گذشت و بالأخره در سایه مستقر گردید هر جا نیز رگ و غیرتی بود و از ذلّت و تحقیر فاصله گرفت، از همه مراحل گذشت تا بالأخره در سایه مستقر شد استاد‌صفرپور، مدرس‌دانشگاه، شیراز
به‌نام✨الله✨ نامه‌ای به دست رسید، آن را باز كرد و خواند از راه دور آمده بود شخصی به وسیله‌ی نامه از او تقاضای اندرز جامعی كرده بود او از كسانی بود كه ابوذر را می‌شناخت كه چقدر مورد توجه بوده و رسول اكرم چقدر او را مورد عنایت قرار می داده و با سخنان بلند و پرمعنای خویش به او حكمت می‌آموخته است ابوذر در پاسخ فقط یك جمله نوشت، یك جمله‌ی كوتاه: با آن‌كس كه بیش از همه‌ی مردم او را دوست می‌داری بدی و دشمنی مكن نامه را بست و برای طرف فرستاد آن شخص بعد از آنكه نامه‌ی ابوذر را باز كرد و خواند چیزی از آن سر درنیاورد با خود گفت یعنی‌چه؟ مقصود چیست؟ با آن كس كه بیش از همه ی مردم او را دوست می‌داری بدی و دشمنی نكن یعنی چه؟ این كه از قبیل توضیح واضحات است! مگر ممكن است كه آدمی محبوبی داشته باشد - آنهم عزیزترین محبوب‌ها - و با او بدی بكند؟! بدی كه نمی كند سهل است، مال و جان و هستی خود را در پای او می‌ریزد و فدا می‌كند از طرف دیگر با خود اندیشید كه شخصیت گوینده‌ی جمله را نباید از نظر دور داشت، گوینده‌ی این جمله ابوذر است ابوذر لقمان امت است و عقلی حكیمانه دارد؛ چاره ای نیست باید از خودش توضیح بخواهم مجددا نامه ای به ابوذر نوشت و توضیح خواست ابوذر در جواب نوشت: مقصودم از محبوب‌ترین و عزیزترین افراد در نزد تو همان خودت هستی مقصودم شخص دیگری نیست تو خودت را از همه ی مردم بیشتر دوست می داری اینكه گفتم با محبوب ترین عزیزانت دشمنی نكن، یعنی با خودت خصمانه رفتار نكن مگر نمی‌دانی هر خلاف و گناهی كه انسان مرتكب می شود، مستقیما صدمه‌اش بر خودش وارد می‌شود و ضررش دامن خودش را می‌گیرد مجموعه آثار جلد ۱۸ صفحه ۲۸۲ ✨
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
صلی الله عليه و آله اى ! پيش از آنكه به حسابت برسند، خودت به حساب خود برس، كه اين كار، حساب فرداى تو را آسان تر مى كند و پيش از آنكه تو (و عمل تو) را وزن كنند، خودت را وزن كن و آماده عرضه بزرگ باش، آن روز كه تو را عرضه مى كنند و آن روز، هيچ كار پنهانى بر پوشيده نمى ماند - جلد ۱۱ ص ۳۷۹ 🍃🍃