eitaa logo
پُرسان‌پُرسان تا آسمان🇮🇷الکوثر.وانحر.الابتر
31 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
939 ویدیو
19 فایل
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم انا اعطیناک #الکوثر فصل لربک #وانحر ان شانئک هو #الابتر قرآن،حدیث،دعا،احکام،متن،شعر،و... (جهان اسلام، انقلاب ایران، ولایت فقیه) استفاده از مطالب‌کانال به‌هرشکل بلامانع‌است
مشاهده در ایتا
دانلود
⚑ به نام الله سرّ این كه سفارش كرده ‏اند؛ هر روز زیارت عاشورا بخوانید و نسبت به اهل‏ بیت علیهم ‏السلام داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستید و از دشمنانشان بجویید برای آن است که طرز فکر معاندان ایشان منفور شود، و گرنه هم ‏اکنون سخن از معاویه و یزید نیست تا آنها را لعنت کنیم نام و یاد آنها رخت ‏بربسته و قبرشان نیز زباله ‏دانی بیش نیست الآن سخن از فکر و راه یزید و یزیدیان عصر است زن فرعون وقتی که به درگاه الهی دعا کرد، نگفت خدایا مرا فقط از فرعون نجات بده بلکه گفت: رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ سوره_تحریم - آیه ۱۱ یعنی مرا از فرعون و فرعونیان، که طرفداران سنّت سیّئه و رفتار ناپسند او هستند، نجات بده تفکر برای همیشه باقی می‏ ماند هر چند که اسم و عنوانش تغییر پیدا کند بعد از تار و مار شدن خوارج در نهروان و خارج شدنشان از صحنه حیات و زندگی، به علی‏ بن ابی ‏طالب علیهماالسلام عرض شد: این مقدس ‏های خشک از بین رفتند!!! فرمود: کَلَّا وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ نُطَفٌ فِی أَصْلَاب الرِّجَالِ وَ قَرَارَاتِ النِّسَاءِ، کُلَّمَا نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ حَتَّی یَکُونَ آخِرُهُمْ لُصُوصاً سَلَّابینَ ۶۰ - البلاغه اینها نطفه ‏هایی هستند در پشت مردان و قرارگاه زنان هرگاه مقداری از اینها از بین بروند، عده‌ای دیگر ظهور می‌کنند تا این که سرانجامِ کار، سارقانِ مسلّح و رهزنان غارتگر خواهند شد آیت‌الله جوادی آملی - ص ۳۱۰
(س) در دروازه کوفه حِذْيَم بن شريك اسدى مى گويد: در روزی که اسرای کربلا وارد کوفه شدند، دختر على(ع) را دیدم كه خطبه مى‌خواند و هرگز زنى را سخن ورتر از او نديدم گويا زبان على(ع) در كام اوست و با زبان اميرمؤمنان(ع) سخن مى‌گويد به سوى مردم اشاره كرد كه «ساكت شويد!» ناگاه نفسها در سينه ها حبس شد و زنگ كاروانها از حركت ايستاد، سپس آن حضرت چنين فرمود: ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیکوکار اما بعد؛ ای مردم کوفه،‌ ای‌مردمان‌حیله‌گر و خیانت کار! گریه می‌کنید؟ اشک چشمانتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتۀ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم می‌گسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلۀ فریب و تقلب ساخته‌اید آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینه‌های آکنده از کینه، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت می‌شود؟ یا همچون سبزه‌هایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازۀ دفن شده‌ای که روی قبرش را با نقره تزیین نموده باشند؟ چه بد توشه‌ای برای آخرت فرستاده‌اید؛ توشه‌ای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود گریه می‌کنید؟ زار می‌زنید؟ آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده‌اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست و چگونه می‌توانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول‌خدا(ص)، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟ کسی که پناه مومنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود چه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید، پس رحمت خدایی از شما دور و دورتر باد که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده، معامله تان قرین زیان گردیده است، خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است وای بر شما‌ای مردم کوفه! آیا می‌دانید چه جگری از رسول‌خدا دریده‌اید؟ چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشانده‌اید؟! چه خونی از آن حضرت بر زمین ریخته‌اید؟! و چه حرمتی از او شکسته‌اید؟! شما این جنایت فجیع را بی‌پرده و آشکار به انجام رسانید؛ جنایتی که سر آغاز جنایات دیگری در تاریخ گشته، سیاه، تاریک و جبران ناپذیر بوده، تمام سطح زمین و وسعت آسمان را پر کرده است آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب می‌کنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کننده‌تر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد پس مهلت‌هایی که خدای متعال به شما می‌دهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمی‌کند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که خدای شما همیشه در کمین است آنگاه حضرت‌زينب(س) اين اشعاری خواند که ترجمه آن در ذیل می آید: اگر پيامبر از شما بپرسد، اين چه كارى بود كه كرديد با آنكه شما امت آخر الزمان بوديد [و بر ديگر امت‌ها شرافت داشتيد]، چه پاسخ خواهيد داد؟ شما چه كرديد با اهل بيت و فرزندان و عزيزان من؟! جمعى را به اسارت برديد و گروهى را به خون آغشته كرديد اين پاداش من نبود ـ با آنكه من خيرخواه شما بودم ـ اينكه در حق خويشاوندانم اين‌گونه به من جفا كنيد من مى ترسم همان عذابى كه قوم را به نابودى كشاند، بر شما نيز فرود آيد آنگاه امام زین العابدین(ع) رو به عمه اش کرد و فرمود: عمه جان آرام بگیر، که آنچه گذشته براى آنان که مانده‌اند مایه عبرت است خداى را سپاس که تو دانای تعلیم ندیده و خردمندِ خرد نیاموزیده‌اى گریه و زارى، آنان را که روزگار به نیستی برده است به ما باز نمى‌گرداند با این سخنِ امام سجاد(ع)، زینب کبری(س) آرام گرفت و دیگر سخنی نگفت - ج ۴۵ ص ۱۶۲ تا ۱۴۴ تدبر در این خطبه می‌فهماند که صرف گریه بر امام حسین، در حالی که از دایره‌ی ولایت پذیری اهل‌البیت دور باشیم هیچ نفع ایمانی و اخروی ندارد گریه های کوفیان بسیار با ضجه و ناله همراه بود لکن این اشک ها آنها را برای آزاد کردن اسرای کربلا برانگیخته نکرد و لذا زینب کبری برای کوفیان اینطور نفرین میکند که گریه تان مستدام باد پس آن گریه ای یک قطره اش؛ یگانه کیمیای سعادت است که انسان را برای تبعیت از اولیای دین برانگیخته کند و او را از ولایت اغیار منزه نماید بنابراین محافل اشک و عزای حسینی، بشرط‌ها و شروط‌ها، حصن امن الهی است که ولایت پذیری و تبعیت از آل پیامبر؛ این شرط رکنی است 🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا 🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ تحلیلی از علیه‌السلام به عنوان جامعه، در رابطه با امتی است که بعضی از ایشان الگوی و برای همه امت‌ها در طول تاریخ از آن زمان تاکنون شده‌اند؛ مثل: ، ، ، ، تمار، أبی‌بکر، این مجموعه، از اقتداء کنندگان به سلام‌الله‌علیها در بصیرت و صبر و ، به دور از و بودند؛ به طوری که نه به دلیل افراط و تندروی، ثلمه‌ای به مسلمین وارد آید و نه از راه احتیاط‌های زائد و کوتاه آمدن در ابراز حقایق، آسیبی به حفظ ارزش‌ها و اصالت‌ها وارد شود در مقابل این گروه، بعضی از امت در و ضعف صبر و شکیبایی، چنان شدند که با قرآن سرِ نیزه رفتن نه تنها امام خود را در میدان تنها گذاشتند که او را به پذیرفتن مجبور کردند و نتیجه را که عزل آن حضرت و نصب معاویه بود، قبول کردند علی علیه‌السلام در چنین شرائطی خطبه قاصعه را به عنوان تحلیلی از هر دو رویداد؛ و بیان‌می‌فرماید دلیل تشابه عصر آن حضرت با روشن است! عصر آن حضرت عصرِ گذر از دوره‌ی اِنذار نبوت و ورود به دوره‌ی هدایت امامت بود اهل بَصر و صبر، عمل به عقل و قرآن را در اطاعت از امامت می‌دیدند در حالی که دیگران به دانایی و کارایی خود غرّه شده بودند عصرِ -امام زمان ما- ، گذر از خواب طولانی پذیرش حُکّام طاغوتی و ورود به است دوره ی و به تمام مظاهر طاغوت‌ها و اطاعت از است اگر مسأله علیه‌السلام در ابتدای پیدایش انسان، مسأله اصلی برای امتحان فرشتگان بود و شرط قبول عبادت شش هزار سال تمکین از این عبادت کوتاه مدت بود، در عصر علی علیه‌السلام نیز شرط قبول جهادها در بدر، اُحد، أحزاب و حُنین، همراهی با مظهر ولایت الهی بود در عصرِ ما هم شرط خدمت به اسلام، کُفر به پرچم های طاغوتی و گِرد آمدن همه در زیرِ لوای ولایت است در چنین شرایطی نگاه دوباره به خطبه نقشه راه را برای ما روشن تر می‌کند! امیرالمومنین علیه‌السلام در آغاز خطبه قاصعه، رمز عبور سالم از را کلید می‌زند و می‌فرماید: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَبِسَ الْعِزَّ وَ الْكِبْرِيَاءَ وَ اخْتَارَهُمَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ وَ جَعَلَهُمَا حِمًى وَ حَرَماً عَلَى غَيْرِهِ وَ اصْطَفَاهُمَا لِجَلَالِهِ. وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلَى مَنْ نَازَعَهُ فِيهِمَا مِنْ عِبَادِهِ آنچه داروی شفابخش وحدت را به سمِّ مُهلِک تفرقه تبدیل می کند است؛ ابلیس را خیالات کبریائی و کبریای خیالی و توهّمی از پیوستن به اقیانوس فرشتگان در سجده بر آدم علیه‌السلام بازداشت در عصر علی علیه‌السلام نیز، بیست و پنج سال اسلام را از قُطب خود خارج کردند آنگاه که سنگ آسیاب بر قطب خود قرار گرفت اگر اهل بَصر و صبر به نصاب رسیده بودند همه موانع خُرد شده‌بود و همه در متنعِّم شده بودند؛ ولی ، آن بیست و پنج سال و آن پنج سال را به سرنوشت دیگری گرفتار کرد در عصرِ ما هم امت بود که بَصر و صبر او را به نصاب رساند و اسلام به قُطب خود برگشت و بادِ حرکت این آسیاب بود که استخوان‌های نظام سلطنتی دو هزار و پانصد ساله را در هم شکست و ابرقدرتها را به زانو در آورد و اسلامِ مقاومت در مقابل طاغوت را در مقابل اسلامِ ذلّت و متابعت از طاغوت، درخشان کرد اگر نبود این جرأت را از کجا می‌آورد که به دست جماعتی از فرزندان اسلام، حقِّ جماعت دیگر را غصب کند و آنها را از هستی ساقط نماید؟ چرا به فلسطینیان برنگردد و چرا حقِّ مردم فلسطین از غاصبان گرفته نشود؟ چرا یک‌پارچگی عالم اسلام تحقق پیدا نکند؟ همه و همه به خاطر ست به کوری چشم بدخواهان، سنگ آسیاب اسلام بر قُطب در حال چرخشی است که پرنده به گَرد آن نمی‌رسد و سیل است که قُطب آسیاب را به حرکت در می‌آورد؛ همان‌گونه که علی علیه‌السلام در خطبه شقشقیه فرمود: إنَّ محلّی مِنها محلُّ القُطبِ منَ الرَّحی هر جا تحقق پیدا کرد، آسیاب اسلام بر قُطب ولایت الله چرخید و همه موانع زیرِ سنگ این آسیاب خُرد شد و سرزمین های اسلام یکی پس از دیگری آزاد شد، و هر جا و از پیوستن به مانع شد، از همه مراحل گذشت و بالأخره در سایه مستقر گردید هر جا نیز رگ و غیرتی بود و از ذلّت و تحقیر فاصله گرفت، از همه مراحل گذشت تا بالأخره در سایه مستقر شد استاد‌صفرپور، مدرس‌دانشگاه، شیراز
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍی ﺧﻮﺏِ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ۱۹۲ طولانی‌ترین خطبه در نهج‌البلاغه است بخش اعظم خطبه، در باره روشها وکار کردهای شیطان است این خطبه در نکوهش ابلیس و برحذر داشتن مردم از پیروى اوست. این خطبه را قاصعه# یعنی تحقیر کننده نامیدند چون در آن ارزش‌های جاهلی را کوچک و خوار شمرده است حضرت در سال ۴۰ هجری در حالی که سوار بر اسب بودند خطبه را ایراد فرمودند این خطبه در اواخر امامت امام‌علی علیه‌السلام، - که قبایل متعدد کوفه به شدت دچار تعصب‌هاى قبیله‌اى و نزاع‌های ناشى از آن شده‌بودند - ایراد شده است قال‌علی علیه‌السلام فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ یعْدِیکمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ یسْتَفِزَّکمْ بِنِدَائِهِ وَ أَنْ یجْلِبَ عَلَیکمْ بِخَیلِهِ وَ رَجِلِهِ، فَلَعَمْرِی لَقَدْ فَوَّقَ لَکمْ سَهْمَ الْوَعِیدِ وَ أَغْرَقَ إِلَیکمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِیدِ وَ رَمَاکمْ مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ، فَقَالَ رَبِّ بِما أَغْوَیتَنِی لَأُزَینَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ قَذْفاً بِغَیبٍ بَعِیدٍ وَ رَجْماً بِظَنٍّ غَیرِ مُصِیبٍ صَدَّقَهُ بِهِ أَبْنَاءُ الْحَمِیةِ وَ إِخْوَانُ الْعَصَبِیةِ وَ فُرْسَانُ الْکبْرِ وَ الْجَاهِلِیةِ، حَتَّى إِذَا انْقَادَتْ لَهُ الْجَامِحَةُ مِنْکمْ وَ اسْتَحْکمَتِ الطَّمَاعِیةُ مِنْهُ فِیکمْ فَنَجَمَتِ [فَنَجَمَتْ فِیهِ‏] الْحَالُ مِنَ السِّرِّ الْخَفِی إِلَى الْأَمْرِ الْجَلِی اسْتَفْحَلَ سُلْطَانُهُ عَلَیکمْ وَ دَلَفَ بِجُنُودِهِ نَحْوَکمْ فَأَقْحَمُوکمْ وَلَجَاتِ الذُّلِّ وَ أَحَلُّوکمْ وَرَطَاتِ الْقَتْلِ وَ أَوْطَئُوکمْ إِثْخَانَ الْجِرَاحَةِ طَعْناً فِی عُیونِکمْ وَ حَزّاً فِی حُلُوقِکمْ وَ دَقّاً لِمَنَاخِرِکمْ وَ قَصْداً لِمَقَاتِلِکمْ وَ سَوْقاً بِخَزَائِمِ الْقَهْرِ إِلَى النَّارِ الْمُعَدَّةِ لَکمْ فَأَصْبَحَ أَعْظَمَ فِی دِینِکمْ حَرْجاً وَ أَوْرَى فِی دُنْیاکمْ قَدْحاً مِنَ الَّذِینَ أَصْبَحْتُمْ لَهُمْ مُنَاصِبِینَ وَ عَلَیهِمْ مُتَأَلِّبِینَ فَاجْعَلُوا عَلَیهِ حَدَّکمْ وَ لَهُ جِدَّکمْ. فَلَعَمْرُ اللَّهِ لَقَدْ فَخَرَ عَلَى أَصْلِکمْ وَ وَقَعَ فِی حَسَبِکمْ وَ دَفَعَ فِی نَسَبِکمْ وَ أَجْلَبَ بِخَیلِهِ عَلَیکمْ وَ قَصَدَ بِرَجِلِهِ سَبِیلَکمْ یقْتَنِصُونَکمْ بِکلِّ مَکانٍ وَ یضْرِبُونَ مِنْکمْ کلَّ بَنَانٍ لَا تَمْتَنِعُونَ بِحِیلَةٍ وَ لَا تَدْفَعُونَ بِعَزِیمَةٍ فِی حَوْمَةِ ذُلٍّ وَ حَلْقَةِ ضِیقٍ وَ عَرْصَةِ مَوْتٍ وَ جَوْلَةِ بَلَاءٍ. اى بندگان خدا از دشمن خدا پرهیز کنید، مبادا شما را به بیمارى خود مبتلا سازد، و با نداى خود شما را به حرکت در آورد، و با لشکرهاى پیاده و سواره خود بر شما بتازد. به جانم سوگند، شیطان تیر خطرناکى براى شکار شما بر چلّه کمان گذارده، و تا حد توان کشیده، و از نزدیک ترین مکان شما را هدف قرار داده است، و خطاب به خدا گفته: «پروردگارا به سبب آن که مرا دور کردى، دنیا را در چشمهایشان جلوه مى دهم، و همه را گمراه خواهم کرد» امّا تیرى در تاریکى ها، و سنگى بدون نشانه روى رها ساخت، گرچه فرزندان خودپسندى، و برادران تعصّب و خود خواهى، و سواران مرکب جهالت و خود پرستى، او را تصدیق کردند. افراد سرکش شما تسلیم شیطان شدند، و طمع ورزى او را در شما کارگر افتاد، و این حقیقت بر همه آشکار گردید، و حکومت شیطان بر شما استوار شد، و با لشکر خویش به شما یورش برد، و شما را به ذلّت سقوط کشانید، و شما را به مرز کشتار و خونریزى کشاند، و شما را با فروکردن نیزه در چشم ها، بریدن گلوها، کوبیدن مغزها پایمال کرد، تا شما را به سوى آتشى بکشاند که از پیش مهیا گردید. پس شیطان بزرگ ترین مانع براى دیندارى، و زیانبارترین و آتش افروزترین فرد براى دنیاى شماست شیطان از کسانى که دشمن سر سخت شما هستند و براى در هم شکستن‌شان کمر بسته‌اید خطرناک‌تر است. مردم آتش خشم خود را بر ضد شیطان به کار گیرید، و ارتباط خود را با او قطع کنید. به خدا سوگند، شیطان بر اصل و ریشه شما فخر فروخت، و بر حسب و نسب شما طعنه زد و عیب گرفت، و با سپاهیان سواره خود به شما هجوم آورد، و با لشکر پیاده راه شما را بست، که هر کجا شما را بیابند شکار مى‌کنند، و دست و پاى شما را قطع مى‌کنند، نه مى‌توانید با حیله و نقشه آنها را بپراکنید، و نه با سوگندها قادرید از سر راهتان دور کنید. زیرا کمین گاه شیطان ذلّت آور، تنگ و تاریک، مرگ آور، و جولانگاه بلا و سختى هاست. صفحه ۱ از ۳ صفحه
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم و قد سأله عن أحادیث البدع، و عما في أیدي الناس من اختلاف الخیر، فقال الامام علی علیه‌السَّلام : ۱ - انواع الأحا یث الرائجة إِنَّ فِی أَیْدِی النَّاسِ حَقّاً وَ بَاطِلاً، وَصِدْقاً وَ کَذِباً، و نَاسِخاً وَ مَنْسُوخاً، وَعَامّاً وَ خَاصّاً، وَ مُحْکَماً وَ مُتَشَابِهاً، وَ حِفْظاً وَ وَهْماً، وَ لَقَدْ کُذِبَ عَلَى رَسُولِ اللّهِ صلى الله علیه وآله عَلَى عَهْدِهِ، حَتَّى قَامَ خَطِیباً، فَقَالَ: مَنْ کَذَبَ عَلَیَّ مُتَعَمِّداً فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ وَ إِنَّما أَتَاکَ بِالْحَدِیثِ أَرْبَعَةُ رِجَال لَیْسَ لَهُمْ خَامِسٌ: الاوّل - المنافقون رَجُلٌ مُنَافِقٌ مُظْهِرٌ لِلاِْیمَانِ، مُتَصَنِّعٌ بِالاِْسْلاَمِ، لاَ یَتَأَثَّمُ وَ لاَ یَتَحَرَّجُ، یَکْذِبُ عَلَى رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) مُتَعَمِّداً، فَلَوْ عَلِمَ النَّاسُ أَنَّهُ مُنَافِقٌ کاذِبٌ لَمْ یَقْبَلُوا مِنْهُ، وَ لَمْ یُصَدِّقُوا قَوْلَهُ، وَ لکِنَّهُمْ قَالُوا: صَاحِبُ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) رَآهُ، وَ سَمِعَ مِنْهُ، وَ لَقِفَ عَنْهُ، فَیَأْخُذُونَ بِقَوْلِهِ، وَ قَدْ أَخْبَرَکَ اللّهُ عَنِ الْمُنَافِقِینَ بِما أَخْبَرَکَ، وَ وَصَفَهُمْ بِمَا وَصَفَهُمْ بِهِ لَکَ، ثُمَّ بَقُوا بَعْدَهُ، فَتَقَرَّبُوا إِلَى أَئِمَّةِ الضَّلاَلَةِ، وَ الدُّعَاةِ إِلَى النَّارِ بِالزُّورِ وَ الْبُهْتَانِ، فَوَلُّوهُمُ الاَْعْمَالَ، وَ جَعَلُوهُمْ حُکَّاماً عَلَى رِقَابِ النَّاسِ، فَأَکَلُوا بِهِمُ الدُّنْیَا، وَ إنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوکِ وَ الدُّنْیَا، إِلاَّ مَنْ عَصَمَ اللّهُ، فَهذَا أَحَدُ الاَْرْبَعَةِ. الثّانی - المخطئون وَ رَجُلٌ سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللّهِ شَیْئاً لَمْ یَحْفَظْهُ عَلَى وَجْهِهِ، فَوَهِمَ فِیهِ، وَ لَمْ یَتَعَمَّدْ کَذِباً، فَهُوَ فِی یَدَیْهِ، وَ یَرْوِیهِ وَ یَعْمَلُ بِهِ، وَ یَقُولُ: أَنَا سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله)، فَلَوْ عَلِمَ الْمُسْلِمُونَ أَنَّهُ وَهِمَ فِیهِ لَمْ یَقْبَلُوهُ مِنْهُ، وَ لَوْ عَلِمَ هُوَ أَنَّهُ کَذلِکَ لَرَفَضَهُ! الثالث - الجاهلون بالحدیث وَ رَجُلٌ ثَالِثٌ، سَمِعَ مِنْ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) شَیْئاً یَأْمُرُ بِهِ، ثُمَّ إِنَّهُ نَهَى عَنْهُ، وَ هُوَ لاَ یَعْلَمُ، أَوْ سَمِعَهُ یَنْهَى عَنْ شَیْء، ثُمَّ أَمَرَ بِهِ وَ هُوَ لاَ یَعْلَمُ، فَحَفِظَ الْمَنْسُوخَ، وَ لَمْ یَحْفَظِ النَّاسِخَ، فَلَوْ عَلِمَ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضَهُ، وَ لَوْ عَلِمَ الْمُسْلِمُونَ إذْ سَمِعُوهُ مِنْهُ أَنَّهُ مَنْسُوخٌ لَرَفَضُوهُ. الرابع - الحفّاظ الصادقون وَ آخَرُ رَابِعٌ، لَمْ یَکْذِبْ عَلَى اللّهِ، وَ لاَ عَلَى رَسُولِهِ، مُبْغِضٌ لِلْکَذِبِ خَوْفاً مِنَ اللّهِ، وَ تَعْظِیماً لِرَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) وَلَمْ یَهِمْ، بَلْ حَفِظَ مَا سَمِعَ عَلَى وَجْهِهِ، فَجَاءَ بِهِ عَلَى مَا سَمِعَهُ، لَمْ یَزِدْ فِیهِ وَلَمْ یَنْقُصْ مِنْهُ، فَهُوَ حَفِظَ النَّاسِخَ فَعَمِلَ بِهِ، وَ حَفِظَ الْمَنْسُوخَ فَجَنَّبَ عَنْهُ، وَ عَرَفَ الْخَاصَّ وَ الْعَامَّ، وَ الُْمحْکَمَ وَ الْمُتَشَابِهَ، فَوَضَعَ کُلَّ شَیْء مَوْضِعَهُ علیه‌السلام البلاغه - ۲۱۰ صفحه ۱ از ۲ صفحه خطبه عربی
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
ترجمۀ خطبه ۲۱۰ نهج‌البلاغه : به نام خدای بخشنده و مهربان شخصی از احادیث بدعت آور و گوناگونی که در میان مردم رواج داشت پرسید، امام‌علی علیه‌السَّلام فرمود: ۱ - اقسام احاديث رواج يافته احاديثى كه در دسترس مردم قرار دارد؛ هم حق است هم باطل، هم راست هم دروغ، هم ناسخ هم منسوخ، هم عام هم خاص، هم محكم هم متشابه، هم احاديثى كه بدرستى ضبط گرديده و هم احاديثى كه با ظن و گمان روايت شده در روزگار پيامبر - ص آنقدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد كه ايستاد و خطابه ايراد كرد و فرمود: هر كس از روى عمد به من دروغ نسبت دهد جايگاه او پر از آتش است ۲ - اقسام راويان حديث افرادى كه حديث نقل مى‏‌كنند چهار دسته‌‏اند، كه پنجمى ندارد: اول- منافقان نفوذى نخست منافقى كه تظاهر به ايمان مى‏‌كند، و نقاب اسلام بر چهره دارد، نه از گناه مى‏‌ترسد و نه از آن دورى مى‏‌جويد و از روى عمد دروغ به پيامبر -ص نسبت مى‌‏دهد. اگر مردم مى‌‏دانستند كه او منافق دروغگو است، از او نمى‌‏پذيرفتند و گفتار دروغين او را تصديق نمى‏‌كردند، اما با ناآگاهى مى‏‌گويند او از اصحاب پيامبر است، رسول خدا را ديده و از او حديث شنيده، و از او گرفته است، پس حديث دروغين او را قبول مى‏‌كنند. در صورتى كه خدا تو را از منافقين آن‌گونه كه لازم بود آگاهاند، و وصف آنان را براى تو بيان داشت. آنان پس از پيامبر - ص باقى ماندند و به پيشوايان گمراهى و دعوت كنندگان به آتش با دروغ و تهمت نزديك شده، پس به آنان ولايت و حكومت بخشيدند، و بر گردن مردم سوار گرديدند، و به وسيلۀ آنان به دنيا رسيدند، همانا مردم هم با سلاطين و دنيا هستند، مگر آن كس كه خدا او را حفظ كند، اين يكى از آن چهار گروه است دوم - اشتباه كار دوم كسى كه از پيامبر -ص چيزى را به اشتباه شنيده، امّا سخن آن حضرت را درست حفظ نكرده است، و با توهّم چيزى را گرفته، امّا از روى عمد دروغ نمى‌‏گويد، آنچه در اختيار دارد روايت كرده و به آن عمل مى‏‌كند و مى‌‏گويد من از پيامبر - ص آن را شنيده‌‏ام. اگر مسلمانان بدانند كه او اشتباه كرده، و غير واقعى پنداشته، از او نمى‌‏پذيرفتند، خودش هم اگر آگاهى مى‏‌يافت كه اشتباه كرده آن را رها مى‌‏كرد سوّم- ناآگاهانى كه حديث شناس نيستند سوم شخصى كه شنيده پيامبر - ص به چيزى امر فرمود؛ (امّا) سپس از آن نهى كرد و او نمى‌‏داند، يا شنيد كه چيزى را نهى كرد سپس به آن امر فرمود و او آگاهى ندارد، پس نسخ شده را حفظ كرد ولى ناسخ را نمى‌‏داند اگر بداند كه حديث او منسوخ است تركش مى‌‏كند، و اگر مسلمانان نيز مى‌‏دانستند روايت او نسخ شده، آن را ترك مى‌‏كردند چهارم- حافظان راست گفتار دسته چهارم، آن‌كه نه به خدا دروغ مى‌‏بندد و نه به پيامبرش دروغ نسبت می‌دهد دروغ را از ترس خدا، و حرمت نگهداشتن از رسول خدا - ص دشمن دارد در آنچه از پیامبر - ص شنیده، اشتباه نكرده، بلكه آن را با تمام جوانبش حفظ كرده است، و آن‌چنان كه شنيده بدون كم و كاست نقل مى‏‌كند پس او را دانسته و به آن عمل كرده، و را فهميده و از آن دورى جسته، و ، و ، را شناخته، هر كدام را در جاى‌خويش قرار داده‌است علیه‌السلام - ۲۱۰ صفحه ۲ از ۲ صفحه ترجمه فارسی 🍃🍃✨🍃🍃 ۱۶۶۰