eitaa logo
« پُرسانــــــــــــــ پُرسانــــــــــــــ » «...ن‌...»
27 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
22 فایل
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم انا اعطیناک #الکوثر فصل لربک #وانحر ان شانئک هو #الابتر قرآن،حدیث،دعا،احکام،متن،شعر،و... (جهان، انقلاب اسلامی، ولایت فقیه) پُرسان‌پُرسان تا آسمان
مشاهده در ایتا
دانلود
آشنایی با عربستان ، دومین شهر مهم عربستان در و در بخش تاریخی و قدیمی شهر جده ، آرامگاه قدیمی قرار دارد که (س) را در بر دارد پس از آنکه (ع) و (س) بر روی فرود آمدند و زندگی خود را سپری نمودند حضرت آدم (ع) در مکه نمود و پیکر مطهرش در آنجا بخاک سپرده شد و سپس توسط (ع) از مکه به سرزمین منتقل شد و امروزه در کنار قبر مطهر (ع) است اما حضرت حواء در فرمود و مطهرش در قرار گرفت و بمناسبت مزار مطهر این مادر ، نام شهر را ( به معنی؛ ) نامگذاری کردند در گذشته این مزار شریف ، دارای ساختمان و بود اما با تسلط بر ، بقعه آن گردید ، شهری است در و در و در که و ۴۲۰ کیلومتری واقع شده است بیش از سه میلیون نفر ، عربستان می باشد قرار گرفتن جده بر و نزدیکی آن با شهر مکه سبب شده است این شهر بعنوان شناخته شود و از آن به پایتخت اقتصادی و گردشگری عربستان یاد می شود تاریخچه این شهر به سه هزار سال قبل بر می گردد و علت نامگذاری آن را دو گونه یاد کرده اند : جده ( به فتحه جیم ) نامیده‌اند چون به معنی؛ است زیرا مزار شریف حضرت حواء (س) در این شهر قرار گرفته است جده ( به ضمه جیم ) نامیده‌اند چون به معنی؛ می باشد هر ساله در موسم ، بخش اعظم با ورود به ، خود را به مکه می‌رسانند با وجود گستردگی فعالیت های دینی و اقتصادی و گردشگری در شهر جده، این شهر دارای بخش‌های مهمی است : مراکز اقتصادی منطقه تفریحی « کورنیش » منطقه تاریخی و باستانی جده سازمان بنادر و دریانوردی جده ( میناء جده ) مزار مطهر حضرت حواء (س) فرودگاه بین‌المللی جده بین‌المللی شهر با نام الملک عبدالعزیز الدولی شهرت دارد گرچه این فرودگاه به همراه از ایستگاه های ورود حجاج می باشند اما بدلیل فاصله نزدیک آن تا ، محسوب می‌شود و بعنوان مهمترین فرودگاه ورود ، بالاترین آمار تردد حجاج را به خود اختصاص داده است ، شهر جده در غرب عربستان واقع شده است که البته شهر جده حدود ۷۰ کیلومتری غرب مکه و ۴۲۰ کیلومتری جنوب مدینه قرار دارد این فرودگاه، سال ۱۹۸۱ میلادی افتتاح شد و با مساحت ۱۰۵ کیلومتر مربع، مجموعه بزرگی از خدمات هوایی را در برمی‌گیرد اکنون دارای ظرفیت هفت میلیون و پانصد هزار مسافر در سال است و اعلام شده که تا سال ۲۰۳۵ میلادی به ظرفیت هشتاد میلیون مسافر در سال توسعه پیدا خواهد کرد مجموعه فرودگاه جده ، گرچه در باند پرواز و خدمات فنی متمرکز است اما در ترمینال و سالن پرواز از سه بخش اصلی تشکیل شده است : ۱ - : از دوطبقه تشکیل شده و مخصوص پروازهای است ۲ - : از یک طبقه تشکیل شده و مخصوص از خطوط هوایی مختلف جهان می باشد ۳ - : مجموعه بسیار بزرگی از سالنهای متعدد و خیمه های بسیار بلند در محوطه وسیع برای اقامت موقت حجاج می‌باشد که قادر است روزانه از پنجاه هزار حاجی پذیرایی کند همه پروازهای حجاج در در این مجموعه خدمات دهی می‌شوند که البته در دهه_های اخیر بدلیل افزایش آمار در ، گزاران نیز در این ترمینال وارد می‌شوند کاروان‌های که سفر آنها با ورود به مکه شروع می‌شود از طریق فرودگاه جده وارد عربستان می‌شوند، و همچنین کاروان های قبل در پایان سفر از طریق فرودگاه جده به سرزمین خود باز می‌گردند
به‌نام الله علیه‌السلام حضرت در نزدیکی رود فرات و در قسمت غرب در دهکده‌ای زندگی میکرد منزل او جایی بود که الان در آنجا قرار دارد شغل حضرت نوح نجاری بود او از کودکی به یگانه داشت و مردی درستکار و و شریف بود در آن زمان مردم در انواع فسق و فجور بودند و خداوند صاحب نعمات را از یاد برده بودند میورزیدن و کفران نعمت میکردن حضرت نوح از آنان کناره می‌گرفت و زندگی را به تنهایی می‌گذرانید روزی از طرف خداوند فرود آمد و به او گفت: چرا از مردم کناره گرفته‌ای؟ حضرت نوح پاسخ داد: چون آنها بُت می‌پرستند و کارهای زشت انجام می‌دهند، از آنها کناره گرفته‌ام جبرئیل گفت: چرا آنها را از کارهای زشت و بت پرستی نهی نمی‌کنی؟ نوح جواب داد: میترسم مرا بکشند جبرئیل گفت: من جبرئیل، فرستاده‌ی خدا به سوی تو هستم تو به پیامبری برگزیده شده‌ای و من برای تو چند خلعت آورده‌ام: خلعت ، خلعت ، خلعت و... حضرت نوح قوت قلب یافت و به شهر بازگشت تصادفاً آن روز بود و مردم به صحرا رفته و بت‌هایشان را با خود برده بودند حضرت نوح نزد آنها رفت و با صدای بلند گفت با بلند شدن نام خداوند تمام بت‌ها سرنگون شدند و تمام آتش ها نیز خاموش گشتند‌ سر دسته های قوم جمع شده و آنقدر حضرت نوح را کتک زدند که او بیهوش شد سپس او را در نمدی پیچیدن و در خانه‌اش انداختند حضرت نوح دو همسر داشت نام یکی از آن ها بود که همان روز به او آورد پدرش وقتی فهمید دخترش ایمان آورده، او را تهدید به مرگ کرد، اما دختر بر اعتقاد خود پایداری ورزید در نتیجه پدرش اورا زندانی کرد و چند روز بدون آب و غذا گذاشت تا بمیرد پس از چند روز که در زندان را باز کردند تا جسد زن را بردارند او را زنده و با نشاط یافتند از او پرسیدند: چه کسی به تو کمک کرد؟ زن پاسخ داد: خدای نوح مرا حفظ فرمود اما زن دیگر نوح کافر باقی ماند و ایمان نیاورد سرانجام هم همراه سایر مشرکان به هلاکت رسید حضرت نوح ۹۵۰ سال در میان قومش تبلیغ نمود اما تعداد کسانی که به او ایمان آوردند بسیار کم بود! تعداد آنها رو هشت نفر تا هشتاد نفر گفته‌اند حضرت نوح در این مدت بارها شکنجه شد، به طوری که خون از بدنش جاری می‌شد و بیهوش بر روی زمین می‌افتاد، دشنام شنید، زجرها دید و جوری که گاهی لباسش را انقدر دور گردنش می‌پیچیدند تا خفه‌اش کنند اما خداوند او را شفا میداد و وی به تبلیغ رسالت خود ادامه میداد هنگامی که پیرمردان قوم مرگ خود را نزدیک میدیدند به فرزندان خود وصیت میکردند که مبادا به نوح ایمان بیاورند آن ها نیز همین وصیت را به فرزندانشان میکردند صفحه ۱ از ۲ صفحه
بالاخره از هدایت قوم مایوس شد و فهمید که دیگر کسی نمی‌آورد و حتی ممکن است مومنین نیز سست بشوند و بلغزند بنابراین به خدای خود شکایت کرد ،مردم را نفرین کرد و فرمود: پروردگارا احدی از مشرکین را بر روی زمین باقی مگذار اگر ایشان را باقی گذاری بندگانت را گمراه می‌کنند و جز ستمکار، از ایشان زاییده نمی‌شود نازل شد و گفت: تمام این قوم هلاک می‌شوند اما تو یک کشتی بساز تا وقتی آب از زمین می‌جوشد و باران از آسمان می‌بارد، در هنگام تو و کسانی که ایمان آورده‌اند در کشتی می‌نشینید و نجات می‌یابید و دیگران به هلاکت می‌رسند خداوند نیز زن‌ها را به مدت ۴۰ سال عقیم کرد تا فرزندی به دنیا نیاورند و در هنگام طوفان هیچ کودک معصومی در میان کفار وجود نداشته باشد همه کفار بزرگسال و دارای عقل و شعور بودند و حجت الهی بر آنان تمام شده بود به دستور جبرئیل حضرت هسته های خرما را در زمین کاشت، وقتی از آنها درخت‌های نخل روییدند و رُشد کردند و میوه آوردند دوباره هسته‌های آنها را کاشت در این مدت مشرکان نوح را مسخره می‌کردند اما بالاخره آن حضرت با راهنمایی جبرئیل و با کمک پسرهایش سام و حام در مدت دو سال یک کشتی ساخت چون حضرت نوح اولین چوب را برداشت جبرئیل گفت: به نام صلی‌الله‌علیه و آله و چون دومین چوب را برداشت جبرئیل گفت: به نام علیه‌السلام و چون چوب سوم را برداشت، جبرئیل گفت: به نام علیه‌السلام به همین ترتیب جبرئیل نام مبارک ۱۴ معصوم را ذکر نمود حضرت نوح وقتی اولین میخ را کوبید ناگهان نوری ظاهر شد نوح پرسید این چیست؟ جبرئیل گفت: نور حضرت‌محمد صلی‌الله‌علیه و آله است این اتفاق ۱۳ بار دیگر تکرار شد و نور چهارده معصوم طالع گردید مشرکین وقتی سازی نوح را در خشکی می‌دیدند به تمسخر می‌گفتند: در سال کم آبی و در بیابان کشتی می‌سازی؟! آیا میخواهی به آسمان بروی و... حضرت نوح این تمسخرها را تحمل میکرد و سخنی نمی‌گفت... وقتی مشرکین متوجه شدند که استهزای آنها اثری در اراده حضرت نوح ندارد نقشه دیگری کشیدند آنها شب ها حمله می‌کردند و آنچه را حضرت نوح ساخته بود خراب می‌کردند حضرت نوح به خداوند شکایت کرد و خداوند سگی را مامور نگهداری از کشتی کرد جوری که دیگر مشرکان نتوانند به کشتی آسیب برسانند وقتی کار ساختن کشتی به پایان رسید حضرت نوح تمام مومنین و یک جفت از تمام جانداران روی زمین را سوار کشتی کرد آنگاه به پسرش کنعان که از مشرکان بود فرمود: با ما سوار شو و از کافرین نباش وگرنه غرق می‌شوی کنعان پاسخ داد: اگر سیل بیاید من به بالای کوه میروم و جریان آب به من نمی‌رسد حضرت نوح فرمود: امروز هیچ قدرتی نمی‌تواند جلوی عذاب الهی را بگیرد هیچکس جان سالم به در نمی‌برد مگر کسی که خداوند به او رحم کند بالاخره باران شروع شد و به زودی سیل به راه افتاد تمام زمین را آب فرا گرفت و را به حرکت درآورد کنعان به بالای کوهی پناهنده شد، آب بالا و بالاتر رفت و به زانوی پسر رسید حضرت نوح دلش سوخت و عرض کرد: خدایا او پسر من است و وعده تو حق است، خداوندا وعده کردی که من را نجات دهی خداوند در پاسخ به او فرمود: این پسر از تو نیست، او دارای کرداری ناشایست است تو را اندرز می‌دهم که نادان نباشی آن گاه موجی آمد و پسر را غرق کرد بازهم بالا و بالاتر رفت و ۸۰ متر از مرتفع ترین کوه های زمین گذشت پس از چهل شبانه روز به فرمان خداوند باران قطع شد و فرو نشست کشتی نوح بر فراز کوه جودی قرار گرفت و مسافرین آن سالم از کشتی پیاده شدند صفحه ۲ از ۲ صفحه