eitaa logo
« پُرسانــــــــــــــ پُرسانــــــــــــــ » «...ن‌...»
27 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
22 فایل
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم انا اعطیناک #الکوثر فصل لربک #وانحر ان شانئک هو #الابتر قرآن،حدیث،دعا،احکام،متن،شعر،و... (جهان، انقلاب اسلامی، ولایت فقیه) پُرسان‌پُرسان تا آسمان
مشاهده در ایتا
دانلود
نهم الحرام ۱. در روز نهم محرم با نامه‏ ای که از عبیداللّه‏ داشت از " نُخیله " - لشکرگاه و پادگان کوفه ـ با شتاب بیرون آمد و پیش از ظهر وارد کربلا شد و نامه عبیداللّه‏ را برای قرائت کرد. ابن سعد به شمر گفت: وای بر تو ! خدا خانه ات را خراب کند، چه پیام زشت و ننگینی برای من آورده ‏ای، به خدا قسم ! تو عبیداللّه‏ را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و کار را خراب کردی... ، ج ۲ ص ۸۹ ۲. شمر که با قصد جنگ وارد شده بود، از ‏_بن_زیاد امان نامه ‏ای برای خواهرزادگان خود و از جمله علیه‏ السلام گرفته بود که در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه کرد و ایشان نپذیرفت. شمر نزدیک خیام(چادرهای) علیه ‏السلام آمد و ، ‏، و ، فرزندان علیه ‏السلام که مادرشان ‏البنین علیها‏السلام بود را طلبید. آنها بیرون آمدند، شمر گفت: از عبیداللّه‏ برایتان امان گرفته ‏ام، آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت کند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر امان نداشته باشد ؟؟؟!!! ، ج ۳ ص ۱۸۴ ۳. در این روز اعلان جنگ شد که حضرت عباس علیه‏ السلام امام علیه ‏السلام را باخبر کرد، امام حسین علیه ‏السلام فرمود: ای عباس ! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس که چه قصدی دارند؟ حضرت عباس علیه ‏السلام رفت و خبر آورد که اینان می ‏گویند: یا حکم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید. امام حسین علیه‏ السلام به عباس فرمودند: اگر می‏ توانی آنها را متقاعد کن که جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش بگذاریم. خدای متعال می‏داند که من بخاطر او نماز و تلاوت را دوست دارم. ، ص ۳۸ حضرت عباس علیه ‏السلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست، عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشکریان خود پرسید که چه باید کرد؟ " عمرو بن حجاج " گفت: سبحان اللّه‏! اگر اهل دیلم و کفار از تو چنین تقاضایی می‏کردند سزاوار بود که با آنها موافقت کنی. عاقبت، فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه ‏السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت می‏دهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه‏ می‏ سپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت. مفید، ج ۲ 🏴 🏴 🏴 https://eitaa.com/niyazha
اماکن مقدسه مزار مطهر ، گرامی پیامبر اسلام(ص) ۱- قصی بن کلاب (ص) است که حضرت با به او می‌رسند (حضرت محمد - ص فرزند فرزند فرزند فرزند فرزند ) ۲- او از و نامش بود و در ولادت یافت، در دوران کودکی به همراه مادر در اقامت داشت و بدین خاطر به به معنی؛ ، شهرت یافت ۳- در جوانی به همراه مادر از شام به مکه بازگشت و با دختر و نمود و پس از مرگ وی عهده دار گردید ۴- که در گذشته و (ع) را از بیرون رانده بودند، سیادت قصی بن کلاب در مکه را تحمل نکردند و بار دیگر او و قبیله قریش را از مکه راندند ۵- قصی بن کلاب با جمع آوری سپاهی نیرومند به مکه بازگشت و برای همیشه دست قبیله خزاعه را از مکه کوتاه کرد و ریاست و سرپرستی مکه را بعهده گرفت ۶- او با درایت و مدیریت خویش شهر مکه را نظام و سامان بخشید، را از اطراف مکه جمع نمود و آنان را در برابر و اسکان داد که به منطقه شهرت یافت، ۷- مهمترین امور مکه و را تقسیم بندی نمود و انجام آن را به فرزندانش سپرد مثل: ، ، ، ، و ۸- او همچنین مقابل و ، در فاصله حدود سی متری کعبه، خانه‌ای بنا کرد بنام که مکانی برای تشکیل جلسات سران مکه و اتخاذ تصمیمات مهم شهری بود ، ابن هشام ، ج۱ ، ص۱۳۲ ۹- که از نوادگان (ع) و اسماعیل(ع) بود همانند اجداد طاهرینش با مهیا نمودن رفاه حجاج و زائرین کعبه و ترویج احکام و سنت های الهی، پایه‌های را در مستحکم نمود و با گسترش خدمات رفاهی به مردم، به سیادت و بزرگی و محبوبیت چشمگیری در مکه دست یافته بود، بگونه‌ای که مردم دستورات وی را همانند سنت‌های دینی لازم الاجرا می‌دانستند ۱۰- پس از عمری پر برکت، در شهر مکه نمود و پیکر مطهرش در دامنه (که امروزه به شهرت دارد) به خاک سپرده شد، به سبب علاقه و ارادت مردم، مزار مطهرش محل توجه و مردم گردید و اهل مکه مردگان خویش را در اطراف مزار او به خاک می‌سپردند و بدین ترتیب قبرستان حجون شکل گرفت ، البلاذری ، ج۱ ، ص۴۸ ، قرن سوم هجری ، ابن سعد ، ج۱ ، ص۵۵ ، قرن سوم هجری